۱۲ کتاب برتر «تن تن»؛ ماجراجویی‌های خبرنگار محبوب کودکان و بزرگسالان و سگش

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه

«شاید تنها کسی که عرصه‌ی بین‌المللی شبیه من است، تن‌تن باشد. من و او آدم‌های کوچکی هستیم که قدرت‌های بزرگ ما را نمی‌ترسانند.» این حرف‌ها را شارل دوگل به زبان آورده است. ژنرال دوگل قدرتمندی که در طول سال‌ها کوشید نشانه‌های قدرت‌اش را ذره‌ذره به تماشا بگذارد. این حرف‌ها شاید از دو جنبه قابل تامل باشند: آن‌ها که دوگل را می‌شناسند و تاریخ فرانسه را می‌دانند، لابد می‌دانند که او در دوران خودش و حتی پس از ان روزگار، چه رئیس محبوبی بوده است. کافی است کتاب‌های آندره مالرو دوست و همکار دوگل در کابینه را باز کنند و از سر اتفاق صفحه‌ای را بخوانند. دوگل محبوب بود، دیگران را تا جایی که می‌شد دوست داشت و دوست داشت که دیگران هم نسبت به او چنین باشند. بنابراین، این شباهت را آدمی به زبان می‌آورد که از درجه‌ی محبوبیت خود خبر دارد و می‌داند تا چه اندازه دوست‌اش دارند. جنبه‌ی دوم حرف او هم جالب است، رئیس جمهوری فرانسه می‌گوید که قدرت‌های بزرگ او را نمی‌ترسانند و این هم رمز موفقیت دوگل بود و هم راز ماندگاری تن‌تن. چه کسی تصور می‌کرد در سال‌هایی که والت دیزنی سرگرم راه‌اندازی کمپانی‌اش بود و داشت ایده‌های تازه‌ای را روی پرده‌ی سینما می‌برد توجه آدم‌ها به آدم‌هایی روی کاغذ جلب شود؟ آدم‌هایی که به لحاظ ظاهری جذابتر از موش‌های سخنگو نبودند: پسری کنجکاو که پا را از محدوده‌ی شخصی‌اش فراتر می‌گذاشت و دست به هر کاری می‌زد تا بیشتر بداند.

تبدیل ژرژ رمی به هرژه

اسم‌اش ژرژ بود، ژرژ رمی اما دوست داشت همه صدایش کنند هرژه. دیگران هم همین کار را می‌کردند. ژرژ رمی یکی از اسم‌های معمولی بود که هر کسی می‌توانست داشته باشد، اما در هرژه چیزی شبیه یک جادو بود. اسمی که قرار نبود شبیه آدم‌های دیگر باشد. اسمی خاص که قرار بود تا ابد در کنار شخصیت برساخته‌ی او بیاید و بماند.

هرژه در بیست و دوم ماه مه سال ۱۹۰۷ در بخشی از شهر بروکسل پایتخت بلژیک به دنیا آمد. در سیزده سالگی به مدرسه‌ی سنت بونیفاس رفت اما مدتی بعد آن مدرسه را ول کرد. یک سال بعد عضو نیروهای پیشاهنگی شد و لقب «روباه کنجکاو» را به او دادند. از ان‌جا بود که فهمید کنجکاوی چیز خوبی است.

اولین طرح‌هایش را در روزنامه‌ی قرن بیستم که مخصوص پیشاهنگ‌ها بود، چاپ کرد. در این روزنامه شخصیتی به نام توتور خلق کرد که با دیگران فرق داشت. آدم خاص و کنجکاوی بود. توتور خودش بود. همان روباره کنجکاوی که طرح‌هایش دست‌به‌دست می‌چرخید و همه را شگفت زده می‌کرد. توتور در عین حال همان تن‌تن بود، تن‌تن خام و به نتیجه نرسیده. از همان وقت‌ها بود که پای طرح‌هایش، پای داستان‌هایی که از توتور می‌کشید امضای هرژه را گذاشت. هرژه از اول اسم و فامیل او می‌آمد:R.G همه پرسیدند هرژه یعنی چه؟ شاید کسی به این فکر نمی‌کرد که ژرژ رمی بعد از این‌ها قرار است آدم دیگری باشد، متفاوت با دیگران و حق هم همین بود، خالق شخصیتی مثل تن‌تن نمی‌توانست یک نام عادی داشته باشد، یک داستان غیرعادی باید نویسنده‌ای غیرعادی هم می‌داشت.

