۸ فیلم کمدی سیاه برتر سینمای بریتانیا
کمدی سیاه یعنی در تلخترین و سیاهترین لحظات زندگی طنز پیدا کنی. این ژانر به دست گذاشتن روی تابوها و موضوعات تلخ و دردناک جهان مثل مانند مرگ، خشونت و ابهامات اخلاقی و تبدیل آنها به منابع خنده شناخته شده است و طرفداران خاص خود را دارد. همهکس با چنین فیلمهایی ارتباط برقرار نمیکنند، چرا که از اساس این موضوعات را خندهدار نمیبینند. ژانر کمدی سیاه چندین دهه است که هم مخاطبانش را سرگرم میکند و هم ناراحت. ریشههایش را میتوان در فیلمهای دهه ۱۹۴۰ مثل «دیکتاتور بزرگ» (The Great Dictator) چارلی چاپلین و «آرسنیک و تور کهنه» (Arsenic and Old Lace) ساخته فرانک کاپرا پیدا کرد. از نظر فرهنگی میتوان نام کمدی سیاه را به بریتانیا گره زد که سنت طولانی در استفاده از طنز برای مقابله و مواجهه با مفاهیم ناراحتکننده دارد. سینمای بریتانیا با استفاده از خودتحقیری و طنز به عنوان مکانیسمهای مقابلهای کمدی سیاه خاص خود را تعریف کرده است. در ادامه به برخی از بهترین فیلمهای کمدی سیاه که از این جزیره بیرون آمدهاند، نگاهی میاندازیم. بعضی فیلمها شاید شناختهشدهتر باشند و بعضی دیگر احتیاج به معرفی بیشتری دارند.
۸. چهار شیر (Four Lions)
- سال اکران: ۲۰۱۰
- کارگردان: کریس موریس
- بازیگران: ریز احمد، کیوان نواک، نایجل لیندسی، عدیل اختر، بندیکت کامبربچ، جولیا دیویس، کریگ پارکینسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک گروه تروریستی در تلاش برای طراحی یک حمله بزرگ به لندن هستند.
از ذهن خلاق چهره شاخص کمدی بریتانیایی کریس موریس، «چهار شیر» طنزی تند و تیز است که به پیچیدگیهای افراطگرایی با استفاده از طنز و شوخطبعی سیاه میپردازد. این فیلم داستان گروهی تروریست بالقوه بریتانیایی را که شستوشوی مغزی داده شدهاند، در تلاش برای طراحی یک حملع بزرگ به لندن روایت میکند. «چهار شیر» پر از لحظات خندهآور است، چرا که تماشاگران شاهد شهادت افراطگرایان در تلاش ناموفقشان برای شهادت هستند. با این حال، زیر این ظاهر خندهآور، موریس بعضی حقایق بسیار واقعی و ناراحتکننده را به تصویر کشیده است. این فیلم با برجسته کردن نقش بیحقوقی، بیگانگی اجتماعی و رادیکالسازی در افراطگرایی، مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و برای موریس جایزه بفتا برای اولین کار برجسته توسط یک نویسنده، کارگردان یا تهیهکننده بریتانیایی را به ارمغان آورد.
اساساً به تصویر کشیدن خوانشی کمدی از مضامین حساسیتزا کار آسانی نیست. چون میتواند حواشی زیادی را به وجود آورد و از جنبه تجاری هم به سازندگان یک فیلم ضربه بزند. اما سازندگان «چهار شیر» با تصمیمهای هوشمندانه توانستهاند اثری خلق کنند که کسی نتواند انتقادی به آن وارد کند. مضمون اصلی فیلم، تروریسم است و اگرچه این نوع آثار معمولاً در مردابی از پروپاگاندا، میهنپرستی و طرفداریهای متعصبانه گرفتار هستند اما «چهار شیر» جهتگیری خاصی ندارد. در طول فیلم، تفکرات و نوع نگاه این شخصیتها مورد بررسی قرار میگیرد، البته همانطور که از یک کمدی سیاه انتظار میرود، فیلم لحن طنز خود را از دست نمیدهد اما با نزدیک شدن به پایان فیلم با توجه به مضمون، قصه رنگوبوی جدیتری به خود میگیرد، در نتیجه «چهار شیر» را میتوان به ژانر جنایی هم نزدیک دانست.
