۱۵ فیلم برتر کیسی افلک؛ مسیر آهسته و پیوسته بازیگری (پرترهی یک بازیگر)
کیسی افلک سالهای زیادی به عنوان «افلک جوان» یا «برادر عجیب بن افلک» شناخته میشد اما با حرکت آهسته و پیوسته در مسیری که دوستش داشت کمکم از زیر سایهی برادرش بیرون آمد. در حالی که بن افلک بیشتر یک بازیگر جریان اصلی سینما است و حضور در بلاک باسترها را ترجیح میدهد، کیسی به سینما مستقل علاقهی بیشتری دارد و فیلمهای تجربی بخش عمدهای از کارنامهی هنریاش را تشکیل میدهند. عملکرد او در «منچستر بای د سی» (Manchester by the Sea) به اندازهای خوب بود که بسیاری را به این باور رساند که از برادرش بازیگر بهتری است.
کیسی افلک در ماساچوست آمریکا متولد شد. مادرش به حرفهی بازیگری علاقهی زیادی داشت و فرزندانش را از سنین کودکی به تئاتر میبرد و هر وقت فیلمی در شهرشان ساخته میشد پسران خانوادهی افلک در نقشهای مکمل به عنوان سیاه لشکر حضور داشتند. کیسی در ۱۸ سالگی به پایتخت تجارت سینما یعنی لسآنجلس نقل مکان کرد و همراه برادرش بن و دوست صمیمیاش مت دیمون در خانهای کوچک ساکن شد. کیسی در این دوران هم در مدرسه تحصیل میکرد، هم به عنوان پادو کار میکرد و هم نقشهای سینمایی کوچکی را بر عهده میگرفت.
این شرایط ادامه داشت تا زمانی که بن و مت دیمون بالاخره فیلمنامهی «ویل هانتینگ نابغه» (Good Will Hunting) را به رشتهی تحریر درآوردند و کیسی هم توانست نقش مهمتری را در یک فیلم سینمایی به دست آورد. او به حرکت آهسته و پیوستهاش در مسیر بازیگری ادامه داد و باز هم با حضور در نقشهای مکمل تجربه کسب کرد. تا این که سال ۲۰۰۵ با «جیم تنها» (Lonesome Jim) به کارگردانی استیو بوشمی برای اولین بار ایفاگر نقش اصلی یک فیلم سینمایی بود. کیسی افلک بالاخره سال ۲۰۰۷ از زیر سایهی برادرش بیرون آمد و خودش را به عنوان بازیگری مستعد ثابت کرد. او در این سال در سه فیلم مهم «سیزده یار اوشن» (Ocean’s Thirteen)، «رفته عزیزم رفته» (Gone Baby Gone) و «قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل» (The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford) حضور پیدا کرد که به خاطر آخری نامزد جایزهی اسکار و گلدن گلوب در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
به نظر میرسد کیسی برعکس برادرش بن، نمیتواند با شهرت زیاد کنار بیاید و ترجیح میدهد زندگی شخصیاش را از دید رسانهها دور نگه دارد. او به حضور در پروژههای مستقل و جمع و جور علاقهی ویژهای دارد به طوری که در اوج حرفهاش برای ساخت فیلم مستند نمای «من هنوزم این جا هستم» با بازی واکین فینیکس دو سال زمان صرف کرد و در این مدت در هیچ پروژهی دیگری حضور پیدا نکرد.
کیسی افلک بالاخره سال ۲۰۱۷ برای بازی در درام تحسین شدهی «منچستر بای د سی» نخستین جایزهی اسکارش را کسب کرد. پیشبینی میشد فیلم مسیر تازهای را پیش روی این بازیگر مستعد قرار دهد و در آثار مهمتری حضور پیدا کند اما حواشی جنبش Me Too گریبان او را گرفت و افلک کم کارتر از قبل شد.
کیسی افلک از آن بازیگرهایی است که عملکردش در بعضی از فیلمها به اندازهای ظریف و زیرپوستی است که اصلا به چشم نمیآید مثلا در «میان ستارهای» (Interstellar) کریستوفر نولان با این که اجرای قوی داشت اما آن طور که باید و شاید دیده نشد یا در «یازده یار اوشن» سرگرمکننده بود اما در قسمتهای بعد نقشش به حاشیه رانده شد و کیفیت اولیهاش را از دست داد. همچنین انتخابش در فیلم کمدی «سرقت از برج» از اساس اشتباه بود.
با این حال اگر همهی عوامل دخیل در یک فیلم سینمایی دست به دست هم دهند و در مسیر درست قرار بگیرند، میتوان مطمئن بود که افلک عملکرد درخشان و به یادماندنی خواهد داشت. علیرغم همهی فراز و نشیبها او یکی از بهترین بازیگران نسل خودش است که میتواند در آینده بیشتر هم دیده شود. افلک در «اوپنهایمر» کریستوفر نولان ایفاگر یکی از نقشهای مکمل است و شاید بتواند به دوران اوجش بازگردد. در ادامه ۱۵ فیلم کارنامهی پرفرازونشیب کیسی افلک را بررسی میکنیم.
