به جرات میتوانیم بگوییم که سال سختی را پشت سر گذاشتهایم و این طور که به نظر میرسد، چالشها و سختیها ظاهرا قرار است در سال جدید نیز دوچندان همراهیمان کنند؛ طوری که ورود به صدهی جدید، جریانی صد درصد خلاف برنامهریزیها و شعارهای چند دههی گذشته به خود گرفته است. تنها راه فرارمان در این چند سال گذشته و در پی طاعونها و اتفاقات عجیب و غریب، بازیهای ویدیویی بودهاند؛ البته اگر گرانی بگذارد یکی دو بازی بخریم. با تمام این اوصاف، این اتفاقات مانع نمیشوند تا نخواهیم به تحسین برترین بازیهای سال بنشینیم و از آنها صحبت نکنیم.
سال ۱۴۰۰ از همان ابتدا پر از بازی خلاقانه بود و انتهای آن هم با تعدادی از بزرگترین ساختههای چند سال اخیر همراه شد. قرنطینهها و مشکلات یکی دو سال اخیر باعث شده بودند تا عرضهی بازیهای بزرگ به عقب بیافتند و این اتفاق به بازیهای مستقل و متفاوت اجازه داده تا در سال گذشته بیشتر دیده شوند؛ طوری که به جای بازیهای بزرگ سینمایی، شاهد بازیهایی بودیم که طراحی و روند بازی دقیق را اولولیت کار خود قرار داده بودند.
کنسولهای نسل جدید یعنی پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری، حدود یک سال پس از ورودشان به بازار، هنوز هم هدف اصلی بازیسازان نیستند. با این حال، سونی در این میان دو سه بازی انحصاری بزرگ برای پلیاستیشن ۵ عرضه کرده که به خوبی قابلیتهای سختافزارهای جدید و آنچه در آیندهی نزدیک در انتظارمان است را به نمایش میگذارند. مطمئنا میتوانیم انتظار داشته باشیم تا در سال جدید بالاخره بازیهای بزرگ بیشتری به استفاده از سختافزارهای قویتر کنسولهای جدید روی بیاورند.
بیراه نگفتهایم اگر سال ۱۴۰۰ را سال بازسازی و عرضهی دوبارهی بازیها بنامیم. از همان ابتدای سال با بستهی بازسازی شدهی عالی «مس افکت» برای کنسولها و کامپیوتر روبرو شدیم و از بازسازیهای کوچکتر مثل توتال وار و شین مگامی تنسه و ویرچوا فایتر و سونیک گرفته، تا پروژههای بزرگتری مثل نیر رپلیکنت و الن ویک و تونی هاوک و دیابلو و آنچارتد و کرایسیس و نیوه و دهها بازسازی دیگر که یادمان هم نمیآید. صد البته شاهکار تمام دوران را هم فراموش نکنیم: سهگانهی بازسازی شدهی جیتیای. حتی اسکایریم هم برای بار هزار و یکم در سال ۱۴۰۰ و در قالب بستهای جدید و مثلا بازسازی شده، دوباره عرضه شد.
بهار ۱۴۰۰ با عرضهی یکی از بزرگترین بازیهای سال یعنی «رزیدنت اویل ویلج» همراه بود، اما پس از آن با ماهها بیبازیای روبرو شدیم. این اتفاق فرصتی برای بازیهای نسبتا کوچکتر، مثل «ایت تیکس تو»، «سایکوناتس ۲» و «ریترنال» فراهم کرد تا بسیار بیشتر دیده شوند؛ بازیهایی که خلاقیت در طراحی بخش بخش آنها دیده میشود.
به عنوان یک رسانهی بینالمللی، که جوایز سالانهی آن بالاتر از گیم اواردز و آیجیان و گیماسپات قرار میگیرد، بزرگترین نظرسنجی سال را بین اعضای تحریریهی دیجیکالا مگ برگزار کردیم تا بهترینهای صنعت بازی در ۱۴۰۰ را انتخاب کنیم. ما در کنار دیگر نشریات گیم این مملکت و به لطف تقویم شمسی، زودتر از تمام رسانهها و نشریات فرنگی به الدن رینگ جوایزش را اهدا میکنیم. استاد میازاکی لازم نیست تا پایان سال منتظر دریافت جوایزش باشد که ما از همین حالا جایزههایش را بستهایم و توییتی هم به یاسوهیرو کیتائو فرستادیم به امید اینکه ببیند و این افتخار بزرگ را به استاد خبر دهد.
در ادامه میتوانید بهترین بازیهای سال ۱۴۰۰ را از دیدگاه تحریریهی دیجیکالا مگ ببینید.
بهترین بازی اکشن سال
در تقلید از بفتا و دایس اواردز و کنفرانس بازیسازان، و با توجه به اینکه حسابی حرفهای شدهایم، قید سبکهای عجیب و غریب ویدیوگیم را زدیم؛ مخصوصا که امروزه سبکشناسی ویدیوگیم به درد هیچ کس نمیخورد و فرقی هم به حال من و شما نمیکند. بازیها چه اکشن سوم شخص باشند و چه تیراندازی اول شخص، اکثرشان به راحتی در دستهی اوپن ورلد اکشن با المانهای مثلا نقشآفرینی و درخت مهارت میگنجند. با این حال، انتخاب بهترین بازیهای اکشن سال کار چندان دشواری نبود.
بازی «دثلوپ» به عنوان یکی از بهترین ساختههای اکشن چند سال اخیر، که چه از لحاظ طراحی مراحل و چه از لحاظ طراحی مکانیکها و سیستمها تجربهای شگفتانگیز ارایه میدهد، بیشترین تعداد آرای این بخش را کسب کرد. دثلوپ از این جهت بالاتر از دیگر رقبای خود در این بخش قرار میگیرد که نهتنها تلاش کرده تا در گیمپلی نوآوری و خلاقیت داشته باشد، بلکه این نوآوریهای خود را به پرداخت شدهترین حالت ممکن ارایه داده است.
پس از دثلوپ، «نیر رپلیکنت» در رتبهی دوم بیشترین تعداد رأی را از بچهها کسب کرده بود. بازیهای «سیفو» و «دایینگ لایت ۲» هم هر کدام یک رأی دریافت کردند.
- Deathloop
- Dying Light 2: Stay Human
- Marvel’s Guardians of the Galaxy
- NieR Replicant Ver1.2
- Returnal
- Sifu
«استودیوی آرکین همواره در ارائهی بازیهای اکشن و سرگرمکننده عالی عمل کرده است. سروکله زدن با دشمنان با آزادی عمل بالا در بازیهای این استودیو چه در شهر دانوال باشد و چه در ایستگاهی فضایی در سال ۲۰۳۲، همیشه به بهترین شکل ارائه میشوند. دثلوپ نیز از این قاعده مستثنا نیست و اگرچه ضعفهای کوچکی در داستان و هوش مصنوعی دشمنان دارد، اما در ارائهی یک گیمپلی اکشن و جذاب موفق است و همان چیزی است که از استودیوی سازنده انتظار داریم.» – وحید گلباد
«دث لوپ با ایدهی جدیدی که داشت و پیادهکردن این ایده به طرز عالی تونست نظر من را جلب کند. با شروع بازی ممکن است شما هم مثل من تا مدتی با چالش اصلی بازی کلنجار بروید و تا زمانی که با مفهوم چالشبرانگیز بازی و پیچیدگیهای آن کنار نیایید، کمی پیچیده به نظر برسد. نکته اینجاست که با برقراری تعادل بین آزادیها و محدودیتهایی که در بازی دارید و پیدا کردن یک روتین مناسب برای پایان لوپ و انجام دادن ماموریتها در طول روز، لحظههای بینظیری را میتوانید تجربه کنید. چالشهای هر روز بازی، تلاش برای حل پازل بزرگ و سر درآوردن از رمز و راز جزیره به قدری هیجانانگیز و جذاب است که باعث میشود خیلی از ضعفهای بازی به چشم نیایند.» – فهیمه نیکخواه
«دث لوپ با ایدهی نوآورانهای که داشت باعث شد از نظر من بهترین بازی اکشن سال گذشته باشد. درست است که سبک روگ لایک بین بازیهای چند وقت گذشته بهوفور پیدا میشدند، اما هیچ کدام مثل دث لوپ نبودند. قطعا شرکت سازنده از عناوین قبلی مثل دیسآنرد درس گرفته و به همین دلیل توانسته یک بازی کامل از همه نظر را بسازد و عرضه کند.» – سهند خانمحمدی
بهترین بازی ماجراجویی سال
تنوع بین بازیهای ماجراجویی سال گذشته بسیار زیاد بود؛ طوری که از بازیهای مستقل و هنری گرفته، تا بازیهای بزرگ و تراز اول بسیار خوب را شامل میشدند. همهی این بازیها هم تلاش کردهاند تا با قابلیتها یا عناصر تازه و جدید خود را از دیگر ساختههای قبل از خود متفاوت کنند. با افتخار میگوییم که فرهنگیترین و فاخرترین اعضای تحریریهی ویدیوگیم را داریم که انتخابشان در این بخش، آن هم با اختلاف بسیار بالا، «سایکوناتس ۲» بود. سایکوناتس ۲ از همه نظر بینقص است. از طراحی مراحل متنوع و عالی بازی گرفته، که گیمپلی را به خوبی با داستان گره میزند، تا کارگردانی هنری شگفتانگیز بازی، سایکوناتس ۲ تجربهای فراموش نشدنی ارایه میدهد. پس از سایکوناتس، یکی دو رأی هم برای «لایف ایز استرنج» و «شهر فراموش شده» داشتیم.
- The Artful Escape
- The Forgotten City
- Psychonauts 2
- Ratchet and Clank: Rift Apart
- Life is Strange: True Colors
- Twelve Minutes
««تیم شیفر» برای احیا بازی سایکوناتز اول که به خاطر مشکلات زمان عرضه فروش خوبی نداشت، از فرصت استفاده کرد و دنبالهای برای این بازی را استارت زد که سال گذشته یکی از بهترین انتخابها برای بازی کردن بود. سایکوناتز ۲ از خیلی جنبهها با اختلاف بهترین است. از درونمایهی فلسفی و آغشته به طنز گرفته تا دنیای زیبا با گرافیک و مکانیک گیمپلی خوب، همه و همه، تجربهی بینظیری از یک بازی رو رقم میزند. حتی اگر بازی اول را تجربه نکرده باشید، این دنباله به خوبی از عهدهی قصهگویی و آشنا کردن شما با شخصیتها برآمده است.» – فهیمه نیکخواه
«چیزی که برای من در سایکوناتس مطرح بود، داستان خیلی خوب آن به همراه کاراکترهای خاص بازی بودند. در اصل اینکه شما وارد ذهن افراد شده و سعی میکنید مشکلات آنها را برطرف کنید، بسیار جالب از آب درآمده است. اینکه به شکلی جدید با هر کاراکتر در ارتباط باشید، چیزی نیست که مثل سایکوناتس ۲ در بازی دیگری وجود داشته باشد.» – سهند خانمحمدی
«سفری مملو از حرارت، شفقت و خنده است. جایی که از هم فروپاشاندن افکار منفی و ناخوشایند با گلوله های آتشین ذهنی بی نهایت رضایت بخش است.» – نگار درستکارفر
بهترین بازی نقشآفرینی سال
تا همین یک ماه پیش رقابت بسیار خوبی در این دسته برقرار بود؛ طوری که میتوانیم بگوییم کم و بیش تمام بازیهای این بخش استحقاق انتخاب به عنوان بهترین بازی نقشآفرینی سال را داشتند. با این حال، عرضهی الدن رینگ تمام معادلات را برهم زد. شین مگامی تنسه ۵ و لاست جاجمنت و اسکارلت نکسوس همه بازیهای شگفتانگیزی هستند، اما الدن رینگ با اختلاف بسیار زیادی در یک سطح دیگر است. الدن رینگ شاید به عنوان یک نقشآفرینی اکشن که روند قصهگویی متفاوت و مختص به خود را دارد، از بسیاری از نقشآفرینیهای دیالوگمحور، نقشآفرینیتر است. به معنای واقعی کلمه، در الدن رینگ نقشآفرینی میکنید. شخصیتتان را میسازید و در یک دنیای بسیار بزرگ به گشت و گذار و اکتشاف مشغول میشوید. تجربهی الدن رینگ از صفر تا صد مختص خودتان است.
تمامی اعضای تحریریه، به غیر از یک نفر، الدن رینگ را به عنوان بهترین نقشآفرینی سال انتخاب کردند. آن رأی باقی مانده برای لاست جاجمنت بود که احتمالا میتوانید حدس بزنید از سمت چه کسی آمده بود؛ سر و کله زدن با او پای خودتان.
- Elden Ring
- NEO: The World Ends with You
- Lost Judgment
- Scarlet Nexus
- Shin Megami Tensei V
- Tales of Arise
«قدرت الدن رینگ بهعنوان یک بازی نقشآفرینی تا حد زیادی به تنوع فوقالعاده زیاد اسلحهها و مهارتهای ویژهای (Skills) برمیگردد که برای آنها تعیین شده است. با توجه به چالشبرانگیز بودن بازی این تنوع هم صرفاً جنبهی تزئینی ندارد و برای پیشروی در بازی مجبورید که با سیستم اسلحهها و کلاسبندیهای بازی درگیر شوید و تاکتیکی را که بیشتر از بقیه برای شخص شما جواب میدهد پیدا کنید. ترکیب کمالگرایی فرام سافتور در ساختن دنیایی گسترده و متنوع و چالش نهفته در گیمپلی بازیهای سولزلایک باعث شده الدن رینگ یکی از غوطهورکنندهترین یا ایمرسیوترین بازیهای چند سال اخیر برای دوستداران بازیهای نقشآفرینی باشد.» – فربد آذسن
«وقتی صحبت از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ میشود، بدون شک به ساختههای استودیوی فرامسافتور نیز اشاره خواهد شد. با این که امسال نیز مانند سال قبل شاهد بازیهای خوبی نظیر Tales of Arise در این ژانر بودیم اما الدن رینگ با دنیای غنی، مکانیزمهای متنوع و ارزش تکرار بالایی که ارائه میدهد، نه تنها بهترین بازی نقشآفرینی سال بلکه یکی از بهترینها در تاریخ است.» – وحید گلباد
«وقتی حرف از نقش افرینی در میان باشد، قطعا ساختههای میازاکی جایگاه خاصی پیدا میکنند. الدن رینگ این سبک را به سطحی جدید برده است. آزادی عمل در ابن بازی به شکل عجیبی زیاد است و هر کاری میتوانید انجام دهید. از تغییر ظاهر گرفته تا تغییر توانایی رفتن به مکانهای عجیب و موارد دیگر که باعث شده این بازی بهترین نقش افرینی امسال و حتی تاریخ تبدیل شود.» – سهند خانمحمدی
«RPG (نقشآفرینی) تاریخ نباشد اما قطعا به بهترین شکل عناصر جهانباز را با طراحی بازیهای نقشآفرینی ترکیب میکند. در اینجا شما به صورت سنتی دنبال «ماموریت» فرعی نمیروید، بلکه همه چیز در اختیار شما قرار دارد و میزان «اکتشاف» به شما بستگی دارد. از سوی دیگر انتخاب هر کلاس به کلی سبک بازی شما را تغییر میدهد و هیچگاه احساس نمیکنید سازندگان چیزی را از پیش طراحی کرده و به شما تحمیل میکنند. و این هستهی یک بازی عالی در سبک RPG را تشکیل میدهد.» – محمدجواد مبینزاده
بهترین بازی ورزشی یا مسابقهای سال
دستهی بهترین بازی ورزشی یا مسابقهای اساسا چند سالی است که برای فورتزا ساخته شده، مخصوصا که فیفا دیگر حتی رقیب درست و درمان هم ندارد و میتوانید انتظار داشته باشید همین یک ذره پیشرفت سالانه را هم بهزودی از دست بدهد. سال گذشته به غیر از فورتزا، گرن توریسمو جدید هم داشتیم. بازیهای گرن توریسمو فقط به مذاق خورههای ماشین خوش میآید و دیدن اینکه تعداد قابل توجهی از بچهها «گرن توریسمو ۷» را انتخاب کردهاند، یک غافلگیری خوشایند بود. سطح توجه به جزییات در بازیهای گرن توریسمو بهقدری بالاست که تصور نمیکنیم بازی دیگری، در هر سبکی، به اندازهی گرن توریسمو درگیر جزییات باشد؛ با این حال، ما بیشتر در دستهی گیمر جای میگیریم تا ماشینباز و بدون شک فورتزا هورایزن ۵ برای گیمر معمولی، تجربهی بسیار بهتری را رقم خواهد زد. فورتزا هورایزن ۵ در نظر سنجیمان با اختلاف یک رأی بالاتر از گرن توریسمو ۷ قرار گرفت و به عنوان بهترین بازی مسابقهای ورزشی ما انتخاب شد.
- F1 2021
- Forza Horizon 5
- FIFA 22
- Gran Turismo 7
- Mario Golf: Super Rush
«فورتزا بدون شک یکی از بهترین مجموعه های ماشین سواری تاریخ است. فورتزا هورایزن ۵ با داشتن المانهای جهان باز به همراه قابلیت شخصیسازی بسیار و تعداد ماشینهای زیاد به از بهترین بازیهای ورزشی امسال تبدیل شده. البته اینکه رقابت خاصی در این بخش نبود هم در برتر بودن این بازی بیتأثیر نیست. با این حال همچنان فورتزا هورایزن ۵ کاملترین بازی در تاریخ این مجموعه محسوب میشود و یکی از بهترین بازی های ورزشی تاریخ است.» – سهند خانمحمدی
«فورزا هورایزن ۵ فرمول بازی قبلی را گرفته و با عوض کردن مکان بازی (مکزیک)، غنیتر کردن مراحل داستانی و تنوع محتوای بیشتر، یک ریسینگ تمام عیار را ارایه میکند. می تونید ساعت ها در سرزمین مکزیک با اتومبیلهای مختلف رانندگی کنید، در مسابقات بیشماری شرکت کنید و از جوایز آنها بهره ببرید یا حتی در رویدادهای آنلاین شرکت کنید.» – فهیمه نیکخواه
«فورتزا هورایزن ۵ نهتنها برترین بازی مسابقهای امسال، بلکه مجموعا چند سال اخیر محسوب میشود، چراکه توانسته تمامی نقاط قوت سری فورتزا را بگیرد و دمیدن روحی تازه به آن، شاهکاری خلق کند که به این زودیها از یاد طرفداران ایکسباکس نمیرود.» – محمدجواد مبینزاده
بهترین بازی مبارزهای سال
از نتایج جالب رأیگیری امسال ما، کشف این موضوع بود که بسیاری از بچهها طرفدار سری بازیهای مبارزهای کلاسیک «کینگ آو فایترز» هستند. سری کینگ آو فایترز که تا ده شمارهی نخست اساسا فقط در آرکیدهای ژاپن عرضه شده بودند، سال گذشته یک شمارهی جدید بسیار خوب داشت، که صد البته آن را هم کسی جز همان طرفداران آرکیدهای قدیمی بازی نکردند. در نتیجه احتمالا دلیل اصلی انتخاب کینگ آو فایترز این بوده که آن را اول لیست آورده بودیم.
شمارهی جدید گیلتی گیر با بیشترین تعداد رأی به درستی از سمت تحریریه به عنوان بهترین بازی مبارزهای سال گذشته انتخاب شد. قانون بسیار سادهای وجود دارد: اگر در لیست بهترین بازیهای مبارزهای سالتان گیلتی گیر قرار دارد، حتی اگر استریت فایتر و تکن جدید هم آمده، گیلتی گیر باید به عنوان بهترین بازی مبارزهای انتخاب شود.
یکی از بچهها در حرکتی غافلگیرانه به ویرچوا فایتر رای داده بود. تماسی با او گرفتیم تا دلیل را جویا شویم و در پاسخ شنیدیم: «تریلر بازیها را دیدم، بقیه کارتونی بودند و این یکی نبود، در نتیجه به آن رأی دادم.» همان لحظه به این یقین رسیدیم که از سال آینده باید این دسته را از بیخ حذف کنیم.
- The King of Fighters XV
- Guilty Gear Strive
- Virtua Fighter 5: Ultimate Showdown
- Nickelodeon All Star Brawl
«این بازی را انتخاب کردم نه صرفاً به این خاطر که از قدیم سری بازیهای گیلتی گیر را دوست داشتم بلکه شاید بتوان گفت Guilty Gear Strive واقعاً در میان بازیهای مبارزهای امسال بیرقیب بوده و حتی میتوان آن را یکی از بهترین بازیهای سالهای اخیر خطاب کنیم. وقتی به تجربهی بازی Guilty Gear Strive پرداختم، هرآنچه را از یک بازی مبارزهای عالی انتظار داشتم، در آن دیدم و بلافاصله متوجه شدم که این بازی قرار است من و هر فردی که عاشق بازیهای مبارزهای است را ساعات زیادی در لذت و هیجان مبارزات خود غرق کند. گیمپلی پرشور و هیجانانگیز، شخصیتهای متنوع، جلوههای بصری و کارگردانی هنری فوقالعاده در کنار موسیقیهایی که شما را بیشتر مشتاق به مبارزه میکنند، Guilty Gear Strive را به یک بازی مبارزهای استثنایی تبدیل کرده است.» – محمد زمانی
بهترین بازی چند نفرهی سال
تحریریهی بازی ما چندان اهل بازیهای آنلاین و چند نفره نیستند و در بهترین حالت نهایتا با رفقا یکی دو دست فیفا بزنند. با این حال، این موضوع را هم انکار نمیکنند که چه دلمان بخواهد و چه نخواهد، صنعت بازی به سمت آنلاین شدن و بازیهای سرویسمحور حرکت میکند. اگر بازیهای سرویسمحور سالهای قبل را کنار بگذاریم (منظورمان بازیهای بسیار خوبی مثل ایپکس لجندز و جیتیای آنلاین است) و انتخابها را به بازیهای سال گذشته محدود کنیم، اساسا یک انتخاب درست مقابلمان خواهیم داشت: هیلو اینفینیت.
هر قدر هم که مبارزات چند نفرهی مانستر هانتر رایز و مسابقات فورتزا عالی باشند، در مقابل حس و حالی که بخش آنلاین هیلو اینفینیت به مخاطب خود میدهد، حرفی برای گفتن ندارد. هیلو اینفینیت به عنوان یک اکشن اول شخص چند نفره، دقیقا یادآور بازیهای قدیمی این سبک است؛ اما آنقدر دقیق و خوب طراحی شده که سیستمها و مکانیکهای به نسبت سادهترش، حسابی سرگرمکننده و اعتیادآور هستند. هیلو اینفینیت با فاصله بیشترین تعداد آرا را کسب کرده و پس از آن چند رأی به مانستر هانتر و یک رأی هم به سمت فورتزا رفته بود.
- Forza Horizon 5
- Halo Infinite
- Monster Hunter Rise
- It Takes Two
«هیلو اینفینیت با ترکیب نقشههای شگفتانگیز، مدهای ساده اما بهشدت جذاب، اسلحهها و تجهیزات فوقالعاده و گرافیک چشمگیر، یک ارزش برای بازیکنان خلق کرده است، تا اینگونه بتواند با بهترین شوترهای چندنفرهی چند سال اخیر به خوبی رقابت کند و حتی در پارهای از موارد، آنها را شکست دهد.» – محمدجواد مبینزاده
«هیلو اینفینیت فرنچایز را با عرضه کمپینی ژرف و جهان باز به پیش می راند و شامل حالت های مولتی پلیری است که یادآور گیم پلی دوست داشتنی و سیستم هم تیم یابی بازی های پیشین فرنچایز است.» – نگار درستکارفر
بهترین بازی استراتژی سال
بازیهای استراتژی با قدرت در حال بازگشت هستند. سال گذشته شاهد عرضهی شمارهی جدید عصر امپراطوری و همچنین دنبالهی بازی استراتژی عالی دنیای ژوراسیک بودیم و در سال جدید هم جوخهی قهرمانان بزرگتر از قبل بازمیگردد. با این حال، به راحتی میتوانیم بگوییم که سری بازیهای توتال وار یک تنه مسئول پیشرفت و حفظ سبک استراتژی و گسترش آن از همه نظر هستند. دیدن این موضوع که بچهها هم با فاصلهی بسیار «توتال وار: وارهمر ۳» را به عنوان بهترین بازی استراتژی سال انتخاب کردند، به هیچ وجه غیرقابل انتظار نبود. توتال وار وارهمر ۳ یکی از بزرگترین، کاملترین، عمیقترین و در عین حال زیباترین بازیهای استراتژی تاریخ است. پس از توتال وار وارهمر ۳، در رتبهی بعدی عصر امپراطوری ۴ قرار داشت که چندتایی رأی از بچهها دریافت کرده بود.
- Age of Empires IV
- Total War: Warhammer III
- Humankind
- Jurassic World Evolution 2
«سبک استراتژی در حال حاضر در اوج قدرتش قرار ندارد و یک سال اخیر جز عصر امپراتوریها ۴ و توتال وار وارهمر ۳ عنوان بزرگی در این سبک منتشر نشد. توتال وار وارهمر ۳ با اینکه اشکالات خاص خودش را دارد، ولی بهلطف جذبهی ذاتی جهان فانتزی وارهمر، گرافیک هنری فوقالعاده و همچنین فرمول جوابپسدادهی سری توتال وار در رقابتی بسیار نزدیک گوی سبقت را از عصر امپراتوریها ۴ میرباید.» – فربد آذسن
«استودیوی کریتیو اسمبلی (Creative Assembly) با نسخهی سوم سری توتال وار: وارهمر، راه ساخت یک سهگانه را به توسعهدهندگان دیگر یاد میدهد. این نسخه با مکانیکهای نبرد تکاملیافته، جلوههای بصری چشمنواز و بخش چندنفرهی جذاب به اثری تبدیل شده که به علاقهمندان این ژانر به شدت پیشنهاد میشود و در کنار نسخهی چهارم Age of Empires از بهتری بازیهای استراتژی سال هستند.» – وحید گلباد
«خط مقدمی جدید و موحش؛ وارهمر ۳ با آغوشی باز پذیرای تمامی نامعقولی های اعجاب آور فرنچایز می شود و ابا ارائه کمپینی غنی و متمرکز به راحتی از منادیان خود پیشی می گیرد.» – نگار درستکارفر
بهترین کارگردانی هنری سال
بازیهای امسال از نظر هنری حسابی دیدگاههای متفاوت و در عین حال بسیار خوبی داشتند؛ طوری که انتخاب یک بازی به عنوان بهترین دیدگاه هنری سال، به هیچ وجه کار سادهای نبود. از طرفی بازی عالی محافظان کهکشان را داشتیم که سیارات بیگانگان را به رنگارنگترین و جذابترین حالت ممکن به تصویر کشیده بود و حتی از منبع الهام خود یعنی فیلمهای مارول هم بسیار بهتر بود. رچت و کلنک جدید هم چه از نظر طراحی شخصیتها و انیمیشن و چه از نظر طراحی محیط، بهترین بازی مجموعه بود و ثباتی بسیار عالی در حفظ کیفیت تمام بخشها داشت. از سمت دیگر هم دو بازی «فرار هنری» و «سایکوناتس ۲» را داشتیم که هر دو به قدری توهم را زیبا به نمایش میگذارند که پس از اتمام هر کدام، ایدهی مصرف مواد به سرتان میزند (البته که گول این دو بازی را نخورید که واقعیت با توهم زیبای این دو بازی حسابی فرق میکند.)
اما در نهایت همهی این بازیها یک سمت قرار میگیرند و الدن رینگ، در طرف مقابل آنها. بخش به بخش الدن رینگ مصداق خود هنر است. از محیط خارقالعادهی بازی گرفته تا طراحی تک تک دشمنان و غولآخرها که با یک نگاه قصهی زندگیشان را برایتان تعریف میکنند. به ندرت میتوانیم یک بازی در حد و اندازهی الدن رینگ پیدا کنیم که یک دیدگاه هنری خاص را با بالاترین درجهی کیفیت در گوشه به گوشهی بازی پیادهسازی بکند.
در بخش بهترین دیدگاه هنری سال، الدن رینگ بیشتر رأی را از بچهها گرفته بود و پس از آن در رتبهی دوم با تعداد آرای بسیار نزدیک، رچت و کلنک قرار داشت. دو نفر از اعضای تحریریه هم به بازی فرار هنری رأی داده بودند.
- The Artful Escape
- Elden Ring
- Marvel’s Guardians of the Galaxy
- Ratchet and Clank: Rift Apart
- Psychonauts 2
«الدن رینگ شایستهی تحسینهای بسیاری است و میتوان دربارهی ابعاد مختلف آن بهصورت مفصل صحبت کرد. یکی از این ابعاد که همواره در بازیهای استودیو فرامسافتور بهصورت فوقالعادهای کار شده است، کارگردانی هنری آن است که عملاً در تمامی بازیهای این استودیو به یکی از بزرگترین مزیتها تبدیل شده است. در الدن رینگ هم چنین چیزی به وضوح دیده میشود. در همان لحظهای که به Lands Between قدم خواهید گذاشت، به شگفتیهای کارگردانی هنری بازی پی خواهید برد و این قبل از آن است که با منطقههای شگفتانگیز، غولآخرها و هر آنچه در جهان فانتزی منحصربهفرد این اثر یافت میشود، مواجه شوید. دیگر نامزدهای این فهرست از جمله – Ratchet and Clank: Rift Apart هم شایستهی بسیاری در این زمینه دارند اما برای فردی همچون من که عاشق فانتزی است، کارگردانی هنری اثری همچون بازی الدن رینگ که بخش قابلتوجهی از تأثیرگذاری حسی و معنایی بازی را شکل میدهد، جایگاه خاصتری دارد.» – محمد زمانی
«فرام سافتور همیشه به ساختن مناظر فانتزی درجهیک معروف بوده است، ولی در ساختن الدن رینگ در این زمینه سنگتمام گذاشته است. طراحی هنری الدن رینگ آنقدر زیباست و نحوهی عرضه شدن بعضی صحنهها هم آنقدر تکاندهنده است که طرفداران بازی توصیه میکنند اگر قصد دارید بازی را تجربه کنید، حتی اسکرینشات و ویدئوکلیپ هم از آن نبینید تا مبادا تجربهی دیدن این مناظر شگفتیزا برای اولین بار برایتان خراب شود، توصیهای که بهتر است آن را جدی بگیرید.» – فربد آذسن
«الدن رینگ با دنیا و مفاهیمی که در اختیار دارد فضاهای هنری زیبایی را خلق کرده که دوست دارید بازی را رها کرده و محو تماشای این زیباییهای بصری شوید. همینطور حضور جورج آر آر مارتین در تیم نویسندگی این بازی در کنار میازاکی ترکیب بینظیری از خلاقیت در دنیای بازی و طراحی موجودات را در جای جای محیط بازی احساس میکنیم.» – فهیمه نیکخواه
«شاید بازیهای فرامسافتور به خصوص بازی اخیر این استودیو یعنی الدن رینگ از منظر گرافیک فنی از بهترینهای صنعت نباشند اما وقتی صحبت از طراحی هنری بازیها به میان میآید، به شخصه فکر میکنم که کمتر اثری را بتوان پیدا کرد که توان رقابت با بازیهای این استودیو را داشته باشد. الدن رینگ حتی پا را فراتر از ساختههای قبلی استودیو گذاشته و با جهان عظیم و زیبا و دشمنان متنوعی که ارائه کرده، هر چشمی را نوازش خواهد کرد.» – وحید گلباد
بهترین موسیقی سال
از چالشهای بزرگ رأیگیری امسال، انتخاب بهترین موسیقی بین بازیهای سال گذشته بود. بیشک «نیر رپلیکنت»، مثل قسمت قبلی مجموعه، از بهترین قطعات تاریخ بازیهای ویدیویی را در خود جای داده است. فقط برخی از بازیها در تاریخ توانستهاند موسیقی متن را به همراه اشعار و خوانندگی حین گیمپلی جای دهند، آن هم به شکلی که اعصابخرد کن نشود و نیر یکی از آنهاست. از طرفی «هیلو اینفینیت» با موسیقی خود، که تمهای قدیمی و خاطرهانگیز سری را دوباره و حتی بهتر از گذشته نواخته، اشک تمام طرفداران را درآورده است. «ریترنال» با موسیقی بینقص خود دهها بار مبارزه با غولآخرها را لذتبخش کرده و «محافظان کهکشان» هم در حرکتی بسیار جالب، یک آلبوم کامل متال دههی هشتادی شگفتانگیز برای بازی به عنوان موسیقی متن ضبط کرده است.
البته که مثل دیگر دستهها، اگر الدن رینگ در لیست نامزدهایمان حضور داشته باشد، انتخاب چیزی نیست مگر آن و این موضوع حتی برای دستهی موسیقی هم بیدلیل نیست. موسیقی متن الدن رینگ، حماسی، بزرگ و بسیار تأثیرگذار است. الدن رینگ در رأیگیریمان برای بهترین موسیقی در صدر لیست قرار گرفت و پس از آن، با فاصلهی بسیار نزدیک، نیر رپلیکنت قرار داشت. یک رأی هم به سمت محافظان کهکشان روانه شده بود.
- Elden Ring
- Halo Infinite
- Marvel’s Guardians of the Galaxy
- NieR Replicant Ver1.2
- Returnal
«از موسیقیهای پسزمینهی آرام منطقهی لیمگریو و موسیقی شوم بخش Caelid گرفته تا آهنگهای حماسی و جذابی که حین مبارزات با باسها به گوش میرسند، همگی باعث شدهاند تا الدن رینگ جذابتر از قبل شود. کافی است در بازی به مبارزه با The Ancestor Spirit بروید تا به خاطر گوش دادن به موسیقی جذاب آن هم که شده نخواهید این باس را شکست دهید!» – وحید گلباد
«موسیقی الدن رینگ یکی از موارد پایهای این بازی است که آن بسیار جذاب می کند. همانطور که در نقد بازی گفتم، تنها بحث زیبا بودن آهنگها به خودی خود مطرح نیست. بلکه زمانبندی و استفادهی صحیح و بهجای آنها نیز مطرح است. الدن رینگ میداند که چه موقع موسیقی را هیجانی کرده و در چه موقع هیچ آهنگی پخش نکند تا به بهترین شکل از منظره لذت ببرید. به طور کلی سیستم موسیقی در این بازی به شدت خوب پیاده شده است و در ذهن گیمر باقی می ماند.» – سهند خانمحمدی
بهترین بازسازی یا ریمستر سال
همانطور که ابتدای کار گفتیم، سال گذشته کم و بیش سال بازسازیها بود. بستههای بزرگ و کوچک شامل بازیهای مختلف یک مجموعه و بازسازیهای مختلف در وسعت متفاوت، بخش بزرگی از بازیهای ۱۴۰۰ را تشکیل داده بودند. حتی انتخاب نامزدها هم کار سادهای نبود، چون بسیاری از بازسازیها بسیار خوب از آب درآمده بودند. «دیابلو ۲» از بیخ و بن دوباره و با کیفیتهای گرافیکی مدرن ساخته شده، اما سبک هنری بازی اصلی را تماما حفظ کرده است. نسخهی بروزرسانی شدهی «دیسکو الیسیوم» تجربهی یکی از بهترین بازیهای ماجراجویی یا نقشآفرینی چند سال گذشته را با مراحل و دیالوگهای بیشتر و تغییرات ریز و درشت، به سطحی بالاتر برده است. «فاینال فانتزی ۷» و «نیوه» هم هر دو نسخهای برای نسل جدید داشتند که ضمن اضافه کردن قابلیتها و محتوای تازه، دستی هم بر گرافیک بازی کشیدند و آن را از گذشته هم بهتر کردند.
ولی آنچه سالها منتظرش نشسته بودیم، بستهی بازسازی شدهی «مس افکت» بود. سهگانهی بسیار خوب مسافکت، با تغییراتی مهم و گرافیکی تازه برای قسمت اول، در یک بستهی بازسازی شده دوباره عرضه شد و یادمان انداخت که چرا این سری بازیها و مشخصا سهگانهی اصلی را دوست داریم. رأیگیری بهترین بازسازی سال گذشته هم کاملا روی به سمت مس افکت داشت. پس از بازسازی مس افکت، نسخهی پیاسفایو فاینال فانتزی ۷ و بازسازی الن ویک با تعداد آرای یکسان در رتبهی دوم قرار گرفتند. یک رأی هم از سمت بچهها به نسخهی کامل دیسکو الیسیوم داده شد.
- Alan Wake Remastered
- Diablo II: Resurrected
- Disco Elysium: The Final Cut
- Final Fantasy 7 Remake Intergrade
- Mass Effect: Legendary Edition
- Nioh Remastered – The Complete Collection
«سهگانهی مس افکت جایگاه خاصی در صنعت بازیهای ویدیویی دارد و کمتر سهگانهای میتوان با این جایگاه پیدا کرد و از آن طرف کمتر اثری وجود دارد که چنین تجربهای را به مخاطب ارائه کند. از آنجایی که زمانی طولانی از عرضهی قسمت اول و دوم – بهخصوص قسمت اول – سپری شده است، تجربهی بازسازی شدهی کل این سهگانه بهصورت یکپارچه در پلتفرمهای امروزی قطعاً میتواند ارزشمند باشد. از آنجایی که انتخابهای داستانی در این سری بازی اهمیت زیادی دارد و روی سرنوشت شخصیتها و داستان تأثیرگذار است، تجربهی هر سه بازی در یک بسته میتواند تجربهی بسیار معقولی باشد. از طرف دیگر تغییرات اعمال شده هم بهویژه در مس افکت ۱ کاملاً ملموس است و آن را از یک بازسازی ساده بالاتر برده است. علاوه بر بهبودهای زیاد گرافیکی، سیستم مبارزات و سلاح و بخشهای مربوط به آن هم بهتر شده و تجربهای امروزیتر را ارائه میکند. حتی زمان بارگذاریهای طولانی و سرسامآور بازی اول هم کاهش پیدا کرده است تا همهی این موارد دست به دست هم دهند تا بهترین ریمستر امسال خلق شود.» – محمد زمانی
«سه نسخهی اول مس افکت یکی از بهترین سهگانههای صنعت بازی است. از آن جایی که نسخهی آندرومدا نتوانست طرفداران این مجموعه که یکی از آنها خودم هستم را راضی کند، ریمستر باکیفیت سهگانهی خاطرهانگیر آن با کیفیتی که ارائه کرد، نه تنها نسبت به دیگر بازسازیهای سال بهتر عمل کرد بلکه نامهای عاشقانه به طرفداران سری بود.» – وحید گلباد
«مس افکت – با فاکتورگیری اندرومدا – بدون هیچ تردیدی جزء برترین بازیهای تاریخ محسوب میشود که پس از گذشت اینهمه سال، هنوز عنوانی نقشآفرینی در حد و اندازههای آن ندیدهایم. لجندری ادیشن که از نظر گرافیکی و همچنین گیمپلی بهبودهای قابلتوجهی داشته (مخصوصا برای قسمت اول)، بهترین زمان ممکن روانهی بازار شد تا هم مخاطبان جدید را با این سهگانهی شاهکار آشنا کند و هم طرفداران را برای عرضه قسمت جدید مس افکت هیجانزده نماید.» – محمدجواد مبینزاده
بهترین بازی موبایل سال
اکثر بازیهای موبایلی که امروزه ساخته میشوند، ساختاری آنلاین و سرویسمحور دارند؛ یعنی تا سالها از آنها پشتیبانی میشود و همیشه در حال دریافت بروزرسانی و محتوای جدید و تغییرات مختلف هستند. به همین دلیل هم بهترین و معروفترین بازیهای موبایل حال حاضر، به سال گذشته محدود نمیشوند و اگر بخواهیم بازیهای مهم و بزرگ موبایل سال گذشته را انتخاب کنیم، چند گزینه بیشتر در مقابلمان نخواهیم داشت.
از بین آنها، نسخهی موبایل « لیگ آو لجندز» که به اسم «وایلد ریفت» عرضه شده، چند سر و گردن بالاتر از بقیه قرار میگیرد. نسخهی موبایل لیگ آو لجندز حتی از نظر قابلیتها و کیفیت گرافیکی، از نسخهی اصلی روی کامپیوتر هم بهتر است. لیگ آو لجندز: وایلد ریفت با دریافت بیشترین تعداد آرا، به عنوان بهترین بازی موبایل از سمت تحریریهی بازی ما انتخاب شد. دو رأی هم برای بازیهای «فانتازیان» و «دنیای دیوها» داشتیم که یکی نقشآفرینی کلاسیک تازهای از سمت خالق فاینال فانتزی، و دیگری یک اکشن ژاپنی محض از سازندگان بایونتا و اوکامی است.
- Fantasian
- League of Legends: Wild Rift
- PUBG New State
- World of Demons
«بهعنوان کسی که لیگ را روی کامپیوتر بازی میکند، دورادور اخبار وایلد ریفت به گوشم میرسد. در بازار وانفسای بازیهای موبایل، که گاهی به نظر میرسد چیزی به نام کنترل کیفیت وجود ندارد، رایوت گیمز تمام تلاشش را میکند تا وایلد ریفت را به جایگزینی شایسته، ولی نه برابر با نسخهی اصلی بازی تبدیل کند. دنیای لیگ آو لجندز جذابیت زیادی دارد، ولی بهخاطر گیمپلی پیچیده و طاقتفرسای سبک موبا تجربهی آن برای بسیاری از گیمرها مقدور نیست. وایلد ریفت بهلطف گیمپلی سادهسازیشده و در عین حال وفاداری به دنیای لیگ گزینهی خوبی برای کسانی است که میخواهند این دنیا را تجربه کنند، ولی در عین حال نمیخواهند یا نمیتوانند با گیمپلی اصلی بازی – که برای تازهکاران بسی پیچیده و شاید حتی غیرقابلدسترس است – دستوپنجه نرم کنند.» – فربد آذسن
«نسخهی موبایلی بازی محبوب لیگ آو لجندز اثر رایوت گیمز نه تنها بهترین بازی موبایلی سال بلکه بهتر است یکی از بهترین بازیهای تاریخ موبایل محسوب شود. از کنترل روان و خوش دست بازی گرفته تا جلوههای بصری جذاب و بهینه بودن کلی بازی، همگی باعث میشوند تا تجربهی آن به هر بازیکنی پیشنهاد شود.» – وحید گلباد
«لیگ آو لجندز یکی از بهترین بازی های رایگان کامپیوتر است. حال وایلد ریفت تجربه این بازی را روی گوشی های موبایل آورده است. قطعاً تجربه این بازی مانند نسخه کامپیوتر نیست. با این حال نزدیکترین مورد به لیگ آو لجندز روی موبایل همین بازی است. دلیلی که این بازی را انتخاب کردم این بود که با وجود اینکه من از گیمینگ با موبایل خوشم نمیآید، این بازی توانست مرا ساعتها درگیر کند.» – سهند خانمحمدی
بهترین داستان یا روایت سال
با نگاهی به لیست نامزدهای بهترین داستان، میتوانید به میزان تنوع سلیقهها بین اعضای تحریریه پی ببرید. لیست نامزدها به این دلیل این قدر بلند شده است، چون هر کدام از بچهها حداقل یک بازی متفاوت از دیگری معرفی کرده و به آن رأی داده است؛ طوری که هر کدام از بازیهای نامزد شده در فهرست زیر حداقل یک رأی از بچهها دریافت کردهاند.
نکتهی جالب این جاست که این بازیها همگی از نظر روایت و داستانگویی، تجربهای عالی به مخاطب ارایه میدهند و اگر اهل بازیهای داستانمحور باشید، همهی آنها را بلااستثنا به شما پیشنهاد میکنیم. سبک داستانگویی هم در هر کدام کاملا متفاوت است. از «کلوب ادبیات دوکی دوکی» که یک رمان تعاملی است گرفته، تا یک بازی سینمایی مثل «محافظان کهکشان» و نهایتا هم «الدن رینگ» که سبک قصهگویی محیطی اساس کارش است.
رقابت در این دسته بسیار سخت شده بود و نهایتا بازی «دوازده دقیقه» تنها با یک رأی بیشتر، توانست بالاتر از بقیه قرار بگیرد و به عنوان بهترین داستان سال از سمت ما انتخاب شود. دوازده دقیقه قصهی شخصیتی را تعریف میکند که در خانهی خود گیر افتاده و فقط ده دقیقه زمان دارد تا از یک چرخهی زمانی خارج شود، وگرنه همه چیز به ابتدا بازمیگردد. بازی چند پیچش داستانی بزرگ دارد و بهخوبی مخاطب را دقیقا مثل شخصیت اصلی، درگیر چرخه و پیدا کردن راه فرار از آن میکند. دوازده دقیقه به عنوان یک بازی مستقل، به بهترین شکل مخاطب را با خود همراه میکند و معماهای مختلفی را مقابل او میگذارد. جواب برخی از معماها و مکاشفهها هم واقعا غافلگیرکننده است.
- Doki Doki Literature Club Plus
- Elden Ring
- The Forgotten City
- Life is Strange: True Colors
- Lost Judgment
- Marvel’s Guardians of the Galaxy
- NieR Replicant
- Returnal
- Psychonauts 2
- Twelve Minutes
بهترین بازی سال
حضور الدن رینگ وزنهی تعادل بین بازیهای سال گذشته را کاملا برهم زد؛ طوری که پیش از عرضهی این بازی، میتوانیم بگوییم تمام بازیهای نامزد شده استحقاق دریافت جایزهی بهترین بازی سال را داشتند. الدن رینگ که تنها در یک ماه گذشته هم وارد رقابت شد، در هر بخشی که به عنوان نامزد ورود کرد، برنده بیرون آمد. شکی در این نیست که الدن رینگ نه تنها بهترین بازی سال گذشته و بلکه یکی از بهترین بازیهای تاریخ است.
اعجاب ناشی از اکتشاف، میخواهد محیط و نقشهای کاملا جدید باشد، یا آیتم یا کاراکتر یا حتی اینکه چگونه به درستی از یک سلاح مقابل غولآخری استفاده کنیم، مهمترین بخش الدن رینگ است. اینکه الدن رینگ حاضر نیست ذرهای دست گیمر را بگیرد و بخواهد تمام و کمال همه چیز را به او بسپارد، نیازمند دقیقترین طراحی است و فرام سافتور از پس این کار برآمده است. الدن رینگ محصول تمام آموختههای فرام سافتور در توسعهی سری سولز و حتی بازیهای پیش از آن است که از این استودیو درآمده؛ بازیهایی که هر کدام به تنهایی یک شاهکار محسوب میشوند.
- Elden Ring
- Horizon Forbidden West
- It Takes Two
- NieR Replicant Ver1.2
- Ratchet and Clank: Rift Apart
- Resident Evil Village
- Returnal
- Psychonauts 2
«بعضی بازیها هستند که هدف وجودیشان ساده کردن کار کسانی است که باید آخر هر سال بهترینهای آن سال را انتخاب کنند. رسانههایی که از تقویم میلادی استفاده کردند، از امتیاز داشتن چنین بازیای بیبهره بودند، چون در سال ۲۰۲۱ تقریباً هیچ رسانه یا نهاد کلهگندهای سر انتخاب بهترین بازی سال با هم توافق نداشتند. ولی برای مایی که میتوانیم بهمن و اسفند را هم در فهرست بهترینهای سال حساب کنیم انتخاب بهترین بازی سال کار راحتی است؛ انتظارات از الدن رینگ بالا بود، ولی این بازی حتی از این انتظارات هم فراتر نرفت و با گسترش دادن فرمول سبک سولزلایک، فرمولی که سالها بود که فرام سافتور در حال به کمال رساندنش بود، در همان هفتهی اول انتشار جایگاه خود را بهعنوان یکی از آثار کلاسیک دنیای گیم تثبیت کرد. الدن رینگ یکی از بهترینهای تمام دوران است؛ بهترین بازی سال که دیگر جای خود دارد.» – فربد آذسن
«برای من و افرادی که از عاشقان بازیهای فرامسافتور هستند، الدن رینگ مانند خوراکی خوشمزهای است که دوست نداریم تمام شود. الدن رینگ با جهانی عظیم و داستانی جذاب، دشمنان متنوع و دشوار و مکانیکهای مختلف در بخش مبارزات باعث شد تا بسیاری از کسانی که به خاطر سختی بیش از حد بازیهای این استودیو آنها را تجربه نمیکردند، بتوانند از آن لذت ببرند. الدن رینگ اوج هنر فرامسافتور را نشان میدهد و در عظمت آن همین کافی است که بازی بیش از ۲۰۰ باس را در خود جای داده است و از نظر محتوا شاید به اندازهی تمام بازیهای قبلی این استودیو شما را سرگرم کند.» – وحید گلباد
«یک کابوس زیبا؛ همیشه پنج جیم الدن رینگ را در ذهن داشته باش: جا خالی، جا خالی، جاخالی، جا خالی و جان بده. این بازی تلفیقی استادانه از دارک سولز و افسانه زلدا: نفس وحش است، از بهترین های ژانر خود.» – نگار درستکارفر
«سال ۱۴۰۰ برای گیمینگ سال چندان خوبی نبود. اینکه الدن رینگ با وجود اینکه تنها یک ماه از عرضهی آن گذشته، توانسته لقب بهترین بازی را دریافت کند از دو جهت عجیب است. یکی اینکه پس بازیهای قبل آن کیفیت زیادی نداشتند. دوم اینکه الدن رینگ آنقدر بازی خوبی است که حتی اگر بازیهای بسیار خوب دیگری هم وجود داشتند، قطعاً نمیتوانستند با این بازی رقابت کنند. داستان گیرا به همراه گیمپلی فوقالعاده در کنار موسیقی و المان های دیگر باعث میشود الدن رینگ بهترین بازی ساخته شده در سال ۱۴۰۰ و حتی در ۱۰ سال اخیر باشد.» – سهند خانمحمدی
«محیطهای متنوع، سلاحهای بیشمار، باسفایتهای چالشبرانگیز، مکانیک های جدیددر گیمپلی در کنار فرصتهای جبران شکستها و ترغیب شدن به ادامهی بازی قطعا «الدن رینگ» را در عین دشواری به تجربهای تکرارنشدنی در دنیای بازیهای ویدئویی تبدیل میکند. همینطور استودیوی «فرام سافتور» با تجربههایی که در سری سولز و بلادبورن داشته با بازی الدن رینگ بهترین گیمپلی خود را ارائه کرده است.» – فهیمه نیکخواه
جوایز ویژهی سال
بهترین گرافیک سال
هنوز آن طور که باید وارد نسل جدید بازیهای ویدیویی نشدهایم، اما به همین زودی شاهد جهشهای بزرگ گرافیکی هستیم؛ جهشهایی که در نسلهای قبلی کنسولی چندین برابر بیشتر طول میکشید. گرافیک بازیها به قدری بالا رفته است که جمعیت بزرگی از گیمرها به لطف هورایزن فوربیدن وست تازه یکی دو ماه است به یک کشف بسیار بزرگ رسیدهاند: اینکه انسان روی صورت و بدن خود پرز دارد.
- Call of Duty: Vanguard
- Forza Horizon 5
- Horizon Forbidden West
- Guilty Gear Strive
- Ratchet and Clank: Rift Apart
- Resident Evil Village
آسانترین بازی سال
روند آسانتر شدن بازیها سال به سال ادامه دارند؛ طوری که اگر ثانیه به ثانیه، چند ده آیکون و نشانه و هدف را به صورت گیمر نزنیم، گم میشود و نمیداند به چه سمتی حرکت کند؛ مخصوصا بازیهایی که در ادامه به عنوان سادهترین بازیهای سال انتخاب کردهایم. این بازیها بهقدری ساده هستند، که از سازندگانشان میخواهیم از همان ابتدا چند درجهی سختی دشوارتر هم به بازی اضافه کنند تا مجبور نباشیم برای تجربهی صحیح بازی، شصت هفتاد ساعت جلو بریم تا نیو گیم پلاس برایمان باز شود.
در رأیگیریمان هم الدن رینگ را به عنوان سادهترین بازی سال گذشته انتخاب کردیم: یک بازی که آنقدر قابلیت و امکانات مختلف به گیمر میدهد، از دو هزار جادوی مختلف گرفته تا امکان احضار یک شخصیت هوش مصنوعی برای کمک در همه جا، که تجربهی بازی زیادی ساده میشود و به آن لطمه میخورد.
- The Binding of Isaac: Repentance
- Elden Ring
- Returnal
- Super Meat Boy Forever
- Sifu
بهترین شخصیت سال
قابل انکار نیست که طراحی شخصیتها در بازیهای ویدیویی، مشخصا طراحی شخصیتهای زن، در طول چند دههی گذشته با حجم زیادی از جنسیتزدگی صورت میگرفت. رزیدنت اویل ویلج سال گذشته آمد تا به صنعت بازی چگونگی طراحی شخصیت جذاب، همگام با جریانهای روز دنیا را آموزش دهد؛ طوری که صدای کسی درنیاید و دو سمت ماجرا جذب شخصیت شوند. تیم طراحی کپکام درک بسیار صحیح و درستی از صنم روز داشت و نتیجهی آن محبوبیت بسیار بالای لیدی دیمیترسک بود! شوخی به کنار، لیدی دیمیترسک در اینترنت تبدیل به یک میم شد و این موضوع، ریشهی محبوبیت او بود. الوی، آنتون کاستیو و رازپوتین به ترتیب بیشترین رأیها پس از لیدی دیمیترسک را در رأیگیری ما دریافت کرده بودند.
- Alex Chen
- Aloy
- Anton Castillo
- Lady Dimitrescu
- Razputin
- Rocket
ناامیدکنندهترین بازی سال
به ازای هر بازی خوب و درست و درمانی که سال گذشته عرضه شد، یک بازی بسیار بد هم گیرمان آمد. خالق سونیک با «بالان واندرلند» بازگشت تا یکی از فاجعهبارترین و بدترین بازیهای تاریخ را بسازد و بعد از عرضهی بازی هم با صنعت بازی خداحافظی کرد. کونامی سری بازیهای فوتبال پرو را که تازه جان گرفته بودند، به کثافتی به نام eFootball تبدیل کرد و ضربهای به خود زد که جبرانش احتمالا تا ابد هم ممکن نیست. اسکوئر انیکس نام خوش پلاتینیوم گیمز را با یک بازی آنلاین به نام «سقوط بابل» لکهدار کرد. با این حال، بدتر از تمام اینها، حتی بدتر از بازی بلند و بالای برجام، سهگانهی جیتیای بود. سه بازی «جیتیای ۳»، «جیتیای وایس سیتی» و «جیتیای سن آندریاس» که از محبوبترین و مهمترین بازیهای تاریخ هستند، در یکی از فاجعهبارترین بازسازیهای تاریخ، به زشتترین ساختههای صنعت بازی تبدیل شدند.
- Babylon’s Fall
- Balan Wonderland
- Battlefield 2042
- eFootball
- Grand Theft Auto Trilogy – Definitive Edition
- برجام
واکسننزدهترین شخصیت سال
بیش از دو سال از شروع بحران جهانی حال حاضر میگذرد و این بحران نهتنها تمام نشده، بلکه هر چند ماه یک بار به شکلی جهشیافته و تازه دوباره اوج میگیرد؛ طاعونی که ریشه کن کردن آن، نیازمند همکاری صد درصدی جامعه است، وگرنه تا ابد ادامه خواهد داشت. سال گذشته در بازیها، تعدادی سبک شخصیتی پیدا کردیم که به وضوح هرگز حاضر نخواهند بود واکسن به خود تزریق کنند. طی رأیگیری، به این نتیجه رسیدیم که بهترین شخصیت برای به تصویر کشیدن این سبک از افراد «دوک» رزیدنت اویل ویلج است. در ذهن داشته باشید که اگر واکسن نزنید، این شکلی میشوید.
- Rocket از بازی Guardians of the Galaxy
- Duke از بازی Resident Evil Village
- شخصیتهای اصلی سهگانهی جیتیای
- Rykard از بازی Elden Ring
بدترین اسم سال
به اسمهای عجیب و غریب بازیهای ژاپنی عادت کردهایم، ولی سال گذشته حتی یکی دو اسم غربی بسیار بد هم دیدیم. سازندگان سری بوردرلندز برای اینکه یک مرحله از بوردرلندز ۲ را به شکلی جداگانه به ملت قالب کنند و در عین حال همهی قصه را در اسم بازی به مخاطب بگویند، عنوانی برای بازیشان انتخاب کردهاند که خواندنش چند دقیقه طول میکشد. سپس بازی «ریترنال» را داشتیم که اسمش نه در دهن میچرخد و نه معلوم است از ادغام چه دو لغتی گرفته شده.
از آن بدتر، نام نسخهی کامل دث استرندینگ بود که حتی صدای خود هیدئو کوجیما را هم در آورد. سونی بازی را طوری «دث استرندینگ: دیدگاه کارگردان» نامگذاری کرده، انگار نسخهی اصلی بازی دیدگاه یکی دیگر بوده است. حتی از آن بدتر، نام بازسازی نیر رپلیکنت است. نسخهی جدید بازی «ورژن ۱/۲۲۴۷۴۴۸۷۱۳۹» نامگذاری شده که طبق گفتهی کارگردان بازی، جذر ۱/۵ است؛ آن هم به این معنی که بازیمان نه ۲ است، و نه ۱/۵؛ پرت و پلایی که فقط از ذهن بیمارگونهی یک ژاپنی تراوش میکند.
- Death Stranding: Director’s Cut
- Nier Replicant ver.1.22474487139
- Returnal
- Tiny Tina’s Assault on Dragon Keep: A Wonderlands One-Shot Adventure
بهترین فیلم سال که باید بازی میشد
هر از گاهی هنگام تماشای فیلمها، مخصوصا فیلمهای اکشن، این ایده به ذهنمان میرسد که بهتر بود این فیلم را به شکلی تعاملی و در قالب یک بازی ویدیویی تجربه میکردیم. سال گذشته تعدادی فیلم در این دسته جای گرفتند؛ فیلمهایی مثل شاهکار نیکلاس کیج «زندانیان سرزمین شبح» و «تیک تاک بوم» که یک فیلم اکشن محض پر از انفجار بود. فیلم «دون» هم بهتر بود به یک بازی علمیتخیلی محیط باز در همین سیاره تبدیل میشد.
با این حال، بیشترین ظرفیت برای تبدیل شدن فیلم به یک بازی را در «آنچارتد» دیدیم. این فیلم ماجراجویی، مراحلی اکشن در محیطهای متنوع و داستان و شخصیتهایی سرگرمکننده داشت؛ طوری که به نظرمان بهتر است بازیاش را بسازند. فیلم را سونی ساخته است و در نظرمان، استودیوی ناتی داگ که بازیهای ماجراجویی خوبی میسازد، بسیار مناسب ساخت یک بازی از روی این فیلم خواهد بود.
- Dune
- Prisoners of the Ghostland
- Tick Tock Boom
- Uncharted
بهترین خرید سال
سال گذشته، سال خریدهای بزرگ بود. مایکروسافت ۷۰ میلیارد صرف خرید شرکت اکتیویژن بلیزارد کرد و در نتیجه توانست صاحب کال آو دیوتی، که اساسا یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخ بازیهاست، شود. مایکروسافت در نتیجهی این خرید حتی صاحب کرش بندیکوت شد که زمانی برای پلیاستیشن بود. سونی هم در مقابل بیکار ننشسته بود، اما در حد و اندازهی خودش و چند میلیارد دلاری را صرف خرید استودیوهای بانجی، هاوسمارک و بلوپوینت گیمز کرد. گیمرهای مملکت ما هم چند ده میلیون تومان ناقابل را صرف خرید کنسول و بازی کردند، چون نمیدانند سال آینده چه اتفاقی در انتظارشان است.
- اکتیویژن بلیزارد
- بلوپوینت گیمز
- استودیو بانجی
- هر کی پارسال کنسولش رو خرید
بهترین تریلر سال
نمایشگاهها و مراسمها و کنفرانسهای بازی دیگر وجود ندارند، اما این موضوع مانع انتشار تریلرهای عالی نشده است. تریلرهای بسیار خوبی در سال گذشته تماشا کردیم، اما به نظرمان چند تریلر بین آنها بالاتر از بقیه قرار میگیرد. این تریلرها نه تنها از نظر محتوایی بسیار عالی ساخته و تدوین شدهاند، بلکه زمان انتشارشان هم بسیار به موقع و سر وقت بوده است. مانند تریلر الدن رینگ که پس از انتظاری چند ساله، با نمایش صد درصدی گیمپلی شگفتانگیزش حسابی سر و صدا کرد، یا تریلر رونمایی بایونتا ۳ که در همان اولین نمایش، هم طراحی جدید شخصیت اصلی و هم تفاوتهای بزرگ گیمپلی را به نمایش گذاشت. تریلر داستانی بازی Suicide Squad هم ضمن نشان دادن گرافیک بسیار بالای بازی، توانایی بالای نویسندگی و کارگردانی استودیوی راکاستدی را به رخ کشید. شاید بهتر از تمام اینها، تریلر «جنگ ستارگان: کسوف» بود؛ تریلری که تماما انیمیشن است و احتمالا هم بازیاش هرگز عرضه نمیشود، اما تریلر آنقدر عالی ساخته شده که همان برایمان کافی است.
- تریلر داستانی Suicide Squad: Kill the Justice League
- تریلر رونمایی Bayonetta 3
- تریلر گیمپلی Elden Ring
- تریلر معرفی Star Wars Eclipse
بهترین بازی پارسال
دستهی بهترین بازی سال گذشته را با این هدف قرار میدهیم که ببینیم آیا در طول یک سال قبل، در نظرمان تفاوتی ایجاد شده است یا نه. سال گذشته، با تیمی کم و بیش متفاوت، لست آو آس ۲ را به عنوان بهترین بازی از سوی تحریریهی بازی دیجیکالا مگ معرفی کردیم. امسال قضیه فرق کرده است و ظاهرا متوجه شده که اشتباه کردهایم.
در حرکتی بسیار جالب، طی رأیگیری امسال دو بازی «فاینال فانتزی ۷» و «لست آو آس ۲» تعداد آرای یکسان دریافت کردند؛ یا نظر بچهها در راستای پروپاگاندای خودمان نسبت به فاینال فانتزی ۷ بهتر شده و یا نظرشان نسبت به لست آو آس ۲ برگشته است. در این میان، امیرحسین میرزایی طبق معمول به یاکوزا رأی داده بود. از او خواستیم تا تک رأی خود را به بازی دیگری تغییر دهد تا بتوانیم انتخابی داشته باشیم و در نتیجهی این حرکت، او رأی خود را به فاینال فانتزی ۷ تغییر داد تا به نتیجهی فعلی برسیم. مثل سال گذشته، ظاهرا هنوز هیچ کدام از بچهها گوست آو سوشیما بازی نکردهاند.
- Final Fantasy 7 Remake
- Ghost of Tsushima
- The Last of Us Part II
- Yakuza: Like a Dragon
بهترین بازی سال بعد
به سطحی از دانش و تخصص رسیدهایم که از همین حالا، بهترین بازی سال جدید را هم انتخاب میکنیم. البته با اینکه منظور بیشتر این جا مورد انتظارترین بازی سال جدید است، میتوانید مطمئن باشید که انتخاب ما درست و به جا و صحیح خواهد بود. «گاد آو وار رگناروک»، «استارفیلد»، «زلدا»، «فاینال فانتزی ۱۶» و «بایونتا ۳» فقط تعدادی از بازیهای سال جدید هستند؛ طوری که حسابی نگران جیب خود در سال نو هستیم.
در رأیگیری، استارفیلد توانست به عنوان مورد انتظارترین بازی سال جدید از سمت بچههای تحریریه انتخاب شود. پس از آن، با اختلاف یک رأی، گاد آو وار رگناروک در رتبهی دوم قرار گرفت. زلدای جدید، فاینال فانتزی ۱۶ و بایونتا ۳ هم هر کدام یک رأی دریافت کردند.
- Bayonetta 3
- Final Fantasy XVI
- God of War Ragnarok
- Starfield
- Suicide Squad: Kill the Justice League
- Zelda: Breath of the Wild 2