۷. مرگ در خاکسپاری (Death at a Funeral)
- سال اکران: 2007
- کارگردان: فرانک اوز
- بازیگران: متیو مکفادین، روپرت گراوس، اندی نایمن، کریس مارشال، پیتر دینکلیج، کلی هاوس، دیزی دونوون، آلن تودیک، ایون برمنر، جین اشر، پیتر وان، پیتر ایگن، آنجلا کارن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 62 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: دنیل مرد جوان نجیبی است که به تازگی با جین ازدواج کرده و هنوز در خانه پدرش زندگی میکند. بعد از مرگ پدرش، ترتیب دادن مراسم خاکسپاری بر عهده اوست. اما این مراسم آنطور که انتظار میرود برگزار نمیشود.
«مرگ در خاکسپاری» با حضور گروه بازیگران قدرتمند و بااستعداد بریتانیایی، از جمله پیتر دینکلیج، آلن تودیک و کریش مارشال، داستان خندهداری از یک خانواده ناکارآمد را روایت میکند که در تلاش برای حل تعدادی از مسائل در پسزمینه تشییع جنازه یکی از بستگان فوتشده اتفاق میافتد. القای یک فضای تاریک و غمانگیز با لحظاتی از هرج و مرج مطلق، ترکیب جالبی را ایجاد کرده است. «مرگ در خاکسپاری» به دلیل طنز سیاهش مورد ستایش قرار گرفت، نظر منتقدان را به خود جلب کرد و در گیشه هم موفق شد. بعدها یک نسخه امریکایی هم از آن ساخته شد، این بار با بازی کریس راک، تریسی مورگان، مارتین لارنس و پیتر دینکلیج که نقش خود را از نسخه اصلی (اگرچه این بار با نامی دیگر) تکرار کرد.
۶. قاتلان پیرزن (The Ladykillers)
- سال اکران: 1955
- کارگردان: الکساندر مککندریک
- بازیگران: الک گینس، پیتر سلرز، کیتی جانسون
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز در راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: دستهای دزد جنایتکار طبقه دوم خانهای را از پیرزنی اجاره میکنند. آنها خود را به عنوان چند موزیسین معرفی میکنند اما قصد دارند در همان نزدیکی سرقت خطرناکی را انجام دهند.
نسخه اصلی «قاتلان پیرزن» که سال ۱۹۵۵ اکران شد، یکی از شاهکارهای کمدی سیاه و از جمله فیلمهای کالت درخشان محبوب در سطح جهانی است. این فیلم داستان یک باند تبهکار را روایت میکند که اتاقهایی را از یک خانم مسن اجاره میکنند تا از آن برای طراحی نقشه و اجرای یک دزدی جسورانه استفاده کنند. با این حال، وقتی قرار است نقشه دزدی عملی شود، بانوی پیر متوجه میشود و همه چیز پیچیده میشود. با افزایش تنشها، مجرمان مجبور میشوند برای حفظ آزادی خود تصمیماتی بگیرند که زندگیشان را از این رو به آن رو میکند.
«قاتلان پیرزن» در ابتدا با بازی الکس گینس، پیتر سلرز و کیتی جانسون ساخته شده بود، بعدها برادران کوئن آن را بازسازی کردند و این بار، تام هنکس نقش اصلی را بر عهده داشت. در حالی که بازسازی خوبیهای خود را دارد، نسخه اصلی به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران در نظر گرفته میشود و یکی از معدود فیلمهایی است که از راتن تومیتوز امتیاز صد را گرفته است. این فیلم بهخاطر پیچشهای داستانی، طنز تاریک و بازیهای خیرهکننده بازیگران ستارهاش مورد ستایش قرار گرفت.
۵. ویدنیل و من (Withnail & I)
- سال اکران: 1987
- کارگردان: بروس رابینسون
- بازیگران: پل مکگان، ریچارد ای گرانت، ریچارد گریفیتس، نوئل جانسون، رالف برون، دارا اومالی
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز در راتن تومیتوز: 92 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: دو بازیگر بیکار که الکل زیادی مصرف میکنند برای تعطیلات به یک کلبه خرابه در روستایی در انگلیس میروند.
«ویدنیل و من» که در سال ۱۹۸۷ با بازی ریچارد ای گرانت و پل مک گان اکران شد، داستان دو بازیگر بیکار را روایت میکند که الکل زیادی مصرف میکنند و برای تعطیلات به یک کلبه خرابه در روستایی در انگلیس میروند. از آنجا به بعد، با بالا گرفتن دعواهای در حال مستی این زوج، فیلم وارد فضایی پوچ میشود. «ویدنیل و من» که اغلب از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ژانر کمدی سیاه از آن یاد میشود، با تصویری که از دوستی یک زوج ناجور به نمایش گذاشته است، منبع الهام بسیاری از فیلمهای بعد خود بوده است. از «پایناپل اکسپرس» (Pineapple Express) دیوید گوردون گرین با بازی زوج ست روگن و جیمز فرانکو گرفته تا «مردان خوب» (The Nice Guys) با بازی رایان گاسلینگ و راسل کرو به کارگردانی شین بلک. «ویدنیل و من» امروز همچنان جزو فیلمهای کالت پرطرفدار ژانر کمدی سیاه است.
۴. ماهی به نام وندا (A Fish Called Wanda)
- سال اکران: ۱۹۸۸
- کارگردان: چارلز کریچتون
- بازیگران: جیمی لی کرتیس، کوین کلاین، مایکل پیلین، جان کلیز، ماریا آیتکن، استیون فرای
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک گروه سارق حرفهای که رهبرشان یک قطعه الماس باارزش را دزدیده، حالا میخواهند از او انتقام بگیرند.
این فیلم کمدی پر از پیچ و خم در ژانر سرقت که سال ۱۹۸۸ با تحسین منتقدان اکران شد، بازیگرانی همچون جان کلیز، مایکل پیلین، کوین کلاین و جیمی لی کرتیس را در گروه بازیگرانش دارد. «ماهی به نام وندا» با یافتن طنز در رفتار اخلاقی سؤالبرانگیز گروههای جنایتکار موفق میشود بدون از دست دادن ریتم خود، بین دعواهای احمقانه اسلپ استیک و دیالوگهای تلخ و شوخ و هوشمندانه قصهاش را پیش ببرد . این فیلم با تمجیدها و افتخارات زیادی روبهرو شد. سه نامزدی اسکار و یک جایزه اسکار بهترین نقش مکمل برای کوین کلاین و جایزه بفتا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد برای جان کلیز به همراه داشت.
منتقدان طنز آن را تحسین کردند و آن را در فهرستهای «بهترین فیلم» قرار دادند. علاوه بر این، به گفته خود کلیز، فیلم آنقدر خندهدار بود که گفته میشود مردی در حین تماشای آن تا حد مرگ خندیده است. «ماهی به نام وندا» داستان گروهی از سارقان الماس را روایت میکند که برای پیدا کردن جواهرات دزدیدهشده که رهبر گروه آنها را پنهان کرده، به یکدیگر نارو میزنند و دغلبازی میکنند. جالب است بدانید که فیلمنامه را بازیگران فیلم نوشتهاند. موسسه فیلم بریتانیا آن را به عنوان سی و نهمین فیلم برتر بریتانیا معرفی کرده است. این فیلم یک دنباله هم دارد که سال ۱۹۹۷ ساخته شد و البته نتوانست موفقیت آن را تکرار کند.
۳. رگیابی (Trainspotting)
- سال اکران: ۱۹۹۶
- کارگردان: دنی بویل
- بازیگران: یوان مکگرگور، اون بریمنر، جانی لی میلر، کوین مککید، کلی مکدونالد، رابرت کارلایل
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک مشت دوست معتاد بیکار در اواخر دهه ۱۹۸۰ در ادینبورگ اسکاتلند همزمان با بحران اقتصادی بریتانیا زندگیهای فاجعهبارشان را با اعتیاد سخت به هروئین پشت سر میگذارند.
فیلمهایی که از فجایع ناشی از اعتیاد به هروئین میگوید، زیادند. اما کمدی سیاه دنی بویل «رگیابی» که یکی از تلخترین کمدی سیاههای تاریخ سینماست، یکی از بهترین و تأثیرگذارترین فیلمهایی است که به این موضوع پرداخته است. فیلم قصه یک سری دوست معتاد بیکاره را در ادینبورگ اسکاتلند در اواخر دهه ۱۹۸۰ و همزمان با بحران اقتصادی بریتانیا روایت میکنند که اعتیادشان به هروئین زندگیهایشان را تبدیل به فاجعهای ناتمام کرده است؛ فاجعهای که البته لحظاتی لذتبخش هم برایشان به همراه دارد. نکته جالب توجه فیلم همین است که با وجود موضوع تلخ و تاریکی که دارد موفق میشود لحظاتی کمدی را خلق کند.
«رگیابی» با فیلمبردای نفسگیر، شخصیتهای به یادماندنی و نگاهی خالص و جسورانه به اعتیاد، با ترکیب طنز و وحشت ناشی از مصرف هروئین موفق شد نظر مخاطبان را به خو جلب کند. منتقدان هم رویکرد جسورانه فیلم در پرداختن به موضوع جدی اعتیاد در عین حفظ شوخطبعی را تحسین کردند. این کمدی سیاه برتر با بازیهای هنرمندانهی ایوان مکگرگور و رابرت کارلایل، و نگاهی اخلاقگرایانه شیوه زندگی یک معتاد به هروئین را هم باشکوه میبیند و هم نقادانه، و وحشت بصری فیلم که بعضی از تاریکترین صحنههای خیالی را خلق کرده است، مخاطب را مستقیماً به جای شخصیتهای آسیبدیده میگذارد. محبوبیت و موفقیت این فیلم باعث شد قسمت دوم آن سال ۲۰۱۷ ساخته شود که البته به درخشانی قسمت اول نبود اما طرفداران خود را داشت، و از این لحاظ جالب بود که آینده شخصیتهایی را به نمایش گذاشت که به هیچ وجه نمیشد آیندهای را برایشان متصور شد.
۲. ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده (Lock, Stock and Two Smoking Barrels)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران: جیسون فلمینگ، دکستر فلچر، نیک موران و جیسون استاتهام
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: جوانی میخواهد با تقلب، پول زیادی را در یک شرط ندی برنده شود. اما در عوض پول زیادی را به رهبر یک باند تبهکار بدهکار میشود. او باید به نحوی این پول را فراهم کند وگرنه به قتل خواهد رسید. حالا این پسر به همراه دوستانش نقشه یک سرقت را طراحی میکنند.
ادی (نیک موران) سه دوست خود را متقاعد میکند تا برای یک بازی پوکر سنگین و با ریسک بالا علیه رئیس جنایتکار محلی پول جمع کنند. هری تقلب میکند و ادی میبازد و یک هفته به او فرصت میدهد تا پانصد هزار پوند را پس بدهد یا میخانه پدرش را تحویل دهد. ادی و دوستانش ناامید منتظر میمانند تا همسایگانشان از چند فروشنده مواد مخدر دزدی کنند و بعد آنها ازشان دزدی کنند. پس از هر دو سرقت، تعداد طرفهای جنایتکار نافی افزایش مییابد و حالا این چهار دوست در معرض خطر جدی قرار میگیرند.
گای ریچی که اغلب او را نسخه بریتانیایی کوئنتین تارانتینو میدانند، با کارگردانی مجموعهای از فیلمهای گانگستری بریتانیایی نامی برای خود دست و پا کرد؛ تا اینکه تبدیل به یکی از پرطرفدارترین کارگردانهای هالیوود شود و فیلمهای بزرگی مانند «علاءالدین» (Aladdin) و مجموعههای «شرلوک هلمز» (Sherlock Holmes) را کارگردانی کند. «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» یکی از جسورانهترین و بهترین کارهای اول این فیلمساز است که بینندگان را به اعماق باندهای جنایتکار لندن میبرد. مخاطبان به داستانهای درهم تنیدهای پرتاب میشوند که پر از گانگستر، فریب، اسلحه، مواد مخدر و سگ است. فیلم موفق میشود با استفاده از زومهای تصادفی، حرکات غیرارادی دوربین، داستانگویی بصری، آهنگهای نوستالژیک فوقالعاده و دیالوگهای شوخطبع و پر از ناسزا، مخاطبان را در تمام مدت فیلم سرگرم و هوشیار نگه دارد.
۱. شان مردگان (Shaun of the Dead)
- سال اکران: ۲۰۰۴
- کارگردان: ادگار رایت
- بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست، کیت اشفیلد، لوسی دیویس
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: شان بیست و نه ساله پس از آنکه مادرش با مردی بدخلق ازدواج کرده و نامزدش هم او را رها کرده با دوستش زندگی میکند. شان تصمیم دارد با نامزدش که لیز نام دارد آشتی کند و با او زندگی خود را شروع کند. او میخواهد این تصمیم را عملی کند که متوجه میشود مردهها از گورها برخاستهاند و به مردم حمله میکنند. حالا شان به همراه دوستش به کمک مادر و لیز میشتابند.
«شان مردگان» را منتقدان بهترین فیلم داستانی ادگار رایت میدانند و بعضی طرفدارانش این فیلم را بهترین کمدی ترسناک تمام دوران. به «همشهری کین» ژانر کمدی زامبیمحور هم معروف است. این فیلم به همان اندازه خون و خونریزیاش، خندهدار است. داستان فیلم در طول یک آخرالزمان زامبیها اتفاق میافتد و بینندگان را به تماشای انبوهی زامبی میبرد، در حالی که گروهی از دوستان در تلاش برای حفظ بقا خود به طرز باشکوهی آنها را از بین میبرند. نکته خندهدارش این است که اصلاً به این دوستان نمیآید که بتوانند از پس چنین کاری برآیند. «شان مردگان» مورد تحسین جهانی قرار گرفت و کوئنتین تارانتینو از آن به عنوان یکی از فیلمهای مورد علاقه او یاد کرد. این فیلم پر از خون، جسارت، غم و وحشت واقعی است و در عین حال، بعضی از خندهدارترین لحظات سینمایی را که تا به حال در سینما ثبت شده است، به نمایش میگذارد. این لحظات از پس بحث بر سر اینکه کدام صفحه ترانه ارزش قربانی کردن برای از بین بردن سر زامبیهای را دارد یا نه (ظاهراً از نگاه فیلمساز Dire Straits میتواند قربانی شود، اما New Order بسیار ارزشمند است و باید نگه داشته شود) و بسیاری موقعیتهای بامزه دیگر خلق میشود.
ماجرا از این قرار است که پسری به نام شان که نامزدش به او خیانت کرده و مادرش نیز ازدواج کرده و چندان رابطه خوبی با او ندارد، برای زندگی میرود پیش دوست صمیمیاش اد. اما پس از مدتی مردگان شهر از گورهایشان بلند میشوند و شان و اد تلاش میکنند تا نامزد و مادر شان را از این مهلکه نجات بدهند. شان در تمام فیلم پیراهنی سفید با کراواتی قرمز بر تن دارد و این خود نمادی خندهدار برای مبارزه با زامبیها است. لباس شان در این فیلم آنقدر مشهور است که پس از اکران فیلم، در موزهای در شهر سیاتل آمریکا نگهداری میشود. داستان فیلم نشان میدهد چگونه زندگی بیهدف یک فروشنده لوازم الکترونیکی و هماتاقیاش در لندن در فضای آخرالزمانی ظهور زامبیها مختل میشود. این فیلم هم نوع دیگری از ابراز علاقه و ادای دین خاص کارگردان نسبت به ژانرها و زیرگونههای سینمایی و مجموعه فیلمهای جرج رومرو و زامبیهای اوست.
منبع: movieweb