۱- منچستر بای د سی (Manchester by the Sea)
- سال انتشار: ۲۰۱۶
- کارگردان: کنت لونرگان
- سایر بازیگران: میشل ویلیامز، کایل چندلر، لوکاس هجز
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
اگر بگوییم شخصیت لی چندلر بهترین عملکرد کیسی افلک تا امروز است، اغراق نکردیم. لی یک سرایدار آرام است که پس از جدایی از همسر سابقش در یک ساختمان بزرگ به تنهایی زندگی و کار میکند. تا این که با خبر مرگ ناگهانی برادرش جو مواجه و مجبور میشود پس از سالها به شهر زادگاهش یعنی منچستر بای د سی بازگردد و علیرغم میل باطنیاش، حضانت برادرزادهی نوجوانش پاتریک را هم بر عهده بگیرد. با ورود لی به شهر کمکم مشخص میشود این مرد به ظاهر آرام گذشتهی دردناکی را پشت سر گذاشته که حالا ناچار است با عواقب آن کنار بیاید و هم زمان رابطهی پدر و پسری میان او و پاتریک شکل میگیرد.
فیلم کنت لونرگان مملو از زیبایی است؛ از فیلمنامه و لوکیشنها گرفته تا بازیهای درجه یک. عملکرد افلک به اندازهای ظریف و عمیق است که بیاغراق بار کل فیلم را بر دوش میکشد و یک مستر کلاس بازیگری است. عملکردی که به درستی جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای او به ارمغان آورد.
داستانهایی شبیه «منچستر بای د سی» پیش از میلیونها بار دیده شدند اما نه با این لطافت و عمق. صحنههای ماندگار بسیاری در فیلم وجود دارد که کیسی افلک را در اوج نشان میدهد از جمله سکانس به یادماندنی رویارویی او با همسر سابقش با بازی میشل ویلیامز که به اندازهای دقیق، فرساینده و تماشایی بود که به قدرت هر دو بازیگر را به رخ میکشید. افلک در صحنههای دلخراش عالی بود و مخاطب را کاملا مسخ میکرد و از طرف دیگر صحنههای کمدی هم بدون تعهد فداکارانهی او به درستی کار نمیکرد.
در نهایت «منچستر بای د سی» به گونهای پیش میرود که تا به حال ندیدهایم. لی چندلر تا این جای کار بهترین عملکردی است که از او به یاد مانده اما مطمئنا میتواند در حرفهاش مسیر رو به رشد را طی کند و در آینده اجراهای بینقصتری را هم به یادگار بگذارد.
۲- قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل (The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford)
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- کارگردان: اندرو دامینیک
- سایر بازیگران: برد پیت، سام شپارد، مری-لوئیز پارکر، جرمی رنر، سام راکول
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۷ از ۱۰۰
«قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل» بر اساس رمانی از راب هنسن نوشته شده که آن هم از یک داستان واقعی در دههی ۸۰ میلادی اقتباس شده است. کیسی افلک ایفاگر نقش مرد بزدل و خائنی به نام رابرت «باب» فورد است که شانس ملاقات و همکاری با اسطورهی زندگیاش جسی جیمز (برد پیت) که یکی از معروفترین یاغیهای دههی هشتاد میلادی بود را پیدا میکند اما از جایی به بعد توهم خودبرتربینی به سراغش میآید و تصمیم میگیرد او را بکشد.
فیلم وسترن تماشایی اندرو دامینیک مملو از شخصیتها و بازیهای فوقالعاده است اما از آن جایی که کل داستان از دید رابرت فورد روایت میشود افلک کم و بیش ستارهی فیلم است و کاملا در حد و اندازهی برد پیت به عنوان شخصیت اصلی ظاهر میشود. جسی در یکی از سکانسها میپرسد «نمیفهمم تو دوست داری مثل من باشی؟» و این سوالی است که ما هم مثل جسی هیچ وقت دربارهی رابرت فورد متوجه نمیشویم.
افلک در نقش رابرت فورد اجرای موفقی دارد و توانسته قوس شخصیتی او را به خوبی درآورد؛ او از یک هوادار مشتاق و بیدستوپا و پسری که میخواهد شبیه جسی باشد و کنار او بماند به مرد تلخی تبدیل میشود که اعتماد به نفس بیشتری دارد و قصد دارد کاری را انجام دهد که بقیه از انجام آن واهمه دارند. تکتک رفتارهای افلک، لهجهی بینقصش، انفجارهای ناگهانی از عصبانیت و ظاهر آرام و بی هیجانش همه به اندازهای درست و خوب از آب درآمده که کاملا میتوانیم درک کنیم چرا شخصیتهای فیلم به رابرت فورد به سختی اعتماد میکنند.
