نقد فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده»؛ تیر خلاص به پیکر بی‌جان دی‌سی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
نقد فیلم آکوامن و پادشاهی گمشده

سال ۲۰۲۳ یکی از بدترین سال‌های تاریخ ژانر ابرقهرمانی بود و اگر «نگهبانان کهکشان بخش ۳» را کنار بگذاریم، باقی فیلم‌های لایواکشن افتضاح از آب درآمدند: «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی»، «شزم! خشم خدایان»، «فلش»، «بلو بیتل» و «مارول‌ها». آیا «آکوامن و پادشاهی گمشده» (Aquaman and the Lost Kingdom) که قرار است حسن ختام دنیای توسعه‌یافته دی‌سی باشد وضعیت بهتری دارد؟ خیر. جدیدترین ساخته‌ی جیمز وان شاید بدترین فیلم سال نباشد و معدود نکات مثبتی هم در آن به چشم بخورد اما سزاوارانه در کنار دیگر آثار ابرقهرمانی ضعیف سال قرار می‌گیرد. نقد فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده» را در این مطلب می‌خوانید.

هشدار: در نقد فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

«آکوامن» (۲۰۱۸) ضعف‌های خاص خودش را داشت اما نمی‌توان انکار کرد که جیمز وان و جیسون موموآ همه‌ی تلاش خود را کردند تا یک فیلم سرگرم‌کننده بسازند. «آکوامن» اگر گاهی مضحک می‌شد، این مضحک بودن را در آغوش می‌گرفت؛ از ذات خود، آگاه بود و نمی‌خواست چیز دیگری باشد. جهانی که جیمز وان و تیمش خلق کرده بودند، سراسر شگفتی بود، و البته به شدت بامزه، اختاپوس طبل‌زن را به یاد دارید؟ یا آن نبرد نهایی که ترکیب نامانوسِ حماسی-کمدی را ارائه می‌داد تا خود را از نمونه‌های مشابه متمایز کند. «آکوامن و پادشاهی گمشده» اما شرایط کاملا متفاوتی دارد، اگر سازندگان عشقی به آن ورزیده‌اند، قبل از همه‌ی بازنویسی‌های متعدد فیلم‌نامه، تاخیرها، فیلم‌برداری‌های دوباره، دخالت‌های استودیویی و تغییرات اجباری بوده است. از یک جا به بعد، سازندگان فقط پروژه را جلو بردند چون مجبور بودند.

نقد فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده»؛ پایان ناامیدکننده‌ی یک دنیای سینمایی ناموفق

از داستان دادگاه امبر هرد و جانی دپ -و نفرت عمومی از او- که باعث شد در «آکوامن ۲» کمرنگ شود، تا بازخوردهای منفی طرفداران نسبت به نسخه‌ی اولیه‌ی فیلم و حذف ارتباطات داستانی قسمت دوم با دیگر فیلم‌های دنیای دی‌سی که از تغییرات مدیریتی دی‌سی و وارنر سرچشمه می‌گرفت؛ بدیهی بود که حتی جیمز وان هم از چنین وضعیت نابسامانی به ستوه بیاید و از شدت فشارهای روانی و خستگی راهی بیمارستان شود. شاید او هم در آن برهه آرزو داشت که «آکوامن و پادشاهی گمشده» مانند «بت‌گرل» به کلی بایگانی و پرونده‌اش بسته شود تا بتواند با آرامش به سراغ پروژه‌های بعدی‌اش برود و اصلا فراموش کند که در دنیای دی‌سی نقشی داشته است. با این همه، فیلم در نهایت راهی سینماها شد و حالا فاصله‌ی زیادی با جبران بودجه‌اش ندارد اما همین که با ۴۱۲ میلیون دلار، پرفروش‌ترین فیلم دنیای توسعه‌یافته دی‌سی در ۵ سال اخیر بوده است، سقوط همه‌جانبه‌ی دی‌سی را نشان می‌دهد، آیا این همان استودیویی است که برای تماشای آثار ابرقهرمانی‌اش لحظه‌شماری می‌کردیم؟

آرتور کری (جیسون موموآ) که حالا پادشاه آتلانتیس شده است، بیشتر زمان خود را صرف بچه‌داری -در خشکی- می‌کند و گاهی هم مجبور است کارهای مرتبط با سرزمین تحت سلطه‌اش -در زیر آب- را مدیریت کند. او به وضوح می‌گوید که علاقه‌ای به این کارها ندارد، تا جایی که این سوال ایجاد می‌شود اصلا چرا تخت پادشاهی را به دیگران واگذار نمی‌کند؟ در نقطه‌ی مقابل او، دیوید کین (یحیی عبدالمتین دوم) -یا همان بلک مانتا- را داریم که همچنان آرتور را مقصر مرگ پدرش می‌داند و می‌خواهد انتقام بگیرد. احتمالا به یاد ندارید اما استیون شین (رندل پارک) دانشمندی بود که در پایانِ «آکوامن» او را نجات داد و حالا با کین همکاری می‌کند تا بتواند آتلانتیس را به چشم ببیند. شرایط زمانی عوض می‌شود که بلک مانتا، نیزه سه‌شاخِ کوردکس -که برادرِ اتلان، پادشاه سابق آتلانتیس است- را پیدا می‌کند. کوردکس که سال‌ها در اسارت بوده است، می‌خواهد با استفاده از بلک مانتا، مسیر را برای بازگشت فراهم کند و مانتا هم حالا قدرت کافی برای نابود کردن آرتور را دارد. ظاهرا تنها کسی که در جهان می‌تواند به آرتور کری کمک کند تا جلوی مانتا را بگیرد، برادرش اُرم (پاتریک ویلسون) یا همان -اوشن مستر- است، بنابراین به سراغ او می‌رود؛ مرد لاغراندام و نحیفی که کافی است دو لیوان آب بخورد تا شبیه بدن‌سازها شود.

نقد فیلم آکوامن و پادشاهی گمشده

فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده» آغاز آرامی دارد، بیش از حد آرام، و تقریبا چهل دقیقه زمینه‌‌چینی می‌کند تا به آنجایی برسد که می‌خواهد برسد، یعنی رویارویی آرتور و اُرم و تبدیل قصه به یک «بادی کمدی» (buddy comedy)، و به مسیر فیلم‌های «ثور» برود، با این تفاوت که اُرم هیچ شباهتی به لوکی ندارد. اُرم از همان ابتدا هم یک شخصیت منفی خالص نبود، انگیزه‌های مشخصی داشت، می‌خواست هفت پادشاهی دریا را متحد کند تا دنیای خشکی را از بین ببرد، زیرا آن‌ها را یک خطر جدی می‌دید و دیدگاهش چندان هم غیرمنطقی نبود! او اینجا به دلایل نامشخص، دیدگاه‌های سابقش -نسبت به نابودی خشکی- را ندارد و از همان ابتدا آدم مثبت‌تری است، پس در طول قصه تحولی هم در او ایجاد نمی‌شود. انتظار دیگر ما این است که بین این دو برادر کشمکشی هم وجود داشته باشد، اُرم یک لحظه به او خیانت کند و بعد به رستگاری برسد، اصلا یک اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ دهد اما چنین نیست، آن‌ها فقط دیالوگ‌های به اصطلاح بامزه به یکدیگر می‌گویند و این چرخه تا انتها ادامه پیدا می‌کند.

آرتور، تقریبا همان آرتور سابق است اما در نسخه‌ی اصلی، در بازی جیسون موموآ یک هیجان‌زدگی خاص به چشم می‌خورد، در هر نما واضح بود که از ایفای این نقش لذت می‌برد اما اینجا، اینجا موموآ فقط بازی می‌کند چون قرارداد امضا کرده است. البته او با توجه به بضاعت فیلم‌نامه، وظایف خود را به درستی انجام می‌دهد اما پاتریک ویلسون عملکرد بهتری دارد. ویلسون اگرچه با فیلم‌سازان معتبر متعددی همکاری داشته اما کمتر پیش آمده که بتواند نقش‌آفرینی‌های درجه‌یکی داشته باشد، در «آکوامن و پادشاهی گمشده»، کسی تلاشی نمی‌کند، پس چندان هم غیرمنتظره نیست که ویلسون بهترین باشد. باقی بازیگران هم که می‌آیند و می‌روند و دیالوگ‌هایی که حفظ کرده‌اند را همچون ربات می‌گویند. یحیی عبدالمتین دوم هم تا حدودی قابل قبول است اما آن بلک مانتای مورد نظر را ارائه نمی‌کند که مقصر نیست، اینجا هم مشکل از فیلم‌نامه‌ است که بلک مانتا را جدی نمی‌گیرد و او را به آلت دستِ کوردکس تبدیل می‌کند؛ شرور اصلی فیلم که حدود ۱۰ ثانیه‌ به جهان بازمی‌گردد، سلام می‌کند و سپس به درک واصل می‌شود.

مِرا (امبر هرد) را باید از همه بلاتکلیف‌تر بدانیم؛ مشخص است که شخصیت او در برنامه‌های سازندگان جایی نداشته است، اما همچنین مشخص است که نقش کوتاه‌ او از قبل هم کوتاه‌تر شده است. حضور امبر هرد در فیلم، برای سازندگان از هر نظر باخت-باخت بود. اگر می‌گفتند مِرا کشته شده است تا جنبه‌ی دراماتیک قصه را پررنگ کنند، مخاطب واکنش مثبتی به آن نشان نمی‌داد چون امبر هرد را به خاطر می‌آورد، و فیلم هم بیش از حد جدی می‌شد. از طرف دیگر، آن‌ها نمی‌توانستند در فیلمی که درباره‌ی خانواده است، شخصیت مادر خانواده -و همسر آرتور- را بدون دلیل حذف کنند. نتیجه؟ شخصیت مِرا در سکانس‌ها پرسه می‌زند و گویی مشکل تکلم دارد! او هرازگاهی یک جمله‌ی کوتاه هم می‌گوید، و باید به امبر هرد تبریک گفت که حتی همین جمله‌های کوتاه را هم افتضاح بیان می‌کند تا نشان دهد چه بازیگر درجه‌چهاری است. حضور یک بازیگر دیگر در این نقش، در جایگاه مِرا در فیلم تغییری ایجاد نمی‌کرد، او همچنان در حاشیه بود، اما حداقل از این حالت بی‌زبان و اضافی خارج می‌شد.

پوستر پارچه ای مدل چرم مخمل طرح جیسون موموا آکوامن در لیگ عدالت کد AR1270

تغییرات اجباری تنها به دخل و تصرف در مدت زمان حضور امبر هرد خلاصه نمی‌شود، صریحا مسیر فیلم در چند مقطع تغییر کرده است؛ و اگرچه به عنوان یک اثر سینمایی دو ساعته هم طولانی و کش‌دار -و گاهی خسته‌کننده- است اما بازهم رویدادهای خود را عجولانه و نصفه‌نیمه پیش می‌برد. در همین راستا، فیلم از مشکل افت ریتم رنج می‌برد؛ با کمترین هیاهو آغاز می‌شود، این وعده را می‌دهد که قدم‌های آهسته‌اش را به این دلیل برمی‌دارد که قصه‌ای پرجزئیات ارائه و پرداخت شخصیت‌ها را در اولویت قرار دهد، اما در یک‌سوم پایانی، همه‌چیز را کنار می‌گذارد و نسنجیده عمل می‌کند تا هرچه سریع‌تر به خط پایان برسد و البته در این میان، از یاد می‌برد که باید سرگرم‌کننده هم باشد و به شخصیت‌هایش اهمیت دهد. اواسط فیلم، بهترین بخش آن است، از جایی که آرتور و اُرم به میخانه‌ی دزدان دریایی قدم می‌گذارند و با نسخه‌ی تقلبی جابای هاتِ «جنگ ستارگان» ملاقات می‌کنند تا ورود به جزیره‌ی آتشفشانی دِویلز دیپ که حالا به محل زندگی موجودات جهش‌یافته تبدیل شده است.

نقد فیلم آکوامن و پادشاهی گمشده

با اینکه نمونه‌های بهتر هر دو ایده‌ی میخانه و جزیره را در آثار دیگر دیده‌ایم، اواسط فیلم امیدوارکننده است و شاید اگر نبرد نهایی بلک مانتا و آرتور در همین منطقه انجام می‌شد و فیلم با مدت زمان ۹۰ دقیقه به پایان می‌رسید، و اگر ریتم نیمه‌ی اول سریع‌تر بود و شوخی‌های بیشتری داشت، دنباله‌ی «آکوامن» به اثر منسجم‌تری تبدیل می‌شد. فیلم فعلی اما آشفته است و اجباری. برخلاف نسخه‌ی پیشین، «آکوامن و پادشاهی گمشده» نمی‌داند می‌خواهد چه چیزی باشد. البته تلاش‌های جیمز وان و تیم سازنده را نباید نادیده گرفت، سبک فیلم‌برداری برخی از سکانس‌ها، شبیه قسمت اول است و این لحظات جذابیت دارند، مبارزه‌ی کوتاه نهایی آرتور و بلک مانتا هیجان‌انگیز پیش می‌رود و موسیقی متنِ روپرت گرگسون-ویلیامز عالی است، جلوه‌های ویژه‌ی فیلم هم با اینکه ثبات ندارد و گاهی بی‌کیفیت به نظر می‌رسد اما لحظاتی هم وجود دارد که انیماتورهای پرتلاش و نگون‌بخت را تحسین‌ می‌کنید.

با وجود این، «آکوامن و پادشاهی گمشده» به عنوان ایستگاه نهایی دنیای توسعه‌یافته دی‌سی، یک شکست به حساب می‌آید، از آن آثاری نیست که چیزی از آن به یادگار باقی بماند یا حداقل ادعا کنیم پایان قابل‌قبولی را برای دنیای دی‌سی رقم زده است. در حقیقت، فیلم از این نظر می‌تواند طرفداران را عصبانی هم کند. بله، مستقل بودن فیلم باعث می‌شود تا تماشای آن برای مخاطبان آسان‌تر باشد و نیازی نیست که دیگر فیلم‌های دی‌سی را تماشا کرده باشید تا قصه را درک کنید، اما از طرف دیگر، از فیلمی که قرار است خداحافظی ما با دنیای توسعه‌یافته دی‌سی باشد، انتظار داریم که آن را به رسمیت بشناسد! حداقل در پایان به آن‌ اشاره‌ای بکند، که از جهاتی می‌کند، اما به شکلی توهین‌آمیز. جملات پایانی سوال‌برانگیز آرتور کری را کنار بگذاریم، هدف از سوسک خوردن اُرم چیست؟ اگر استعاری به آن بنگریم و نمادی برای دی‌سی -یا وضعیت فعلی دی‌سی- است، که بدتر از این نمی‌شود، اگر هم هدفی پشت آن نیست، آیا چنین استودیوی بزرگی، ایده‌ی دیگری جز سوسک خوردن یک شخصیت برای آخرین نمای دنیای توسعه‌یافته خود نداشت؟ این لحظات به راستی ما را مجبور می‌کنند که بگوییم همان بهتر که این جهان سینمایی تمام شد.

نقد فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده» را با این نکته به پایان می‌بریم که اگر سخت‌گیر نباشید، شما را شکنجه نمی‌کند، اما نه پایان راضی‌کننده‌ای برای دنیای توسعه‌یافته دی‌سی است و نه برای آکوامن. در یک دنیای ایده‌آل، این فیلم می‌توانست به یکی از آثار خوش‌ساخت دی‌سی تبدیل شود اما به دلایلی که بالاتر هم اشاره کردیم، به مسیر سقوط رفت و حالا یک اثر بلاک‌باستری معمولی است که چند مدت دیگر، هیچکس آن را به یاد نخواهد آورد. هنگامی که دنیای توسعه‌یافته دی‌سی با «مرد پولادین» (۲۰۱۳) آغاز شد، وعده‌ی روزهای هیجان‌انگیزی را می‌داد و قرار بود دنیای سینمایی مارول را به چالش بکشد، روزهای که هرگز از راه نرسید. حالا گذشته را فراموش می‌کنیم و امیدواریم که جیمز گان به منجی دی‌سی تبدیل شود اما دنیای جدید دی‌سی حتی اگر بدبین هم باشیم، نمی‌تواند به فاجعه‌ای که دی‌سی و وارنر در سال‌های اخیر آفریدند نزدیک شود.

اکشن فیگور مدل آکوامن

شناسنامه فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده» (Aquaman and the Lost Kingdom)

کارگردان: جیمز وان
نویسنده: دیوید لزلی جانسون
بازیگران: جیسون موموآ، پاتریک ویلسون، امبر هرد، یحیی عبدالمتین دوم، رندل پارک، دولف لاندگرن، نیکول کیدمن
محصول: ۲۰۲۳، آمریکا
امتیاز سایت IMDb‌ به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۳۴٪
امتیاز نویسنده: یک‌ونیم از پنج
خلاصه داستان: چهار سال پس از رویدادهای «آکوامن»، آرتور کری (جیسون موموآ) حالا پادشاه آتلانتیس شده است. بلک مانتا (یحیی عبدالمتین دوم) که همچنان آرتور را مقصر مرگ پدرش می‌داند، می‌خواهد از او انتقام بگیرد، و تصادفا نیزه سه‌شاخِ کوردکس، برادر پادشاه سابق آتلانتیس را پیدا می‌کند. کوردکس که سال‌ها در اسارت بوده است، می‌خواهد با استفاده از بلک مانتا، مسیر را برای بازگشت فراهم کند و مانتا هم به‌واسطه‌ی او سرانجام قدرت کافی برای شکست دادن آکوامن را دارد. تنها کسی که می‌تواند به آرتور کری کمک کند تا جلوی بلک مانتا و کوردکس را بگیرد، برادرش، اوشن مستر (پاتریک ویلسون) است، بنابراین به سراغ او می‌رود و…

نقد فیلم «آکوامن و پادشاهی گمشده» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما