انیمههای هایائو میازاکی از بدترین تا بهترین
پیش از هر چیز، باید گفت که حتی «ضعیفترین» انیمههای میازاکی نیز در نوع خود بسیار خوب هستند و بهترینهای او شاهکارهایی بینظیر در دنیای انیمه به شمار میروند. میازاکی طی پنجاه سال گذشته بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان شناخته شده است، و با نگاهی به مجموعه آثارش میتوان دید که سطح کیفیت و انسجام آنها شگفتانگیز است. هیچیک از فیلمهای او حتی نزدیک به ضعیف بودن نیستند و تمامی آنها برای علاقهمندان انیمه، آثاری ارزشمند و تماشایی به شمار میآیند.
با این حال، اگرچه تمامی انیمههای هایائو میازاکی حداقل خوب هستند، برخی از آنها حتی بهتر از بقیهاند. آنچه در ادامه میآید، تلاشی شاید بحثبرانگیز برای رتبهبندی این آثار با بیشترین دقت ممکن است. این فهرست شامل فیلمی میشود که ممکن است آخرین اثر او باشد و در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است؛ البته میازاکی قبلاً هم نشان داده که بازنشستگی برایش بیشتر شبیه یک وقفه موقتی است تا یک تصمیم قطعی…. زمان نشان خواهد داد که آیا این فیلم واقعاً پایان کار او خواهد بود یا خیر.
۱۲. پورکو روسو (Porco Rosso)
ببخشید، پورکو روسو! وقتی صحبت از رتبهبندی تمام انیمههای هایائو میازاکی میشود، بالاخره یکی از آنها باید بهعنوان «ضعیفترین» انتخاب شود. راستش را بخواهید، سادهترین راه برای انتخاب فیلم آخر شاید این باشد که اسمها را در یک کلاه بریزیم و یکی را شانسی بیرون بکشیم! شاید «پورکو روسو» فقط به این خاطر آخر شده که قرعه به نامش افتاده است. اما ناراحت نشوید؛ این فیلم با قهرمانی که یک خوک خلبان است، همچنان یکی از تماشاییترین و جذابترین آثار میازاکی به شمار میآید.
عنوان این فیلم در زبان ایتالیایی به معنای «خوک سرخ» است که در واقع لقب قهرمان داستان نیز به حساب میآید: یک خلبان جنگنده در جنگ جهانی اول که به دلیل یک نفرین، سرش به سر خوک تبدیل شده است. داستان، ماجراهای مختلف او را بهعنوان یک شکارچی مزدبگیر در سالهای پس از جنگ روایت میکند. تأکید فیلم بر کمدی و صحنههای هیجانانگیز نبردهای هوایی، باعث شده تا این اثر همچنان بهعنوان یک انیمه بهیادماندنی باقی بماند.
۱۱. لوپن سوم: قلعه کاگلیوسترو (Lupin the Third: The Castle of Cagliostro)
لوپن سوم یک مجموعه شناختهشده در ژاپن است که شامل مانگا، انیمههای سریالی، و انیمیشنها و لایواکشن میشود. احتمالاً معروفترین اثر این مجموعه، انیمه «لوپن سوم: قلعه کاگلیوسترو» محصول ۱۹۷۹ باشد، چرا که این انیمه اولین اثر بلند هایائو میازاکی در مقام کارگردان است. هرچند، بهطور جالبی سن بالای این فیلم باعث شده که یکی از کمتر شناختهشدهترین آثار میازاکی باشد.
تصویربرداری این فیلم شاید به اندازه آثار بعدی میازاکی جزئیات نداشته باشد، اما هنوز هم پر از سبک و جلوههای بصری جذاب است و با توجه به اینکه بیش از ۴۰ سال از زمان تولید آن میگذرد، واقعاً چشمنواز به نظر میرسد. این فیلم یکی از کمدیترین آثار میازاکی است که در عین حال عناصر ماجراجویی و جنایی فراوانی دارد. داستان حول دزدی میچرخد که در تلاش است تا یک سرقت پرخطر انجام دهد که میتواند او را صاحب گنجی بزرگ کند.
۱۰. پونیو (Ponyo)
بسیاری از انیمههای میازاکی برای تمام افراد خانواده مناسب هستند، اما «پونیو» بهطور خاص یکی از فیلمهایی است که بیشتر از بقیه برای کودکان طراحی شده و این موضوع به طرز شگفتانگیزی در آن دیده میشود. این انیمه فانتزی که بسیار رنگارنگ و دلپذیر است، داستان پسری پنجساله در یک شهر ساحلی را روایت میکند که موجودی را پیدا میکند که فکر میکند یک ماهی طلایی است، اما در واقع یک موجود جادویی است.
موجودی که او نام «پونیو» را برایش میگذارد، در نهایت وارد داستانی بزرگ میشود که قدرت تغییر دنیا را دارد یا ممکن است به طور تصادفی آن را به ورطه نابودی بکشاند. خوشبختانه، «پونیو» هیچگاه جدی یا پیچیده نمیشود و داستانش را به شکلی جذاب، دلنشین و سرگرمکننده روایت میکند. به راحتی میتوان گفت که «پونیو» بهترین انتخاب از سوی هایائو میازاکی برای کودکان است تا با دنیای شگفتانگیز او آشنا شوند و از تماشای آن لذت ببرند.
۹. پسر و مرغ ماهیخوار (The Boy and the Heron)
فیلم «پسر و مرغ ماهیخوار» بعد از سالها انتظار بالاخره ساخته شد و اولین اثر هایائو میازاکی در دهه گذشته است. این اثر، ترکیبی جذاب و پرشور از فانتزی، درام و ماجراجویی است که نشان میدهد این فیلمساز بزرگ هنوز هم خلاقیت و تخیل بینظیرش را حفظ کرده، حتی حالا که وارد دهه هشتاد زندگیاش شده است. در واقع، میازاکی حالا بیشتر از قبل به ریسک کردن و پرداختن به موضوعات و ایدههای غیرمنتظره علاقه نشان میدهد، چون «پسر و مرغ ماهیخوار» بدون شک از سادهترین و قابلدرکترین آثار او نیست.
داستان اصلی فیلم درباره پسری جوان است که در دنیایی عجیب و خیالی سفری ماجراجویانه را آغاز میکند، اما فیلم به همان اندازه به مفاهیمی مثل مرگ، میراث و شیوههای کنار آمدن با غم و اندوه میپردازد. این اثر از نظر بصری خیرهکننده و با موسیقی فوقالعاده همراه است که تجربه آن را در سطحی ساده و لذتبخش امکانپذیر میکند. اما زیر این ظاهر، لایههای عمیقی پنهان است که شاید سالها طول بکشد تا تمام پیامها و مفاهیم «پسر و مرغ ماهیخوار» کشف شوند. شاید فعلاً نتوان این فیلم را به اندازه برخی از آثار دیگر میازاکی دوست داشت، اما تحسین کردنش واقعاً آسان است. با گذشت زمان، احتمالاً «پسر و مرغ ماهیخوار» جایگاه ویژهتری پیدا میکند و حتی با گذر سالها ارزشمندتر و ماندگارتر خواهد شد.
۸. باد بر میخیزد (The Wind Rises)
با اینکه روزگاری به نظر میرسید «باد بر میخیزد» آخرین انیمه هایائو میازاکی خواهد بود، اما با اعلام و انتشار «پسر و مرغ ماهیخوار»، این فرضیه رد شد. با این حال، به راحتی میتوان دید که چرا این فیلم میتوانست به عنوان آخرین اثر در کارنامه این کارگردان محسوب شود، چون از بسیاری از اینمههای دیگر او کمی جدیتر است. همچنین انیمه سرشار از احساسات عمیق است و در برخی جنبهها حس نوستالژی دارد، چیزی که به راحتی با سن و سال کارگردان در دهه ۷۰ زندگیاش هماهنگ است.
این انیمه استودیو جیبلی همزمان یک زندگینامه آزاد و اثری در ژانر جنگی/درام است که داستان جیرو هوریکوشی، مهندس ارشد طراحی هواپیماهای جنگی ارتش ژاپن در جنگ جهانی دوم را روایت میکند. «باد بر میخیزد» یکی از آثار جدیتر میازاکی است که کاملاً از ژانر فانتزی فاصله گرفته، اما همچنان به وضوح حال و هوای آثار او را دارد؛ این ویژگی را از احساسات عمیق، تصاویر چشمنواز و داستانسرایی بینقصش وام میگیرد.
