نقد سریال «ما همه مردهایم»؛ هوای تازه در میان زامبیها
اصولا فیلمها و سریالهای زامبیمحور معمولا به آثار قابل قبولی تبدیل میشوند. چون این فضای آخرالزمانی به موقعیت خوبی برای به چالش کشیدن اخلاقیات انسانها تبدیل میشود. در آن برزخ بین مرگ و بقا، شخصیتهایی که در این آخرالزمان زامبیمحور گیر افتادهاند، با چالشهای اخلاقی فراوانی مواجه میشوند و مجبور میشوند دست به انتخابهای بغرنجی بزنند. «ما همه مردهایم»، سریال کرهای جدید نتفلیکس هم یکی از آخرین و بهترین آثاری است که دوباره به سراغ زامبیها رفته است. سریالی که خیلی خوب موفق میشود از ظرفیتهای این زیرگونهی سینمایی به درستی استفاده کند.
داستان «ما همه مردهایم» در شهر خیالی هیوسان کرهی جنوبی میگذرد، در دبیرستان بزرگ شهر هیوسان. وقتی که آزمایشهای یک معلم زیست روی یک موش آزمایشگاهی باعث پخش شدن این ویروس در سطح دبیرستان، و بعد از آن تمام شهر میشود و کل کشور را با یک بحران عظیم مواجه میکند. سریال داستان چند دانشآموز دبیرستانی است که تلاش میکنند خود را از این مخمصه نجات دهند.
بزرگ برندهی سریال، شخصیتهای نوجوان آن است. نه با قهرمانانی بینقص طرف هستیم (مثل ریک در «مردگان متحرک»)، و نه با نیروهای نظامی کارکشته (مثل لیان و جیل در مجموعهی «رزیدنت ایول»). قهرمانان سریال، تنها چند دانشآموز بیتجربه و ساده هستند که با همان هوش و تواناییهای نوجوانانهی خود سعی میکنند، راهحلهایی برای مشکلات پیدا کنند. آنها شرایط را خیلی شبیه فیلمها و سریالهایی میبینند که تا بهحال دیدهاند. وقتی یکی از دوستان چونگ-سان میپرسد که چه اتفاقی افتاده است؟ او در پاسخ میگوید که اوضاع شبیه «قطار بوسان» شده است (فیلمی کرهای محصول سال ۲۰۱۶ دربارهی قطاری که ویروس زامبی در آن پخش میشود). ذهن آنها همینقدر ساده و پاک است. و انصافا این سادگی و پاکی تا پایان سریال باقی میمانند. آنها با وجود اینکه کابوسهای زیادی را از سر میگذرانند، همچنان تمام این اتفاقات را از فیلتر ذهن نوجوانانهی خود عبور میدهند.
انتخاب فضای دبیرستان هم انتخابی هوشمندانه بوده است. از آن مکانهای بکری است که در آثار زامبیمحور کمتر دیدهایم. و انصافا هم سازندگان فیلم در استفاده از فضای دبیرستان، خیلی خوب عمل میکنند. بخش عمدهای از سریال در همین دبیرستان میگذرد و شاهد تلاش دانشآموزان برای فرار از آن هستیم. و بخش عمدهی نقشههای آنها با تکیه بر دبیرستان و امکانات درون آن است. مثل زمانی که از بلندگوی دبیرستان برای پرت کردن حواس زامبیها استفاده میکنند. یا با استفاده از پهبادی که گروه علمی دبیرستان ساخته است، به یک شناخت کلی از فضای دبیرستان میرسند.
جدا از دانشآموزان، «ما همه مردهایم» چند شخصیت فرعی هم معرفی میکند و لابهلای داستان قهرمانان اصلی، به سراغ آنها میرود. این باعث میشود که عظمت این فاجعه، برای ما ملموستر باشد. واقعا متوجه میشویم که این کل شهر درگیر این ویروس شدهاند. افسر پلیس و دستیارش، استریمری که به صورت زنده از زامبیها گزارش میگیرد، و پدر اون-جو از مهمترین شخصیتهای فرعی سریال هستند که گاه و بیگاه به سراغشان میرویم. این شخصیتهای فرعی اگرچه تنوع زیادی به داستان اضافه میکنند، ولی از سوی دیگر باعث میشوند یک نقطهی ضعف اصلی از سریال به چشم بیاید: اینکه قهرمانان اصلی چه داستان نحیف و کمجانی را پیش روی خود دارند. بر خلاف شخصیتهای فرعی که ماجراهای مختلفی را از سر میگذرانند و مسیری پرهیجان و جذاب دارند، قهرمانان سریال در مدرسه، داستانی کممایه را جلو میبرند. هربار به یک ایدهی ضعیف میرسند و تلاش میکنند آن را عملی کنند. اینکه چونگ-سان و سوهیوک تنها به خاطر یک گوشی حاضر میشوند محل امن خود را رها کنند و به یک کلاس پر از زامبی برسند، کمی غیرمنطقی به نظر میرسد. یا مثلا ایدهی استفاده از پهباد هم تاثیر چندانی روی اتفاقات بعدی نمیگذارد.
شاید یک ایراد کار این است که تعداد قهرمانان اصلی بیش از حد زیاد است. این جمع ده، یازده نفر کمی دستوپای نویسندگان را بسته است. نه فرصتی برای پرداخت بیشتر آنها وجود دارد، و نه فرصتی برای ماجراجوییهای جذابتر. مثلا افسر پلیس و دستیارش، یا پدر اونجو، به اقتضای شغلی که دارند، خواه ناخواه در مسیر اتفاقات زیادی قرار میگیرند. و چون تنها یک یا دو شخصیت مکمل در کنار خود دارند، ارتباط قوی بینشان شکل میگیرد (آن رابطهی جالب بین پلیس و زیردستش یکی از بامزهترین بخش های سریال است).
اما با وجود تمام این ایرادها، باز هم خیلی از صحنههای جذاب و ماندگار فیلم، در همان دبیرستان رخ میدهد. مثل آن تعقیب و گریز تماشایی بین چونگ-سان و گاینام در کتابخانهی مدرسه، میان آن همه زامبی وحشی. یا آن صحنههای ابتدایی شیوع ویروس در دبیرستان که چیزی کم از اثار پرهزینهی هالیوودی ندارد. ماندگارترین صحنهی سریال هم بدون تردید، آن دورهمی گرد آتش است که نقش کلیدی در پایان سریال هم ایفا میکند. آنجاست که این قهرمانان کمسنوسال به درک تازهای از یکدیگر میرساند و معنای تازهای برای زندگی خود پیدا میکنند.
اما این شخصیتها و ماجراهای فرعی با وجود تمام جذابیتهایشان، یک ایراد دارند: تمامشان به محض ورود شخصیتها به اردوگاه پناهندگان، به پایان میرسند. تنها پدر اون-جو است که نمیتواند دوری از دخترش را تحمل کند و از اردوگاه میگریزد. ولی بقیهی شخصیتهای جذابی که تا اینجای داستان ما را همراه خود کرده بودند، در اردوگاه داستانشان به سرانجام میرسد و در بقیهی سریال، بیهدف و سرگردان، از یک نقطه به نقطهی دیگر میروند. همین باعث میشود سریال در قسمتهای پایانی، از نظر محتوا افت کند و آن قدرت قسمتهای اول را نداشته باشد.
بر خلاف بیشتر آثار زامبیمحور که روی فضای پساآخرالزمانی و تلاش بازماندگان برای بقا تلاش میکنند (چنانکه گویی دولت و دستگاه حاکمیت از هم فروپاشیده و قهرمانان داستان تنها هستند)، «ما همه مردهایم» از همان ابتدا تا انتهای داستان تلاش میکند در کنار تلاش قهرمانان برای بقا، روند استاندارد دولتها برای مقابله با چنین فاجعهای را هم نشان دهد. این را باید از مزیتهای دوران پساکرونا در نظر گرفت. بعد از عبور دوران همهگیری کرونا، حال فیلمسازان شناخت بیشتری از دستورالعملهای لازم هنگام مواجهه با یک ویروس خطرناک دارند. در «ما همه مردهایم» هم این مراحل با جزئیات و دقت فراوان نمایش داده میشوند. از همان مراحل اول شناسایی گرفته تا قرنطینه و تلاش برای پیدا کردن واکسن و نجات مبتلایان، تمام اینها با دقت و جزئیاتی عالی نشان داده شدهاند. این عنصری بود که در آثار آخرالزمانی دیگر خیلی کم دیده میشد.
«ما همه مردهایم» خیلی تلاش میکند یک شرور پرقدرت و ماندگار هم به داستان اضافه کند. گاینام، پسر قلدر مدرسه، چنین نقشی را برعهده میگیرد. او به یک نیمهزامبی-نیمهانسان تبدیل میشود و قدرتهای فراانسانی پیدا میکند. اضافه شدن این شرور تا اواسط سریال ایدهی جذابی به نظر میرسد. سایهی یک دشمن خطرناک همیشه پشت سر قهرمانان اصلی حس میشود و همیشه نگران سرنوشت آنها هستیم. ولی از جایی به بعد، گاینام دیگر به یک نابودگر شکستناپذیر تبدیل میشود که همیشه حضور دارد و هیچ راهی برای نابودی او وجود ندارد. اینجاست که داستان از دایرهی منطقی که خودش خلق کرده، خارج میشود. و نبرد بین گاینام و شخصیتهای اصلی داستان (مخصوصا چونگ-سان) هم جذابیت خود را از دست میدهد و هم آزاردهنده به نظر میرسد.
اتفاقا از این نظر، «ما همه مردهایم» یک فرصت طلایی را از دست میدهد. در داستان معلوم میشود یون-جی، کسی که همیشه قربانی زورگوییهای گاینام بوده است هم به یک نیمهزامبی تبدیل شده است. فرصتسوزی بزرگ سریال این است که هیچگاه این دو را رودرروی یکدیگر قرار نمیدهد. تقابل این دو نفر، آنهم در شرایطی که الان دیگر یون-جی به قدرتی همسنگ گاینام رسیده، میتوانست یک بخش جذاب و تماشایی از سریال باشد، یک فرصت عالی برای انتقام گرفتن یون-جی، ولی متاسفانه هیچ توجهی به آن نمیشود.
«ما همه مردهایم» در ادامهی موج تازه سریالهای کرهای ساخته شده است. موج تازهای که به لطف سرمایهگذاری گستردهی نتفلیکس در این کشور، به نتیجه رسیده است. سریال هم ایدهی جالبی دارد و هم با یک پایان زیبا، به سرانجام میرسد. شاید بعضی ایرادات سریال (مثل اصرار عجیب سازندگان به حذف تحمیلی شخصیتها و کم کردن تعداد قهرمانان به اجباریترین شکل ممکن) کمی توی ذوق بزند، ولی باید اعتراف کرد که سریال ارزش این همه توجه و تحسین را دارد. در میان این همه آثار زامبیمحور مشابه و یکسان که در غرب ساخته میشود، «ما همه مردهایم» شبیه یک هوای تازه میماند.
مشخصات سریال ما همه مردهایم (All of Us Are Dead)
- خالق: لی جه-کیو، چو سونگ-ایل، کیم نام-سو
- بازیگران: پارک جی-هو، یون چانگ-یونگ، چو یی-هیون، لومون، یو این-سو
- خلاصهی داستان: پس از اینکه در یک آزمایش علمی خطایی رخ میدهد، دبیرستانی در کرهی جنوبی مورد هجوم زامبیها قرار میگیرد و دانشآموزانی که گیر افتادهاند باید برای بقا مبارزه کنند. در نبود آب و غذا و قطع شدن ارتباطات توسط دولت، آنها باید از امکانات مدرسه برای حفاظت از خودشان در میانهٔ میدان نبرد استفاده کنند وگرنه تبدیل به زامبی میشوند.
- امتیاز اثر در آیامدیبی: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز اثر در راتن تمیتوز: 84 از ۱۰۰
- سال: ۲۰۲۲
سلام حتما اگر وقت کردم تماشا می کنم
بنظرم باید به نظر همه احترام گذاشت
رزیدنت اویل و سریال مردگان متحرک یکی از بهترین فیلم ها در زمینه زامبی بوده اند و زمینه زامبی را زنده نگه داشته اند.
سریال خیلی جذابی بود با اینکه ایده زامبی قدیمی شده ولی بازم جذاب بود ولی اخرش بد تموم شد 😣💜
بنظرم تحلیل خیلی جذابی بود توصیه میکنم سریال رو ببینید ارزشمند و مطمعن باشید که وقتتون رو تلف نکردید چون در کنار لذت بردن از سریال می تونید خیلی مسائل مهمی رو یاد بگیرید
با روح آدم بازی میکنه.
خیلی خفن…………….
سریال زیبایی بود به شما هم پیشنهاد میکنم
من سریال واکینگ دد هم دیدم اخراش حوصله سر بر شده بود
این سریال تو سبک خودش عالی بود .
سلام سریال مثل این دیگه چی هست ؟
اگه منظورت تو سبک زامبی هستش، kingdom, Alive, Train to Busan 1 va 2.
Fear the walking dead.
ولی من این سریالارم پیشنهاد میکنم، تو سبک زامبی نیستن ولی اگه از این سریال خوشتون بیاد از اینام خوشتون میاد:
My name, Extracurricular, Sweet home, Hellbound
عالی👌