۱۰ رمان برتر ادبیات عرب که باید بخوانید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۶ دقیقه
رمان محبوب جهان عرب

وزنه‌ی شعر در ادبیات عرب سنگین‌تر است ولی نویسندگان با خلق و انتشار رمان و قصه‌های محبوب تا حدودی شرایط را تعدیل کرده‌اند. جهان عرب سرزمین شاعران پاک‌باخته و دل‌سوخته است که از غم و اندوه سرشارند اما اشعار عاشقانه‌ای که می‌سازند ورد زبان عاشقان است. ولی نویسندگان این خطه حضور پررنگ‌تری در جهان داشته‌اند و از جایزه‌ی ادبی نوبل سهم برده‌اند. در این مطلب سعی شده رمان‌های محبوب جهان عرب معرفی شوند تا مخاطبان با جنبه‌ی دیگری از ادبیات عرب آشنا شوند.

۱- «گدا»

چهل‌سالگی دوران عجیبی است. نیمه‌ی اول زندگی به آخر می‌رسد و آدمی در این مرحله می‌ایستد. روزهای رفته را به یاد می‌آورد و کارنامه‌اش را مرور می‌کند و مشوش و دل‌نگران می‌شود. درست مثل عمر، شخصیت اصلی رمان «گدا»، نوشته‌ی نجیب محفوظ، وکیلی موفق، ثروتمند و محترم که در قاهره چهره‌ای شناخته شده و مشهور است که با بحران میانسالی دست و پنجه نرم می‌کند. او که جوانی آرمان‌گرا، سوسیالیست و انقلابی بود اکنون بعد از گذشت دست کم دو دهه از فعالیت‌های سیاسی در جست‌وجوی معنای زندگی است تا بر حس پوچی و استیصال‌اش غلبه کند. عمر که سرخورده، مایوس و سردر گریبان است با دوست سالیان‌اش که روزنامه‌نویسی شناخته شده و فرد دیگری که بیست سال از عمرش را در سلول‌های نمور زندان‌های رژیم پلیسی مصر تلف کرده ملاقات می‌کند.

در بخشی از رمان «گدا»که با ترجمه‌ی محمد دهقانی توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«وقتی از روی عقل حرف می زنی، یعنی این که دیگر مرا دوست نداری. اگر تو تغییر کرده ای، معنایش این نیست که حقیقت هم باید تغییر کند.»
کتاب گدا اثر نجیب محفوظ انتشارات نیلوفر

۲- «کافه کرنک»

می‌گویند انقلاب‌ها فرزندان‌شان را می‌خورند. اما چیزی که هیچ‌وقت به چشم و زبان نمی‌آید بلاتکلیفی، معلق ماندن و نابود شدن کسانی است که انقلاب را آفریده و بنیان گذاشته‌اند. جوانان مصر که انقلاب این کشور را خلق کردند همه‌ی عمر با شکنجه، سرکوب، بازجویی، استبداد، فقر، بیکاری، اخوان‌المسلمین و … دست‌به‌گریبان بوده‌اند و روزهای زندگی را سرشار از ناامیدی و اندوه گذرانده‌اند. آن‌ها که برای سرنگون کردن رژیم گذشته پاداش نگرفته‌اند اکنون در هر فرصتی به جرم آن‌که می‌خواهند شغل و زندگی مناسبی داشته باشند مجازات می‌شوند. جوانان در گردابی از مشکلات کوچک و بزرگ گرفتارند و راه فراری ندارند.

نجیب محفوظ در رمان «کافه کرنک» به جوانان کشورش پرداخته و سرگذشت آن‌ها را روایت کرده است. او جامعه‌ی جوانی را به تصویر کشیده که با معضلات عدیده و پیچیده مواجه است که امیدی به حل‌وفصل‌شان نیست. خیل عظیم جوانان بی‌کار، مستعصل، سردرگریبان و ناتوان در گوشه‌و‌کنار شهر دیده می‌شوند. آن‌ها برای آرام کردن خود و تسکین خشم‌شان به خشونت متوسل می‌شوند که مشکلات را چند برابر می‌کند. قصه‌ی این رمان به‌اندازه‌ای آشناست که مخاطب با همه‌ی وجود حس‌اش می‌کند.

