گربههای شیطان و سرنوشتساز کتابها؛ از مانگای معروف تا اثر موراکامی
دشوار بتوان فهرستی از بهترین گربهها در ادبیات داستانی را تنظیم کرد و رتبهبندیشان سختتر هم است. در حالی که سگها در ادبیات داستانی، که به نظر میرسد تعدادشان بسیار بیشتر از گربههاست، اغلب در قالب شخصیتهای وفادار، مطیع و در حالی که کار صحیح را انجام میدهند نوشته شدهاند، گربهها نقشهای پیچیدهتری در داستانها را ایفا کردهاند. گربهها حیواناتی مرموز و چالاک هستند؛ در لحظه به آرامی روی دامن شما خرخر میکنند و بعد ناگهان وسیلهای را به زمین میزنند یا به شما چنگ میاندازند. نقش گربهها در داستانها به این گونه است که اصولاً سرشت شیطنتآمیز دارند و به قوانین بها نمیدهند. در داستانها گربههایی که ویرانی به بار میآورند و گربههایی که پوزخندهای شیطنتآمیز میزنند داریم تا موارد نادری که تنها نقش حیوانات خانگی مطیع را ایفا میکنند.
در اینجا فهرستی از بهترین گربهها در ادبیات داستانی را داریم:
۱۰ـ جیجی در پیک هوایی کیکی (Kiki’s Delivery Service) اثر ایکو کودونو
اگر از طرفداران انیمههای استودیو جیبلی هستید، بدون شک نام پیک هوایی کیکی به گوشتان خورده اما شاید خبر نداشتهاید که این انیمه از کتابی الهام گرفته شده.
داستان محبوب کیکی، نوشتهی ایکو کودونو، راجعبه جادوگر کارآموزی است که در سن سیزده سالگی مستقل شده و با جاروی پرندهاش بهعنوان پیک شروع به کار کرده. اصولاٌ جادوگران و گربههای سیاه دوستان خوبی برای هم هستند؛ جیجی، گربهی سیاه سخنگو، کیکی را در ماجراجوییهایش همراهی میکند. این گربهی قشنگ و دوستداشتنی همیشه مایهی دلگرمی جادوگرش است.
۹ـ میمی در کافکا در کرانه (Kafka on the Shore) اثر هاروکی موراکامی
ناکاتا در کودکی دچار بیهوشی شده که او را دچار فراموشی کرده و حتی توانایی خواندن را از یاد برده. با آنکه حافظهی خودش را از دست داده توانایی جدید غیرمنتظرهای را بهدست آورده؛ ناکاتا میتواند با گربهها صحبت کند.
گربه ها مهمان همیشگی آثار هاروکی موراکامی هستند و اصولاً بهعنوان موجوداتی اسرارآمیز و فراطبیعی با پیامی پنهان ظاهر می شوند، بنابراین انتخاب یکی از این گربهها دشوار است.
در کافکا در کرانه چندین گربه در سراسر کتاب داریم اما شاید میمی سزاوارتر باشد؛ این گربه سیامی باهوش که دوست دارد از اپراهای پوچینی صحبت کند. همچنین به ناکاتا کمک میکند تا گربهی گمشدهای را پیدا کند.
۸ـ موریس در موریس شگفتانگیز و موشهای فرهیختهاش (The Amazing Maurice and his Educated Rodents) اثر تری پرچت
همین که موریس ساکن دنیای دیسک تری پرچت است (دنیایی که در مجموعهی معروفش آمده و اولین جلد آن را با عنوان «رنگ جادو» میشناسیم.) اثبات میکند گربهی معمولی نیست. ذهن موریس در حد انسانها هوشمند شده و توانایی صحبت کردن را پیدا کرده. تصمیم میگیرد از مغزش برای اهداف کلاهبرداری استفاده کند.
موریس با گروهی از موشهای باهوش و کودکی متحد میشود تا کلاهبرداری کنند. موشها وانمود میکنند که میخواهند به شهر هجوم ببرند و کودک وانمود میکند، اگر مردم شهر هزینهای را بپردازند، میتواند جلوی حملهی موشها را بگیرد. به این ترتیب از هر شهر پولی را دریافت میکنند و بین خودشان تقسیم میکنند.
موریس جنبهی ملایمتری هم دارد و دچار احساسات انسانوار مثل گناه و شفقت میشود، پس آنچنان گربهی بدی نیست.
۷ـ نانا در سرگذشت گربهی مسافر (The Travelling Cat Chronicles) اثر هیرو آریکاوا
ماشین به گربهای میزند و مجروحش میکند. ساتورو گربه را سوار میکند. از آنجا که دم گربه به طرفی خم شده و مانند عدد هفت بهنظر میرسد، ساتورو اسمش را نانا میگذارد، که در ژاپنی یعنی هفت.
ساتورو و نانا پنج سال باهم زندگی میکنند تا آنکه ساتورو اعلام میکند قصد سفر دارد. نانا با شنیدن این خبر فکر میکند: «گربهها همیشه و در هر موقعیتی آرامش خودشان را حفظ میکنند، در نتیجه بهعنوان هم اتاقی ساتورو گربهای بیعیبونقص بودم، بنابراین باید در این سفر همسفر بیعیبونقصی هم باشم.»
تقریباً نیمی از داستان را نانا روایت میکند؛ گربهای که در عین غرورشْ وفاداری، عشق و پیوندی ناگسستنی با ساتورو دارد.
۶ـ ورجک در ورجک پنجه (Varjak Paw) اثر اس. اف. سد
ورجک پنجه بچهگربهای آبی بینالنهرینی است از خانه بیرون نمیرود. ورجک با شنیدن داستانهای جلال، یکی از اجداد دورش که در هنر رزمی مختص به گربهها مهارت داشته، آرزوی بیرون زدن از خانه و جهانگردی دارد.
دیری نمیگذرد که آرزوی ورجک با مرگ یکی از اعضای خانواده محقق میشود. از آنجایی که ورجک هنوز سنی ندارد، کنجکاو و کمی سادهلوح است اما تجربههای نداشتهاش را با شجاعت و ازخودگذشتگی جبران میکند و کمکم توانایی رهبری کردن را در خودش پرورش میدهد.
چند کتاب محبوب که در آنها شخصیت یا دوست خیالی حضور دارد
۵ـ هابز در کالوین و هابز (Calvin and Hobbes) اثر بیل واترسن
در نظر شخصیتهای این کمیکْ هابز عروسکی بیجان و بیحرکت است و بیاعتنا از کنارش رد میشوند. اما کالوین میداند بهترین دوستش هابز، ببری سخنگو است. هرچند هابز خودش را گربهای بزرگ میبیند، در گوشهای مینشیند و حماقتهای انسانها را قضاوت میکند.
گرچه نام هابز از توماس هابز، فیلسوف معروف، برداشته شده اما هابزِ گربه و هابزِ فیلسوف دیدگاههای اخلاقی یکسانی ندارند. در کمیک هابز اغلب صدای وجدان و عقل کالوین است و این دو از هم جداییناپذیر هستند. هر کسی دوست دارد همراه و همنشینی مثل هابز داشته باشد.
۴ـ گربهی خندان در آلیس در سرزمین عجایب (Alice’s Adventures in Wonderland) اثر لوییس کارول
آیا گربهای مرموزتر از گربهی خندان در ادبیات داریم؟ او را از پوزخند شیطنتآمیز، توانایی ناپدید شدن و پدیدار شدنش میشناسیم.
در بخشی از داستان میخوانیم که گربهی خندان ناگهان شروع به ناپدید شدن میکند و تنها لبخندش در هوا باقی میماند. آلیس با خودش به این نتیجه میرسد که اغلب گربهای را بدون پوزخند دیده اما هرگز بدون گربه، پوزخندی ندیده.
با اینکه گربهی خندان ممکن است آلیس را سردرگم کند اما در بخشهایی از داستان بهعنوان راهنمای آلیس وارد شده و یکی از چهرههای نسبتاً دوستانهی سرزمین عجایب است. گربهی خندان مثل گربههای واقعی گاهی دوستداشتنی و گاهی گیجکننده است و هر کاری دلش بخواهد انجام میدهد. تعجبی ندارد که گربهی خندان در فهرست بهترین گربههای ادبیات داستانی قرار دارد.
۳ـ آقای میستافلیس در کتاب گربههای شایستهی صاریغِ پیر (Old Possum’s Book of Practical Cats) اثر تی. اس. الیوت
این کتاب شعر کتابی مملو از گربههاست و به همین دلیل انتخاب یکی از آنها برای فهرست بهترین گربههای ادبیات داستانی دشوار است اما آقای میستافلیس جادوگری ماهر است و میتواند حقههای زیادی را با چند تا چنگال اجرا کند. هوش و ذکاوت آقای میستافلیس او را جلو میاندازد.
ناگفته نماند که او توانایی خاص دیگری هم دارد؛ میتواند خودش را به شکل جادویی در جای دیگری تصویر کند. همچنین از کلاهش هفت بچهگربه بیرون آورد که خیلی پیشرفتهتر از بیرون آوردن یک خرگوش است.
راهنمای خرید کتاب برای کودکان و نوجوانان؛ ۱۰ نکته برای یک انتخاب خوب
۲ـ ماگ از ماگ، گربهی فراموشکار (Mog the Forgetful Cat) اثر جودیت کر
ماگ یکی از معروفترین گربههای ادبیات محسوب میشود و مثل هر گربههای معمولی عاشق غذا خوردن، چرت زدن، شکار پرندههاست اما همانطور که از اسم کتاب پیداست، گربهی بسیار فراموشکاری است.
ماگ یادش میرود قبلاً به او غذا دادهاند، فراموش میکند سبدی راحت برای خوابیدن دارد و از درختها هم میپرد چون یادش رفته گربهها نمیتوانند پرواز کنند. بالاخره روزی میرسد که این فراموشیها بهنفعش تمام میشود و ناخواسته همه را نجات میدهد.
با آنکه خود ماگ بسیار فراموشکار است اما یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای کتابهای کودکان است.
۱ـ بهیموت از مرشد و مارگاریتا (The Master and Margarita) اثر میخاییل بولگاکاف
جایگاه نخست بهترین گربهها در ادبیات داستانی به بیهموتِ بیهمتا میرسد. بهیموت گربهی سیاه عظیمالجثهای با سبیل پرپشت است که روی دو پا راه می رود و میتواند برای مدت محدودی شکل انسانی به خودش بگیرد. بهیموت سیگاری و اسلحهبهدست است و عاشق نوشیدنی، شطرنج و ترشی قارچ است و مدام طعنه میزند. او عضو گروه شیطان است اما آنچنان عضو مورد احترامی نیست.
با آنکه بهیموت شخصیتی منفور و خبیث دارد اما یکی از تأثیرگذارترین گربههای ادبیات محسوب میشود.
کتاب مرشد و مارگاریتا؛ عاشقانهای در دوران استبداد