۸ بازیگر که هم در نقش قهرمان و هم شرور بازی موفقی داشتند
بازیگری چالشبرانگیزتر از چیزی که به نظر میرسد است؛ در حقیقت حفظ کردن دیالوگها و تسلط به فیلمنامه تنها بخش کوچکی از وظایف یک بازیگر است، چالش اصلی از دل تلاش برای زنده کردن یک شخصیت به باورپذیرترین حالت ممکن، بیرون میآید. فراموش نکنید که نقشآفرینی شغل روتین یک بازیگر است و میزان پیشنهادها به مهارت و عملکردی که در آثار قبلی داشته، ارتباط مستقیمی دارد.
هنگامی که یک بازیگر در مرکز توجه قرار میگیرد، هر انتخابی میتواند به منزلهی سکوی پرتاب یا بستری برای غرق شدن همیشگیاش در امواج متلاطم سینما باشد. تداوم موفقیت آنها به انتخاب نقشهای چالشبرانگیزی بستگی دارد که بتوانند در آن جنبههای متفاوتتری از مهارتهایشان را نشان دهند.
بعضی از بازیگران ترجیح میدهند در دوران فعالیت هنریشان به یک نقش خاص بچسبند؛ نقش کلیشهای که مطمئن هستند در آن بهترین عملکرد را دارند و برای عدهای از مخاطبان همیشه جذاب هستند. مثلا تام کروز علیرغم ایفای نقشهای متفاوت که تعدادشان شاید به انگشتهای دست هم نرسد، بیشتر خودش را به عنوان یک قهرمان فیلمهای اکشن به مخاطبان شناسانده. با این حال بازیگرانی هم وجود دارند که دوست دارند ریسک ایفای نقشهایی را بپذیرند که به اندازهای با هم متفاوت هستند که به دو قطب مخالف آهنربا میمانند.
یک بازیگر برای این که هر دو نقش قهرمان و شرور را در کارنامهی هنریاش داشته باشد باید به ابزارهایی مثل مهارت و قدرت تطبیقپذیری فوقالعاده مجهز باشد و کاری را انجام دهد که هر کسی از پس آن برنمیآید. در این جا به سراغ معرفی هشت بازیگری میرویم که هم در نقش قهرمان و هم در نقش شرور درجه یک عمل کردند و درخشیدند.
۸- مریل استریپ
مریل استریپ یکی از بازیگرانی است که به خاطر قدرت تطبیقپذیری با هر نقشی شناخته میشود و در کارنامهی هنریاش نقشهای مختلفی را میتوان دید؛ با این اوصاف بدیهی است که در فهرست ما حضور داشته باشد. میان نقشهای دوستداشتنی او اصلا نمیتوان از شخصیت دونا شریدان در فیلم «ماما میا» (Mamma Mia) چشمپوشی کرد. این فیلم شیرین سال ۲۰۰۸ منتشر شد و از نمایش موزیکالی به همین نام اقتباس شده که آن هم با الهام از ترانههای گروه محبوب آبا در برادوی اجرا شد. دونا زنی آرام، صمیمی، بامزه و مادر مجرد سوفی (آماندا سیفرید) صاحب هتل جمع و جوری در یکی از جزایر بهشتی یونان است. فیلم به ماجرای ازدواج سوفی میپردازد؛ بنابراین وقتی او تصمیم میگیرد در جزیره جشن عروسیاش را برگزار کند، دونا دست به کار میشود و وظیفهی خطیر کمک به سوفی و سازماندهی مراسم را بر عهده میگیرد تا عروسی کاملا رویایی برگزار شود. البته در این میان چند مشکل ناگهانیِ دست و پا گیر هم ظاهر میشوند. مریل استریپ در نقش دونا به اندازهای درخشان بود که نامزد جایزهی گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال یا کمدی شد.
اما میان نقشهای منفی قطعا میراندا پریسلی «شیطان پرادا میپوشد» (The Devil Wears Prada) عنوان بهترین شرور را به خود اختصاص میدهد. میراندا سردبیر یک مجلهی مد مشهور است که علیرغم درک عالی از دنیای مد و قدرت فوقالعادهاش، زنی ترسناک و ناامن است. او نمونهی کاملی از یک مدیر فاجعه است، کسی که از هیچ اقدامی در جهت استفادهی ابزاری از کارمندان برای برطرف کردن خواستههای شخصیاش، فروگذار نمیکند؛ میراندا ناهنجار است، به زیردستانش توهین میکند، آنها را تحقیر میکند و از هر کسی به عنوان نردبانی برای پیشرفت بهره میبرد و بعد هم عین خیالش نیست که آنها را به حال خودشان رها کرده!
شخصیت مریل استریپ در شیطان پرادا میپوشد به اندازهای آزاردهنده است که اگر در زندگی حرفهای و کاریتان تجربهی مشابهی داشته باشید، احتمالا تماشای لحظاتی از فیلم برایتان دشوار است. یکی از نکات حاشیهای فیلم گمانهزنیهای مربوط به الهام از شخصیت واقعی آنا وینتور سردبیر مجلهی ووگ برای طراحی شخصیت میراندا پریسلی است.
در نهایت آخرین نقشآفرینی او در فیلم «بالا را نگاه نکن» (Don’t Look Up) آدام مک کی را هم میتوان از اجراهای متفاوت او دانست. استریپ نقش رئیس جمهور جینی اورلئان را ایفا میکرد که تنها و تنها به منافع شخصی خودش فکر میکند و برایش هیچ اهمیتی ندارد که یک دنبالهدار غولپیکر به زودی کرهی زمین و همهی موجوداتش را با خاک یکسان میکند، تنها چیز مهم او و منافع حزبیاش بود؛ تصویر آشنایی از بسیاری از سیاستمداران عصر ما!
۷- ساموئل ال. جکسون
ساموئل ال. جکسون برای نخستین بار سال ۲۰۰۸ در فیلم «مرد آهنی» (Iron Man) ایفای نقش نیک فیوری را در دنیای سینمایی مارول بر عهده گرفت. او مدیر سابق سرشناس شیلد بود و بعدا به عنوان بنیانگذار انتقام جویان بارها و بارها در فیلمهای مختلف MCU حضور پیدا کرد و به ابرقهرمانها در ماموریتهایشان کمک کرد.
اما جکسون هم از آن بازیگرانی است که به اندازهی قهرمانها در نقش شرورها هم خوب عمل میکند. او در نقش الیجا پرایس معروف به مرد شیشهای در «آسیبناپذیر» (Unbreakable) و «شیشه» (Glass) به عنوان اولین و آخرین فیلم سهگانهی ام. نایت شیامالان ابعاد تاریکتری از این شخصیت را به مخاطبان نشان داد و ثابت کرد که در نقشهای منفی هم عملکرد خوبی دارد.
مرد شیشهای مغز متفکر جنایتکاری بود که از یک اختلال ژنتیکی رنج میبرد که به واسطهی آن استخوانهای بسیار شکنندهای داشت که با کوچکترین ضربهای میشکست. او پس مطالعه و تجزیه و تحلیل کتابهای مصور به این نتیجه رسیده بود که افرادی با ویژگیهای مافوق بشری واقعا وجود دارند و ابرقهرمانها منحصر به خواب و رویا نیستند.
۶- شارلیز ترون
شارلیز ترون برنده جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن به خاطر فیلم «هیولا» (Monster)، سال ۲۰۱۲ برای ایفای نقش ملکهی شیطانی در فیلم «سفیدبرفی و شکارچی» (Snow White and the Huntsman) و دنبالهی آن یعنی «شکارچی: جنگ زمستان» (The Huntsman: Winter’s War) ابعاد تازهای از تواناییهایش در نقش یک شرور تمامعیار را به رخ کشید.
این دو فیلم بر اساس داستان سفید برفی که در حقیقت یک متل آلمانی از برادران گریم است، ساخته شده و همانطور که احتمالا صدها بار شنیدهاید ماجرا دربارهی ملکهی شرور، بدذات و متکبر است که دوست دارد بهترین انسان کرهی زمین باشد اما پس از بلوغ دختر ناتنیاش سفید برفی، میفهمد که او دیگر زیباترین موجود دنیا نیست؛ بنابراین به یک شکارچی دستور میدهد که سفیدبرفی را به قتل برساند و قلبش را از سینهاش درآورد تا جوانیاش را بازیابد.
