۱۰ شخصیت برتر سینما که با گرافیک کامپیوتری (CG) ساخته شدهاند
در این مقاله قرار است ۱۰ شخصیت کامپیوتری برتر را مرور کنیم. کاراکترهایی که با گرافیکهای کامپیوتری و دیجیتالی ساخته میشوند و در کنار شخصیتهای دیگر حضور پیدا میکنند.
با پیشرفت تکنولوژی و گرافیکهای کامپیوتری، روز به روز شاهد حضور کاراکترهایی هستیم که به صورت دیجیتالی ساخته شدهاند و بازیگرانی با کمک موشن کپچر حرکات چهره و بدنشان را ادا میکنند. از بیست سال پیش تا کنون، دهها شخصیت ریز و درشت و رنگارنگ در سینما دیدهایم که با استفاده از این تکنولوژی خلق شدند و حتی گاهی از بازیگران زنده محبوبتر و مشهورتر شدند.
۱۰. شِر خان در فیلم کتاب جنگل (The Jungle Book)
- بازیگر: ادریس البا
- محصول: ۲۰۱۶
اولین تجربهی بازسازی لایو اکشن دیزنی و جان فاورو بر خلاف شیر شاه، فیلم به شدت تماشایی و دوستداشتنی و درگیرکنندهای از آب در آمد. کتاب جنگل هم از نظر بصری خیرهکننده بود و هم حس مخاطب را به خودش درگیر میکرد، و این وجه تمایزش با نسخهی لایو اکشن شیر شاه بود.
تقریبا همه با داستان موگلی و کتاب جنگل آشنایی داریم، و دشمن قسمخوردهاش شر خان را هم میشناسیم. ببر مرگبار و عظیمالجثهای که کینهای دیرینه از انسانها دارد و منتظر فرصت است تا این پسرک انسان را که خودش را در میان حیوانها جای داده، نابود کند. در این نسخهی لایو اکشن از کتاب جنگل با شر خانی طرف هستیم که همه چیزش خبر از وحشت و تهدید میدهد. انگار با ببری واقعی طرف هستیم که دست بر قضا صحبت هم میکند. صدای پر هیبت ادریس البا به قدری خوب روی این ببر خوش خط و خال نشسته است که هربار دهن باز میکند، همه جا به لرزه در میآید و تهدید و خطرش را تمام و کمال حس میکنید.
در بخش طراحی کاراکتر هم تیم سازنده سنگ تمام گذاشتهاند. انگار نه انگار این یک ببر دیجیتالی است و برای یک فیلم ساخته شده. حرکات بدن و مفاصل، جزئیات روی پوست و حرکت هرکدام از پرزها ضیافتی برای چشمان هر کسی است.
۹. نیتیری در فیلم آواتار (Avatar)
- بازیگر: زوئی سالدانا
- محصول: ۲۰۰۹
جیمز کامرون هر چند سال یکبار فیلم میسازد، و وقتی هم میسازد رکوردهای فروش و گیشه را جا به جا میکند. تا همین چند وقت پیش آواتار پرفروشترین فیلم تاریخ سینما بود تا اینکه «انتقامجویان: پایان بازی» آمد و جایگاه نخست را از آن خود کرد. حالا کامرون سه چهار قسمت دیگر از آواتار را همزمان دارد میسازد که از ۲۰۲۱ به بعد قرار است اکران شوند. باید دید اینبار چه میکند.
یکی از دلایل بزرگی که آواتار را به این فروش خیرهکننده رساند، جلوههای ویژهی عظیم و چشمنوازش بود. جیمز کامرون سیارهای ناشناخته نشانمان داد که پر بود از شگفتیهای زیستمحیطی و موجودات و حیوانات عجیب و صد البته، بومیهایی دراز قامت و آبی رنگ که دُمی پشت سرشان داشتند و شبیه سرخپوستها رفتار میکردند. همهی این کاراکترهای کامپیوتری با ظرافت و هنرمندی تمام ساخته شدند و به ندرت میتوانید ایرادی پیدا کنید، حتی الان که بیش از ده سال از آن گذشته. ولی مهمترین کاراکتر دیجیتالی این فیلم نیتیری است. دختر رئیس قبیله که قرار است به شخصیت اصلی فیلم آداب و رسوم بومیها را یاد بدهد و دست بر قضا عاشق او هم میشود. زوئی سالدانا بازی خیلی خوبی ارائه داده و به لطف تکنولوژی موشن کپچر، حتی ریزتری و جزئیترین حرکات چهرهاش را هم میتوانیم روی صورت نیتیری ببینیم.
۸. دابی در فیلم هری پاتر و تالار اسرار (Harry Potter and the Chamber of Secrets) و یادگاران مرگ (Deathly Hollows)
- بازیگر: توبی جونز
- محصول: ۲۰۰۲ و ۲۰۱۰
جن خانگی مظلوم و دردسرسازی که از جلد دوم به دنیای هری پاتر معرفی شد خیلی زود خودش را در دل هواداران جا کرد و تصویری که از او در فیلم اول و یکی مانده به آخر دیدیم، یکی از بهترین شخصیتهای دیجیتالی و کامپیوتری سینما است.
دابی در کتابهای هری پاتر حضور پررنگتری دارد و مشخصا در جلد چهارم (جام آتش) شاهد بازگشت دوبارهی او هستیم و در جلد پنجم هم حضور دارد. ولی در فیلمها فقط دو بار او را میبینیم، و بار دوم با مرگ دلخراشش دل خیلیها را به درد میآورد.
دابی با گوشهای بزرگ و نازک، بینی دراز و چشمهای بزرگی که با خواهش و تمنا و دوستی به شما خیره میشوند، همه را شیفتهی خودش کرد. البته نه همه، چون خبرها یا شایعههایی در آن زمان پخش شده بود که ولادیمیر پوتین از شباهت دابی با خودش دل خوشی ندارد و حسابی دلخور شده.
۷. دیوی جونز در فیلم دزدان دریایی کارائیب (Pirates of the Caribbean)
- بازیگر: بیل نایی
- محصول: ۲۰۰۶
نزدیک ۱۵ سال از زمانی که دنبالهی شدیدا موفق دزدان دریایی کارائیب روی پردهی سینماها آمد میگذرد. در قسمت دوم این حماسهی فانتزی، با شخصیت شرور پیچیدهای آشنا شدیم به نام دیوی جونز. جونز به دلیل نفرینی که گریبانش را گرفته، به هیبت موجودی غریب که ترکیبی است از انسان و هشتپا در آمده و چهرهای دارد به غایت ترسناک و عجیب که باعث شده یکی از بهترین کاراکترهای دیجیتالی و کامپیوتری سینما باشد. صورت دیوی جونز در واقع سر یک هشتپاست،که روی بدن یک دزد دریایی قرار دارد. کاری که تیم جلوههای بصری این فیلم روی صورت دیوی جونز و بازوهای هشتپا انجام دادهاند واقعا ویژه و تماشایی است. هم ترس و وحشت خاص این کاراکتر را به ما منتقل کردهاند، و هم موفق شدهاند تک تک حرکات ریز و جزئی صورت بیل نایی را به طرز خیرهکنندهای روی این چهرهی عجیب پیاده کنند.
کاراکتر دیوی جونز به قدری خوب و به یاد ماندنی طراحی شد که خیلی زود همه او را به عنوان یکی از نمادهای اصلی مجموعهی دزدان دریایی کارائیب پذیرفتند و در فرنچایزی که پر بود از چهرههای مطرح و شخصیتهای رنگارنگ، تبدیل به همتایی تکرارنشدنی برای کاپیتان جک اسپارو شد.
۶. راکت در فیلم نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy)
- بازیگر: بردلی کوپر
- محصول: ۲۰۱۴
راستش را بخواهید در جهان سینمایی مارول به قدری شخصیت کامپیوتری جذاب و تماشایی حضور دارند که نام بردن از همهی آنها فهرستی جدا میطلبد.
راکت یکی از کاراکترهای بامزه و محبوب جهان مارول است که در این چندساله تبدیل به یکی از نمادهای فرهنگ عامه شده. این شخصیتی است که حتی پر و پا قرصترین طرفداران کمیکها هم فکرش را نمیکردند در دنیای سینما به چنین جایگاهی دست یابد. ولی جیمز گان به همراه بردلی کوپر و شان گان (مسئول موشن کپچر راکت) کاری کردند که این موجود کوچک و حاضر جواب که شیفتگی عجیبی به اندام مصنوعی دارد، حالا یکی از اصلیترین مهرههای مارول شود. صرف تماشای راکت و کارهایی که میکند و سر و کله زدنهایش با گروت (یکی دیگر از شخصیتهای کامپیوتری جذاب و دوستداشتنی مارول) برای همهی ما لذتبخش است و طراحیاش را به قدری خوب و تأثیرگذار در آوردهاند که اکثر اوقات یادمان میرود وجود خارجی ندارد.
