هیچکاک و حضور کوتاه در فیلمهایش؛ عادت عجیب استاد تعلیق سینما
آلفرد هیچکاک یکی از شناختهشدهترین سایهنماهای تمام دوران را داشت که با سریال اپیزودیک او یعنی «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» و بعدا در «ساعت آلفرد هیچکاک» مشهور شد و این مجموعه از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۵ پخش میشد. اول از همه نتهای ابتدایی قطعه «مارش محزون ماریونت» از شارل گونو را میشنویم و طرحی ساده را میبینیم؛ شمایلی از یک مرد گنده و چاق بیمو که خود هیچکاک آن را کشیده است قبل از آن که سایهنمای او جای آن را بگیرد.
- ۱۵ فیلم برتر آلفرد هیچکاک از بدترین تا بهترین (فیلمساز زیر ذرهبین)
- ۱۰ نقل قول خواندنی از آلفرد هیچکاک
برای مرد شناختهشدهای مثل آلفرد هیچکاک، هیچ چیزی بیشتر از قراردادن نقش فرعی خود در تولیداتش دوستداشتنی نبود و با این کار با مخاطب خود بازی میکرد. بعضی وقتها دیدن او بسیار راحت بود، و بعضی وقتها جوری دزدکی وارد فیلم میشد که ابدا کسی بو نمیبرد. در این نوشته نگاهی به این عادت عجیب کارگردان شهیر سینما میاندازیم و به شما میگوییم که چطور هر دفعه او را ببینید و سر بزنگاه گیر بیندازید.
شرح حال مختصری از هیچکاک
برای شروع کار باید بدانیم که سر آلفرد هیچکاک در حومهی شهر لندن و در سال ۱۸۹۹ متولد شد و وقتی در سال ۱۹۸۰ در گذشت، برخی از تاثیرگذارترین فیلمهای تمام دوران را کارگردانی کرده بود. فیلمهایی نظیر «روانی»، «سرگیجه»، «شمال از شمال غربی» و «پرندگان». از نخستین تجربهی کارگردانی خود در سال ۱۹۲۵ با فیلم «پلژر گاردن» (اگر تولید ناموفق فیلم شمارهی ۱۳ را در نظر نگیریم) تا آخرین فیلم خود در سال ۱۹۷۶ یعنی «توطئه خانوادگی» ۵۲ فیلم بلند از او در طول حرفهاش به جا مانده که در کنار آن یک سریال تلویزیونی و مشارکت در نقشهای دیگر به جز کارگردانی در سایر آثار سینمایی دیده میشود. او که بیشتر اوقات با نام استاد تعلیق شناخته میشود، هنوز هم فیلمهایش به مانند سابق دیدنی و تماشای آن لذتبخش است و هیچ دورهی مطالعاتی فیلم و سینما بدون بررسی آثار ساخته شده توسط او تکمیل نمیشود.
و اینجاست که ما سرگرمی کوچک ورود او به فیلمهایش را داریم که ۴۰ بار در ۵۲ فیلم خود آن را تکرار کرده است و میتوان از آن به عنوان نسخهی اولیهی ایستر اگهای امروزی یاد کرد و شما باید یک جفت چشم از فرد بغلدستی خود قرض بگیرید تا مطمئن شوید که هیچ وقت حضور کوتاه او را از دست نمیدهید.
چگونه این عادت آغاز شد؟
این اتفاق به شکلی کاملا تصادفی در سال ۱۹۲۷ رخ داد. هیچکاک در حال کارگردانی یکی از اولین فیلمهای تریلر صامت خود به اسم «مستاجر: داستان لندن مهآلود» بود که دربارهی جستوجو برای پیداکردن قاتلی به سبک جک ریپر در خیابانهای لندن بود. بازیگری که نقش کوتاهی در فیلم داشت، نتوانست در آن روزی که به او نیاز بود سر صحنه حاضر شود و اینجا بود که هیچکاک وارد عمل شد تا روز آنها تلف نشود و شما شاهد حضور او در دقیقهی پنج و نیم از فیلم هستید. او در نقش اپراتور تلفن اتاق خبر بازی میکند و شما فقط او را پشت میز و از نمای عقب میبینید اما وقتی تماشاگر بالاخره به آن سایهنمای چاق و چله عادت کرد به راحتی قابل شناسایی است و این حضور یکباره به عادت تبدیل میشود. جالب است بدانید که برخی از محققان فیلم بر این باورند که این یکی از آثار هیچکاک است که حضور دوم و دیگری هم از هیچکاک در فیلم وجود دارد که البته تاکنون تایید نشده است.
