نقد فیلم یک مکان ساکت ۲؛ کم‌جان ولی همچنان پرظرفیت

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
یک مکان ساکت ۲

قسمت اول «یک مکان ساکت» غافلگیری بزرگی بود. فیلم چند سال دیر اکران شد، زمانی که موج فیلم‌های آخرالزمانی هالیوودی و دیگر کشورهای جهان به پایان رسیده بود، ولی فیلم کاملا پرقدرت و نوآورانه‌ای بود و به لطف ایده‌ و پرداخت جذابش، موفق شد زمینه‌ساز موج کوچک فیلم‌هایی شود که با الهام از خودش ساخته شده بودند. «جعبه‌ی پرنده» (سوزان بیر – ۲۰۱۸) و «سکوت» (جان آر. لئونتی – ۲۰۱۹) از جمله مشهورترین این آثار هستند. در تمام این فیلم‌ها با موجودات بیگانه‌ی مهاجمی طرف هستیم که به زمین حمله می‌کنند و معمولا یکی از حواس پنجگانه‌شان بسیار حساس است (بینایی، شنوایی، …).

در نقد فیلم یک مکان ساکت ۲ خطر لو رفتن داستان وجود دارد. 

حالا، سه سال پس از اکران نسخه‌ی اول، قسمت دوم «یک مکان ساکت» منتشر شده است. داستان فیلم دقیقا بعد از اتفاقات پایان قسمت اول رخ می‌دهد. اِوِلین و دو فرزندش بلافاصله از خانه‌ای که نقطه اوج ماجراهای قسمت پیشین بود می‌گریزند و به دل جنگل می‌زنند. آن‌ها در ادامه‌ی ماجرا با امت (کیلین مورفی) آشنا می‌شوند که زمانی همسایه‌شان بوده است. همچنان دو عنصر مهم دغدغه‌ی اصلی این گروه جدید است: اول بقا، و دوم جستجوی راهی برای از بین بردن این موجودات بیگانه‌ی بی‌رحم.

مشکل اصلی «یک مکان ساکت ۲» عدم جسارت در روایت است. به نظر می‌آید موفقیت قسمت اول و پایگاه هواداران کوچکی که برای این فیلم جمع شده، کمی کرازینسکی را محافظه‌کار کرده است.

«یک مکان ساکت ۲» شروع بسیار خوبی دارد. قسمت اول در دل فاجعه شروع می‌شد، ما زمانی با این افراد آشنا می‌شدیم که شوک و هراس اولیه‌ی مواجهه با بیگانه‌ها را از سر گذرانده بودند. اما قسمت دوم دقیقا با ارجاعی به گذشته و لحظه ورود بیگانه‌ها شروع می‌شود. اصولا در تمام فیلم‌های آخرالزمانی این لحظه‌ی آغاز فاجعه همیشه کلیشه‌ای است. یک زندگی آرام و دوست داشتنی می‌بینیم که به یک‌باره متلاشی می‌شود و به یک فاجعه‌ی غیرقابل جبران می‌رسد. «یک مکان ساکت ۲» هم دقیقا چنین مسیری را در پیش می‌گیرد. اما به لطف کارگردانی مسلط جان کرازینسکی، همین صحنه‌های کلیشه‌ای هم متفاوت و جذاب به نظر می‌رسند. جدا از بازی‌های عالی بازیگران، در همان ابتدای فیلم چند ایده‌ی فوق‌العاده به کار رفته است که باعث تاثیرگذاری بیشتر فیلم شده‌اند. مثلا روایت بخش‌هایی از اتفاق از دید ریگن ناشنوا و آن بازی‌های هوشمندانه با نوار صوتی فیلم از آن بخش‌های ماندگار است که بعید است بتوانید به این راحتی‌ها فراموش کنید. جان کرازینسکی دیگر در «قسمت دوم» بازی نمی‌کند و فقط پشت صحنه حضور دارد، به نظر می‌آید همین باعث شده که با آسودگی و تسلط بیشتری کارگردانی کار را بعهده بگیرد.

متاسفانه بقیه‌ی «قسمت دوم» به اندازه اوایل فیلم پرقدرت و خلاقانه نیست. داستان کم‌کم وارد مسیرهای پیش‌بینی شده‌ای می‌شود. بدتر این است که به تدریج این تصور به وجود می‌آید که جان کرازینسکی هنگام نوشتن فیلمنامه دستش خالی بوده و خودش هم نمی‌دانسته با بقیه‌ی داستان چه کند! البته گویا پایان را در نظر داشته، فقط برای پر کردن بخش میانی فیلم دچار سردرگمی بوده است. همین باعث می‌شود که شخصیت‌های داستان تصمیم‌هایی بگیرند که هیچ توجیه منطقی پشت‌شان نیست و هدف از آن‌ها، تنها رسیدن به انتهای داستان است. مثلا ریگن به یک‌باره تصمیم می‌گیرد خانواده خود را رها کند و تنهایی دنبال موج رادیویی برود که در حال پخش موسیقی است. یا امت وقتی او را پیدا می‌کند، به یک‌باره تصمیم می‌گیرد بدون این که اطلاعی به اولین بدهد، همراه با ریگن عازم این ماموریت خطرناک بشود.

کم‌کم این اتفاقات غیرمنطقی تعدادشان بیشتر می‌شود. به نحوی که دنبال کردن اتفاقات داستان و همراه شدن با فیلم کار بسیار سختی می‌شود. مثلا چطور ممکن است گروهی دزد و قاچاقچی برای مدت‌ها کنار بندر کمین کرده باشند و آدم‌های دیگر را تیغ بزنند، اما هنوز خبر نداشته باشند که موجودات فضایی فیلم شنا بلد نیستند؟ یعنی باید باور کنیم حتی یک بار هم در این بندر با این موجودات بیگانه مواجه نشده‌اند؟ اصلا چرا سوار این قایق‌ها نشده‌اند و از دست این موجودات به جای دیگری پناه نبرده‌اند؟ اصولا فیلمی که مخاطب را مجبور به طرح چنین پرسش‌هایی از خود کند، کارش تمام است! چون در قدم اول، یعنی همراه کردن مخاطب با خود و پذیرش منطق درون فیلم، ناکام مانده است.

مشکل اصلی «یک مکان ساکت ۲» عدم جسارت در روایت است. به نظر می‌آید موفقیت قسمت اول و پایگاه هواداران کوچکی که برای این فیلم جمع شده، کمی کرازینسکی را محافظه‌کار کرده است. این محافظه‌کاری در قسمت اول وجود نداشت. دقت کنید ببینید قسمت اول علاوه بر یک ایده‌ی مرکزی جذاب (موجودات بیگانه‌ای که به صدا حساس هستند)، یک ایده دوم محشر هم به کار برده بود: یکی از شخصیت‌های اصلی یک زن باردار است و در این دنیای محکوم به سکوت مطلق، بچه‌اش به زودی قرار است به دنیا بیاید. چنین جسارت و بی‌پروایی در قسمت دوم خیلی کم دیده می‌شود.

کلا هرچه به انتهای فیلم می‌رویم، همه‌چیز شلخته‌تر می‌شود. انگار که کارگردان اواخر تولید دیگر خسته و بی‌حوصله شده و فقط می‌خواهد کار را تمام کند!‌  فیلم پر از اتفاق‌های باورنکردنی و عجله‌ای می‌شود. البته معدود صحنه‌ها و ایده‌های خوبی هم در قسمت‌های انتهایی فیلم دیده می‌شود. مثل جایی که امت با زبان اشاره به ریگن می‌گوید در آب شیرجه بزند، و ما در ابتدای فیلم می‌بینیم که این یک کلمه را در زبان اشاره چطور یاد گرفته و چرا هنوز در خاطرش مانده است. اما به جز این تک‌ اتفاق‌های جذاب، بخش پایانی فیلم کاملا سرسری و عجله‌ای است. این ایراد در فصل جزیره دیگر به اوج خودش می‌رسد.

«یک مکان ساکت ۲» در مقام یک دنباله، خوب عمل می‌کند. اما نمی‌توان ظرفیت‌های فراوان پنهان آن را نادیده گرفت. آن‌طور که از پایان فیلم مشخص است، به نظر می‌آید که در قسمت سوم (البته اگر دنباله‌ی سومی در کار باشد) بالاخره قرار است با فرآیند نابود کردن موجودات بیگانه و نجات انسان‌ها مواجه شویم. این مسیری بود که کرازینسکی باید در همین قسمت دوم در پیش می‌گرفت. ولی ترجیح داده این داستان را کمی بیشتر کش بدهد و این بخش مهم از داستان را به قسمت سوم موکول کند. خوشبختانه این مجموعه‌ی سینمایی هنوز آن‌قدر ظرفیت دارد که منتظر قسمت سوم بمانیم.

شناسنامه‌ی فیلم «یک مکان ساکت ۲»

کارگردان: جان کرازینسکی
فیلمنامه‌نویس: جان کرازینسکی
بازیگران: امیلی بلانت، کیلین مورفی، میلیسنت سیموندز، نوآ جوپ
خلاصه‌ی داستان: خانواده‌ی ابوت پس از ماجراهای وحشتناک داخل خانه، حالا باید با وحشت دنیای بیرون روبرو شوند و در سکوت برای بقا بجنگند. آنان پا به دنیای ناشناخته‌ها می‌گذارند و خیلی زود می‌فهمند موجوداتی که با صوت شکار خود را می‌یابند، تنها تهدید پیش رویشان نیستند.
امتیاز imdb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰

نقد فیلم یک مکان ساکت ۲ دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X