بهترین کتاب‌های ریموند کارور که باید بخوانید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه

داستان کوتاه تکه‌ا‌ی مهم از ادبیات است. ادگار آلن‌پو نویسنده‌ی برجسته‌ی آمریکایی این گونه‌ی ادبی را کوتاه‌تر از رمان دانسته که برای مطالعه‌اش باید سی دقیقه تا دو ساعت وقت گذاشت. او معتقد بود داستان کوتاه باید تنها یک شخصیت محوری و خط داستانی داشته باشد. کتاب‌های ریموند کارور، قصه‌نویس نامدار آمریکایی که تحت‌تاثیر آنتوان چخوف نویسنده‌ی روس بود، نمونه‌ی درخشان این گونه‌ی ادبی است.

کوتاه‌نویسی مهارتی است که نویسندگان بعد از مدت‌ها تلاش و آزمون و خطا در آن متبحر می‌شوند. ارنست همینگوی یکی از بهترین قصه‌نویسان جهان و برنده‌ی نوبل ادبی بعد از نوشتن داستان، قسمت‌هایی از آن را پاک می‌کرد تا نوشته‌اش کوتاه‌تر و موجز‌تر شود.

ریموند کارور یکی از مهم‌ترین نویسندگان آمریکا که داستان دهه‌ی ۸۰ میلادی ایالات متحده را نجات داد، الگو و دلیل راه نویسندگان جوان است. او که استاد گونه‌ی ادبی داستان کوتاه و سبک مینی‌مال است، نوشته‌هایش با بیشترین میزان از حذف زوائد منتشر شده‌اند.

در قصه‌های او نشانه‌ی کمی از تعلیق و هیجان وجود دارد. بهترین و بدترین رویدادها آرام و بی‌سروصدا اتفاق می‌افتند. انگار آب از آب تکان نخورده. شخصیت‌های کارور که از میانه‌‎ی ایالات متحده سربرآورده‌اند و احساس خطر و فقدان همواره به کارهای روزانه، روح و جسم و هویت‌شان چنگ می‌اندازد در انتهای داستان‌ها رها می‌شوند تا خواننده در فکر جست‌و‌جوی رازهای شخصیت‌ها بمانند. توصیح ندادن بیش‌ازحد باعث جذاب شدن قصه‌ها شده‌اند.

کارور که عاشق چخوف بود در جایی می‌گوید: «در سال‌های دور بعد از خواندن نامه‌ای از چخوف تکان خوردم و تحت تاثیر قرار گرفتم. او به یکی از دوست‌داران‌اش توصیه کرده بود لازم نیست درباره‌ی افراد غیر عادی بنویسد. این گفته زندگی و سیر مطالعاتی‌ام را عوض کرد. از آن موقع سعی می‌کنم به زندگی مردم عادی در کوچه و خیابان نگاه کنم، از آن‌ها یاد بگیرم و درباره‌شان بنویسم.»

کارور ۱۸ ساله بود که ازدواج کرد. همسر ۱۷ ساله‌اش باردار بود. آه در بساط نداشت. مجبور بود تمام وقت کار کند تا شکم دو بچه و زن‌اش را سیر کند. باید برای یاد گرفتن نوشتن به دانشگاه می‌رفت اما او کار سخت را انجام داد. برای کسب درآمد چوب‌بری و فروشندگی کرد. وقتی در بیمارستان مرسی شهر ساکرامنتو در ایالت کالیفرنیا سرایدار شب بود در کلاس‌های شعر کالج ایالتی ساکرامنتو شرکت کرد. اولین دفتر شعرش به نام «نزدیک کلامث» سال ۱۹۶۸ توسط کلوب ادبیات انگلیسی کالج ایالتی ساکرامنتو منتشر شد. سال ۱۹۶۷ زندگی‌اش بعد از انتشار قصه‌ای در مجله‌ی معتبر «فولی» تغییر کرد. به عنوان ویراستار کتب درسی در انجمن تحقیقات علم آمریکا استخدام شد. دو دهه بعد، بعد از اخراج شدن از این موسسه در اکثر دانشگاه‌های آمریکا به خصوص مدرسه‌ی ادبیات انگلیسی دانشگاه سیراکیوز تدریس کرد.

نویسنده‌ای برجسته یا هیولایی خانگی

هیچ‌کس نمی‌تواند ریموند کارور را در نوشتن قصه‌های کوتاه جذاب و ماندگار و نوشیدن الکل شکست دهد. در همه‌ی سال‌هایی که کار می‌کرد، از فرزندان‌اش مراقبت می‌کرد و سعی می‌کرد بنویسد به افراط الکل می‌نوشید. آن‌قدر این کار را انجام داد تا به آن وابسته شد. جالب این‌جاست که در همین دوران همراه با جان چیور دوست و همکارش در کارگاه نویسندگی آیووا تدریس می‌کرد. کارور بعدها گفت در آن دوران که مشغول نوشیدن بوده به ندرت نوشته. تصویری که جان چیور از او می‌دهد عجیب است: مردی دوست‌داشتنی و همراه و رفیقی یگانه که هم‌زمان فردی بی‌مسئولیت و شر بود. بزن‌بهادری که همسرش برای جلوگیری از درگیر شدن‌اش مجبور بود در رستوران‌ها و کافه‌ها میز رزرو کند. او هم مثل اکثر هم‌صنفان‌اش بیرون خانه می‌درخشید اما در خانه هیولایی هولناک بود.

خاموش شدن نویسنده‌ای برجسته

با وجود این‌که کارور در انتهای دهه‌ی ۷۰ میلادی با تس گالاگر ازدواج کرد و روزهای خوشی را ‌گذراند، اما کم‌کم نشانه‌های کسالت نمایان شد. بعد از هفته‌ها بستری شدن در بیمارستان و انجام دادن آزمایش‌‌های گوناگون مشخص شد به سرطان پیشرفته‌ی ریه مبتلاست. سرانجام روز دوم اوت سال ۱۹۸۸ در شهر پورت‌آنجلس ایالت واشنگتن درگذشت و ادبیات آمریکا و جهان را داغ به‌ دل کرد.

در ادامه با بهترین کتاب‌های ریموند کارور که معتاد به نوشتن داستان کوتاه بود آشنا می‌شوید.

۱- فیلکتاب «فیل» کتاب‌های ریموند کارور

این داستان یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور مثل خیلی دیگر از داستان‌های کوتاه‌اش درباره‌ی مردی است که زندگی امانش را بریده. هر روز کار می‌کند و هر چه پول به دست می‌آورد باید به چند بخش تقسیم کند. بخشی را باید بفرستد برای همسر سابقش، بخشی را برای دخترش، بخشی را برای برادرش و بخشی را هم برای مادر پیرش که در استرالیاست. ولی مگر ممکن است آدم خودش نیازی به پول نداشته باشد؟ قسط‌های ماهانه‌ی خودش هم هست. در چنین موقعیتی چه‌طور می‌شود دل و دماغی برای زندگی داشت و چه‌طور می‌شود خوش بود؟ دقت کارور در نوشتن جزئیات زندگی واقعا ستایش برانگیز است. هیچ چیز زندگی از چشم او پنهان نمی‌ماند و هیچ نکته‌ی جزئی‌ای نیست که بی‌دلیل وارد داستان شده باشد. همین است که «فیل» را به یکی از جذاب ترین داستان‌های او بدل کرده.

در بخشی از قصه‌ی «فیل» یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور که با ترجمه‌ی مصطفی مستور توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«می‌دانستم دارم اشتباه می‌کنم که آن پول را به برادرم قرض می‌دهم. لزومی نداشت باز هم کسی را بده‌کار خودم کنم. اما وقتی تلفن زد و گفت نمی‌تواند پول خانه‌اش را بپردازد، چه کار می‌توانستم بکنم؟»
کتاب فیل اثر ریموند کارور نشر چشمه

۲- صمیمیتکتاب «صمیمیت» کتاب‌های ریموند کارور

این کتاب که حاوی یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور است قصه‌ی زن و شوهری روایت می‌‌شود که بعد از سال‌ها زندگی مشترک و پشت سر گذاشتن پست و بلند‌های بسیار از هم جدا شده‌اند و مدت‌هاست همدیگر را ندیده‌اند. مرد با تردید زیاد به خانه‌ی همسر سابق‌اش می‌رود. آسیب و زخمی که زن از جدایی خورده ترمیم نشده. وقتی چشم‌اش به شوهر سابق‌اش می‌افتد فوران کرده و هر چه در دل دارد به زبان می‌آورد. او که همیشه در حسرت ابراز صمیمیت و دوستی شوهر بوده این‌بار بی‌هیچ رودربایستی، صریح، روشن و واضح نامهربانی و بی‌احساس بودن او را به رویش می‌آورد.

در بخشی از قصه‌ی «صمیمیت» که با ترجمه‌ی مصطفی مستور توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

«ساعت نُه صبح است، تلفن نکرده‌ام، و راست‌اش نمی‌دانم دنبال چی آمده‌ام. ولی به خانه راه‌ام می‌دهد. ظاهراً تعجب هم نکرده. روبوسی که هیچ، حتی با هم دست هم نمی‌دهیم. مرا به اتاق نشیمن می‌برد. بعد در می‌آید و می‌گوید که چه فکر می‌کند. می‌گوید من باعث شده‌ام که او افسرده شود، کاری کرده‌ام که احساس می‌کند بی‌دفاع و سرافکنده است.»  
کتاب صمیمیت اثر ریموند کاور نشر چشمه

۳- وقتی از عشق حرف می‌زنیم

برنده‌ها هیچ‌وقت تسلیم نمی‌شوند و کسانی که تسلیم می‌شوند مزه‌ی برد و موفقیت را نمی‌چشند. این جملات مصادق بارز زندگی ریموند کارور است. او که به نوشتن داستان کوتاه معتاد بود و نمی‌توانست کنارش بگذارد، برای تامین مخارج خانواده کارهای گوناگون کرد اما هیچ‌وقت پا پس نگذاشت. خواند و نوشت، در کلاس‌های گوناگون شرکت کرد، از راهنمایی‌های اساتید و بزرگان آموخت تا به یکی از بهترین داستان‌کوتاه‌نویسان جهان تبدیل شد. مجموعه داستان «وقتی از عشق حرف می‌زنیم» یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور مشتی است از خروار ناامید نشدن، تلاش کردن و موفق شدن.

کارور که به موجزنویسی شهره است، با تلاش بسیار و بهره‌ گرفتن از راهنمایی‌های گوردون لیش، ویراستارش، توانست در هر جمله از کمترین کلمات برای تصویر کردن موقعیت‌ها و روایت کردن استفاده کند. او در این قصه‌ها به اعماق زندگی مردمان نفوذ کرده و با روایت کردن بخشی از مشکلات، ارتباطات میان‌فردی، شکست‌ها و پیروزی‌ها، عاشقی‌ها، حرمان‌ها و … تصویری واقعی از زیر پوست جامعه‌ی آمریکا ارائه می‌دهد.

در بخشی از مجموعه داستان «وقتی از عشق حرف می‌زنیم» یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور که با ترجمه‌ی پریسا سلیمان‌زاده و زیبا گنجی توسط نشر مروارید منتشر شده، می‌خوانیم:

«مل گفت هر کدام از ما واقعا از عشق چی میدانیم ؟ به نظر من در مورد عشق ماها تازه اول راهیم .می گوییم عاشق هم هستیم و هستیم، در این شکی نیست. من تری را دوست دارم و تری هم من را دوست دارد. شما دو تا هم همدیگر را دوست دارید. حالا فهمیدید که منظور من کدام نوع عشق است.»
کتاب وقتی از عشق حرف می زنیم اثر ریموند کارور انتشارات مروارید

۴- کلیسای جامع / و چند داستان‌ دیگرکتاب «کلیسای جامع» کتاب‌های ریموند کارور

چخوف و همینگوی اساتید کارور بوده‌اند. او که آثار این نوابغ و اساتید بی‌بدیل قصه‌نویسی را بلعیده بود در داستان‌هایش همیشه درباره‌ی زنان و مردانی نوشت که ویران شده‌اند و به غار تنهایی، سکوت و انزوا پناه برده‌اند و ارتباط‌شان با دوستان، اعضاء خانواده و … قطع کرده‌اند. برای آن‌ها خروس همسایه غاز است. خوشی، سعادت، آرامش، مهربانی، عشق، دوستی، همراهی و همدلی در زندگی دیگران وجود دارد و سهم آن‌ها از این چیزها جز حسرت چیزی نیست.

رویا از ‌دست‌دادگان مستاصل هستند. از این‌جا مانده و از آن‌جا رانده‌اند. پریشان‌اند. کلافه هستند. نمی‌توانند آرام بگیرند. اضطراب و درماندگی درون‌شان را مثل موریانه خورده و از ترس این‌که متلاشی نشوند تلاش و تقلا نمی‌کنند. هم‌چون آب جاری به سویی می‌روند تا به بلندی یا پرتگاهی برسند، پرت شوند و خلاص.

قصه‌هایی که نویسنده نوشته و در این مجموعه جمع‌آوری کرده دقیقا درباره‌ی مشکلات خانوادگی و اختلافات زناشویی نیستند. اگر این‌طور بود کودکان باید سهم بیشتری در قصه‌ها می‌داشتند. داستان‌های تصویری بی‌کم‌و‌کاست و یگانه از زندگی بی‌فراز و نشیب، یکنواخت و عاری از هیجان زنان و مردانی است که لاجرم سر و کارشان به دادگاه و جدایی می‌رسد. همه می‌گویند داستان‌های این کتاب تصویری از جامعه‌ی آمریکا در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی است ولی اگر بعد از خواندن هر کدام از داستان‌ها با تغییر نام شخصیت‌ها  و ندکی اغماض می‌توان آن‌ها را تصویری از جامعه‌ی دست‌ کم دو دهه‌ی گذشته‌ی ایران دانست.

این مجموعه که یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور است، داستان زندگی چنین افرادی را روایت کرده است. او در هر داستان خوانندگان را روبه‌روی فردی قرار می‌دهد که هر چه تلاش کرده نرسیده، عزت‌ نفس از دست داده، برای بروز اتفاقی هولناک لحظه‌شماری می‌کند.

در بخشی از کتاب «کلیسای جامع / و چند داستان دیگر» که با ترجمه‌ی فرزانه طاهری توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«بیل و آرلین میلر زوج خوشبختی بودند. اما گاه‌به‌گاه احساس می‌کردند که در جمع آشنایانشان فقط خودشان دوتا هستند که انگار به نحوی جامانده‌اند: بیل مانده بود با وظایف حسابداری‌اش و آرلین هم با کارهای منشیگری‌اش. گاهی باهم حرفش را می‌زدند، بیشتر وقتی زندگی خودشان را بازندگی همسایه‌هایشان، هریت و جیم استون، مقایسه می‌کردند. میلرها احساس می‌کردند که استون‌ها زندگی کامل‌تر و شادتری دارند. همیشه یا برای شام بیرون می‌رفتند، یا در خانه مهمان داشتند، یا برای سفرهای کاری جیم به گوشه و کنار مملکت می‌رفتند.»
کتاب کلیسای جامع و چند داستان دیگر اثر ریموند کارور

۵- مدرسه‌ی شبانه

مکتب «واقع‌گرایی کثیف» در دو دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ میلادی در ادبیات ایالات متحده رواج داشت و محبوب بود. ریموند کارور یکی از سردمداران این مکتب ادبی بود و در قصه‌ها و اشعارش همواره زندگی دردناک، فقر و فلاکت ساکنان اعماق جامعه‌ی آمریکا را روایت می‌کرد.

در این مجموعه داستان نویسنده با زیردستی تنهایی، انزوا و ارتباطات درهم‌پیچیده و غریب افراد را به تصویر کشیده است. ریموند کارور که به سادگی و روانی قلم مشهور است شخصیت‌های این مجموعه داستان را از میان الکلی‌ها، شکست‌خورده‌ها، ویران‌شده‌ها، ناامیدها، ورشکست‌ها و کسانی که جدایی ویران‌شان کرده انتخاب کرد.

او با استفاده از گفت‌و‌گوهای کوتاهی که از زندگی واقعی افراد وام گرفت زندگی افراد عادی را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشید.

داستان «مدرسه‌ی شبانه» که اسم‌اش بر روی کتاب هم آمده یکی از بهترین قصه‌های ادبیات آمریکا است. در این داستان زندگی کارگران و آدم‌هایی که در طبقه‌ی میانه‌ی جامعه این کشور زندگی می‌کنند را به واقعی‌ترین شکل ممکن روایت کرده است.

در بخشی از مجموعه داستان «مدرسه‌ی شبانه» یکی از بهترین کتاب‌های ریموند کارور که با ترجمه‌ی اسدلله امرایی توسط نشر نقش‌ و ‌نگار منتشر شده، می‌خوانیم:

«معمولا نصف شب به رخت خواب می روم وآنقدر کتاب می خوانم که حروف کج و معوج می شود و کتاب در دست خوابم می برد وچراغ روشن می ماند. توی یکی از کتاب هایی که می خوانم چیزی بود که یادم هست به زنم گفتم. خیلی روی من اثر گذاشت. مردی بود که کابوس می دید و توی کابوس خواب می دید که از خواب می پرد و مردی دم پنجره ی اتاق خوابش ایستاده. آن که خواب می بیند چنان هول می کند که نفسش بند می آید. مرد دم پنجره توی اتاق را نگاه می کند و بعد از لای در تور سیمی دید می زند.»
کتاب مدرسه ی شبانه اثر ریموند کارور نشر نقش و نگار

منبع: دیجی‌کالا مگ

راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X