چگونه به کودکان در سنین مختلف صادق بودن را آموزش دهیم؟
همه گاهی دروغ میگویند. کودکان نوپا، مهدکودکیها، دبستانیها، نوجوانان، نوجوانان و البته، بزرگسالان بالغ و عاقل. همهی ما برخی اوقات دروغ گفتهایم تا از احساسات ناخوشایند در امان بمانیم، از یک کار طاقتفرسا خلاص شویم یا موقع لغو قرارهای قبلی وجههی خود را حفظ کنیم. هیچکس دوست ندارد فرزندش دروغ بگوید اما پنهان کردن حقیقت هم ممکن است یکی از مراحل رشد فرزند شما باشد. البته، کودکانی که هنوز رشد شناختی کافی ندارند، مفهوم صداقت را به اندازهی والدین خود درک نمیکنند. برای آموزش صداقت به کودکان باید به سن آنها و شرایطی که در آن قرار دارند توجه کنید. در این مقاله، با روش آموزش صداقت و درستی به کودکان بر اساس سن آنها آشنا میشوید.
چرا کودکان نوپا دروغ میگویند؟
کودکان نوپای ۲ تا ۳ ساله به دلایل مختلفی دروغ میگویند که هیچ کدام بدخواهانه نیست. کودکان در این سن درک قاطعی از تفاوت میان واقعیت، رؤیا، آرزوها، تخیلات و ترسهای خود ندارند. آنها برای درک اینکه دروغ گفتن اشتباه است سن بسیار پایینی دارند، به سادگی مرز بین بازی و واقعیت را محو را نمیدانند، سعی می کنند از دردسر دوری کنند یا صرفنظر از نتیجه، فقط برای رسیدن به چیزی که میخواهند تلاش میکنند. حتی گاهی اوقات این کودکان دروغ میگویند فقط برای بیان چیزی که آرزو میکنند حقیقت داشته باشد. به عنوان مثال، ناراحتی شدید ممکن است باعث شود که یک کودک ۲ یا ۳ ساله اصرار داشته باشد که برادر نوزادش کلوچهی او را خورده در حالی که مشخص است او این کار را انجام نمیدهد.
مقابله با دروغگویی و آموزش صداقت به کودکان نوپا
از آنجایی که کودکان ۲ یا ۳ ساله برای تنبیه و حتی برای درک اینکه چرا چیزی اشتباه است بسیار کوچک هستند، بهتر است در مواجهه با دروغگویی آنها خونسردی خود را کاملا حفظ کنید. اگر آنها دربارهی چیزی مانند خوردن خوراکی که قرار نبوده بخورند، دروغ میگویند، میتوانید بدون اینکه قاطعانه آنها را تنبیه کنید، به آنها با بیان جملاتی مانند «هوم، پس این تکه شکلات چطوری روی پیراهنت آمده؟» بگویید که انتظار دارید راست بگویند.
برای آموزش صداقت به کودکان نوپا میتوانید از روشهای دیگری هم استفاده کنید. مهمترین این روشها عبارتاند از:
- تمجید از قدرت تخیل و داستانسرایی آنها. با گذشت زمان، این کار به آنها کمک میکند تا تفاوت میان واقعیت و خیال را تشخیص دهند.
- با گفتن جملاتی مانند: «مثل اینکه آرزو میکنی برادرت با تو بازی کند» به آنها کمک کنیم تا احساسات اصلی که با عث دروغگویی آنها شده را شناسایی کنند.
- با بیان این جمله که «کتابهای شما روی زمین هستند، لطفا آنها را به جای خود برگردانید.» به آنها کمک کنید تا از مشکل دور بمانند. این کار مؤثرتر از پرسیدن سؤالی مثل « همهی کتابهایت را از قفسه برداشتی؟» است که آنها را به دروغ گفتن وادار میکند.
- آنها را نصیحت نکنید. هر نصیحتی دربارهی اهمیت گفتن حقیقت گوشی برای شنیدن نخواهد داشت. بعد از بزرگتر شدن آنها برای نصیحت کردن زمان کافی دارید.
چرا کودکان در سن پیشدبستانی دروغ میگویند؟
هنگامی که کودکان حرف زدن را یاد میگیرند و در درک موقعیتهایی که ممکن است منجر به تنبیه آنها شود مهارت بیشتری پیدا میکنند، ممکن است دروغهای بیشتری از زبان آنها بشنوید. آنها ممکن است به این دلیل دروغ بگویند حواس شما را از کار اشتباهی که باعث عصبانیت شما شده پرت کنند. گاهی اوقات هم تخیل آنها باعث دروغگویی میشود. بنابراین، اگر بعد از شکستن گلدان مورد علاقهتان شنیدید که میگویند امروز میمونی را در مدرسه دیدهاند، اصلا تعجب نکنید.
برای آموزش صداقت به کودکان پیشدبستانی در سنین ۴ تا ۵ ساله باید اول از همه دروغ را به عنوان یک موضوع اخلاقی تلقی نکنید. آن را به عنوان یک مشکل رفتاری در نظر بگیرید. وقتی فرزندتان به شما دروغ میگوید، طبیعی است که احساس کنید به شما خیانت شده و عصبانی شوید. بااینحال، حقیقت این نیست. دروغ گفتن یک مشکل عادی رفتاری در کودکان پیشدبستانی است. باید این مشکل را حل کرد اما برای بیشتر این کودکان دروغگویی یک نقص شخصیتی یا مسئلهای اخلاقی محسوب نمیشود. در عوض، دروغگویی یک روش ناپخته و ناکارآمد است که فرزند شما برای حل یک مشکل از آن استفاده میکند. اگر به موضوع از این زاویه نگاه کنید، میتوانید با آرامش بیشتر و تفکری سازندهتر صداقت را به کودک خود یاد بدهید.
مقابله با دروغگویی و آموزش صداقت به کودکان پیشدبستانی
برای محدود کردن رفتار دروغگویی در این کودکان همیشه بر اهمیت صداقت تأکید کنید، خودتان الگوی راستگویی باشید و به فرزندتان کمک کنید عواقب دروغگویی را بفهمد. با دروغگویی بلافاصله پس از وقوع آن برخورد کنید تا از همان ابتدا کودک یاد بگیرد که نباید دروغ بگوید. البته، پیش از آن مطمئن شوید که شما و فرزندتان هر دو آرام هستید.
کارشناسان توصیه میکنند که در این سن کم، دروغها به روشی ساده به چالش کشیده شوند. به طور مثال، اگر فرزندتان برای فرار از عصبانیت شما گفته که در مدرسه میمونی دیده، به او بگویید که امکان ندارد چنین حیوانی وارد مدرسه شود و فکر میکند میمونی از چه راهی وارد مدرسهی آنها شده است. با آرامش از او بخواهید که اتفاقی که افتاده را توجیه کنند. اغلب اوقات، کودک هنگام توجیه دروغی که گفته واقعیت را لو میدهد.
چرا کودکان دبستانی دروغ میگویند؟
وقتی کودکان در اوایل دورهی دبستان هستند، ممکن است دروغ بگویند تا از مسئولیت یا مجازات فرار کنند. بعضی از آنها هم ممکن است برای به دست آوردن آنچه میخواهند مانند دیرتر خوابیدن یا گرفتن اجازه برای تماشای یک برنامه تلویزیونی که باید حتما ببینند، دروغ بگویند. گاهی اوقات هم کودکان دبستانی دروغ میگویند فقط به این دلیل که میترسند شما را ناامید کنند.
اگرچه کودکان در این سن در مخفی کردن دروغها بهتر میشوند اما هنوز هم تشخیص و اصلاح آنها نسبتا آسان است. دروغ گفتن فرزندتان دربارهی اینکه امروز مشق ندارد با نگاهی به برگهی تکالیف هفتگی یا نگاهی اجمالی به داخل کولهپشتی او قابل تشخیص است.
مقابله با دروغگویی و آموزش صداقت به کودکان دبستانی
در این سن، باید به صورت علنی دربارهی اهمیت صداقت صحبت کنید. بهعلاوه، از پرسیدن سؤالاتی مانند «اتاقت را تمیز کردی؟» که خودتان پاسخ آنها را میدانید و قرار دادن فرزندتان در شرایطی که نیاز به دروغ گفتن را احساس کند، خودداری کنید. در عوض، به آنها بگویید که اگر حقیقت را بگویند عصبانی نخواهید شد و به قول خود عمل کنید. آنها را تشویق کنید تا خود را به جای دیگری بگذارند و بپرسید: «اگر بهترین دوستت به تو دروغ بگوید چه احساسی خواهی داشت؟» وقتی فرزندتان با شما صادق است به او توجه کنید و این کار او را تحسین کنید، به خصوص اگر شرایط طوری باشد که صداقت ممکن است به نفع او نباشد.
در این سن، واکنش شما نسبت به دروغ میتواند مستقیمتر باشد. در واکنش نسبت به دروغ، محکم و جدی باشید و بگویید به نظر میرسد که او حقیقت را نمیگوید یا «آیا کاملا مطمئن هستید که این چیزی است که اتفاق افتاده است؟» به وضوح نشان دهید که شما تحت تأثیر دروغهای او قرار نگرفتهاید و آنها را باور نکردهاید. پس از شنیدن دروغهای کودک هم سعی کنید به آرامی او را اصلاح کنید. از رویارویی بیش از حد با کودک یا کشف حقیقت بپرهیزید، مگر اینکه وضعیت جدی باشد و نیاز به توجه بیشتر شما باشد.
علت دروغگویی کودکان ۹ یا ۱۰ ساله
وقتی یک کودک به سنین ۹ یا ۱۰ سال میرسد، در واقع، در دوران گذاری قرار میگیرد که دیگر کودک خردسال نیست اما هنوز نوجوان هم محسوب نمیشود. دلایل دروغگویی در این سنین کم کم تغییر میکند. کودکان ۹ یا ۱۰ ساله ممکن است دروغ بگویند تا از گرفتاری در امان بمانند، از دوستی که به او علاقه دارند دفاع کنند یا حتی از اتفاقی مانند طرد شدن از سوی همسالان خود به اندازهای ناراحت هستند که نمیتوانند دربارهی تجربیات دردناک خود صحبت کنند. بهترین کاری که میتوانید به عنوان والدین این کودکان انجام دهید این است که از واکنش بیش از حد نسبت به دروغهای فرزندتان خودداری کنید. اگر بیش از حد واکنش نشان دهید، فقط یک دیوار بزرگتر میان خود و فرزندتان ایجاد کردهاید که همیشه دوست دارید از سر راهتان برداشته شود.
آموزش صداقت به کودکان ۹ یا ۱۰ ساله
در طی این دو سال، متخصصان روانشناسی کودک به والدین توصیه میکنند که در برابر اصرار برای به خود گرفتن همه چیز مقاومت کنند. به فرزندتان اطمینان دهید که به خاطر چیزی که میگوید ناراحت نمیشوید و تنبیهش نخواهید کرد. سعی کنید به این قول خود هم همیشه پایبند باشید. متعهد شوید که همیشه بیطرف میمانید وسعی کنید بدون شرمنده یا قضاوت کردن کودک احساسات یا ترسهای عمیقتری که باعث دروغ گفتن او شدهاند را کشف کنید.
در واقع، برای آموزش صداقت به کودکان در این سنین باید بر اصل رفتارها تمرکز کنید نه دروغی که شنیدهاید. کودکان در این سنین معمولا دروغ میگویند تا به خاطر انجام کاری اشتباه یا به دلیل ناتوانی در انجام مسئولیت دچار مشکل نشوند. دروغ آنها را نادیده نگیرید، بلکه بیشتر انرژی خود را بر درک و اصلاح رفتاری که منجر به آن شده متمرکز کنید. میتوانید تفاوت میان دروغهایی که همیشه اشتباه هستند با دروغهای مصلحتی را هم برای آنها توضیح دهید.
هر زمان که کودکی به دروغ گفتن یا انجام کار اشتباهی اقرار کرد، تحسین و بازخورد مثبتی نسبت به او داشته باشید و جملاتی مانند این بگویید که: «از اینکه با من صادق هستی بسیار متشکرم. حالا میتوانیم برای حل این مشکل با هم تلاش کنیم.»