۷. سرویس تحویل کیکی (Kiki’s Delivery Service)
«سرویس تحویل کیکی» به شکلی هنرمندانه ژانر فانتزی را با داستانی درباره بلوغ و رشد ترکیب میکند. کیکی، شخصیت اصلی، جادوگر جوانی است که برای اولین بار در زندگیاش مستقل میشود، اما خیلی زود متوجه میشود که دنیا همیشه جای سادهای برای زندگی نیست، حتی اگر قدرتهای جادویی و یک جاروی پرنده داشته باشی.
برای هر کسی که در اوایل بزرگسالی (بهویژه پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان) با سختیهای زندگی دستوپنجه نرم کرده، «سرویس تحویل کیکی» اثری است که به طرز عمیقی قابلدرک و احساسی است. این فیلم در عین حفظ فضای شاد و سرگرمکنندهاش، از پرداختن به جنبههای دراماتیک چنین داستانی هم غافل نمیشود و در مجموع، تجربهای دلنشین و ارزشمند برای تماشا رقم میزند.
۶. قلعهای در آسمان (Castle in the Sky)
کاملا مشخص است که میازاکی علاقه خاصی به قلعهها دارد (همانطور که در «قلعه کاگلیوسترو» نشان داده) و به چیزهایی که در آسمان هستند (در انیمههایی مثل «سرویس تحویل کیکی»، «باد بر میخیزد» و «پورکو روسو»). پس وجود فیلمی از میازاکی که این دو عنصر را با هم ترکیب کند و یک «قلعهای در آسمان» داشته باشد، نباید چندان غافلگیرکننده باشد.
این یکی از بهترین فیلمهای ماجراجویی/فانتزی میازاکی و همچنین یکی از بهترین انیمههای سال ۱۹۸۶ است. داستان درباره افرادی است که در جستوجوی قلعهای افسانهای که در آسمان شناور است، میگردند. فیلم فوقالعاده سرگرمکننده، با سرعتی پرانرژی پیش میرود و جلوه بصری آن حتی هنوز هم شگفتانگیز به نظر میرسد. «قلعهای در آسمان» یک کلاسیک بیچونوچرا است و شاید حتی یکی از مواردی باشد که کمتر از بقیه انیمههای میازاکی مورد توجه قرار گرفته است.
۵. نائوشکا از دره باد (Nausicaä of the Valley of the Wind)
«نائوشکا از دره باد» اولین انیمه بلند میازاکی است که کاملاً در دنیای فانتزی جای میگیرد و به همین دلیل نقطه عطف مهمی در کارنامه او به حساب میآید. تخیل و خلاقیتی که در این فیلم به کار رفته، در آثار بعدیاش هم به چشم میخورد (و گاهی حتی بیشتر از آن). بنابراین، «نائوشکا از دره باد» انتخاب فوقالعادهای برای کسانی است که به تازگی میخواهند وارد دنیای شگفتانگیز میازاکی شوند.
این انیمه همچنین پیامی پررنگ درباره محیط زیست دارد و داستان درگیری گروههای مختلفی را روایت میکند که پس از یک جنگ جهانی ویرانگر که زندگی انسانها را دگرگون کرده، در زمین زندگی میکنند. «نائوشکا از دره باد» یک فیلم فانتزی هیجانانگیز و بلندپروازانه است که یکی از جذابترین قهرمانان میازاکی، یعنی خود نائوشکا، را به تصویر میکشد و پیامی به یاد ماندنی دارد که تا به امروز نیز کاربرد دارد.
۴. همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro)
«همسایه من توتورو» فیلمی کوتاه و دوستداشتنی است که بدون شک یکی از مشهورترین انیمههای میازاکی به حساب میآید. این انیمه حالا دیگر فراتر از یک اثر معمولی است و تبدیل به یک افسانه شده. حتی کسانی که فیلم را ندیدهاند، احتمالاً با شخصیت توتورو آشنا هستند، چرا که او به نماد استودیو جیبلی تبدیل شده؛ همان استودیویی که میازاکی در سال ۱۹۸۵ آن را بنیانگذاری کرد.
داستان این انیمه کاملاً ساده است و بر دو دختر جوان تمرکز دارد که همراه با پدرشان به خانهای در حومه شهر نقلمکان میکنند و در آنجا با ارواح مختلفی آشنا میشوند که در جنگلی نزدیک زندگی میکنند. فیلم پر از شگفتیهای کودکانه و شخصیتهای فراموشنشدنی است، به طوری که سادگیاش به نقطه قوت اصلی آن تبدیل شده و باعث میشود تصور اینکه کسی واقعاً «همسایه من توتورو» را نپسندد، سخت باشد.
۳. قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle)
«قلعه متحرک هاول»، سومین فیلم از هایائو میازاکی است که کلمه «قلعه» در عنوانش دیده میشود، و باز هم یکی از شاهکارهای دنیای انیمیشنی این کارگردان بزرگ به شمار میرود. این فیلم ترکیب فوقالعادهای از ژانرهای فانتزی و ماجراجویی است. داستان فیلم درباره یک زن جوان است که در تلاش برای شکستن نفرینی است که به آن گرفتار شده، و در این مسیر با یک جادوگر جوان و عجیب آشنا میشود که در قلعهای با پا زندگی میکند.
عنوان فیلم کاملاً درست است؛ قلعه واقعاً متحرک است و در این فیلم، چشماندازهای عجیب و پر از تخیل زیادی وجود دارد که میتواند شما را شگفتزده کند. این فیلم پس از دو اثر که احتمالاً بزرگترین و مورد تحسینترین آثار میازاکی هستند منتشر شد (که در ادامه بیشتر دربارهشان صحبت خواهیم کرد) و تا حد زیادی توانست به پای آن دو برسد. «قلعه متحرک هاول» با گذشت تقریباً ۲۰ سال از اکرانش، هنوز در کنار بهترینهای این کارگردان قرار دارد.
۲. شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke)
«شاهزاده مونونوکه» طولانیترین و شاید حماسیترین انیمه میازاکی تا به امروز است. مانند دیگر آثار او، داستان اصلی فیلم حول یک نفرین مرموز میچرخد که شخصیت اصلی باید از آن رهایی یابد، و همچنین پیام محیط زیستی مشابهی با «نائوشکا از دره باد» در آن گنجانده شده است، شاید حتی این پیام در این فیلم بهطور واضحتری بیان شده باشد (همچنین در زمینه خشونت و اکشن نیز انیمهای بسیار شدید و پرتنش است).
این ویژگی باعث شده که انیمهای پرقدرت و هیجانانگیز از نظر احساسی باشد، و مقیاس عظیم داستان، چیزی است که آن را از دیگر انیمههای میازاکی در ژانر فانتزی متمایز میکند. «شاهزاده مونونوکه» یکی از بزرگترین انیمهها در دهه خودش است و بیشک یکی از بهترین آثار میازاکی به شمار میآید.
۱. شهر اشباح (Spirited Away)
سخت است کارنامه فیلمسازی هایائو میازاکی را رتبهبندی کرد، مگر اینکه به رتبه اول برسیم، چون بحثی در این نیست که باید «شهر اشباح» در این جایگاه قرار گیرد. این فیلم در زمان اکرانش در ژاپن در سال ۲۰۰۱ تماشاگران را مسحور خود کرد و سپس وقتی در کشورهای دیگر در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به نمایش درآمد، محبوبیت جهانی پیدا کرد و از بهترین انیمههای تاریخ است.
«شهر اشباح» یک دستاورد شگرف در دنیای فانتزی است که شخصیت اصلیاش، چیهیرو، و تماشاگران را به دنیای سینمایی عجیبی میبرد که مشابه آن در هیچ انیمه دیگری وجود ندارد. داستان فیلم، چیهیرو را به دنبال نجات والدینش و فرار از این دنیای عجیب در حالی که هنوز زنده است، دنبال میکند، و این بار نیز «شهر اشباح» به عنوان یک فیلم رشد و تحول غیرمنتظره عمل میکند. دنیای اطراف میتواند هم ترسناک و هم شگفتانگیز باشد وقتی که از چشم یک کودک به آن نگاه کنیم، و «شهر اشباح» این را به خوبی درک کرده و در عین حال یکی از تخیلیترین و سرگرمکنندهترین فیلمهای انیمیشنی تاریخ را به تماشاگران هدیه میدهد.
منبع : collider