در سال ۱۹۲۸ مجله‌ی دیگری درآمد به نام قرن بیستم کوچک که مال کودکان بود و او هم سردبیر آن شد. یک سال بعد، روز دهم فوریه تن‌تن و میلو متولد شدند و یک سال بعد از آن «ماجراهای تن‌تن در شوروی» منتشر شد. از سال ۱۹۳۴ انتشارات کاسترمان در تورنای بلژیک قبول کرد که ماجراهای تن‌تن را چاپ کند. همان سال بود که هرژه با چانگ چونگ چن آشنا شد، طارح، مجسمه‌ساز و شاعر چینی. چن زندگی هرژه را زیر و رو کرد و درس‌هایی به او داد که سخت به کارش امد. این شروع ماجراهای تن‌تن و میلو بود. در این مطلب ۱۲ جلد از ماجراهای تن‌تن معرفی می‌شوند.

۱- تن‌تن در شوروی

در اولین جلد از این مجموعه‌ که به نام «تن‌تن در شوروی» منتشر شده، تن‌تن به همراه سگ‌اش  اسنوئی به اتحاد جماهیر شوروی اعزام می‌شوند. در مسکو ، مأمور OGPU – پلیس مخفی اتحاد جماهیر شوروی – قطار را از کار می‌اندازد و خبرنگار را «بورژوازی کوچک کثیف» خطاب می‌کند. پلیس برلین تن‌تن را به دلیل بمب‌گذاری مجرم می‌داند اما او به اتحاد جماهیر شوروی فرار می‌کند. مأمور OGPU او را به دفتر کمیسار محلی می‌آورد. اما تن‌تن دوباره موفق می‌شود فرار کند و پی ببرد مردمان اتحاد جماهیر شوروی احمق‌های فقیری هستند که هنوز به بهشت سرخ ایمان دارند.

در بخشی از داستان «تن‌تن در شوروی» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل همایون توسط نشرچشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«(در ایستگاه قطار)

– سفر به‌خیر! مراقب خودتون باشید و ما رو بی‌خبر نذارید.

– از اون‌جا کارت‌پستال و خاویار می‌فرستم براتون! به امید دیدار!

(در کوپه‌ی قطار)

– آآآآآآه! خوابم گرفت!!

– فک کنم این جوجه بورژوای کثیف خوابیده. باید دست‌به‌کار بشم که پاش به شوروی نرسه. اگه نه برامون دردسر درست می‌کنه!»

کتاب تن تن در شوروی اثر هرژه نشر چشمه

۲- تن‌تن در کنگو

در دومین جلد از این مجموعه که با نام «تن‌تن در کنگو» منتشر شده، تن تن و سگ وفادارش میلو به کنگو سفر می‌کنند و مورد استقبال بومی‌های خونگرم کنگو قرار می‌گیرند. تن‌تن بعد از استخدام کوکو پسری بومی میلو را از چنگ تمساح درمی‌آورد. میمون‌ها با پرتاب نارگیل به سوی مردی که می‌خواهد تن‌تن را بکشد او را بیهوش می‌کنند اما میلو را می‌دزدند و…

در بخشی از داستان «تن‌تن در کنگو» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشرچشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- چی؟! همه‌ش زیر سر این طوطی بود!

– کمک! کمک!

– عجب پرنده‌ی احمق و شیطونی…

– الان حسابت رو می‌ذارم کف دستت

– کمک! کمک!

– این صداها چیه از اتاقم می‌آد؟

– حواست کجاست، میلو؟ کزاز می‌گیری.

– جکو خوشحاله

– طوطیه رفت تن‌تن‌؟ حالا فکر می‌کنی جدی‌جدی کزاز بگیرم؟

– فردا معلوم می‌شه»

کتاب ماجراهای تن تن در کنگو اثر هرژه نشر چشمه

۳- تن‌تن در آمریکا

در سومین جلد از این مجموعه که با نام «تن‌تن در آمریکا» منتشر شده، تن‌تن و میلو به ایالات متحده سفر می‌کنند و در شیکاگو در مورد جنایات سازمان‌یافته تحقیق می‌کند و گزارش می‌نویسد. او که یک گانگستر را تعقیب می‌کند، قبل از شکست دادن سندیکای جنایتکاران با قبیله‌ای از بومیان آمریکایی بلک فوت مواجه می‌شود.

