۵ شرور بی‌نظیر که بدترین فیلم‌های جیمز باند را نجات دادند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
جیمز باند

فرنچایز ۰۰۷ و جیمز باند به خاطر شخصیت‌های سرسختش مشهور است و هر فیلم جدید از لحاظ شخصیت شرور خود، به دقت توسط هواداران مورد قضاوت قرار می‌گیرد. مجموعه جیمز باند، شخصیت‌های منفی به یادماندنی و قابل توجهی دارد و بسیاری از بهترین‌های آنان در قسمت‌های قوی ظاهر شده‌اند. رائول سیلوا در اسکای‌فال (خاویر باردم)، اوریک گلدفینگر در پنجه‌طلایی (گرت فروب)، مامور ۰۰۶ در چشم‌طلایی (شان بین) و له چیفره در کازینو رویال (مدس میکلسن) فیلم‌های کلاسیک باند را با مخالفانی ترسناک همراه کرده‌اند.

با این حال، فیلم‌های باند از نظر کیفیت بسیار متفاوت هستند و وقتی یک شخصیت بد برجسته، فیلمی معمولی یا بد را نجات می‌دهد، شایسته ستایش است. حتی اگر کلیشه‌ها، خسته‌کننده و داستان، غیرقابل توجه باشد، یک شرور به یاد ماندنی باند می‌تواند در فیلمی که فاقد عناصر لازم است، خودنمایی کند. پنج شخصیت منفی بزرگ باند وجود دارند که موفق شدند بهترین جنبه‌های فیلم‌های ضعیف این مجموعه باشند. 

۵. امیلیو لارگو – گلوله آتشین (Thunderball)

جیمز باند

  • کارگردان: ترنس یانگ
  • بازیگران: شان کانری، کلودین آگر، لوسیانا پالوزی
  • تاریخ انتشار: ۱۹۶۵
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰

چهارمین ماجراجویی شان کانری پس از آثار عالی دکتر نو، از روسیه با عشق و پنجه‌طلایی، از نظر کیفیت بسیار ضعیف است. فیلم، یک صحنه آغازین فوق‌العاده دارد که در آن، ۰۰۷ به وسیله یک جت‌پک فرار می‌کند اما این اثر زمانی افت می‌کند که او مامور می‌گردد تا محل اختفای دو دستگاه هسته‌ای سرقت‌شده ناتو را که در زیر آب مخفی شده‌اند پیدا کند. متاسفانه اکشن فیلم در عمق دریا به خوبی اجرا نمی‌شود اما ناخدایی به نام امیلیو لارگو (آدولفو سلی) کیفیت عجیب و غریبی به فیلم اضافه می‌کند که طبیعت آبی داستان را متحول می‌نماید.

این مامور شماره دو اسپکتر، یک پیشرفت طبیعی برای این سری محسوب می‌شد تا این که ارنست استاورو بلافلد با بازی دونالد پلیسانس در فیلم شما فقط دوبار زندگی می‌کنید معرفی شد. لارگو اقتداری واقعی دارد و شخصیت جدید او منحصر به فرد و تهدیدی جدی به نظر می‌رسد. سلی با افتخار در عرشه زیر‌دریایی خود رژه می‌رود و باند را در بازی ورق (که البته با سرافکندگی می‌بازد) به چالش می‌کشد. لارگو واقعا جذاب است و حتی در نبرد نهایی افتضاح فیلم، به بهترین نحو ممکن و بدون توجه به روند بد داستان، خودنمایی می‌نماید.

۴. فرانسیسکو اسکارامانگا – مردی با تفنگ طلایی (The Man With the Golden Gun)

جیمز باند

  • کارگردان: گای همیلتون
  • بازیگران: راجر مور، بریت اکلند، کریستوفر لی
  • تاریخ انتشار: ۱۹۷۴
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۳۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰

راجر مور فیلم‌های جالبی در این فرانچایز ندارد اما حداقل مونریکر و اختاپوسی علی‌رغم طبیعت کارتونی خود، لذت‌بخش هستند. مردی با تفنگ طلایی یک مورد نادر بود که مور در آن، خودش را جدی گرفت اما راز و معمای این فیلم اصلا قانع‌کننده نیست و مور اساسا هیچ کار کارآگاهی و مخفیانه‌ای انجام نمی‌دهد. با این حال، کریستوفر لی با بازی در نقش قاتل کشنده‌ای به نام فرانسیسکو اسکارامانگا فیلم را نجات می‌دهد. لی همیشه نقش افراد شرور را بازی می‌کند و علی‌رغم کیفیت ضعیف این فیلم، یکی از بهترین شخصیت‌های بد در کل مجموعه است.

اسکارامانگا در جزیره خود زندگی می‌کند و با دقت تمام، یک زمین بازی می‌سازد تا خود را برای رویارویی با باند آماده کند. هدف او جمع‌آوری پول جایزه برای سر باند است اما وسوسه می‌شود تا خودش این جاسوس رقیب را پیدا کند و کل فیلم را صرف آماده‌سازی برای چالش نهایی مقابله با او می‌کند. لی در میان ریتم آهسته فیلم، با بازی خود و اضطرار موجود در شخصیتش، ریتم فیلم را بهبود می‌بخشد. دوئل تفنگی این دو شخصیت توسط کارگردان فیلم، گای همیلتون، بسیار عالی هدایت می‌شود و فیلم را بر خلاف کلیت آن، چندین درجه بالاتر می‌برد. 

۳. مکس زورین – منظره‌ای از یک قتل (A View to a Kill)

جیمز باند

  • کارگردان: جان گلن
  • بازیگران: راجر مور، گریس جونز، تانیا رابرتس
  • تاریخ انتشار: ۱۹۸۵
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۳۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰

منظره‌ای از یک قتل، یک کارتون لایو‌اکشن است. دیالوگ‌های کنایه‌آمیز و خودآگاه فیلم باید سرگرم‌کننده به نظر می‌رسید اما مور برای این نقش خیلی پیر بود و اصلا به خوبی درگیر آن نشد. تغییر لحن این فرانچایز و مشاهده تلفات مردمان غیرنظامی، ناراحت‌کننده و در کل، تاکید فیلم بر اجرای اکشن خشونت‌آمیز، ناخوشایند است. با این حال، کریستوفر واکن کاملا درک می‌کند که این فیلم چقدر باید احمقانه باشد و وحشیانه‌ترین عملکرد ممکن خود را به نمایش می‌گذارد. مکس زورین، مخترع عجیب و غریب نازی، نقشه‌ای مسخره برای نابودی سیلیکون ولی با لیزر بزرگ خود طراحی می‌کند.

نقشه زورین برای برهم زدن اقتصاد، با عقل جور درنمی‌آید و در طول فیلم، واکن، کارکنان را از محل کار دور می‌کند و دیالوگ‌هایی مانند «آیا کسی می‌خواهد ترک تحصیل کند؟» را به زبان می‌آورد. شاگرد اصلی او، می دی (گریس جونز) ضدقهرمان زن نادری است که از نقش یک دختر معمولی در باند فراتر می‌رود و رابطه او با والکن نیز در نوع خود جالب است. عاشقانه آن‌ها به طور طبیعی توسعه می‌یابد و می دی، رئیس خود را قبل از اتحاد با باند، زیر سوال می‌برد و رستگاری او جنبه‌ای کمیاب در منظره‌ای از یک قتل است که مسخره و سطحی به نظر نمی‌رسد. 

۲. الکترا کینگ – دنیا کافی نیست (The World Is Not Enough)

جیمز باند

  • کارگردان: مایکل آپتد
  • بازیگران: پیرس برازنان، سوفی مارسو، دنیز ریچاردز
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۹
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۵۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰

دنیا کافی نیست یکی از عجیب‌ترین فیلم‌های باند است. پیرس برازنان به وضوح به کاوش در جنبه‌های تاریک‌تر رمان‌های یان فلمینگ می‌پردازد. این فیلم دارای عناصر نه‌چندان جالبی از جمله یک فیزیکدان هسته‌ای بدنام، دکتر کریسمس جونز (دنیز ریچاردز) است. الکترا کینگ با بازی سوفی مارسو با جنبه‌های جدی‌تر فرانچایز باند مطابقت دارد و جیمز باند را مجبور می‌کند تا تاکتیک‌های نابسامان خود را بپذیرد. باند در ابتدا وظیفه محافظت از یک جایگاه نفتی را بر عهده دارد. در ادامه، کینگ وارد رابطه عاشقانه مخفیانه‌ای با تروریست تحت تعقیب، ویکتور رنارد زوکاس (رابرت کارلایل) می‌شود.

این پیچش‌ داستانی واقعا تکان‌دهنده و رابطه بین کینگ و زوکاس جذاب است. زوکاس به دلیل آزمایشات مکانیکی تجربی با تکنولوژی بالا، احساس درد جسمی ندارد اما کینگ سعی دارد از او مراقبت کند. دنیا کافی نیست اولین فیلمی بود که به درستی، ام (جودی دنچ) را در این اکشن گنجاند. کینگ، انتقام خود را از ام به خاطر مرگ خانواده‌اش می‌گیرد و ماموریت انتقام بعدی را در جبهه عمومی خود اجرا می‌کند. 

۱. بلافلد – اسپکتر (Spectre)

جیمز باند

  • کارگردان: سم مندس
  • بازیگران: دنیل کریگ، کریستوف والتز، لیا سیدوکس
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰

اسپکتر، یک فیلم چالش برانگیز به منظور تجدید نظر در روند این مجموعه بود. منطقی بود که مجموعه باند دنیل کریگ از طریق یک زمینه‌سازی جدید، مجددا سازمان شرور نمادین اسپکتر را معرفی کند اما فیلم از همان سندروم مشابه فیلم پیشتازان فضا: به سوی تاریکی رنج می‌برد و حضور بدیهی و مشخص یک شخصیت شرور معروف را به عنوان یک پیچش‌ داستانی در نظر می‌گیرد. کریستوف والتز برای بازی در نقش بلافلد، رهبر سندیکای اسپکتر باید در جایی مناسب و با هیجانی بیشتر معرفی می‌شد اما او به عنوان برادر کوچک‌تر انتقام‌جوی باند و در پس‌زمینه‌ای غیر‌ضروری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

والتز علی‌رغم معرفی مجدد نادرست معروف‌ترین شخصیت شرور فرنچایز، در این نقش، کاملا بی‌نقص است. اولین صحنه حضور او کاملا جذاب و تماشایی است. بیشتر مخاطبان، بلافلد را با همان تصویر دهه ۸۰ میلادی به یاد داشتند اما والتز این کاراکتر را به خوبی بازیابی کرد. حتی می‌توان گفت که این فیلم بد به لطف اجرای بی‌نظیر والتز، جذاب به نظر می‌رسد.

منبع: Collider



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما