چرا جهان به سیاستمداران دانشمند بیشتری مانند آنگلا مرکل نیاز دارد؟
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در حالی جهان سیاست را ترک میکند که توجه او به علم و سیاستگذاریهایی که در حمایت از فناوری و تحقیقات علمی داشته، تأثیر زیادی نه فقط برای پیشرفت آلمان، بلکه برای اروپا و جهان داشته است.
صدر اعظم آلمان «آنگلا مرکل» (Angela Merkel) شیمیدان کوانتوم نظری پس از انتخابات ۲۶ سپتامبر (۴ مهر) از این پست خود کنار میرود و این پایان ۱۶ سال فعالیت او در این جایگاه و ۳۰ سال فعالیت سیاسی است.
او کشور آلمان را از موقعیتهای دشواری مانند بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ تا خروج بریتانیا از اتحادیهی اروپا (Brexit)، تمرکز جهان بر ضرورت حذف سوختهای فسیلی و البته همهگیری کرونا عبور داده است. اکنون سیاست جهان یک دانشمند اثرگذار را کم خواهد داشت و بدون او رویکردهای علمی سیاست کمتر خواهد بود.
مدیریت علمی
در سطح جهان نمونههای درخشانی از دانشمندانی وجود دارند که با ورود به دنیای سیاست، موفقیتهای زیادی کسب کردهاند. اما دانشمندان چه ویژگیهایی دارند که میتواند آنها را به رهبران قدرتمند و اثرگذار تبدیل کند؟ این چیزی است که در مرور رویکردهای علمی آنگلا مرکل در سیاست هم باید به آن توجه داشت.
مرکل میراث قدرتمندی را برای تحقیق و تفکر مبتنی بر شواهد بر جای میگذارد و اگرچه نمیتوان چگونگی رسیدن به این دستاورد را با توضیحی کوتاه بیان کرد اما حرفه و تحصیلات او به عنوان یک دانشمند، بینش خوبی دربارهی دلایل محبوب و مؤثر بودن او ارائه میدهد.
در طول سالها، مدیریت او، علم آلمان را تقویت و آن را بیش از پیش بینالمللی کرده است. هر دولتی در موضوع حفاظت از حقوق مردم، بالا بردن سطح امنیت و رفاه اجتماعی و اجرای عدالت ضعفهایی دارد اما مرکل دلسوزی و پافشاری غیررایجی در میان سیاستمداران، حتی در زمان همهگیری کرونا، داشت و نشان داد که توجه به شواهد علمی به سود تصمیمگیریهاست.
او اما در مقابل، ویژگیهای شاخص دانشمندان را در خود حفظ کرد. او صبور و فهیم است و با داشتن چشمانداز و استراتژی، ارزش برنامهریزی در درازمدت را درک میکند. مرکل شخصیتی منطقی و تجربی دارد و بهدنبال ایجاد همکاری و مشارکت است.
مرکل همچنین بهدلیل درنظر گرفتن مرز مشخصی پیرامون شناخته شدهها مشهور است. او در حقایق اغراق نمیکند بلکه بیشتر اوقات، درک عدم قطعیت را ترویج میکند تا زمانی که دادهها برای تصمیمگیری کافی باشند.
اشتیاق آنگلا مرکل به علم تا حدی از درک ارزش پژوهش و نوآوری علمی بر جوامع و اقتصادها نشأت میگیرد و به همین دلیل است که او به تعامل با دانشمندان اهمیت زیادی میدهد. ازجمله پژوهشگران آلمانی در مصاحبه با «نیچر» (Nature) در مورد اینکه چگونه او به عنوان صدراعظم ملاقاتهای منظم با دانشمندان و مدیران پژوهشی را در اولویت قرار داده است، صحبت کردهاند.
او هر چند ماه ریاست جلسههای علمی غیررسمی را در زمینههای گوناگون برعهده داشت و با علاقهی خاصی دستور کار جلسات را در حوزههای نو و آیندهنگرانه مانند فناوری هیدروژن، محاسبات کوانتومی و هوش مصنوعی تنظیم میکرد.
نکتهی جالب توجه آن است که به پژوهشگران توصیه میشد که برای ارائههای خود در این جلسات بهدقت آماده شوند زیرا مرکل با پرسشهایی در سطح یک متخصص در جلسه حضور مییابد. جلساتی باعث شد تا مرکل هم درک بهتری از اثر ایدههای دانشمندان بر اقتصاد و سیاست آلمان و فراسوی آن، بر جهان داشته باشد.
این گفتوگوها به دورهمیهای «نوآوری» مشهور شدند و هستهی اولیهی ابتکاراتی مانند برنامهی ۲.۴ میلیارد دلاری برای محاسبات کوانتومی و فناوریهای مرتبط را شکل دادند. همچنین بر توسعهی تحقیقات آلمان به اندازهای مؤثر بودند که این کشور نخستین آزمایش تشخیص کووید-۱۹ را اختراع کرد و شرکت آلمانی «بایواِنتِک» (BioNTech) هم موفق شد با همکاری شرکت فایزر، نخستین واکسن مبتنی بر فناوری m-RNA را عرضه کند.
اما مرکل به همان اندازه به تحقیقات مبتنی بر کنجکاوی بشر هم متعهد بود. او در سخنرانی سال ۲۰۱۰ خود در انجمن سلطنتی لندن از مخاطبان خود خواست تا دربارهی سیاستمدارانی که ادعا میکنند میتوانند روند کشف علمی را پیشبینی کنند، تردید کنند.
با فعالیتهای گستردهی علمی مرکل، بهراحتی میتوان فراموش کرد که وقتی او در سال ۲۰۰۵ صدر اعظم شد، اتحاد دوبارهی آلمان شرقی و غربی تنها ۱۵ سال داشت. دو ملت و سیستمهای علمی متفاوت آنها، دوباره آرامآرام آموختند که به عنوان یک ملت واحد چگونه عمل کنند.
علم در آلمان شرقی کمونیستی در مراکز تحقیقاتی سلسلهمراتبی و مرتبط با آکادمی متمرکز علوم جمهوری دموکراتیک آلمان سازماندهی میشد. در مقابل، علم در آلمان غربی از طریق مؤسسات تحقیقاتی با بودجهی عمومی و همچنین دانشگاهها پیش میرفت. اگرچه سلسله مراتبی و تحت سلطهی مردان بودن در این بخش هم وجود داشت. موضوعی که آلمان در آن هنوز هم از برخی کشورهای اتجادیهی اروپا عقب است و باید به پیشرفت خود ادامه دهد.
با سیاستهای آنگلا مرکل، علم در آلمان امروز بیشتر مشارکتی، جهانیتر و دارای سلسهمراتب دولتی کمتری است. هرچند هنوز هم نیاز به تحول بیشتری دارد. طبق دادههای «یوروست» (Eurostat) در سال ۲۰۱۸ تنها ۳۳ درصد از محققان آلمان را زنان تشکیل میدادند؛ در حالی که میانگین اتحادیهی اروپا ۴۲ درصد است. همچنین تقریبا یک پنجم رهبران ارشد تحقیقاتی آلمان زن هستند که نسبت به سال ۲۰۰۵ بیش از دو برابر شده است و به میانگین اتحادیهی اروپا با ۲۶ درصد نزدیک میشود.
دولت مرکل از سال ۲۰۰۶ بودجهی تحقیقات و دانشگاهها را ۳ تا ۵ درصد افزایش داده است. هزینهی سالانهی علوم فدرال هماکنون ۲۴ میلیارد دلار است که حتی از هدف اتجادیهی اروپا که کشورهای عضو باید ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف تحقیقوتوسعه کنند، فراتر رفته است.
پیشینهی علمی مرکل
مرکل در سال ۱۹۸۶ میلادی (۱۳۶۵ خورشیدی) دکترای شیمی کوانتومی خود را از آکادمی علوم در برلین-ادلرشاف آلمان شرقی با تخصص در زمینهی مکانیک کوانتوم دریافت کرد. مکانیک کوانتومی که به دلیل آزمایش ذهنی «گربهی شرودینگر» (Schrödingers Cat) معروف است، دانشمندان را در جهت کشف و دستکاری ویژگیهای اتمها و ذرات زیراتمی هدایت میکند.
برای بسیاری گربهی شرودینگر بیش از آنکه روشنکنندهی دنیای کوانتوم باشد، اسرارآمیز است اما این ماهیت تضاد در مکانیک کوانتوم در حقیقت قدرت علم را آشکار میکند. با جمعآوری دادهها و توسعهی نظریه و با دنبال کردن مشاهدات منطبق با هم، دانشمندان مدلهای جهان را توسعه داده و آزمایش میکنند. کوانتوم ابزاری است که از کاستیهای انسانی ما، از سوگیری و انگیزههای ناشی از احساسات عبور میکند و به ما اجازه میدهد تا حقایق بزرگتر را جستوجو کنیم.
مرکل در آزمایشگاه شیمی کوانتومی «رادولف زهرادنک» (Rudolf ZahradnÍk) در «پراگ» (Prague)، بر روی مکانیک کوانتومی برخورد گاز و ذرات مطالعه کرد و چندین مقاله در این زمینه تألیف کرد. «آلن آسپورو-گزیک» (Alán Aspuru-Guzik) شیمیدان کوانتومی دانشگاه تورنتو کانادا میگوید: «او با استفاده از دادهها و ابزارهای محاسباتی که در دههی ۱۹۸۰ دردسترس محققان بود، مرزهای دقت را جابهجا میکرد و تحقیقات او در زمان خود بسیار پیشرفته بود.»
سیاست حذف آلایندههای کربنی
مرکل تلاش کرد یک رهبری عادلانه و جسورانه در زمینهی استقرار فناوریهای جدید برای کاهش کربن و ایجاد بخشهای جدید اقتصادی مبتنی بر علم داشته باشد. اما برخی تصمیمهای او هم کاملا مطابق خواستههای دانشمندان نبود و با وجود ارتباط نزدیکش با دنیای پژوهش، تصمیمات او در این حوزهی سیاستگذاری بنیادین، کاملا توسط علم پشتیبانی نمیشود. حتی برخی او برای کمکاری در این زمینه به او انتقادهای شدیدی وارد کردهاند.
هرچند سیاستگذاریهای او باعث شده حتی صنایع عظیمی مانند گروه فولکسواگن به سمت حذف موتورهای درونسوز بروند، اما آلمان هنوز در زمینهی حذف تدریجی سوختهای فسیلی پیشگام نیست. در گذشته مرکل حتی یک بار نارضایتی خود را نسبت به هشدارهای آبوهوایی از سوی هیئت بیندولتی ابراز کرده بود و یا چندان در زمینهی سرعت بخشیدن به ساخت خط لولهی بحثبرانگیز گاز آلمان از روسیه که با نام «نورد استریم ۲» (Nord Stream 2) شناخته میشود، که بهتازگی به پایان رسید، پایبند نبود.
علاوه بر این، پس از فاجعهی هستهای «فوکوشیما دایچی» (Fukushima Daiichi) در سال ۲۰۱۱ تصمیم مرکل برای کنار گذاشتن تدریجی انرژی هستهای در آلمان تا سال ۲۰۲۲، دستیابی به کربنخنثی شدن را حتی سختتر هم کرده است. همهی این موارد باعث شد تا دادگاه قانون اساسی فدرال آلمان، در ماه آوریل از دولت بخواهد تا توضیح دهد که چگونه میتواند به اهداف آبوهوایی خود در مورد کاهش ۸۸ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۴۰ و کربنخنثی شدن تا سال ۲۰۴۵ دست یابد.
مرکل یک بار اشاره کرده بود که استراتژی او برداشتن گامهای بسیار کوچک و اجتناب از اصلاحات شدید بوده است. به عقیدهی او با استناد به الگوهای علمی (جایی که پروژههای چندین ساله در آن مرسوم است) و با تصمیمگیری بر مبنای بهترین شواهد موجود، با تعیین علت و معلول و با توسعه و آزمایش چند بارهی مدلها، میتوان گامهای بزرگی برداشت. بدین ترتیب میتوان از تجمیع پایدار دانش قابل اعتماد که جزئیات آن بهطور روزافزون افزایش مییابد، بهره برد.
مرکل تنها در طول ۱۶ سال کاری کرد که آلمان از سهم ۱۰ درصدی انرژی تجدیدپذیر جهان به یکی از بزرگترین اقتصادهای مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر تبدیل شود. او هدف دستیابی به بدون آلایندگی شدن صنایع را تا سال ۲۰۴۵ دنبال میکرد و اینکه آلمان را به چهارمین اقتصاد بزرگ چهان از نظر تولید ناخالص داخلی (GDP) تبدیل کند.
همهگیری کرونا
بیماری همهگیر کووید-۱۹ هم حتی چالشهای بیشتری را در موازنهی علم با سیاست ایجاد کرد. مرکل در مارس ۲۰۲۰ مرکز طبق مشاورهی کارشناسان، قوانین قرنطینه را برای کنترل شیوع همهگیری اعمال کرد اما با این وجود آلمان هم در کنار سایر کشورها موجهای دیگری از بیماری را تجربه کرد.
در ادامه او از بازگردانی زودهنگام محدودیتهای سختگیرانه، طبق توصیهی دانشمندان، حمایت میکرد اما رهبران بسیاری از دولتهای محلی قدرتمند آلمان این موضوع را نپذیرفتند. موضوعی که به گفتهی نشریهی نیچر، باعث شد تعداد حدود ۴ میلیون بیمار کرونایی در آلمان ثبت شود و بیش از ۹۳ هزار نفر در این کشور جان خود را بر اثر این بیماری از دست بدهند.
در مقابل، مرکل همچنان بر تکیه بر پژوهشهای علمی در زمینهی بیماری تأکید داشت و همین هم موجب دستیابی آلمان به فناوری درمانی مبتنی بر m-RNA برای نخستین بار شد. او حتی هنگام واکسیناسیون، در زمینهی روند استفاده از دوزهای متفاوت واکسن، نخستین رهبری بود که داوطلب تزریق نوع دیگری از واکسن به عنوان دوز دوم شد تا به تسریع واکسیناسیون و تحقیقات مرتبط با آن کمک کرده باشد.
مدیریت آنگلا مرکل نشان داد که علم مانند شمعی در تاریکی میتواند کمککننده باشد و تغییرات مثبت عمدهای ایجاد کند. آلمان بدون شک پس از رفتن مرکل تغییر خواهد کرد. هرچند برخی فعالیتهای او با اعتراضاتی هم همراه شده است. از جمله هماکنون بسیاری از رأیدهندگان نگران تغییرات آبوهوایی، بهویژه پس از سیل مرگبار ماه جولای در غرب آلمان شدهاند و خواستار تلاشهای بیشتر در زمینهی کربنزدایی هستند. با این وجود تردیدی نیست که مدیریت او با عملگرایی و ارزیابیهای هوشمندانه همراه بوده است.
سیستم انتخاباتی آلمان پیشبینی صدر اعظم بعدی آلمان را دشوار میکند اما آنچه قطعی است، میراثی است که رهبر دانشمند آلمان با رویکرد علمی خود برجای گذاشته است.
عکس کاور: بازدید آنگلا مرکل از یک آزمایشگاه هنگام سفر دیپلماتیک به نایروبی کنیا
Credit: Michael Kappeler / DPA / Alamy
منابع: Nature, The Conversation, Impakter
آنگلا مرکل عالی 😘😍