افلک در قسمت آخر فیلم مخاطب را وادار میکند تا با رابرت ارتباط برقرار کند و با او در زندگی پر از تمسخر و پشیمانیاش شناور شود. در نهایت کیسی افلک به حق نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را نه تنها برای یکی از بهترین نقشآفرینیهایش بلکه برای یکی از ظریفترین اجراهای قرن بیست و یک از آن خودش کرد.
۳- رفته عزیزم رفته (Gone Baby Gone)
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- کارگردان: بن افلک
- سایر بازیگران: میشل موناهن، مورگان فریمن، اد هریس، امی رایان، جان اشتون
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
کیسی افلک در این درام جنایی نئو نوآر به کارگردانی برادرش ایفاگر نقش یک کارآگاه خصوصی به نام پاتریک کنزی است. وقتی یک دختر بچه در محلهی دورچستر بوستون گم میشود، خانوادهاش برای یافتن نشانی از او سراغ پاتریک و معشوقه/ همکارش انجی میروند. وقتی پاتریک در شهری که به پلیسهای فاسدش معرف است، جستجوهایش را آغاز میکند، زندگی خودش و همهی افراد درگیر پرونده برای همیشه دستخوش تغییر میشود.
۲۰۰۷ سال شگفتانگیزی برای افلک بود او علاوه بر «رفته عزیزم رفته» در یک فیلم شگفتانگیز دیگر به نام « قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل» هم حضور پیدا کرد که باعث شدند او از زیر سایهی نام برادرش بیرون بیایید و خودش را به عنوان بازیگری مستعد ثابت کند. افلک جوان مقابل یک گروه بازیگری تماما حرفهای از میشل موناهن گرفته تا مورگان فریمن قرار گرفت و کاملا مالک فیلم بود.
پاتریک در سراسر فیلم مرکز اخلاقی داستان است که هر کس نظر متفاوتی دربارهاش دارد. افلک در «رفته عزیزم رفته» عملکرد هوشمندانهای دارد که دست کم گرفته شده است. او همان طور که به خوبی خودش را مهار میکند دقیقا میداند که خشمش را کجا و چگونه بروز بدهد. مثلا صحنهی معروف رویارویی او با دو معتاد عجیب بلوغ افلک جوان در بازیگری را به خوبی نشان میدهد.
او با انجی در انتهای فیلم دربارهی تصمیم درست درگیری پیدا میکند اما دیالوگهای پایانی نشان میدهد خودش هم متوجه شده که ممکن است اشتباه کرده باشد. در هر صورت برادران افلک در «رفته عزیزم رفته» ثابت کردند از قضا تیم بسیار خوبی هستند و باید همکاریهای بیشتری با هم داشته باشند.
۴- آنها بی گناهند (Ain’t Them Bodies Saints)
- سال انتشار: ۲۰۱۳
- کارگردان: دیوید لاوری
- سایر بازیگران: رونی مارا، بن فاستر، رامی ملک، کیت کارادین
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۷ از ۱۰۰
کیسی افلک در درام جنایی و رمانتیک دیوید لاوری ایفاگر نقش مردی به نام باب است. پس از این که معشوقهاش روث (رونی مارا) مجبور میشود به یک پلیس شلیک کند. باب که دچار عذاب وجدان شده تصمیم میگیرد برای این که روث بتواند فرزندش را در آرامش به دنیا آورد، جرم را به گردن بگیرد و به جای او به زندان برود. وقتی باب برای گذراندن دوران محکومیتش راهی زندان میشود، رابطهی او و روث کاملا از هم میپاشد تا این که پس از ۴ سال تصمیم میگیرد از زندان فرار کند و به سراغ خانوادهاش بیاید.
افلک پیشتر در «قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل» و «قاتل درون من» (The Killer Inside Me) نقشهای مشابهی را ایفا کرده بود. نقش شخصیتهای ساکتی که به نظر میرسد درونشان چیز عمیقتر و تاریکتری وجود دارد، آدمهایی که به نظر میرسد غم تمام دنیا را بر دوش میکشند اما تفاوت باب با همتایانش این است که ابعاد رمانتیکی هم دارد. او اساسا یک مرد خانواده است که هرگز شانس این را نداشته تا حتی یک روز با خانوادهاش زندگی کند.
بازیهای «آنها بی گناهند» در مجموع عالی و با ریتم آرام فیلم کاملا هماهنگ است. کیسی افلک در این جا اجرایی ظریف و استادانه دارد و در سکانسهای غمانگیز و عاشقانه به یک اندازه خوب است. متاسفانه این فیلم تا اندازهای تحت شعاع فیلمنامهی دو قطبی دیوید لاوری قرار گرفت اما در مجموع عاشقانهای است که حتما باید به تماشای آن بنشینید.