۵. سزار در مجموعه فیلم سیارهی میمونها (The Planet of the Apes)
- بازیگر: اندی سرکیس
- محصول: ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷
باز هم اندی سرکیس و هنرنمایی درخشانش در نقش یک شخصیت کامپیوتری. بیدلیل نیست که به او لقب مرد هزارچهره دادهاند. از گالم ارباب حلقهها گرفته تا کینگ کنگ و کاپیتان هادوک و بیشمار کاراکتر دیگر، اندی سرکیس تک تک آنها را با هنرمندی تمام به اجرا در آورده است. در این بازسازی موفق سیارهی میمونها، اندی سرکیس در نقش سزار ظاهر شد، میمون هوشمند و بسیار باهوشی که توانایی تکلم هم پیدا میکند و رهبری میمونها را در انقلاب علیه انسانها بر عهده میگیرد.
دقت و وسواس و ظرافتی که سرکیس در نمایش حالات چهرهی سزار به خرج داده مثالزدنی است. سرکیس احساسات پیچیده و شگفتانگیزی را روی صورت این میمون به نمایش گذاشت که گاهی اوقات در بازیگران زنده به زور میبینیم. از خشم و فوران گرفته تا ناراحتی و اندوه و چشمان اشکبار. طراحی شخصیت کامپیوتری سزار هم یکی از بهترین و حرفهای ترین مدلهای گرافیکی است که در سینما دیدهایم.
۴. کینگ کونگ در فیلم کینگ کونگ (King Kong)
- بازیگر: اندی سرکیس
- محصول: ۲۰۰۵
وقتی پیتر جکسون و اندی سرکیس همکاری میکنند، جلوههای بصری خیرهکنندهای خلق میشود و شخصیتهای گرافیکی ماندگاری را به سینما معرفی میکنند. بعد از اینکه سهگانهی ارباب حلقهها در سال ۲۰۰۳ به پایان رسید، پیتر جکسون سراغ یکی از معروفترین هیولاهای سینما رفت و نسخهی بازسازی شدهی کینگ کونگ را ساخت. فیلمی سه ساعته که او در سال ۲۰۰۵ ساخت از جهات زیادی با نسخهی اصلی فیلم که در سال ۱۹۳۳ ساخته شد تفاوت داشت.
اندی سرکیس نقش این میمون عظیمالجثه را بازی کرد تا با ثبت و ضبط حرکاتش با موشن کپچر، این هیولای نازکدل و قدرتمند حس و حال انسانی پیدا کند و دل مخاطبها را به دست بیاورد. همهی این زحمات به باد میرفت اگر جلوههای بصری تا این حد درجه یک و استثنایی از کار در نمیآمدند. کینگ کونگ گرافیکی پیتر جکسون با چنان جزئیاتی طراحی شده است که هنوز هم وقتی به تماشای او مینشینید، متحیر میشود. فیلم محصول ۲۰۰۵ است، یعنی ۱۵ سال پیش، ولی همچنان چشمنواز است و جلوههای بصریاش حتی از بعضی فیلمهای این یکی دو ساله بهتر اجرا شده.
۳. اسماگ در فیلم هابیت: ویرانهی اسماگ (The Hobbit: The Desolation of Smaug)
- بازیگر: بندیکت کامبربچ
- محصول: ۲۰۱۳
وقتی فهمیدیم شرلوک هلمز معروف سریال محبوب و موفق «شرلوک» صدای یک اژدهای عظیمالجثه و خوشصحبت را در آورده و در نقشش بازی هم کرده – بله بازی کرده، باورتان نمیشود ویدئوهای پشت صحنهاش را ببینید که در آن کامبربچ چه پیچ و تابی به بدن و تک تک ماهیچههای صورتش میدهد – همگی مشتاق بودیم تا نتیجهی کار را ببینیم.
پیتر جکسون برای ساخت سهگانهی هابیت فرصت کافی نداشت. اختلافهای ایجاد شده در برنامهریزیها موجب شد گییرمو دلتورو پروژه را ترک کند و جکسون بلافاصله کارگردانی را عهدهدار شود، برای همین فرصت و انرژی که میخواست نداشت و موفق نشد پیش تولید طولانی مدتی که ایدهآلش بود بگذراند و سر فرصت و حوصله به همه چیز فکر کند و برای همین سه فیلم هابیت به عظمت و شکوه ارباب حلقهها نرسیدند. ولی هر چه نباشد، هنوز دنیا دنیای ارباب حلقهها و سرزمین میانه است، و پیتر جکسون کارگردانی است فوقالعاده. اسماگی که او نشانمان داد همه چیز یک اژدهای پرهیبت و وحشتناک و هوشمند را داشت. صدای بندیکت کامبربچ به قدری خوب روی او نشست که فکر میکردیم کامبربچی وجود ندارد و صدا، صدای خود اسماگ است.
از جزئیات و مهارتها و ظرافتهای به کار رفته روی طراحی کاراکترش هم که هرچه بگوییم کم گفتهایم. حرکات لبش وقتی صحبت میکند یا نیشخندی شرورانه میزند، تکان فلسها، بالهای غولآسا و چشمهایی که با خیره شدن به طعمههایش مرگ و هراس و آتش منتقل میکند، همه در بهترین حالت خود هستند.
۲. تانوس در فیلم انتقامجویان: جنگ ابدیت (Avengers: Infinity War)
- بازیگر: جاش برولین
- محصول: ۲۰۱۸
تانوس جذابترین، قدرتمندترین و عجیبترین ضدقهرمانی است که جهان سینمایی مارول تا به حال به ما معرفی کرده است. نشانههایی از این شخصیت مصمم و مغمومی که اهداف جالب و تفکربرانگیزی داشت در قسمتهای اولیهی این جهان سینمایی دیده بودیم و هربار متوجه میشدیم قدم به قدم به هدفش نزدیک میشود. ولی تا قبل از «جنگ ابدیت» حضور او را تمام و کمال حس نکرده بودیم.
همه چیز تانوس خبر از صرف انرژی و وقت وسواسگونه در طراحی کاراکترش میدهد. از انگیزهها و ویژگیهای شخصیتش گرفته تا مدل کاراکتر کامپیوتریاش که در کنار ستارگان بزرگ و زنده هم کم نمیآورد.
جاش برولین در حیات بخشیدن به این کاراکتر عالی عمل کرده است و کمتر کسی پیدا میشود با شنیدن صدای او یاد جملههای شنیدنی که میگفت و تهدید بزرگی که برای ابرقهرمانهای محبوبمان ایجاد کرد نیفتد.
۱. گالم در فیلم ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) و هابیت
- بازیگر: اندی سرکیس
- محصول: ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۲
رسیدیم به پیچیدهتری شخصیت کامپیوتری سینما. احتمالا تا قبل از گالم شخصیتهای سیجی و کامپیوتری به یاد ماندنی زیادی ندیده بودیم. صحبت از بیست سال پیش است، زمانی که هنوز تکنولوژی و جلوههای بصری به این نقطه نرسیده بود و اندی سرکیس تازه داشت قدمهای اولیهاش را در سینما بر میداشت، و چه قدم عظیمی هم برداشت.
اسمیگل قرنها قبل از اینکه داستان ارباب حلقهها شروع شود، فرق چندانی با هابیتها نداشت. حلقهی یگانه سر راهش قرار گرفت و او را به گودالی وحشتناک از وسوسه و خشم و نفرت انداخت و شکافی عمیق در ذهن و موجودیتش ایجاد کرد که باعث شد گرفتار جنگی ابدی بین سوی خیر و شر شخصیتش شود.
این دوگانگی اصلیترین ویژگی اجرای سرکیس و طراحی کاراکتر گالم است. در ابتدا با موجودی نحیف و زجرکشیده طرف میشویم که مدام با خودش حرف میزند و زمین و زمان را نفرین میکند که چرا حلقهی گرانبهایش را از چنگ او دزدیدهاند. ولی وقتی کمی به او نزدیک میشویم، میبینیم در چه رنج و عذاب دردناکی گرفتار شده و هرکاری میکند از آن خلاصی ندارد. انگار موجودی پلید و شرور افسار او را به دستش گرفته و اسمیگل مظلوم بیچاره را مجبور به ارتکاب بدترین جنایتها میکند.
حالات چهرهی گالم به قدری درجهیک و بینظیر کار شده که پیچیدهترین حسها را هم میتوانید از روی آن بخوانید. چنین دقت و وسواس و ظرافتی شایستهای این شخصیت به شدت پیچیده بود و پیتر جکسون و استودیو وتا و اندی سرکیس حق مطلب را به بهترین حالت ممکن ادا کردند.
منبع: Screen Crush
هنوزم که هنوزه ارباب حلقه ها برای من جذابه تک تک شخصیت های این مجموعه عالی هستن کسانی این مجموعه فیلم ها ندیدن حتما ببینن