اولین نگاه به گیمپلی Assassin’s Creed Valhalla؛ انتظار پیشرفت نداشته باشید
به لطف ویدیویی غیر رسمی، توانستهایم برای اولین بار گیمپلی Assassin’s Creed Valhalla جدیدترین قسمت مجموعه بازیهای فرقه اساسین را ببینیم. برخلاف آنچه که در مصاحبهها و خبرهای متعدد شنیده بودیم، گیمپلی بازی بسیار شبیه به دو قسمت قبلی این مجموعه طراحی شده و تنها تفاوت اساسی آن، محیط و دنیای جدیدش است. با این حال، هرگز هم نمیتوانیم این موضوع را انکار کنیم که Assassin’s Creed Valhalla اساسا بازی خوبی است؛ مشکل اینجاست که این بازی خوب را طی چند سال پیش دو بار دیگر هم تجربه کردهایم.
ویدیویی که از گیمپلی Assassin’s Creed Valhalla به بیرون درز کرده، حسابی مشکل فنی دارد؛ انیمیشنها کار نمیکنند، فیزیک بازی مشکل دارد، شخصیت اصلی در بیشتر نقاط گیر میکند و میزان فریم بازی هم نهتنها بالا نیست، بلکه بیشتر اوقات بسیار پایین میآید. با تمام این اوصاف، ما هیچ کاری به این مشکلات نداریم.
واضح است که ویدیو مربوط به یکی از تستهای بازی است و به خاطر تدابیر کار از خانه و چیزهایی شبیه آن، به بیرون درز کرده؛ یعنی از شما هم میخواهیم که به هنگام دیدن ویدیو، حواستان به سیستمها و مکانیکهای بازی باشد، نه اینکه چرا دشمنان با یک لگد صد متر پرتاب میشوند و همه شخصیتها درون یکدیگر راه میروند.
با اینکه چنین مشکلاتی، اعم از انیمیشنهای خراب و گیر کردن در هر نقطهای، حتی پس از دو سال آپدیت در «اوریجینز» و «اودیسه» یافت میشوند، ولی هنوز دربارهی ولهالا قضاوت نمیکنیم. در واقع قرار نبوده تا هیچ یک از ما این ویدیو را ببینیم. ماهها تا عرضهی Assassin’s Creed Valhalla زمان باقی است و میتوانید مطمئن باشید که ساخت بازی تمام شده و تیم سازندهی بازی فعلا مشغول رفع باگ است.
اولین چیزی که با دیدن ویدیوی گیمپلی بازی چشمتان را میگیرد، دنیای متفاوت آن در مقایسه با اوریجینز و اودیسه است. در حالی که این دو بازی محیطی کم و بیش یکسان و شبیه به یکدیگر داشتند و حتی از نظر محدودهی زمانی هم با یکدیگر برخورد میکردند، در ولهالا با سرزمینهایی کاملا متفاوت روبرو میشویم. قصهی ولهالا در قرن نهم میلادی اتفاق میافتد و بازی داستان مبارزات وایکینگها و تلاش آنها برای فتح بخشهایی از انگلستان را روایت میکند.
از همان ابتدای کار میتوانید ببینید که رابط کاربری بازی کاملا شبیه به دو قسمت قبل است. به جای نقشه، بالای صفحه یک قطب نما دارید، کوئست انتخاب شدهی شما در سمت چپ صفحه و سطح تراز شما هم در سمت راست رابط کاربری نشان داده شده است.
اساسا باید تلاش کنیم تا فرقی در رابط کاربری و سیستمها ببینیم. نباید چنین چیزی را یک قابلیت پایهای جدید قلمداد کنیم، ولی چون تعداد قابلیتهای جدید چندان هم زیاد نیستند، مبجور هستیم به بررسی همان چند عدد اکتفا کنیم. اولین قابلیت جدید، دوربین سینمایی روی اسب است؛ چیزی که اخیرا آن را در «رد دد ریدمپشن ۲» دیده بودیم. با این حال، تصور نکنید که دوربین روی اسب ولهالا ذرهای به رد دد ریدمپشن ۲ شباهت داده باشد.
چه ریشهها و چه اودیسه هر کدام صد ساعت گیمپلی داشتند و هیچ کدامشان در این همه زمان، یک قاب سینمایی درست نشانمان ندادند. ولهالا هم از این قضیه مستثنی نیست. دوربین روی اسب بازی که اسمش هم اتفاقا مثل بازیهای راکاستار «دوربین سینمایی» است، سینمایی که به جای خود، حتی قابل تحمل هم نیست. امیدواریم این قابلیت یکی از بخشهای توسعه نیافته و در حال پیشرفت بازی باشد.
مبارزات ولهالا، با توجه به آنچه در گیمپلی جدیدش دیدهایم، بیشتر شبیه به اودیسه هستند تا اوریجینز.
طولی نمیکشد که وارد مبارزه میشویم؛ آن هم با سیستم مبارزهای که ظاهرا روند رو به افت خود را از ریشهها حفظ کرده است. در ریشهها با یک سیستم مبارزهی کاملا جدید برای مجموعهی فرقه اساسین روبرو شدیم؛ سیستمی که بر مبنای «هیت-باکس» عمل میکرد. در قسمتهای قدیمی فرقه اساسین منتظر یک حمله مینشستیم نسبت به آن عکسالعمل نشان میدادیم تا دشمنان صدمه ببینند؛ برخوردها همه انیمیشن و افکت بصری بودند و فرقی نمیکرد سلاحتان به دشمن بخورد یا نه، اگر کلیدها را درست میزدید و فرمانها را درست وارد میکردید، مبارزه پیشرفت میکرد.
سیستم جدید اوریجینز به این شکل بود که حملهها و حرکات خود را اجرا میکردیم و در صورت برخورد فیزیکی سلاحمان به بخشهای مختلف بدن دشمن یا همان «هیت باکس»، میتوانستیم صدمه وارد کنیم. سیستم مبارزهی اوریجیز با توجه به سلاح و سپری که به دست داشتیم کار میکرد و به لطف مجموعهی بسیار زیادی از حرکات، حسابی عمیق و لذت بخش بود.
مبارزات در اوریجینز حس سنگین بودن را تداعی میکردند و قدرت ضربه و تاثیر هر حمله را حس میکردیم؛ مخصوصا که هر حرکت در مبارزات میتوانست روی نتیجهی کلی آن تاثیر بگذارد و دوربین هم به هنگام مبارزات بسیار نزدیک به شخصیت اصلی بود. بازی بعدی یعنی اودیسه، دوربین را به هنگام مبارزات بسیار عقب برد. سلاحهای بازی و ضربات حس قدرتمند بودن را از دست دادند و حتی با اینکه سپر یکی از مهمترین سلاحهای اسپارتانها بود، به طور کلی از اودیسه حذف شد.
مبارزات ولهالا، با توجه به آنچه در گیمپلی جدیدش دیدهایم، بیشتر شبیه به اودیسه هستند تا اوریجینز. با این حال، میتوانیم ببینیم که تلاش شده تا مبارزات کمی چالشبرانگیزتر از قسمت قبلی باشند. فاصلهی دوربین تا شخصیت اصلی هم کمتر شده است، حتی با اینکه مهارتها و توانایی شبیه به اودیسه هستند. خط اجرای مهارتهای مختلف مثل بازی قبل در ولهالا هم وجود دارد. این خط با ضربه زدن پر میشود و با مصرف کردن آن میتوان مهارتهای مختلفی مثل پرتاب کردن تبر، لگد زدن یا جهش کردن روی دشمنان را اجرا کرد.
سیستم پهپاد اوریجینز و اودیسه عینا در ولهالا وجود دارد و تنها تفاوت آن، جایگزین شدن یک کلاغ به جای شاهین قسمتهای قبلی است. حتی کلیدهای کنترل کلاغ ولهالا هم فرقی نکردهاند و آنطور که میبینیم، قابلیت جدیدی هم به آن اضافه نشده. البته بد نیست اضافه کنیم که «دید عقاب» یا همان حالتی که ما معمولا از آن به اسم حالت کاراگاهی بتمن یاد میکنیم، در ولهالا از نظر بصری زیباتر شده است. اسکن محیط با نور آبی بسیار جالبی انجام میشود و نقاط اسکن شده هم با رنگ قرمز تندی در بازی باقی میمانند.
در ادامه «ایوور»، شخصیت اصلی ولهالا، که بد نیست اشاره کنیم در این ویدیوی گیمپلی یک زن است، سراغ یکی از شخصیتهای داستانی را میگیرد. تعدادی دیالوگ پوچ، کاملا شبیه به دیگر کوئستهای اصلی دو بازی قبلی، بین دو شخصیت رد و بدل میشود و در طول دیالوگها با یک سیستم تصمیمگیری بسیار شبیه به اودیسه روبرو میشویم. اساسا فونت انتخابها هم تغییر نکرده است. نکتهی جذاب این میانپردهها، صدای شخصیت ایوور است که بسیار خوب از آب درآمده.
تصمیم به حمله گرفته میشود و ایوور و تعداد زیادی از جنگجویان او با قایقهای خود حمله را آغاز میکنند. قایقهای ولهالا از کشتی اودیسه کوچکتر هستند، ولی از دیدگاه مکانیک، همان جریان را دنبال میکنند. دشمنان به سمت شما تیر پرتاب میکنند، شما L1 را نگه میدارید تا از خود دفاع کنید و به همین منوال. تفاوت این جاست که این قایقها برای مبارزهی مستقیم نیستند، بلکه از آنها برای رسیدن به قلعهای که میخواهید آن را فتح کنید، استفاده میکنید.
حمله به قلعهها و فتح آنها، نیازمند استفاده از یک «دژکوب» است.
مدت زمان زیادی طول میکشد تا دوباره با قابلیت جدید یا متفاوتی برخورد کنیم. حمله به قلعهها و گرفتن آنها، نیازمند استفاده از یک «دژکوب» است؛ یعنی اساسا باید با یک تکه چوب بلند و ضخیم به دروازههای قلعه حمله کنید. دشمنان مانع از انجام این کار میشوند و باید تعدادی از آنها را از بین ببرید، دوباره به دژکوب برگردید، یکی دو ضربه به دروازه بزنید و دوباره سراغ دشمنان بروید. البته این امکان هم وجود دارد تا به جای استفاده از دژکوب، خودتان تک نفره از دروازه بالا بروید و وارد قلعه شوید و دروازه را از پشت باز کنید.
حمله به قلعه ده دقیقهای طول میکشد و در این میان میتوانیم مبارزات بازی را که چندان تفاوتی با قسمت قبل ندارند، مشاهده کنیم. البته که انیمیشن حملات و حرکات تمام کننده، نسبت به فرقه اساسین قبلی متفاوت هستند، ولی با تغییری ساختاری روبرو نشدهایم. پس از نابود کردن دشمنان و ورود کامل به قلعه، نوبت به مبارزه با یک غولآخر میرسد.
مبارزات ولهالا سرگرم کننده به نظر میرسند، البته به شرط در نظر گرفتن مجموعهی بزرگی از مهارتها و قابلیتهایی که قرار است در طول صد ساعت گیمپلی به دست آورید؛ وگرنه اساس مبارزات، نشانی از یک سیستم سرگرم کنندهی اکشن که بخواهید دهها ساعت روی آن مانور دهید، ندارد.
غولآخر را که شکست میدهید، بازی انتخابی مقابلتان میگذارد؛ میتوانید او را بکشید، یا اجازه دهید زنده بماند. گفته شده که این انتخابها قرار است تاثیری بلند و بالا روی روند قصه داشته باشند؛ آن هم طوری که تاثیر تصمیمات را نه یکی دو ساعت بعد، بلکه مدتها بعد ببینید. نمیدانیم آیا انتخابهای بازی را همانطور که ادعا میکنند، تاثیرگذار و مهم طراحی کردهاند یا نه و تا بازی را تجربه نکنیم، نمیتوانیم دربارهی آن نظر دهیم.
با این حال، دربارهی میانپردهها و دیالوگهایی که بعد از فتح قلعه میبینیم میتوانیم نظر بدهیم، چون امکان ندارد چند ماه قبل از بازی میانپردهها و دیالوگهایی که ضبط شدهاند و بخشی از قصه هستند، تغییر کنند. میانپردهها و دیالوگها به هیچ وجه پیشرفتی در مقایسه با دو بازی قبلی فرقه اساسین نداشتهاند و به بیکیفیتی گذشته هستند. البته که یکی از نقاط قوت اوریجینز و اودیسه، کوئستهای فرعی خوب آنها بود که بعضا حتی قصهای بهتر از خط داستانی اصلی ارایه میدادند. کاملا واضح است که از دیدگاه روایی، قرار نیست تغییر و پیشرفتی در ولهالا وجود داشته باشد.
در ادامه، منوی بازی را میبینیم. نقشه و منوی آیتمها به شکل قبل سر جای خود باقی هستند، ولی منوی پیشرفت مهارتها فرق کرده است و جای صحبت دارد.
هنوز هم سه بخش متفاوت برای کسب مهارت وجود دارد. این سه کلاس متفاوت، «قدرت گرگ»، «قدرت خرس» و «قدرت کلاغ» هستند. میتوانیم ببینیم که هر کدام نه تنها مجموعهای از مهارتها و قدرتهای خاص خود را ارایه میدهند، بلکه روی آیتمهایی که استفاده میکنید هم تاثیر میگذارند. برای مثال، اگر در کلاس «گرگ» قدرت بیشتری داشته باشید، به هنگام استفاده از سلاحها و زرههایی که در کلاس گرگ جای میگیرند، قدرت بیشتری از آنها کسب میکنید.
آنچه در گیمپلی Assassin’s Creed Valhalla مشاهده کردیم، از یک بازی بسیار خوب، ولی کاملا شبیه به دو قسمت قبل خبر میدهد.
تفاوت دیگری که به لطف صفحهی کسب مهارتها میتوانیم ببینیم، نقشآفرینیتر شدن ولهالا در مقایسه با دو بازی قبل است. این بار حتی اعداد و ارقام مربوط به قدرتهای شخصیت را هم خودتان افزایش میدهید. دیگر پس از هر بار تراز کردن، قدرتتان از همه نظر بالا نمیرود، بلکه خودتان انتخاب میکنید که مثلا قدرت مبارزات تن به تن را بالا ببرید، یا قدرت تیراندازی یا قدرت مخفیکاری را یا اینکه حتی پوینتهای خود را کاملا صرف بالا بردن خط سلامتی و توانایی دفاعی خود کنید.
نهایتا هم میتوانیم سیستم آیتمها و تجهیزات را ببینیم که دقیقا مثل دو قسمت قبل است. زره، کلاه خود، لباس، شنل، سلاح دست چپ و سلاح دست راست را جداگانه انتخاب میکنید. هر کدام را هم میتوانید با استفاده از منابع مختلفی که در طول بازی جمعآوری میکنید، به صورت جداگانه ارتقا دهید. چیز زیادی از آیتمها ندیدهایم، ولی به جرات میتوانیم بگوییم که لباسهای وایکینگی بسیار زیبا طراحی شدهاند.
آنچه در گیمپلی Assassin’s Creed Valhalla مشاهده کردیم، از یک بازی بسیار خوب، ولی کاملا شبیه به دو قسمت قبل خبر میدهد. واضح است که روند نقشآفرینی جدید مجموعه بازیهای فرقه اساسین منجر به ساخت تجربهای اعتیاد آور و سرگرم کننده شده؛ ولی آیا این سرگرم کننده بودن، برای کسی که صدها ساعت صرف بازی کردن اوریجینز و اودیسه کرده هم صدق میکند؟ آیا کسی که دو شمارهی قبل فرقه اساسین را تجربه کرده، حاضر است دوباره همان گیمپلی را در ظاهری جدید و با قصهای جدید، دوباره بازی کند؟
در هر حال، امیدواریم آنچه از بازی دیدهایم، فقط بخش کوچک و کوتاهی از آن باشد و تجربهی نهایی چیزی فراتر و بزرگتر از این گیمپلی ویدیو به ما ارایه دهد.
عرضهی Assassin’s Creed Valhalla برای پاییز امسال در نظر گرفته شده است. بازی روی پلتفرمهای پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری ایکس و کامپیوتر عرضه خواهد شد.
اودیسه که فقط کم مونده بود به حیونون ها سپر بدن همه کسایی که من باهاشون جنگیدم سپر داشتن
کاملا دیدگاهتون غلطه
چرا درض نکردی که بخاطر رسمی نبودن تریلر باگ های زیادی داره؟
قشنگ معلومه که نباید از والهالا انتظار بالایی داشته باشیم چون واقعا اودیسه بهتره و یوبیسافت هم خودش اعلام کرد که والهالا فرار نیست بزرگترین یا بهترین سری اساسین ها باشه پس یعنی در مجموعه اثر های بهتری از والهالا هم هست
فک کنم این آرزو رو باید به گور ببریم که گیم پلی Assassin یه روزی شبیه last of us 2 بشه… تریلر سینمایی به اون خوبی چرا گیم پلی انقدر ضعیف آخه؟… انصافا از سال ۲۰۰۷ تا حالا که سری اولش بازی کردیم که من خودم به شخصه عاشقشم، گیم پلی تو این سیزده سال پیشرفتی که کرده باید اینجوری باشه؟
حیف اون تریلر به اون خوبی به ابالفضل…
ما یه توقع دیگه داشتیم خدا شاهده،
پل ارزوهام رو خراب کردن
ری …ی یوبی سافت کاش می شد یه پی ام داد بهشون فکر کنم تحریمیم نمیره پیام و گرنه به ایمیل بهشون میزدم .
فضاحتی دیگر از یوبیسافت
” قصهی ولهالا در قرن سیزدهم میلادی اتفاق میافتد و بازی داستان مبارزات وایکینگها و تلاش آنها برای فتح بخشهایی از انگلستان را روایت میکند. ”
در این بازی انگلستان زمان آلفرد کبیر نشان داده می شود که جزو پادشاهان دوران آنگلوساکسون انگلستان هستش و قرن نهم میلادی حکومت می کرده، آخرین پادشاه آنگلوساکسون انگلیس در نبرد معروف هاستینگز در ۱۰۶۶ میلادی از ویلیام فاتح شکست خورد و نورمن ها کنترل انگلیس رو بدست گرفتن. در نتیجه وقایع این بازی نمی تونه تو قرن سیزدهم اتفاق بیافته. قرن سیزدهم مصادفه با حکومت شاه جان (همون پرنس جان معروف تو رابین هود برادر ریچارد شیردل) و جانشینانش از خاندان پلانتاجنت.
حرف شما صد در صد صحیح است.
قرن نهم درست است.
تصحیح شد.
توضیحات عالی بود
ولی خیلی بده که مثل دوتا بازی قبلی مسخره کردن
ضد حال خوردم 🙁