چرا انیمیشن «شیرشاه» ماندگارترین اثر دیزنی است؟
انیمیشن «شیر شاه» (The Lion King) موفقترین اثر دیزنی در چند دههی اخیر بوده است؛ پویانماییای با روایتی هیجانانگیز و شخصیتهای فراموشنشدنی که اگر هر چند وقت یکبار به سراغ آن برویم، احتمالا همچنان برای ما جذاب و گیرا خواهد بود. اما چه چیزی باعث شد تا از نگاه انجمن فیلم آمریکا به یکی از ۱۰ فیلم انیمیشن برتر جهان تبدیل شود؟
دیزنی در سال ۱۹۸۹ با ساخت «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid) موفق شد تا دوباره جایگاه خود را به عنوان قدرتمندترین کمپانی انیمیشنسازی پس بگیرد. این مسئله تا اواسط دهه ۱۹۹۰ ادامه پیدا کرد که بدونشک انیمیشن «شیر شاه» اوج آن دورهی نوآورانه به شمار میرود.
داستان این فیلم شباهت زیادی با دیگر آثار تخیلی دیزنی دارد؛ ولی اتفاقات پر ماجرا، حس و حال متفاوت داستان، شخصیتهای دوستداشتنی، فضایی ژرفبرانگیز و از جمله موسیقی جاودانهاش آن را در صف اول ماندگارترین و بهترین انیمیشنهای جهان و البته خود دیزنی قرار داده است.
اثری که جادوی موسیقی التون جان و هانس زیمر در آن طنین میاندازد و حتی پس از گذر سالها، هچنان گوشنواز و بدیع هستند. اما این اثر بیش از هر چیز به لطف شخصیتهای نمادینی چون سیمبا، نالا، تیمون و پومبا مشهور است؛ شخصیتهایی که با همراهی روایتی بینظیر، گویا قصد جادو کردن بیننده را دارند. اکنون برای اینکه بدانید چه خصوصیاتی باعث شدند تا انیمیشن «شیر شاه» آنقدر هیجیانانگیز و فراموش نشدنی به نطر برسد، قطعا ادامهی این مطلب به شما کمک خواهد کرد.
الهام گرفتن از داستانهای دیگر
اگر یکی از پایههای ثابت سینما و به طور کل هنر باشید، احتمال زیاد جملهی الهام گرفتن را زیاد شنیدهاید و این را خوب میدانید که محال است یک اثر هنری، وامدار دیگر آثار ساخته شده نباشد. «شیره شاه» هم از این مسئله استثنا نیست و اتفاقا بحثبرانگیزترین موضوع پیرامون آن، شباهتاش به پویانمایی «کیمبا شیر سفید» (Kimba, the White Lion) محصول سال ۱۹۶۵ است. این درحالیست که رهبران دیزنی در آن زمان مدعی شدند که ابدا از حضور چنین انیمیشنی خبر نداشتهاند. از سوی دیگر، متیو برودریک، صداپیشهی سیمبای بزرگسال از «کیمبا شیر سفید» خبر داشت و گمان میبرد که اقتباسی مستقیم از داستان آن است.
اما ماجرای الهام گرفتن به همینجا ختم نمیشود. به طور کل موضوع انتقام گرفتن، اتحاد و دوستی را در برخی از فیلمهای دیزنی دیدهایم و چه چیزی جذابتر از نمایشنامهی «هملت» شکسپیر که سرچشمه ایده آثار بسیاری از هنرمندان بوده است. این نمایشنامه در شکلگیری روند داستان اثر، نقش مهمی داشت و شاید بدون آن همه چیز به شکل دیگری بود.
علیرغم اینها، دیزنی قصد داشت که این پویانمایی، تداعیگر «بامبی» (Bambi) باشد و شخصیت اصلی (سیمبا)، تا حدی مانند کاراکتر بامبی، توسط افرادی که در جنگل پیدایش میکنند به بلوغ برسد و سپس اتفاقات بزرگی را رقم بزند.
در شیر شاه هیچ ردپایی از انسان وجود ندارد
در ساختار داستانهای کلاسیک برای پیشبرد روایت اثر، نبرد میان خیر و شر و حضور مهم قهرمان و ضدقهرمان، تاثیر چشمگیری دارد. این دوجهی بودن چه در قالب شخصیت انسانی و چه در موجوداتی غیرانسانی و یا حیوانات، تماشاگر را به یک کشاکش نفسگیر دعوت میکند تا بالاخره قوس شخصیتی قهرمان را با پیروزی بر موانع ببیند. ما در «بامبی» و «شیر شاه» این را به وضوح میبینم. اما با این تفاوت که در اولی به رابطه مخرب بشر با طبیعت پی میبریم و در دومی کاراکترهای بدجنس، حیوانات درون داستان هستند، بدین ترتیب ردپای هیچگونه انسان شروری وجود ندارد.
نقطهی قوت این انیمیشن دیزنی، دقیقا در همین تفاوت است، زیرا یک تازگی و نوآوری در قصهپردازی به شمار میرود که حتی آن را در پویانماییهایی مانند «زوتوپیا» (Zootopia) و «رابین هود» (Robin Hood) نمیبینیم. درنهایت مخاطب در انیمیشن «شیر شاه» تجربهی دیدن یک دنیای متفاوت در قالب یک اثر سینمایی را میتواند داشته باشد؛ دنیایی که داستان آن فقط پیرامون حیوانات پیش میرود. اما از طرفی چیزهایی مثل عواطف انسانی (حسادت)، آئین و فرهنگهایی که در فیلم نقش دارد، متاسفانه آن را تا حدی به ماهیت انسانی نزدیک کرده است.
موسیقی متنی که در قلب مخاطبان زندگی میکند
کمپانی والت دیزنی استاد ساخت انیمیشنهای موزیکال است که تعداد زیادی هم آثار درخشان دارد، اما «شیر شاه» در فهرست بهترین انیمیشنهای دیزنی، همیشه اول بوده است. هانس زیمر که نامش را در ساخت موسیقی فیلمهایی چون «میان ستارهای» (Interstellar) و «گلادیاتور» (Gladiator) شنیدهایم و همیشه آهنگسازیهایش با ورود به ناشناختهترین بخش وجودمان، عواطف مدفن شده را به سطح بالایی از احساساتمان رسانده؛ ساخت موسیقی این فیلم را نیز بر عهده داشته است. بنابراین بیراه نیست که ما تا این حد با موسیقی متن «شیر شاه» ارتباط گرفتهایم و درنهایت توانسته که اثرگذاری داستان را در ذهنمان چندبرابر کند.
موسیقی متن این اثر درخشان تلفیقی بینظیر از موسیقی روایی گیرا با عناصری از کلاسیکهای جاودان و حتی موسیقی سنتی قارهی آفریقایی است. قطعهای کمدی هم که جای خود را دارند، زیرا میتوانند به طرز شگرفی با خلاقیتهای بازیگوشانه، شنوندگان را بخندانند. موسیقی این انیمیشن یک ترکیب سمعی و بصری عالیست که لحن فیلم را عمیقتر کرده و مهمتر از همه به درک چندلایهای اثر کمک میکند.
و در آخر شما به ما بگویید که چه چیزی از انیمشن «شیر شاه» برایتان جالبتوجهتر یا خاطرهانگیزتر بوده است؟
منبع: cbr