زمین در برابر بینهایت؛ آیا ما واقعاً در کیهان تنها هستیم؟

“دو احتمال وجود دارد: یا ما در این کیهان تنها هستیم، یا نیستیم که هر دو به یک اندازه ترسناکاند.”
این جملهی معروف آرتور سی. کلارک یکی از بزرگترین پرسشهای تاریخ علم را مطرح میکند: آیا ما واقعاً در کیهان تنها هستیم؟ وسعت غیرقابلتصور جهان، که شامل میلیاردها کهکشان، تریلیونها ستاره و تعداد بیشماری سیاره است، این احتمال را مطرح میکند که زمین نمیتواند تنها نقطهای باشد که در آن حیات شکل گرفته است. اما چرا تاکنون هیچ نشانهای از حیات فرازمینی نیافتهایم؟ آیا تمدنهای دیگر به دلایلی که ما نمیدانیم از ما پنهان شدهاند، یا شاید بشر اولین و تنها گونهی هوشمند در کیهان است؟ علم مدرن با تلسکوپهای قدرتمند، برنامههای جستجوی امواج رادیویی و مأموریتهای فضایی به دنبال پاسخ این سوال است. اما هنوز هیچ مدرک قطعی از تمدنهای بیگانه پیدا نشده است. آیا این به دلیل وسعت کیهان است، یا اینکه واقعاً ما تنها هستیم؟ در این مقاله، با بررسی شواهد، نظریهها و تلاشهای علمی، به بررسی این معمای بزرگ میپردازیم.
آیا زمین یک استثنا در تمام کیهان است؟
راز سکوت کیهانی و پارادوکس فرمی
آیا بیگانگان به زمین آمدهاند؟
آیا حیات در کیهان میتواند به اشکالی کاملاً متفاوت وجود داشته باشد؟
آیا تمدنهای بیگانه میتوانند با ما ارتباط برقرار کنند؟
جستجوی بیگانگان؛ ضروری یا خطرناک؟
آیا در زمان اشتباهی به دنیا آمدهایم؟
آیا بشر آمادگی کشف تمدنهای دیگر را دارد؟
سخن آخر
آیا زمین یک استثنا در تمام کیهان است؟
جهانی که در آن زندگی میکنیم، به طرز غیرقابلتصوری وسیع است و همین باعث تعجب بسیاری از تنهایی در کیهان شده است. با بیش از ۲ تریلیون کهکشان، هر یک شامل میلیاردها ستاره، این احتمال وجود دارد که در گوشهای از این گسترهی عظیم، حیات به اشکالی مشابه یا کاملاً متفاوت با آنچه روی زمین میشناسیم، شکل گرفته باشد. اما سوالی که ذهن بسیاری از دانشمندان را درگیر کرده، این است که آیا زمین یک استثنا در کیهان محسوب میشود، یا شرایط مشابه آن در نقاط دیگری از جهان نیز وجود دارد؟ برای درک این مسئله، باید به عواملی که باعث شکلگیری حیات روی زمین شدهاند، نگاهی بیندازیم. سیارهی ما دارای ویژگیهای خاصی است که آن را به مکانی ایدهآل برای ظهور و بقای حیات تبدیل کرده است:
- منطقهی قابل سکونت: زمین در کمربند حیات خورشید قرار دارد، یعنی فاصلهی آن از خورشید بهاندازهای است که آب مایع میتواند روی سطح آن وجود داشته باشد.
- جو محافظ: جو زمین نهتنها اکسیژن و نیتروژن را برای تنفس تأمین میکند، بلکه از سطح سیاره در برابر اشعههای مضر خورشید و پرتوهای کیهانی محافظت مینماید.
- میدان مغناطیسی قوی: این میدان، که به لطف هستهی فلزی زمین شکل گرفته، از ما در برابر بادهای خورشیدی محافظت میکند و مانع از فرسایش جو میشود.
- ماه پایدار: ماه تأثیر مهمی بر پایداری محور چرخش زمین دارد که باعث ثبات در شرایط اقلیمی شده است.
اگرچه این شرایط در نگاه اول ممکن است نادر به نظر برسند، اما احتمالاً در نقاط دیگری از کهکشان راه شیری نیز سیاراتی با ویژگیهای مشابه وجود داشته باشند. تاکنون، هزاران سیارهی فراخورشیدی شناسایی شدهاند که برخی از آنها در منطقهی قابل سکونت ستارهی خود قرار دارند. این بدان معناست که امکان دارد سیاره زمین تنها مکان مناسب برای زندگی نباشد. اما مشکل اصلی در اینجاست که شرایط قابل سکونت با وجود حیات تفاوت دارد. فقط به این دلیل که سیارهای دارای آب مایع است، به این معنا نیست که روی آن حیات نیز شکل گرفته باشد. حیات برای پیدایش، نیاز به ترکیبهای شیمیایی مناسب و یک دورهی تکاملی طولانی دارد. شاید در کل کهکشان، زمین تنها سیارهای باشد که مجموعهای از این عوامل را همزمان در اختیار داشته است.
با این حال، به دلیل وسعت غیرقابلتصور کیهان، بسیاری از دانشمندان معتقدند که احتمالاً زمین تنها نیست. اما اگر چنین است، چرا هنوز هیچ نشانهای از تمدنهای دیگر نیافتهایم؟ این سوال ما را به یکی از بزرگترین تناقضهای علمی یعنی پارادوکس فرمی میرساند
راز سکوت کیهانی و پارادوکس فرمی
در سال ۱۹۵۰، فیزیکدان ایتالیایی انیریکو فرمی این پرسش را مطرح کرد: “اگر کهکشان ما پر از سیارات قابل سکونت است، پس چرا هیچ تمدنی از آنها با ما ارتباط برقرار نکرده است؟” این سوال که به پارادوکس فرمی معروف شده، هنوز هم یکی از پیچیدهترین معماهای علمی است.
برای توضیح این تناقض، نظریههای متعددی پیشنهاد شدهاند:
- تمدنهای بیگانه بسیار نادرند: شاید شرایط لازم برای شکلگیری حیات و سپس تکامل آن به یک تمدن هوشمند، آنقدر نادر باشد که زمین یکی از معدود مکانهایی باشد که موفق به این کار شده است. این نظریه به “فرضیهی زمین نادر” معروف است و بیان میکند که ترکیب دقیق عواملی که منجر به ظهور انسان شده، به طرز شگفتانگیزی نادر است.
- تمدنها بهسرعت از بین میروند: ایدهی “فیلتر بزرگ” بیان میکند که شاید بیشتر تمدنها قبل از اینکه بتوانند ارتباط بینستارهای برقرار کنند، به دلایلی مانند تغییرات اقلیمی، جنگهای هستهای یا دیگر فاجعههای خودساخته از بین میروند.
- تمدنهای بیگانه بهعمد پنهان هستند: نظریهی “جنگل تاریک” که توسط نویسندهی چینی لیو چیسین در رمان “مسئلهی سهجسم” مطرح شد، میگوید که شاید تمدنهای پیشرفته میدانند که در کهکشان تنها نیستند، اما خود را پنهان نگه میدارند تا مورد تهدید قرار نگیرند. در این دیدگاه، هر تمدنی که خود را آشکار کند، ممکن است توسط تمدنهای قویتر نابود شود.
- ما به دنبال نشانههای اشتباهی هستیم: تاکنون، بیشتر جستجوهای علمی برای یافتن تمدنهای بیگانه بر امواج رادیویی متمرکز بوده است. اما شاید تمدنهای پیشرفته از روشهای کاملاً متفاوتی برای ارتباط استفاده میکنند که ما هنوز قادر به شناسایی آنها نیستیم.
- تمدنهای بیگانه از نظر زمانی یا مکانی بسیار دور هستند: شاید تمدنهای بیگانه میلیاردها سال پیش وجود داشتهاند اما اکنون دیگر نیستند. یا شاید در نقطهای از کیهان قرار دارند که از لحاظ فیزیکی، ارتباط با آنها غیرممکن است.
اگرچه هنوز پاسخی قطعی برای پارادوکس فرمی وجود ندارد، اما دانشمندان همچنان در حال جستجو هستند. برنامههایی مانند SETI (جستجوی هوش فرازمینی)، بررسی سیارات فراخورشیدی با تلسکوپ جیمز وب و مأموریتهای فضایی برای کاوش قمرهای یخی منظومهی شمسی، همگی بخشی از تلاشهای بشر برای یافتن نشانههایی از حیات فرازمینی هستند. اما تا زمانی که مدرک محکمی پیدا نشود، این سوال همچنان پابرجا خواهد ماند: آیا ما واقعاً تنهایی در کیهان هستیم یا هنوز نتوانستهایم تمدنهای دیگر را پیدا کنیم؟
آیا بیگانگان به زمین آمدهاند؟
در طول تاریخ، داستانها و افسانههای متعددی دربارهی برخورد انسانها با موجودات بیگانه روایت شده است. برخی از این روایتها به دورههای باستان بازمیگردند، جایی که تمدنهایی مانند مصر باستان، سومر و مایاها آثاری برجای گذاشتهاند که به اعتقاد برخی، ممکن است نشاندهندهی دخالت تمدنهای فرازمینی باشد. اما آیا تاکنون هیچ شواهد علمی معتبری از بازدید بیگانگان از زمین یافت شده است؟
در سالهای اخیر، پدیدهی اشیای پرندهی ناشناس (UFOs) به موضوعی جدیتر برای دانشمندان و دولتها تبدیل شده است. سازمانهای دولتی مانند پنتاگون گزارشهایی را دربارهی مشاهدات غیرقابلتوضیح منتشر کردهاند که در آنها اشیایی با سرعت و مانورهای غیرممکن دیده شدهاند. برخی از این موارد از سوی خلبانان نظامی گزارش شدهاند و ویدئوهای آنها به صورت عمومی منتشر شده است. با این حال، اکثر دانشمندان معتقدند که این پدیدهها الزاماً به معنای وجود موجودات بیگانه نیستند. در بسیاری از موارد، این اشیای ناشناس میتوانند ناشی از پدیدههای طبیعی، آزمایشهای نظامی فوقسری، یا حتی خطاهای انسانی باشند. تاکنون هیچ مدرک قاطع و غیرقابلانکاری که نشان دهد تمدنی بیگانه از زمین بازدید کرده باشد، ارائه نشده است.
یکی از مشکلات در این بحث، نبود شواهد فیزیکی است. اگر تمدنهای بیگانه از زمین بازدید کردهاند، چرا هیچ اثر مشخصی از آنها باقی نمانده است؟ در حالی که تمدنهای انسانی حتی در کوتاهمدت تأثیرات عظیمی بر محیط زیست میگذارند، هیچگونه سازهی مشکوک، فناوری ناشناخته یا آثار ژنتیکی خاصی که نشاندهندهی دخالت بیگانگان باشد، کشف نشده است. از سوی دیگر، اگر فرض کنیم که تمدنهای بیگانه واقعاً به زمین آمدهاند، این سوال مطرح میشود که چرا بهطور آشکار با ما ارتباط برقرار نکردهاند؟ آیا ممکن است که دلیل آن، همان نظریهی “جنگل تاریک” باشد که در آن، تمدنهای پیشرفته از ترس یکدیگر، ترجیح میدهند دیده نشوند؟ تا زمانی که شواهد علمی و قاطع برای تأیید این فرضیهها وجود نداشته باشد، بحث دربارهی بازدید بیگانگان از زمین همچنان در مرز میان علم و تخیل باقی خواهد ماند.
آیا حیات در کیهان میتواند به اشکالی کاملاً متفاوت وجود داشته باشد؟
وقتی به دنبال نشانههای حیات در کهکشان میگردیم، معمولاً فرض میکنیم که این حیات باید به شکلی مشابه با آنچه در زمین وجود دارد، باشد. اما آیا ممکن است که در گوشههایی از کیهان، اشکالی از حیات وجود داشته باشند که کاملاً با تصور ما متفاوت باشند؟
بیشتر تحقیقات علمی در جستجوی سیاراتی با آب مایع است، زیرا حیات روی زمین به آب وابسته است. اما برخی دانشمندان معتقدند که ممکن است حیات در شرایطی کاملاً متفاوت از زمین شکل بگیرد. برای مثال، برخی نظریهها پیشنهاد میکنند که سیلیکون میتواند جایگزین کربن بهعنوان عنصر اصلی در ساختارهای زیستی باشد. سیلیکون از نظر شیمیایی برخی ویژگیهای مشابه با کربن دارد و میتواند مولکولهای پیچیدهای را تشکیل دهد. علاوه بر این، در برخی از نقاط منظومهی شمسی، مانند قمرهای اروپا (مشتری) و انسلادوس (زحل)، اقیانوسهایی از آب مایع در زیر پوستهی یخی قرار دارند. این مناطق دارای منابع انرژی بالقوه، ترکیبات آلی و محیطهای پایدار هستند که احتمال وجود حیات را افزایش میدهد.
از سوی دیگر، برخی دانشمندان معتقدند که شاید موجودات هوشمند اصلاً به شکل بیولوژیکی وجود نداشته باشند. با توجه به پیشرفت فناوری، ممکن است تمدنهایی در کیهان وجود داشته باشند که بدنهای فیزیکی خود را کنار گذاشته و به حیات دیجیتال یا هوش مصنوعی فوقپیشرفته تبدیل شده باشند. چنین موجوداتی نیازی به سیارات قابل سکونت نخواهند داشت و ممکن است در فضاهای خالی میان ستارهای یا درون ساختارهای مصنوعی خودشان زندگی کنند.
این دیدگاهها نشان میدهند که ممکن است ما هنوز بهدرستی نمیدانیم که چگونه باید حیات را در کیهان جستجو کنیم. شاید تاکنون تمدنهای بیگانه را ندیدهایم، نه به این دلیل که وجود ندارند، بلکه به این دلیل که روشهای ما برای جستجو هنوز محدود است. شاید در آینده، با توسعهی فناوریهای جدید، بتوانیم نشانههایی از موجوداتی بیابیم که در محیطهایی کاملاً متفاوت از زمین، به حیات ادامه دادهاند.
آیا تمدنهای بیگانه میتوانند با ما ارتباط برقرار کنند؟
یکی از بزرگترین سوالاتی که دانشمندان در حوزهی جستجوی حیات فرازمینی با آن روبهرو هستند، این است که اگر تمدنهای بیگانه وجود دارند، آیا آنها توانایی یا تمایلی برای برقراری ارتباط با ما دارند؟ ما تاکنون تلاشهای زیادی برای ارسال پیامهای بینستارهای انجام دادهایم، اما هیچ پاسخی دریافت نکردهایم. آیا این به دلیل تفاوت در روشهای ارتباطی است، یا شاید آنها ما را نادیده میگیرند؟
تاکنون، بیشتر تحقیقات در این زمینه روی امواج رادیویی متمرکز بوده است. پروژههایی مانند SETI (جستجوی هوش فرازمینی) با بررسی سیگنالهای رادیویی از فضا، به دنبال یافتن الگوهایی هوشمندانه در میان امواج پسزمینهی کیهانی بودهاند. با این حال، بسیاری از دانشمندان معتقدند که این روش ممکن است ناکارآمد باشد، زیرا تمدنهای پیشرفته احتمالاً از فناوریهای ارتباطی متفاوت و پیچیدهتری استفاده میکنند که ما هنوز از آنها بیخبر هستیم.
یکی از مشکلات اساسی در برقراری ارتباط با تمدنهای بیگانه، زمان و فاصلهی بسیار زیاد بین ما و آنها است. حتی اگر تمدنی پیشرفته در یکی از نزدیکترین ستارههای کهکشان راه شیری قرار داشته باشد، پیامهای ما با سرعت نور، هزاران سال طول میکشد تا به آنها برسد و پاسخ آنها نیز همین مقدار زمان نیاز خواهد داشت. بنابراین، حتی اگر بیگانگان بخواهند با ما ارتباط برقرار کنند، این ارتباط میتواند بسیار کند و غیرعملی باشد.
یکی دیگر از نظریههای جالب این است که شاید تمدنهای بیگانه ما را تحت نظر دارند، اما هنوز تصمیم نگرفتهاند با ما تماس بگیرند. این ایده که به “فرضیهی باغ وحش” معروف است، بیان میکند که شاید تمدنهای پیشرفتهتر ما را مانند یک گونهی ابتدایی در حال تکامل ببینند و نخواهند در مسیر پیشرفت طبیعی ما دخالت کنند. این نظریه به نوعی مشابه با نگرش ما نسبت به گونههای جانوری در زمین است که تلاش میکنیم از آنها در زیستگاه طبیعیشان مطالعه کنیم، بدون اینکه در زندگیشان مداخلهی مستقیم داشته باشیم. هنوز نمیتوان به این سوال پاسخ قطعی داد که آیا تمدنهای بیگانه سعی دارند با ما ارتباط برقرار کنند یا خیر. تنها راه برای یافتن پاسخ، ادامهی تحقیقات علمی و توسعهی فناوریهایی است که بتواند به ما در کشف نشانههای احتمالی تمدنهای دیگر کمک کند.
جستجوی بیگانگان؛ ضروری یا خطرناک؟
این سوال که آیا بشر باید فعالانه به دنبال تمدنهای بیگانه بگردد یا نه، یکی از موضوعات بحثبرانگیز در علم و فلسفه است. برخی دانشمندان و اندیشمندان، مانند استیون هاوکینگ، هشدار دادهاند که تلاش برای برقراری ارتباط با تمدنهای بیگانه میتواند خطرناک باشد. در حالی که برخی دیگر معتقدند که کشف حیات هوشمند میتواند به پیشرفت بشریت کمک کند و درک ما را از جایگاهمان در کیهان متحول سازد.
یکی از نگرانیهای اصلی دربارهی تلاش برای یافتن تمدنهای بیگانه، این است که ما هیچ اطلاعی از نیات آنها نداریم. اگر تمدنی بتواند در سطح بینستارهای سفر کند، احتمالاً از نظر فناوری بسیار پیشرفتهتر از ما خواهد بود. در طول تاریخ، هرگاه تمدن پیشرفتهتری با تمدن کمتر پیشرفته برخورد کرده، نتیجه معمولاً برای تمدن ضعیفتر فاجعهبار بوده است. اگر بیگانگان نیز چنین رویکردی داشته باشند، ممکن است برای ما تهدیدی جدی محسوب شوند.
از طرفی بسیاری از دانشمندان معتقدند که اگر تمدنی توانسته باشد به مرحلهای از پیشرفت دست یابد که به فناوریهای بینستارهای رسیده باشد، احتمالاً به مرحلهای از صلح و همزیستی نیز دست یافته است. آنها ممکن است تمایلی به جنگ و نابودی تمدنهای دیگر نداشته باشند و در عوض، بخواهند دانش و تجربههای خود را با دیگر گونههای هوشمند به اشتراک بگذارند.
در هر صورت، بشر تاکنون پیامهایی را به فضا ارسال کرده است. از جملهی این پیامها میتوان به پیام آرسیبو اشاره کرد که در سال ۱۹۷۴ به سمت خوشهی ستارهای M13 ارسال شد. همچنین، کاوشگرهای ویجر ۱ و ۲ حامل دیسکهای طلایی هستند که شامل اطلاعاتی دربارهی زمین، زبانهای مختلف و موسیقی از فرهنگهای گوناگون است. تا زمانی که هیچ تمدن بیگانهای به ما پاسخ ندهد، این سوال همچنان باقی خواهد ماند که آیا جستجوی حیات فرازمینی، راهی برای کشف حقیقت است، یا اقدامی که میتواند عواقب پیشبینیناپذیری داشته باشد؟
آیا در زمان اشتباهی به دنیا آمدهایم؟
یکی از نظریههای جالبی که میتواند توضیح دهد چرا هنوز هیچ نشانهای از تمدنهای بیگانه پیدا نکردهایم، ایدهی “زمانبندی نادرست” است. این نظریه بیان میکند که شاید تمدنهای هوشمند در کیهان وجود داشته باشند، اما ما در زمان اشتباهی به دنیا آمدهایم تا بتوانیم آنها را کشف کنیم.
برای درک این ایده، باید به مقیاس زمانی کیهانی نگاه کنیم. جهان حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش تشکیل شده است، اما حیات روی زمین تنها حدود ۳.۵ میلیارد سال پیش آغاز شده و انسانهای هوشمند تنها حدود ۳۰۰ هزار سال است که روی این سیاره زندگی میکنند. اگر تمدنهای دیگر نیز در طول تاریخ کیهان شکل گرفته باشند، ممکن است بسیاری از آنها میلیونها یا حتی میلیاردها سال زودتر از ما به وجود آمده و از بین رفته باشند.
سناریوی دیگر این است که تمدنهای پیشرفتهتر هنوز به وجود نیامدهاند. به عبارت دیگر، ممکن است ما یکی از اولین تمدنهای هوشمند در کیهان باشیم. اگرچه این ایده در نگاه اول عجیب به نظر میرسد، اما برخی دانشمندان معتقدند که ممکن است شکلگیری تمدنهای پیچیده به عوامل بسیار نادری نیاز داشته باشد و ما در ابتدای دوران هوش کیهانی قرار داشته باشیم.
این نظریه همچنین میتواند توضیح دهد که چرا هنوز هیچ سیگنال یا نشانهای از تمدنهای بیگانه دریافت نکردهایم. اگر ما در میان اولین تمدنهای پیشرفتهی کیهان باشیم، پس منطقی است که هنوز هیچ تمدنی قبل از ما وجود نداشته باشد که بخواهد با ما ارتباط برقرار کند. در هر صورت، ما هنوز نمیتوانیم با قطعیت بگوییم که آیا تمدنهای بیگانه زودتر از ما آمده و رفتهاند، یا اینکه هنوز زمان ظهورشان در کیهان فرا نرسیده است.
آیا بشر آمادگی کشف تمدنهای دیگر را دارد؟
جستجوی حیات فرازمینی یکی از مهمترین اهداف علمی بشر است، اما یک سوال اساسی وجود دارد: اگر روزی بفهمیم که در کیهان تنها نیستیم، آیا آمادهی روبهرو شدن با این حقیقت هستیم؟ اگر فردا ناسا اعلام کند که سیگنالی از یک تمدن بیگانه دریافت کرده است، واکنش مردم جهان چگونه خواهد بود؟ برخی ممکن است هیجانزده شوند و این کشف را بهعنوان یکی از بزرگترین لحظات تاریخ بشر جشن بگیرند. اما بسیاری دیگر ممکن است احساس اضطراب و ترس کنند. یکی از دلایلی که ممکن است ما را از کشف تمدنهای بیگانه نگران کند، ناشناخته بودن نیت آنها است. اگر یک تمدن پیشرفتهتر از ما وجود داشته باشد، آیا دوستانه رفتار خواهد کرد یا تهدیدی برای بشریت خواهد بود؟ آیا آنها به ما کمک خواهند کرد، یا ما را مانند گونهای کمتر پیشرفته نادیده خواهند گرفت؟
از سوی دیگر، حتی اگر بیگانگان نخواهند به ما آسیب برسانند، فقط دانستن اینکه ما در کیهان تنها نیستیم، ممکن است تأثیر عمیقی بر فرهنگ، فلسفه و دین بشری داشته باشد. در طول تاریخ، بسیاری از باورهای مذهبی و فلسفی حول محور این ایده شکل گرفتهاند که انسان موجودی منحصربهفرد در کیهان است. کشف تمدنهای بیگانه میتواند این باورها را به چالش بکشد. همچنین، در زمینهی سیاسی و اجتماعی، ممکن است دولتها و سازمانهای بینالمللی مجبور شوند قوانین و سیاستهای جدیدی برای برخورد با این پدیده تدوین کنند. اگر یک تمدن بیگانه با ما تماس بگیرد، چه کسی نمایندهی زمین خواهد بود؟ آیا کشورها در این مورد متحد خواهند شد یا رقابتهای سیاسی مانع از ایجاد یک پاسخ هماهنگ خواهند شد؟ در نهایت اما این سوال مطرح میشود که آیا ما واقعاً آمادهی دانستن حقیقت هستیم یا نه. شاید بهترین رویکرد این باشد که همچنان به جستجو ادامه دهیم، اما برای مواجهه با پاسخهایی که ممکن است دریافت کنیم، آمادگی بیشتری داشته باشیم.
سخن آخر
تنهایی در کیهان، یکی از بزرگترین معماهای علمی است که هنوز پاسخی قطعی برای آن وجود ندارد. از یک سو، گستردگی بینهایت کیهان این احتمال را افزایش میدهد که زندگی در نقاط دیگری نیز شکل گرفته باشد، اما از سوی دیگر، نبود هرگونه نشانهای از تمدنهای بیگانه، این احتمال را مطرح میکند که شاید زمین واقعاً منحصربهفرد باشد. تلاشهای علمی برای یافتن حیات فرازمینی همچنان ادامه دارد. تلسکوپهایی مانند جیمز وب و برنامههای جستجوی سیارات فراخورشیدی بهدنبال یافتن سیاراتی مشابه زمین هستند. همزمان، برنامههایی مانند SETI در تلاشاند تا سیگنالهای احتمالی از تمدنهای بیگانه را دریافت کنند. اگر روزی کشف شود که ما در کیهان تنها نیستیم، این کشف میتواند نهتنها دیدگاه علمی ما، بلکه کل فلسفهی وجودی بشریت را تغییر دهد. اما تا آن زمان، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم، ادامهی جستجو، پرسیدن سوالات بزرگ و گسترش درک خود از کیهان است.
منبع: دیجیکالا مگ