این عادت چگونه با شخصیت کمحرف هیچکاک سازگاری داشت؟
هیچکاک کارگردانی برخی از اهریمنیترین فیلمهای پرتعلیق تاریخ سینما را در کارنامهی خود دارد، اما در مقابل شخصیت کمحرف و محافظهکار دارد. جای بسی شگفتی است که نقشهای کوتاه او در فیلمهایش آشکارا آمیخته به مزاح بود و بیشتر اوقات خودش را دست میانداخت برای مثال در فیلم «غربیهها در قطار» محصول ۱۹۵۱ وقتی او نزدیک بود با فارلی گرنجر برخورد کند هنگامی که هیچکاک سوار قطار میشود گرنجر در حال پیاده شدن است و یک کنترباس دارد با خود حمل میکند که به شکلی عالی حالت گوشتالوی او را تقلید میکند (در واقع یک نقش کوتاه دوم تایید شدهای هم در این فیلم وجود دارد که ما پیدا کردن آن را به شما واگذار میکنیم). در فیلم «مارنی» محصول ۱۹۶۴ او دیوار چهارم را با نگاه مستقیم خود به سمت دوربین در دقیقهی ۵ فیلم میشکند و هیچکاک این کار را خیلی قبل از زمانی که مثل الان شکستن دیوار چهارم به نمادی از صمیمیت در فیلمها تبدیل شده است، کرده است.
گرچه او با جلب توجه تماشاگر به سوی خود سرگرم میشد، نمیخواست بیش از اندازه حواس مخاطب را پرت کند، همانطور که در مصاحبهای با همکار فیلمسازش فرانسوا تروفو در سال ۱۹۶۲ آن را بیان کرده بود. پس او معمولا در دقایق ابتدایی مثلا در پانزده دقیقهی اول فیلم حضور پیدا میکرد تا تماشاگر بار دیگر بعد از دیدن او بتواند به سمت پیداکردن رمز و راز ماجرای فیلم برگردد به جای آن که به دنبال این باشد که قرار است کی دوباره کارگردان اثر را در فیلم خودش ببیند.
راحتترین و سختترین تلاش برای دیدن حضور هیچکاک و بهترین حضور او
نقش کوتاه او در «غریبهها در قطار» به قدری خوب است که همتای آن را نمیتوان پیدا کرد اما این جمع مدعیان دیگری نیز برای بهترین حضور کوتاه هیچکاک دارد. در فیلم «پرندگان» وقتی تیپی هدرن در دقیقهی سوم وارد فروشگاه حیوانات خانگی میشود، هیچکاک با دو سگ نژاد تریر خود به نامهای جفری و استنلی در حال خروج از مغازه است. در فیلم ۱۹۴۴ او «قایق نجات» او تپل بودن خودش را دست میاندازد هنگامی که در عکسهای قبل و بعد تبلیغ روزنامهای از بین بردن چاقی شرکت ریدیوسو شرکت کرده است. «قایق نجات» یحتمل دشوارترین حضور کوتاه او بوده است از آنجایی که کل فیلم روی قایق میگذرد. هیچکاک به تروفو گفت که این عکسها قبل و بعد از رژیم سخت او گرفته شده است و بعد از آن طرفداران کلی نامه برای او فرستادند و میخواستند بدانند چگونه میتوانند معجون چربیسوز ریدیوسو را تهیه کنند.
چند سال قبل از فیلم «غریبهها در قطار» این بار هیچکاک کسی بود که داشت از قطار پیاده میشد، آن هم با یک هاردکیس ویولن سل در فیلم «پروندهی پاراداین» محصول ۱۹۴۷. در واقع دو حضور کوتاه دیگر با هاردکیس ساز موسیقی وجود دارد؛ یکی در سال ۱۹۵۸ و فیلم «سرگیجه» که او با هاردکیس ترومپت از خیابان میگذرد و دیگری در سال ۱۹۴۵ و فیلم «طلسمشده» که با سیگاری بر لب در حالی که هاردکیس ویولنسل را حمل میکند، از هتل خارج میشود.
در «پردهی پاره» محصول سال ۱۹۶۶ او در هتل دیگری است و این بار بچهای بر روی پایش قرار دارد و آهنگ مشهور «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» در پس زمینه در حال پخش شدن است. او معمولا در اتوبوس دیده میشد (شامل فیلمهای «مردی که زیاد میدانست»، «شماره هفده» و «۳۹ قدم» و یک مورد گمشده در ابتدای فیلم «شمال از شمال غربی») یا قطار («غریبهها در قطار»، «پروندهی پاراداین» و «سایهی یک شک») و یا حوالی هتل («خبرنگار خارجی»، «مارنی»، «طلسمشده»، «پردهی پاره»). ژست عکاس را میگرفت (در فیلم «جوان و بیگناه»)، در طولانیترین حضور کوتاهش (در فیلم «حقالسکوت») پسر بچهی کم سن و سالی او را داخل واگن قطار اذیت میکرد، ساعت را کوک میکرد (در فیلم «پنجرهی عقبی») و اسب را راه میبرد و نامه میفرستاد (هر دو در فیلم «طلسمشده»).
در فیلمهای اولش، او بیشتر خجالتی بود و تمایل داشت که در سایه دیده شود اما رفته رفته و با گذشت سالیان، نقش او پر رنگتر شد. با شیرینکاریهایش در «مارنی» و چرخیدن و زلزدن به جین وایمن در «ترس صحنه». پس اگر شما یک تازه وارد به دنیای هیچکاک هستید یا قصد دارید که بار دیگر فیلمهای بیهمتای او را تماشا کنید، یک چک لیست از نقشهای کوتاه او کنار دستتان داشته باشید.
منبع: Movieweb