در بخشی از داستان «تن‌تن در آمریکا» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- شیکاگو، مقر دزدها و راهزن‌های همه‌جوره. در چنین شبی…

– شرایط واضح و روشنه. تن‌تن، خبرنگار معروف، به جنگ ما اومده. حریف قدریه. اون تمام برنامه‌های من رو برای تولید الماس در کنگو به هم زد. چندتا از دوستان‌مون رو هم انداخت هلفدونی. حالا اومده به جنگ ما. خوب به حرف‌های من گوش کنید. تن‌تن نباید حتی یک روز تو شیکاگو بمونه.

– این هم شیکاگو، میلو.

– اول بریم هتل.

– شیکاگو، هوای خودت رو داشته باش، ما اومدیم.

– لطفا من رو ببرین هتل آزبرن

– تا این‌جا اوضاع درسته

– عالی شد. کرکه‌ها بسته شد. پرنده به دام افتاد.»

کتاب ماجراهای تن تن در امریکا اثر هرژه نشر چشمه

۴- سیگارهای فرعون

در چهارمین جلد از این مجموعه که با نام «سیگارهای فرعون» منتشر شده، تن‌تن و میلو سوار کشتی تفریحی هستند و خیال دارند تعطیلاتشان را در آرامش بگذرانند، اما انگار باز ماجرایی در راه است. آن‌ها در کشتی با آقای راستاپاپولوس آشنا می‌شوند که به دنبال کلید یافتن مقبره‌ی فرعون کی-اوسخ است. تن‌تن که عاشق ماجراجویی است قبول می‌کند که در این سفر خطرناک این باستان‌شناس را همراهی کند. اما انگار بعضی‌ها از شنیدن این خبر خوشحال نیستند. برای همین مدام برای تن‌تن پاپوش درست می‌کنند. از طرف دیگر، دو پلیس از همه جا بی‌خبر هم سایه به سایه‌ی تن‌تن در حرکت‌اند تا او را دستگیر کنند و…

در بخشی از داستان «سیگارهای فرعون» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- آره میلو‌جون. فردا می‌رسیم پورت‌سعید و چند روزی اون‌جا می‌مونیم.

– اون‌جا می‌مونیم؟ پس کی این سفر تموم می‌شه؟

– بعدش از طریق کانال سوئز می‌ریم به طرف بندر عدن.

– بعدش هم بمبئی، بعدش هم کلمبو تو جزیره‌ی سیلان.

– این سفر تمومی نداره.

– بعد می‌ریم سنگاپور، بعد هنگ‌کنگ و بالاخره شانگهای مقصد نهایی سفرمونه.

– چه‌قدر این سفر دریایی دلپذیره، مگه نه میلوجون؟

– آخه چه کیفی داره آدم سوار یه کشتی بشه که مثل مورچه راه می‌ره و هیچ اتفاقی هم نمی‌افته؟»

کتاب ماجراهای تن تن سیگارهای فرعون اثر هرژه نشر چشمه

۵- گل آبی

در پنجمین جلد از این مجموعه که با نام «گل آبی» منتشر شده، تن‌تن در خلال حمله‌ی نظامی ژاپن در سال ۱۹۳۱، به چین دعوت می‌شود و ساز و کار فعالیت‌های جاسوسان ژاپنی و یک باند قاچاق مواد مخدر را برملا کرده و باورهای غلط اروپاییان نسبت به چین را زیر سوال می‌برد. هرژه در نوشتن این قسمت تحت تاثیر دوست صمیمی‌اش چانگ چونگ چن بود.

در بخشی از داستان «گل آبی» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«به یاد داریم که تن‌تن، خبرنگار جوان، به طرز خستگی‌ناپذیری علیه باند قاچاقچیان بین‌المللی مواد مخدر به مبارزه پرداخت. خوانندگان ما فراموش نکرده‌اند که این جوان ماجراجو توانست اعضای اصلی باند را پشت میله‌های زندان بیندازد، جز رئیس این باند که از بالای کوه سقوط کرد و هرگز جسدش پیدا نشد. لازم به یادآوری است که هویت این شخص شناسایی نشد. بر اساس خبرهای رسیده، خبرنگار خوش‌روی ما و یار عزیزش میلو کماکان مهمان مهاراجه راوازپوتالا هستند و در قصر او استراحت می‌کنند.

– از وقتی سرش رو با تلگراف گرم کرده، خواب رو از چشم ما گرفته.

– بالاخره این ایستگاه تلگراف رو دوباره پیدا کردم. حالا می‌فهمم کیه.

