۱۲ فیلم اپیزودیک (آنتولوژی) برتر که باید تماشا کنید
قالب آنتولوژی در دنیای تلویزیون محبوبیت بالایی دارد و در سریالهایی همچون «فارگو»، «کارآگاه حقیقی»، «عشق، مرگ و رباتها» و «آینهی سیاه» به کار گرفته شده است اما ردپای آن در دنیای سینما نیز به چشم میخورد. یک فیلم آنتولوژی هم از ساختار اپیزودیک بهره میبرد و شامل تعدادی داستان کوتاه میشود که اغلب مستقل هستند اما میتوانند با یکدیگر مرتبط باشند (در یک ژانر قرار بگیرند، رویدادهایشان در یک لوکیشن خاص اتفاق بیفتد، مضمون مشابه یا راوی یکسانی داشته باشند). ساختار آنتولوژی به فیلمسازان اجازه میدهد تا با الگوهای متداولِ روایی به آزمونوخطا بپردازند، آزادی بالاتری داشته باشند و از زوایای تازهای به یک سوژه نزدیک شوند. بدیهی است که این فیلمها آثار بینقصی نباشند زیرا معمولا اپیزودها کیفیت یکسانی ندارند و به دلیل محدودیت زمان، باید به رویدادها سرعت ببخشند که گاهی نتیجهبخش نیست. با وجود این، نمونههای موفقی را هم در تاریخ سینما پیدا میکنید که نوآوری به خرج دادهاند و تماشایی هستند.
- ۱۵ سریال آنتولوژی برتر
- ۱۰۰ فیلم کوتاه برتر تمام دوران
- ۱۰ سریال که هواداران آینهی سیاه حتما باید ببینند
۱- دعوت به رقص (Invitation to the Dance)
- سال انتشار: ۱۹۵۶
- کارگردان: جین کلی
- بازیگران: تامارا تومانوا، ایگور یوسکویچ، تامی رال، جین کلی، آندره پروین، بلیتا کلود بسی، اروینگ دیویس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
این فیلم آنتولوژی سه داستان مستقل را روایت میکند که هر سه توسط جین کلی کارگردانی شدهاند. دعوت به رقص دیالوگی ندارد و شخصیتها بهواسطهی رقص، قصه را پیش میبرند یا حرفهایشان را میزنند. ساخت اثر در سال ۱۹۵۴ به پایان رسید اما استودیوی مترو گلدوین مایر نسبت به کیفیت فیلم تردید داشت و آن را تا سال ۱۹۵۶ روی پرده نفرستاد. تردیدهای آنها بیدلیل نبود زیرا فیلم در گیشه شکست بزرگی خورد و منتقدان هم آن را یک شکست هنری توصیف کردند.
با وجود این، فیلم از اکثر آثار رقصمحور تلویزیونی دههی ۵۰ میلادی یک سروگردن بالاتر است. اینکه یک استودیوی بزرگ به یک بازیگر مشهور اجازهی ساخت یک فیلم جریان اصلیِ بدون دیالوگ را بدهد هم چیزی است که نمونهی مشابه آن را کمتر پیدا میکنید، در نتیجه فیلم از جهاتی منحصربهفرد محسوب میشود. در ضمن شاید باورکردنی نباشد اما فیلم جایزهی خرس طلایی جشنوارهی بینالمللی فیلم برلین را هم به خانه برد.
۲- قهوه و سیگارها (Coffee and Cigarettes)
- سال انتشار: ۲۰۰۳
- کارگردان: جیم جارموش
- بازیگران: روبرتو بنینی، استیون رایت، جوئی لی، کیت بلانشت، استیو بوشمی، ایگی پاپ، تام ویتس، جوزف ریگانو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۴ از ۱۰۰
ساختار آنتولوژی تنها به مجموعههای تلویزیونی و فیلمها خلاصه نمیشود و تئاتر و ادبیات هم بارها آن را به کار گرفتهاند تا داستانهای خود را در چهارچوب متفاوتی روایت کنند. قهوه و سیگارها به کارگردانی جیم جارموش شامل تعداد فیلم کوتاه میشود که بیشترین شباهت را به یک نمایش تئاتر دارند؛ اثر دیالوگمحور بوده و محل رویدادها یک کافیشاپ است (البته داستان هر اپیزود در یک کافیشاپ متفاوت اتفاق میافتد). فیلم در مجموع قصهی خاصی را دنبال نمیکند و دغدغهاش داستانگویی نیست. شاید بتوان میان گفتگوهای شخصیتها در اپیزودهای مختلف، مضامین مشابهی پیدا کرد اما با توجه به کشدار بودن گفتگوها، یافتن این سرنخها هیجان خاصی ندارد. علاوهبر این، اگر با سینمای جیم جارموش آشنایی ندارید، ممکن است از تماشای فیلم اندکی سردرگم شوید یا انتظارات شما برآورده نشود.
با این حال، حتی اگر علاقهای به ساختههای جارموش یا سینمای هنری ندارید، شیمی رابطهی بعضی از شخصیتها و گفتگوهای آنها شما را جذب میکند، بهویژه اپیزود کیت بلانشت که دو نقش را بازی میکند و اپیزود آلفرد مولینا و استیو کوگان که مهارتهای بازیگری خود را به نمایش میگذارند. فیلم همهچیز دارد، از عناصر طنز تا حزنانگیز و به مضامینی همچون شهرت، اعتیاد و روابط میانفردی میپردازد. فیلمبرداری سیاهوسفید جارموش هم به تاثیرگذاری قصهها کمک کرده است.
۳- ارواح مردگان (Spirits of the Dead)
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- کارگردان: روژه وادیم، لویی مال، فدریکو فلینی
- بازیگران: جین فوندا، ترنس استامپ، بریژیت باردو، پیتر فوندا، آلن دلون، جیمز رابرتسن جاستیس، اومبرتو دورسی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
ارواح مردگان سه داستان متفاوت از ادگار آلن پو را در قالب سه فیلم کوتاه ارائه میدهد که هر کدامشان را یک فیلمساز برجسته جلوی دوربین برده است. اولین قصه به کارگردانی روژه وادیم، اقتباسی از داستان کوتاه «متزن گرشتاین» است و به کنتس فردریک میپردازد، یکی از اعضای اشرافی خاندان متزن گرشتاین که به ثروت زیادی رسیده و اعتقاد چندانی به اخلاقیات ندارد. او عاشق مرد همسایه، بارُن میشود اما از آنجایی که بارُن به او علاقهمند نیست، عصبانی میشود و اصطبل وی را به آتش میکشد. بارُن در جریان این آتشسوزی کشته میشود و تنها بازماندهی این اتفاق، یک اسب سیاه مرموز است.
بخش دوم به کارگردانی لویی مال، بر اساس داستان «ویلیام ویلسون» ساخته شده است. در مقایسه با داستان اول که تا حد زیادی به منبع اصلی وفادار بود، لویی مال در قصهی ویلیام ویلسون تغییرات بیشتری اعمال کرده و اکثر رویدادهای اصلی را عوض کرده است. آلن دلون نقش ویلیام ویلسون را بازی میکند، مردی که با همزاد خود ملاقات میکند. هنگامی که این همزاد باعث خجالتزدگی ویلیام میشود، او از روی خشم، وی را به قتل میرساند. ویلیام از کردهی خود پشیمان میشود، افسردگی و بحران هویت را تجربه میکند و به فکر خودکشی میافتد.
قصهی پایانی به کارگردانی فدریکو فلینی، اقتباسی آزاد از قصهی «هرگز سَرِ کلهات با شیطان شرط نبند» است که ترنس استامپ را در نقش اصلی دارد. توبی یک بازیگر دائمالخمر است که تصاویری از یک دخترک به او الهام میشود. پس از به اتمام رسیدن مراحل فیلمبرداری فیلم آخرش، توبی احساس گمشدن دارد و چیزهای عجیبی را در اطراف خود میبیند. او در ادامه بار دیگر با آن دخترک روبرو میشود تا سرنوشت تلخی برایش رقم بخورد. ارواح مردگان فیلم سینمایی متفاوتی است و هر سه فیلمساز، با نگاه تازهای به داستانهای کلاسیک آلن پو نزدیک شدهاند.
۴- نمایش مورمور (Creepshow)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- کارگردان: جرج رومرو
- بازیگران: هال هالبروک، آدرین باربو، فریتس ویور، لسلی نیلسن، ای. جی. مارشال، ویوسا لیندفورش، اد هریس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۵ از ۱۰۰
ایسی کامیکس بین دهههای ۵۰ الی ۸۰ میلادی، از محبوبترین شرکتهای ناشر کتابهای کمیک بود (حتی با اینکه دیگر اثر جدیدی به چاپ نمیرساند و تنها امتیاز کمیکهای سابق خود را در اختیار شرکتهای مختلف قرار میداد). در همین بازهی زمانی، چند فیلم آنتولوژی پرطرفدار نیز پیرامون کتابهای آنها ساخته شد، از جمله «قصههای سرداب ۱» (۱۹۷۲)، «قصههای سرداب ۲» (۱۹۷۳) و نمایش مورمور که از کمیکهای ایسی کامیکس الهام گرفته بود اما در حقیقت فیلمنامهی جدیدی داشت که جرج رومرو آن را با همکاری استیون کینگ نوشته بود.
خود کینگ به عنوان بازیگر در اپیزود مرگ فراقانگیزِ جوردی وریل به ایفای نقش میپردازد و در کنار حضور موثر هال هالبروک در اپیزود جعبه، لسلی نیلسن فقید که اغلب با نقشآفرینی کمدیاش به یاد آورده میشود، نقش یک شخصیت منفی تاثیرگذار را در جدیترین اپیزود فیلم (چیزی برای کمک به تو) ایفا میکند. کسانی که تنها فیلمهای زامبیمحور جرج رومرو را تماشا کردهاند، احتمالا از سبکوسیاق متفاوت او در این فیلم غافلگیر خواهند شد. رومرو از موتیفهای آشنای کتابهای کمیک هم در افکتها و تدوین استفاده کرده است.
۵- امر غریب (The Uncanny)
- سال انتشار: ۱۹۷۷
- کارگردان: کلود هِرو
- بازیگران: پیتر کوشینگ، ری میلند، جوآن گرینوود، رولاند کالور، سیمون ویلیامز، الکساندرا استوارت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۷ از ۱۰۰
تهیهکنندگان آثار ترسناک همواره گرایش و علاقهی زیادی به ساختار آنتولوژی داشتهاند، زیرا بهواسطهی آن میتوانند داستانهایی که هرگز شانس تبدیل شدن به فیلم ندارند را در قالب یک فیلم کوتاه بسازند یا به فیلمسازان مستعد یک شانس بدهند تا خودشان را اثبات کنند. امر غریب ساختهی کلود هِرو، یکی از فیلمهای آنتولوژی کمتردیدهشدهی دههی ۷۰ میلادی است که در آن چهرههای سرشناس ژانر ترسناک همانند پیتر کوشینگ و دونالد پلزنس به ایفای نقش میپردازند. قصه از مونترآلِ کانادا آغاز میشود. ویلبر گِرِی، به ملاقات ناشر خود میرود تا دربارهی کتاب جدیدش پیرامون گربهها گفتگو کند. ویلبر به ناشر میگوید که باور دارد گربهها موجودات فراطبیعی و یک شیطان در لباس مبدل هستند. او سپس سه قصهی ترسناک روایت میکند تا این مسئله را اثبات کند.
امر غریب نه یک کمدی کنایهآمیز سرراست است و نه یک فیلم ترسناک خالص اما سه قصهاش پیرامون گربههای تهدیدآمیز، میتواند برای عاشقان گربهها و حتی کسانی که از این حیوان نفرت دارند، به یک اندازه جذاب باشد. اپیزود دوم دربارهی دختری که از سوی خواهرناتنیاش آزار و اذیت میشود، کمی خستهکننده است اما پایانبندی کمیک و البته سیاه آن شما را راضی میکند.
۶- تاریخ جهان، قسمت ۱ (History of the World, Part I)
- سال انتشار: ۱۹۸۱
- کارگردان: مل بروکس
- بازیگران: مل بروکس، دام دیلوئیس، مدلین کان، هاروی کورمن، کلوریس لیچمن، ماری مارگارت هیومز، فریتس فلد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۷ از ۱۰۰
با توجه به پیشینهی مل بروکس در تولیدات تلویزیونی و اِسکچ کمدی، شاید عجیب باشد که او جز تاریخ جهان، هیچ فیلم آنتولوژی دیگری نساخته است. این فیلم کمدی، همانطور که از نامش مشخص است، طیف گستردهای از سوژههای مختلف را پوشش میدهد، از ده فرمان حضرت موسی (ع) تا جنگ ستارگان؛ البته احتمالا همهی این اپیزودها برای شما بامزه نخواهند بود. بخش امپراتوری روم اما بیتردید چشمگیرترین بخش فیلم است و احتمالا بهیادماندنیترین.
پیش از اینکه تیتراژ پایانی از راه برسد، فیلم نگاهی به آینده دارد و این بخش کوتاه جذاب باعث میشود تا از خود بپرسیم که چرا برای تاریخ جهان دنبالهای سینمایی ساخته نشد (قسمت دوم در فرمت یک مجموعهی تلویزیونی بهزودی پخش میشود و در آن بازیگرانی همچون جاش گد، دنی دویتو، دیوید دوکاونی، سث روگن، تایکا وایتیتی، زاسی بیتس و جانی ناکسویل به ایفای نقش میپردازند). فیلم مهارتهای مل بروکس به عنوان یک کمدین درجهیک را هم یادآور میشود.
۷- پاریس، دوستت دارم (Paris, je t’aime)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- کارگردان: برادران کوئن، الکساندر پین، آلفونسو کوارون، وس کریون، تام تیکور، گاس ون سنت
- بازیگران: استیو بوشمی، ژولیت بینوش، ویلم دفو، نیک نولتی، ناتالی پورتمن، الایجا وود، مگی جیلنهال
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
پاریس، دوستت دارم اولین قسمت از چهارگانهی آنتولوژی «شهرهای عشق» است که با «نیویورک، دوست دارم» (۲۰۰۸)، «ریو، دوستت دارم» (۲۰۱۴) و «برلین، دوستت دارم» (۲۰۱۹) ادامه پیدا کرد. فیلم شامل ۲۰ اپیزود میشود که به جز دو قسمت، باقی در منطقههای مختلف شهر پاریس اتفاق میافتند و با حضور فیلمسازان شاخصی همچون برادران کوئن، آلفونسو کوارون، وس کریون و گاس ون سنت، این داستانهای کوتاه خوشساخت و تاثیرگذار از آب در آمدهاند.
کوارون که نماهای بلند درخشانی در کارنامهی هنریاش دارد، اینجا هم قصهای از یک پدر و دختر را در یک نمای بلند پنج دقیقهای ارائه میدهد. الکساندر پین به یک پستچی میپردازد که برای نخستینبار به پاریس سفر کرده است و با زبان فرانسوی آماتور، میگوید که چرا این شهر را دوست دارد. وس کریون که با آثار ترسناک شناخته میشود، اینجا یک قصهی فانتزی عاشقانه را روایت میکند و برادران کوئن روایتی کمدی از یک توریست آمریکایی ارائه میدهند.
۸- از آن سوی قبر (From Beyond the Grave)
- سال انتشار: ۱۹۷۴
- کارگردان: کوین کانر
- بازیگران: پیتر کوشینگ، دونالد پلزنس، آنجلا پلزنس، ایان بانن، دایانا دورس، دیوید وارنر، ایان اوگلوی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۰ از ۱۰۰
شرکت تولیدات آمیکوس که بین سالهای ۱۹۶۲ الی ۱۹۷۷ فعال بود، فیلمها و مجموعههای آنتولوژی گوناگونی عرضه کرد که اکثر آنها کیفیت چندان بالایی ندارند اما آخرین تلاش آنها، از آن سوی قبر را باید یک اثر آنتولوژی قابلقبول بدانیم. اقتباسی از مجموعه داستانی کوتاهی به همین نام نوشتهی رونالد چتویند-هِیز، فیلم شباهتهای زیادی به امر غریب دارد و اینجا هم پیتر کوشینگ چهرهی اصلی است.
قصه دربارهی یک عتیقهفروشی است که صداقتِ مشتریان برای مالک آن اهمیت ویژهای دارد، در نتیجه هر کسی که سزاوار چیزی که خریده است نباشد یا یک شیء را به سرقت ببرد، باید تاوان بدهد و سرنوشت بدی در انتظار او است. فیلم چهار قصهی مختلف از چهار مشتری را روایت میکند که پس از خروج از این عتیقهفروشی، با رویدادهای غیرمنتظرهای روبهرو میشوند. اپیزود مهمان ناخوانده بیشترین تعلیق را دارد و اپزود دَرب از نظر بصری فوقالعاده است. از کنار بازی خوب پیتر کوشینگ هم نباید عبور کرد که همزمان دوستداشتنی و تهدیدآمیز است.
۹- گزارش فرانسوی (The French Dispatch)
- سال انتشار: ۲۰۲۱
- کارگردان: وس اندرسن
- بازیگران: بنیسیو دل تورو، بیل مری، تیلدا سوینتن، لئا سیدو، فرانسیس مک دورمند، تیموتی شالامی، اوون ویلسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
بخشهای مختلف فیلم گزارش فرانسوی در مقایسه با آثار مشابه، ارتباط و نزدیکی بیشتری دارند. هر کدام از قسمتها، به نقش یک روزنامهنگار در چاپ آخرین ویژهنامهی روزنامهی آمریکاییِ فرنچ دیسپچ میپردازد که به دلیل مرگ ناگهانی سردبیر، تعطیل شده است. امضاهای همیشگی وس اندرسون و معجون آشنای او از تلفیق اندوه و طنز اینجا هم به چشم میخورد.
گزارش فرانسوی رویکرد واقعگرایانهای ندارد، در واقع جهان آن، همان جهانی نیست که پس از قدم گذاشتن به یک تحریریهی روزنامهی واقعی مشاهده میکنید، با وجود این، فیلم یک نامهی عاشقانه به روزنامهنگاری است و اهمیت خبرنگاران، اعضای تحریریه و تلاشهای شبانهروزی آنها را یادآور میشود. آثار وس اندرسون برای هر نوع سلیقهای مناسب نیستند و گزارش فرانسوی هم از این قاعده مستثنا نیست اما اگر به فیلم آنتولوژی علاقهمند هستید، تیم بازیگری این اثر شاید به تنهایی کافی باشد تا آن را به شما پیشنهاد کنیم.
۱۰- تصنیف باستر اسکراگز (The Ballad of Buster Scruggs)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: برادران کوئن
- بازیگران: تیم بلیک نلسون، لیام نیسون، جیمز فرانکو، زویی کازان، تاین دالی، تام ویتس، جانجو اونیل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
نام فیلم، نام اپیزود اول آن هم هست؛ جایی که یه کابوی آوازخوان به نام باستر اسکراگز (تیم بلیک نلسون)، دشمنان را یکی پس از دیگری از بین میبرد و شاهد یک ادای دین تحسینبرانگیز به کلیشههای ژانر وسترن هستیم. شاید همین افتتاحیهی درخشان کافی باشد تا درک کنیم که چرا برادران کوئن یک اثر سینمایی آنتولوژی ساختهاند.
فیلم البته همانند اکثر آنتولوژیها، پس از بخشهای آغازین لزوما اوج نمیگیرد (بعضی از اپیزودها بهتر از دیگری هستند) اما سرگرمکننده باقی میماند و داستانگویی را در اولویت قرار میدهد. اپیزود دوم (نزدیک آلگودنس ) با بازی جیمز فرانکو، مشهورترین بخش فیلم است زیرا تبدیل به سوژهی فضای مجازی شد و احتمالا تماشای آن شما را میخنداند اما اپیزود چهارم (درهی سراسر طلا) با بازی خوب تام ویتس و اپیزود پنجم (دختری که پریشان شد) خوشساختتر هستند.
۱۱- کوایدان (Kwaidan)
- سال انتشار: ۱۹۶۴
- کارگردان: ماساکی کوبایاشی
- بازیگران: رنتارو میکونی، کیکو کیشی، میچیو آراتاما، میساکو واتانابه، تاتسویا ناکادای، ایچیرو ناکاتانی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
فیلمهای ترسناک معدودی (حتی خارج از ساختار آنتولوژی) به اندازهی کوایدان جاهطلبانه هستند. این اقتباس بیمانندِ ماساکی کوبایاشی از داستانهای لافکادیو هرن، همانطور که گیرمو دل تورو میگوید: «پروتئینِ چشم است». کوایدان یک تجربهی بصری حیرتانگیز به حساب میآید، یک سفر سورئال با تصویرسازیهایی که یادآور نقاشیهای کهن ژاپنی هستند.
فیلم اما از آن آثاری نیست که تنها از نظر ظاهری زیبا باشد، قصهها و بازی بازیگران قابلتأمل بوده و با فضایی که ماساکی کوبایاشی خلق کرده است، همخوانی دارد. در کوایدان لحظهای وجود ندارد که شما را ناامید کند اما اپیزود زن برفی بهترین روایت داستان را دارد.
۱۲- فانتازیا (Fantasia)
- سال انتشار: ۱۹۴۰
- کارگردان: ساموئل آرمسترانگ، جیمز آلگار، بیل رابرتز، پائول ساترفیلد، بن شارپستین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
در روزهایی که فیلمسازان و انیماتورهای مختلف در حال توسعهی فانتازیا بودند، عشق و علاقهی والت دیزنیِ فقید به دنیای انیمیشن به اوج رسیده بود و او این ژانر را «سرگرمی ابدی» توصیف میکرد، فیلمی که میتواند هر ساله روی پرده برود و هرگز با اُفت مخاطب روبهرو نمیشود. رویاهای او اما با شکست تجاری فانتازیا سقوط کرد و والت دیزنی دیگر هیجانِ سابق را برای کارتونها نداشت. با وجود این، فانتازیا یک موفقیت بزرگ است، شجاعانهترین اثری که با سرمایه و تلاشهای او ساخته شد.
در دنیای انیمیشنِ جریان اصلی، کمتر پیش میآید که با اثری تجربی همانند «توکاتا و فوگ»، بالهگونه همانند «فندقشکن» یا معنوی همچون «شبی بر فراز کوه سنگی» روبهرو شوید. نوهی والت، رُوی ادوارد دیزنی، چند دههی بعد با «فانتازیا ۲۰۰۰» تلاش کرد تا جاهطلبیهای پدربزرگ را تکرار کند، فیلمی که نقدهای چندان مثبتی دریافت نکرد و مشابه نسخهی اصلی شکست خورد. با این حال، فانتازیای اصلی یک جواهر کمیاب است، یکی از برترین انیمیشنهای دیزنی و بهترین فیلمهای آنتولوژی تاریخ.
منبع: Collider
ممنون .. عالی بود … به نظرم آنتولوژی ایرانی رو هم میگفتیم بد نبود مثل خداحافظ رفیق و ….