چالشهای بازگشت کودکان به مدرسه؛ گفتوگو با «سوده مدرس»، مشاور کودک و واقعیت درمانگر
با نزدیکی به پایان تابستان بسیاری از خانوادهها نگران بازگشت بچهها به محیط مدرسه و واکنش آنها این مسئله هستند. به ویژه والدینی که فرزندانشان برای اولین بار به مدرسه میرود یا با تغییر مقطع یا تغییر مدرسه قرار است در فضای جدیدی حضور داشته باشد. این یک درگیری قدیمی است که البته والدین در دهههای قبل روشهای نامناسبی برای حل آن داشتهاند.
اما در این سالها با تغییراتی که در سبک زندگیها رخ داد والدین هم فهمیدهاند که برای حل این مشکل باید از متخصصین کمک گرفت و نادیده گرفتن کودک یا برخورد با عتاب با او چاره کار نیست. در گفتوگو با «سوده مدرس» که تجربهی فراوانی در حل مشکلاتی از این دست را دارد، تلاش کردیم تصویری دقیقی از مسئله و راهحلهای مناسب برای آن را ارائه دهیم.
وقتی از مخاطرات بازگشت به مدرسه حرف میزنیم باید بدانیم که از کدام جنبهی آن صحبت میکنیم. در یک نگاه کلی میتوان سه جنبهی «مخاطراتی که از سمت بچهها اهمیت دارد»، «مخاطراتی که از سوی والدین احساس میشود» و یا «مخاطرات معلمان» را در این زمینه مورد توجه قرار داد. معمولا مشکل زمانی ایجاد میشود که بچهها به هر دلیلی نمیخواهند به مدرسه بروند. به ویژه بچههایی که قرار است تازه برای اولین بار به مدرسه بروند یا اینکه مدرسه شان تغییر میکند.
چالش زمانی ایجاد میشود که کودک به هر دلیلی نمیخواهد به مدرسه برود و والدین با رفتارهای اموزش ندیده و نادرست مسئله را شدیدتر و بحرانیتر میکنند. ایجاد مسئله در این زمینه هم به دلیل دو الگوی رفتاری نادرست والدین پیش میآید. یکی زمانی که آنها خیلی با فرزندانشان احساس همراهی میکنند و میگویند هر تصمیمی تو بگیری درست و قابل اجرا است. در حالتی افراطی آنها حتی میگویند «اصلا اگر نخواستی به مدرسه نرو».
دیگری زمانی است که آنها خیلی آمرانه با بچهها برخورد میکنند و به او میگویند که هیچ حق انتخابی ندارد و باید به مدرسه برود. از سوی دیگر مدرسه هم پذیرای دانشآموزانی که نامرتب سر کلاس درس حاضر میشوند، نیست و همین باعث ایجاد تنشی در ماجرای بازگشت به مدرسه کودک میشود. همین وضعیت است که موجب میشود بچهها نسبت به مدرسه احساس بدی پیدا کرده و علاقهای به حضور در مدرسه نداشته باشند.
چرا بازگشت به مدرسه برای بچهها استرسزا میشود؟
«سوده مدرس» در بخشی از گفتوگو با «دیجیکالا مگ» در توصیف علل استرس و اضطراب کودکان برای بازگشت به مدرسه میگوید: یکی از مشکلاتی که با آن مواجه میشویم حضور بچهها در یک مدرسهی جدید است. فضای جدید، دوستان و همکلاسیهای جدید و مدیر و معلمهای تازه و خلاصه همه اِلمانهای جدید و ناشناخته و تازه موجب میشود تا برخی از بچهها در این زمینه دچار استرس شوند. استرس و اضطراب هم میتواند روی تحصیل بچهها، روی رفتار آنها با همکلاسیها و معلمها و حتی والدین تاثیر منفی دارد.
به این ترتیب ممکن است کودکی که در مدرسهای دیگر شاگرد ممتازی یا با استانداردهای مثبت اجتماعی بوده در فضای جدید با افت تحصیلی یا رفتاری مواجه شود. در چنین شرایطی باید حتما موضوع به درستی بررسی و علت ایجاد این مسئله شناسایی شود. در غیر این صورت چه با آزاد گذاشتن کودک و چه با اجبار و زور تنها صورت مسئله را نادیده میگیریم و به عمیقتر شدن این بحران بیشتر کمک میکنیم.
نشانههای استرس و اضطراب در کودکان برای بازگشت به مدرسه چیست؟
این مشاور کودکان دربارهی نشانههایی که والدین با دیدن آن میتوانند به وجود مسئله پی ببرند هم اشاره میکند و میگوید: نشانههایی که از این استرسهای میتوان مشاهده کرد؛ حالت تهوعهای صبحگاهی یا دلدردهای شدیدی است که ناشی از استرس کودک به آن دچار میشود. گاهی این مسئله با دردهای شدید در مفاصل و ماهیچهها هم همراه است که هیچ دلیلی ندارد اما کودک را شدت آزار میدهد.
گاهی ممکن است کودک دردی نظیر شکستگی استخوان را تجربه کند که هیچ منشاء فیزیکی ندارد. به جز اینها به هم خوردن ساعت خواب کودک نظیر خوابآلودگیهای شدید یا شب بیداریهای طولانی هم میتواند نشانههایی باشد که به والدین اعلام میکند مشکلی در جایی که خبر ندارند ایجاد شده است.
ناخن جویدن، لب گزیدن، اصرار به بازگشت به اتاق خواب پدر و مادر و چند نشانهی دیگر میتواند نشانههایی از اضطراب و استرس حاکم بر روحیات کودک در نتیجهی بازگشت به مدرسه باشد. به هر روی، هر کودکی علائم را به اشکال مختلفی نشان میدهد. گاهی کودک این مسئله را به صورت عدم تمرکز در سر کلاس درس نشان میدهد. پس هر کدام از این اتفاقها را باید جدی گرفت و به دنبال دلیل و منشا آن بود.
بهترین استراتژیها برای مقابله با استرس و اضطراب کودکان چیست؟
از سوده مدرس دربارهی استراتژیهای مقابله با چنین وضعیتی پرسیدیم و در پاسخ گفت: برای اینکه استراتژی مناسبی در واکنش به این اتفاقات داشته باشیم، باید ابتدا دلیل و علت مسئله را کشف کنیم. باید بدانیم که چه مسئلهای در مدرسه فرزند ما را مضطرب میکند؟ محیط مدرسه است که چنین واکنشی را ایجاد میکند یا همکلاسیها، معلمها، وضعیت تحصیلی کودک یا حتی مسیر رسیدن به مسئله کودک را دچار استرس میکند.
دانستن هر کدام از این دلایل میتواند روشهای حل، مسئلهی جدیدی را پیش پای ما بگذارد. اما به صورت کلی میتوانیم پیش از اینکه بچهها دچار استرس شوند تمهیداتی برای آن بیندیشیم. به ویژه برای بچههایی که قرار است برای اولین بار به مدرسه بروند یا آنهایی که قرار است محیط جدیدی را در مدرسه جدیدی تجربه کنند لازم است پیش آمادگیهایی وجود داشته باشد. میتوانیم در غالب داستانهایی با اِلمانهای حیوانی اتفاقاتی که برای بچهها در مدرسه رخ میدهد را تشریح کنیم و آنها را برای حضور در فضای مدرسه آماده کنیم.
برای آنها توضیح دهیم که فضای کلاس چگونه است و چه ارتباطی با همکلاسیهایش قرار است داشته باشد. مزایای مدرسه را برایش تشریح کنید. مثلا اینکه به او بگویید به کمک مدرسه میتواند کتابهای قصهاش را خودش بخواند یا تابلوهای خیابان را که مدام دربارهاش سوال میکند بخواند. در مجموع دستاوردهای حضور در مدرسه را برای او تشریح کنید. علاوه بر آن باید وضعیت معلم در کلاس و نقشش را هم به صورت نمادین برای بچه ها تشریح کنید.
با این حال چندان لازم نیست که بچهها را از عواقب درس نخواندن بترسانید. به جای اینکه سعی کنیم بچهها را بترسانیم بهتر است خوب است که روی دستاوردهای بچهها در مدرسه تمرکز کنیم. چون بچهها غالبا دوست دارند بدانند که چه چیزی به دست میآورند و مفهوم از دست دادن را چندان درک نمیکنند. نکتهی دیگر اینکه به بچهها این اطمینان را بدهیم که حضور در مدرسه یک زمان مشخصی در روز را در بر میگیرد و به مدرسه رفتن به این مفهوم نیست که قرار است کل روز را آنجا بماند. اتفاقا اینکه نشان بدهید که شما علاقهمندید که بعد از مدرسه از او درباره اتفاقات مدرسه بپرسید و حرف بزنید موجب میشود که علاقهی بیشتری برای رفتن به مدرسه پیدا کند. اگر فرزندتان با سرویس به مدرسه میرود، حتما در چند روز ابتدایی خودتان او را به مدرسه ببرید یا گاهی در طول سال هم به دنبال او بروید.
چه چالشهایی در مدرسه منتظر بچههاست؟
این مشاور کودکان درباره چالشهایی که در فضای مدرسه برای کودکان وجود دارد هم میگوید: بر اساس گفتههای «ویلیام گلاسر» نظریهپرداز امریکایی هیچ چیز برای انسان مهمتر از رابطهید میان آدمها نیست.
اگر بتوانیم این رابطه را خوب، پررنگ و با کیفیت نگهداریم در صورت بروز اتفاقات ناخوشایند با استفاده از این رابطه میتوانیم آن را مدیریت کنیم. معلمهایی که رابطه خوبی با بچهها برقرار میکنند، کلاسها را به قوت اداره میکنند و بچهها نامنظم در کلاس حاضر نمیشوند بلکه برای آن علاقه دارند و همچنین از روشهای تنبیهی قدیمی استفاده نمیکنند از آن چهرههایی هستند که تلاش میکنند رابطه با دانشآموزان را خوب و با کیفیت و قابل توجه نگهدارند. ویلیام گلاسر روشهای خاصی برای کیفی کردن مدارس ارائه کرده که پایهای برای رسیدن روابط خوب و البته قاطعانه میان معلم و شاگرد است.
روابطی که هم آنها را تهییج میکند به هیچ وجه کلاس را از دست ندهند و هم اینکه پا را فراتر از وضعیت نرمال صمیمیت نگذارند. بچهها با برقراری یک رابطه کیفی با معلم میتوانند بهترین نتیجهها را در کلاس بگیرند. برخلاف آنچه خیلیها فکر میکنند کیفی کردن کلاسها سخت و انرژی بر است اما نتایج کیفیکردن نشان میدهد که این روش کارها را در مدارس راحتتر پیش میبرد و همه را به سمت یک توفیق جمعی هدایت میکند.
کاری که معلمین در این روش باید انجام دهند این است که باید بدانند بچهها هیچ کاری را بدون علت انجام نمیدهند و هر واکنشی که دارند قطعا در نتیجه یک اتفاق یا رویداد بوده. اگر دانشآموزی تمرکز ندارد، بازیگوش است یا مدام از کلاس بیرون میرود قطعا دلیلی پشت آن نهفته است که معلم باید تلاش کند آن را بفهمد و با والدین کودک در میان بگذارد. تهدید و تنبیه و تحقیر بچهها به هیچ واکنش مناسبی به این رفتارهای دانشآموزان نیست.
یکی از متدهای قدیمی که باید از آن پرهیز کنیم مقایسه کودک با دیگر آدمهای اطرافش است. اتفاقی که در این میان رخ میدهد این است بچهها روابطشان با فرد مقایسه شده تیره و تار میشود. اما گر کودکمان را خود قبلیاش مقایسه کنیم قطعا پیشرفت بچهها را میبینیم. یادآوری تواناییهای قبلی بچهها و نشان دادن پیشرفت صورت گرفته در انها بهترین چیزی است که میتواند به پیشرفت بچهها کمک کند.