۱۰ فیلم ماجراجویی برتر برای طرفداران «ایندیانا جونز»
پنجمین و آخرین قسمت فرنچایز «ایندیانا جونز» ژوئن اکران می‌شود. این فیلم ماجراجویی برتر دهه‌ی هشتادی همچون غالب کارهای کارگردانش استیون اسپیلبرگ به‌خصوص در ژانر ماجراجویی طرفداران زیادی داشته و دارد. بنابراین، خیلی‌ها مشتاق این فیلم بر پرده‌های سینما هستند. حالا که ژوئن کمی هنوز کمی وقت هست، بد نیست نگاهی چند فیلم ماجراجویی برتر دیگر بیندازیم.
ژانر ماجراجویی یکی از قدیمی‌ترین و محبوب‌ترین غالب‌های قصه‌گویی است. قصه‌های خطرناک و مهیج در نقاط دورافتاده و غریبی از جهان در طول تاریخ همیشه مخاطبان را راضی کرده‌اند. سینما نیز طی سال‌های عمرش همچنان این ژانر را زنده نگه داشته، چه با بازسازی و دنباله‌ی قصه‌های قدیمی یا خلق داستانی تازه (البته بیشتر در نتیجه‌ی اقتباس از ادبیات؛ «هزار و یک شب»ی، چیزی.)
سری فیلم‌های «ایندیانا جونز» سالیان سال استاندارد طلایی فیلم‌های ماجراجویی محسوب می‌شدند. در واقع، فرنچایز «ایندیانا جونز» نامه‌ی عاشقانه‌ی استیون اسپیلبرگ و جرج لوکاس به این ژانر است که بهترین ویژگی‌های ژانر را از صحنه‌های دیدنی تا سکانس‌های اکشن مو بر اندام سیخ‌کن یک‌جا در خود دارد. با این حال، نمی‌توان کتمان کرد هیجان و سر و صدایی که برای فیلم در نوبت اکران «ایندیانا جونز و گردانهی سرنوشت» (Indiana Jones and the Dial of Destiny) بر تمام فیلم‌های دیگر این ژانر که هریسون فورد را در نقش باستانشناس معروف ندارند، سایه انداخته است.
۱۰. عروس شاهزاده (The Princess Bride)
- سال اکران: ۱۹۸۷
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: کری الویس، رابین رایت، مندی پتینکین، آندره د جاینت، کریس ساراندون، کریستوفر گست، والاس شاون، فرد سویج، پیتر فالک، بیلی کریستال، کارول کین، مل اسمیت، پیتر کوک، مارجری میسن
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
- خلاصه داستان:
این فیلم ماجراجویی برتر یک کمدی رمانتیک فانتزی دوست‌داشتنی از آن دسته فیلم‌های شمشیر به‌دست این ژانر است (مثل «رابین هود» به‌عنوان نمونه) که خودش از تمام فیلم‌هایی که به آن‌ها ارجاع می‌دهد بهتر است. (در این زیرژانر همیشه المان نجات دادن یک دختر در بند آدم بدها هم وجود دارد.) در این فیلم یک پدربزرگ مهربان برای نوه در بستر بیماری‌اش، قصه‌ای را که از مدت‌ها پیش نسل به نسل به او رسیده است، بازگو می‌کند. داستان یک پسر مزرعه که تبدیل به دزد دریایی می‌شود و به ماجراجویی‌های مختلفی می‌رود تا عشق دوران کودکی خود را پیدا کند.
«شاهزاده عروس» به خاطر شکل قصه‌گویی، اکشن، گرما، شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها و ویژگی‌های دیگرش) به تاریخ پیوسته است. مخاطبان و منتقدان چیزی نیست درباره‌ی این فیلم که دوست نداشته باشند. «عروس شاهزاده» یکی از تحسین‌شده‌ترین صحنه‌های اکشن شمشیرزنی را در تاریخ سینما دارد و در امریکا فیلم محترمی است.
۹. ارباب حلقه‌ها: دو برج (The Lord Of The Rings: The Two Towers)
- سال اکران: ۲۰۰۲
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: الایجا وود، ایان مک‌کلن، لیو تایلر، ویگو مورتنسن، شان آستین، کیت بلانشت، جان ریس-دیویس، برنارد هیل، کریستوفر لی، بیلی بوید، دامینیک مانهن، اورلاندو بلوم، هوگو ویوینگ، میراندا اتو، دیوید ونهام، براد دوریف، کارل اربن، اندی سرکیس، رابین مالکوم
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
هر سه فیلم «ارباب حلقه‌ها» بر عنصر ماجراجویی در قصه‌گویی خود تأکید دارند. با این حال، «دو برج» یعنی قسمت دوم سه‌گانه‌ی تحسین‌شده‌ی پیتر جکسون از این لحاظ حق مطلب را کامل ادا می‌کند. در این قسمت فرودو و سم سفرشان را به موردور به‌منظور از بین بردن حلقهٔ یگانه ادامه می‌دهند و با گالوم، نگه‌دار پیشین حلقه، ملاقات می‌کند و همچنین به او می‌پیوندند. آراگورن، لگولاس و گیملی به ملت جنگ‌زدهٔ روهان می‌روند و بار دیگر به گندالف از مرگ برخاسته می‌پیوندند. سپس در نبرد هلمز دیپ در برابر لژیون‌های جادوگر خیانت‌کار سارومان مبارزه می‌کنند. مری و پیپین از دست ارک‌ها فرار می‌کنند و با انت ملاقات می‌کنند و از آن‌ها برای حمله به آیزنگارد، قلعهٔ سائورون، کمک می‌خواهند.
«دو برج» از نگاه بسیاری از هوداران سه‌گانه‌ی تالکین بهترین قسمت سه‌گانه‌ی سینمایی «ارباب حلقه‌ها» است. لحظاتی به‌یاد ماندنی همچون بازگشت گندالف، دسیسه‌های گالوم و حماسه‌ی نبرد هلمز دیپ را دارد. با اینکه «یاران حلقه» (The Fellowship of the Ring) وزن ماجراجویی‌اش سنگین‌تر است اما «دو برج» در کل فیلم محبوب‌تری است.
۸. گربه چکمه‌پوش: آخرین آرزو (Puss in Boots: The Last Wish)
- سال اکران: ۲۰۲۲
- کارگردان: جوئل کرافورد
- بازیگران: آنتونیو باندراس، سلما هایک، هاروی گی‌ین، فلورنس پیو، الیویا کلمن، ری وینستون، سامسون کایو، جان مولانی، واگنر مورا، داواین جوی راندولف، آنتونی مندز
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
مجموعه فیلم‌های «شرک» (Shrek) در کنار آن خطوط داستانی قصه پریان‌محور و مرتبط با فرهنگ عامه‌شان، همگی تکیه‌ی زیادی بر ژانر ماجراجویی دارند. «آخرین آرزو» ششمین فیلم فرنچایز شرک که کاراکتر گربه‌ی چکمه‌پوش قهرمانش است، یکی از دستاوردهای غیر قابل پیش‌بینی اخیر این فرنچایز محبوب دریم ورکس بود. به‌عنوان دنباله‌ی یک اسپین‌آف که استقبال متوسطی داست، غالب مخاطبان اصلاً انتظاری از این کمدی ماجراجویی نداشتند. با این حال، این فیلم به یکی از اولین موفقیت‌های سینما در سال ۲۰۲۳ تبدیل شد.
داستان فیلم از پس از وقایع «شرک برای همیشه» (Shrek Forever After) محصول ۲۰۱۰ شروع می‌شود و سفر گربه‌ی چکمه‌پوش را دنبال می‌کند که در پی از دست‌دادن هشت زندگی از نُه زندگی‌اش، تصمیم می‌گیرد آخرین آرزوی عرفانی را برای یافتن «ستاره‌ی آرزوها» پیدا کند و در عین حال با کمک دوستانش کیتی سافت‌پاوز و پریتو، با دشمنانش گلدیلاکس، «بیگ» جک هورنر و «مرگ» که قصد شکار او را دارند، مقابله کند. این فیلم به خاطر خط داستانی، بلوغ غافلگیرکننده و اکشن بی‌نظیرش تحسین شده است.
۷. سیاه‌چال‌ها و اژدهایان: شرافت دزدها (Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves)
- سال اکران: ۲۰۲۳
- کارگردان: جاناتان گلداستاین، جان فرانسیس دالی
- بازیگران: کریس پاین، میشل رودریگز، رگی-ژان پیج، جاستیس اسمیث، سوفیا لیلیس، هیو گرانت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
این کمدی سرقت فانتزی امریکایی براساس بازی نقش‌آفرینی رومیزی «سیاه‌چال‌ها و اژدهایان» ساخته شد، در فضایی جنگی جریان دارد و هیچ ارتباطی با سه‌گانه‌ی سینمایی قبلی (۲۰۰۰–۲۰۱۲) ندارد. در «سیاه‌چال‌ها و اژدهایان: شرافت دزدها» یک دزد جذاب به همراه گروهی از ماجراجویان دست به یک دزدی حماسی می‌زنند تا یک یادگار گمشده را پس بگیرند، اما وقتی با افراد اشتباه برخورد می کنند همه‌چیز به‌طرز خطرناکی خراب می‌شود. این فیلم به خاطر لحظات خوشی که با یادآوری بهترین کلاسیک‌های ژانر ماجراجویی برای مخاطبان به وجود می‌آورد، تحسین می‌شود.
۶. ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok)
- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: جاناتان گلداستاین، جان فرانسیس دالی
- بازیگران: کریس پاین، میشل رودریگز، رگی-ژان پیج، جاستیس اسمیث، سوفیا لیلیس، هیو گرانت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
جهان سینمایی مارول با ژانرهای بسیاری در فیلم‌های بی‌شماری بازی کرده است. «ثور: رگناروک» از قصه‌های علمی تخیلی کلاسیک بهره برده است و این بار قصه‌گویی ماجراجویانه‌اش را به فضا می‌برد. بالاخره اتفاقات را از زمین به فضا می‌برد تا ثور و متحدانش از سیاره‌ای به نام ساکار فرار کنند و در عین حال، آزگارد را از دست هلا نجات دهند. در واقع، پس از رخدادهای «انتقام‌جویان: عصر اولتران» (The Avengers: Age of Ultron)، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است. آنجا از سوی شخصیت شرور هلا مجبور می‌شود برای بازگشت به‌موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی) در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمی‌اش هالک قرار بگیرد.
این فیلم دنباله‌ای بر فیلم‌های «ثور» (Thor) محصول ۲۰۱۱ و «ثور: دنیای تاریک» (Thor: The Dark World) محصول ۲۰۱۳ محسوب می‌شود و همچنین هفدهمین فیلم در دنیای سینمایی مارول به‌شمار می‌رود. بدون شک یک اکشن ابرقهرمانی است اما فیلم‌های ماجراجویی هم آشکارا رویش تأثیر داشته‌اند. این فیلم همچنین یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های فاز سوم دنیای سینمایی مارول هم هست. فضا، شخصیت‌ها و طنزش از نگاه بسیاری یکی از بهترین‌های ام‌سی‌یو میان فیلم‌های دیگرش است.
۵. موانا (Moana)
- سال اکران: ۲۰۱۶
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- بازیگران: اولیل کاروالیو، دواین جانسون، تمورا موریسون، آلن تودیک، جامین کلمنت، نیکول شرزینگر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
انیمیشن‌های بلند دیزنی از ژانر ماجراجویی بهره‌ها برده‌اند. اما تعدادی بیشتر از سایرین آن را جدی گرفته‌اند، بیشتر هم در این سال‌های اخیر که نقش کلیشه‌ای قهرمانان زن انیمیشن‌های دیزنی به چالش کشیده شده و قهرمان‌ها از زنان منفعل در آرزوی شاهزاده سوار بر اسب سپید به زنانی «دلیر» با میل به ورود اجتماع و کارهایی که به زعم فرهنگ عام «مردانه» محسوب می‌شوند، تبدیل شده‌اند.
یکی از این‌ها انیمیشن «موانا» است که قهرمان زنش موانا از استعدادهای دریانوردی خود استفاده می‌کند تا به یک جزیره‌ای افسانه‌ای برود و قهرمان او، مائویی نیز در این ماجراجویی او را همراهی می‌کند. «موانا» به‌عنوان یکی از بهترین و تازه و سرحال‌ترین فیلم‌های دیزنی تحسین می‌شود. عده‌ای البته از خطر داستانی ماجراجویانه‌اش گله‌مندند که بیشتر به گذر از موانع می‌گذرد، اما دیگر قصه‌گویی ساده‌ی فیلم و تمرکز بیشترش بر شخصیت‌ها را تحسین می‌کنند. ترانه‌هایش هم از جمله بهترین‌های دیزنی در سال‌های اخیر به‌حساب می‌آید.
۴. ویلو (Willow)
- سال اکران: ۱۹۸۸
- کارگردان: ران هاوارد
- بازیگران: وارویک دیویس، وال کیلمر، جوآن ولی، جین مارش، بیلی بارتی، پاتریشیا هیز، کوین پولاک
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
«ویلو» ترکیبی از ژانر ماجراجویی و فانتزی است. وارویک دیویس در نقش شخصیت اصلی، عضوی از کوتوله‌های قوم نلوین و شعبده‌بازی است که باید از یک بچه‌ی انسان در برابر ملکه باوموردا شرور محافظت کند و او را به مردم خود بازگرداند. مهم‌ترین ویژگی «ویلو» جذابیت آن است. این فیلم موفق می‌شود شوخ و شنگ باشد و خودش را جدی نگیرد؛ بی آنکه با ژانر فانتزی یا آدم کوچولو‌های زندگی واقعی شوخی کند. بازی دیویس و داستان دلگرم‌کننده فیلم تجربه‌ی خوبی را برای مخاطبانش رقم می‌زند.
۳. دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه (Pirates Of The Caribbean: The Curse Of The Black Pearl)
- سال اکران: ۲۰۰۳
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: جانی دپ، اورلاندو بلوم، کیرا نایتلی، جفری راش، جک داونپورت، جاناتان پرایس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
فیلم‌های شمشیربه‌دستان زیرژانری در سینمایی ماجراجوایی است که در دهه‌های اخیر از محبوبیت افتاده است. با این حال، یک فیلم دیزنی در زمانه‌ی مدرن این زیرژانر را احیا کرده است که نزد مخاطبان محبوب و به‌یاد ماندنی. دزدان دریایی کارائیب که بر اساس یک پارک موضوعی در دیزنی‌لند ساخته شد و اصلاً قرار نبود این‌قدر محبوبیت پیدا کند که بخواهد به فرنچایز تبدیل شود. «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» قسمت اول این فرنچایز با یک قصه‌ی کلاسیک از دزدان دریایی‌ای که به دنبال یک گنجینه‌ی طلسم‌شده با هم می‌جنگند، پر از ویژگی‌ها و عناصر ژانر شمشیربه‌دست است.
اینجا اولین بار است که ما با شخصیت‌های به‌یادماندنی این فرنچایز به طور ویژه کاپیتان اسپارو با بازی جانی دپ آشنا می‌شویم. بازی‌های هوشمندانه و طناز و اکشن روی آب‌هایش باعث شده است این فیلم و دنباله‌های بی‌شمارش محبوب مخاطبان و سینمای ماجراجویی باقی بمانند. در قسمت اول، ناخدا باربوسا (راش) کشتی ناخدا جک اسپارو به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می‌گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می‌کند و الیزابت سوان (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می‌رباید. ویل ترنر (بلوم) دوست دوران کودکی الیزابت با جک متحد می‌شود تا الیزابت را نجات دهند و مروارید سیاه را دوباره به چنگ آورند. اما طلسمی باعث شده است باربوسا و خدمه‌اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت‌هایی زنده تغییر شکل یابند.
۲. جنگ ستارگان: قسمت ۴ – امیدی تازه (Star Wars: Episode IV – A New Hope)
- سال اکران: ۱۹۷۷
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: مارک همیل، هریسون فورد، کری فیشر، پیتر کوشینگ، الک گینس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
«جنگ ستارگان» را همه به عنوان به‌یادماندنی و مهم‌ترین فرنچایز علمی تخیلی جهان می‌شناسند. با این حال، این فرنچایز در نه نسخه‌ی سینمایی‌اش به چند ژانر دیگر هم نزدیک می‌شود. از وسترن تا فیلم سامورایی گرفته تا ماجراجویی، به‌خصوص در نخستین فیلم این فرنچایز و چهارمین قسمت از «حماسه‌ی اسکایواکر» که همان «امیدی تازه» باشد. لوک اسکایواکر فیلم را در نقش یک پسر کشاورز آغاز می‌کند و بعد سر از کهکشان‌ها و جنگ با امپراتوری شرور درمی‌آورد.
فیلم با شخصیت‌های متنوعش ارجاعات زیادی به کلیشه‌های محبوب و معروف سینمای ماجراجویی دارد؛ مثل پسر ساده‌ای که به یکباره سر از ماجراجویی‌های عجیب و غریب و خطرناک درمی‌آورد، یک هفت‌تیرکش باتجربه، پرنسسی توانا و یک شخصیت خردمند راهنما. همه‌ی این‌ها پیش مخاطبان و طرفداران «جنگ ستارگان» فوق‌العاده محبوب است و همین فرنچایز «جنگ ستارگان» را به یکی از محبوب‌ترین فرنچایزهای تمام دوران و البته فرنچایزی مهم و بسیار پولساز در تاریخ سینمای هالیوود بدل کرده است.
۱. گونیز (The Goonies)
- سال اکران: ۱۹۸۵
- کارگردان: ریچارد دانر
- بازیگران: شان آستین، جاش برولین، جف کوئن، کوری فلدمن، کری گرین، مارتا پلیمپتن، جاناتان کی کوان، ان رمزی، جان ماتوزاک، رابرت داوی، جو پانتولیانو، ماری الن ترینور، استیو آنتین، مایکل پال چان، نیوت آرنولد، ریچارد دانر، نیک مک‌لین
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
این اکشن کمدی ماجراجویی در رده‌ی نوجوانان است. یک سری نوجوان ساکن محله‌ی گون داکز در آستوریای ایالت اورگن آمریکا در تلاشتند که خانه‌هایشان را از یک اجرائیه سند رهنی نجات دهند و در این راه، یک نقشه‌ی گنج کشف می‌کنند که آن‌ها را به یک سفر پرماجرا به اعماق زمین می‌کشاند. این جوانان ساکن گون داکز به همین خاطر خود را گونیز یا گونی‌ها (به معنای اهالی گون) می‌نامند. فیلم از تمام ویژگی‌ها و کلیشه‌های ژانر ماجراجویی مثل نقشه‌ی گنج و دزد دریایی استفاده می‌کند، و استفاده‌ی خوبی هم می‌کند. این فیلم به همین خاطر برای بسیاری از مخاطبان بسیار نوستالژیک است، اما خودش به نوبه‌ی خودش فیلم خوبی است. داستان متعلق به اسپیلبرگ است و چه کسی مثل او می‌تواند یک سری بچه را دور هم جمع کند و بفرستد پی یک ماجراجویی.
منبع: cbr
