با کتابهای موردعلاقهی بهترین نویسندگان جهان آشنا شوید
نویسندگی کاری تماموقت است. یکی از نکات مهم برای نویسندهی خوب شدن علاوه بر نوشتن هر روزه، خواندن رمان، نمایشنامه، جستار و مقاله است. در این مطلب با کتابهای محبوب بهترین نویسندگان جهان آشنا میشویم که خواندنشان برای اهل کتاب و علاقهمندان داستاننویسی ضروری است.
۱- ارنست همینگوی
ارنست همینگوی، خالق رمانهای «پیرمرد و دریا»، «وداع با اسلحه» و «برفهای کلیمانجارو» و برندهی جایزهی نوبل ادبی یکبار گفت: «هیچ دوستی به اندازهی کتاب وفادار نیست.» و در مقالهای که در سال ۱۹۳۵ در مجلهی Esquire منتشر شد، فهرستی از چند دوست ارائه کرد و نوشت: «ترجیح میدهد آنها را چند بار بخواند.» در فهرست او رمانهای «آنا کارنینا»، «مادام بوواری»، «جنگ و صلح»، «برادران کارامازوف»، «دوبلینیها»، «ماجراهای هاکلبری فین»، «شاهزاده و گدا»، «ابله»، «بلندیهای بادگیر»، «بودنبروکها»، «جودگمنام» و «یادداشتهایی از خانه مردگان» به چشم میخوردند.
۲- جوآن دیدیون
جوآن دیدیون، رماننویس و جستارنویس برجستهی آمریکایی، در مصاحبهای با مجلهی پاریس ریویو در سال ۲۰۰۶ گفت: «کتاب مورد علاقهام که دستکم سالی یکبار میخوانماش «رهایی» است، نوشتهی جوزف کنراد. هرگز بدون مرور این رمان، نوشتن جستار و رمان را شروع نمیکنم.»
۳- رد بردبری
رد بردبری، شاعر و نویسندهی قصههای علمیتخیلی، وحشت و خیالپردازانه در گفتوگو با مجلهی تایم در سال ۲۰۰۳ از کتابهای مورد علاقهاش گفت. او از خواندن چندبارهی رمانهای «موبی دیک» اثر هرمان ملویل، «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» و «سفر به مرکز زمین» نوشتهی ژول ورن و نمایشنامهی «خواستگاری در دهکده» اثر جورج برنارد شاو لذت میبرد.
۴- ولادیمیر ناباکوف
ولادیمیر ناباکوف، نویسندهی رمان «لولیتا» در طول مصاحبه با یکی از تلویزیونهای فرانسویزبان در دهه ۱۹۵۰ از رمانهای «اولیس» اثر جیمز جویس، «مسخ» اثر کافکا، «در جستوجوی زمان از دست رفته» اثر پروست، «آنا کارنینا» اثر لئو تولستوی و «بینوایان» اثر ویکتور هوگو به عنوان محبوبترین رمانهایش نام برد.
۵- جین آستین
جین آستین، نویسندهی رمانهای کلاسیکی مثل «غرور و تعصب»، «اما» و «ترغیب» خوانندهی پر شور رمان، شعر و نمایشنامه بود. جین آستین از مطالعهی چندبارهی نمایشنامههای «مانفرد» و «قابیل» نوشتهی لرد بایرون لذت میبرد.
۶- مارک تواین
بعد از آنکه کشیش چارلز دی کرین، اسقف مهمترین کلیسای شهر مین، در نامهای از مارک تواین خواست کتابهای مورد علاقهاش را به دختران و پسران جوان معرفی کند، نویسندهی رمانهای «شاهزاده و گدا»، «بیگانهای در دهکده»، «ماجراهای تام سایر»، «سرگذشت هکلبری فین» و «زندگی روی می سی سی پی» در پاسخ به نامهی کشیش رمانهای «بینوایان» اثر ویکتور هوگو، «دن کیشوت» اثر میگل سروانتس، «سرگذشت تام جونز کودک سرراهی» اثر هنری فیلدینگ و «هزار و یک شب» اثر عبداللطیف تسوجی را معرفی کرد.
۷- اسکات فیتزجرالد
اسکات فیتزجرالد، نویسندهی برجستهی آمریکایی که «گتسبی بزرگ» و «زیبا و ملعون» را نوشته در سال ۱۹۳۶ – چهار سال قبل از مرگش – در مسافرخانهی گرو پارک در کارولینای شمالی زندگی میکرد. پس از خودکشی نافرجاماش، مدیر مسافرخانه اصرار داشت دوروتی ریچاردسون از او پرستاری کند. فیتزجرالد نام ۲۲ کتاب را که خواندنشان ضروری است برای او گفت. نمایشنامهی «عروسکخانه» اثر هنریک ایبسن، «برادران کارامازوف» اثر داستایوفسکی و نمایشنامهی «شاه لیر» اثر شکسپیر از جملهی آنها است.
۸- ساموئل بکت
ساموئل بکت، برندهی جایزهی نوبل ادبی سال ۱۹۶۹ و نویسندهی نمایشنامهی «در انتظار گودو» حتی بعد از اینکه نوشتههایش تحسین شدند نیز به ندرت در محافل ادبی حاضر میشد و خلوتاش را با هیچ چیز عوض نمیکرد. بکت در نامههایی که بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۶ برای دوستاناش مینوشت، رمانهای «دور دنیا در ۸۰ روز» نوشتهی ژول ورن و «ناطور دشت» اثر جی دی سالینجر را آثاری جذاب و خواندنی میدانست و رفقایش را تشویق میکرد این دو رمان را بخوانند.
۹- جی کی رولینگ
جی کی رولینگ، نویسندهی شناخته شدهای که ناماش با کتابهای «هریپاتر» ماندگار شد، عاشق رمانهای کلاسیک است. او بارها «اما»، «ترغیب»، «غرور و تعصب» و «عقل و احساس» نوشتهی جین آستین را خوانده. رولینگ در گفتوگو با اپرا وینفری گفت: «ویرجینیا وولف همیشه میگفت خواندن آثار آستین لذتبخشترین کار دنیا است.»
۱۰- لیدیا دیویس
لیدیا دیویس، قصهنویس و مترجم آمریکایی که جایزهی معتبر منبوکر را در سال ۲۰۱۳ برده در سال ۱۹۹۷ گفت: «خواندن رمان «گذار منهتن» اثر جان دوس پاسوس نقطهی عطفی برایم بود.»
۱۱- هنری میلر
هنری میلر، نویسندهی برجستهی آمریکایی بعد از انتشار رمان «مدار راسالسرطان» در مقالهای مفصل صد کتاب مهماش را معرفی کرد. او رمانهای کلاسیک «بلندیهای بادگیر»، «ماجراهای هاکلبری فین»، «بینوایان» و «جنایت و مکافات» را کتابهای بالینیاش میدانست.
۱۲- جان اشتاینبک
مجموعه داستانهای «آرتوریایی» کتابی است که جان اشتاین بک ۹ ساله را به مطالعه کردن علاقهمند کرد و تاثیر زیادی بر نویسنده شدناش گذاشت. اشتاین بک که رمانهای «خوشههای خشم»، «موشها و آدمها» و «شرق بهشت» را نوشته در دوران جوانی شیفتهی رمان «زندگی بر روی می سی سی پی» نوشتهی مارک توآین و داستانهای کوتاه ادگار آلنپو بود. او در سالهای انتهایی عمر بر اساس داستانهای «آرتوریایی» رمان «شاه آرتور و شوالیههایش» را مینوشت، اما هشت سال بعد از مرگاش، تنها هفت فصل آن منتشر شد.
۱۳- جویس کارول اوتس
جویس کارول اوتس، نمایشنامهنویس، شاعر و نویسندهی پر کار آمریکایی و برندهی جایزهی معتبر اوهنری در گفتوگو با روزنامهی بوستون گلوب گفت: «داستایوفسکی با رمان «جنایت و مکافات» تأثیر زیادی بر من گذاشت. نگرانم جوانان امروز ارزش رمانهای «جنایت و مکافات» و «اولیس» را ندانند و آن را نخوانند.»
۱۴- ویرجینیا وولف
با اینکه نقدهای ویرجینیا وولف به آثار جیمز جویس و جین آستین مشهور است، اما همیشه دربارهی کتابهایی که دوست داشت در کتابچهی یادداشتاش مینوشت: «دارم رمان «میدل مارچ» اثر جورج الیوت را با لذت میخوانم. آنقدر جذاب و دلنشین است که کمکم میخوانم تا دیر تمام شود. درست مثل بچهای که کیکاش را آرام آرام میخورد تا دیرتر تمام شود.»
۱۵- جورج آر آر مارتین
عجیب نیست اولین کتابی که جورج آر آر مارتین، نویسندهی رمان «بازی تاج و تخت» در دبیرستان خوانده رمان «ارباب حلقهها» اثر جی آر آر تالکین است. او هنوز هم این رمان را تحسین میکند. جورج آر آر مارتین که به تازگی رمان «ایستگاه یازدهم / Station Eleven» اثر امیلی سنت جان مندل را خوانده به مجلهی آتلانتیک گفت: «امیلی سنت جان مندل قصهای غمانگیز دربارهی گروهی از افراد که در جامعهای پساآخرالزمانی زندگی میکنند را به زیبایی نوشته. کتاب او به قدری تاثیرگذار است که فراموش نخواهم کرد.»
منبع: mental floss