در بخشی از رمان «کافه کرنک» که با ترجمه‌ی محمد جعفرپور توسط نشر ثالث منتشر شده، می‌خوانیم:

«کشور و سرزمینم داشت جایگاه خودش را پیدا می کرد. به‌ رغم همه مسیرهای اشتباهی که رفته بود، در زمینه قدرت و نفوذ همیشه در حال گسترش و بزرگ تر شدن بود. همه نوع کالایی را تولید می کرد. اما چه فایده اگر مردم آن قدر سست و مظلوم باشند که به اندازهٔ پشه ای ارزش نداشته باشند.»
کتاب کافه کرنک اثر نجیب محفوظ نشر ثالث

۳- «بیروت ۷۵»

غاده‌السمان شاعر، نویسنده و از پایه‌گذاران شعر نو عرب است. او در خانواده‌ایشناخته شده و محافظه‌کار به دنیا آمد. مادرش را در سال‌های ابتدایی زندگی از دست داد و به پدرش احمد السمان، رئیس دانشگاه سوریه، وزیر آموزش و پرورش، یکی از خویشاوندان نزار قبانی که در مدرسه‌ی اقتصاد دانشگاه سوربن درس خوانده بود، به ادبیات عرب مسلط بود و با ادبیات غرب مانوس، وابسته بود.

غاده در دانشگاه سوریه ادبیات انگلیسی خواند. در دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه لندن این رشته را در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا ادامه داد. سال‌ها در دانشگاه تدریس کرد و کماکان نویسنده‌ی ستون «لحظات حریه» (لحظات رهایی) در مجله‌ی الحوادث است. او که همواره تحت تاثیر و حمایت پدر قرار داشت با متعصبان، محافظه‌کاران و بخش تندرو جامعه به دلیل تکرات فمینیستی‌اش اختلاف پیدا کرد و مقابل‌شان ایستاد.

اولین مجموعه داستان‌اش که «عیناک قدری» (چشمانت سرنوشت من است) نام داشت سال ۱۹۶۲ منتشر و محبوب مخاطبان و منتقدان شد. السمان که از دایره‌ی تنگ فمینیسم بیرون آمده و سعی می‌کرد به انسان‌دوستی و مسائل اصلی جامعه بپردازد دومین مجموعه قصه‌اش «لابحر فی بیروت» (هیچ دریایی در بیروت نیست) را که سرشار از تجربیات نو بود را سال ۱۹۶۵ روانه‌ی پیشخان کتاب‌فروشی‌ها کرد.

غاده در این دوران در قامت خبرنگار به گوشه و کنار جهان سفر کرد و با بزرگان ادبیات غرب آشنا شد و معاشرت کرد. چکیده‌ی خاطرات و تجربیات‌ این دوره را گردآوری و سال ۱۹۶۵ منتشر کرد.

اما شکست سنگین اعراب در جنگ شش روزه با اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷ او را دگرگون و زیر و رو کرد. او در مقاله‌ی مشهور «شرمساری‌ام را به اندن می‌برم» از سرشکستی شکست گفت. شش سال افسرده، در خود فرو رفته و بی‌حاصل بود. سال ۱۹۷۳ چهارمین مجموعه داستان‌اش «رحیل المرافی القدیمه» (کوچ بندرهای قدیمی) را منتشر کرد که به گفته‌ی منتقدان عرب یکی از مهم‌ترین آثارش است.

اما شروع جنگ داخلی لبنان که پانزده سال طول کشید و جان دست کم ۱۲۰ هزار نفر را گرفت انگیره‌ای شد تا غاده‌السمان اولین رمان‌اش «بیروت ۷۵» را بنویسد.

نویسنده در این اثر خواندنی آثار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جنگ داخلی را تصویر کرده است. شهروندان عرب غمگین، ناامید، مستاصل، ناآرام هستند و به هر چیز چنگ می‌زنند تا به زندگی‌شان معنا بدهند.

پنج نفر در تاکسی نشسته‌اند که زیر بار شکست خفت‌بار از اسرائیل و فشار سنت‌های دست و پاگیر مذهبی و ملی خرد شده‌اند راهی بیروت هستند که کعبه‌ی امال ملت عرب است.

یاسمینه قهرمان زن رمان راهبه است و به شعر و شاعری علاقه‌مند. او از برقراری رابطه با جنس مخالف به خاطر قوانین و مقررات کاری ممنوع شده و به دنبال آزادی است.

فرح که قصه با او شروع و تمام می‌شود اهل روستای دوما در حومه‌ی دمشق است. او در کتابخانه‌ی ملی شاغل بوده و عاشق کتاب و  تحصیل است اما پدرش مانع است. او برای رسیدن به آرزوهایش عازم بیروت است.

طعان دانش‌آموخته‌ی داروسازی قصد دارد به بیروت برگردد تا داروخانه‌ی خودش را افتتاح کند. اما با لشکرکشی قبیله‌ای مواجه می‌شود که تصور می‌کنند به خاطر خون‌خواهی یکی از اعضا‌ء‎‌شان باید کشته شود.

ابومصطفی صیاد فقیر و بی‌چیزی است که بعد سی سال کار مداوم مریض شده، انگشت‌های دست‌هایش را از دست داده، کاری از دستش برنمی‌آید و در عالم خیال سیر می‌کند.

ابوملا کارگر و نگهبان سایت حفاری است که در حلبی‌آباد زندگی می‌کند. فقر باعث شده دختران‌اش را به عنوان خدمتکار به قصر حازمیه بفرستد. او برای به دست آوردن پول و سروسامان دادن زندگی‌اش از موزه‌ی آثار باستانی دزدی می‌کند و در انتها می‌میرد.

همه‌ی آن‌ها بعد از این‌که وارد بیروت می‌شوند با مشکلات عجیب و غریب مثل فساد سیاسی، مشکلات اقتصادی، تبعیض طبقاتی، نابودی محیط زیست، استثمار جنسی و … روبرو می‌شوند.

یاسمینه که در آرزوی به دست آوردن عشق و آزادی جنسی می‌سوزد بعد از مدتی زندگی در این شهر و بدکاره نامیده شدن آمال و آرزوها و رویاهایش فرو می‌ریزند. ابوملا همه چیزش، شخصیت، وقار، اعتبار، آبرو و…، را قمار می‌کند و جان‌اش را از دست می‌دهد.

در بخشی از رمان عرب «بیروت ۷۵» که با ترجمه‌ی سمیه آقاجانی توسط نشر ماهی منتشر شده، می‌خوانیم:

«به اتاقم برگشتم. بالش بوی ساس می داد. سعی کردم به زور هم که شده بخوابم. خوابیدم و خواب دیدم. شاید هم خواب نبود!؟ در میان خواب و بیداری، صلیبی دیدم که از لوله های زنگ زده ی آب ساخته بودند. من را با دم موش به لوله ها بسته بودند. دور و برم آتش زبانه می کشید. زنی خندان می گفت: جشن صلیب است. داشتم خفه می شدم. دود راه نفسم را بسته بود. افتادم. پرتو مهتابی های سینمای کناری مثل تیغ سرم را می برید. روی ساق پای بلند و برهنه ای نام فیلم را نوشته بودند: نانازی من. دود خفه ام می کرد.»
کتاب بیروت 75 اثر غاده السمان نشر ماهی

۴- «کابوس‌های بیروت»

بارها گفته شده جنگ پدیده‌ای غریب است. عفریت هولناکی است که خواب را از چشم می‌دزد و کابوس را به انسان هدیه می‌دهد. این موضوع را کسانی درک می‌کنند که جنگ را تجربه و با آن زندگی کرده‌اند. کابوس در طول جنگ پانزده‌ساله‌ی لبنان که میان مارونی‌ها و فلسطینی‌ها (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) درگرفت و به تدریج پای چپ‌ها، پان‌عرب‌ها، مسلمانان، مسیحی‌ها و … به آن کشیده شد و جان هزاران نفر را گرفت به عضو ثابت زندگی ساکنان بیروت تبدیل شد.

آن روزها که زخم شکست از اسرائیل ناسور شده و جان و جهان اهل فکر، ادب و فرهنگ عرب را ویران کرده بود، جنگ داخلی لبنان دردی مضاعف بود که نفس اعراب را گرفت. غاده ‌السمان به سوریه، لبنان، اردن و … سفر کرد و درد و رنج‌ شهروندان را لمس کرد. این رمان حاصل یکی از سفرهایش به لبنان است.

این رمان از ۲۰۰ کابوس تشکیل شده. نویسنده در هر کابوس بخشی از اتفاقات، رویدادها و بلاهایی که سر شهروندان این شهر می‌آید را شرح می‌دهد، زیر پوست جامعه می‌رود و واقعیت بد و دردناک‌اش را به تصویر می‌کشد. مردمی را نشان می‌دهد که در خانه‌هایشان زندانی شده‌اند، شادی‌شان به غم و درد تبدیل شده، ترس و وحشت جای کافه‌های خوش‌آب‌ و رنگ و صدای سازهای موسیقی را گرفته و در گرداب ناامیدی، گرسنگی، بی‌پناهی و  رنج اسیرشان کرده.

غاده‌ السمان در این اثر ور روزنامه‌نگارش را نشان داده و با استفاده از تمثیل‌ها و تشبیه‌های جذاب استفاده می‌کند تا زخم بیروت و طریقه‌ی درمان‌اش را نشان دهد.

در بخشی از رمان «کابوس‌های بیروت» که با ترجمه‌ی احسان موسوی خلخالی توسط نشر نی منتشر شده، می‌خوانیم:

«آن روز صبح وقتی از ماشین پیاده شدم و تا اطلاع ثانوی صحیح و سالم وارد خانه شدم، نمی دانستم این آخرین باری است که تا چندین روز دیگر می توانم خانه را ترک کنم… و همان لحظه که در را پشت سرم می بندم، دارم آن را به روی زندگی و امید می بندم… و زندانی کابوسی طولانی می شوم سخت طولانی. با برادرم به خانه برگشته ام تا با هم نقش زندانیان را بازی کنیم…»
کتاب کابوس‌های بیروت اثر غاده السمان نشر نی

۵- «مردانی در آفتاب»

غسان کنفانی، یکی از سه شخصیت برتر رمان عرب، بود. او در خانواده‌ای کرد‌تبار در شهر عکا به دنیا آمد. در مدرسه‌ی فرانسوی‌زبان شهر یافا مقطع ابتدایی را به پایان رساند. جنگ سال ۱۹۴۸ میان بریتانیا و اعراب باعث شد همراه خانواده به لبنان و سوریه کوچ کند. در حین تحصیل در رشته‌ی ادبیات عرب به جبهه‌ی مردمی برای آزادی فلسطین پیوست. کویت را به عنوان محل زندگی برگزید. روزنامه‌نگاری کرد و سردبیری چندین مجله‌ی سیاسی ـ ادبی را بر‌عهده گرفت. در مقالات، گزارش‌ها، ترجمه‌ها و کتاب‌هایی که می‌نوشت، به ساخت هویت فلسطینی در قالب واژگان می‌پرداخت.

«مردانی در آفتاب» بهترین اثر غسان کنفانی، جزو صد رمان برتر ادبیات عرب قرار دارد.

غسان کنفانی از داستان‌پردازان مشهور فلسطینی بود که با به کار بردن شیوه‌های داستان‌پردازی و مفاهیم نو مثل هراس و ترس‌های مزمن و نمایش دادن دغدغه‌های روحی، آشفتگی‌های روانی، اضطراب و ناآرامی‌های هموطنانش، جایگاه ویژه‌ای در رمان پایداری فلسطین به‌دست آورد و به عنوان نویسنده‌ای صاحب سبک مطرح شد.

قصه وصف حال پناه‌جویان فلسطینی آواره‌ای است که تصمیم می‌گیرند برای فرار از وضعیت دشوار و غیر قابل تحملی در آن قرار گرفته‌اند به کویت، بهشت موعود نفت و ثروت، بروند. شخصیت‌های رمان در شهر بصره تصمیم می‌گیرند در تانکر کامیون ابوخیزران پنهان شوند تا از مرز رد شده و به کویت برسند اما همه‌شان بر اثر تابش آفتاب سوزان و گرمای شدید خفه می‌شوند.

ماجرای زندگی شخصیت‌های این رمان، یکی از رمان‌های محبوب جهان عرب، سه فلسطینی مهاجر و یک هموطن دیگر (یک پیرمرد، یک جوان و نوجوان)، از بحران‌ها و مشکلاتی که فلسطینی‌ها پس از اشغال این سرزمین با آن روبرو شدند، پرده برمی‌دارد و به بیان سختی‌ها و ناکامی‌هایی که بر آن‌ها گذشت و می‌گذرد، می‌بپردازد.

در بخشی از رمان عرب «مردانی از آفتاب» که با ترجمه‌ی احسان موسوی خلخالی توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«نزدیکش رفت، صورتش سرخ بود و معلوم بود با فکرکردن به قصه‌ای که حاج رضا برایش پای تلفن تعریف کرده اوقات خوشی را گذرانده است… خم شد و درِ گوشش نجوا کرد:

– تو خیلی مردی؟ یا مرد گیر نمی‌آید؟»

کتاب مردانی در آفتاب اثر غسان کنفانی انتشارات نیلوفر

۶- «قصرالشوق»«قصرالشوق» رمان محبوب جهان عرب

یکی از کتاب‌های جریان‌ساز نجیب محفوظ. تا پیش از قرن بیستم جهان عرب چیزی به نام رمان و رمان‌نویسی نداشت. ادبیات عرب در سلطه‌ی شاعران بود که شویه‌های روایتی را ابداع کردند که «هزارویک‌شب» خلق شد. تا این‌که رمان «دن‌کیشوت» در غرب منتشر، خوانده و به اثری محبوب و مشهور تبدیل شد. تاثیر فرهنگ و ادبیات غرب بر مصر بعد از اشغال این کشور توسط بریتانیای کبیر بسیار زیاد بود. ادبیات این کشور که تحت‌الحمایه‌ی بریتانیا درآمده بود، با ورود گنجینه‌ی ادبیات غرب و آثار نویسندگانی مثل جوزف کنراد، چارلز دیکنز، جیمز جویس و… در طول جنگ جهانی اول متحول شد. قصه‌نویسان مصر با مطالعه‌ی آثار نویسندگان اروپایی با شیوه‌های مدرن روایت آشنا شده، قصه‌ها و رمان‌های خواندنی خلق کردند. یکی از آثار درخشان نجیب محفوظ، «قصرالشوق» یکی از رمان‌های محبوب جهان عرب از جمله این آثار است. السید احمد پنج سال به همسرش وفادار بود اما نتوانست بر هوسبازی‌هایش مسلط شود. خدیجه دخترش که از دست مادر همسرش کلافه و عصبانی است مقابل‌اش می‌ایستد. یاسین پسر بزرگ‌اش که از همسرش جدا شده و مجرد است از خانه‌اش در کوچه‌ی «قصرالشوق» برای به دست آوردن مریم مادر نامزدش استفاده می‌کند و…

در بخشی از رمان «قصرالشوق» که با ترجمه‌ی محمدرضا مرعشی‌پور توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«خود زیبایی، آشوبی دردناک در قلب است، وفور سرزندگی در روح، و تعقیبی دیوانه وار توسط روان انسان تا زمانی که با بهشت مواجه شود.»
کتاب قصرالشوق اثر نجیب محفوظ انتشارات نیلوفر

۷- «بین‌القصرین»«بین‌القصرین» رمان محبوب جهان عرب

این اثر اولین جلد از سه‌گانه‌ی قاهره است که به‌خاطرش جایزه‌ی ادبی نوبل به نجیب محفوظ اهدا شد. نویسنده‌ی نامدار مصری در این سه‌گانه تغییر و تحول، مصایب و دشواری‌هایی که باعث دگرگونی خاورمیانه و جهان عرب شده را در قالب فراز و فرود زندگی سه نسل از یک خانواده به تصویر ‌کشیده.

قصه‌ی این رمان یکی از رمان‌های محبوب جهان عرب سال ۱۹۱۷ در بحبوحه‌ی جنگ جهانی اول شروع و دو سال بعد با انقلاب مصر تمام می‌شود. شخصیت اصلی رمان سید احمد عبدالجواد و خانواده‌اش هستند. او که در خانه خشن، مستبد، متعصب، سخت‌گیر و بداخلاق است به محض خروج از خانه، صدو‌هشتاد درجه تغییر کرده، خوش‌اخلاق، خوش‌تیپ و عیاش می‌‎شود. همسر شخصیت اصلی قصه زنی سنتی و کاملا تابع شوهر است. نویسنده با اشاره به استبداد و اقتدار مردسالارانه خانواده‌ی عبدالجواد به عمق جامعه‌ی مصر نقب زده و معضلات‌اش را در ابتدای قرن بیستم به تصویر می‌کشد.

در بخشی از رمان «بین‌القصرین» که با ترجمه‌ی محمدرضا مرعشی‌پور توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«آدم ها وقتی خیلی دلشان می گیرد گاهی به دلایلی خیلی جزئی، شوخ و بذله گو می شوند، تنها به این خاطر که از آرامشی بهره مند گردند که در شرایط متضاد با حال آن ها نهفته است.»
کتاب بین القصرین اثر نجیب محفوظ انتشارات نیلوفر

۸- «سکریه»«سکریه» رمان محبوب جهان عرب

فرزندان خانواده‌ی عبدالجواد بعد از گذشت هشت سال به نوجوانان و جوانانی تبدیل شده‌اند که می‌خواهند دادشان را از روزگار بگیرند. زمانه تغییر کرده. طبقه‌ی اشراف و ثروتمندان کم‌کم در حال زوال است و کسانی از طبقه‌ی فرودست جامعه جای‌شان را می‌گیرند. جامعه پوست‌انداخته و در حال غرق شدن در بحران‌های گوناگون است. گروه‌های سیاسی اختلافات عدیده دارند. جنگ دوم جهانی آغاز شده و قاهره زیر بمباران هواپیماهای جنگی ارتش آلمان نازی قرار دارد. همه چیز به هم ریخته. امید به آینده نیست. از زیر پوست جامعه لطافت برنمی‌خیزد و در حال عبور از سنت و ورود به مدرنیته است. در این میان مردم کوچه و بازار و به‌خصوص نوجوانان و جوانان ناامید، ناتوان، سترون و غمگین نابودی‌شان را نگاه می‌کنند.

در بخشی از رمان عرب «سکریه» که با ترجمه‌ی محمدرضا مرعشی‌پور توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«کمال گفت: انتخابات تقلبی است. در کشور همه می دانند که دروغ است. با وجود این، رسمی اش می کنند و مسلط بر مملکت. یعنی برای مردم جا می افتد نمایندگانشان دزدانی هستند که کرسی هایشان را دزدیده اند. وزیرانشان هم مناصبشان را دزدیده اند، و این یعنی کل حکومت و کل سیستم متقلب است و دروغگو، و دزدی و پشت هم اندازی و فریبکاری به طور رسمی پذیرفته شده. به این ترتیب، اگر شهروندی عادی به اصول و اخلاق کفر بورزد و به فریب و فرصت طلبی ایمان بیاورد، گناه کرده؟»
کتاب سکریه اثر نجیب محفوظ انتشارات نیلوفر

۹- «موسم هجرت به شمال»«موسم هجرت به شمال» رمان محبوب جهان عرب

قرن‌ها بود که غلبه‌ی شعر بر هر ژانر ادبی دیگر در میان اعراب، امری تغییرناپذیر بود. نزار قبانی، ادونیس، محمود درویش، بدرشاکر السیاب همواره یکه‌تاز میدان ادبیات عرب بودند اما واقعیت این است که رمان و داستان کوتاه عرب اکنون شانه‌به‌شانه‌ی شعر عرب عرض‌اندام می‌کند تا با حضور نویسندگانی چون غاده‌السمان، میرال الطحاوی، یوسف ادریس و … بر سلطه‌ی شعر پایان دهد. اما نباید تلاش‌های نسل ابتدایی قصه‌نویسان عرب را نادیده گرفت. «طیب صالح» که همراه با نجیب محفوظ و احسان عبدالقدوس داستان‌نویسی عرب را به جهانیان شناساندند به نابغه‌ی رمان عربی مشهور است.

صالح در این اثر در قالب قصه‌ای خواندنی زندگی مردی آفریقایی را روایت می‌کند که برای تحصیل ادبیات به انگلستان رفته و با مدرک دکترا به روستای زادگاهش بازگشته است. او در روستا با مردی مصطفی نام آشنا می‌شود. مصطفی اهل آن‌جا نیست و با مردم گرم نمی‌گیرد. زندگی خودش را می‌کند و مردم هم چندان کاری به کارش ندارند. دوستیِ جوان با مصطفی آغاز راه و ماجراهای این داستان است. نویسنده در این اثر به نقد دنیای پسااستعماری پرداخته است.

در بخشی از رمان «موسم هجرت به شمال» یکی از رمان‌های محبوب جهان عرب که با ترجمه‌ی رضا عامری توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«با دقت به چهره‌اش نگاه کردم، انسان جاافتاده‌ای بود. بی‌بروبرگرد چهره‌ای زیبا داشت، پیشانی پهن، ابروانی دور از هم که بالای چشمانش خوش نشسته بودند و موی پُرپشت سپیدش با گردن و شانه‌هایش متناسب بود، با بینی کشیده و منخرینی پُر از مو و وقتی برای صحبت کردن سرش را بالا آورد به چشم‌ها و دهانش خوب نگاه کردم، حس کردم نیروی غریبی از قدرت و ضعف در چهره‌اش نمایان است.»
کتاب موسم هجرت به شمال اثر طیب صالح

۱۰- «ساقه بامبو»«ساقه بامبو» رمان محبوب جهان عرب

سعود السنعوسی رمان‌نویس و خبرنگار عرب‌زبان کویتی‌تبار است. او از معدود نویسندگان اهل کویت است که میان رمان نویسان عرب جایگاهی برای خود پیدا کرده است. تمام رمان‌های السنعوسی پرفروش و محبوب‌اند و جوایز ادبی بسیاری را برایش به ارمغان آورده‌اند. کتاب ساقه بامبو پرافتخار‌ترین کتاب اوست. این کتاب اول‌بار سال ۲۰۱۳ منتشر شد و به ‌سرعت به یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های سال تبدیل شد.

نویسنده برای این کتاب، یکی از رمان‌های محبوب جهان عرب، جایزه‌ی بوکر عربی سال ۲۰۱۳ و جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات داستانی عرب سال ۲۰۱۳ را دریافت کرد. این رمان که در ژانر روان‌شناختی نوشته شده، معضلات اجتماعی و روانی کارگران کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس و خانواده‌شان را بررسی می‌کند.

در چند سال اخیر، تعداد کارگرانی که از کشورهای فقیر به امید درآمد بالاتر و زندگی بهتر به شیخ‌نشین‌های حوزه‌ی خلیج فارس مهاجرت می‌کنند، افزایش یافته است. تاکنون توجه زیادی به شرایط زندگی این کارگران نشده اما السنعوسی سعی کرده در رمان‌اش توجه‌ها را به این قشر از جامعه جلب کند.

قصه از نگاه خوزه، پسری کویتی ـ فیلیپینی روایت می‌شود. جوزفین مندوزا برای فرار از فقر از فیلیپین به کویت مهاجرت کرده و به عنوان خدمتکار کار می‌کند. او با رشید، تک‌پسر خانواده‌ای متمول آشنا می‌شود و ساده‌لوحانه باور می‌کند پسر عشق حقیقی اوست. پس از به دنیا آمدن پسرشان خوزه، رشید تسلیم خانواده‌اش می‌شود و جوزفین را به همراه پسرشان به فیلیپین برمی‌گرداند.

خوزه با هویتی دوگانه بزرگ می‌شود. نام کوچک‌اش مسیحی، نام خانوادگی‌اش عربی، چهره‌‌اش مثل باقی ساکنان آسیای جنوب شرقی و گذرنامه‌اش صادره از کویت است. او که نمی‌داند متعلق به کدام کشور و فرهنگ است در جهنمی زمینی اسیر شده است.

در بخشی از رمان «ساقه بامبو» که با ترجمه‌ی مریم اکبری و عظیم طهماسبی توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«مادرم در حالی به این کشور پا گذاشت که در مورد فرهنگ آن هیچ چیز نمی دانست. مردم اینجا مثل مردم آنجا نیستند، چهره ها، فرم سیما و زبان، حتی نگاه ها معانی دیگری داشتند که او از آن ها بی خبر بود. طبیعت اینجا با طبیعت آنجا به کلی متفاوت بود، جز اینکه اینجا هم به هنگام روز آفتاب می تابید و شب هنگام ماه در آسمان ظاهر می شد.»
کتاب ساقه بامبو اثر سعودالسنعوسی نشر نیلوفر

منبع: دیجی‌کالا مگ

راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما