۱۰ انیمیشن تفکربرانگیز درباره سلامت روانی که باید ببینید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲۵ دقیقه
انیمیشن درباره سلامت روانی

هنوز عده‌ای در این جهان هستند که معتقدند انیمیشن مدیوم کوکان است و باید تنها به آن‌ها اختصاص داده شود. البته هنر محدودیت نمی‌شناسد و از هر جا و به هر شکلی شروع شود، پر و بال می‌گیرد. امروز انیمیشن با زیرشاخه‌های زیادش پر و بال گرفته است. دیگر فقط برای کودکان نیست و اگرچه همچنان ظاهری مناسب برای کودکان دارد. ابتکارات فیلمسازان و کمپانی‌های بزرگ انیمیشن‌سازی این مدیوم هنری را به سمت موضوعات و حتی جلوه بصری جدی‌تر برده است. قالب‌های متعددی تعریف شده است که به انیمیشن این قابلیت را می‌دهد که دست روی موضوعات مهم‌تری بگذارد و واقعی‌تر شود. فقط همچون دیزنی ورژن قدیم جهانی خیالی برای کودکان نسازد. چون، بیایید صادق باشیم، جهان پیچیده و سختی در انتظار تمام کودکان جهان است که بهتر است از پیش با آن آشنا و برای مواجهه‌اش آماده باشند. از سال ۱۹۳۷ که دیزنی با اکران اولین فیلم سینمایی انیمیشن جهان با نام «سفید برفی و هفت کوتوله» در جهان سینما انقلابی به پا کرد، استودیوها به طور مداوم از مدیوم انیمیشن برای پرداختن به مسائل دنیای واقعی و انتقال پیام‌های مهم به مخاطبان خود استفاده می‌کنند. این چنین شده است که در گذر زمان ما شاهد تغییر اجتماعی قابل توجهی به سمت درک و پرداختن به بهزیستی ذهنی خود در جهان انیمیشن هستیم از این رو عجیب نیست که فیلم‌های انیمیشن درباره سلامت روانی و مسائلی از این قبیل ساخته شوند.

بر خلاف باور عمومی، مخاطب این فیلم‌ها فقط کودکان نیستند؛ گاهی فیلمسازان بزرگ جهان هم قالب انیمیشن را برای بیان مسئله‌ای مهم انتخاب می‌کنند و گاهی از قصه‌ای کودکانه برای گفتن حرف‌های مهم‌شان استفاده می‌کنند. دیزنی با توجه به افزایش رقیب و حرکت به سوی طرح موضوعات مهم و واقعی‌تر جهان، از جایی به بعد از نمایش زنان و مردان بی‌نقص در برابر شخصیت‌های ابرشرور در انیمیشین‌هایش دست کشید. رقبای مهم و قدر دیزنی از جمله پیکسار، پیش از آنکه دیزنی با تصمیمی هوشمندانه آن را بخرد، از ابتدای کار خود همین مسیر را خطی مشی خود قرار داده بودند و دیزنی به ناچار از مقطعی با این موج همراه شد. به همین خاطر انیمیشن دیگر فقط بستری برای خلق جهانی خیالی برای کودکان نیست. با توجه به قابلیت‌های فراواقعی‌ای که دارد اتفاقاً به کار فیلمسازانی آمده است که بسیاری از حرف‌های خود را نمی‌توانند در قالب لایو اکشن بزنند. محدودیت‌هایش دستشان را می‌بندد. ده فیلمی که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم، از جمله بهترین نمونه‌های موفق انیمیشن درباره سلامت روانی هستند که هم مخاطبان بزرگسال را به خود جذب کرده‌اند و هم مخاطب خردسال، و در مواردی هر دو دسته را. در این فیلم‌ها هم شاهد موضوعات سازگار با کودکان هستیم هم کاوش عمیق در عواقب افسردگی. نقطه اشتراک همه‌شان اهمیت سلامت روانی با هدف کاهش ننگ اجتماعی هر آنچه است که به این مسئله مهم مربوط می‌شود.

۱۰. یخ‌زده (Frozen)

انیمیشن درباره سلامت روانی یخ‌زده

  • سال اکران: ۲۰۱۳
  • کارگردان: کریس باک، جنیفر لی
  • صداپیشگان: کریستن بل، آیدینا منزل، جاناتان گروف، جاش گاد، سانتینو فونتانا، آلن تودیاک
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۳ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: دختری جوان به نام آنا با کریستوف همراه می‌شود تا خواهرش السا که ملکه آدرلان است پیدا کند. السا توانایی خارق العاده تبدیل کردن همه چیز به یخ دارد و بر اثر یک اشتباه او سرزمین موروثی آن‌ها وارد یک زمستان ابدی شده است. حالا آنا باید تلاش کند با کمک دوستانش و خود السا سرزمین را از یخ‌زدگی نجات دهد.

«یخ‌زده» با حدود ۱.۳ میلیارد پوند فروش یکی از شناخته شده‌ترین و موفق‌ترین فیلم‌های انیمیشن تمام دوران است که در ظاهر یک داستان قصه پریان زیباست، اما اگر کمی عمیق‌تر در آن دقیق شوید، به جز طرح توانمندسازی زنان روی مشکلات مربوط به سلامت روان هم تمرکز می‌کند. در واقع از طریق السا که به دلیل قدرت‌های جادویی غیرقابل کنترلش با مشکلاتی همچون انزوا، اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند، به سلامت روحی و روانی می‌پردازد. تلاش و مبارزه او برای به دست آوردن کنترل توانایی هایش و فرار از آن را می‌توان نمادی از ترس و شرم ناشی از مسائل مربوط به سلامت روان دانست که او را به انزوا می‌کشاند. راه‌حل فیلم برای گذر از این مانع و مشکل نه همچون همیشه نشستن بر اسب سپید شاهزاده نیست، که تحکیم پیوند خواهرانگی است.

این انیمیشن درباره سلامت روانی از محصولات موزیکال فانتزی دیزنی است و اقتباس آزادانه‌ای از داستان «ملکه‌ برفی» هانس کریستین اندرسون. یک قصه تلخ اما زیبای دیگر از اندرسون که دیزنی از گذشته تا به امروز برای به تصویر کشیدنش چاشنی شیرینی‌اش را کمی بیشتر می‌کند. این از همان ترس دیزنی از خلق جهانی تلخ و ترسناک برای بچه‌ها نشئت می‌گیرد. «یخ‌زده» داستان دو خواهر به نام آنا و السا را دنبال می‌کند. السا خواهر بزرگ‌تر از کودکی دارای قدرتی جادویی است که به هر چیزی دست بزند آن را تبدیل به یخ می‌کند. به همین خاطر با وجود علاقه دو خواهر به یکدیگر پدر و مادرشان آن‌ها را جدا از هم نگه‌ می‌دارند. تا اینکه پدر و مادر در حادثه‌ای از دنیا می‌روند و السا به عنوان خواهر بزرگ‌تر باید ملکه‌ قلمرویشان بشود اما در روز تاجگذاری راز او لو می‌رود، السا عصبانی می‌شود، کنترل قدرت جادویی‌اش را از دست می‌دهد و کل قلمرو را به سرزمین یخ تبدیل می‌کند. او فرار می‌کند و حالا این آناست که باید به کمک دوستانش خواهرش را پیدا کند و به سرزمین یخ‌زده برگرداند تا جادویش را خنثی کند.

وقتی «یخ‌زده» اکران شد جزو فیلم‌های مهم دیزنی و سینمای جهان شد که خط بطلانی بر افسانه شاهزاده سوار بر اسب سپید و دختر بیچاره در مخمصه کشید. فیلم اول به ما این حس را القا می‌کند که باز هم قرار است مردی به داد السا برسد اما اینجا آنا است که برای نجات خواهرش تلاش می‌کند. درک اهمیت و قدرت رابطه خواهرانه پیام واضح «یخ‌زده» بود که سازندگان فیلم موفق شدند با ساخت فضایی مناسب برای کودکان آن را در دل فیلم بگنجانند که بدون شک تأثیرش را روی مخاطبان خردسال خود خواهد گذاشت. همان‌طور که افسانه شاهزاده و شاهدخت روی یک یا حتی چند نسل تأثیر گذاشت.

بدین ترتیب، «یخ‌زده» به لطف فیلمنامه‌ و دقت کارگردانی جنیفر لی، ترانه‌هایی ماندگار از کریستن اندرسون لوپز و رابرت لوپز، کار انیمیشنی قوی که به کمک تکنیک سه‌بعدی توانست یک سرزمین خیالی زمستانی را به حقیقت تبدیل کند و صداپیشگانی درخشان (از کریستن بل تا جاش گد، آیدینا منزل تا جاناتان گراف) تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین آثار موفق دیزنی و آرزوی دیرینه والت دیزنی برای ساخت یکی از معروف‌ترین قصه‌های افسانه‌ای کریستین اندرسون به بهترین شکل به حقیقت تبدیل شد. «یخ‌زده» پرفروش‌ترین انیمیشن سال ۲۰۱۳ بود و توانست نظر مثبت منتقدان را هم به خود جلب کند. قصه اصلی تلخ و سیاه است اما سازندگان «یخ‌زده» موفق شدند با به وجود آوردن حال و هوایی صمیمی و خانوداگی و فاصله گرفتن از تقسیم‌بندی کلاسیک «خیر در برابر شر» کاری کنند که فیلم هم در قالب دیزنی به خوبی جای بگیرد و هم حرف‌های جدی‌اش را بزند.

۹. چه روز زیبایی (It’s Such a Beautiful Day)

چه روز زیبایی است

  • سال اکران: ۲۰۱۲
  • کارگردان: دان هرتزفلد
  • صداپیشگان: دان هرتزفلد
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: بیل که مبتلا به فراموشی و افسردگی است، تلاش می‌کند تا روح و روان در هم شکسته خود را درمان کند.

«چه روز زیبایی» یک فیلم انیمیشن تجربی به کارگردانی، نویسندگی، انیمیشن، عکاسی، تهیه‌کنندگی و صداپیشگی دان هرتزفلد است. این فیلم از طریق ترکیبی از طنز منحصربه‌فرد و سوررئالیسم، زندگی بیل و مبارزات او را با مشکلات متعدد روانشناختی و روانی از جمله توهم، از دست دادن حافظه و سایر علائم مربوط به یک اختلال عصبی فرساینده دنبال می‌کند. مرگ و میر و مبارزه با افسردگی ناشی از یک بیماری فرسایشی از طریق کند و کاو در مسائل هستی حرف اصلی این انیمیشن درباره سلامت روانی است.

«چه روز زیبایی» به خاطر نگاه دقیقش به مسائل مربوط به سلامت روان، طنز عجیب و سبک هنری تجربی‌اش که ترکیبی از مجسمه‌های چوبی با فیلم‌هایی از دنیای واقعی است که اغلب به صورت «صفحه نمایش تقسیم‌شده» به تصویر کشیده می‌شود، مورد تحسین جهانی قرار گرفت. در نتیجه، به عضو ثابت فهرست‌های متعدد «بهترین» فیلم‌ها از جمله رتبه اول در فهرست ده فیلم برتر انیمیشن تمام دوران CineFlex IGN و بهترین فیلم انیمیشن دهه ۲۰۱۰ The Wraps «بهترین فیلم انیمیشن دهه ۲۰۱۰» تبدیل شد.

این اولین تجربه سینمایی بلند است که در ژانر کمدی درام قرار می‌گیرد، از ارتباط هویت و حافظه می‌گوید. فیلم معنای حافظه، چگونگی از دست رفتن آن و هم دوباره یافتن آن در نقاط مختلف زندگی‌مان را مورد بررسی قرار می‌دهد. فیلم سه بخش دارد و داستان بیل را دنبال می‌کند. جوانی که توانایی‌های ذهنی‌اش به دلیل بیماری باعث ضعف خاطرات و احساسات او می‌شود. با بدتر شدن اوضاع بیل، دنیای اطرافش هم در ذهنش بدتر می‌شود و وارد فضایی و البته درخشان تبدیل می‌شود. فیلم در ظاهر ساده به نظر می‌رسد اما عمیقاً و به طرز شگفت‌انگیزی موفق می‌شود حس اندوه را به مخاطبش منتقل کند.

۸. زندگی من به عنوان یک کدو (My Life as a Courgette)

زندگی من به عنوان یک کدو

  • سال اکران: ۲۰۱۶
  • کارگردان: کلود باراس
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: یک پسر نوجوان بعد از مرگ مادر دائم الخمرش به یتیم‌خانه فرستاده می‌شود تا در کنار دیگر بچه‌های بی‌سرپرست همسن و سال خودش زندگی کند. آنجا او معنای واقعی اعتماد و عشق را درک می‌کند.

«زندگی من به عنوان یک کدو» فیلمی تکان‌دهنده درباره پسر جوانی به نام زوکینی (به معنای کدو سبز) است که پس از مرگ مادرش به یتیم‌خانه فرستاده می‌شود. در این محیط بسیار متفاوت، او مجبور می‌شود با انبوهی از چالش‌های احساسی جدید روبه‌رو شود که تأثیر عمیقی بر سلامت روان او می‌گذارد. این فیلم با زمان کمتر از هفتاد دقیقه و انیمیشن زیبا و پر از جنب و جوشش کاملاً طوری ساخته شده است که به‌راحتی برای مخاطبان تمام سنین مناسب باشد. به همین خاطر این امکان را پیدا کرده است تا به مسائل بسیار واقعی درباره سلامت روان بپردازد. ما زوکینی را می‌بینیم که در زندگی تازه‌اش در محیطی کاملاً آماده وارد کردن آسیب روحی به بچه چطور با احساسات پیچیده روبه‌رو می‌شود و با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. «زندگی من به عنوان یک کدو سبر» با به تصویر کشیدن همین جدال‌های احساسی درونی به شکلی ملموس و همدلی‌برانگیز می‌تواند به نوبه خود به مخاطبان جوان کمک کند تا احساسات خود را بهتر درک کنند.

در این انیمیشن محصول فرانسه و سوئیس، زوکینی بعد از ورود به یتیم‌خانه خیلی زود، یک دوست تازه پیدا می‌کند. افسر پلیسی به نام ریموند که او را به یتیم‌خانه منتقل می‌کند، زوکینی این پسربچه دوست‌داشتنی که حالا به دنبال خانواده‌ای جدید است، دوستان تازه‌ی دیگری پیدا می‌کند و یاد می‌گیرد که دوباره اعتماد کند. با اینکه زندگی مادرش و امنتیش را از او گرفته است. فیلم با داستان تأثیرگذارش و فیلمنامه خوب سلین سیاما این پتانسیل را دارد که هر مخاطبی را به تفکر و تعمق وا دارد. به جز داستان زیبا و احساسی فیلم، سبک استاپ‌موشن خمیری هم فوق‌العاده است و هر یک از شخصیت‌ها با ظرافت ویژه‌ای طراحی شده‌اند.

درست است که فیلم پر از شخصیت‌های بانمک رنگارنگ است و جهان کودکانه‌ای را خلق کرده که بچه‌ها را شیفته خودش می‌کند، اما دست روی موضوع مهم و جدی آزار خانگی کودکان و آسیب‌های وارد شده به کودکان بی‌سرپرست گذاشته که در تضاد کامل با زیبایی‌های بصری آن است. همین «زندگی من به عنوان یک کدو» را به اثری قابل تأمل می‌کند. فیلمساز با چنان ظرافتی به موضوع حساس بچه‌های بی‌سرپرست پرداخته که در ازای هر لحظه‌ای که این بچه‌های را در موقعیت‌های آسیب‌زا می‌بینیم، لحظات شاد هم وجود دارد، مثل جنگ بچه‌ها با گلوله ‌های برفی.

«زندگی من به عنوان کدو» ترجیح می‌دهد با لحظات امیدبخش و پایان خوشش فیلمی مثبت‌نگر درباره موضوعی غم‌انگیز باشد. دوست دارد ثابت کند و این پیام را به بچه‌ها و حتی بزرگسالان برساند که می‌توان از دل سختی‌ها و ناملایمات، زندگی خلق کرد و امید را از دست نداد. شروع تأثیرگذار فیلم که کدو را در حال جمع‌آوری قوطی‌های خالی نوشیدنی‌های الکلی مادر دائم‌الخمرش و ساختن برج نشان می‌دهد، مهر تأییدی بر این پیام است. «زندگی من به عنوان یک کدو» هم جزو آثاری است که این باور غلط را رد می‌کند که انیمیشن‌ها نمی‌توانند مضامین بزرگسالانه و جدی را به‌درستی به نمایش بگذارند. یا اگر چنین کنند سبک و فضایشان حتماً باید بزرگسالانه باشد، مثل فیلم بعدی همین فهرست. «زندگی من به عنوان یک کدو» از جمله آثاری است که پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مدیوم انیمیشن را یادآور می‌شود و البته ما را به تعمق در مفهوم مواجهه کودک با پدیده بزرگسالانه‌ای همچون مرگ و سوگواری برای یک عضو خانواده که اینجا مادر از قضا دائم الخمر هم هست، دعوت می‌کند.

۷. انومالیسا (Anomalisa)

انومالیسا، انیمیشن درباره سلامت روانی

  • سال اکران: ۲۰۱۵
  • کارگردان: چارلی کافمن
  • صداپیشگان: دیوید تیولیس، جنیفر جیسن لی، تام نونان
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: نویسنده‌ای به نام مایکل استون درباره ارائه خدمات به مشتریان می‌نویسد. او به خوبی نمی‌تواند با مردم ارتباط برقرار کند و همه را یک شکل می‌بیند تا زمانی که با زنی متفاوت به نام لیزا در یک هتل آشنا می‌شود و ورق برمی‌گردد.

وقتی چارلی کافمن قدم به وادی انیمیشن می‌گذارد، نتیجه می‌شود «آنومالیسا». اقتباسی از نمایشی که با نام مستعار فرانسیس فرگولی نوشته شده، درباره یک اختلال عجیب و غریب روانی به نام توهم فرگولی. شخصیت اصلی قصه، مایکل استون، نویسنده‌ مبتلا به این عارضه که درباره خدمت به مشتری می‌نویسد، نمی‌تواند بین ظاهر فیزیکی افراد تمایز قائل شود و همه را یکسان می‌بیند. بله، توهم فرگولی چنین معنایی دارد؛ یک وضعیت روانشناختی است که در آن فرد ممکن است بر این باور باشد که همه آدم‌ها در واقع یک نفرند. فیلم مستقیماً به این اشاره نمی‌کند که مایکل به این عارضه مبتلاست. از آنجا که بعد از آشنایی با زنی متفاوت به نام لیزا به یکباره همین یک نفر را با چهره‌ای متفاوت می‌بیند، پیداست که کافمن از این عارضه روانشناختی برای پرداختن به مشکلات مربوط به سلامت استفاده کرده است.

در واقع کافمن با بررسی احساسات و عواطف مربوط با وضعیت شخصیت اصلی به مشکلات روحی و روانی دیگری مثل انزوا و پارانویا و همین‌طور مفهوم جدایی پرداخته است. این انیمیشن درباره سلامت روانی درباره مرد تنهایی است که هیچ ارتباطی با دیگران نمی‌تواند بگیرد، چون همه را به یک شکل می‌بیند. این شاید کنایه‌ای به وضعیت جهان مدرن هم باشد اما در واقع یک مشکل درونی فردی است که به هر حال باید راه‌حلی داشته باشد. راه‌حل فیلم عشق است. البته که چارلی کافمن باید فیلمی درباره آن بسازد و البته که باید قالب انیمیشن را برای روایت آن انتخاب کند. چون چه راهی بهتر از انیمیشن برای نمایش یکسانی چهره آدم‌ها. خب شاید بتوان درباره این یک مورد فهرست گفت که این انیمیشن برای بزرگسالان ساخته شده است. استاپ موشن هم هست با عروسک‌هایی که در ابعاد کوچک ساخته شده‌اند. ظاهراً سازندگان اصلاً نمی‌خواستند فیلمشان حس کارتونی به مخاطب بدهد.

چارلی کافمن یکی از پیچیده‌ترین فیلمنامه‌نویسان معاصر است که آن‌قدر جاه‌طلب بوده که پا به عرصه فیلمسازی هم بگذارد. او «آنومالیسا» را هفت سال بعد از شاهکار اولش «سینکداکی نیویورک» در مقام نویسنده و کارگردان ساخت. «آنومالیسا» از قصه‌اش تا استاپ موشنش یکی از غم‌انگیزترین فیلم‌های قرن بیست و یکم است. فضای تاریک و ناامیده‌اش کاملاً عامدانه است و حتی سعی شده تا حد امکان شبیه فیلم لایو اکشن به نظر بیاید. به هر حال، انیمیشن چارلی کافمن باید هم عجیب و غریب باشد. اما نه آن‌قدر عجیب و غریب که اعضای آکادمی اسکار آن را مناسب جایزه خود ندانند یا حتی گلدون گلوب. اسکار البته همیشه به کافمن توجه ویژه داشته است. اما این جشنواره ونیز بود که برای اولین بار جایزه بزرگ هئیت داورانش را به یک انیمیشن داد. برگ برنده کارنامه چارلی کافمن از نگاه منتقدان که آن را هم‌تراز فیلم‌هایی مثل «گمشده در ترجمه» سوفیا کوپولا می‌دانند، با جهانی که خلق کرده و وضعیتی که شخصیت اصلی‌اش را در آن قرار داده، تصویری از یک ضد آرمانشهر وحشتناک را به نمایش می‌گذارد که ساکنانش را دچار اختلالات روانی از این قبیل می‌کند.

۶. سنگ‌های توی جیب من (Rocks in My Pocket)

سنگ‌های توی جیب من، انیمیشن درباره سلامت روانی

  • سال اکران: ۲۰۱۴
  • کارگردان: سیگنه بومین
  • صداپیشگان: سیگنه بومین
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: فیلم بر اساس داستان‌های واقعی زندگی پنج زن از خانواده کارگردان از جمله خودش و مبارزه‌شان با افسردگی و خودکشی است.

یک انیمیشن استاپ موشن دیگر درباره سلامت روانی که ظاهراً قالب انیمیشنی مناسبی برای پرداختن به موضوعات این چنینی است. شاید حال و هوای سنگین‌ نقطه مشترک‌شان است. «سنگ‌های توی جیب من» انیمیشنی زیبا، تکان‌دهنده، خنده‌دار و قدرتمند مجموعه‌ای است از داستان‌های درهم تنیده واقعی درباره زندگی پنج زن و مبارزه آن‌ها با افسردگی. فیلم با استفاده از تکنیک استاپ موشن، عناصر انیمیشن دو بعدی و سه بعدی را با هم ترکیب کرده، به موفقیتی مهم دست یافت و تحسین جهانی را دریافت کرد.

«سنگ‌های توی جیب من» به دلیل رویکرد تند و تسلیم‌ناپذیرش نسبت به موضوعات تلخ و سنگینی همجون افسردگی، خودکشی، آسیب روحی روانی و ننگ مرتبط با آن مورد ستایش قرار گرفت. همچون «آنومالیسا» چارلی کافمن این انیمیشن درباره سلامت روانی هم بر خلاف دیگر فیلم‌های موجود در این فهرست، با مضامین تاریک و روایت پیچیده‌اش نشان می‌دهد که جامعه مخاطب هدفش بزرگسالان بوده است. همین رویکرد منحصربه‌فرد برای پرداختن به چنین موضوعات مهمی مرتبط با مسئله سلامت روان بود که جوایز و افتخارات متعددی را برایش به ارمغان آورد و از آن زمان تا کنون یکی از فیلم‌هایی درباره سلامت روان به حساب می‌آید که تماشایش ضروری است.

۵. در جست‌وجوی دوری (Finding Dory)

در جست‌وجوی دوری

  • سال اکران: ۲۰۱۶
  • کارگردان: اندرو استنتون
  • صداپیشگان: الن دی‌جنرس، آلبرت بروکس، اد اونیل، کیتلین اولسون، یوجین لوی، تای بورل، داین کیتن، ویلم دفو
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: یک سال بعد از پیدا کردن نمو، در سواحل کالیفرنیا دوری به یاد می‌آورد خانواده‌ای دارد که در آن سر دریا زندگی کنند و با کمک دوستانش به دنبال خانواده می‌گردد. اما سر از یک مؤسسه تحقیقات دریایی در می‌آورد و از دوستانش جدا می‌افتد. نمو و پدرش سعی در نجات او دارند.

ادامه انیمیشن یلم بسیار موفق «در جست‌وجوی نمو» (Finding Nemo) یک کلاس پیشرفته در مخابره پیام‌ای مثبت به بچه‌ها در خصوص مسائل مربوط به سلامت روان است. با قصه‌ای جذاب و تکان‌دهنده و انیمیشنی خیره‌کننده. شخصیت دوری از «در جست‌وجوی نمو» می‌آید. ماهی فراموشکاری که اینجا شخصیت اصلی است (با صداپیشگی الن دی جنرس) و در تلاش با وجود حافظه کوتاه‌مدت ضعیفی که دارد والدین گمشده‌اش را پیدا کند. از عارضه فقدان حافظه کوتاه‌مدت گرفته تا بحران هویتی را می‌توان در همین یک خط پیدا کرد. و فقط دوری نیست که چالش‌ها و مشکلاتی در زندگی‌ زیر آبی‌اش دارد. تمام شخصیت‌های دنیای درخشان زیر آب پیکسار در قصه دوری چالش‌های شخصی خود را دارند که باید بر آن‌ها غلبه کنند. نمو با باله ناقص خود ناتوانی جسمی دارد، پدر نمو مشکل اضطراب و دوری هم که تکلیفش مشخص است.

نگرش مثبت‌اندیشانه و باثبات دوری با شعار «فقط شنا کن» خلاصه پیام قصه این انیمیشن درباره سلامت روانی است. البته این بدان معنا نیست که سعی می‌کند احساسات پیچیده‌ای را که هر یک از این شخصیت‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کند، بیش از حد ساده‌ جلوه دهد یا مبارزات و تلاش‌هایشان در این مسیر را «تقلیل دهد». یعنی نمی‌خواهد شعار بی اهمیت پنداشتن و بی‌توجه بودن به مشکلات را با مثبت‌اندیشی اغراق‌‌شده رواج دهد. «در جست‌وجوی دروی» با حساسیت به این مسائل با سطحی از پختگی و ظرافت برخورد می‌کند که به‌ندرت در فیلم‌های انیمیشن خانوادگی دیده می‌شود. ما در قسمت اول این مجموعه دوری را با همین عارضه در نقش دوست و همراه نمو می‌بینیم، اما آنجا از فراموشکاری او برای المان خنده استفاده شده تا داستان غم‌انگیز و پر از اضطراب نمو تلطیف شود.

حالا اینکه خودش شخصیت اول قصه است و تمرکز بر مشکل فردی اوست بر این حقیقت تأکید می‌کند که همه به طریقی با مشکلی مواجهند. البته «در جست‌و‌جوی دوری» در مقایسه با «نمو» به مسائل بسیار مهم‌تر و عمیق‌تری می‌پردازد. این فیلم به خوبی می‌تواند چالش‌های فردی ناتوان را نشانمان دهد. و این پیام مهم را که هرگز نباید کسی را دست کم گرفت، حتی کسی مثل دوری که با وجود ناتوانی‌اش در نهایت موفق می‌شود خانواده‌اش را پیدا کند و پایان خوشی را برای خودش رقم بزند. پیام زیبا و بجایی است. فروش حیرت‌انگیز ۱٫۰۲۵ میلیارد دلاری این فیلم در گیشه‌های جهانی که فقط ۴۸۶٫۲ میلیون دلار آن مربوط به گیشه‌های آمریکا بود، ثابت کرد که فیلم جامعه مخاطبش را درست هدف گرفته و البته در دپارتمان تبلیغات هم خوب عمل کرده است. «در جست‌وجوی دوری» در زمان اکران تبدیل به پرفروش‌ترین انیمیشن در آمریکای شمالی شد و قسمت دوم «شرک» را هم پشت سر گذاشت.

۴. مری و مکس (Mary and Max)

مری و مکس، انیمیشن درباره سلامت روانی

  • سال اکران: ۲۰۰۹
  • کارگردان: آدام اِلیوت
  • صداپیشگان: فیلیپ سیمور هافمن، تونی کولت، اریک بانا
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: دوستی یک دختر کوچولوی هشت ساله با یک مرد یهودی چهل و چهار ساله از طریق نامه‌نگاری شکل می‌گیرد. این رابطه از هشت سالگی دختر تا بیست و شش سالگی او ادامه دارد.          

«مری و مکس» را شاید خیلی‌ها اصلاً مناسب بچه‌ها ندانند. خط داستان را بشنوید. یک دوستی کاملاً نامتحمل از طریق مکاتبه و نامه‌نگاری میان یک دختربچه هشت ساله در استرالیا و مردی چهل و چهار ساله در امریکا. نه، نترسید؛ رابطه‌شان بیست سال طول می‌کشد اما معصومانه است و هرگز در این سال‌ها یکدیگر را نمی‌بینند. مری دختری تنهاست و مکس مردی با مشکل اضافه‌وزن و سندرم آسپرگر که یک نوع اختلال رشد عصبی است. پزشکی اتریشی به نام هانس آسپرگر این اختلال را معرفی کرد. کسی که به سندرم آسپرگر مبتلاست، با مشکلات قابل توجه در ارتباط بین فردی و ارتباط غیرکلامی و ارتباط چشمی مستقیم و اشکال در انجام حرکات پیچیده فیزیکی مثل رقص مواجه است. معمولاً علایق و رفتارهای وسواسی و تکراری همراه این اختلال است. بهره هوشی این افراد بالاتر از میانگین جامعه است و استعداد فوق‌العاده خوبی در ریاضیات و تحلیل، کامپیوتر و حتی علوم انسانی دارند. برعکس افراد عادی، از کلیات به سمت جزئیات می‌روند و معمولاً در افکار خود غرق می‌شوند و دارای تفکرات عمیق و تصویرسازی ذهنی قوی و تخیلی قوی هستند.

«مری و مکس» همچون «آنومالیسا» از یک اختلال روانی برای پرداختن به مجموعه‌ای از احساسات پیچیده و مسائل مربوط به سلامت روان از جمله تنهایی، افسردگی و انزوا اجتماعی استفاده می‌کند. مری و مکس به تدریج یاد می‌گیرند که از طریق ارتباط مشترک و پشتیبانی و درک متقابل بر چالش‌های مربوط به سلامت روانی خود غلبه کنند. «مری و مکس» از آن دسته انیمیشن‌هاست که مشخصاً برای بزرگسالان ساخته شده است اما فضای دوست‌داشتنی‌‌اش در عین تلخی این قابلیت را دارد که با بچه‌ها هم ارتباط برقرار کند. برای بزرگسالان رسیدن به کمال دو انسان را که به سختی می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، در طول رابطه‌شان می‌بینیم. اینکه چطور خودشان را دوست داشته باشند و آن‌طور که هستند بپذیرند.

۳. روح (Soul)

روح، انیمیشن درباره سلامت روانی

  • سال اکران: ۲۰۲۰
  • کارگردان: پیت داکتر
  • صداپیشگان: جیمی فاکس، تینا فی، گراهام نورتون، ریچل هاوس، آلیس براگا، ریچارد آیوادی، فیلیسیا رشاد، دانل راولینگز، کوئستلاو، آنجلا باست، فورچون فیمستر
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: جو یک نوازنده و معلم موسیقی است که زندگی‌اش بر وفق مرادش نبوده است. او به موسیقی جاز علاقه زیادی دارد و در نواختن موسیقی هم مهارت دارد. او به دنیایی دیگر سفر می‌کند تا به یک نفر کمک کند که علاقه واقعی‌اش را پیدا کند.

پیکسار از ابتدا سیاست کاری‌اش در تولید انیمیشن را با پرداختن به مسائل جدی‌تر و واقعی‌تر در این حوزه مشخص کرد. دیگر قرار نبود انیمیشن فقط به دنیای خیالی قصه پریان پایان خوش دیزنی خلاصه شود. همین شد که دیزنی متوجه شد باید با خریدن پیکسار رقیبش را به شریکش تبدیل کند. انیمیشن «روح» یکی از کارهای این مجموعه است که عمیق نیست، فوق عمیق است. حتی بزرگسالان هم در دنبال کردن خط داستانی و درک پیامش به مشکل برمی‌خورند، بس که پیچیده است. جو، نوازنده جازی است که از زندگی‌اش راضی نیست. او رؤیاهایی بزرگی برای خودش در سر دارد که احساس می‌کند هرگز به آن‌ها نمی‌رسد. یک تصادف ناگهانی و رفتن به کما آخرین و نامحتمل‌ترین چیزی است که در ابتدای فیلم انتظار داریم. کلیشه این است که ببینیم این شخصیت چطور در جهان واقعی روی زمین بر مشکلاتش غلبه می‌کند و به آرزویش می‌رسد. اما از تصادف به کما می‌رود و ینندگان را با خود به سفری به دنیای پس از مرگ می‌برد. آنجا او باید تلاش کند تا روحش را دوباره با بدنش پیوند بدهد.

در مدت زمانی که جو در کما است، به او زمان داده می‌شود تا درباره معنای زندگی و هدف خود در زمین فکر کند. فیلم با مفهوم فشارهای اجتماعی و یافتن رضایت (یا «جرقه») فراتر از موفقیت شغلی سروکار دارد. از طریق استعاره‌های هوشمندانه و خط داستانی مبتکرانه، دست روی یکی از معضلات مهم زمانه مدرن یعنی بی‌اعتنایی به گفت‌وگوهای پیرامون احساس بی‌کفایتی و سلامت روان گذاشته است و بینندگان را به آرامی تشویق می‌کند تا اهمیت رضایت درونی را درک کنند. این انیمیشن درباره سلامت روانی درباره امید و کمال است. درباره درک عزت نقس و قدر خود را دانستن.

فیلم با تکیه بر سفر معنوی یک موزیسین، پرسش‌هایی درباره معنای عمیق موفقیت و شکست در زندگی مطرح می‌کند. تلاش برای رسیدن به موفقیت یا شکست در زندگی که از طریق شخصیت بدبینی به نام ۲۲ نشان داده می‌شود، قصیده‌ای برای کمال در زندگی و دوست داشتن خود است. پیکسار با انتخاب قصه‌ای بزرگسالانه انیمیشنی درباره پوچگرایی ساخته است که هیچ ابایی از نمایش تصویری تاریک از شخصیت‌هایی که به دنبال دلیلی برای زندگی هستند ندارد. نتیجه یکی از خلاقانه‌ترین کارهایی است که پیکسار تا به حال ساخته است؛ فیلمی که بچه‌ها و بزرگسالان درس زنده بودن و امیدوار بودن به زندگی با وجود مشکلات روحی و روانی می‌دهد.

۲. سرویس تحویل کی‌کی (Kiki’s Delivery Service)

سرویس تحویل کی‌کی، انیمه استودیو جیبلی

  • سال اکران: ۱۹۸۹
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • صداپیشگان: می‌نامی تاکایاما، ری ساکوما، کاپی یاماگوچی
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: دختر جادوگر جوانی به نام کی‌کی به دلایلی مجبور می‌شود مستقل زندگی کند. در این راه او خود را در زندگی سخت اجتماعی می‌بیند. او با استفاده از قدرت جادویی خود شروع به کار می‌کند و این ماجراهای زیادی را برایش پیش می‌آورد.

این انیمه محصول استودیو جیبلی داستان ماجراجویی عجیب و غریب دختر جوانی به نام کیکی را دنبال می‌کند که در سفر خود اکتشافی است. کیکی جادوگری سیزده ساله است که در حال کارآموزی است و طبق سنت باید به مدت یک سال به طور مستقل زندگی کند. کیکی که گربه‌ سخنگویش جی‌جی تنها همراهش است، در این سفر انفرادی یاد می‌گیرد که چطور با شبکه پیچیده‌ای از احساسات ناشی تعییر شرایط مواجه شود و آن‌ها را مدیریت کند. خوشبینی اولیه کیکی در مواجهه با جهان بزرگسالان به‌سرعت از بین می‌رود، چرا که در این جهان تازه با احساساتی همچون تردید و حتی ناامیدی روبه‌رو می‌شود. این احساسات که در واقع نتیجه افسردگی کیکی است، باعث می‌شود که او در زندگی بزرگسالانه و جهان واقعی توانایی پرواز و حرف زدن با گربه را از دست بدهد. یعنی قدرت‌های جادویی‌اش را. کل فیلم می‌تواند همچون استعاره‌ای برای افسردگی تعبیر شود. سفر کیکی برای غلبه بر این موانع از طریق خودشناسی و قدرت دوستی روند بهبودی از افسردگی را نشان می‌دهد.

«سرویس تحویل کی‌کی» در ظاهر ساده به نظر می‌رسد و مخاطبش را فریب می‌دهد. در ظاهر، قصه‌ درباره‌ دختر جوانی است که درس می‌خواند تا به یک جادوگر تبدیل شود. انتظار مخاطب این است که جادو ببیند اما در واقع فیلم پرتره‌ای روانشناختی از دختری سیزده ساله است که باید سختی‌های زندگی را پشت سر بگذارد تا بزرگ شود. این انیمه بدون شخصیت منفی یا اتفاق خاصی به کشمش‌های درونی شخصیت اصلی‌اش می‌پردازد. او باید برای خودباوری بر ترس‌ها و اضطراب‌هایش غلبه کند. از دست رفتن موقتی قدرت‌های جادویی کیکی در واقع شکست‌های موقتی‌ای است که او مثل همه انسان‌ها در زندگی‌اش تجربه می‌کند اما باید از اول شروع کند و زندگی‌اش را بسازد. «سرویس تحویل کی‌کی» همچون «روح» پیام حفظ امید و تسلیم نشدن را به ما می‌دهد.

۱. درون بیرون (Inside Out)

درون بیرون، انیمیشن درباره سلامت روانی

  • سال اکران: ۲۰۱۵
  • کارگردان: پیت داکتر
  • صداپیشگان: ایمی پولر، فیلیس اسمیت، ریچارد کایند، بیل هیدر، لوئیس بلک، میندی کالینگ، کیتلین دیاس، داین لین، کایل مک‌لاکلن
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: کاوش درونی ذهن دختر جوانی به‌ نام رایلی که خود را با نقل مکان خانواده‌اش وفق می‌دهد، همان‌طور که پنج احساسش افکار و اعمال او را کنترل می‌کنند.

با توجه به اینکه قسمت دوم «درون بیرون» در حال حاضر گیشه را به آتش کشیده، ما مقام اول این فهرست را به این فیلم می‌دهیم که بهترین نمونه انیمیشن درباره سلامت روانی است و بدون شک یک شاهکار انقلابی دوباره از پیکسار. «درون بیرون» آغازگر مسیری بود که در ادامه به انیمیشن‌هایی چون «روح» رسید. البته «روح» با اینکه خارق‌العاده بود، اما شاید به خاطر دومین بودن و در حد «درون بیرون» بدیع نبودن به آن موفقیت دست نیافت. داستان سرراست‌تر «درون بیرون» هم در این برتری دخیل است؛ داستان و فضای «درون بیرون» با بچه‌ها هم بیشتر ارتباط برقرار می‌کند. فیلم درباره رایلی یازده ساله است که پدر و مادرش به یکباره تصمیم به مهاجرت از شهر محل زندگی‌شان گرفتند و حالا او باید با شهر و  مدرسه جدید خودش را وفق دهد. طبیعی است که مثل هر بچه دیگری با انبوهی از احساسات پیچیده تازه مواجه می‌شود.

کار خلاقه پیکسار در واقع از اینجا شروع می‌شود. ما به جهان درون ذهن رایلی می‌رویم و با پنج احساس اصلی آشنا می‌شویم. شادی، غم، خشم، ترس و انزجار که هر یک موجودیت پیدا کرده‌اند. شمایلی انسانی دارند اما شبیه انسان‌ها نیستند. انسان‌نما هستند. پیکسار در طراحی این شخصیت‌ها غوغا کرده است؛ چرا که با وجود خصوصیات انسانی کاملاً همان حسی هستند که باید باشد. احساس‌اند، انسان نیستند. ما این شخصیت‌ها را در حال گذران و مدیریت چرخه‌ای می‌بینیم که از ابتدای تولد رایلی (تولد همه ما در واقع) شروع شده و حالا در آستانه ورود به بلوغ به واسطه شرایط بیرونی زندگی، در موقعیت بحرانی قرار گرفته‌اند. بیشتر قصه در ذهن رایلی اتفاق می‌افتد و ما را به سفری بی‌مانند در جهان شگفت‌انگیز خود می‌برد.

«درون بیرون» هوشمندانه چگونگی تعامل احساسات مختلف رایلی و تلاش آن‌ها برای کنترل و برقراری تعادل در روان او را به تصویر می‌کشد. این تصویر نتیجه مطالعات روانشناختی کارکرد ذهن انسان است؛ اینکه ما این ما یعنی کودکان و بزرگسالان در دنیای انیمیشن این کارکرد را می‌بینیم، شناختی نسبی البته قطعاً تا حدی خیالی از آنچه در درونمان می‌گذرد، پیدا می‌کنیم. اینکه به‌مان نشان داده می‌شود احساسات ما در عین انسانی بودن صرفاً جنبه‌ای خارج از کنترل از ما دارند، خیال‌مان را از بابت انسان بودن و پیچیدگی‌هایش راحت می‌کند. ما مجموعه‌ای از احساسات و هورمون‌ها هستیم که از بیرون و گاهی از درون تأثیر می‌پذیرند و واکنش نشان می‌دهند. انیمیشن زیبا و زنده و طنزی که به فیلم اضافه شده است، «درون بیرون» را به نقطه‌عطفی در کارنامه پیکسار تبدیل کرده است. باید هم دنباله‌اش را بسازد و باید ما بی‌صبرانه منتظر دیدنش باشیم. «درون بیرون» به زیبابی لایه لایه و پیچیده از اهمیت و پیچیدگی تعادل احساسی در رشد کودک گفته است.

منبع: movieweb



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. شاهرخ

    🙏👌

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X