چرا کودکان ۱۱ تا ۱۲ ساله دروغ میگویند؟
در دوران بلوغ کامل، تغییرات جسمی و عاطفی سریع باعث میشوند که نوجوانان نسبت به قبل احساس آسیبپذیری بیشتری داشته باشند. آنها ممکن است دروغ بگویند تا با شرایط جدید سازگار شوند، از طریق افزایش احساس ناامنی، خود را فردی با اعتماد به نفس کامل نشان دهند یا حتی احساس خاص بودن و کمتر دستپاچگی کنند. این کودکان ممکن است از قوانین والدین سرپیچی کنند و در واکنش نسبت به فشار اجتماعی برای ظاهر خاصشان، یا شرکت در فعالیتهای خاصی که آنها را باحال جلوه میدهد، دروغ بگویند.
گاهی اوقات هم ممکن است آنها دروغ بگویند صرفا به این دلیل که در مرحلهی انتقالی رشدی هستند. آنها در این سنین در تلاش برای استقلال، از والدین خود دور میشوند اما همچنان برای ارتباط و راهنمایی به سمت والدین کشیده میشوند. آنها ممکن است دروغ بگویند فقط به این دلیل که میتوانند این کار را انجام بدهند یا میخواهند احساس اقتدار داشته باشند.
مقابله با دروغگویی و آموزش صداقت به کودکان ۱۱ تا ۱۲ ساله
اگر فرزند شما در این سنین دروغ میگوید بهتر است در وهلهی اول روش تربیتی خود را اصلاح کنید. خود را یک مربی احساسات بدانید نه یک مدیر انضباطی سرسخت که میخواهد نشان بدهد رئیس خانواده کیست. با کودک دربارهی اینکه چگونه گفتن حقیقت میتواند ترسناک باشد و چگونه دروغ باعث ایجاد توهم حل مشکلات میشود و در نهایت استرس بیشتری ایجاد میکند صحبت کنید. مهمتر از همه، به او یادآوری کنید که ارزش ذاتی خود را ببینند و متوجه باشد که نیازی به اغراق در واقعیت ندارد تا به دیگران نشان دهد که چقدر خاص است.
علت دروغگویی نوجوانان
تحقیقات نشان داده که نوجوانان بیش از هر گروه سنی دیگری دروغ میگویند. رهایی از مشکلات، انجام دادن کارهایی که مجاز به انجام آن نیستند، حفظ حریم خصوصی، ایجاد استقلال و این تفکر قوانین والدین ناعادلانه هستند، برخی از رایجترین علل دروغگویی نوجوانان هستند. آنها اغلب دربارهی چگونگی خرج کردن پول خود، معاشرت با دیگران، کارهایی که انجام میدهند، درگیر شدن در روابط عاشقانه و مصرف الکل یا مواد مخدر دروغ میگویند.
در این مرحله از زندگی آگاهی از تفاوت میان دروغهایی مانند مصرف مواد مخدر که دربارهی رفتارهای مخاطرهآمیز هستند و دروغهای کوچکتر و روزمره اهمیت بیشتری مییابد. با دروغ گفتن دربارهی یک رفتار ناایمن یا غیرقانونی باید مستقیما برخورد شود.
مقابله با دروغگویی و آموزش صداقت به نوجوانان
نوجوانان وقتی که والدین خود را دوستدار و حمایتگر خود میبینند با آنها صادقتر هستند و زمانی که احساس میکنند بیش از حد تحت کنترل و نظارت هستند، به احتمال زیاد دروغ میگویند. یکی از بهترین کارهایی که یک پدر یا مادر میتواند در برخورد با این نوجوانان انجام دهد، ایجاد محیطی با ارتباط باز و بدون قضاوت است. وقتی نوجوانان از تنبیه شدید نمیترسند، به احتمال زیاد حقیقت را میگویند. البته، این به معنای بیقانونی نیست، بلکه به این معنا است که مرزهای روشن با پیامدهای معقول و منصفانه وجود دارد.
کلام آخر
دروغگویی یکی از رفتارهایی است که کودکان خردسال آن را بیاراده و نیت بدی انجام میدهند. بااینحال، با بزرگتر شدن آنها کم کم دروغگویی علل دیگری پیدا میکند. برای آموزش صداقت به کودکان باید از همان دوران خردسالی شروع کرد. به این ترتیب، فرزندی تربیت میکنید که در آینده کمتر به شما دروغ میگوید.
منبع: parents