– این دیگه چیه؟

– با شما در سفری دوردست، زاه زیادی طی کردیم و رسیدیدم به دریای بی‌کران با القاب متعدد تاریخی هفت دریا، آرام دریا یا کران دریا. ته این دریا مشخص نیست، اما در آینده از یوکوهاما مردی خواهد آمد. تمام آب‌ها را پشت‌سر خواهد گذاشت. آسمان او را همراه خواهد بود.

– این پیام حتما یه معنی محرمانه داره، ولی چی؟

– ببینم قطب‌نمام چی نشون می‌ده. ایستگاه تقریبا روی همون مدار راواژپوتالاست ولی در شرق.»

کتاب ماجراهای تن تن گل آبی اثر هرژه نشر چشمه

۶- گوش‌شکسته

در ششمین جلد از این مجموعه که با نام «گوش‌شکسته» منتشر شده، تن تن برای یافتن طلسم دزدیده شده و کشف راز پنهان در آن به آمریکای جنوبی می‌رود و در آن‌جا ناخواسته درگیر انقلاب و جنگ داخلی می‌شود و سر از جنگل‌های آمازون و قبیله‌ی آرومبایاس درمی‌آورد. با ژنرال آلکازار هم آشنا می‌شود و ماجراهای هیجان‌انگیزی را پشت سر می‌گذارد.

در بخشی از داستان «گوش‌شکسته» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- داهومی ستون‌های چند رنگی

– موزه تعطیله!

– به این زودی پنج شد؟

– پاشو تنبل‌خان.

– از برت دامن‌کشان رفتم ای نامهربان…

– از من آزرده‌دل، کی دگر بینی نشان…

– پاها خم، دست‌ها بالا: یک!… دو…! یک! … دو!

– بریم حموم کنیم که حسابی سرحال بشیم.

آخرین خبرهای صبحگاهی…

– شب گذشته در موزه‌ی قوم‌شناسی، یکی از نادرترین طلسم‌های مجموعه به سرقت رفت…

– نگهبان موزه صبح امروز متوجه این سرقت شد. به نظر می‌رسد سارق شب در موزه پنهان شده و صبح، با باز شدن درهای موزه، از آن‌جا خارج شده، چرا که هیچ دروپنجره‌ای شکسته نشده است.»

کتاب ماجراهای تن تن گوش شکسته اثر هرژه نشر چشمه

۷- جزیره‌ی سیاه

در هفتمین جلد از این مجموعه که با نام «جزیره‌ی سیاه» منتشر شده، تن‌تن به دنبال کشف شبکه‌ی جعل اسکناس به انگلستان می‌رود. او که به دزدی متهم شده و تحت تعقیب دوپونت و دوپونط قرار گرفته، رد خلاف‌کارها را تا اسکاتلند دنبال می‌کند و مخفی‌گاه‌شان را در «جزیره‌ی سیاه» پیدا می‌کند و آن‌جا گیر رانکو، گوریل نگهبان جزیره، می‌افتد.

در بخشی از داستان «جزیره‌ی سیاه» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- اوه هواپیما…

– خراب شده موتورش؟

– هواپیمای شخصیه انگار…

– بریم از نزدیک ببینیم چه خبره.

– تعمیرش چه‌قدر طولمی‌کشه؟

– نگران نباش. چند دقیقه بیش‌تر کار نداره…

– عجبیه! هواپیما پلاک نداره.

– اسلیم، یکی داره این‌وری می‌آد!

– از بخت بدشه… خودت که دستور رو می‌دونی!

– سلام آقایون. کمکی از من برمی‌آد؟

– حالش چه‌طوره دکتر؟

– خیلی خطرناک نبود. تیر به یکی از دنده‌هاش خورده. دو سه روز دیگه، جوون‌مون رو پا می‌شه.

– ببخشید خانم…

– می‌خواستم آقای تن‌تن رو ببینم.

– حتما. حالش بهتر شده.

– خب، دوست عزیز، مطمئنید این هواپیما پلاک نداشت؟

– مطمئن مطمئنم.»

کتاب ماجراهای تن تن جزیره سیاه اثر هرژه نشر کتاب چ

۸- عصای سلطنتی

در هشتمین جلد از این مجموعه که با نام «عصای سلطنتی» منتشر شده، تن‌تن خبرنگار جوان، این‌بار به شکلی ناخواسته وارد ماجرایی پیچیده شده است که او را تا کشور سیلداوی و کاخ پادشاه آن کشور، موسکار دوازدهم، می‌کشاند. او به‌طور اتفاقی با پروفسور آلامبیک، مُهرشناس برجسته آشنا می‌شود، که برای تحقیق درباره‌ی مهری مربوط به کشور سیلداوی عازم آن کشور است. اما گویا افرادی هستند که می‌خواهند از این سفر برای اهداف شوم خود استفاده کنند و با جایگزینی یک پروفسور آلامبیک قلابی، به داخل کاخ دسترسی پیدا کنند و عصای سلطنتی را بدزدند. اما تن‌تن که هرگز تاب بی‌عدالتی را ندارد این‌بار هم بیکار نمی‌نشیند و تمام تلاش خود را می‌کند تا سلطنت سیلداوی را نجات دهد…

در بخشی از داستان «عصای سلطنتی» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- بریم چند دقیقه روی این نیمکت خستگی در کنیم.

– ای بابا! یکی کیفش رو جا گذاشته.

– کسی هم این دوروبرها نیست.

– بازش کنم؟ شاید مشخصات صاحبش توش باشه.

– آهان، نستور آلامبیک، خیابان بادبان، پلاک ۲۴.

– همین بغله. برم بهش بدم.

– این کار رو نکن، تن‌تن. خودت می‌دونی که هربار تو کار بقیه دخالت کرده‌ای، کلی دردسر برات شده!

– پروفسور آلامبیک؟ طبثه‌ی سوم، در سمت راست.

– بفرمایید.

– سلام خانم پیروت. وسایل رو بذارید روی میز کوچیک کنار پنجره، لطفا.

– سلام. من خانم پیروت نیستم. کیف‌تون رو براتون آورده‌م، پروفسور.

– چی؟ کیف من؟»

کتاب ماجراهای تن تن عصای سلطنتی اثر هرژه نشر چشمه

۹- خرچنگ پنجه‌طلایی

در نهمین جلد از این مجموعه که با نام «خرچنگ سلطنتی» منتشر شده، تن‌تن در یک ملاقات تصادفی با دوپونت و دوپونط، دو پلیس مخفی دست‌وپاچلفتی، از ماجرای سکه‌های تقلبی آگاه می‌شود. وجود تکه‌ای از برچسب کنسرو خرچنگ در این پرونده، پای تن‌تن را به کشتی کاپیتان هادوک و پرونده‌ی قاچاق مواد مخدر در مراکش باز می‌کند. تن‌تن تصمیم می‌گیرد به کمک کاپیتان هادوک، دوست خوش‌قلب و بامزه‌ای که بیشتر برای او دردسر می‌سازد تا کمکش کند، دست قاچاقچیان مواد مخدر را رو کند.

در بخشی از داستان «خرچنگ طلایی» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- بالاخره این عادت بدت یه روز کار دستت می‌ده! آخه این چه رفتاریه که سرت رو می‌کنی تو آشغال‌ها؟ مگه من این کار رو می‌کنم؟

– چه شانسی آوردی! لبه‌هاش چه‌قدر تیزه. ممکن بود خودت رو زخمی کنی.

– بزن بریم!… بار آخرت باشه‌ها، وگرنه از این به بعد پوزه‌بند می‌بندم برات!

– آهای!… آهای!…

-قربان، یک نوشیدنی دیگه لطفا!

– چشم.

– تن‌تن عزیز، چه‌قدر خوشحالم می‌بینم‌تون!…

– از اون هم بالاتر! من هم خیلی خوشحالم از دیدن تن‌تن عزیز!»

کتاب ماجراهای تن تن خرچنگ پنجه طلایی اثر هرژه نشر کتاب چ

۱۰- ستاره‌ی اسرارآمیز

در دهمین جلد از این مجموعه که با نام «ستاره‌ی اسرارآمیز» منتشر شده، تن‌تن به همراه سگش میلو و دوستش کاپیتان هادوک به قطب شمال سفر می‌کنند برای یافتن شهاب‌سنگی که در زمین سقوط کرده ‌است. پروفسور کالیس اخترشناس و رئیس رصدخانه‌ی شهر همراه تن‌تن است تا فلز ناشناخته و ارزشمند موجود در شهاب‌سنگ را به نام خودش ثبت کند.

در بخشی از داستان «ستاره‌ی اسرارآمیز» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- عجب شب لطیفیه!

– ولی هوا خیلی گرمه! انگار چله‌ی تابستونه!

– نگاه کن، یه ستاره‌ی دنباله‌دار! زود یه آرزو بکن میلو!

– به جای این‌که آرزو کنی، بهتره یه‌کم جلو پات رو نگاه کنی.

– این هم خرس بزرگ…

– اوه! نگاه کن میلو! چه ستاره‌ی گنده‌ای…

– خیلی عجیبه! انگار یه ستاره به ستاره‌های خرس بزرگ اضافه شده!

– حالا دیگه خرس تو آسمون می‌بینی؟

– یه ستاره‌ی جدید تو «خرس بزرگ»! باورم نمی‌شه!

– می‌دونی تن‌تن، میلیون‌ها ستاره تو آسمون هست. یکی کم‌تر یا بیش‌تر توفیری نمی‌کنه.

– مغزم درگیر شده. برسم خونه زنگ می‌زنم به رصدخونه.»

کتاب ماجراهای تن تن ستاره ی اسرارآمیز اثر هرژه نشر چشمه

۱۱- راز اسب شاخ‌دار

در یازدهمین جلد از این مجموعه که با نام «راز اسب شاخ‌دار» منتشر شده، تن‌تن، خبرنگار جوان و ماجراجو، با همراهی سگش میلو و دوست وفادارش کاپیتان هادوک، معمایی را که جد کاپیتان هادوک، شوالیه‌ی فرانسوا دو هادوخ در دفتر خاطراتش به جا گذاشته است، رمزگشایی می‌کنند که می‌تواند آن‌ها را به گنج پنهان دزد دریایی معروف، راکام سرخ‌پوش، برساند. برای حل این معما تن‌تن و هادوک باید سه کشتی مینیاتوری شبیه به کشتی شوالیه هادوخ، به نام «اسب شاخ‌دار» را پیدا کنند. اما به همین راحتی هم نیست. افراد دیگری نیز به دنبال این گنج افسانه‌ای هستند و برای رسیدن به آن حاضرند هر کاری بکنند.

در بخشی از داستان «راز اسب شاخ‌دار» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- ببین میلو، عجب کشتی قشنگیه! خیلی خیلی قشنگه. دلم می‌خواد بخرمش و به کاپیتان هادوک هدیه بدم. چنده؟

– ۵۰ فرانک. خیلی خاص و تکه. این یک… یک کشتی بادبانی خیلی قدیمیه.

– ۴۰ فرانک بدم خوبه؟

– مسئله‌ای نیست. مبارکتون باشه.

– هی آقا، این کشتی چنده؟

– متأسفم قربان. پیش پای شما این کشتی رو به این جوون فروختم.»

کتاب ماجراهای تن تن راز اسب شاخ دار اثر هرژه نشر چشمه

۱۲- گنج راکام سرخ‌پوش

در دوازدهمین جلد از این مجموعه که با نام «گنج راکام سرخ‌پوش» منتشر شده، داستان از جایی‌ که در داستان «راز اسب شاخ‌دار» پایان یافته، شروع می‌شود. تن‌تن و کاپیتان هادوک در جست‌وجوی گنج گم‌شده‌ای هستند که جد کاپیتان هادوک، شوالیه فرانسوا دو هادوخ، قرن‌ها پیش آن را مخفی کرده است. این جست‌وجو آن‌ها را به ماجراجویی‌هایی گاه خنده‌دار و گاه دل‌خراش در جزیره‌ای گرمسیری و دوباره به انگلستان می‌کشاند. پروفسور تورنسل یکی از شخصیت‌های محبوب داستان‌های تن‌تن، در این جلد به خوانندگان معرفی می‌شود.

در بخشی از داستان «گنج راکام سرخ‌پوش» که با ترجمه‌ی نادر تکمیل‌همایون توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«- سلام

– آهای!… وان‌دم!…

– سلام آلفونس. حالت چه‌طوره؟…

– خوبم. تو چه‌طوری؟… هنوز تو کار آشپزی هستی؟…

– آره بابا. اتفاقا چند روز دیگه با کشتی سیریوس و کاپیتان هادوک و تن‌تن می‌رم سفر. می‌شناسی‌شون؟

– تن‌تن؟ کاپتان هادوک؟… معلومه که می‌شناسم‌شون. سر ماجرای برادران اوازو حرف‌شون همه‌جا بود. سیریوس کشتی ماهی‌گیریه، نه؟ قراره برید صید ماهی؟»



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X