۴ کتاب ضروری که برای شروع قصهنویسی باید بخوانید
همان قدر که بوم سفید برای نقاش حرفهای، هنرجو و علاقهمند به این هنر وسوسهانگیز است کاغذ سفید هم برای نویسنده و کسانی که یادداشتهای روزانه مینویسند یا به داستاننویسی علاقه دارند جذاب است. نوشتن مهارت و هنری است که آدمها را شیفته میکند. اکثر آدمها گمان میکنند همانطور که در ذهنشان مینویسند و به پیش میروند، به راحتی میتوانند قلم روی کاغذ بگذارند و داستان بنویسند. غافل از اینکه داستاننویسی به مطالعهی بیوقفه، سیاه کردن هزاران صفحه، تمرین، ممارست، پشتکار و آموختن نیاز دارد. کسانی که عاشق داستاننویسی هستند باید کتابهای قصهنویسی مطالعه کنند، هزاران صفحه بنویسند، دهها هزار صفحه بخوانند تا به مرور داستاننویس شوند. فرانتس کافکا نویسندهی برجسته روزگاری میگوید: «نوشتن بیرون جهیدن از صف مردگان است.» اگر یکبار لذت قصه نوشتن را چشیده باشید دوست دارید همهی وقتتان را به این کار اختصاص دهید. ولی باید داستان را بشناسید. بدانید درست نوشتن چگونه است. برای آموختن اصول و مبانی داستاننویسی، روشهای شخصیتپردازی، نوشتن پیرنگ و… مطالعهی کتابهای قصهنویسی و خودآموزهای جذاب و کاربردی که در ادامه معرفی خواهند شد، کارگشاست.
بهترین کتابها برای شروع قصهنویسی کدامند؟
۱- «حرکت در مه / چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم»
محمد حسن شهسواری نویسنده، فیلمنامهنویس، قصهنویس و مدرس شناخته شدهای است. او که سال ابتدایی دههی ۵۰ شمسی در بیرجند در جنوب خراسان به دنیا آمده، فارغالتحصیل رشتهی ارتباطات است و سالها در روزنامهها و مجلات گوناگون روزنامهنگاری کرده و از جمله بهترین معلمهای داستاننویسی ایران است. شهسواری بعد از انتشار مجموعه داستانها و رمانهایی که به چاپهای مکرر رسیده و هزاران ساعت تدریس به این نتیجه رسید که کتاب قصهنویسی برای هنرجوها و علاقهمندان تالیف و منتشر کند.
شهسواری که معتقد است اصل مهم در نویسندگی پیدا کردن جسارت هنری و سبک شخصی است در کتاب «حرکت در مه / چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی فرمی هفت مرحلهای پیشنهاد میکند تا علاقهمندان و هنرجویان مثل نویسندهای حرفهای فکر کنند. به بیان دیگر این اثر کارگاه نویسندگی کامل و جامع است که تکنیکهای فکر کردن و نوشتن را با جزئیات و مثالهای کاربردی شرح میدهد. نویسنده علاوه بر دانش و دانستههای خود نکات مفید آموزشی که جمال میرصادقی، رابرت مککی و ارسطو گفتهاند را آورده.
شهسواری سه نوع نویسنده معرفی میکند:
– نویسندههایی که پیش از نوشتن همه چیز را برنامهریزی میکنند.
– کسانی که برخی چیزها برایشان روشن است.
– آنهایی که اطلاعاتی از داستانشان ندارند و در تاریکی پیش میروند.
او معتقد است اکثر داستاننویسها در گونهی دوم قرار میگیرند. آنها مثل رانندههایی هستند که در مسیر مه گرفته پیش میروند. نویسنده دست علاقهمند و نویسندهی تازهکار را میگیرد تا از مه بگذرند و به جایی امن برسند.
در بخشی از کتاب «حرکت در مه / چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی که به قلم محمد حسن شهسواری توسط نشر چشمه منتشر شده، میخوانیم:
«با خودتان هیچ تعارف نکنید و اگر احساس میکنید نابغهاید، همان معاملهای را با این کتاب و اساساً هرگونه کتابی که ادعای آموزش رماننویسی دارد انجام دهید که پیشتر گفتم: آن را ببندید و کنار بگذارید.»
۲- «هنر داستاننویسی»
ابراهیم یونسی مترجم و نویسندهی شناخته شده سمبل استقامت، صبر و پشتکار، به آرزوهای بزرگاش رسید. نوشتهها و ترجمههایش دریچهی بزرگی به روی اهل کتاب و مطالعهی ایران باز کرد تا بتوانند آثار نویسندگان بزرگ جهان را با نثری پاکیزه و روان بخوانند.
ابراهیم روز ۱۲ خرداد سال ۱۳۰۵ در شهرکی در کردستان در مرز ایران و عراق به دنیا آمد. اما شناسنامهاش را چند سال بزرگتر گرفتند چون شناسنامه وقتی به محل زندگیاش آمد چند سالی بود که در مدرسه درس میخواند.
سال ۱۳۱۷ او را به سقز فرستادند که از زادگاهاش شصت کیلومتر فاصله داشت. سه سال در دبیرستانی در سقز درس خواند و گواهینامهی سیکل اول متوسطه را گرفت که جنگ جهانی دوم شروع شد. مملکت اشغال شد و مدارس تعطیل شدند. سال ۱۳۲۲ بعد از آنکه ارتش از روسای عشایر دعوت کرد برای نزدیکی بیشتر عشایر و ارتش نوجوانان واجد شرایط را به مدرسهی نظام بفرستند، ابراهیم را هم به دبیرستان نظام پایتخت فرستادند. آنجا با احمد شاملو که از مشهد آمده بود همکلاس شد. بعدها در دانشکدهی افسری تحصیل کرد و برای خدمت به لشکر چهارم ارومیه فرستاده شد. یک سال بعد از پایان تحصیل و شروع کار در ارتش تشکیل خانواده داد. سال ۱۳۲۹ بود که از دست دادن پای چپ در حادثهای عجیب جان و جهاناش را زیر و رو کرد. به تهران منتقل شد.
جاذبهی حزب توده که حزبترین حزب تاریخ ایران نامیده شده او را مسخ و مسموم کرد. به سازمان نظامی آن پیوست. یک سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق همراه باقی افسران سازمان نظامی حزب توده دستگیر، محاکمه و محکوم به اعدام شد. به جز او که محکوم به حبس ابد شد همهی دستگیر شدگان اعدام شدند.
ابراهیم در زندان معنای زندگی را دریافت و مسیر زندگیاش عوض شد. همراه پاانصد انسان باسواد، فرهیخته و کتابخوان مطالعه میکردند و دربارهی خواندههایشان بحث و گفتوگو میکردند. البته منبع، ماخذ و پاسخ مشخصی وجود نداشت اما او که علاقهمند بود موضوع را پی گرفت و برای تحصیل با خارج از کشور مکاتبه کرد. سیاوش کسرایی شاعر شناخته شده که هر هفته برای دیدن برادرش به زندان میآمد مشوقاش بود. نامهنگاری با موسسهی ادبیات گورکی در اتحاد جماهیر شوروی بینتیجه بود. از فرانسه هم چیزی عاید نشد اما موسسهی تحصیل از طریق مکاتبهی انگلیس پاسخ داد و ابراهیم در دورهی داستاننویسی ثبت نام کرد. او در دوران تحصیل با زبان فرانسه آشنا بود اما زبان انگلیسی را در محبس به کمک همبندان زباندان و خودآموزی آموخت و ترجمه را به عنوان شغل اصلی انتخاب کرد.
روزگاران گذشت، ابراهیم بعد از آزادی از زندان ترجمهی دهها اثر ترجمه کرد و کتاب «هنر داستاننویسی» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی را نوشت. او در بخش زیادی از کتاب اصول و تئوری داستاننویسی که از منابع خارجی استخراج کرده بود را به زبان ساده و شیرین نوشت. مثالهای فراوان از داستانهای داخلی و خارجی درک و فهم موضوع را آسان کرده.
در فصل اول کلیات داستان کوتاه، طرح قصه، نکات دستور زبان، تم و محیط و کاراکترها و مواردی که باید از آن دوری کرد آمده. فصل دوم بنای طرح و وحدت عناصر مختلف را بیان کرده. فصل سوم قالبهای داستاننویسی، نحوهی روایت اول شخص یا سوم شخص، نحوهی انتخاب عنوان، مقدمه و استفاده از عنصر گفتوگو تجزیه و تحلیل شده. در فصل چهارم تشکیل تنه و حوادث داستان، نحوهی چینش حوادث، استفاده از عناصر عشق و نفرت و هیجان و کشمکش و به اوج رساندن داستان بررسی شده. در فصل پنجم با توصیف و شکلگیری شخصیتها و تعدادشان سر و کار داریم. فصل ششم به تفصیل دربارهی گفتوگو و استفاده از آن پرداخته. فصل هفتم محیط و صحنهی داستان را از نظر اتمسفر و شرایط بررسی میکند. در فصل هشتم مطالبی دربارهی بحران گنجانده شده. در فصل آخر هم اوج و پایانبندی داستان گفته میشود.
در بخشی از کتاب «هنر داستاننویسی» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی که به قلم ابراهیم یونسی توسط نشر نگاه منتشر شده، میخوانیم:
«در انتخاب الفاظ و نگارش جملات نیز باید از کهنگی و پوسیدگی پرهیز کرد. به کار بردن جملات قالبی و به اصطلاح «کلیشه گونه» یعنی جملاتی که بارها به کار رفته و طراوت و تازگی خود را از دست دادهاند علاوه بر اینکه به سبب کثرت استعمال از زیبایی اثر میکاهند خود نشان تنبلی و کندی نیروی خلق و ابداع نویسنده نیز هست.»
۳- «حرفه: داستاننویس»
ویلیام شکسپیر نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس یگانهی بریتانیایی معتقد بود داستانسرایی چیزی نیست جز دروغگویی. پس اگر نمیتوانید دروغ بگویید و اغراق کنید، داستاننویسی را فراموش کنید.
از ورود داستاننویسی مدرن به ایران، زمانی که محمد علی جمالزاده «یکی بود یکی نبود» را با استفاده از نمونههای غربی نوشت، بیش از نه دهه میگذرد. از آن زمان تا امروز نویسندهی ایرانی به مصرف کننده تبدیل شده و به جای آموختن تکنیکها و آموزههای غربی و نوآوری در آن به بهانههای گوناگون از زیر بار مسئولیت مطالعه، رعایت نظم، به روز کردن مهارتها و ارتقاء تواناییها در پشت معناگرایی شرقی پنهان شده و بدون آشنایی و شناخت علمی از اصول داستاننویسی دست به کار نوشتن قصه و رمان شدهاند. مشکلی که امروزه نیز دانشکدههای ادبیات داستانی کشور از آن رنج میبرند.
به نظر میرسد تنها راه رفع معضل عدم شناخت علمی اصول و مبانی داستاننویسی و ناتوانی اکثر نویسندگان ایرانی در خلق جهان داستانی تاثیرگذار و شخصیتهای ماندگار، آشنایی علاقهمندان و نویسندگان با اصول و مبانی قصهنویسی باشد.
از این رو، کاوه فولادینسب و مریم کهنسالنودهی، مجموعهی چهار جلدی «حرفه: داستاننویس» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی را پس از ترجمه، ویرایش و افزودن پانوشتهای گوناگون با هدف آشنایی بیشتر و بهتر مخاطب ایرانی با نویسندگان مغرب زمین به دست دادهاند.
جلد نخست این مجموعه در سه بخش «اهمیت داستان»، «نویسندگی به عنوان حرفه» و «ایدهپردازی» مخاطب را از زبان جان آپدایک، هری گلدن، فرد شاو، لورنس بلاک، رابرت کارمایر، دنیس ویتکام، جویس کرول اوتس و هانی برنت با موضوعاتی از قبیل طبیعت داستان کوتاه، داستان کوتاه از دیدگاه کاملا شخصی، اهمیت دستان، انتخاب ادبیات داستانی به عنوان حرفه، نویسندگی مادرزادی است؟، نویسنده هرگز تسلیم نمیشود و … آشنا میکند.
جلد دوم این مجموعه در سه بخش «پیرنگ»، «شخصیتپردازی» و «زاویه دید» از زبان لوییس بوگس، انسن دیبل، آر. وی. کسیل، مرلین گرنبک، پگ بارکن و … مخاطب را با موضوعاتی از قبیل پیرنگ چیست؟، پیرنگ و جایگاه آن در داستان امروزی، داستانهای بدون پیرنگ، خلق شخصیتهای دوستداشتنی، شخصیتپردازی در داستان کوتاه، چطور میتوان زاویهدید مناسبی برای داستان کوتاه انتخاب کرد آشنا میکند.
جلد سوم این مجموعه در چهار بخش «صحنهپردازی»، «تغییر وضعیت و موقعیت»، «گفتوگو» و «توصیف» مخاطب را از زبان رابرت پورتون، راث انگلکن، راست هیلز، گری پرووست، اف. ای. راکول، ماریانا پریهتو با موضوعاتی از قبیل ساختن صحنه در داستان، استفادهی موثر از فلاشبک: آیا این سفر لازم است؟، داستانتان را غنی کنید و به آن روح ببخشید، شگردهای نوشتن گفتوگو در داستان کوتاه، نوشتن به وسیلهی توصیف، همکاران بینام و … آشنا میکند.
جلد چهارم این مجموعه در چهار بخش «اول، وسط، آخر»، «شگردهای مغفول»، «بازنویسی» و «فروش داستان» از زبان جودیت راس اندرل و استفانی گوردون تسلر، آدلا راجرز سنت جانز، شارون راد، کیت رید، روی سورلز به موضوعاتی مثل چهطور داستان را هوشمندانه شروع کنیم؟، چه چیزی را از داستان کنار بگذاریم و چه چیزی را نگه داریم؟چه طور در پایان شکست نخوریم، سبک: شیوهی گفتن داستان، ورود سخت: نگاهی موشکافانه به چاپ اولین اثر، اطلاعات محرمانه از یک استاد و … پرداخته است.
در بخشی از کتاب «حرفه: داستاننویس» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی که با ترجمهی کاوه فولادینسب و مریم کهنسال نودهی توسط نشر چشمه منتشر شده، میخوانیم:
«نویسنده باید اول از همه خودش داستان را باور کند.»
۴- «عناصر داستان»
این کتاب نوشتهی جمال میرصادقی یکی از پیشکسوتان قصهنویسی ایران است. او معتقد است یاد گرفتن «عناصر داستان» در کشورهایی که شاهکارهای ادبی نوشته شدهاند از دوران دبیرستان شروع میشود. نویسندگان بزرگ در شاهکارهایشان به «عناصر داستان» توجه کرده و تا جد امکان از قواعد و ضوابطاش پیروی کردهاند. به این خاطر او دست به کار این کتاب شده و در آن از ابراز و نیازمندیهای داستاننویسان همچون پیرنگ، عمل داستانی، لحن، فضا و رنگ، حقیقت مانند و… گفته. او همچنین دو مبحث مهم موضوع و زاویهی دید را تجزیه و تحلیل کرده. نویسنده تلاش کرده تا حد امکان به بررسی و شناخت ادبیات تخیلی پرداخته شود؛ البته در این کتاب بیشتر تأکید بر ادبیات داستانی است؛ یعنی به آثاری که جنبهی روایتی دارد، بیشتر پرداخته شده، اما عناصری که برای ادبیات داستانی عنوان شده، اغلب دربرگیرندهی بخش دیگر ادبیات تخیلی یعنی ادبیات نمایشی نیز می شود.
در بخشی از کتاب «عناصر داستان» یکی از بهترین کتابهای قصهنویسی که به قلم جمال میرصادقی توسط نشر سخن منتشر شده، میخوانیم:
«ادبیات داستانی» بخشی از ادبیات تخیلی است و تفاوت عمدهی آنها با هم در این است که ادبیات داستانی همهی انواع آثار داستانی روایتی منثور را در برمیگیرد، خواه این انواع از خصوصیت شکوهمندی ادبیات تخیلی برخوردار باشد، خواه نباشد، یعنی هر اثر روایتی منثور خلاقهای که با دنیای واقعی ارتباط معنیداری داشته باشد در حوزهی ادبیات داستانی قرار میگیرد.»
منبع: دیجیکالا مگ