بهترین فیلمهای فانتزی دهه ۸۰ میلادی که باید ببینید
فانتزی با قصههای حماسی و ماجراجویانه، شگفتی، موجودات عجیب، دنیاهای سحرآمیز و جادو معنا پیدا میکند. این ژانر همواره محبوب بوده است اما شاید بتوانیم دهه ۸۰ میلادی را دوران طلایی آن بدانیم، روزهایی که شاهد اکران تعدادی از بهترین فیلمهای فانتزی تاریخ بودیم. فیلمسازان با تشکر از فناوریهای جدید صنعت سینما، حتی با اینکه بودجههای محدودی در اختیار داشتند، موفق شدند تا ایدههای بلندپروازانهی خود را به بهترین شکل به تصویر تبدیل کنند و نتیجه، چند فیلم درخشان نوستالژیک است که هنوز هم مثل روز اول ارزش تماشا دارند.
فیلمهای فانتزی این دهه، به مسیرهای مختلف رفتند، از «داستان بیپایان» و «هزارتو» که موجودات خیالی و هیولاها را در کانون توجه قرار دادند تا آثار جریانسازی همچون «بلور تاریک» که فانتزی تاریک را محبوبیت رساندند و آثاری مانند «عروس شاهزاده» که برداشت تازهای از فانتزیهای کلاسیک ارائه کردند. خوشبختانه با گذشت چند دهه، این فیلمها جذابیت خود را از دست ندادهاند و میتوانند برای کودکان و بزرگسالان به یک اندازه جذاب باشند.
۱۰- فلش گوردون (Flash Gordon)
- سال اکران: ۱۹۸۰
- کارگردان: مایک هاجز
- بازیگران: سام جی. جونز، ملودی اندرسون، اورنلا موتی، ماکس فون سیدو، خیم توپول، تیموتی دالتون ،ماریآنجلا ملاتو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
امپراتور مینگ، حاکم سیارهی مانگو، توانایی کنترل بلاهای طبیعی را دارد و سالهاست که کرهی زمین را به ویرانی کشانده است. دانشمندان ناسا این تئوری که ممکن است بلاهای طبیعی توسط کسی به صورت آگاهانه انجام شوند را رد میکنند اما دکتر هانس زارکوف، با آنها مخالف است و فلش گوردن، یک بازیکن سابق فوتبال آمریکایی و دوستش، دیل آردین را مامور میکند تا جلوی امپراتور مینگ را بگیرند و اجازه ندهند که کرهی زمین را نابود کند. آنها به سیارهی مانگو قدم میگذارند و با نیروهای آزادیخواه آنجا متحد میشوند تا به پادشاهی مینگ حمله کنند.
«فلش گوردون» فیلم خاطرهانگیزی است که بر اساس کمیک استریپهایی به همین نام اثر الکس ریموند ساخته شده است. ساختهی مایک هاجز، با اینکه حال و هوای آثار درجهدو دههی ۸۰ میلادی را دارد اما یکی از بهترین فیلمهای فانتزی آن دوران است، برداشت قابل قبولی از کمیکها ارائه میدهد و امضاهای رایج ژانر، عناصر حماسی و یک قهرمان کلاسیک را در خود جای داده است. سام جی. جونز در نقش اصلی قانعکننده است اما غافلگیری اصلی را باید ماکس فون سیدو فقید در نقش مینگ بدانیم، او به شکل غیرمنتظرهای ترسناک و هیجانانگیز است. با تشکر از موسیقی حماسی گروه کوئین، و یک ماجراجویی الهامبخش، «فلش گوردون» از آن فیلمهایی است که شما را به سالهای دور میبرد و تماشای آن هنوز هم لذتبخش است.
۹- برخورد تایتانها (Clash of the Titans)
- سال اکران: ۱۹۸۱
- کارگردان: دزموند دیویس
- بازیگران: هری هملین، لارنس الیویه، جودی بوکر، مگی اسمیت، بورگس مریدیت، اورزولا اندرس، فردیناندو پوجی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۴ از ۱۰۰
درباره پرسئوس، قهرمان یونانی (فرزمند زئوس و دانائه) که سَر مدوسا را از تنش جدا کرد و با کراکن (هیولای دریایی مشهور) روبهرو شد، فیلمهای متعددی ساخته شده است اما در میان آنها، نسخهی دهه ۸۰ میلادی ساختهی دزموند دیویس یکی از بهترینها است و فیلم کالت در نظر گرفته میشود. ماجراها مطابق انتظار در یونان باستان اتفاق میافتد و اینجا هم با پرسئوس همراه میشویم که پس از تولد، به یک جزیرهی متروکه تبعید میشود اما سرنوشت او این است که با شاهزاده آندرومده (دختر سفیوس و کاسیوپیا) ازدواج کند. مشکلات از جایی آغاز میشود که شروری به نام کالیبوس، هر شب سعی دارد تا روح آندرومده را تسخیر کند. پرسئوس برای اینکه جلوی این اتفاق را بگیرد و جان آندرومده را نجات دهد، یک سفر ماجراجویانهی چالشبرانگیز را آغاز میکند.
«برخورد تایتانها» آخرین فیلمی است که استعداد بینظیر انیماتور افسانهای، ری هریهاوزن، در حوزهی جلوههای ویژهی استاپموشن را به نمایش میگذارد، و این فیلم یکی از دلایلی است که میراث این هنرمند برندهی جایزه اسکار همچنان پابرجا مانده است. موجودات باستانی مشهور، از مدوسا تا کراکن، همگی با جزئیات تحسینبرانگیز به نمایش گذاشته میشوند و طبیعی از آب درآمدهاند. با انتخاب درست بازیگران و حضور چهرههایی همچون لارنس الیویه، «برخورد تایتانها» از بهترین فیلمهای دهه ۸۰ میلادی است که همهی طرفداران ژانر باید نیمنگاهی به آن داشته باشند.
۸- سارقان زمان (Time Bandits)
- سال اکران: ۱۹۸۱
- کارگردان: تری گیلیام
- بازیگران: جان کلیز، شان کانری، شلی دووال، کاترین هلموند، ایان هولم، رالف ریچاردسون، پیتر وان، دیوید وارنر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«سارقان زمان» در دوران اکران، به یک پدیدهی جهانی تبدیل شد و دلایل واضحی دارد که تا این اندازه به محبوبیت رسید و هنوز هم از آن به نیکی یاد میشود. داستان درباره یکی پسربچهی ۱۱ سالهی کنجکاو است که یک شب، پس از خروج شش کوتوله از کمد اتاق، زندگیاش تغییر میکند. کوین خیلی زود متوجه میشود که آنها دزدانی هستند که یک نقشهی مهم را هم در دست دارند. کوتولهها به کوین یک پیشنهاد وسوسهبرانگیز دیوانهوار میدهند، اینکه با آنها همراه شود و برای یک ماجراجویی فراموشنشدنی، به یک دورهی تاریخی دیگر سفر کند.
اگر با ساختههای تری گیلیام آشنایی دارد، احتمالا میتوانید حدس بزنید که «سارقان زمان» چه حال و هوایی دارد، فیلمی که همهی عناصر آن دوستداشتنی و سرگرمکننده است. گیلیام تکتک نماها را با امضاها و تصویرسازیهای سورئال خود پرکرده است و به سکانسها چاشنی طنز خاص خود را هم اضافه میکند. «سارقان زمان» شاید یکی از بهترین فیلمهای فانتزی دهه ۸۰ میلادی باشد اما درونمایهی آن پیرامون دوستی و شجاعت، به یک دورهی زمانی خاص خلاصه نمیشود و همین حالا هم ارزش تفکر دارد. نکته جذاب دیگر، حضور شان کانری فقید در فیلم است و ملاقات دوباره با او، همیشه حس خوبی به ما میدهد. مدتی قبل یک سریال تلویزیونی هم بر اساس «سارقان زمان» ساخته شد اما در مقایسه با نسخهی اصلی حرفی برای گفتن ندارد.
۷- بلور تاریک (The Dark Crystal)
- سال اکران: ۱۹۸۲
- کارگردان: جیم هنسن و فرانک اوز
- صداپیشگان: جیم هنسن، لوئیز گلد، دیو گولز، فرانک اوز، کاترین مولن، استیو ویتمایر، برایان میل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
«بلور تاریک» ساختهی جیم هنسن و فرانک اوز، فیلم مهمی است زیرا ژانر فانتزی را به مسیری تاریکتر، خلاقانهتر و بالغتر سوق داد. ماجراها در یک دنیای خیالی اتفاق میافتد، جایی که سکسیسها (نیروهای شیطانی) حیات را از جهان میگیرند تا به بقاء ادامه دهند. در نقطه مقابل آنها، میستیکها قرار دارند، موجوداتی مهربان که در منطقهای دورافتاده زندگی میکنند. ما با دو گلفلینگ، جن و کیرا همراه میشویم که میخواهند یک پیشگویی قدیمی را به واقعیت تبدیل کنند و تعادل را به سرزمین بازگردانند، آنها برای اینکار باید یک بلور شکستهی مرموز را تعمیر کنند.
جیم هنسن را با «ماپتها» و آثار کودکانهی ملایم و رنگارنگش میشناسید، اما «بلور تاریک» اثر کاملا متفاوتی است، فیلمی سیاه با الهام از قصههای برادران گریم که شما را در جهانی متفاوت رها میکند. هنسن مهارتهای مثالزدنی خود در زمینهی عروسکگردانی، طراحی شخصیت و استفاده از جلوههای ویژهی میدانی را هم به «بلور تاریک» آورد و یکی از بهترین فیلمهای فانتزی تاریک دهه ۸۰ میلادی را خلق کرد. این فیلم ابتدا به خاطر لحن و فضاسازی تاریک خود، مورد انتقاد قرار گرفت اما بعدها، منتقدان آن را بهتر درک کردند و به یکی از بهترین فیلمهای فانتزی تمام دوران تبدیل شد.
۶- راز نیمح (The Secret of NIMH)
- سال اکران: ۱۹۸۲
- کارگردان: دان بلات
- صداپیشگان: هرمیون بادلی، جان کارادین، الیزابت هارتمن، درک جاکوبی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
«راز نیمح» شاید فانتزی باشد اما در حقیقت درباره جهان واقعی است و موضوع مهمی همچون آزمایشات حیوانی را در کانون توجه قرار میدهد. ماجراها در دنیایی شبیه به دنیای واقعی اتفاق میافتد، با این تفاوت که انسانها با حیوانات جایگزین شدهاند. «راز نیمح» همچنین اولین ساختهی دان بلات است که او را به شهرت جهانی رساند؛ این فیلمساز دنیای متفاوتی را به تصویر کشیده که مخاطب نسبت به آن، حس آشنایی دارد. قصه دربارهی خانم بریزبی است که میخواهد امنیت خانوادهاش را تامین کند و آنها را از خطرات مزرعه در امان نگه دارد.
وقتی پسرش بیمار میشود، خانم بریزبی برای درمان او، به سختی از حملات یک گربهی وحشی جان سالم به در میبرد و در ادامه به دنیای موشهای نیمح قدم میگذارد؛ موشهایی که باهوشتر و قویتر هستند زیرا روی آنها آزمایشات مختلفی صورت گرفته تا از نظر ژنتیکی ارتقاء پیدا کنند. این موشها به بریزبی و فرزندش کمک میکنند و در ادامه موسسهی ملی سلامت روان نیز از راه میرسد تا همهی این موشهای جهشیافته را نابود کند. «راز نیمح» فارغ از فضاسازیها و موسیقیهای نفسگیرش، تاثیر زیادی روی مخاطب میگذارد و شاید حتی باعث شود تا با حیوانات مهربانتر باشید.
۵- داستان بیپایان (The Neverending Story)
- سال اکران: ۱۹۸۴
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- بازیگران: نوآ هاتاوی، برت آلیور، تامی استروناخ، موزز گان، توماس هیل، آلن اوپنهایمر، پاتریشا هیز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
در میان فیلمهای فانتزی دهه ۸۰ میلادی، «داستان بیپایان» جایگاه ویژهای دارد و شاید یکی از زیباترین و غمانگیزترین آثاری باشد که از دوران کودکی به یاد داریم. باستین، یک پسربچهی سربهراه است که قلدرهای مدرسه هر روز او را آزارواذیت میکنند و زیر فشار قرار میدهند. پسرک یک روز تصمیم میگیرد که به کلاسها نرود و در زیرزمین مدرسهاش، با کتابی به نام داستان بیپایان روبهرو میشود و بهواسطهی آن به یک جهان فانتزی مرموز قدم میگذارد. آدمهای کتابخوان ارتباط بهتری با این فیلم برقرار میکنند زیرا بارها به دلیل مشکلات و فرار از زندگی به دنیای ادبیات پناه بردهاند.
چیزی که باستین را به شخصیت جذابی تبدیل میکند این است که او میتواند با همهی شخصیتهای قصه به طریقی تعامل داشته باشد؛ آنها به کمک او نیاز دارند تا با «هیچ» مبارزه کنند، نیرویی سیاه و قدرتمند که دارد این سرزمین خیالی را از بین میبرد. داستان بیپایان لحظات و شخصیتهای ماندگاری دارد و شما را به ادبیات علاقهمند میکند. فیلم نمیخواهد بیدلیل خوشبین باشد و به کودک آموزش میدهد که زندگی یک سفر چالشبرانگیز است که در آن، غم و تراژدی را هم تجربه خواهید کرد.
۴- لیدیهاک (Ladyhawke)
- سال اکران: ۱۹۸۵
- کارگردان: ریچارد دانر
- بازیگران: متیو برودریک، روتخر هاور، میشل فایفر، لئو مککرن، جان وود، راد دینا، جانکارلو پرته
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
ماجراهای «لیدی هاوک» در فرانسه قرونوسطا (قرن سیزدهم) اتفاق میافتد و درباره یک سارق به نام فیلیپ گاستون است که با کمک استفان ناوار، کاپیتان سابق، از زندان اسقف آکویلا فرار میکند. ناوار به گاستون میگوید که توسط اسقف طلسم شده است و شبها تبدیل به گرگ میشود، در حالی که معشوقهاش ایزابو، به شاهین تبدیل میشود تا آنها هرگز نتوانند با یکدیگر باشند، به جز یک بار در سال. فیلیپ گاستون برخلاف میل باطنیاش، تصمیم میگیرد تا به آنها کمک کند و اسقف را شکست دهد تا طلسم از بین برود.
ریچارد دانر فیلمساز سرشناسی است که او را بیشتر با «طالع نحس» و «سوپرمن» میشناسید. او تعدادی از بهترین فیلمهای کودکانه دهه ۸۰ میلادی از جمله «بچههای شهر گونی» را ساخته است اما از کنار اثر فانتزی خاطرهانگیز او، «لیدی هاوک» هم نباید عبور کرد، فیلمی حماسی، باشکوه و دربارهی عاشقان محکوم به شکست. فیلم از یک تیم بازیگری درخشان شامل متیو برودریک، روتخر هاور، میشل فایفر و جان وود بهره میبرد و در دوران اکران هم با ستایش روبهرو شد. «لیدی هاوک» به قصهی کلیشهای عشق ممنوعه هم جان تازهای بخشید و آن دوران، چندین فیلم دیگر با سوژهی مشابه تولید شدند.
۳- هزارتو (Labyrinth)
- سال اکران: ۱۹۸۶
- کارگردان: جیم هنسن
- بازیگران: دیوید بویی، کریستوفر مالکوم، جنیفر کانلی، توبی فرود، شلی تامپسون، تیموتی بیتسون، رابرت بیتی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۷ از ۱۰۰
فارغ از «بلور تاریک»، جیم هنسن یکی دیگر از بهترین فیلمهای فانتزی دهه ۸۰ میلادی را هم کارگردانی کرده است. «هزارتو» دربارهی دختر نوجوانی به نام سارا است که آرزوی شومی میکند و از گابلینهایی (نوعی موجود افسانهای) که در کتابی که میخواند حضور دارند، درخواست میکند تا برادر کوچکش توبی را بدزدند. این آرزو برآورده میشود و پادشاه جنها واقعا از راه میرسد و توبی را به قلمروی خود میبرد. سارا که از آرزوی خود پشیمان شده است، حالا ۱۳ ساعت فرصت دارد تا از هزارتو عبور کند و توبی را پس بگیرد.
«هزارتو» همان چیزی است که انتظار دارید، یک فانتزی کلاسیک با امضاهای جیم هنسن، فضاهای سرسبز و ایدههای خیالانگیز که قوه تخیل شما را تقویت میکنند. برگ برندهی فیلم، بازی بهیادماندنی جنیفر کانلی و دیوید بویی فقید است که هر دو اینجا نقشآفرینی قابلقبولی دارند. «هزارتو» شروع خوبی نداشت، در گیشه شکست خورد و با نقدهای منفی روبهرو شد و حتی میتوان ادعا کرد که به کارنامهی هنری هنسن آسیب جدی وارد کرد اما مانند بسیاری از فیلمهای تاریخ، در گذر زمان ارزش خود را نشان داد و حالا یک فیلم کالت در نظر گرفته میشود.
۲- عروس شاهزاده (The Princess Bride)
- سال اکران: ۱۹۸۷
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: کری الویس، رابین رایت، مندی پتینکین، آندره د جاینت، کریس ساراندون، کریستوفر گست، والاس شاون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
این فیلم فانتزی جریانساز دهه ۸۰ میلادی نسلهای متعددی را وادار به خیالپردازی کرده است و برداشتی هوشمندانه از یک قصهی مشهور قدیمی ارائه میدهد. وستلی (کری الویس) یک کارگر مزرعه است که بینهایت عاشق پرنسس باترکاپ (رابین رایت) است. او میداند برای ازدواج با پرنسس باترکاپ، باید ثروت زیادی داشته باشد، در نتیجه راهی یک ماجراجویی دریایی میشود اما خیلی زود به دام یک دزد دریایی بدنام میافتد. در همین حین خبر مرگ وستلی به باترکاپ میرسد و او که افسرده و غمگین شده است، حاضر میشود با شاهزاده هامپردینک (کریس ساراندون)، پسر بیرحم و جاهطلب پادشاه کشور همسایه ازدواج کند.
هامپردینک اما نقشهی شومی دارد، او میخواهد با دخترک ازدواج کند، و سپس پدرش را به قتل برساند و آن را گردن باترکاپ بیندازد و بعد بر تخت پادشاهی بنشیند. وستلی که تا آستانهی مرگ رفته است، زنده میماند و تحت آموزش یک جادوگر خردمند و قدرتمند قرار میگیرد و آماده میشود تا برود و باترکاپ را از ازدواج اجباریاش با شاهزاده هامپردینک (کریس ساراندون) نجات دهد.این ساختهی کمدی-عاشقانه فانتزی راب رینر، اگرچه در گیشه موفق نبود اما خیلی زود به یک فیلم کالت و یکی از بهترین فیلمهای فانتزی تاریخ تبدیل شد و دیالوگهای ماندگار متعددی دارد که میتوانید آنها را حفظ و در گفتگوها استفاده کنید.
۱- پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid)
- سال اکران: ۱۹۸۹
- کارگردان: جان ماسکر، ران کلمنتس
- صداپیشگان: جودی بنسون، کریستوفر دانیال بارنز، پت کرول، کنت مارس، ساموئل رایت، جیسون مارین، بادی هکت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
یکی از انیمیشنهای فانتزی کودکانه درخشان دهه ۸۰ میلادی، ماجراهای فیلم «پری دریایی کوچولو» حول محور یک پرنسس ۱۶ ساله به نام آریل (جودی بنسون) اتفاق میافتد که در سرزمین زیر آب آتلانتیکا -که فرمانروای آن پدرش است- زندگی میکند. او گاهی از دور به زندگی آدمهای معمولی مینگرد و مجذوب دنیای انسانها است. دخترک آرزو دارد که روی زمین راه برود و شگفتیهای فرهنگ انسان را تجربه کند. او یک شب بدون اجازهی پدر، همراه با دوستانش به سطح آب میرود تا جشن تولد شاهزاده اریک (کریستوفر دانیل بارنز) در کشتی را تماشا کند اما طوفان از راه میرسد و باعث میشود که اریک به دریا بیفتد. آریل که عاشق اریک شده است، او را نجات میدهد و برای اریکِ بیهوش آواز میخواند و سپس میرود.
آریل که آرزوی ملاقات دوباره با اریک را دارد، با جادوگر دریا، اورسلا (پت کرول) معاملهای میکند. او حاضر میشود تا صدای خود را بدهد تا برای سه روز، یک جفت پای انسان به او اهدا شود. او در این مدت باید بتواند عشق شاهزاده اریک را بهدست بیاورد که در این صورت، صدایش را پس میگیرد و میتواند برای همیشه یک انسان باقی بماند. در غیر این صورت، او برای همیشه صدایش را از دست خواهد داد. آریل اما برای رسیدن به آرزویش راه سختی را پیش دارد زیرا اورسولا میخواهد جلوی او را بگیرد تا بتواند در نهایت سیاهی مطلق را به سرزمین آتلانتیکا بیاورد. «پری دریایی کوچولو» با آهنگهای خاطرهانگیز، صداپیشگان درجهیک و کیفیت انیمیشنی بالا، یکی از بهترین آثار دوران رنسانس دیزنی است و به منبع الهام دهها انیمیشن بعد از خود تبدیل شد و به فروش بالایی در گیشه رسید.
منبع: movieweb