شارلیز ترون همچنین نقشی را در کارنامهی هنریاش دارد که به دلیل جنبههای اکشن، معمولا موردعلاقهی مردان است اما او با «مکس دیوانه: جادهی خشم» (Mad Max: Fury Road) ثابت کرد که جسارت لازم برای ایفای نقشهای دشوار و پر زد و خورد را دارد و اتفاقا در آنها درخشان است. ترون در این فیلم ایفاگر نقش امپراتور فیوریوسا بود، سربازی که بعدا با مکس راتانسکی متحد میشود تا پنج نفر از همسران نگونبخت شروری به نام جو جاویدان را نجات دهد. عملکرد ترون و به طور کلی قسمت تازهی مکس دیوانه با بازخورد خوب منتقدها مواجه شد و امتیاز راتن تومیتوز ۹۷ گواه این ماجرا است.
شارلیز ترون پس از مکس دیوانه: جادهی خشم با «بلوند اتمی» (Atomic Blonde) و «نگهبانانی از دیرباز» (The Old Guard) باز هم نقشهای اکشن را تجربه کرد.
۵- گری اولدمن
مهارتهای بازیگری گری اولدمن به او کمک میکند که در هر نقشی باورپذیر و قابلقبول به نظر برسد؛ با این اوصاف در کارنامهی هنری او قهرمانها و شرورهای زیادی به چشم میخورند. میان شخصیتهای قهرمانی که اولدمن تا به حال ایفا کرده، حضورش در سهگانهی بتمن کریستوفر نولان شاخصتر از بقیه است. او ایفاگر نقش کمیسر جیمز گوردون رئیس پلیس گاتهام بود که تلاش میکرد در کنار بتمن و نیروهای مافوق بشریاش، شهر را از ابرشرورها پاک کند.
جالب است بدانید گری اولدمن ابتدا قرار نبود نقش جیمز گوردون را بازی کند زیرا کریستوفر نولان او را برای نقش راس الغول در نظر داشت و گوردون تقریبا به بازیگر دیگری رسیده بود اما اولدمن با این کار مخالفت میکند و میگوید دوست ندارد نقش یک شرور دیگر را بازی کند؛ بنابراین نقش نمادین کمیسر را از آن خودش میکند و راس الغول هم به لیام نیسون میرسد.
در میان شخصیتهای شرور کارنامهی هنری او، زورگ در «عنصر پنجم» (The Fifth Element) شاخصتر و ماندگارتر از بقیه است؛ او صاحب صنایع زورگ و ابرشرور تمامعیاری بود و سلاحهایی خلق میکرد که تحت فرمان شیطان بزرگ کار میکردند و اصلا اهمیتی نمیداد که اقداماتش ممکن است به قیمت نابودی همهی موجودات تمام شود.
۴- هلنا بونهام کارتر
هلنا بونهام کارتر بیشتر به خاطر شخصیتهای تیره و البته نقشآفرینی در فیلمهای تیم برتون شناخته میشود اما یکی از نمادینترین نقشهای او تا امروز بلاتریکس لسترنج جادوگر شیطانی و مرگ خوار در مجموعه فیلمهای هری پاتر است. بلاتریکس یک شرور تمامعیار و بیرحم بود که هدفش تحمیل رنج و عذاب به اطرافیان و اجرای بیچون و چرای خواستههای ارباب بد ذاتش ولدمورت بود و در این راه هم از اعمال انواع و اقسام طلسمهای و جادوی سیاه فروگذار نمیکرد.
با این حال علیرغم ایفای نقشهای منفی متعدد، کارتر هنوز هم میتواند در نقشهای مثبت درخشان و دلربا ظاهر شود؛ یکی از تلاشهای ستودنی او حضور در لایو اکشن خوشرنگ و لعاب دیزنی«سیندرلا» (Cinderella) محصول سال ۲۰۱۵ بود.او ایفاگر نقش فرشتهی نجات یا همان فرشتهی مهربان بود و به بسیاری از صحنههای نمادین یکی از مشهورترین داستانهای کودکان جان بخشید. سکانسهای کمک او به سیندرلا برای رفتن به مهمانی شاهزاده علاوه بر این که به شدت نوستالژیک است، با شوخطبعی و طنز کنایهآمیز کارتر جنبههای بامزهتری گرفته.
۳- آنتونی هاپکینز
کارنامهی هنری آنتونی هاپکینز مملو از نقشهای ماندگار است که از جملهی آنها میتوان به نقش آنتونی در فیلم «پدر» (The Father) اشاره کرد که به اندازهای درخشان بود که جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را هم برای او به ارمغان آورد اما اگر بخواهیم در کارنامهاش تنها به یک نقش ماندگار اشاره کنیم؛ بدون شک هانیبال لکتر تمام رقبایش را کنار میزند.
او نقش این روانپزشک جنایی دیوانه و آدمخوار را برای نخستین بار در «سکوت برهها» (The Silence of the Lambs) ایفا کرد که به عنوان یکی از ترسناکترین قاتلهای سریالی در تاریخ سینما ماندگار شد. هانیبال یک دیوانهی تمامعیار بود که قتلهای وحشیانهاش را با خونسردی وصفناپذیری انجام میداد و از قضا با اطرافیانش رفتار محترمانهای هم داشت. هانیبال لکتر به اندازه محبوب شد که هاپکینز در دو فیلم دیگر یعنی «هانیبال» (Hannibal) و «اژدهای سرخ» (Red Dragon) دوباره به آن بازگشت.
با این حال در سالهای اخیر او نقش مهمی در MCU داشته و در قاموس یکی از ابرقهرمانهای این جهان ظاهر شده است؛ اودین حاکم آسگارد و پدرِ ثور و لوکی. جالب است بدانید هاپکینز زمانی پیشنهاد بازی در فیلم «ثور» (Thor) را از کنت برانا دریافت کرد که به طور جدی در فکر خداحافظی از دنیای بازیگری بود اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و در نهایت این پیشنهاد را پذیرفت که با توجه به حضور تاثیرگذار و نقش مهمش در دنیای سینمایی مارول و فیلمهای ثور، نشان داد که اشتباه نکرده.
۲- جانی دپ
جانی دپ یکی دیگر از بازیگران هالیوود با قدرت تطبیقپذیری بالا است که توانایی ایفای هر نقشی را دارد و حتی از پس عجیب و غریبترین شخصیتها هم به خوبی برمیآید. او سال ۱۹۹۰ با شخصیت قهرمان و مهربان ادوارد در «ادوارد دست قیچی» (Edward Scissorhands) به شهرت رسید. این فیلم آغازگر همکاری او با تیم برتون بود که تا سالها ادامه پیدا کرد و در فیلمهای زیادی با هم کار کردند.
ششمین همکاری آنها سال ۲۰۰۸ به جانی دپ این فرصت را داد تا در نقش یک شرور تمامعیار ظاهر شود؛ «سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت» (Sweeney Todd: The Demon Barber of Fleet Street) فیلم عجیب و غریبی بود که جنبههای متفاوتی از تواناییهای دپ به عنوان یک شرور منزجرکننده را به مخاطب نشان داد.
او ایفاگر نقش آرایشگر شیطانی بود که مشتریانش را به قتل میرساند و سپس با همکاری خانم لاوت (هلنا بونهام کارتر یکی دیگر از بازیگران تکراری فیلمهای تیم برتون) گوشت آنها را در پیراشکی میریخت و به مردم میفروخت!
۱- ایان مک کلین
ایان مک کلین به خاطر ایفای دو نقش به خصوص میان مردم بسیار شناخته میشود که از قضا یکی از آنها قهرمانی دوستداشتنی و دیگری یک شرور منفور است. یکی از مهمترین نقشهای او گندالف جادوگر خردمند و دوستداشتنی حماسهی ارباب حلقهها بود. عملکرد او در این سهگانه به اندازهای مورد توجه قرار گرفت که نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خاطر فیلم «ارباب حلقهها: یاران حلقه» (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) برای او به ارمغان آورد.
یکی دیگر از نقشهای او مگنیتو به عنوان یکی از ابرشرورهای قدرتمند مردان ایکس بود. او یک ضدقهرمان جهشیافته را به تصویر میکشید که توانایی تولید و کنترل میدانهای مغناطیسی ذهنی را داشت. مگنیتو برجستهترین دشمن مردان ایکس از زمان تشکیل تیمشان بود و دردسرهای زیادی برای آنها ایجاد کرد.
منبع: movieweb
فکر نکنم اصلا بشه جانی دپ رو با کسی مقایسه کرد اون بهترینه و در هر کاری میدرخشه