راههای بیافتخار جنگ؛ نقد و بررسی بازی Battlefield 1
پس از موفقیت چشمگیری که بازی Modern Warfare از مجموعهی Call of Duty با خود به همراه آورد، عناوین تیراندازی نظامی کولهبار خود را بستند و از میدانهای نبرد جنگجهانی دوم به درگیریهای نظامی عصر مدرن پا گذاشتند. با سپری شدن چند سال از این اتفاق و اشباع شدن بازار از عناوین تیراندازی نظامی مدرن، اعضای استودیو DICE و شرکت EA بهجای آنکه همانند رقیب سرسخت خود یعنی اکتیویژن محل وقوع رویدادهای جدیدترین بازیشان را به خارج از جو زمین منتقل سازند، عقربههای ساعت را به عقب بازگردانده و به سراغ جنگجهانی اول رفتند. رویداد خونینی که برخلاف جنگجهانی دوم تاکنون توسط طراحان بازیهای تیراندازی اولشخص چندان مورد توجه و استقبال قرار نگرفته است. مجموعهی این فعل و انفعالات ساخته شدن یکی از بهترین آثار تیراندازی اولشخص چند سال اخیر را موجب شده؛ اثری بهنام Battlefield 1 که در متن پیشرو به بررسی آن خواهیم پرداخت.
لورنس عربستان
همانند نسخههای همیشگی مجموعهی بتلفیلد، در بتلفیلد۱ نیز تمرکز اصلی روندبازی بر تجربهی بخشهای چندنفره و آنلاین قرار دارد. با اینحال همانند نسخههای اخیر این مجموعه شاهد وجود یک سناریوی داستانی تکنفره هم در این بازی هستیم. برخلاف بخش داستانی نسخههای پیشین مجموعهی بتلفیلد که اغلب از روایتی یکپارچه و خطی بهره میبردند، سناریوی داستانی بتلفیلد۱ از ساختاری چند قسمتی برخوردار بوده و از شش بخش مجزا تشکیل شده است. بخشهایی که هر کدام از قهرمانان مختص به خود بهره میبرند و رویدادهایشان در مناطق متفاوتی از جهان که درگیر جنگ جهانی اول بودند بهوقوع میپیوندد. در این بخشها شما به دفعات کنترل یکی از سربازان بینام و نشان حاضر در میادین جنگجهانی اول را بر عهده میگیرید و همراه با جنگافزارهای قدیمی آن زمان به پیادهسازی اهداف مورد نظر یعنی آزادسازی نقاط تحت تصرف دشمن یا دفاع از یک منطقهی استراتژیک خاص میپردازید. این مکانیزم هنگامی جذابتر میشود که بدانیم در بخش داستانی بتلفیلد۱ از رویدادها و شخصیتهای واقعی دوران جنگجهانی اول استفاده شده است؛ از نبرد نفسگیر شهر کامبری فرانسه که در قسمت دوم بخش داستانی شاهد بازسازی گوشههایی از آن هستیم تا ملاقات با توماس ادوارد لورنس (ملقب به لورنس عربستان) در قسمت پایانی این اثر که میتوان آن را از جمله هیجانانگیزترین بخشهای سناریوی داستانی این بازی لقب داد. در نگاه کلی میتوان گفت که بخش داستانی بتلفیلد۱ ریزهکاریهای موجود در روند بخش چند نفره را با روایتهای درگیرکننده و تاثیرگذار مجزا و چند قسمتی پیوند داده و تجربهای جذاب را برای مخاطبان خود رقم زده است.
البته آنچه که قدرت و استحکام بخش داستانی بتلفیلد۱ را موجب شده، به روایت چند قسمتی آن مربوط نمیشود و بیش از این موضوع به نگاه دقیق طراحان این بخش باز میگردد. در واقع اینبار قرار نبوده بخش داستانی بتلفیلد۱ تنها محتوایی جانبی برای تکمیل بخش چندنفره باشد و بهانهای برای پربار جلوه دادن این بازی در نظر مخاطبان بهشمار رود. اینبار برخلاف رویه آشنای نسخههای اخیر مجموعهی بتلفیلد، با قهرمانپروریهای کاذب و شعار نجات جهان روبرو نیستیم؛ بلکه اینبار آفتهای اصلی و اساسی جنگ مورد توجه قرار گرفتهاند و به گونهای تاثیرگذار به آنها پرداخته شده است. در واقع چکیدهی مفهوم کلی بخش داستانی بتلفیلد۱ را در همان قسمت آغازین این بازی میتوان مشاهده کرد. جایی که با از پا در آمدن هر سرباز، شما کنترل سرباز دیگری را بر عهده میگیرید و با قلع و قمع دشمنان به شیوههای مختلفی نظیر درگیری مستقیم یا استفاده از نفربرهای زرهی قدرتمند، همچنان در طول مرحله به پیش میروید. این روند آنقدر ادامه مییابد تا در پایان قسمت مذکور به این نتیجه برسید که برادرکشی و تخریب جهان به بهانههای مختلف چه کار عبث و بیهودهای است.
تاکتیکیتر از همیشه
اساس بخش چندنفرهی بازی بتلفیلد۱، که میتوان آن را مهمترین بخش این بازی نیز لقب داد، بر مبنای همان ویژگیهای آشنا و قدیمی مجموعهی بتلفیلد پایهریزی شده است. نبردهای گستردهی تیمی و درگیریهای وسیع گروهی همچنان حرف اول و آخر را در این بخش از بازی میزنند و در این میان تنها فضای اصلی حاکم بر این نسخه یعنی رویدادهای جنگ جهانی اول است که تغییراتی را در بخش آنلاین بازی بتلفیلد۱ به وجود آورده است. این تغییرات بیش از هر چیز خود را در ماهیت سلاحها و جنگافزارهای سبک و سنگین این بازی و مهمتر از همه نوع کاربرد آنها نشان میدهد. دیگر هیچ خبری از مسلسلهای خودکار، پهپادهای اتوماتیک و خمپارهاندازهای دستی در حین نبرد نیست و جای آنها را سلاحهای قدیمی رایج در نخستین دهههای قرن بیستم میلادی گرفتهاند. امری که موجب شده کندی نسبی استفاده از این اسلحهها در میدان نبرد بیش از پیش خودنمایی کند و تاثیرفراوانی را در روند این بازی از خود بهجا بگذارد. این کندی را میتوان در نوع استفاده از وسایل نقلیه نیز مشاهده کرد. به عنوان مثال در حین راندن وسایلی نظیر تانکهای زرهی سنگین و ایجاد آتشبازی توسط آنها باید بارها روند مبارزه را متوقف کرده و پس از استقرار در مکانی امن به تعمیر آنها بپردازید.
البته این موضوع را به هیچوجه نمیتوان نکتهای منفی قلمداد کرد؛ چرا که شرایط استفاده از جنگافزارهای موجود در بتلفیلد۱ برای تمامی گیمرها یکسان است و سوای این امر نوع استفاده از این جنگافزارها هم به خوبی در دل نبردها پیادهسازی شده تا تراز بسیار مناسبی را در این بخش از بازی شاهد باشیم. در مجموع میتوان گفت که سلاحهای موجود در گیمپلی بتلفیلد۱ اگرچه از تنوع نسبی کمتری نسبت به نسخههای پیشین این مجموعه برخوردارند، اما به لحاظ نوع کارایی بسیار متنوع طراحی شدهاند و تمامی سلایق و شیوههای مبارزه را بهخوبی پوشش میدهند. در واقع طراحان بتلفیلد۱ بهجای گنجاندن طیف وسیعی از سلاحهای مشابه که از نظر نوع کاربرد تفاوت چشمگیری با یکدیگر ندارند، تعداد سلاحهای موجود در این بازی را، با توجه به زمان وقوع رویدادهای آن، محدودتر در نظر گرفته اما در عوض بر تنوع و میزان کارایی آنها افزودهاند.
سوای بخشها یا مدهای آشنایی نظیر Domination، Conquest، Rush و شکل گروهی از حالت Death Match که در این بازی نیز حضوری پررنگ داشته و به همان قوت سابق توان سرگرم کردن مخاطبان مجموعهی بتلفیلد را دارند، حداقل دو مد یا بخش جدید هم به بازی بتلفیلد۱ اضافه شده است. نخستین آنها شکل تغییریافتهای از مد Capture the Flag به نام کبوتر جنگ (War Pigeon) است که شاید بتوان آن را در ردیف جذابترین و مفرحترین مدهای بخش چندنفرهی این بازی قرار داد. مسلما یافتن گوشهای خلوت در میدان جنگ برای نوشتن پیغام پشتیبانی روی کاغذ و بستن آن به پای یک کبوتر و پس از آن هم حفاظت از پرندهی بینوا به منظور عدم هدف قرار گرفتن آن توسط سربازان دشمن، لحظات پرتنش، هیجانانگیز و در عینحال کنایهآمیزی را رقم میزند. از این جهت که شما بیش از حفظ جان پرنده به فکر پیش بردن اهداف خود هستید. اما برای آن دسته از گیمرهایی که بیش از تفریح در پی تجربهی نبردهای گسترده و نفسگیر گروهی هستند، مد جدید Operations میتواند انتخاب بسیار مناسبتری باشد. در این مد که میتوان آن را ترکیبی هنرمندانه از مدهای آشنایی نظیر Conquest، Rush و حتی Team Death Mach توصیف کرد، گروه مهاجم موظف به تصرف تدریجی مناطق چندگانه و استراتژیک دشمن یا همان گروه مدافع است. درگیری گستردهای که در نهایت پای نیروهای کمکی قدرتمندی نظیر اسکادرانهوایی یا قطار مرگ را هم به میدان نبرد باز میکند. شاید مد Operations را بتوان بهترین مد موجود در سناریوی چندنفرهی بتلفیلد۱ برای به نمایش درآوردن قدرت و توان کلاسهای مختلف موجود در این بازی قلمداد کرد. اصلیترین کلاسهای موجود در بتلفیلد۱ مواردی نظیر Assault، Medic، Support و Scout را شامل میشوند. هر کدام از این کلاسها از اسلحههای مجزایی بهره میبرند و امکان استفاده از تجهیزات جانبی متفاوتی را در اختیار گیمرها قرار میدهند. این تفاوت و انحصار در مد Operations فرصت بیشتری برای عرض اندام یافته است و متمایز بودن کلاسهای مختلف این بازی نسبت به یکدیگر را بیش از سایر مدها بازتاب میدهد. در مجموع اگر مواردی نظیر مدهای جدید بازی بتلفیلد۱ و کلاسهای منحصر به فرد این بازی را کنار هم قرار دهیم و نوع استفاده از جنگافزارهای قدیمی دوران جنگ جهانی اول را هم به آن اضافه کنیم به یک حقیقت بسیار ساده میرسیم. این حقیقت که روند بازی بتلفیلد۱ نسبت به عناوین پیشین این مجموعه بسیار استراتژیکتر و تاکتیکیتر شده است.
کبوتر صلح
هنگام تجربهی بتلفیلد۱ به کمک هدفون میتوان جادوی صدای این بازی را به شکل کاملا ملموستری حس کرد. میتوان زوزهی گلولهای داغ و کمانه کردن آن بر سطح آهنین یک جانپناه را به وضوح شنید و از چند ثانیه بیشتر زنده ماندن در میدان نبرد لذت برد. میدان پرخون و آتشی که صدای ضجههای دردآلود سربازان زخمی و غرش خشمگین توپخانهها از هر سوی آن به گوش میرسد و آوای هر کدام از اسلحههای موجود در آن سازی متفاوت را در گوش گیمر کوک میکند. این همهمهی پرتنش اما خوشایند هنگامی تاثیر بیشتری بر مخاطب میگذارد که با صحنههایی نظیر تکان خوردن پرچمی تکهپاره در باد یا به دام افتادن زنجیرهای یک تانک زرهی غولپیکر میان لایههای چسبناک گِل مردابی تنها تلفیق میشود. لحظات گذرایی که با کمی دقت در آنها میتوان قابلیتهای فیزیک این بازی را به بهترین شکل ممکن نظاره کرد. این قابلیتها در کنار دقت و توجه به طراحی جزییات محیط با استفاده از بافتهای باکیفیت، شفاف و پرجزییات، رنگ و جلوهای دوچندان مییابد. بخشی از این جزییات در پسزمینههای طراحی شده برای میادین نبرد و بخشی از آنها هم در ریزهکاریهای مربوط به طراحی مدل اجسام و شخصیتهای این بازی در کنار کیفیت قابل توجه انیمیشنهای حرکتی آنها نهفته است. تغییر شکل ظاهری میدان نبرد به موجب فرو ریختن ساختمانها در اثر بمباران یا تخریب سنگرها و جانپناهها در پایان هر درگیری هم نشان از ارتقا یافتن میزان تخریبپذیری محیط بتلفیلد۱ نسبت به نسخههای پیشین این مجموعه دارد. به گونهای که در بسیاری از موارد، پس از پایان یافتن نبرد یا در لحظات پایانی آن شکل کلی ساختمانها یا آن دسته از اجسام موجود در محیط که از سنگ و آجر و چوب ساخته شدهاند به کلی تغییر مییابد. موضوعی که حتی در مواردی بهره گرفتن از استراتژیهای جدید در میدان مبارزه را به گیمرها تحمیل میکند. این مناظر تاثیرگذار هنگامی که با چشماندازهای وسیع و پرجزییات نقشههای دهگانهی بخش چندنفرهی این بازی و مواردی نظیر طراحی بینقص و چشمگیر اسلحهها و سایر جنگافزارهای سبک و سنگین ترکیب میشوند به شایستگی هرچه تمامتر بر قدرت و استحکام گرافیک فنی و هنری بتلفیلد۱ مهر تایید میزنند. مهمتر از همه اینکه تمام جزییاتی که به آن اشاره شد را میتوان به شکل کاملا روان و بدون مواجه شدن با افتفریم قابلتوجهی تجربه کرد. مخلص کلام اینکه حین تجربهی بتلفیلد۱ و قدم زدن در نقشههای مختلفی که از صحراهای بی آب و علف آسیا تا بیشههای سرسبز اروپا را در بر میگیرند، بهندرت میتوان ایراد فنی مشاهده کرد یا با باگ گرافیکی آزاردهندهای روبرو شد. در مجموع میتوان گفت که طراحان بخش گرافیک و صدای این بازی یکی از بهترین تجربههای ممکن را برای هواداران عناوین تیراندازی اولشخص به ارمغان آوردهاند.
بتلفیلد۱ اثری است که در گام نخست برای جلبنظر هواداران بازیهای چندنفره ساخته شده و در وهلهی بعد نیمنگاهی هم به دوستداران بازیهای تکنفره دارد. با توجه به این رویکرد و با نظر به نمایش قدرتمندی که این بازی در بخشهای مختلف خود ارایه کرده، نمیتوان ایراد یا نقص خاصی را در آن مشاهده کرد. شاید تنها نقطه ضعفی که بتوان برای این بازی در نظر گرفت کوتاه بودن زمان سناریوی داستانی آن باشد. در بخشی از سناریوی داستانی بتلفیلد۱ شما کنترل یک کبوتر نامهبر را به دست میگیرید و باید پیغام حمله را از خط مقدم به محل استقرار نیروهای خودی برسانید. این بخش از بازی فرصتی را برای مخاطب ایجاد میکند تا بتواند با فراغبال و از فراز آسمان نگاهی دقیق به ندانمکاری و آتشافروزی بیدلیل انسانها روی زمین بیاندازد. اگرچه بتلفیلد۱ در بسیاری از بخشهای داستانی و چندنفرهی خود نبردهای نفسگیر و پرهیجان را بازتاب میدهد، اما پیام اصلی آن در همین سکانس هدایت کبوتر نامهبر نهفته است. پیام پاس داشتن صلح و دوستی و گریز از جنگ و خونریزی بیدلیل. شاید این مفهوم نمادین در هیچکدام از نسخههای پیشین مجموعهی بتلفیلد وجود نداشت و این موضوع ارزشهای بازی بتلفیلد۱ در نزد مخاطب را دوچندان میسازد.
- یک بخش داستانی خاطره انگیز و جذاب از نظر روایت و کارگردانی سینمایی
- به تصویر کشیدن جنگ جهانی اول عالی انجام شده است
- نقشههای چند نفره هم از نظر طراحی عالی هستند و هم از نظر تعادل و بالانس
- رابط کاربری میتوانست بهتر طراحی شود
نام لاتین بازی: Battlefield 1
تهیهکننده: Electronic Arts
سازنده: EA DICE
سبک: تیراندازی اولشخص
پلتفرم: Xbox One، PS4، PC
واقعا بازی بینظیری هستش و البته همه این رو میدونن . بنده مقایسه ی این بازی رو با Call of Duty: WWII در یوتیوب دیدم و واقعا نتیجه جالب بود . با اینکه بازی WWII از بتلفیلد یک ، یک سال جدیدتره و حدود ۴۰ گیگ هم حجم بیشتری داره ولی از نظر خلق جزئیات جنگی و محیطی خیلی از بتلفیلد عقب تره . برای مثال شما در بازی بتلفیلد ۱ میتونید با شلیک گلوله ، دیوار رو سوراخ کنید . میتونید با انفجار بمب روی زمین گودال درست کنید . میتونید هر ساختمونی رو که بخواین ، تخریب کنید . میتونید سایه ی خودتون رو روی زمین ببینید . میتونید تصویر خودتون رو در آب کف زمین ببینید . میتونید رد پای خودتون رو روی گل و لای زمین ببینید و خیلی جزئیات دیگه رو میتونید در این بازی ببینید که متاسفانه در COD نمیتونید و یا خیلی ضعیف هستش .
به نظر من بتلفیلد۱بهترین شوتر از سال۲۰۱۱ استمن هیچوقت از بتلفیلد خوشم نیومدهولی این بار بتلفیلد ۱ انچنان نظرم روجلب کرده که میخواهم انچارتد۴ خودم رابا بتلفیلد عوض کنم
عجت تریلر خفنی داشت.
۵ از ۵ رو خوب اومدی! آورین 🙂
نقد خوبی بود. از تجربه بخش تک نفره این بازی فوق العاده لذت بردم. جدا از تمام بحث های گرافیکی این بازی که به دفعات باعث میشه در صحنه ای بایستید و فقط نگاه کنید، بهینه سازی فنی و روان بودن این بازی به خصوص در نسخه pc واقعا جای تقدیر داره.