بهترین کتابهای بابک احمدی؛ از «حقیقت و زیبایی» تا «کار روشنفکری»

بابک احمدی نویسنده، مترجم و منتقد هنری که از دههی شصت شمسی تا امروز در فضای فرهنگی و هنری ایران حضور جدی دارد 30 کتاب نوشته یا به فارسی برگردانده است. کتابهای بابک احمدی نقش زیادی در آگاه کردن جوانان و آشنایی آنها با فرهنگ و فلسفه در دو دههی 60 و 70 شمسی داشت.
او سال 1327 در تهران به دنیا آمده. سال 1349 بعد از چهار سال تحصیل در دانشکدهی علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. بالافاصله بعد از پایان تحصیل در ایران به دانشگاه پنسیلوانیا رفت و در مقطع کارشناسی ارشد فلسفه تحصیل کرد. بابک احمدی از سال 1353 تا 1354 در لندن و از آن سال تا پیروزی انقلاب ایران در پاریس زندگی کرد. همهی عمر کارش نویسندگی بوده. فهرست بلند آثارش گواه این مدعاست. سالها به دعوت دانشجویان دانشگاههای گوشه و کنار ایران دربارهی مسائل فلسفی، هنری و سیاسی سخنرانی میکرد. کلاسهایش در انجمن حکمت و فلسفه، دانشکدههای حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر پرطرفدار و مملو از جمعیت بود.
بهترین کتابهای بابک احمدی که باید بخوانید
کتابهای بابک احمدی که در طول پنج دههی گذشته به کرات خوانده شده و به چاپهای متعدد رسیده، در آگاه کردن جوانان و علاقهمندان به فلسفه، هنر و ادبیات تاثیر داشته. او اولبار ترجمهی کتابی از والتر بنیامین، این متفکر برجسته را به فارسیزبانان معرفی کرد. در سال اول دههی هفتاد شمسی کتاب مهم «ساختار و تاویل متن» را در دو جلد منتشر کرد که در آن به معرفی و توصیف نظرات اندیشمندانی مثل رولان بارت، ژاک دریدا، ژولیا کریستوا، پل دومان، اومبرتو اکو، لوی استروس، میشل فوکو، ژان فرانسوا لیوتار، ژیل دولوز و… پرداخت. در ادامه با بهترین کتابهای بابک احمدی که یکی از پیشگامان نقد مدرنیته در ایران است و فضای هنری، ادبی، فلسفی و به طور کلی روشنفکری ایران را تغییر دادند، آشنا میشوید.
1- «امید بازیافته / سینمای آندری تارکوفسکی»
آندری تارکوفسکی کارگردان، عکاس، نویسنده، تدوینگر و نظریهپرداز روس بود. او پنج فیلم در اتحاد جماهیر شوروی ساخت. دو فیلم آخرش را در ایتالیا و سوئد فیلمبرداری کرد. معنوی و متافیزیکی بودن از جمله ویژگیهای فیلمهایش بود.
پدرش شاعر شناخته شده بود. آنندری قبل از اینکه در رشتهی فیلم تحصیل کند، موسیقی و زبان عربی میخواند. او زیر نظر میخائیل رم در موسسهی سینمایی گراسیموف درس خواند. در حین تحصیل دو فیلم «امروز مرخصی در کار نیست» و «غلتک و ویولن» را ساخت که یکی از آنها جایزهی جشنوارهی نیویورک را برد.
کارگردان شناخته شدهی روس سال 1960 بعد از فارغالتحصیل شدن در مسفیلم مشغول کار شد. نگاه تلخ و شاعرانهاش به خوبی در اولین فیلم بلندش «کودکی ایوان» دیده میشود. اولین فیلم تارکوفسکی که خارج از کشورش ساخته شد «نوستالژیا» بود. فیلم دربارهی مردی روس استکه به ایتالیا میرود تا دربارهی زندگی آهنگساز روس در قرن هفدهم زندگی میکرده پژوهش کند.
جرقهی نوشتن کتاب «امید بازیافته / سینمای آندری تارکوفسکی» روز چهاردهم دی ماه سال 1365 زده شد. بابک احمدی آن شب در تاریکی و سکوتی که شهر را به خاطر بمباران فرا گرفته بود، از طریق ییکی از دوستاناش شنید تارکوفسکی هفتهی پیش درگذشته و جهان را ترک کرده. او که چند ماه پیش از درگذشت کارگردان نامدار در یکی از سینماهای پاریس «ایثار» را دیده بود، منگ در پسکوچههای خلوت شهر بیهدف راه میرفت. این فیلم چیزی از بهترین آثار برسون، ازو و برگمان کم نداشت. کتاب سال بعد در بهمن ماه سال 1366 توسط نشر ماهنامهی فیلم منتشر شد. دو چاپ کتاب به سرعت فروش رفت اما نویسنده اجازه نداد دوباره منتشر شود. بعد از گذشت یک دهه آن را بازنویسی کرد. اندیشههای جدید را با نوشتهی قبلی درهمآمیخت که نتیجهاش نگاهی متفاوت، پیرتر و تلختر شد.
کتاب از سه فصل «فراتر از آنچه هست: 1- واقعیت و تاویل 2- تارکوفسکی و سینمای روسیه 3- شاعران سینما» / «در تاریکی شکل میگیرند: 4- از نوشتار تا فیلم 5- ساختار فیلم» / «آنهمه دنیا: 6- ایمان و فاجعه 7- دنیاهای تارکوفسکی» / پیوستها: «1- زندگی تارکوفسکی 2- بزگزیدهی دفتر خاطرهها 3- گفتوگو با تارکوفسکی» تشکیل شده.
در بخشی از کتاب «امید بازیافته / سینمای آندری تارکوفسکی» که توسط نشر مرکز منتشر شده، میخوانیم:
«بیشتر کسانی که فیلمهای تارکوفسکی را دیدهاند، از مبانی نظری کار او بیخبرند. بسیارند کسانی که این فیلمها را دوست دارند، بدون این که با اصول عقیدتی و زیباییشناسانهای که سازندهٔ آنها ارائه کرده، آشنا باشند. این بیخبری هیچ کاستی و کمبودی در لذت هنری آنها ایجاد نکرده است. با این همه، برای کشف روشِ بیان یا سبک تارکوفسکی، و برای فهم اهمیت نوآوریهای او در بیان سینمایی، لازم است که به مبانی باورهای زیباییشناسانهاش دقت کنیم.»
2- «ساختار و تاویل متن»
«ساختار و تاویل متن» یکی از کتابهای بابک احمدی در سال اول دههی هفتاد شمسی در دو مجلد منتشر شد و مفاهیم تازهای مثل عرمنوتیک، فرمالیسم روسی، شالودهشکنی و… را به مخاطبان ایران معرفی کرد.
بخش اول کتاب دربارهی تکامل تاریخی روش ساختاری پژوهش متون ادبی است. بحث با زبانشناسی سوسور و منطق پیرس شروع میشود و در ادامه به شرح نظریههای ادبی اندیشمندانی مثل شکلوفسکی، پروپ، برمون، باختین، موکاروفسکی، اسپیتزر، گرماس و … میرسد.
در بخش دوم دربارهی اندیشههای نظریهپردازانن ساختارگرا – لوی استراوس، فوکو، بارت، اکو …- که دربارهی بررسی متون ادبی ارائه کردهاند بحث شده
بخش سوم به روش شالدوهشکنی متن اختصاص یافته که دریدا مبدعاش است. نقد دریدا از متافیزیک حضور اندیشههای بلوم دمان و باقی نظریههای ادبی فیلسوفان پسامدرنیست مثل دلوز و لیوتار در این بخش آمده است.
در بخش انتهایی کتاب به تکامل تاریخی و مباحث اصلی آیین هرمنوتیک پرداخته. از روش تاویل متون مقدس تا آخرین آثار نظریهپردازان مکتب دریافت متن.
نویسنده در این اثر با آیینها و نظریهپردازانی سر و کار دارد که در دهههای اخیر روش پژوهش در جستارهای ادبی و هنری را مشخص کردهاند. او علاوه بر متمرکز شدن بر سه نگاه نظریهی ادبی – ساختارگرایی، شالودهشکنی و هرمنوتیک – هم به توضیح جداگانهی این سه دیدگاه پرداخته و هم نشان داده آنها فارغ از تمایزها و ناهماهنگیها سرانجام نزدیک شدهاند و در یک راستا قرار گرفتهاند.
در بخشی از کتاب «ساختار و تاویل متن» که توسط نشر مرکز منتشر شده، میخوانیم:
«تو پشت به پنجره و من رو به آن نشستهایم. میگویم: درختی پیداست. اگر با زبان فارسی آشنا باشی، یعنی قراردادهای دلالت زبان فراسی را بدانی، نه با دیدن درخت، بل با شنیدن واژهی درخت، یعنی با چیزی غیر از خود درخت، تصصوری از ان در ذهنت پدید میآید. البته هنوز نمیدانی که این چه نوع درختی است، چه اندازهای دارد و چه سنی، اما به هر رو تصوری تجریدی از درخت در آگاهیت شکل میگیرد.»
3- «حقیقت و زیبایی / درسهای فلسفهی هنر»
عالمان فلسفه که فیلسوف نامیده میشوند قرانهاست دربارهی رابطهی هنر و حقیقت سخن گفتهاند اما به دو سوال نسبت هنر با حقیقت چیست؟ و سخنان فلسفی چه دارد دربارهی هنر بگوید؟ پاسخ دادهاند؟
در کتاب «حقیقت و زیبایی / درسهای فلسفهی هنر» یکی از کتابهای بابک احمدی، که حاوی 26 درس است مولف با روشی جدید و بدیع مهمترین مسائل زیباییشناسی و فلسفهی هنر را بررسی کرده و به نوعی به دو سوال فوق پرداخته است. نویسنده تلاش کرده جنبهی امروزین نظرات زیباییشناسان را استخراج کند.
بابک احمدی شرح داده کارش در 26 درس با روش متداول بررسی زیباییشناسی متفاوت است. او از درس اول از «مسائل امروزی فلسفهی هنر » شروع میکند و برحسب ضرورت دربارهی زیباییشناسی بحث میکند. به بیان دیگر زمانی که آرای فیلسوفان و متفکران گذشته دربارهی هنر توجه میکند که به مسائل و دشواریهای امروزی مرتبط باشند. در این درسها روش معتقدان به بررسی تاریخی را دنبال نمیکند. آنها بیشتر گفتوگو دربارهی زیبایی و هنر را از مکالمات افلاطون میکنند و از راه نظریههای ادبی ارسطو و بحث فلوطین، توماس قدیس و دیگران به زمان حال میآیند.
احمدی معتقد است موضوع مجموعه درسهایی که ارائه کرده فلسفهی هنر است که گروه کثیری آن را با زیباییشناسی یکسان میدانند. اما متفکرانی مثل هگل باور دارند این دو مقوله متفاوت هستند.
او از دو مقالهی میشل فوکو که در کاژدوفرانس نوشته یاد میکند که در آنها از یک رسالهی معروف کانت با عنوان «روشنفکری چیست؟» گفته، به نظر کانت روشنفکری کوششی شجاعانه است که در حکم بلوغ و کمال انسانی است. روشنفکری نقطهی عطف در بیان جهان مدرن است. پس میتوان از آن بهره گرفت و زمانهای که در ان زندگی میکنیم را درک کرد.
در بخشی از کتاب «حقیقت و زیبایی / درسهای فلسفهی هنر» که توسط نشر مرکز منتشر شده، میخوانیم:
«مدرنیسم پدیدهای است که به تاریخ یک سده و نیم گذشتهٔ فرهنگ غرب مربوط میشود، و با مدرنیته تفاوت دارد. البته اینجا باید به دقت دانست که به چه چیز میگوییم مدرنیته. بسیاری از نویسندگان، به دلایلی پذیرفتنی، کل دگرگونیهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را از رنسانس به این سو با اصطلاح مدرنیته مشخص میکنند. در این میان دستهای از نویسندگان، مدرنیته را «ایدئولوژی مدرنیته» میدانند، و میگویند که رسالت مدرنیسم دفاع از مدرنیسم است.»
4- «کار روشنفکری»
ذر ایران عصر مشروطه روشنفکری را منورالفکری مینامیدند. از آن دوران تا امروز این سوال مطرح است: کار فکری کجا به روشنفکری میانجامد؟
یک کتاب خوب فلسفه و جامعهشناسی، بابک احمدی در «کار روشنفکری» معتقد است کار فکری را میتوان از ددو راه بررسی کرد: 1- با بهره گرفت از روشهای روانشناسی، علوم زیستی و به خصوص عصبشناسی که هدفاش شناخت عملکرد مغز انسان است. 2- با دقت به تعامل کارهای فکری افراد د کارکرددها و نتایج اجتماعی آنها که ما را در گسترهی انواع گفتمانهای مطرح در قلمرو فلسفه و علوم اجتماعی قرار میدهد.
نویسنده معتقد است ارزیابی کار روشنفکری از طریق راه اول محال است. مگر اینکه بخواهیم به انگیزهی روانی شخصی که کار روشنفکرانه کرده پی ببریم.
فصل اول «کار روشنفکری» در شرح این نکته که مباحث استوار به تعریفهای ذاتباورانه از روشنفکر و نظریهها و بحثهایی که بر پایهی درکی عینیگرایانه از روشنفکری شکل گرفته کارآمد نیستند، منش نقادانه و نفی کننده دارد. در این فصل برخی از مهمترین مباحث، تعریفها و نظریههایی که در قرن گذشته دربارهی روشنفکری طرح شده، تجزیه و تحلیل شدهاند.
بابک احمدی به بهره گرفتن از تحلیل گفتمان به سوال کار فکری کجا به روشنفکری میانجامد پاسخ داده و آن را در فصل دوم مطرح کرده و به بحث گذاشته. او معتقد است اگر بتوان تعریفی ذاتباورانه از روشنفکر ارائه کرد مشخص میشود که یک روشنفکر چه ماهیتی، چه ویژگیهایی و چه تفاوت یا تفاوتهایی با انسانهای دیگر دارد. روشنفکران حتی در یک جامعهی مشخص و در یک دورهی تاریخی معین هم در ماهیت متعینی با هم شریک نیستند. اکثر کسانی که در جامعه روشنفکر نامیده میشوند با هم چیزی یا چیزهایی مشترک دارند. به گفتهی ویتگنشتاین دربارهی شباهتهای خانوادگی میتوان انبوهی از افراد را زیر عنوانی مشترک جمع کرد، هر چند نمیتوان دریافت فایدهی این کار چیست؟
در بخشی از کتاب «کار روشنفکری» یکی از کتابهای بابک احمدی که توسط نشر مرکز منتشر شده، میخوانیم:
«هنوز به دقت معلوم نیست که اصطلاح «روشنفکر» نخستین بار در چه زمان و در کدام متن به کار رفت. این واژه در فیشها و یادداشتهای لغتنامهٔ دهخدا نیامده بود، اما در ویراست جدید آن به نقل از فرهنگ فارسی معین چنین آمده: «روشنفکر (صفت مرکب) آنکه دارای اندیشه روشن است. (فرهنگ فارسی معین). کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد (Illumin-Intellectuel) (فرهنگ فارسی معین). نوگرای. تجددپرست. تجددگرای. آنکه اعتقاد به رواج آیین و افکار نو و منسوخ شدن آیین کهن دارد.»
منبع: دیجیکالا مگ