اکبر رادی؛ پدر نمایشنامه‌نویسی نوین ایران

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
اکبر رادی

اکبر رادی نمایشنامه‌نویس پرآوازه‌ای که آثارش با آثار آنتون چخوف و هنریک ایبسن مقایسه شده و بیش از ‌چهار دهه نمایشنامه‌نویسی ‌ایران ‌را‌ ‌تحت‌ تاثیر ‌آثار‌ خودش ‌قرار ‌داده است. او در بیشتر آثارش به موضوع مکان و هویت‌های مکانی شاعرانه توجه خاصی دارد و در نمایشنامه‌هایش به مفاهیمی مثل راحتی، توجه و مراقبت، استرس، تخیل، گرمی، دوست داشتن و قداست بسیار اشاره می‌کند.

اکبر ‌رادی الگوهای جدیدی در‌ نمایشنامه‌نویسی ‌کشورمان، از نظر ‌انتخاب نوع ‌موضوع‌ و بخصوص ‌زبان نمایشی‌ ایجاد کرد و آنچه بیش از همه آثار او را برای نقد جامعه‌شناختی بسترسازی کرده، بعد اجتماعی آثار اوست.

در ادامه‌ی این مطلب خلاصه‌ای از زندگی و آثار این نمایشنامه‌نویس صاحب‌نام را آورده‌ایم.

بیوگرافی اکبر رادیاکبر رادی

اکبر رادی نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس معاصر ایرانی متولد ۱۰ مهر سال ۱۳۱۸ در رشت است. او تحصیلات خود را در دانشگاه تهران در رشته‌ی علوم اجتماعی به پایان رساند.

رادی در خانواده‌ی متوسطی ​​به دنیا آمد و در شهر رشت بزرگ شد و یازده سال اول زندگی خود را در آنجا گذراند تا اینکه پدرش که صاحب کارخانه‌ی شیرینی‌پزی بود، ورشکست شد؛ درنتیجه سال ۱۳۲۹ به همراه خانواده‌اش به تهران نقل‌مکان کردند. او دوره‌ی متوسطه را در دبیرستان فرانسوی رازی به پایان رساند و پس از گذراندن دوره‌ی یک‌ساله‌ی تربیت‌معلم، به استخدام وزارت آموزش‌وپرورش درآمد.

او خود در یادداشتی از کودکی‌اش چنین یاد می‌کند:

« من سومین فرزند از یک خانواده‌ی متوسط بازاری هستم که جمعا دو خواهر و چهار برادر می‌شدیم. پدرم در رشت قناد بود و در جنگ جهانی دوم یک کارخانه‌ی کوچک قندریزی داشت که قند بخشی از شهر را با همین کارخانه تامین می‌کرد و روی هم دستش به دهانش می‌رسید و سفره‌اش گشاد بود و این هم شاید از کرامات جنگ بود که مقارن با کودکی من است.»

رادی سال ۱۳۴۱ لیسانسش را از گروه علوم اجتماعی دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دریافت کرد و برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در همان رشته شروع به تحصیل کرد، اما قبل از اتمام دوره‌ی فوق‌لیسانسش انصراف داد. او سال ۱۳۵۵ تدریس نمایشنامه‌نویسی را در موسسه‌ی تربیت مربی هنری وابسته به وزارت آموزش‌وپرورش آغاز کرد و سال ۱۳۷۳ از آنجا بازنشسته شد و به‌عنوان مدرس آزاد به تدریس نمایشنامه‌نویسی پرداخت.

به گفته‌ی خودش، با دیدن تئاتر خانه‌ی عروسک از شاعر، نمایشنامه‌نویس و درام‌نویس نروژی «هنریک ایبسن» به عرصه‌ی تئاتر و نمایشنامه‌نویسی بسیار علاقه‌ پیدا کرد.

رادی سال ۱۳۷۵ با هم‌کلاسی‌‌اش «حمیده عنقا» ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های آریا و آرش است. او آخرین بار در مجموعه‌ی تئاتر شهر تهران در مراسم اختتامیه‌ی نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» در معرض دید عموم قرار گرفت.

رادی ۵ دی سال ۱۳۸۶، پس از نبردی یک‌ساله با بیماری سرطان خون در بیمارستان پارس تهران در سن ۶۸ سالگی درگذشت. بنیاد رادی پس از مرگش و از طریق شرکت همسرش حمیده عنقا، با همکاری شهرداری تهران در سال ۱۳۸۸ تاسیس شد.

درون‌مایه‌ی آثار اکبر رادی

مهاجرت‌های اجباری رادی از زادگاهشان به شهرهای دیگر، دل‌تنگی شدیدی را نسبت به شهر اصلی و محل تولدش در او ایجاد کرد و این حس نوستالژیک و شیفتگی به زادگاهش را می‌توان در صحنه‌ی بیشتر نمایشنامه‌هایش مشاهده کرد.

در آثار رادی نشانه‌های زیادی از موضوع‌های جامعه‌شناسی نیز وجود دارد و علی‌رغم اظهارات مکررش مبنی بر دوری از مضامین سیاسی، او تقریبا همیشه درگیر ایده‌ی دموکراسی و آزادی در نمایشنامه‌هایش بود. نمایشنامه‌ی صیادان، که در آن گروهی از ماهیگیران علیه یک شرکت بزرگ ماهیگیری قیام کردند، نمونه‌ای ارزشمند در مورد تاثیر آثار او است. درواقع او شرایط، اوضاع و افراد سیاسی و اجتماعی انقلاب را در شخصیت‌های نمایشنامه‌اش بازسازی می‌کند.
استفاده‌ی شگفت‌انگیز رادی از زبان در نمایشنامه‌هایش ازجمله در نمایشنامه‌ی «در مه بخوان» شکوه شعر فارسی و لحن اسطوره‌ای آن را برجسته می‌کند. او در نمایشنامه‌ی «منجی در صبح نمناک»، ناگزیر بودن یک سرنوشت مبهم و همچنین ایده‌ی هویت گمشده را موردبررسی قرار می‌دهد؛ این نمایشنامه بار رویاها و انتظارات نویسنده را به دوش می‌کشد.

رادی در نمایشنامه‌ی «پلکان»، دنیایی گوشه‌دار و منقبض را بر اساس پنج پلکان استعاری ساخته‌شده از استخوان‌های انسان طراحی کرده است؛ قهرمان داستان برای تحقق جاه‌طلبی‌های ماکیاولیستی (یک ویژگی شخصیتی که بر دست‌کاری روان‌شناختی، بی‌مهری و بی‌توجهی به اخلاق تمرکز دارد) خود از آن بالا می‌رود و با بالا رفتن از هر پله، بیشتر به ورطه‌ی دنیایی تهی از عدالت و ارزش‌های انسانی فرود می‌آید.

رادی به‌عنوان «نمایشنامه‌نویس برجسته» مورد تحسین منتقدان زیادی قرار گرفته است. او در‌ ‌‌نمایشنامه‌هایش‌ شخصیت‌هایی‌ ‌را خلق کرده ‌که ‌‌از طرق مختلف ‌به دنبال آرمان‌شهری (یک نظام سیاسی بی‌عیب و نقص که در آن افراد به‌خوبی با یکدیگر کار می‌کنند و خوشحال هستند) ‌برای رها شدن از وضعیت ‌موجود‌ و ‌سعادت خودشان ‌یا ‌جامعه‌ بوده‌اند.‌

کارگردان تئاتر، هادی مرزبان که در پروژه‌های بسیاری با او همکاری می‌کرد درباره‌ی او چنین نقل کرده است: «استاد هر شب تا ۳ و ۴ صبح می‌نوشتند و صحبت‌های ما بیشتر در همین زمان بود. وقتی من از گیشه و جمعیت حرف می‌زدم تاکید داشتند به من بقبولانند که شلوغی پشت گیشه و صف های آنچنانی ملاکی بر ارزش یک تئاتر نیست و این بحث هیچ‌گاه میان ما به نتیجه نرسید چرا که من اعتقاد داشتم تماشاچی بیشتر، می‌تواند یکی از ارزش‌های یک تئاتر باشد.»

اکبر رادی با گنجاندن فارسی محاوره‌ای در آثارش به حفظ گویش‌های استان‌های شمالی کمک شایانی کرده است.

آثار اکبر رادی

آثار اکبر رادى در سال‌هاى اخیر، موردتوجه پژوهشگران زیادی در حوزه‌هاى ادبى و هنرى واقع‌شده و نمایشنامه‌هایش از دیدگاه‌هاى مختلفى، مورد نقد و بررسى قرارگرفته است. مهارت رادی در نمایشنامه‌نویسی و قدرت کلامش از همان آغاز کارش در این عرصه توجه غول‌های تئاتر ایران را به خود جلب کرد.

