بهترین و بدترین طراحی مجدد شخصیتهای بازیهای ویدیویی
گاهی اوقات تغییر خوب است و گاهی اوقات نیست. در این مقاله به تعدادی از بهترین و بدترین تغییرات در شخصیتهای بازیهای ویدئویی میپردازیم.
یکی از مشکلات بهکارگیری شخصیتهای تکراری در طول چندین دهه این است که بالاخره زمانی فرامیرسد که ایده شگفتانگیز ریبوت کردن یا طراحی مجدد این شخصیتها به ذهن خطور میکند. ریبوت بیشتر شبیه تمییز کردن خانه است یا بهتر بگویم حذف کردن آنچه که به درد نمیخورد و نگهداشتن هر چیزی که مؤثر واقع شده است. طراحی دوباره بر روی مرز ظریف بهبود ظاهر اولیه شخصیت حرکت میکند. در این حالت چیزی به طراحی اصلی اضافه میشود تا شاخصههای موجود آن را تقویت کند. گاهی اوقات این عمل مؤثر واقع میشود ولی بعضی اوقات بهسختی شکست میخورد.
شکستخوردگان
دانته – شیطان هم میگرید ۲۰۱۳ (DmC)
بخواهم صادقانه بگویم این شخصیت را در ابتدای لیست قرار دادم زیرا خودم چندان به آن باور ندارم. من مشکلی با دانته بازی شیطان هم میگرید ندارم حتی اگر خط داستانی کلی او ناشیانه نوشته شده بود. من از انجام این بازی لذت بردم.
با تمام اینها عده قابلتوجهی از هواداران از دانته جدید بیزارند خصوصاً که او جایگزین یاغی سپید موی کلاسیک فرنچایز شد که در چهار بازی قبلی شیطان هم میگرید همراه بازیکنان بود.
دانته قدیمی میدانست زندگیاش خندهدار است و از هر لحظه آن لذت میبرد درحالیکه دانته جدید جوک را خیلی جدی میگیرد. موی سفید و کت سرخرنگ شاید در این بازی کنار گذاشته شده باشند ولی هرگز فراموش نمیشوند.
رَد اسپنسر – کماندوی فوق بشری (Bionic Commando)
این یکی دیگر از موارد کنارگذاشتن طنز به نفع جدیت است. نام او نیتان «رَد» اسپنسر است. واقعاً نیازی نیست آنقدر تلاش کنید تا او و دنیایش را تلخ و تاریک جلوه دهید. رد در بازی اصلی کماندوی فوق بشری و ریمیک آن Rearmed شخصیت مو سرخ کنایه زنی است که در طی مأموریت فوق مخفیاش برای نابودی لیدر، عینک آفتابی به چشم داشت. نیتان در ریبوت مشغول نبرد علیه تروریستهاست و درعینحال به دنبال زن مفقود شدهاش میگردد. چیز عجیب این است که این همان شخصیت بازی اورجینال میباشد با ده سال فاصله زمانی.
شاهزاده – شاهزاده پارسی: جنگجوی درون (Prince of Persia: The Warrior Within)
در سال ۲۰۰۳ میلادی یوبیسافت با موفقیت فرنچایز شاهزاده پارسی را با عنوان شنهای زمان ریبوت کرد که در آن شاهد معرفی شاهزادهای باجذبه مانند قهرمانان بیباک فیلمهایی چون رابینهود و سهتفنگدار بودیم.
چطور میشود دنباله یک ریبوت عالی را گرفت؟ یوبیسافت این سؤال را با افزودن مصیبت و سختی بیشتر پاسخ داد که در نتیجه آن به بازی جنگجوی درون میرسیم. بازی ای که در آن هیجان ماجراجویی از شاهزاده ربوده میشود و در عوض او باید دائماً در حال فرار از دست دشمنی نامیرا باشد. در جنگجوی درون شاهزاده تاریک شد و دنیای او نیز در تاریکی فرورفت. شخصیت و سری نتیجه مثبتی از این تغییر ندیدند. در حقیقت مجموعه شاهزاده پارسی در دو دنباله بعدی و ریبوتی که پس از آن منتشر شد نتوانست جادوی شنهای زمان را دوباره خلق کند و از آن زمان تا کنون یوبیسافت این فرنچایز را کنار گذاشته است.
بمبرمن – بمبرمن: پرده صفر(Bomberman: Act Zero)
مانند بسیاری از این ریبوت ها و طراحیهای مجدد ناموفق، مشکل بمبرمن پرده صفر این است که سعی دارد موضوعات جدی را در شخصیتهایی جای دهد که به این مسائل هیچ نیازی ندارند.
بازی داستان خود را به شکل فوقالعادهای گم کرد و یک کارتون خانوادگی به یک سایبورگ کابوس وار پس – آخرالزمانی تبدیل شد. این تغییر واقعاً چراغ سبز گرفت یعنی کمیتهای از افراد متخصص به این ایده نگاه کردند و قانع شدند که باید عملی شود.
اگر زمانی به نمونه بارز این که چقدر برخی از مدیران از آنچه که بازیکنان میخواهند بیخبرند نیاز پیدا کردید بمبرمن بهترین نمونه ممکن برای شماست.
برندگان
اعضای تیم فورترس – تیم فورترس ۲ (Team Fortress 2)
وقتی زمان آن فرارسید که والو تیم فورترس کلاسیک را هشت سال پس از عرضه آن آپدیت کنند آنها تصمیم گرفتند مسیر دیگری را در پیش بگیرند. در عوض چهرههای درهمکشیده و عنق کلاسهای اورجینال تیم فورترس والو به کلاسهای تیم فورترس ۲ ظاهری کارتونی تر بخشید.
در این نسخه جدید ظاهر هر کلاس تا بیشترین حد ممکن متمایز شده بود که به بهبود گیم پلی بازی کمک شایانی کرد زیرا بازیکنان بهسرعت میتوانستند تشخیص دهند علیه چه دشمنی قرار گرفتهاند. این تغییر همچنین راه را برای فیلمهای خندهدار تیم فورترس ۲ باز کرد. افرادی که تنها زمانی کلاسهای معمولی متعلق به یک بازی بودند اکنون شخصیتهایی شناخته شده هستند.
لارا کرافت – توم ریدر ۲۰۱۳ (Tomb Raider 2013)
این تغییر میتوانست خیلی بد تمام شود ولی ایدوس با موفقیت آن را به انجام رساند.
لارا کرافت در بازیهای اورجینال یک شخصیت بیروح جامعهستیز شلوارک پوش بود اما لارا کرافت جدید زن جوانی بهخوبی شخصیتپردازی شده است که در انتها به یک شخصیت بیروح جامعهستیز تبدیل میشود. پیشرفتی بزرگ. علاوه بر این لارای جدید شلوار میپوشد که به نظر میرسد در برابر گلولای، برف و صخرههایی که او از آنها بالا میرود مقاومتر است. حال اگر کسی بتواند او را قانع به پوشیدن یک کت گرم کند دیگر حرفی برای گفتن باقی نمیماند.
رایدن – (متال گیر سالید ۴/ متال گیر طلوع: انتقام دوباره) (Metal Gear Solid 4/Metal Gear Rising Revengeance)
آیا کسی هست که از جایگزینی رایدن و سالید اسنیک در متال گیر سالید ۲ خوشش آمده باشد؟ (لطفاً جواب ندهید مطمئنم که یک نفر پیدا میشود) رایدن ایده خوبی بود اما طرح سرباز تازهکار آنطور که برنامهریزیشده بود جواب نداد.
وقتی کوجیما و کمپانی او رایدن را در متال گیر سالید ۴ اضافه کردند این بار با یک سایبورگ نینجای همهفنحریف و خونسرد طرف بودیم. رایدن جدید بهقدری خوب بود که بازیکنان خواهان یک بازی مختص به او شدند که در نهایت به ساخت بازی استودیوی پلاتینیم گیمز متال گیر طلوع انتقام دوباره منتهی شد. این یکی از طراحیهای مجدد است که یک شخصیت را محبوب هواداران کرد.
لینک – افسانه زلدا: بیدارکننده باد (Legend of Zelda: Wind Waker)
یکی دیگر از نمونه های انتخاب طراحی کارتونی تر که نتیجه بهتری در برداشت.
زمانی که بیدارکننده باد عرضه شد بازی با بازخورد چندان مثبتی روبهرو نشد خصوصاً که انتظارات بازیکنان با دموی نیمهجدی زلدا در رونماییهای اولیه گیم کیوب جهتی کاملاً متفاوت گرفته بود. سالها بعد، پس از عناوین جدی تری همچون شاهدخت گرگومیش و شمشیر به آسمان برخاسته، بازی بیدارکننده باد اکنون بازی ای است که بیشتر قدرش دانسته میشود و لینک کارتونی نسخه دوستداشتنی از این شخصیت بهحساب میآید.
منبع: usgamer
طراحی پرنس خیلی هم بهتر شده بود
رایدن خیلی عالی بود و هست، هم جدید و هم قدیم✅❤️
دانته تو بازی DmC Devil May Cry نه تنها ظاهر مزخرفی داشت بلکه شخصیت پردازی مزخرف تری هم داشت درواقع دانته توی این ریبوت مزخرف یه کپی احمقانه از نیرو تبدیل شده بود یه جوون خودخواه و مغرور تا اینکه کپکام به غلط کردن افتاد و بازی Devil May Cry 5 رو ساخت و همون دانته دوست داشتنی و شوخ طبع رو تحویل گیمرا داد و مهمتر از اون دانته موهاش سفید بود واقعا نمیشه دانته رو با موهای مشکی تصور کرد چون واقعا مزخرفه