۱۰ کتاب برتر نشر ادامه که باید بخوانید
نشر اطراف، در سال ۱۳۹۶، بههمت نفیسه مرشدزاده تاسیس شد و بهسرعت رشد کرد و کتابهای قابلتوجهی در بازار عرضه نمود. این نشر در سال ۱۳۹۷ تصمیم گرفت تا واحد کودکان خود را نیز تاسیس کند. اطراف نام واحد کودک و نوجوان خود را «ادامه» گذاشت که درواقع ادامه راه اطراف است. نشر ادامه در طول شش سال فعالیت مستمر به انتشار بهترین کتابهای حوزه کودک و نوجوان پرداخته است.
این نشر برای چاپ کتابهایی در حوزه کودک و نوجوان رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده است. ادامه به دنبال آن نیست که صرفا کتابهایی برای این گروه سنی منتشر کند، بلکه هدفش آن است که کتابهایی منتشر کند که روحیه ماجراجویی را در کودکان تقویت میکند. این کتابها قرار است به کودکان و نوجوانان بیاموزند تا چگونه توانایی حل مسئله را در خود تقویت کنند، خیالپرداز باشند و از دنبال کردن رویاهای خود نهراسند.
معرفی بهترین کتابهای نشر ادامه؛ ادامه راهی که اطراف آغاز کرده است
اما اگر بخواهیم گزیدهای از بهترین کتابهای این نشر را معرفی کنیم، این آثار کداماند و مناسب چه گروه سنیای هستند؟
۱. «نقطه میخواست فرار کند»؛ نقطه در جستوجوی معنا
کتاب «نقطه میخواست فرار کند» را در صدر این فهرست قرار دادیم، تا به مترجم فقید آن، خانم بتول فیروزان، ادای احترام کرده باشیم.
«نقطه میخواست فرار کند» اثری است مشابه «کلاه قرمزی»؛ هم کودکان از خواندنش لذت میبرند و هم بزرگسالان مجذوبش میشوند. البته نوع قصهای که در «نقطه میخواست فرار کند» روایت میشود، متفاوت است. این کتاب داستانی از بحران هویت را روایت میکند. داستان نقطه که دیگر نمی خواهد در انتهای جملهها قرار بگیرد و منتظر بماند. نقطه احساس میکند حضور مؤثری در جهان ندارد و در جستوجوی معناست.
«نقطه میخواست فرار کند» تنها کتاب هشام مطر، نویسنده معروف اهل لیبی، است که برای کودکان نوشته شده است. البته همانطور که گفتیم، این کتاب برای تمام طیفهای سنی مناسب است، چراکه میخواهد به سؤال اساسی «من کیستم؟» پاسخ دهد.
نقطه میخواهد حضور پررنگ و معناداری داشته باشد، حضوری که منجر به ایجاد تغییر در جهان میشود. در طی داستان، نقطه تلاش میکند تا نقش خود را در جهان پیدا کند و همین نفس تلاش برای معنادار کردن زندگی، باعث همذاتپنداری مخاطب با او میشود.
هشام مطر در «نقطه میخواست فرار کند» روی موضوع و سوال حساسی دست میگذارد و با قلم فوقالعادهاش، بهراحتی، مخاطب را همراه خود میکند. ما با نقطه به راه میافتیم تا ببینیم در این جهان عظیم که دربرابرش احساس حقارت میکنیم، چه نقشی داریم و چطور میتوانیم تاثیرگذار باشیم.
این داستان با تصویرپردازی حرفهای و بسیار زیبایی همراه شده و بسیار بیشتر از آنچه به نظر میرسد، حرف دارد و قابل تامل است. داستانی که شاید برای کسانی که فکر میکنند هیچ نقشی در این دنیا ندارند، بسیار الهامبخش باشد.
در ضمن، از ترجمه خوب مرحوم فیروزان هم نباید غافل شد. ترجمهای روان که جذابیت این اثر را دوچندان میکند. «نقطه میخواست فرار کند» از بهترین کتابهای نشر ادامه است که مطالعه آن هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب خواهد بود.
در بخشی از «نقطه میخواست فرار کند» از هشام مطر میخوانیم:
«نقطه فکر میکرد نقطه بودن چه فایدهای دارد. نقطه نمیفهمید چرا باید آخر جملهها منتظر بماند. نقطه میخواست چیز دیگری باشد، چیزی مهم. دلش میخواست یک اثر هنری باشد… .»
۲. «همیشه برایت مینویسم»؛ داستانی واقعی درمورد دوستانِ مکاتبهای
کتاب «همیشه برایت مینویسم» از مارتین گاندا و کیتلین الیفایرنکا است. این کتاب درمورد یک دوستی از راه دور و مکاتبهای است. دوستیای که تأثیر چشمگیری بر زندگی نامهنگاران دارد.
«همیشه برایت مینویسم» دو شخصیت اصلی دارد، پسری با خانواده محروم، و دختری با خانواده متمول از دو کشور متفاوت. تمام ماجرا از جایی شروع میشود که خانم میلر، معلم کیتلین، پروژهای کلاسی برای دانشآموزانش تعریف میکند و از آنها میخواهد یک کشور را انتخاب کنند و با فردی از اهالی آنجا شروع به نامهنگاری کنند. این نامهنگاری، که شش سال ادامه مییابد، منجر به ایجاد یک دوستی قوی و محکم میشود و باعث تغییرات بزرگی در زندگی کیتلین و مارتین میگردد.
چنین پیرنگی ممکن است بسیاری از نویسندگان را وسوسه کند تا چنین دوستیای را به رابطهای عاشقانه تبدیل کنند. اما مارتین گاندا و کیتلین الیفایرنکا مرتکب چنین اشتباهی نمیشوند و داستان را براساس یک دوستی محکم و پابرجا شکل میدهند.
کیتلین و مارتین مثل دو خواهر و برادر از زندگی روزمره و اتفاقات همیشگی، خانواده و دوستانشان، و محیطی که در آن زندگی میکنند میگویند و هرچه میگذرد بیشتر با هم دوست میشوند.
نکته جالب اینجاست که این کتاب براساس یک داستان واقعی نوشته شده و نشان میدهد که روابط انسانی تا چه حد میتوانند تاثیرگذار باشند و سرنوشت افراد را تغییر دهند. توصیه میکنیم تا «همیشه برایت مینویسم» را، که از بهترین کتابهای نشر ادامه است، مطالعه کنید و از دوستی عمیق و از راه دور این دو نوجوان لذت ببرید.
در بخشی از «همیشه برایت مینویسم» از مارتین گاندا و کیتلین الیفایرنکا میخوانیم:
«تا حالا چیزی از زیمبابوه نشنیده بودم، اما شکل این کلمه روی تخته قلقلکم داد. عحیب بود، تلفظش هم سخت. تازه آخرین کشور فهرست بلندبالایی بود که خانم میلر با گچ روی تخته نوشته بود. خانم میلر از همه دانشآموزان انگلیسی پایه هفتم خواست یکی از کشورها را انتخاب کنند تا یک دوست مکاتبهای از آنجا داشته باشند.»
۳. مجموعه «لیلی هاکلبری در انجمن ماجراجویان»؛ دختری شجاع که عاشق سفر است
مجموعه «لیلی هاکلبری در انجمن ماجراجویان» اولین مجموعه داستانی نشر ادامه و البته از پرطرفدارترین مجموعههای این نشر است.
لیلی هاکلبری دختری کنجکاو و ماجراجوست که میخواهد دنیا را به گونهای دیگر ببیند. او هر روز صبح که از خواب بلند میشود، فریاد میزند: «صبح بهخیر دنیای زیبا! من برای دیدن تو آمادهام.» لیلی عضو «انجمن جهانی ماجراجویان» است و دلش میخواهد تا یک بار هم شده از همه نقاط دنیا دیدن کند. او یک کره جادویی دارد و به همین خاطر، برای سفر کردن نیازی به بلیت و هواپیما و قطار و … ندارد.
او در هر کتاب از این مجموعه سهجلدی، به دیدن یکی از نقاط جهان میرود. مجموعه «لیلی هاکلبری در انجمن ماجراجویان» فرصتی است تا از دید یک کودک به دنیا بنگریم و متوجه چیزهایی شویم که تا پیش از این به وجودشان دقت نکرده بودیم.
در جلد اول این مجموعه، لیلی برای شرکت در جشن نیمه تابستان به اسکاندیناوی می رود، اما مشکل عجیب و غریبی پیش می آید و آن این است که همه توتفرنگیها به صورت عجیب و غریبی ناپدید میشوند. لیلی سعی میکند معمای غیب شدن توتفرنگیها را حل کند و برای این کار به دانمارک، نروژ، و سوئد سفر میکند. اما لیلی بهتنهایی نمیتواند از پس حل این معما برآید و به کمک بچهها هم نیاز دارد.
در جلد دوم، لیلی به ژاپن سفر میکند. لیلی که عاشق پیدا کردن دوستهای جدید است، در سفر به ژاپن، با یک کشتیگیرِ سومو دوست میشود. او موفق میشود تا در طی سفرش، تکههای یک اژدها را پیدا کند و به هم بچسباند.
همچنین، موفق میشود تا تعداد زیادی غذا و خوراکی ژاپنی تست کند و از مزههای جدید و فوقالعادهشان لذت ببرد. در طی سفر لیلی به ژاپن، ما نیز بهعنوان خوانندگان کتاب، با فرهنگ غنی ژاپن و مردم مهربانش آشنا میشویم و به لیلی کمک میکنیم تا معماهای این سفر را هم حل کند.
در جلد سوم این مجموعه، لیلی به مکزیک سفر میکند. مکزیک پر از خوراکیهای تند و تیز و رنگارنگ است و لیلی وسوسه میشود آنها را امتحان کند. در حین گشت و گذار در مکزیکِ زیبا، لیلی به پروانهای بر میخورد که خانوادهاش را گم کرده و بسیار غمگین است. او تصمیم میگیرد به پروانه کمک کند تا خانوادهاش را بیابد. ما هم در این راه باید به لیلی و پروانه کمک کنیم.
کتابهای این مجموعه از آن دست کتابهایی نیستند که یکشبه برای فرزندمان بخوانیم. بلکه هر بار باید یک الی دو صفحه از آن را خواند و با کودک به تعامل درباره محتوای آن پرداخت. این رویکرد روحیه پرسشگری را نیز در کودکان تقویت میکند.
مدل تعاملی این کتاب باعث میشود کودکان نیز در روند حل معماها شرکت داده شوند و از این طریق چیزهای زیادی را درباره فرهنگ و جغرافیای کشورهای دیگر یاد بگیرند. چیزهایی مثل تفاوت پرچم کشورها با یکدیگر و … .
این مجموعه در خلال یک روایت جذاب و از مسیر ماجراجوییهای لیلی، نکات زیادی را به کودکان آموزش میدهد و همین رویکرد باعث میشود کتابها حوصلهسربر نباشند و کودک را به دنبال خود بکشند.
الهامبخش آدری اسمیت و جکی نپ برای نوشتن این مجموعه، بچههای کنجکاو و بازیگوش خودشان بودهاند و همین مسئله کتاب را بسیار قابل لمس و واقعی کرده است. این مجموعه سهجلدی کمک میکند تا بچهها با فرهنگهای دیگر و تفاوتها آشنا شوند و اطلاعات زیادی درباره شهرها و کشورها و مردم دیگر نقاط دنیا به دست آورند. به همین دلیل توصیه میکنیم مجموعه «لیلی هاکلبری در انجمن ماجراجویان» را، که از بهترین مجموعه کتابهای نشر ادامه است، تهیه و مطالعه نمایید.
در بخشی از کتاب «لیلی در انجمن ماجراجویان – سفر به مکزیک» از آدری اسمیت و جکی نپ میخوانیم:
«زنی در را باز کرد. او یک تاج گل روی موهای خودش زده بود. لیلی پرسید: شما همان خانم جادوگر هستید؟ زن خندید و گفت: اسم من فریدا است. من نمیدانم که جادوگر هستم یا نه، اما میدانم که حسابی خیالباف هستم. باغچه خانه فریدا خیلی زیبا بود.»
۴. «پسری که دور دنیا را رکاب زد»؛ ماجراجوییهای تام و دوچرخهاش
«پسری که دور دنیا را رکاب زد» از اولینهای نشر ادامه است. این مجموعه درمورد پسری ماجراجو به نام تام است.
کتاب شروع هیجانانگیزی دارد: تعدادی افراد اهل آفریقا جمع شدهاند و میخواهند تام را بسوزانند! از همینجا تام شروع به تعریف کردن قصه زندگیاش میکند.
او تعریف میکند یک روز که در کلاس ریاضی نشسته بوده، احساس میکند که از دنیای فرمولها و ریاضیات خسته شده و نیاز به یک تجربه جدید دارد. به همین خاطر تصمیم میگیرد به کشف دنیای پیرامونش برخیزد و روح کنجکاوش را بیشتر از این تشنه ماجراجویی نگه ندارد.
همان روز که از مدرسه برمیگردد، به پدر و مادرش میگوید که میخواهد ماجراجویی جدیدی را شروع کند. بعد دوچرخه و مقداری آذوقه برمیدارد و راهی این سفر طولانی میشود.
این مجموعه براساس تجربیات واقعی نویسنده آن، یعنی اَلِستِر هامفِریز، نوشته شده و از این جهت بسیار جذاب است. زندگی نویسنده نیز به خودی خود بسیار جذاب و خواندنی است.
«پسری که دور دنیا را رکاب زد» درواقع سهجلدی است و جلد اول آن مربوط به سفر اروپا و آفریقاست. جلد دوم سفر به آمریکا و جلد سوم نیز شامل تجربیات سفر به آسیا است.
از نوآوریهای نشر ادامه این است که این مجموعه سهجلدی را در قالب یک کولهپشتی نیز عرضه کرده است و به همین خاطر میتوانید این مجموعه را، که از بهترین مجموعه کتابهای نشر ادامه است، بهعنوان یک هدیه جذاب برای کودکان و نوجوانان در نظر بگیرید.
در بخشی از «پسر که دور دنیا را رکاب زد» از اَلِستِر هامفِریز میخوانیم:
«تام بهزور سعی میکرد وقتی رئیس قبیله، کاسه معجون شیر و خون داغ را جلویش میگذارد، همانطور مثل قبل لبخند بزند. زیر سایه یک درخت خاردار آفریقایی و روی زمین سرخ گرمازده، ده جنگجوی ماسای با لباسهای بلند قرمز و گوشوارههای آویزان، دورتادورش را گرفته بودند.»
۵. مجموعه کتاب «خاطرات نوجوانی»؛ خاطرات واقعی رینا تلگمایر
مجموعه کتاب «خاطرات نوجوانی» از رینا تلگمایر، مجموعه کتابی سهجلدی است که به اتفاقات واقعی زندگی این نویسنده در دوران نوجوانی میپردازد. تلگمایر در کتابهایش از مسائل و دغدغههایی که در دوران کودکی و نوجوانی تجربه کرده صحبت میکند و کودکان و نوجوانان را نیز تشویق میکند تا مثل او احساسات و تجربیاتشان را بیان نمایند.
مجموعه کتاب «خاطرات نوجوانی» شامل کتاب «لبخندها» (جلد اول)، «خواهرها» (جلد دوم)، و «دلهرهها» (جلد سوم) است. تلگمایر در هر کدام از این کتابها به یکی از دغدغههای بزرگ خود در دوران نوجوانی پرداخته است. این مجموعه با دیگر کتابهای نشر ادامه متفاوت است و بهنوعی یک روایت مصور است. همین مصور بودن روایت هم باعث تمایز این مجموعه میشود و آن را جذابتر میکند.
جلد اول این مجموعه، یعنی کتاب «لبخندها»، درمورد زمانی است که تلگمایر دندانهایش را ارتودنسی کرده و احساس میکند زشت به نظر میآید. احساسات متناقض نسبت به بدن و ظاهر در سنین نوجوانی بسیار شدت میگیرد. این احساسات درواقع واکنشی نسبت به تغییرات ناگهانی دوران بلوغ هستند. چنین اتفاقاتی ممکن است باعث شود نوجوانان اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و تلگمایر نیز میخواهد درباره این مسئله صحبت کند.
تصویرپردازیهای زیبا و رنگارنگ تلگمایر (این نویسنده تصویرپرداز کتابهایش نیز هست) باعث میشود هر نوجوانی به داستان گیرای او علاقهمند شود و ببیند که به غیر از خودش افراد دیگری نیز با مشکلات مشابه دست و پنجه نرم کردهاند. این کتاب برنده جایزه کتاب گنبد طلایی ورمونت در سال ۲۰۱۲ و برنده جایزه کمیک ویل آیزنر شده است.
کتاب دوم این مجموعه «خواهرها» است که درباره ماجراهای کودکی تلگمایر با خواهر کوچکش نوشته شده است. رابطه تلگمایر با خواهر کوچکش و چالشهایی که داشته، بسیار بامزه است و شباهت زیادی به رابطههای خواهر/برادری معمول میان افراد دارد.
تلگمایر مشکلات میان دو خواهر، دعواها، چالشها و درنهایت زیباییهای رابطه خواهرانه را به نمایش میگذارد. اگر خودتان هم خواهری داشته باشید، قطعا خواندن این جلد از مجموعه تلگمایر برایتان جذابتر خواهد بود و بسیاری از داستانهایش برایتان آشناست. این کتاب برنده جایزه ویل آیزنر در بخش بهترین نویسنده/هنرمند شده است.
تلگمایر در «دلهرهها»، که جلد سوم این مجموعه است، داستان بیماری گوارشیاش را تعریف میکند. الهامبخش این کتاب خاطرات کلاس چهارم و پنجم دبستان تلگمایر است. او وقتی نهساله بوده برای اولین بار دلدرد شدیدی را تجربه میکند و بعد از آن دائما نگران بوده مبادا غذای اشتباهی بخورد و آن غذا او را مریض کند.
تلگمایر درمورد این احساس وسواسگونه و مبارزهاش با آن صحبت میکند و نشان میدهد که حالا که بزرگ شده، چطور توانسته دلدرد و اضطرابش را تا حد بسیار زیادی کاهش دهد.
چندی پیش به گوش میرسید که در ایران، کودکان دبستانی هم آزمونهای تستی ماهانه میدهند و دائما در حال ارزیابی تحصیلی هستند. در سیستم آموزشی ایران که از سنین پایین حجم زیاد و غیر قابل کنترلی از استرس به کودکان وارد میشود، دانشآموزان اکثرا با اضطراب بالا و پیامدهای جسمانی آن دست و پنجه نرم میکنند.
خواندن کتاب «دلهرهها» شاید راهحلی برای کم کردن اضطراب ناشی از فضای مدرسه باشد و تنش را در کودکان کمتر کند. درواقع موفقیت تلگمایر در مقابله با اضطراب و دلشوره، برای خوانندگان او هم قوت قلب بزرگی است و در این راه کمکشان میکند.
«دلهرهها»، به خاطر الهامبخشی و تاثیرگذاری خود در زندگی افراد، افتخارات زیادی کسب کرده است. این کتاب بهترین کمیک و بهترین کتاب کودک سال ۲۰۱۹ به انتخاب نیویورکتایمز است. همچنین به انتخاب واشینگتن پست نیز بهترین گرافیک ناول سال شده است.
مجموعه کتابهای «خاطرات نوجوانی» از رینا تلگمایر یکی از بهترین مجموعه کتابهای نشر ادامه است که به نوجوانان کمک میکند تا متوجه شوند در مشکلاتشان تنها نیستند و افراد دیگری هم چالشهای مشابه را پشت سر گذاشتهاند.
۶. مجموعه «بچههای اطراف جهان»؛ بچههای معمولی که کارهای خارقالعاده میکنند
مجموعه «بچههای اطراف جهان» مجموعه بزرگی است و کتابهای زیادی را در خود جای داده است. مجموعه «بچههای اطراف جهان» به داستان زندگی بچههایی میپردازد که با انجام کارهایی ساده تغییرات بزرگی را رقم زدهاند و در زندگی دیگران تاثیرگذار بودهاند.
این مجموعه شامل ۶ ماجرای واقعی از بچههای نقاط مختلف دنیاست که در فرهنگها و زمینههای متفاوتی به دنیا آمدهاند. نکته مثبت درمورد رعایت تنوع و گوناگونی این است که هر خوانندهای از هر جای دنیا که به مطالعه این داستانها بپردازد، میتواند با بچههای این قصهها همذاتپنداری کند و خود را به آنها نزدیک ببیند.
کتابهای مجموعه «بچههای اطراف جهان» عبارتند از: «پسری که خانه بیدود ساخت» نوشته الیزابت سانبی، «پسری که با برگ موز فوتبال راه انداخت» نوشته کیتی اسمیت، «پسری که فیل را بزرگ کرد» نوشته مارگریت رورس، «پسری که صدای خرسها شد» نوشته کارمن الیور، «دختری که باغ را سرسبز کرد» نوشته کیتی اسمیت، «دختری که مزرعه را نجات داد» نوشته جود ایزابلا.
این مجموعه کتاب به بچهها میآموزد چگونه در دنیایی که به سمت مصرفگرایی میرود، عملگرا باشند و با خلق ایدههای جدید و ساده مشکلات اطرافشان را حل کنند. بعضی از بچههای این مجموعه، بچههایی هستند که در شرایط سختی بزرگ شدهاند، اما روحیه مقاوم خود را حفظ میکنند و تصمیم میگیرند به دیگران کمک کنند تا شرایط سخت و چالشها را پشت سر بگذارند.
علاوه بر داستانهای الهامبخش، نقاشیها و تصویرپردازیهای این مجموعه نیز پر از رنگ و امید است و جذابیت این داستانها را دوچندان کرده است. «بچههای اطراف جهان» قصه آدمهایی است که بهظاهر اهمیتی ندارند، اما با امیدی که به زندگی دارند، محیط پیرامون خود را تغییر میدهند و دنیا را به جای بهتری تبدیل میکنند.
این کتابها میتوانند مسئولیتپذیری در قبال محیط زندگی را به کودکان و نوجوانان آموزش دهند. این مجموعه بهترین کتابهای نشر ادامه را در خود دارد و خواندن آن برای کودکان میتواند آموزنده و مفید باشد.
در بخشی از کتاب «دختری که باغ را سرسبز کرد» از مجموعه «بچههای اطراف جهان» میخوانیم:
«مدرسه روستا فقط یک اتاق برای همه هشتاد دانشآموزش دارد. شلوغ است و تاریک. ماریا لوز روی نیمکتی، بغل دست دوستش، آلفردو گونزالس سر میخورد. امسال قرار است دانشآموزان با یک معلم جدید غافلگیر شوند. معلم به آنها میگوید اسمش دُن پدرو مورالس است. قدش خیلی بلندتر از ماریا لوز نیست، اما فکرهای بزرگی دارد.»
۷. «جهان به سفر میرود»؛ اولین کتاب تألیفی نشر ادامه
کتاب «جهان به سفر میرود» اولین کتاب تألیفی نشر ادامه است که قرار است تبدیل به یک مجموعه شود.
یک روز که «جهان» در خانهاش نشسته، احساس میکند حوصلهاش سر رفته و دیگر خانهاش را دوست ندارد. او تصمیم میگیرد سفری در پیش گیرد تا خانهای جدید پیدا کند. در طول این سفر، جهان با محیطهایی برخورد میکند که قبلا هم وجود داشتهاند، اما تا آن لحظه جهان به آنها دقت نمیکرده است.
جهان در طول سفر خود با آدمهای زیادی برخورد میکند و دوستیهای جدیدی میسازد. در انتهای سفر، او متوجه میشود که از خانهاش بیزار نبوده و اتفاقا آن را دوست داشته است. درواقع جهان از تنهایی در خانهاش بیزار بوده و میخواسته در اطراف خود دوستانی داشته باشد.
کتاب «جهان به سفر میرود» در ستایش دوستی و انسانهای امن زندگیمان است. این اثر دوستدار محیط زیست هم هست و تصاویر آن از کاردستیهای بازیافتی است. حانیه و زهرا شجاعی با استفاده از تکنیک پاپیه ماشه مجسمههای شخصیتهای این کتاب را ساختهاند.
تکنیک پاپیه ماشه روشی است که در آن با استفاده از کاغذهای باطله و آب گرم و چسب چوب یک جور خمیر بسازیم. این خمیر را روی ظروف پلاستیکی استفادهشده میزنیم و زمان میدهیم تا خشک شود. پس از خشک شدن، نقاشی موردنظر را روی اثرمان میکشیم.
تکنیک پاپیه ماشه مخصوص هنرمندانی است که دغدغههای محیط زیستی دارند. استفاده از این تکنیک و ساختن کاردستیهای بیشتر نیز در کتاب آموزش داده شده است.
تأکید کتاب بر مراقبت از محیط زیست برای کودکان آموزنده است و از این جهت هم کاراست. حانیه و زهرا شجاعی برای ٰتصویرسازیهای این کتاب برنده مدال شارجه شدهاند. «جهان به سفر میرود» از بهترین کتابهای نشر ادامه است که توسط خواهران شجاعی تألیف شده است.
در بخشی از کتاب «جهان به سفر میرود» از حانیه و زهرا شجاعی میخوانیم:
«جهان تنهاست و دنبال خانهای میگردد که توی آن خوشحال باشد و حوصلهاش سر نرود. جهان و دوستانش عاشق ماجراجویی و سفر هستند و میخواهند چیزی بگویند…»
۸. «سفر به سرزمینهای غریب»؛ داستان سفرهای دختری به نام قمر
نویسنده این کتاب، سونیا نمر، از زنان فلسطینیای است که به خاطر فعالیتهای سیاسیاش در بیست سالگی به زندان افتاد. زمانی که در زندان بود، تصمیم گرفت برای کودکان و نوجوانان شروع به نوشتن قصه کند. رشته دانشگاهی سونیا نمر تاریخ شفاهی بوده و او در این زمینه پژوهشهای فراوانی انجام داده است.
تسلط نمر به تاریخ شفاهی باعث شده او بتواند کتابی چون «سفر به سرزمینهای غریب» را بنویسد. نمر این اثر را در زندان نوشته، یعنی درست وقتی که در بند اسارت بوده، تصمیم گرفته درمورد دختری به نام «قمر» بنویسد که روحی آزاد و رها دارد و دنبال ماجراجویی و سفر است.
قمر، که شخصیت اصلی «سفر به سرزمینهای غریب» است، در روستایی نفرینشده زندگی میکند که سالهاست دختری در آن متولد نشده است. او از همین روستا شروع به سفر میکند و به جاهای مختلفی میرود. در هر کدام از این مسیرها اتفاقات متعددی برای قمر رقم میخورد؛ اتفاقات تلخ و شیرینی که بسیار خواندنی هستند.
قمر با استفاده از مهارتی که در قصهگویی و داستانپردازی دارد، میتواند خود را از بسیاری از مخمصهها نجات دهد. شخصیت قمر درواقع الهامگرفتهشده از شخصیت خود سونیا نمر است.
تسلط مثالزدنی سونیا نمر بر ادبیات شفاهی و ضربالمثلها و تصویرهای قدیمی جهان عرب باعث شده این میراث گرانبها به کتاب «سفر به سرزمینهای غریب» نیز منتقل شود. به جرأت میتوان گفت که نمر گامی موثر درجهت زنده نگه داشتن ادبیات شفاهی جهان عرب برداشته و این گنجینه را برای نسل جدید به ارمغان آورده است.
یکی از اهداف نمر برای نوشتن «سفر به سرزمینهای غریب» این بوده که تصویر کلیشهای از زنان عرب، بهخصوص زنان فلسطینی، را بشکند و نشان دهد این زنان تا چه اندازه با تصویرهای رسانهای متفاوتند.
او میخواهد زنانی چون قمر را به تصویر بکشد که ماجراجو و مشاهدهگرند و از نسل مادربزرگهایی هستند که با قصههایشان روحِ سفر و میل به تجربه را در فرزندان و نوههایشان دمیدهاند. بهجرأت میتوان گفت «سفر به سرزمینهای غریب» از بهترین کتابهای نشر ادامه است که خواندن آن را توصیه میکنیم.
در بخشی از کتاب «سفر به سرزمینهای غریب» از سونیا نمر میخوانیم:
«کنجکاوی ما را به جلو هل میدهد و ترس به عقب. با آمدن بهار همان حس سفر کردن و رفتن به سراغم آمد. میخواستم آرزوی مادرم را برای دیدن همه کشورهای شگفتانگیز برآورده کنم. نمیدانستم قرار است بروم و رفتنم چهل سال ادامه پیدا کند.»
۹. «وقتی موهای بابا فرار کردند»؛ قصهای درمورد از دست دادن و کنار آمدن
یورگ موله نویسنده و تصویرساز آلمانی است که بهخاطر کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» برنده نشان کلاغ سفید کتابخانه مونیخ شده است.
کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» درمورد موهایی است که از یک جا ماندن خسته شدهاند و دیگر حاضر نیستند به برس و شانه تن بدهند. آنها یک روز از دست صاحبشان فرار میکنند و به اقصا نقاط دنیا سفر میکنند. موها در طول این سفر از جاهای عجیب و غریبی سر درمیآورند: از قابلمه سوپ رستوران گرفته تا باغ وحش و فاضلاب شهری. آنها تصمیم میگیرند از این ماجراجوییها و سفرهای جذاب خود برای صاحبشان کارت پستال بفرستند و برایش تعریف کنند که چه وقایعی را پشت سر میگذرانند.
بابا هر کاری میکند تا موها برگردند. او دنبال موها میرود و سعی میکند با چسب و تور ماهیگیری و جارو گیرشان بیندازد. حتی برای به دست آوردنشان داخل قفس شیر هم میرود! اما پس از مدتی، بابا دیگر از بازگشتن موهایش ناامید میشود و تصمیم میگیرد با نبودن آنها کنار بیاید.
ولی در یک روز پاییزی که بابا برای پیادهروی بیرون میرود، متوجه میشود ابری سیاهرنگ بالای سرش در حال حرکت است!
کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» درمورد کنار آمدن با از دست دادن بعضی از چیزهاست. این کتاب به کودکان یاد میدهد با تفاوتهای ظاهری کنار بیایند و آنها را بپذیرند. جانبخشی کتاب به اشیا و اعضای بدن نیز باعث جذابیت چندبرابر محتوای آن شده است.
همچنین تصویرپردازیهای فوقالعاده کتاب به کودکان چیزهایی مثل سیستم فاضلاب شهری و روش تصفیه آب را نشان میدهد. کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» برای کودکان ۶ تا ۹ سال مناسب است و از بهترین کتابهای نشر ادامه است.
در بخشی از کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» از یورگ موله میخوانیم:
«موهای بابا از دست شانه و برس کلافه شده بودند. حالشان به هم میخورد از اینکه همهاش روی سر بابا آویزان باشند و به کف کلهاش بچسبند. دلشان میخواست دنیا را ببینند و بروند دنبال کار و زندگی خودشان. بالاخره یک روز مثل فنر دور خودشان پیچیدند و دنگ! فر خوردند و از کف سر بابا پریدند بیرون.»
۱۰. «قطاری که ایستگاه نداشت»؛ داستان طنزی از درگیریهای منور خانم با اهالی یک روستا
«قطاری که ایستگاه نداشت» درمورد روستایی دورافتاده است که یک معدن متروک دارد. آدمهای این روستا عادت دارند سر هیچ و پوچ به جان هم بیفتند و با یکدیگر به نزاع بپردازند. آنها مردمانی هستند که تقریبا به هیچ کاری مشغول نیستند و از بعد از تعطیل شدن معدنشان، روستا را به امان خدا ول کردهاند و دست و دلشان به کاری نمیرود.
اما رخوتی که کل روستا را فرا گرفته، با آمدن منور خانم در هم میشکند. منور زنی میانسال است که آرزوهای بزرگی در سر دارد؛ آرزوی ساختن یک قطار در روستا، قطاری که قرار است بعد از این همه سال قهر و اختلاف، مردم روستا را دوباره به هم پیوند دهد.
اگر در میان کتابهای نشر ادامه به دنبال اثری با محتوای طنز هستید، «قطاری که ایستگاه نداشت» انتخاب بسیار مناسبی است. این کتاب از بهترین کتابهای نشر ادامه است که خواندن آن را توصیه میکنیم.
در بخشی از کتاب «قطاری که ایستگاه نداشت» از بهیچ آک میخوانیم:
«منور خانم نوه حاجی حامیت بود، صاحبِ خانه خالی انتهای روستا. بعد از فوت حاجی حامیت، خانهاش به منور خانم رسیده بود، اما هیچکس به آن خانه اسرارآمیز و سقف خرابش رسیدگی نکرده بود.خانه حسابی دربوداغان شده بود. کف خانه کمکم پوسیده بود و همهجا نم کشیده بود. علفهای هرز رَونده و پیچکهای وحشی تمام دیوارهایش را پوشانده بودند و خانه از دور مثل یک کُپه برگ به نظر میرسید.»
منبع: دیجیکالا مگ