رادی زادگاهش گیلان را اقامتگاه همیشگی خود می‌دانست و حس نوستالژیکی نسبت به این مکان داشت. او به خاطرات دوران کودکی‌اش علاقه‌ی زیادی داشت و این را در نمایشنامه‌هایش با صحنه‌‌ها و دکورهایی مانند خانه‌های بزرگ با چند اتاق، سقف‌های چوبی، فرش‌های کاشان، باغ‌هایی با گل‌های فراوان و حتی هوای مه‌آلود و باران به تصویر می‌کشید.

رادی سال ۱۳۳۳ با آثار داستان‌نویس برجسته، «صادق هدایت» آشنا شد و به نویسندگی بسیار علاقه‌مند شد؛ او اولین رمانش به نام «موش مرده» را نوشت که سال ۱۳۳۵ در روزنامه‌ی کیهان منتشر و در همان سال برنده‌ی جایزه شد. او همچنین سال ۱۳۳۸ در مسابقه‌ی داستان‌نویسی روزنامه‌ی اطلاعات تهران شرکت کرد و برای داستان «باران» برنده‌ی جایزه‌ی اول شد، اما عشق او به نمایشنامه‌نویسی همچنان در درونش بود.

همان‌طور که پیش‌تر به آن اشاره شد، «هنریک ایبسن» که از شاخص‌ترین چهره‌های نمایشنامه‌نویسی جهان است نقطه‌ی عطفی در کارنامه‌ی ادبی اکبر رادی بود و خودش درباره‌ی تئاتر خانه‌ی عروسک چنین اذعان کرده است: «اگر آن نمایشنامه را ندیده بودم، هرگز نمایشنامه‌نویس نمی‌شدم». دو نمایشنامه‌ی اول رادی به نام‌های «چاله آبی» و «افول»، به‌عنوان «گامی بدیع در ادبیات نمایشی» مورد قدردانی منتقدان زیادی ازجمله منتقد، مترجم، مدرس و کارگردان تحسین‌شده، «شاهین سرکیسیان» قرار گرفت.

رادی نمایشنامه‌های زیادی نوشته است که بیشتر توسط کارگردانان مختلف به صحنه رفته‌اند؛ ازآنجایی‌که هادی مرزبان دوست او بود، آن‌ها فعالیت مشترکشان را در تئاتر آغاز کردند و اولین همکاری آن‌ها بعد از انقلاب اسلامی در نمایشنامه‌ی «پلکان» بود که مرزبان سال ۱۳۶۳ نمایش آن را کارگردانی کرد. او سال ۱۳۶۹ نمایش تامل‌برانگیز دیگری از رادی را با عنوان «هملت با سالاد» کارگردانی کرد.

از آثار شناخته‌شده‌ی او می‌توان به ملودی شهر بارانی، افول، ماهیگیران دریا و کنار حوض، مرگ در پاییز، از پشت شیشه‌ها، آهسته با گل سرخ، لبخند باشکوه آقای گیل و پایین گذر سقاخانه اشاره کرد.

در ادامه‌ی‌ این مطلب به معروف‌ترین آثار اکبر رادی نگاهی انداخته‌ایم.

روزنه‌‌ی آبیاکبر رادی

نمایشنامه‌ی «روزنه‌ی آبی» اولین اثر اکبر رادی است که آن را سال ۱۳۳۸ به رشته‌ی تحریر درآورد. داستان این نمایشنامه‌ی زیبا، شکاف عقیدتی بین دو نسل قدیم و جدید را نشان می‌دهد. زبان در بقای سیستم مردسالار و خشونت کلامی مردان نقشی اساسی دارد و این مهم در نمایشنامه‌ی روزنه آبی می‌توان مشاهده کرد.

این نمایش‌نامه هشت شخصیت به نام‌های «پیله‌آقا پیربازاری»، «خانمی پیربازاری»، «افشان پیربازاری»، «احسان پیربازاری»، «همایون صابری»، «انوش سمیعی»، «گلدانه» و «گل علی» دارد و این شخصیت‌ها در سایر نمایشنامه‌های رادی نیز کم‌وبیش حضور دارند.

داستان این نمایش‌نامه در پاییز سال ۱۳۳۸ در رشت و در منزل یک تاجر ماهی به نام «پیله‌آقا پیربازاری» اتفاق می‌افتد. پیله‌آقا با افکار پوسیده و قدیمی‌اش خانواده‌اش را به ستوه آورده است، تا جایی که پسرش احسان از دست او به تهران فرار می‌کند. به اعتقاد پیله‌آقا، همسایه‌ی دیواربه‌دیوار آن‌ها «انوش فومنی»، با افکار روشنفکرانه‌اش، فرزندانش را از راه به در کرده است.

نمایشنامه‌ی روزنه‌ی آبی به دلیل فضاسازی‌های ویژه در محیط شهرهای شمال موردتوجه افراد زیادی قرار گرفته است؛ شخصیت‌پردازی و فضاسازی‌ها به‌طور مشخص مربوط به شهر رشت است و شخصیت‌های داستان گاهی دلبسته و گاه از آن فرار می‌کنند.

در توضیحات پشت جلد نوشته شده است:

«نگاه کنین! پشت اون کوه‌های مه‌آلود یک مرد ایستاده، یه حیوان زخمی، که شما خیلی دوست دارین بچه خطابش کنین، بچه‌ای که در هیبت یک نگاهِ شما از ترس کفش‌های خودشو لنگه به لنگه بپوشه… اون با بی‌پناهی خودشو از این لحظه به اون لحظه پرتاب می‌کنه و با چشم‌های پر از التماس به درهای بسته می‌زنه… و در همین روز این بشارتم به شما می‌دم: این خونه دیگه روی آرامشو به خودش نمی‌بینه. من خانواده‌ی شما رو منقرض می‌کنم». نمایش‌نامه‌ی روزنه‌ی آبی اثر اکبر رادی توسط نشر «قطره» منتشرشده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

خرید کتاب روزنه‌ی آبی از دیجی‌کالا خرید کتاب روزنه‌ی آبی از فیدیبو

از پشت شیشه‌هااکبر رادی

نمایشنامه‌ی از پشت شیشه‌ها، نمایشی در چهار پرده است که داستان سی سال از زندگی دو زوج را روایت می‌کند. اولین نسخه از این نمایشنامه تیر سال ۱۳۴۶ در ماهنامه‌ی پیام نوین منتشرشده بود. این اثر شناخته‌شده‌ی رادی دارای شخصیت‌های پیچیده‌ی روحی و روانی است و می‌توان آن را از دیدگاه‌های روان‌شناختی بررسی کرد.

این نمایشنامه اولین بار توسط نویسنده، کارگردان تئاتر و  مترجم ایرانی، رکن‌الدین خسروی سال ۱۳۴۷ در سنگلچ اجرا شد. شخصیت‌ها از مشکلات ذهنی مثل اندوه، ناامیدی، بیگانگی، فقدان و خشونت در عذاب‌اند، به همین دلیل با فاصله گرفتن از جامعه و با نوشتن و خواندن کتاب از واقعیت فرار می‌کنند و دنیای متفاوتی برای خودشان ساخته‌اند و جریان زندگی را از پشت شیشه‌ها تماشا می‌کنند.

نویسنده در این اثر، تضاد بین سنت و مدرنیته و شرایط نامطلوب زندگی روشنفکران را به تصویر می‌کشد که در آن زمان موضوع مهمی در ایران بود. بامداد جلیلی نویسنده‌ای روشن‌فکر، منزوی و گوشه‌گیر و از طرف دیگر، مریم معلمی اجتماعی و معاشرتی که زندگی‌شان بسیار کسل‌کننده است. در آن سو زوج دیگری که بسیار خوش‌گذران و به دنبال پیشرفت و کسب مقام و ثروت هستند؛ زندگی این دو زوج بسیار متفاوت از همدیگر است.

بامداد در طول داستان، درگیر نوشتن کتابی است که درنهایت متوجه می‌شویم داستان تکراری زندگی او و همسرش ‌است. زندگی این زوج بدون هیچ رخداد اجتماعی خاصی در جریان است و گاهی مریم تلاش می‌کند تا بامداد را از این انزوا دربیاورد و از او می‌خواهد که صفحاتی از کتابش را برایش بخواند و با او وقت بگذراند ولی بامداد از این کار امتناع می‌کند و اجازه نمی‌دهد که مریم خلوتش را به هم بزند. خانم و آقای درخشان تنها کسانی هستند که به خانه‌ی آن‌ها می‌آیند و با آن‌ها نشست و برخواست دارند.

با تحلیل هر یک از شخصیت‌هاى داستان، شرایط اجتماعى اقشار مختلف جامعه و تاثیرشان در تحول و شکل دادن تاریخ در سال‌هاى ۱۳۴۵ که بستر حوادث بسیارى بوده، به‌خوبی آشکار می‌شود.

در قسمتی از نمایشنامه‌ی از پشت شیشه‌ها می‌خوانیم:

«مریم: آخه ما که جایی نداریم بریم. اگرم کسی به امون سری بزنه، اتفاقیه. اینجا، اینجا به قدری ساکته که صدای بال یه مگسم آدمو به نشاط می‌آره. (لحن او به‌تدریج به زمزمه‌ی گله‌مندانه‌ای تبدیل می‌شود.) اول مرداد، درست دوساله که تو این خونه هستیم؛ در صورتیکه اگه رو زنگ در کوچه نبود، حتی اسم این پایینی‌هارم نمی‌دونستیم. تو یه همچین موقعیتی خوبه آدم یه کمی رفت‌وآمد کنه. اونا مردم زنده‌ای هستن. آدم با اونا دلش وا می‌شه. وانگهی، خانم درخشان به ام خیلی محبت می‌کنه. از وقتی به این دبیرستان منتقل شدم… صدایش ناگهان بریده می‌شود؛ اما لبانش می‌جنبد. این برای آن است که بامداد دیگر نمی‌شنود.»

خرید کتاب از پشت شیشه‌ها از دیجی‌کالا خرید کتاب از پشت شیشه‌ها از فیدیبو

افولاکبر رادی

کتاب «افول» یکی از آثار برجسته‌ی اکبر رادی است که از رویدادهای ادبی مهم در ادبیات فارسی به شمار می‌رود. این نمایشنامه سال ۱۳۴۳ در پنج پرده توسط انتشارات طرفه چاپ شد و سال ۱۳۵۱ بازنویسی شد.

داستان این نمایشنامه درباره‌ی مهندس جوانی به نام «جهانگیر معراج» است که با دختر یکی از زمین‌داران عمده‌ی روستای نارستان در شمال ایران، ازدواج می‌کند و همان‌جا در خانه‌ی آن‌ها می‌ماند. او برخلاف میل پدرزنش، دست به اقداماتی اصلاح‌طلبانه برای تغییر و دگرگونی در زندگی گیله‌مردها در این روستای کوچک می‌پردازد.

دو مالک سلطه‌جو، بی‌سواد و سنتی در این نمایشنامه به نام‌های عماد فخشامی و غلامعلی کسمایی با رفتار‌ها و روابطشان تصویری واقعی از جامعه‌ی ارباب‌رعیتی را نشان می‌دهند که اربابان و مالکان حاصل زحمت‌های کشاورزان و روستاییان را هنگام برداشت محصول از آن‌ها می‌گرفتند و فقط حدود یک سومش را به روستاییان برمی‌گرداندند.

نسل جوان در این نمایشنامه هرکدام به‌نوعی ساختارشکن و دوستدار تغییر هستند و بااینکه تعدادشان هم زیاد است ولی در مقابل تعداد کمی از نسل سنتی و بزرگان روستا، بسیار ناتوان هستند. جهانگیر برخلاف همه‌ی مردم روستا به‌جای تکیه‌بر قدرت بازو، متکی بر قلم و ذهن و فکرش است.

در حالت کلی، نمایشنامه‌ی افول درباره‌ی مبارزە اجتماعی و فرهنگی روشنفکران در اواخر دهه‌ی سی برای نابودی و براندازی نظام ارباب-رعیتی و روابط سنتی حاکم در آن دوره است.

در بخشی از متن نمایشنامه‌ی افول می‌خوانیم:

« جهانگیر: (آرام و نافذ.) گوش کن عزیزم: تا وقتی نقشه‌‌های من اینجا پیاده نشه، نمی‌تونم تصمیم بگیرم. دلم می‌خواد بفهمی. این خودخواهی نیس؛ از خود گذشتگیه. زندگی ما اینه: به آلونک، چند تا گاو و یه گوشه بی نور. پس چیه که منو دلبسته می‌کنه؟ ما راه مشکلی در پیش داریم عزیزم. فردای ما هیچ معلوم نیس، اینا رو به تو که زنم هستی می‌گم. می‌گم که بدونی هیچی نباید برای ما وجود داشته باشه و حتی به ذره خوشبختی.

مرسده بسته و بغض کرده سرش پایین افتاده است. اندکی بعد سربلند می‌کند و تسلیم و غمگین به جهانگیر لبخند می‌زند. تقی میلانی وارد می‌شود. یک دست قلاب ماهیگیری و دست دیگر سیم نازکی که به انتهای آن چند تا کولی آویزان است، سیگاری به لب دارد و دفتر خاطرات قطوری زیر بغل.»

خرید کتاب افول از دیجی‌کالا خرید کتاب افول از فیدیبو
راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما