بهترین کتابهای صوتی جهان که نباید از دست بدهید
حتی اگر مثل من چیزی از پیانو ندانید حتما شنیدهاید که پیانو را باید کوک کرد. پیانویی که کوکاش در رفته باشد صدای ناخوشایندی دارد و بهترین نوازندهها هم نمیتوانند موسیقی دلپذیری از ساز بیکوک دربیاورند. فقط پیانو نیست که باید کوکاش کرد، چون همه چیز پیچیدهتر از اینهاست. آدمها هم باید کوک شوند. آدمهایی که امروزه با مسائل گوناگون مثل بیکاری، فقر، تورم افسارگسیخته، آلودگی هوا، تبعیض، افسردگی و… دستوپنجه نرم میکنند برای دور شدن از مشکلات، اضطرابها، کوک شدن و تجدید قوا کردن به جهان شیرین، جذاب و دوستداشتنی قصه، رمان و تاریخ پناه میبرند. آنها با وجود اینکه فرصت مطالعه کردن ندارند ولی بهترین کتابهای صوتی جهان را گوش میکنند و لذت میبرند که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد.
بهترین کتابهای صوتی جهان
۱- «مغازهی خودکشی»
کمدی سیاه، اصطلاحی است که آندره برتون رماننویس و نظریهپرداز سورئالیست فرانسوی آن را زیرشاخهای از کمدی و طنز خواند. برتون جاناتان سویفت را یکی از سردمداران این سبک معرفی میکند. سویفت مقالهنویس برجسته در سال ۱۷۲۹ مقالهای منتشر کرد که در آن با لحنی شوخ و شنگ ولی جدی به دولت ایرلند پیشنهاد داد کودکان فقیر را از خانوادههایشان بخرد و برای تامین خوراک طبقهی مرفه بپزد.
نویسندگان در کمدی سیاه، مسائل جدی را دستمایهی کارشان قرار میدهند. ژان تولی هم در کتاب «مغازهی خودکشی» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان با خودکشی و مرگ شوخی میکند. در سراسر داستان، نبرد تنگاتنگ مرگ و امید با بهرهگیری از شوخیهای ظریف به تصویر کشیده شده است.
رمان، در زمانهای که کره زمین به مکانی غیرقابل استفاده بدل شده، آلودگی هوا بیداد میکند، خوشی، شادی و خنده کاری عبث و شرمآور و خودکشی اقدامی عادی و مرسوم شده، قصهی خانوادهی تواچ و کسبوکار عجیبشان، فروش لوازم و ادوات خودکشی، را روایت میکند. «آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.» این شعاری است که روی شیشهی مغازه نصب شده است.
همه چیز بر وفق مراد خاندان «تواچ» است. کسبوکارشان سکه است و یکی از اعضای خانواده، ادوات ساده و کاربردی برای خودکشی کردن اختراع میکند. جامعه غرق در ناامیدی است. در این شرایط، «آلن» فرزند کوچک خاندان تواچ بهدنیا میآید که پسری شاد، امیدوار و خندهرو است. او عاشق کمک کردن به دیگران است و قوانین مغازه را زیر پا میگذارد و زمینهی ایجاد تغییرات گسترده را فراهم میکند: «آلن، آخه چندبار باید بهت بگم؟ وقتی مشتریهامون از مغازه خرید میکنن، بهشون نمیگیم بهزودی میبینمت. ما باهاشون وداع میکنیم. چون دیگه هیچوقت برنمیگردن. آخه کی این رو توی کلهت فرو میکنی؟»
سرانجام، شور زندگی آلن باعث میشود امید به آینده و لبخند به لبهای مردم شهر، والدین و اقواماش بازگردد و آنها به بازکردن مغازهی وافلفروشی فکر کنند.
در بخشی از رمان صوتی «مغازهی خودکشی» که با ترجمهی احسان کرمویسی توسط رادیو گوشه منتشر شده، آمده:
«آلن! آخه چندبار باید بهت بگم؟ وقتی مشتریهامون از مغازه خرید میکنن، بهشون نمیگیم بهزودی میبینمت. ما باهاشون وداع میکنیم. چون دیگه هیچوقت برنمیگردن. آخه کِی این رو توی کلهت فرومیکنی؟»
۲- «۱۹۸۴»
«تنها سه کشور اوشینیا، اوراسیا و ایستیشیا در جهان وجود دارد که همیشه در حال نزاع با یکدیگرند. در کشور اوشینیا، جامعه به سه طبقه کارگر، اعضاء عادی حزب و اعضای رده بالا تقسیم شدهاند که باید از برادر بزرگ یا رئیس حزب اطاعت کنند. نوشتن در این کشور ممنوع است و آزادیهای فردی و انسانی محلی از اعراب ندارند. تنها موضوع مهم حزب است.»
توصیفات فوق برایتان آشنا نیست؟ کمی فکر کنید. بله درست حدس زدید. تکههایی از رمان ۱۹۸۴ را نقل کردیم که یکی از بهترین کتابهای دنیا به حساب میآید.
اریک آرتور بلیریا در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۰۳ در شهر موتیهاریبهار هندوستان به دنیا آمد. وقتی اریک یکساله بود همراه مادر و خواهر بزرگاش به انگلستان نقل مکان کردند. زندگی در محیط طبقاتی در هندوستان و انگلستان باعث شد اریک نگاه ویژهای به فقر داشته باشد، موضوعی که مهمترین عنصر رمانها و نوشتارهایش را تشکیل میدهد. در جوانی برای کسب تجربه مدتی بین فقرا، بیخانمانها و کارگران لندن و پاریس گذراند و در ظرفشویی هتل کار کرد. شروع به نوشتن تجربیاتاش کرد. اولین کتاباش «آس و پاسها در پاریس و لندن» را با نام مستعار جورج اورول منتشر کرد.
اورول در رمان «۱۹۸۴» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان با الهام گرفتن از کتاب جمهور ارسطو که جامعهی آرمانیاش را در آن شرح میدهد، آرمانشهری غرق در تباهی و سیاهی را نشان میدهد که در آن ناتوانی و نادانی انسان فضلیت است. اما وینستن اسمیت، شخصیت اصلی رمان که فردی انقلابی، متفکر و از اعضاء عادی حزب است، تلاش میکند به کمک دختری که جولیا نام دارد، شان انسانها را حفظ کرده، عشق و دوستی را به جامعه بازگرداند و آرمانشهر برادر بزرگ را نابود کند.
در بخشی از رمان صوتی «۱۹۸۴» که با ترجمهی کاوه میرعباسی توسط رادیو گوشه منتشر شده، آمده:
«وینستون به طرف پلکان رفت. فایده نداشت آسانسور را امتحان کند. در بهترین ایام هم اغلب کار نمیکرد، و فعلاً برق طی روز قطع بود. این هم یکی از صرفهجوییها برای تدارکِ هفتهٔ نفرت بود.»
۳- «مرگ ایوان ایلیچ»
هر یک از انسانها هنگام روبهرو شدن با مرگ که به گفتهی اهل نظر پایان و قطع زندگی نیست، رفتارهایی متفاوت میکنند.
لیو تالستوی، یکی از نامدارترین نویسندگان روسیه، با قلم سحرانگیزش در رمان «مرگ ایوان ایلیچ» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان زندگی فردی را روایت میکند که از بیماری مهلکی رنج میبرد. ایوان ایلیچ، مردی پر کار و مشهور و در زندگی حرفهای موفق است، اما توانایی برقراری ارتباط موثر با اعضای خانوادهاش را ندارد.
نویسنده، زندگی شخصیت اصلی رمان را از زمان ابتلا به بیماری تا مرگ در پنج مقطع زمانی به تصویر میکشد. معنای مرگ شخصیت اصلی رمان برای همکاراناش خالی شدن یک موقعیت شغلی است و برای همسرش از دست رفتن منبع درآمد خانواده.
خواننده با چنین پیشزمینهای گمان میکند ایوان ایلیچ مردی سالمند و فرتوت است اما در ادامه در مییابد، چنین نیست و با قاضی جوان و ریاکاری روبهروست که زندگی و ازدواجاش را تنها با تکیه بر عقل و منطق پیش برده است.
ایوان ایلیچ با نزدیک شدن زمان مرگ، با انکار، ترس، خشم، انزجار و پذیرش مواجه شده و با مرور اعمال گذشتهاش اندک اندک به خودشناسی میرسد.
در بخشی از رمان صوتی «مرگ ایوان ایلیچ» که با ترجمهی سروش حبیبی توسط نشر آوانامه منتشر شده، آمده:
«همهاش همان درد جانسوز بود که اندرون او را میجوید و یک لحظه آرام نمیشد و نیز آگاهی به اینکه جان، پیوسته و بیامید به بازگشت از کالبدش بیرون میرفت، اما اجاق زندگیاش هنوز کاملاً سرد نشده بود. پیوسته همان عفریت هولانگیز و منفور مرگ بود که به او نزدیک میشد.»
۴- «انسان در جستجوی معنا»
نقل است که کوه با نخستین سنگ و انسان با نخستین درد آغاز میشود. به نظر میرسد درد انسان را به اندازهای توانمند و مقاوم میکند که میتواند با بهرهگیری از قدرت امید در سختترین لحظات دوام آورد، سختی را تحمل و برای در آغوش کشیدن آزادی صبر کند.
ویکتور فرانکل روانپزشک و عصبشناس اتریسی و مبدع معنادرمانی روز دوم سپتامبر سال ۱۹۰۵ در شهر وین اتریش به دنیا آمد. در دوران دبیرستان در سخنرانیها و سمینارهای روانشناسان عمومی با روانشناسی آشنا شد.
شانزدهساله بود که جرات کرد برای زیگموند فروید بنیانگذار رواندرمانی نامه نوشت. یکی از نوشتههای او به مبدع رواندرمانی سه سال بعد در نشریهای معتبر و بینالمللی منتشر شد. در دو دانشگاه وین و آدیتشنالی تحصیل و در رشتهی اعصبا و روان دکتری گرفت.
فرانکل سال ۱۹۴۲، ۹ ماه بعد از مراسم ازدواج همراه اعضاء خانواده توسط ارتش آلمان نازی دستگیر و به اردوگاه کار اجباری ترزین اشتات فرستاده شد. پدرش در آن اردوگاه به خاطر گرسنگی و ابتلا به ذاتالریه درگذشت. بقیهی اغضای خانواده به اردوگاه آشویتس منتقل شدند. مادر و برادرش در اتاقهای گاز کشته شدند. همسرش تیلی هم به دلیل عوارض بیماری تیفوش درگذشت. فرانکل تقریبا ۹۰ درصد از دوران اسارت را در اردوگاههای کار اجباری گذراند.
او با تکیه بر تئوری معناجویی توانست همهی معایب، اتفاقات هولناک و فجایع را تحمل کند، دوام آورد و جان سالم به در برد.
این متخصص مغز و اعصاب و روانشناس در کتاب «انسان در جستجوی معنا» یکی ازبهترین کتابهای صوتی جهان میگوید حتی در سختترین شرایط افراد میتوانند دربارهی چگونگی عملکرد، نوع افکار و احساسات تصمیمگیری کنند.
نویسنده از زنی در آستانهی مرگ میگوید که تصمیم میگیرد نترسد. فرانکل یا بهرهگیری از تجربیات و دستاوردهایش در اردوگاههای کار اجباری تئوری خودتعالی را ارائه کرد تا با استفاده از آن به خود و باقی همبندان و اطرافیان تسلی دهد.
روانشناس برجسته در اثرش نشان میدهد همیشه اتفاقات و رویدادهایی وجود دارند که زندگی انسان را به خطر بیندازند و او را از حرکت بازدارند، افسرده، بیانگیزه، ناامید و بیحاصلش کنند. ولی جستوجوی معنا و یافتن آن در کوچکترین چیزها میتوانند او را امیدوار کند و به زندگیاش معنا ببخشد.
نوشتهی متخصص اعصاب و روانی که دردآشناست، تحقیر، ناامیدی، مرگ، استیصال و نابود شدن زندگی را با همهی وجود حس کرده عمیق، خواندنی و انگیزهبخش است و با گوش دادن نسخهی صوتی آن، مزیتهای شگفتانگیز کتابهای صوتی به شما یادآوری میشود.
در بخشی از کتاب صوتی «در جستجوی معنا» که با ترجمهی امیر لاهوتی توسط نشر آوانامه منتشر شده، آمده:
«برای نخستین بار در زندگی ام حقیقتی را که شعرای بسیاری به شکل ترانه سروده اند، و اندیشمندان بسیار نیز آن را به عنوان حکمت نهایی بیان داشته اند، دیدم. این حقیقت که عشق عالی ترین و نهایی ترین هدفی است که بشر در آرزوی آن است.»
۵- «اثر مرکب»
از روزهای ابتدای زندگی به ما گفتهاند که سرنوشت انسانها نوشته شده و همه چیز زندگی تعریف شده و غیر قابل تغییر است. به بیان دیگر تقدیر هرکس بر پیشانیاش حک شده و تلاش برای رسیدن به اهداف، آمال و آرزوها بیفایده و کاری عبث است. اما علم، روانشناسان و خلاصه اهل فکر و نظر معتقدند سرنوشت چیزی است که انسان میسازد. ولی باید توجه داشت که رسیدن به چیزی که در ذهن ساخته شده کاری مستمر، زمانبر و تماموقت است که عوامل متعدد و زیادی در آن دخیل هستند. دارن هاردی از جمله افرادی است که باور دارد هر یک از افراد به راحتی میتوانند برای رسیدن به اهداف، موفق شدن و ساختن سرنوشتشان برنامهریزی و اقدام کنند و به خواستهشان برسند.
او در کتاب «اثر مرکب / چگونه لاکپشتها از خرگوشها پیشی میگیرند» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان به مخاطباناش میگوید گول افرادی که راهکارهای کوتاه مدت و یک شبه میدهند را نخورند. کاهش وزن، ثروت زیاد، حساب بانکی پروپیمان و … در کوتاه مدت امکانپذیر نیست. شما برای رسیدن به اینها باید برنامهریزی و تلاش کنید. راه میانبری وجود ندارد.
نویسنده راه و رمز و اصول موفقیت را تشریح کرده و یادآوری میکند که با استفاده از شش اصل تکنیکال و موثر راه پر از سنگلاخ و دشوار رسیدن به موفقیت هموار میشود. اما نکته اصلی آن است که تلاش فرد عامل اصلی در تاثیرگذار بودن این اصول است.
هاردی تاثیر انتخابها و عادات افراد در مسیر رسیدن به موفقیت را بسیار زیاد میداند. او در این اثر به مخاطب برای قرار گرفتن در مسیر رسیدن به هدف، مدیریت عوامل تاثیرگذار بیرونی و شتاب گرفتن در مسیر رسیدن به خواستهها کمک میکند.
در مجموع، این اثر محبوب یکی از کتابهای شاخص دارن هاردی است که اهمیت قدمهای کوچک و تصمیمهای پیش پا افتاده برای ایجاد تغییر در زندگی و رسیدن به خواستهها را یادآوری میکند.
در بخشی از کتاب صوتی «اثر مرکب / چگونه لاکپشتها از خرگوشها پیشی میگیرند» که با ترجمهی پوریا امامی توسط نشر میلکان منتشر شده، آمده:
«باید بدانیم آرزوها، دلبستگی، علایق و حتی ظاهر ما مهم نیست، مهم این است که در طول ۲۴ ساعت و در طول ۷ روز هفته به چه سبکی زندگی می کنیم تا بفهمیم عادات خوب و بد ما چگونه است. ما همه اعتیاد به عادات مان داریم و این عادات خوب و بد تمام زندگی ما را فرا گرفته اند.»
۶- «عامهپسند»
«تصمیم گرفتم تا ظهر توی رختخواب بمانم. شاید تا آن موقع نصف آدمهای دنیا بمیرند و مجبور باشم فقط نصف دیگرشان را تحمل کنم.» این بخشی از رمان عامه پسند، آخرین اثر چارلز بوکفسکی نویسندهی آمریکایی است.
بوکفسکی که اندکی پس از انتشار «عامهپسند» به دلیل عوارض سرطان خون درگذشت، زندگی سختی داشت و به این خاطر بددهن، عاشق الکل و مردم گریز بود. نظر دیگران برایش پشیزی ارزش نداشت و تنها خود واقعیاش را بروز میداد.
او روشن و صریح مینوشت و پروایی از به کار بردن کلمات و الفاظ رکیک و مستهجن نداشت. اما این سبک نوشتاری که بعدها به رئالیسم کثیف معروف شد، او را رودرروی منتقدان و خوانندگان قرار داد.
رمان «عامهپسند» که به گفتهی اهل نظر بهترین اثر نویسنده شناخته میشود، داستان کارآگاهی را روایت میکند که باهوش و زبل نیست و از خود و جهان اطرافش ناراضی است، اما سعی میکند با استفاده از کلمات و جملات قصار نگاه طنزآمیز و تلخاش را نسبت به زندگی بیان کند.
کارآگاه قصه ناامید و فقیر است و برای کسب درآمد به دنبال فردی به نام سلین میگردد که پیش از این مرده است. او معتقد است انسانها حقهبازند و زندگیاش را نابود میکنند: همیشه یک نفر هست که روز آدم را خراب کند. البته اگر به قصد نابودی کل زندگیات نیامده باشد.
نویسندهی رمان «هالیوود» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان که به دلیل پرداختن به اقشار ضعیف و مناطق پایین به قهرمان فرودستان آمریکایی مشهور شده، پیش از این با رمانهای «ساندویچ ژامبون»، «هزارپیشه» و کتاب شعر «سوختن در آب غرق شدن در آتش» در بازار نشر ایران شناخته شده بود.
در بخشی از رمان صوتی «عامهپسند» که با ترجمهی پیمان خاکسار توسط رادیو گوشه منتشر شده، آمده:
«توی دفترم نشسته بودم، مهلت اجاره تمام شده بود و مککلوی داشت حکم تخلیه میگرفت. اتاق مثل جهنم داغ بود و کولر هم کار نمیکرد. یک مگس داشت روی میزم راه میرفت. با کف دستم لهش کردم. داشتم دستم را با شلوارم پاک میکردم که تلفن زنگ زد.»
۷- «اتحادیهی ابلهان»
«اتحادیهی ابلهان» رمان جان کندی تول است که در ایران منتشر شده است. اثر تول یکی از بامزهترین رمانهای تاریخ ادبیات است که داستان غمانگیزی در پس پشتاش نهفته است. ایگنیشس شخصیت اصلی رمان، متخصص قرون وسطا، جوانی تپل، تنبل و اهل مطالعه است که درایت و زبان گزندهاش در انتقاد از تبعیضنژادی، مصرفگرایی، دموکراسی، هالیوود و… نمیگذارد شغل مناسبی برای خودش دستوپا کند و فرد مفیدی باشد.
تول استاد کالج هانتر نیویورک که در هفده سالگی نخستین رماناش را با الهام گرفتن از نویسندهی مورد علاقهاش، فلنری اوکانر، نوشت و بورسیهی کامل دانشگاه تولن را دریافت کرد، در دوران سربازی در پورتوریکو «اتحادیهی ابلهان» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان را نوشت و پس از بازگشت به آمریکا برای ناشران فرستاد که هیچ یک نپذیرفتند. افسردگی او را زمینگیر کرد و جاناش را گرفت. به قول منتقد نیویورکتایمز، با این کار او همچون شخصیت اصلی رمان با اتحادیهی ابلهان – ناشرانی که دستنوشتهاش را نپذیرفتند – مبارزه کرد.
او با این کار به مادرش انرژی داد تا پس از ۹ سال تلاش توانست واکر پرسی استاد دانشگاه لوییزیانا و از مهمترین نویسندگان جنوب آمریکا را قانع کند تا کتاب پسرش را منتشر کند. اثری که برخی آن را بزرگترین رمان کمدی قرن میدانند و معتقدند این کتاب را نمیتوان راحت در مکانهای عمومی مثل مترو یا پارک خواند. چون محال است که یک نفر به سمت آدم نیاید و نگوید که عجب کتاب محشری میخوانی یا این که به فلان جایش رسیدهای یا نه.
در بخشی از رمان صوتی «اتحادیهی ابلهان» که با ترجمهی پیمان خاکسار توسط رادیو گوشه منتشر شده، آمده:
«کارمندی که مورد وثوق باشد بههیچوجه برایش مزاحمتی ایجاد نمیشود. آقای گونزالز، رئیس من، به وضوح عقبمانده است ولی بدون شک آدم دلپذیری است. دائماً نگران است که مبادا با انتقاد از عملکرد کسی باعث رنجشش شود.»
۸- «صلحی که همهی صلحها را بر باد داد / فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانهی معاصر»
خاورمیانه سرزمینی بلاخیز است که بیش از پنجاه درصد منابع سوختهای فسیلی را در خود جا داده. ادیان ابراهیمی در این منطقه اعلام موجوودیت کردند و از اواسط قرن بیستم توجه جهانی به آن بیشتر شد.
این بخش از جهان به خصوص بعد از پایان جنگ جهانی اول، از میان رفتن امپراتوری عثمانی و به وجود آمدن کشورهای گوناگون، به حساسترین منطقهی جهان که سرشار از کشمکش است تبدیل شد.
دیوید فرامکین نویسنده، پژوهشگر و تاریخنویس شناخته شدهی آمریکایی در این اثر شصت و یک فصلی به صلحی میپردازد که به گفتهی آرچیبالد ویول افسری که در فلسطین خدمت میکرد، همهی صلحها را بر باد داد.
نویسنده مینویسد بر خلاف یافتههای گذشته دربارهی جنگ جهانی اول و اتفاقات پس از آن که نقش بریتانیا و فرانسه را رنگ میدانند، تاثیر روسیه در به وجود آمدن این ناحیهی پر مخاطره حائز اهمیت است. اینجاست که فیلد مارشال هربرت کیچنر نظامی و سیاستمدار بریتانیایی اتحاد بریتانیا با جهان عرب را پایه گذاشت.
گرچه بریتانیا و فرانسه علاقهمند بودند امپراتوری عثمانی باقی بماند ولی تصمیم گرفتند این منطقه را تصرف کنند. به این دلیل وزارت خارجهی بریتانیا با انتشار بیانیهای از تاسیس کشوری برای ملت یهود در فلسطین حمایت کرد. ددولتمردان انگلستان حس کردند برای مواجهه با بلشویسم مبارزهگر باید خاورمیانه را در دست بگیرند و کشورهایی مثل عراق، اردن، سوریه، لبنان، عربستان، کویت و… را خلق کردند. مرز بین مسلمانان و مسیحیان در سوریه و لبنان، خطوط حائل میان عربستان و کویت و ارمنستان و آذربایجان را به ترتیب دولت فرانسه، کارمندی از طرف دولت بریتانیا و دولت روسیه تعیین کردند.
بازیگر اصلی اختراع خاورمیانه وینستون چرچیل بود. خطوط مرزی که تا امروز مثل زخمی ناسور بر تن این منطقه باقی مانده یادگار نقشآفرینی این سیاستمدار بریتانیایی است.
دیوید فرامکین رویدادها زا از بیش از یک سدهی پیش کنار هم چیده تا نشان دهد اختراع کشوری برای یهودیان، به وجود آمدن اختلاف و نزاع بین اعراب و اسرائیل، تنشهای مرگبار در گوشه و کنار این نقطه از دنیا ریشه در بازیهای سیاسی قدرتهای جهانی قرن نوزدهم و حفظ نقوذشان داشته و دارد.
در بخشی از کتاب صوتی «صلحی که همهی صلحها را بر باد داد / فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانهی معاصر» یکی از بهترین کتابهای صوتی جهان که توسط انتشارات آوانامه منتشر شده، آمده:
«از آغاز بازی بزرگ تا قرن بیستم امنیت راه شرق بزرگترین دغدغه و نگرانی رهبران بریتانیا بود. صدر اعظم روسیه در ۱۸۶۴ در یادداشتی مدعی شد نیاز روسیه به امنیت در مرزهایش چارهای جز بلعیدن حکومتهای فاسد جنوبی باقی نمیگذارد.»
منبع: دیجیکالا مگ