۵- قاتل درون من (The Killer Inside Me)
- سال انتشار: ۲۰۱۰
- کارگردان: مایکل وینترباتم
- سایر بازیگران: کیت هادسون، جسیکا آلبا، تد بیتی، الیاس کوتیاس
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۵۵ از ۱۰۰
لو فورد در یک شهر کوچک معاون کلانتر است و تمام عمرش را در آن جا زندگی کرده است. تا این که با یک کارگر جنسی که به تازگی به شهر نقل مکان کرده آشنا میشود و به او دل میبازد. لو مجبور میشود از دختر بخواهد شهر را ترک کند اما وقتی به ملاقات او میرود متوجه میشود چیزی که سالها فکر میکرده نیست و نابود شده و آن را در اعماق وجودش دفن کرده، بازگشته و از این لحظه به بعد است که عنوان فیلم برای مخاطب رنگ و بوی دیگری پیدا میکند.
اگر ظاهر معصوم کیسی افلک را کنار بگذارید آنگاه با یک اجرای خیرهکننده از او روبهرو میشوید که نظیر آن را در کارنامهی هنریاش ندیدهاید. شما هرگز متوجه نمیشوید در سر لو چه میگذرد و در گام بعدی چه کاری انجام میدهد. او در طول فیلم از مردی خوشخلق و همدل به یک جانی تمامعیار تبدیل میشود و بسیاری از این احساسات دیوانهوار را تنها از طریق نگاهش بروز میدهد.
«قاتل درون من» فیلم خشنی است که تماشای آن برای همه مناسب نیست اما بدون شک کیسی افلک یکی از بهترین بازیهایش را در این فیلم اجرا کرده و به راحتی مخاطب را میترساند و هیپنوتیزم میکند. لو در یکی از سکانس معروف فیلم میگوید «نکتهی شهرهای کوچک این است که همه فکر میکنند شما را میشناسند» و همهی داستان و عملکرد منحصربهفرد افلک در همین جملهی ساده خلاصه شده است.
۶- از کوره در رفته (Out of the Furnace)
- سال انتشار: ۲۰۱۳
- کارگردان: اسکات کوپر
- سایر بازیگران: کریستین بیل، وودی هارلسون، فارست ویتاکر
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۵۳ از ۱۰۰
رودنی (کیسی افلک) یکی کهنه سرباز جنگ عراق است که با پایان جنگ و برگشت به وطن نمیتواند خودش را با زندگی عادی و غیرنظامی وفق دهد. او کمکم به اندازهای بدهی بالا میآورد که مجبور میشود در مسابقات شرطبندی مشتزنی شرکت کند. رودنی در آشفتهترین روزهای زندگیاش به طور ناگهان ناپدید میشود و عمو و برادرش راسل (کریستین بیل) باید بفهمند برای او چه اتفاقی افتاده است.
فیلمنامهی «از کوره در رفته» ایرادات زیادی دارد و قابل پیشبینی است. این ایرادات تا اندازهای بازیهای فیلم را هم تحت و تاثیر قرار داده و هیچ کدام در بهترین حالت خودشان نیستند. کیسی افلک با این که در کل داستان نقش تاثیر گذاری ندارد اما وقتی در لحظاتی حضور دارد همه چیز کمی بهتر میشود.
ایفای نقش برادر کوچک کریستین بیل که نمیتواند خودش را از دردسر دور نگه دارد و با شیاطین درونیاش در جدال دائمی قرار دارد برای او کاملا مناسب است. جنگ اتفاق وحشتناکی است و حتی اگر از آن جان سالم به درببری و به خانه بازگردی باز هم چیزی از رنج و اندوه آن کم نمیشود. سکانسهایی وجود دارد که بیل و افلک در سکوت کامل میتوانند و به صادقانهترین شکل ممکن میتوانند این احساس را نشان دهند و وقتی سر یکدیگر فریاد میکشند هم به همان اندازه قدرتمند هستند.
۷- ویل هانتینگ نابغه (Good Will Hunting)
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- کارگردان: گاس ون سنتپ
- سایر بازیگران: رابین ویلیامز، مت دیمون، بن افلک، مینی درایور، استلان اسکاشگورد
- امتیاز IMDb فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
«ویل هانتینگ نابغه» فیلمی است که مت دیمون، بن افلک و تا حدودی کیسی افلک را در معرض توجه قرار داد. این فیلم که توسط مت دیمون و بن افلک نوشته شده است داستان سرایدار نابغهی دانشگاه ام آتی (دیمون) را دنبال میکرد که به استعدادهای خدادادی و ویژهاش توجهی ندارد. تا این که تصمیم میگیرد برای این که زندگی بهتری را تجربه کند به کمک یک رواندرمانگر (رابین ویلیامز) بر مشکلات شخصیتیاش غلبه کند.
این فیلم با گذشت زمان هنوز هم تماشایی است که علت آن را میتوان در روابط دوستانهی بازیگران اصلی جستجو کرد که در داستان هم نمود بیرونی پیدا میکند. گفته میشود بسیاری از دیالوگهای «ویل هانتینگ نابغه» به خاطر رابطهی دوستانهی میان مت دیمون و افلکها به صورت بداهه گفته شده است.
در مجموع میتوان گفت این فیلم مملو از لحظات عالی و بازیهای درخشان است اما از کلیشهای بودن داستان در بعضی از قسمتها هم نمیتوان چشمپوشی کرد. در این که رابین ویلیامز فقید در «ویل هانتینگ نابغه» اجرای دلنشینی دارد که در تاریخ سینما ماندگار است و ترانهی زیبای الیوت اسمیت هم هنوز شنیدنی است، هیچ شکی وجود ندارد اما شاید بعضی منتقدان درباره بسیاری از جنبههای فیلم بیش از حد اغراق میکنند.
از این موارد که بگذریم به کیسی افلک جوان میرسیم که از قضا تسلط خوبی بر نقشی دارد که از همان ابتدا به صورت اختصاصی برای او نوشته شده بود. شخصیت مورگان اومالی به نوعی بازتابدهندهی بخشی از زندگی حرفهای افلک است؛ پسر جوان مستعدی که دوست دارد جدی گرفته شود اما فکر میکند وقتی کنار دوستانش باشد به اندازهی کافی مهم و تاثیرگذار است.
اجرای کوتاه و به یادماندنی افلک همراه با شوخطبعی ذاتیاش، توانایی او در خلق یک شخصیت سه بعدی آن هم فقط در چند سکانس کوتاه را نشان داد.
۸- دوست ما (Our Friend)
- سال انتشار: ۲۰۱۹
- کارگردان: گابریلا کوپرثویت
- سایر بازیگران: داکوتا جانسون، جیسون سیگل
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
کیسی افلک یک بار دیگر از تخصصش برای ایفای نقش مردان رنج کشیده استفاده کرد و در «دوست ما» بازی تا اندازهای تکراری را به نمایش گذاشت اما از آن جایی که عملکرد او مثل همیشه تمیز و مملو از ظرافت است باز هم از نقاط قوت فیلم به حساب میآید و البته از شیمی مناسب میان او، داکوتا جانسون و البته جیسون سیگل هم نباید چشمپوشی کرد.
داستان «دوست ما» از طریق یک سری فلاشبک روایت میشود و در ابتدای فیلم با زوجی (داکوتا جانسون و کیسی افلک) آشنا میشویم که تلاش میکنند به فرزندانشان بگویند که بیماری سرطان مادر خانواده در مراحل انتهاییاش قرار دارد و به اندازهای پیشرفت کرده که برای با هم بودن چند ماه بیشتر فرصت ندارند. فیلم از این نقطه به بعد زندگی این زوج را در سالهای مختلف بررسی میکند؛ از جایی که برای اولین بار با هم آشنا شدند تا همهی چالشهایی که در لحظات مختلفی از این سفر عاشقانه تجربه کردند از جمله دست و پنجه نرم کردن با مشکلات سلامت روان و خیانت احتمالی. در این میان سر و کلهی دوست صمیمی آنها (جیسون سیگل) هم پیدا میشود که خالصانه کمک میکند با مشکلاتشان راحتتر کنار بیایند.
داستان دوست ما در نگاه اول بسیار کلیشهای به نظر میرسد و کاملا پتانسیل آن را دارد تا به سمت یکی دیگر از مثلثهای عشقی رایج پیش برود اما گابریلا کوپرثویت با هوشمندی از این اتفاق جلوگیری میکند و در عوض تصویر سالمی از رابطهی دوستانهی میان شخصیتهای اصلی را به نمایش میگذارد که برای بهتر شدن حال یکدیگر هر کاری از دستشان برمی آید انجام میدهند.
۹- جری (Gerry)
- سال انتشار: ۲۰۰۳
- کارگردان: گاس ون سنت
- سایر بازیگران: مت دیمون
- امتیاز IMDb فیلم: ۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۱ از ۱۰۰
کیسی افلک و مت دیمون در «جری» یک بار دیگر با گاس ون سنت کارگردان «ویل هانتینگ نابغه» همکاری کردند. آنها نقش دو دوست را ایفای میکنند که به دلایل نامشخصی در بیابان گمشدهاند و برای نجات خودشان راه میروند و گاهی هم در مسیر با هم صحبت میکنند.
«جری» از آن فیلمهای تجربی است که شاید کمتر کسی آن را تماشا کرده باشد؛ نه به دلیل وحشتناک یا غیرقابلتحمل بودنش بلکه برعکس خیلی هم خوب است. فقط مشکل اساسی این است که در طول ۱۰۰ دقیقهی فیلم اتفاق خاصی به وقوع نمیپیوندد. فقدان دیالوگ و موسیقی متن کم ممکن است تماشای «جری» را برای مخاطبان کمحوصله به شدت دشوار کند.
این فیلم که توسط افلک، دیمون و گاس ون سنت نوشته شده گامی درست در مسیر حرفهای کیسی افلک بود. «جری» او را در بازیگری به سطح بعدی رساند و توانست تجربیاتی مثل بداههپردازی را کسب کند. این فیلم اگزیستانسیالیستی عجیب که بیش از کلام بر حرکات بدن بازیگران متکی است از طریق اجرای دو نفرهی افلک و دیمون هر آنچه نیاز باشد را به مخاطب میگوید.
«جری» تجربهی جالبی است که به مخاطبان اجازه میدهد به جای دیالوگ از طریق نگاه و رفتار شخصیتها، چیزهای زیادی دربارهی رابطهی آنها با یکدیگر را کشف کند. این دو شخصیت که از قضا هر دو هم جری نام دارند در بیابان بدون نقشه گم شدند و بی آن که چیز خاصی به یکدیگر بگویند یا همدیگر را سرزنش کنند، فقط در بیابان راه میروند.
۱۰- میان ستارهای (Interstellar)
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- کارگردان: کریستوفر نولان
- سایر بازیگران: متیو مککانهی، ان هتوی، جسیکا چستین، بیل اروین، الن برستین، مت دیمون
- امتیاز IMDb فیلم: ۸.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۳ از ۱۰۰
«میان ستارهای» یکی از محبوبترین فیلمهای علمی- تخیلی و یکی از بهترین فیلمهای کریستوفر نولان است. داستان در آیندهای نامشخص میگذرد که حیات روی زمین دشوار شده. یک خلبان سابق ناسا به نام جوزف کوپر (متیو مک کانهی) که به حرفهی کشاورزی مشغول است مجبور میشود برای پیدا کردن سیارهای که قابل سکونت باشد به یک سفر فضایی برود و از یک کرمچاله عبور کند؛ تصمیم دشواری که به قیمت پشت سر گذاشتن خانوادهاش برای نجات بشریت تمام میشود.
کیسی افلک ایفاگر نقش بزرگسالی پسر جوزف است که در تمام سالهای نوجوانی و جوانیاش فکر میکند پدرش آنها را برای ماجراجویی رها کرده و حالا هیچ علاقهای ندارد او را دوباره ببیند. از طرف دیگر او یک مرد خانواده است که تلاش میکند از خانوادهاش در زمینی که حالا زندگی رویش از هر زمانی دشوارتر است محافظت کند.
«میان ستارهای» کریستوفر نولان را میتوان نقطهای برای درخشش متیو مک کانهی و جسیکا چستین دانست. به این موارد داستان پیچیده و جلوههای ویژهی کامپیوتری فوقالعادهی فیلم را هم اضافه کنید تا باعث شود نقش کوتاه کیسی افلک اصلا به چشم نیاید اما اگر این بار با دقت به او نگاه کنید متوجه میشوید از قضا بازی افلک مملو از ظرافت است اما این خودداری و کنترل بیش از حد کار دست او داده و باعث شده میان بازیگران دیگر اصلا به چشم نیاید. در هر صورت عملکرد ظریف و صد البته درست کیسی افلک در «میان ستاره» شایستگی حضور در این فهرست را دارد.
یکی از نقاط قوت بازی کیسی افلک به تصویر کشیدن احساسات شخصیتها بدون کلام و از طریق حالت چهرهاش است که این کار را در «جری» به بهترین شکل ممکن انجام میدهد.
۱۱- یازده یار اوشن (Ocean’s Eleven)
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- کارگردان: استیون سودربرگ
- سایر بازیگران: جرج کلونی، برد پیت، مت دیمون، اندی گارسیا، جولیا رابرتس
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
جرج کلونی و یارانش در این بازسازی سرگرمکننده ایفاگر نقش گروهی از سارقان حرفهای و بیربط به یکدیگر هستند که قصد دارند به صورت هم زمان از سه کازینو دزدی کنند. کیسی افلک ایفاگر نقش یکی از دوقلوهای مالوی بود. جالب است بدانید که قرار بود به جای افلک و اسکات کان برادران کوئن نقش این دوقلوهای بانمک را ایفا کنند که اگر این اتفاق هم میافتاد در نوع خودش بسیار جالب بود.
هیچ چیزی دربارهی بازی افلک یا نقش او در «یازده یار اوشن» خیرهکننده نیست اما در هر صورت از معدود مواردی است که از او یک بازی کمدی و سرگرمکننده میبینیم. در هر صورت به یاد داشته باشید او در «سرقت از برج» نتوانست پتانسیلهای طنازانهاش را آن طور که باید و شاید نشان دهد اما در «یازده یار اوشن» حداقل این اتفاق نیفتاد. با توجه به ستارههای بزرگی که در فیلم حضور دارند، حذف افلک جوان که در ابتدای مسیر بازیگریاش قرار داشت، ضربهای به فیلم نمیزند اما حضورش جذابیت خاصی به کمدی جنایی استیون سودربرگ میدهد.
متاسفانه نقش کوچک کیسی افلک در دنبالههای بعدی «یازده یار اوشن» کمرنگتر هم شد به طوری که میتوان آنها را کاملا نادیده گرفت. شوخیهای پینگپنگی میان ویرجیل مالوی (افلک) و ترک مالوی (اسکات کان) از سرگرمکنندهترین بخشهای فیلم است.
۱۲- نور زندگی من (Light of My Life)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: کیسی افلک
- سایر بازیگران: انا نیوسکی
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
همان طور که ابتدای این مقاله هم اشاره کردیم حواشی جنبش Me Too پس از انتشار «منچستر بای د سی» گریبان کیسی افلک را گرفت و مسیر زندگی حرفهایاش را تغییر داد. «نور زندگی من» به عنوان دومین فیلمی که توسط او کارگردانی شده را میتوان به نوعی بیانیه افلک برای حمایت از جنبشهای فمینیستی دانست. با ذکر این مورد که آقای افلک در بخشهایی از فیلم آش را شور و این حس را در مخاطب ایجاد میکند که بخش وسیعی از جامعهی مردان از تمدن هیچ بویی نبردند.
در هر صورت علیرغم انتقاداتی که به فیلمنامهی «نور زندگی من» و رویکرد کیسی افلک وارد است نمیتوان از بازی حساب شدهی او چشمپوشی کرد. داستان «نور زندگی من» در جهانی آخرالزمانی میگذرد که در آن درصد زیادی از زنان با شیوع یک بیماری ناشناخته از بین رفتند و حالا با جامعهای خشن و مردانه طرف هستیم. کیسی افلک ایفاگر نقش پدری است که فرزند دخترش از معدود زنانی است که از این اپیدمی جان سالم به دربرده و او حالا باید از دخترش در جامعهای مردانه که به معدود زنان باقی مانده نگاهی کاملا ابزاری دارند، محافظت کند.
رابطهی میان پدر و دختر از درخشانترین بخشهای فیلم است که مدیون عملکرد خوب افلک و انا نیوسکی جوان است. در مجموع «نور زندگی من» فیلمی شعاری با روند آهسته است که نشان میدهد کیسی افلک به اندازهی بازیگریاش در فیلمسازی درخشان نیست.
۱۳- پیرمرد و تفنگ (The Old Man & the Gun)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: دیوید لاوری
- سایر بازیگران: رابرت ردفورد، دنی گلاور، تام ویتس، تیکا سومپتر
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
کیسی افلک و دیوید لاوری پیشتر در «آنها بی گناهند» (Ain’t Them Bodies Saints) و «داستان یک روح» (A Ghost Story) با یکدیگر همکاری داشتند. «پیرمرد و تفنگ» یکی از فیلمهای سال ۲۰۱۸ بود که آن طور که باید و شاید دیده نشد اما بدون شک اثر ارزشمندی است. ماجرا دربارهی پیرمردی به نام فورست تاکر (رابرت ردفورد) است تمام عمرش را به انجام سرقتهای محیرالعقول مشغول بوده تا این که در هفتاد سالگی از زندان فرار میکند و تصمیم میگیرد دوباره سرقتهای بزرگی را تجربه کند. او در این مسیر با زنی آشنا میشود که با عشقش میتواند زندگی او را تغییر دهد. هم زمان با این اتفاقها کارآگاه زبدهای به نام جان هانت (کیسی افلک) مامور پیدا کردن این پیرمرد ماجراجو میشود و هرچه بیشتر در کارهای او غرق میشود، در دلش بیشتر تاکر را تحسین میکند.
رابرت ردفورد کهنهکار در «پیرمرد و تفنگ» بازی قابل قبول و تماشایی دارد که یکی از نقاط قوت فیلم هم به حساب میآید. هر چند نقش کارآگاه هانت با بهترین بازیهای کیسی افلک فاصلهی محسوسی دارد اما در هر صورت به اندازهای شسته رفته و حساب شده است که در مجموع انتخاب درست و هوشمندانهای به حساب میآید.
ریتم «پیرمرد و تفنگ» هم مثل سایر آثار لاوری کند است و سر صبر روایتش را برای مخاطب تعریف میکند؛ بنابراین اگر حوصلهی دنبال کردن فیلمهایی با ریتم آهسته را ندارید شاید از تماشای بازی موش و گربهی تاکر و کارآگاه هانت خیلی لذت نبرید.
۱۴- داستان یک روح (A Ghost Story)
- سال انتشار: ۲۰۱۷
- کارگردان: دیوید لاوری
- سایر بازیگران: رونی مارا
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
کیسی افلک درست پس از بردن جایزهی اسکار برای «منچستر بای د سی» در یکی از متفاوتترین فیلمهای دیوید لاوری یعنی «داستان یک روح» حضور پیدا کرد و یکی از متفاوتترین نقشهای تمام دوران بازیگریاش را ایفا کرد. داستان یک روح ماجرای موزیسینی به نام سی (کیسی افلک) را دنبال میکند که همراه معشوقهاش ام (رونی مارا) در یک خانهی قدیمیزندگی میکنند. آنها مجبور میشود به اصرار ام خانه را ترک و به جای بزرگتری نقل مکان کنند اما ظاهرا سی از این ماجرا اصلا خوشحال نیست. تا این که چند روز مانده به اسبابکشی سی در یک تصادف رانندگی کشته میشود اما این تازه آغاز ماجرا است و روح او در قالب یک شبح ملحفه به سر با دو حفرهی سیاه به جای چشمانش که به نقاشی کودکان شباهت زیادی دارد به خانهی موردعلاقهاش بازمیگردد و سعی میکند زنی که دوستش دارد را تسلی دهد.
در ابتدای این مقاله اشاره کردیم که افلک علاقهی ویژهای به حضور در فیلمهای تجربی دارد؛ «داستان یک شبح» هم از این قاعده مستثنا نیست. چهره و صدای کیسی افلک تنها در چند سکانس ابتدایی فیلم که به پیش از تصادف سی بازمیگردد، مشخص است و پس از مرگ این شخصیت در قالب یک شبح دیده میشود. یعنی بازیگر برندهی اسکار بیش از یک ساعت یک ملحفهی سفید بر سر دارد و در گوشه و کنار خانه پرسه میزند و چیزی هم نمیگوید!
اگر پاراگراف بالا به نظرتان عجیب و خندهدار به نظر میرسد و حتی فکر میکنید احتمالا جایزهی اسکار عقل را از سر افلک جوان ربوده باید شما را به تماشای «داستان یک روح» دعوت کنیم. در این که رونی مارا با بازی حساب شده، آرام و به شدت فرسایندهاش ستارهی فیلم است هیچ شکی نیست اما افلک هم در سکانسهای کوتاهش در نقش سی زنده تاثیر خود را بر مخاطب میگذارد و هم در سراسر سکانسهایی که به عنوان شبح در فیلم پرسه میزند حس و حال این روح سرگردان دلتنگ، مهربان و حتی در بعضی لحظات حسود را به خوبی منتقل میکند. او ثابت میکند یک بازیگر حرفهای حتی اگر زیر یک پارچهی سفید پنهان شده و هیچ دیالوگی هم نداشته باشد باز هم میتواند از طریق حرکات محدود بدنش مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.
«داستان یک روح» اثر متفاوتی در باب مسالهی مرگ و زندگی است و اگر بتوانید ریتم کندش را تحمل کنید حتما از تماشای این فیلم تامل برانگیز لذت خواهد برد.
۱۵- پارانورمن (ParaNorman)
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- کارگردان: سم فل
- سایر بازیگران: کودی اسمیت-مک فی، جودی میکا فرلند، تاکر آلبریزی
- امتیاز IMDb فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
کیسی افلک در «پارانورمن» حضور فیزیکی ندارد و در عوض صداپیشگی یکی از شخصیتهای اصلی را بر عهده دارد. ماجرا دربارهی پسر بچهای به نام نورمن است که توانایی ارتباط برقرار کردن با مردگان را دارد و این توانایی باعث شده مردم او را طرد کنند. تا این که متوجه میشود نفرین یک جادوگر در کمین شهر است و باعث زنده شدن مردگان و حملهی آنها به شهر میشود. نورمن باید به کمک دوستانش جلوی این فاجعه را بگیرد.
افلک صداپیشهی شخصیتی به نام میچ دان است که به عنوان برادر بزرگتر یکی از دوستان صمیمی نورمن، او را در این ماجراجویی همراهی میکند. او تا به حال در چند فیلم کمدی از جمله «سرقت از برج» حضور داشته اما متاسفانه هیچ وقت نتوانسته پتانسیلهایش را برای ایفای نقشهای کمدی کاملا نشان دهد؛ «پارانورمن» یکی از آثاری است که او از طریق صداپیشگی توانست استعدادهای طنازانهاش را تا اندازهای ثابت کند. میچ در مجموع شخصیت کودن و بانمکی است و افلک توانسته با استفاده از لهجهها و لحنهای مختلف این حس را به خوبی منتقل کند.
منبع: tasteofcinema و movieweb