شخصیت «بتمن» زیر ذرهبین روانشناسی
نزدیک به یک قرن است که بتمن به یکی از عناصر اصلی صنعت کمیک و فرهنگ عامه تبدیل شده و در طول سالها نویسندگان بسیاری در تکامل این شخصیت نقش داشتند. چیزی که در همهی این سالها مورد بحث قرار گرفته مرز باریک میان شرارت و رشادت در او است و این سوال مطرح میشود که «چه چیزی بتمن را به شخصیتی بهتر از شرورهایی که با آنها وارد مبارزه میشود، تبدیل میکند؟» چیزی که بسیاری از روان شناسان را دربارهی این شخصیت کنجکاو میکند این است که آیا بیشتر بروس وین است یا بتمن؟ به دلیل تفاوتهای فاحش میان این دو بعد شخصیتی، در این مقاله از هر کدام به عنوان یک هویت فردی کم و بیش مستقل یاد میکنیم.
- فیلمهای جدید بتمن قوانین دنیای شوالیه تاریکی را تغییر دادهاند
- ۱۰ درس مهمی که دنیای سینمایی مارول میتواند از «بتمن» مت ریوز بگیرد
- چرا بتمن هرگز از سلاح گرم استفاده نمیکند؟
کوچهی جرم و تولد شوالیهی تاریکی
کوچهی جرم مکانی است که والدین بروس وین کوچک در آن کشته میشوند و بسیاری معتقدند بذر شخصیت بتمن در همین مکان مخوف کاشته شد. جالب است بدانید بسیاری از ابرشرورهایی که بتمن در دنیای گاتهام با آنها مبارزه میکند هم گذشتهای کم و بیش شبیه خودش را تجربه کردند؛ یعنی یک اتفاق وحشتناک در دوران کودکیشان به وقوع پیوست و زندگی آنها را برای همیشه دستخوش تغییر کرد، جوکر یکی از معروفترین نمونههای این شرورها است.
در بیشتر کمیکها، فیلمها، بازیهای ویدیویی و انیمیشنها بتمن به عنوان قاضی، هیئتمنصفه و جلاد شهر گاتهام به تصویر کشیده میشود. تا به حال فکر کردید اگر جنگ صلیبی او علیه جنایات فقط و فقط جنبهی انتقامجویی برای مرگ والدینش را داشته باشد، چه میشود؟ بتمن واقعی جنبهی دیگری از بروس وین نیست بلکه دقیقا همان بروسی است که اتفاقات تلخ گذشته به وجود آورده. او تنها برای پنهان کردن اقداماتش پوستهی بروس را به صورت موقت قرض میگیرد؛ شخصیتی حرفهای و دیپلماتیک که با منش خانوادگیشان کاملا تناسب دارد اما از آن جایی که هویت واقعی بتمن بر مردم گاتهام پوشیده است، بسیاری از او وحشت دارند و بروس در این هویت جدید هیچ نیازی نمیبیند تا از آنچه واقعا میخواهد باشد، دوری کند و دقیقا خود خود واقعیاش است.
بتمن به بروس فرصت میدهد تا به همان چیزی که واقعا هست، تبدیل شود و این چهرهی تاریک، متفکر و پیچیده از اتفاقات مخرب کوچهی جرم سرچشمه گرفته. بتمن بر شخصیت بروس وین سلطهی کاملی دارد زیرا به پول بروس برای تهیهی تجهیزات حرفهای نیاز دارد، از اسم و رسمش برای رسیدن به اطلاعات مجرمان استفاده میکند و در نهایت به تمام هویت بروس نیاز دارد تا بتواند در امنیت نسبی زندگی کند و به خاطر جرائم بی شمارش راهی زندان نشود. این در حالی است که بروس هیچ چیز از بتمن عایدش نمیشود و در عوض همیشه مورد سوءاستفادهی او قرار میگیرد.
حوادث تلخ کوچهی جرم شخصیت بروس وین را کاملا متحول کرد و باعث تولد بتمن شد اما چیزی که باعث میشود اقدامات بتمن شبیه ابرشرورهایی مثل جوکر نشود و در نهایت سر از بیمارستان روانی آرکهام در نیاورد، بروس است که از تبدیل شدن او به یک تروریست تمام عیار جلوگیری میکند؛ زیرا به عنوان احساس، عقل، مسئولیت، منطق، اهداف و اخلاق بتمن عمل میکند و دائما به او یادآور میشود که برای عدالت میجنگد نه خالی کردن خشم و عصبانیتش.
از کمیکهای مدرنی که به تازگی دربارهی این شخصیت منتشر شده میتوان به «بتمن فریبکار» (The Imposter DC) اشاره کرد. داستان درباره بتمن جوان است که تنها یک سال از دوران حرفهایش را پشت سر گذاشته. ماجرا وقتی پیچیده میشود که سر و کلهی یک بتمن قلابی هم پیدا میشود که خیابانهای گاتهام را به وحشت میاندازد. اقدامات او خلاف اصول اخلاقی بروس وین است و مثلا در برنامههای زندهی تلویزیونی و مقابل چشمان میلیونها بیننده مجرمان را به قتل میرساند. صحنهی ابتدایی کمیک شمارهی یک این مجموعه گویای این است که بتمن همان شخصیت واقعی بروس وین است. در این صحنه او پس از خنثی کردن یک حملهی مسلحانه که او را تا پای مرگ هم میبرد، دربارهی دلایل واقعی تبدیل شدنش به بتمن با رواندرمانگرش لزلی تامپکینز صحبت میکند. او میگوید «من به انتهای زمین رفتم تا یاد بگیرم چطور باید هیولا را کنترل کنم، نه برای تطهیر از ترس یا درد بلکه برای تبدیل شدن به آن». بروس وین جوان در این باره صحبت میکند که چگونه نمیخواست درد و رنجی که از تماشای مرگ والدینش متحمل شده را از ذهنش بیرون کند و در عوض میخواست از این رنج استفاده کند، خودش را در آن بپیچد و در نهایت به شخصی به نام بتمن تبدیل شود که معتقد است میتواند در گاتهام و سیاهیهایش تغییراتی را به وجود بیاورد. در طول این شماره متوجه میشویم او چطور بیپروا از ثروت بروس وین استفاده میکند تا برای مبارزه با جنایت، تجهیزات تهیه کند و در مجموع توضیح میدهد، روند تبدیل شدنش به این مرد جدید چگونه بوده است.
نقش خانواده در خلق بتمن
یکی از برجستهترین دلایل تبدیل شدن بروس وین به بتمن در کمیک «بتمن: شوالیهی سفید» (Batman: White Knight) اثر شان مورفی آمده است. این کمیک یکی از بهترین آثاری است که تا امروز دربارهی شوالیهی تاریکی نوشته شده است، ماجرای جوکر را دنبال میکند که پس از درمان کامل بیماریهای روانیاش به شخصیتی به نام جک ناپیر یا همان شوالیهی سفید گاتهام تبدیل شده است. هدف او مبارزه با بیعدالتیهای گاتهام است و در این مسیر بتمن را سرنگون میکند. درگیریها و روند داستان به گونهای پیش میرود که بتمن از عمق شخصیتش دور میشود و گاهی تصمیمات عجولانهای را اتخاذ میکند. در بخشی از این کمیک اهمیت به خانواده، یکی از مهمترین دلایل تبدیل شدن بروس وین به بتمن عنوان میشود. او در صحبت با نایت وینگ (دیک گریسون) و بت گرل (باربارا گوردون) به عنوان دو تن از اعضای مهم خانوادهی خفاشیاش میگوید:
«من هرگز خوب نخواهم شد و سختترین مبارزهی من این بوده که نگذارم حالم روی شما تاثیری بگذارد. یک روز یادداشتی مانند این برای شما میگذارم- چه بگویم؟ احتمالا چیزی که سعی میکند از شما محافظت کند، چیزی که میتوانید در لحظات تاریکتان از آن استفاده کنید، چیزی که اشتباهاتم را جبران کند، چیزی دربارهی این که چرا هنوز به عنوان بتمن میجنگم، این که انتقام پدر و مادرم از روی وظیفه نیست بلکه دلیلم برای ادامهی این جنگ به خاطر تو است. چون میخواهم گاتهام امنتری را برایت به جا بگذارم تا به آن افتخار کنی».
ناظر اخلاقی به نام بروس وین
با توجه به همهی موارد گفته شده سوال مهمی که مطرح میشود این است که شخصیت چند وجهی به نام بتمن چه چیزی را در دیگران القا میکند؟ اگر فرض کنیم بتمن تجسم واقعی از دو شخصیت است، چه میشود اگر افرادی که از او الهام میگیرند، بروس را به عنوان ناظری با اخلاق در زندگیشان نداشته باشند؟ برای بررسی این موضوع به سراغ بازی ویدیویی «بتمن: دشمن درون» (Batman: The Enemy Within) محصول سال ۲۰۱۷ میرویم. در این بازی به بازیکنان این فرصت داده میشود تا روی رابطهی جالبی با مردی به نام جان دو کار کنند که به ناچار به جوکر تبدیل میشود. دو در اصل مردی بیثبات و در عین حال دلسوز است که فرصتهای زیادی را در اختیار بتمن قرار میدهد اما زمانی که به جوکر تبدیل میشود، با توجه به انتخابهای شما در بازی یا در کنارتان میایستد یا به دشمن درجه یکتان تبدیل میشود.
انتخابهای شما در این بازی یا میتواند یک بتمن سر خود و بیبند و بار را ایجاد کند یا بروس وین هم در همهی اتفاقات نقش مهمی دارد و به عنوان ناظر اخلاقی حضور دارد. مثلا یکی از سختترین انتخابها در «بتمن: دشمن درون» این بود که بازیکن باید انتخاب میکرد یا از بتمن بودن دست بکشد تا آلفرد (خدمتکار و پدرخواندهی بروس) در زندگیاش بماند یا همچنان بتمن باقی بماند و در عوض اجازه دهد آلفرد از زندگیاش بیرون برود. البته پیش از تصمیمگیری برای انتخاب نهایی، شاهد یک گفتگو میان آلفرد و بروس هستیم که در آن آلفرد ادعا میکند بتمن شرورهایی مثل جان دو (جوکر)، هاروی دنت (دو چهره)، ویکی ویل (لیدی آرکهام) را ایجاد میکند تا با آنها مبارزه کند. این موضوع در داستانهای قبلی بتمن هم مطرح شده بود؛ بنابراین آیا بیشتر متحمل ضرر میشود یا فایده؟ آیا بروس وین با خلق و تجهیز بتمن به ایجاد شرورهای بیشتر کمک کرده است؟ آیا او در جنگ صلیبیاش علیه جنایات، به اندازهای پیش میرود که خسارات جانبیاش منجر به عواقب خشونتآمیزتری شود؟
بتمن تنها کسی است که میتواند به این سوالها پاسخ دهد. مسالهی اصلی ما در این جا دربارهی خوب یا بد بودن شخصیتهای بتمن و بروس وین نیست بلکه دربارهی اخلاقی بودن تصمیماتشان صحبت میکنیم. انتخابهای زندگی بتمن تنها بر محور خودش میگردد و کاری را انجام میدهد که فکر میکند برای گاتهام بهتر است اما عواقبی که ممکن است در پی داشته باشد را در نظر نمیگیرد. در همین رابطه بتمن در مواجهه با جوکر در «دشمن درون» میگوید: «من عدالت هستم. کاری که انجام میدهم مانع از تبدیل گاتهام به مردابی میشود که قبلا بود. من همه چیزم را برای محافظت از شهر دادم».
جمعبندی
با این حال بسیاری از مواقع مردم شهر از جنایتهای ریز و درشتی که بتمن میتواند جلوی آنها را بگیرد، چشمپوشی میکنند زیرا او به تازگی از یکی از ماموریتهایش سربلند بیرون آمده و موفق شده اما وقتی کارتها در دست مخالفان باشد همهی پلیدیهای شهر به حق یا ناحق به گردنش میافتد. او به هیچ عنوان یک فرد کامل نیست و در عوض نقصهای بسیاری دارد. چیزی که روانشناسی این شخصیت پیچیده را به کار بسیار جذابی تبدیل میکند، این است که دقیقا نمیتوان گفت آیا او یک نیروی خیر است یا کسی است که عدالت را دستخوش تغییر میکند و این به ما بستگی دارد که با توجه به اخلاقی بودن تصمیماتش او را در کدام دسته قرار دهیم.
در مجموع بتمن همیشه یک چهرهی جالب و پرسشبرانگیز در دنیا دی سی باقی خواهد ماند و نویسندگان با توجه به جنبههای بسیاری که او و بروس وین دارند میتوانند بارها و بارها بتمن را از نو ابداع کنند. از نظر روانشناسی سوالات بیپاسخ بسیاری دربارهی این شخصیت وجود دارد مثل این که آیا او هم مانند بقیهی شرورهای گاتهام باید سر از بیمارستان روانی آرکهام درآورد؟ آیا جنگ او با جنایات موثر است؟ آیا تاکتیکهای او اخلاقی است؟ آیا او بدون توجه به نقصهایش کارهایش را پیش میبرد؟ همهی اینها سوالهای بسیار مهم و معتبر هستند و باید در داستانهای آیندهی بتمن بررسی شوند. روانشناسی پشت شخصیتهای بتمن و بروس وین به طور مداوم در حال تکامل است و در سالهای گذشته به شاهکارهای تازهای رسیده است و بدون شک ارزش بازنگری برای یادآوری و کشف را دارد.
منبع: wess-sidestories