۱۰ نقشآفرینی برتر نگار جواهریان در سینما؛ ماهر در نقشهای چالش برانگیز (پرترهی یک بازیگر)
برخی بازیگران برای دیده شدن انتظار زیادی نمیکشند. خیلی زود پایشان به آثار سینمایی و تلویزیونی باز میشود و از بخت خوبشان آن آثار مورد استقبال قرار میگیرد تا راهشان برای چهره شدن کوتاه شود. نگار جواهریان یکی از بازیگرانی است که استعداد و بخت بلندش خیلی زود، راه او را در سینما و تلویزیون هموار کرد تا انتظار زیادی برای معروف شدن نکشد.
جواهریان در ۱۹ سالگی تجربهی بازی در «من ترانه ۱۵ سال را دارم» رسول صدرعاملی را پیدا کرد؛ فیلمی که در زمان خودش به خوبی دیده شد و تا مدتها در محافل سینمایی دربارهاش صحبت به میان میآمد. جواهریان در همان سالی که مقابل دوربین صدرعاملی رفت، در سریال احمد امینی به نام «باران عشق» نیز بازی کرد تا در همان جوانی تجربیات گرانبهایی کسب کند.
اما جواهریان برای شهرت به سریالی پر بیننده نیاز داشت و سریال «زیر تیغ» محمدرضا هنرمند در سال ۱۳۸۵ همین کار را انجام داد. «زیر تیغ» با بازی بازیگران سرشناسی مثل پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا در زمان پخش بسیار دیده شد و کمک زیادی به شناساندن جواهریان در بین مردم کرد.
از اینجا به بعد جواهریان راه خود را در سینما پیدا کرد و به یکی از پرکارترین بازیگران ایران تبدیل شد. «خاتون» تازهترین نقشآفرینی جواهریان است و او نقش اصلی را در این سریال تاریخی برعهده دارد. جواهریان تا به امروز در نزدیک به ۳۰ فیلم سینمایی بازی کرده و ما در ادامه نگاهی به ۱۰ نقشآفرینی برتر این بازیگر زن داریم و بر اساس قدرت بازیاش فیلمهایش را رتبهبندی کردهایم.
۱۰. گرگ بازی
- کارگردان: عباس نظامدوست
- سال ساخت: ۱۳۹۵
نگار جواهریان در «گرگ بازی» یکی از نقشهای اصلی را برعهده دارد و قرار است پزشکی را برای سرمایهگذاری بر روی یکی از تئاترهایش متقاعد کند. ایدهی فیلم بر اساس بازی مافیا شکل گرفته و قصد غافلگیری مخاطب را در انتهایش دارد. بازی جواهریان در این فیلم کاملا معمولی و متوسط است و چیز خاصی را از او در این فیلم شاهد نیستیم.
از دلایلی که سبب شد تا «گرگ بازی» در این لیست باشد کیفیت بازی جواهریان در این فیلم به نسبت فیلمهایی چون «دوئت» و «اعترافات ذهن خطرناک من» است. بازی جواهریان در آن فیلمها هم چنگی به دل نمیزند و جزو ضعیفترین نقشآفرینیهای این بازیگر به شمار میرود. «گرگ بازی» در داستان و تعلیقی که ایجاد میکند از این فیلمها بهتر است و همین سبب میشود تا در این لیست حضور داشته باشد.
از نقدهای جدی به جواهریان این است که او دیگر مانند سالهای اولیه فعالیتش در سینما، عطش بازی در نقشهای متفاوت و فیلمهای خوب را ندارد و بازی در فیلمهای متوسط و معمولی او را راضی نگه میدارد. از سالهای میانی دههی ۹۰ دیگر خبری از درخشش در نقشهای متفاوت نیست و کاملا به یک بازیگر معمولی طرف هستیم.
۹. ملبورن
- کارگردان: نیما جاویدی
- سال ساخت: ۱۳۹۲
نخستین تجربهی فیلمسازی نیما جاویدی به نام «ملبورن» سر و شکل خوبی داشت و توانست از سوی منتقدان نمرهی قبولی بگیرد. جاویدی در این فیلم متاثر از سینمای فرهادی به سراغ طبقهی متوسط جامعه رفت و این طبقه را بزنگاههای اخلاقی مورد سنجش قرار داد.
جواهریان و پیمان معادی دو شخصیت اصلی فیلم هستند که تصمیم دارند برای تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کنند و راهی شهر ملبورن استرالیا شوند. این زوج پس از اینکه قبول میکنند برای لحظاتی مراقب نوزاد همسایهشان شوند، وارد چالشی اساسی قبل از سفر دور و درازشان میشوند.
نوزاد در خانه زوج عازم سفر میمیرد و آنها را پیش از عزیمت در موضعی سخت قرار میدهد. این زوج در مورد اطلاع دادن به خانوادهی نوزاد و فرار از موقعیت پیچیدهشان دچار تردید میشوند و چالش سختی را برای تصمیمگیری پیدا میکنند. بازی جواهریان و معادی در این فیلم، استیصال و درماندگی این زوج را به تصویر میکشد و نشان میدهد افراد برای پیشبردن اهدافشان چطور بر روی اصلیترین و مهمترین مسائل اخلاقی پا میگذارند.
جواهریان و معادی در «ملبورن» درماندگی و تردید یک زوج پیش از سفر را نشان میدهند. آنها همانقدر که در قضیهی مرگ نوزاد بیتقصیر هستند به همان اندازه هم در این مرگ مسئولیت به گردنشان است. این زوج در نهایت با دادن نوزاد مرده بر پیرزن همسایه، پا روی اخلاق و داعیههای اخلاقیشان میگذارند و قطعا سنگینی بار چنین کاری را تا آخر عمر بر روی شانههایشان احساس خواهند کرد.
۸. نگار
کارگردان: رامبد جوان
سال ساخت: ۱۳۹۵
آشنایی و ازدواج با رامبد جوان و حاشیههایی که پس از این ازدواج به وجود آمد بر زندگی حرفهای جواهریان اثر گذاشت و این بازیگر را کمکار کرد. جواهریان که معمولا در طول یک سال در سه فیلم سینمایی بازی میکرد در چند سال اخیر، هر سال در یک فیلم نقشآفرینی کرده است. همچنین کیفیت بازیاش در بعضی از این فیلمها تعریف چندانی ندارد تا این بازیگر به لحاظ کم و کیفی دچار افت و رکود شود.
جوان در همان سالهای اولیهی ازدواجش با جواهریان، تصمیم به ساخت «نگار» گرفت و نقش اصلی فیلم را هم به همسرش داد. جواهریان در این فیلم که نشانههایی از ژانر جنایی و اکشن را در هم خود دارد به دنبال پیدا کردن رد پایی از قاتلهای پدرش است و در این راه با خلافکارهای خطرناکی روبهرو میشود.
بازی در چنین نقشی سختیهای خودش را دارد و جواهریان توانسته به خوبی از پس این نقش بر بیاید. رفتن در قالب نقشهایی که شخص برای انتقام گرفتن با گروهی خلافکار در آویزد در سینمای ایران برای زنان چندان متعارف نیست. با وجود داشتن صحنههای زد و خورد و هیجانانگیز، جنس بازی جواهریان در این فیلم کمک زیادی به همراه کردن مخاطب کرد.
ساخت چنین فیلمهایی در سینمای ایران چندان مرسوم نیست و ساخت فیلمی در ژانر اکشن سختیهای خاص خودش را دارد. با این حال جواهریان توانست از پس این نقش برآید تا «نگار» تجربهای تازه برایش باشد.
۷. قندون جهیزیه
- کارگردان: علی ملاقلیپور
- سال ساخت: ۱۳۹۳
جواهریان کمتر در فیلمهای کمدی بازی کرده و میمیک چهره و فرم بازیاش بیشتر به درد نقشهای جدی میخورد. علی ملاقلیپور در «قندون جهیزیه» دست به ریسک بزرگی زد و یکی از نقشهای اصلی فیلمش که حال و هوایی کمدی داشت را به نگار جواهریان داد.
«قندون جهیزیه» فیلمی ساده و خوشساخت است که جواهریان و صابر ابر با بازی خوبشان یکی از برگهای برندهی فیلم هستند. این زوج دوست داشتنی که از شهرستان پا به تهران گذاشتهاند و هنوز رگههایی از صفا و صمیمیت شهرستان را با خودشان دارند، تصمیم میگیرند خانهشان را به یک گروه فیلمسازی برای ساخت یک فیلم سینمایی اجازه بدهند.
اجاره دادن خانه به یک گروه شلوغ و پرسر و صدا سختیهای زیادی را دارد و موقعیتهای کمیک خوبی را در طول فیلم به وجود میآورد. همراه شدن شخصیتهای اصلی فیلم با گروه فیلمبرداری و اتفاقاتی که برایشان رخ میدهد از «قندون جهیزیه» یک فیلم دوستداشتنی میسازد.
تجربهی بازی در «قندون جهیزیه» بخش دیگری از قابلیتهای جواهریان را به مخاطبان نشان داد. کمتر کسی او را یک نقش کمدی دیده بود و تصور عمومی بر این بود که این بازیگر توانایی بازی در فیلمهای کمدی را ندارد، ولی جواهریان به خوبی از پس نقشش برآمد و یکی از بهترین بازیهای کارنامهی بازیگریاش را به ثبت رساند.
۶. تنها دو بار زندگی میکنیم
- کارگردان: بهنام بهزادی
- سال ساخت: ۱۳۸۶
فیلم بهنام بهزادی در زمان اکران یکی از فیلمهای مهم و متفاوت آن سالها بود. این فیلم پس از نمایش عمومی مورد توجه منتقدان قرار گرفت و در جشنوارههای زیادی شرکت کرد و مورد تحسین قرار گرفت. «تنها دو بار زندگی میکنیم» بر خلاف داستانهای مرسوم سینمای ایران، از قصهای متفاوت بهره میبرد و همین تفاوت در دیده شدن فیلم تاثیر زیادی داشت.
یک راننده مینیبوس تنها و افسرده به صورت اتفاقی با دختری شاد و سرزنده آشنا میشود و همین آشنایی موجب رقم خوردن تغییرات مهمی در زندگی مرد میشود. جواهریان در این فیلم در کنار علیرضا آقاخانی ایفاگر یکی از نقشهای اصلی است و با بازی خوب و روانش تاثیر زیادی در روند خوب داستان دارد.
جواهریان بازی روان و سرخوشانهای در فیلم دارد و این ذهنیت که همچون شازده کوچولو از سیارهی دیگری پا به زمین گذاشته را تقویت میکند. او در بیان احساساتش راحت است و بیپروا هر چه که احساس میکند را به زبان میآورد. او در نقطهی مقابل مرد غمگین و تنهای فیلم قرار دارد و با سبک زندگیاش قرار است به مرد یادآوری کند که زندگی فرصت مغتنمی است که تنها یک بار تکرار میشود.
بازی در این فیلم یک سکوی پرتاب بلند برای جواهریان شد. پس از بازی در نقش شهرزاد بود که تواناییهای جواهریان بیش از گذشته برای فیلمسازان مشخص شد و او پیشنهادهای زیادی را از سوی کارگردانان دریافت کرد. سالهای پس از بازی در «تنها دو بار زندگی میکنیم» سالهای درخشش و اوجگیری جواهریان در سینمای ایران است.
۵. بی خود و بیجهت
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- سال ساخت: ۱۳۹۰
عبدالرضا کاهانی زمانی که در سینمای ایران فعالیت میکرد، فیلمهایی با فضای ابزورد میساخت تا بیحاصلی و بیهودگی زندگی روزمره را نشان دهد. «بیخود و بیجهت» یکی از بهترین فیلمهای کاهانی در چنین سبکی است و همانطور که از نام فیلم پیداست، اتفاقات فیلم خیلی بیخود و بیجهت رخ میدهد. کاهانی به خوبی موفق شده از موقعیتهای ساده و بی ارزش انسانها، کوهی از مشکلات بسازد و لحظات کمیکی خلق کند.
جواهریان در کنار رضا عطاران، پانتهآ بهرام و احمد مهرانفر بازیگران اصلی فیلم هستند و موقعیتهای خوبی را در کنار همدیگر خلق میکنند. جواهریان در این فیلم نقش دختری حساس و مذهبی را دارد که دست بر قضا اطرافیانش افرادی بیملاحظه و رها از دغدغههای عالم هستند.
الهه با بازی جواهریان میخواهد طی چند ساعت آینده مراسم عروسیاش را در خانه یکی از دوستانشان برگزار کند ولی اسبابکشی ساکنان قبلی تضادهای زیادی را به دنبال میآورد. الهه ناخواسته باردار شده و برای آبروداری مقابل مادرش باید هر چه زودتر مراسم عروسیاش را برگزار کند ولی تلاشها و حرص و جوشهای او برای پیش رفتن کارها نتیجهای عکس میدهد.
جواهریان اگرچه در کنار بازیگران طناز فیلم نقشی جدی را بازی میکند ولی حضورش کمک زیادی به شکلگیری موقعیتهای فیلم میکند. روحیهی زودرنج و حساس الهه سبب میشود تا او دائم با اطرافیانش دچار اصطکاک شود و به مشکل بربخورد. هرچند در انتهای فیلم مشخص میشود حساسیتهای الهه بیخود و بیجهت بوده و او اگر کمی راحتتر میگرفت، مشکلات راحتتر حل میشدند.
۴. یه حبه قند
- کارگردان: رضا میرکریمی
- سال ساخت: ۱۳۹۰
«یه حبه قند» به عنوان ششمین فیلم سینمایی رضا میرکریمی یکی از بهترین ساختههای سینمای ایران لقب گرفت و مورد توجه مخاطبان و منتقدان واقع شد. جواهریان در این فیلم پربازیگر و پرچهره نقش اصلی را برعهده داشت و یکی از ارکان موفقیت فیلم و دیده شدن به حساب آمد.
جواهریان در نقش پسندیده از خانوادهای سنتی در یزد نقشآفرینی میکند. «یه حبه قند» روایتگر غمها و شادیهای یک خانوادهی ایرانی است که سبک زندگیشان شیرینیها و تلخیهای خودش را دارد. پسندیده نقش محوری فیلم را برعهده دارد و ماجرای ازدواج او با پسری که در خارج از کشور حضور دارد پیرنگ اصلی فیلم را شکل میدهد.
جواهریان خیلی خوب نقش یک دختر سنتی و سرزنده را در فیلم بازی میکند و حضورش در برخی از صحنهها سکانسهای ماندگاری را خلق میکند. سکانس سوار شدن پسندیده بر روی تاب و آن حالت سرخوشانه و تلاشهایش برای چیدن سیب از لحظات خوب فیلم است.
۳. اینجا بدون من
- کارگردان: بهرام توکلی
- سال ساخت: ۱۳۸۹
زمانی از بهرام توکلی به عنوان آیندهدارترین کارگردان سینمای ایران نام برده میشد و او در سالهای نبوغ و پرکاریاش فیلم خوب «اینجا بدون من» را با اقتباس از نمایشنامه «باغوحش شیشهای» تنسی ویلیامز ساخت. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای توکلی و سینمای ایران در سالهای اخیر بوده است.
جواهریان در این فیلم در نقش دختری معلول و گوشهگیر یکی از نقشهای اصلی را بازی میکند و به خوبی از پس نقش سختی که به عهده دارد برمیآید. نقش جواهریان در «اینجا بدون من» ریزهکاریهای زیادی دارد و ضعف جسمانی در کنار بازی احساسی بر سختیهای این نفش میافزود.
دختری با چنین ضعفهایی تنها همدمش عروسکهایش است و او در میانهی دنیای غریبش، ناگهان خودش را دلباختهی دوست برادرش میبیند. ماجرای دل بستن یک طرفهی او به جوانی خوشسیما و خیالبافیهای دختر از بهترین لحظات فیلم است.
چنین نقشی اگر در شیوهی بازیگری دچار اغراق میشد کلیت داستان را خراب میکرد. اما جواهریان با تسلط بالایی بر روی نقش یلدا اجازه نداد تا کاراکتر فیلم دچار اغراق و تفریط شود. سبک بازی جواهریان کاملا حساب شده بود و به یکی از دلایل مهمی تبدیل شد تا مخاطب با فضای داستان ارتباط برقرار کند و شخصیتها برایش باورپذیر شود.
۲. حوض نقاشی
- کارگردان: مازیار میری
- سال ساخت: ۱۳۹۱
بازی در «حوض نقاشی» یکی از چالش برانگیزترین نقشهای نگار جواهریان در سینما است. او در این فیلم در کنار شهاب حسینی نقش زوجی عقب افتادهی ذهنی را بازی میکند که برای بزرگ کردن فرزندشان با مشکلات زیادی روبهرو هستند.
بازی جواهریان در این فیلم نیز باید حساب شده و به قاعده پیش میرفت و اندکی عدم درک نقش، موجب خراب شدن کلیت داستان میشد. جواهریان و حسینی توانستند از پس چنین نقش سخت و دشواری بربیایند تا هر دو یکی از ماندگارترین زوجهای سینمای ایران را خلق کنند.
جواهریان برای این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنوارهی فیلم فجر شد ولی در نهایت سیمرغ را به هانیه توسلی برای فیلم «دهلیز» باخت. هرچند به نظر میرسید جواهریان برای گرفتن سیمرغ محق باشد اما نظر دوران در نهایت چیز دیگری باشد.
۱. طلا و مس
- کارگردان: همایون اسعدیان
- سال ساخت: ۱۳۸۷
یک سال پس از درخشش جواهریان در فیلم «تنها دو بار زندگی میکنیم»، او در فیلم «طلا و مس» همایون اسعدیان عالی ظاهر شد تا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنوارهی فجر ببرد. نقش زهرا در این فیلم مختصات و ویژگیهای خاص خودش را دارد و نقشآفرینی در چنین نقشی مهارت بالایی را میطلبید.
جواهریان در اوج جوانی یکی از سختترین و بهترین نقشهای سینماییاش را بازی کرد تا قابلیتهای فنیاش در بازیگری برای همه مشخص شود. او در این فیلم نقش همسر طلبهای را بازی میکند که خودش را وقف شوهر و بچههایش کرده است.
زهرا در طول فیلم متوجه بیماری سختش میشود و این بیماری موجب میشود تا او مانند قبل نتواند وظایف مادری و همسریاش را انجام دهد و به خانوادهاش برسد. تقابل زهرا در طول فیلم برای مبارزه با بیماریاش، بار احساسی زیادی را به مخاطب منتقل میکند.
بیماری مثل یک مهمان ناخوانده در بدن زهرا رخنه کرده و هر چه زمان میگذرد او را ناتوانتر از گذشته میکند. شرم و خجالت زهرا از این ناتوانی و تلاش شوهرش برای رتق و فتق کردن کارها بر جذابیت فیلم افزوده است. بازی باورپذیر و طبیعی جواهریان در نقش زهرا به خوبی نقش سختیها و غم و غصهی بیماری را به بیننده نشان میدهد.
جواهریان با بازی در «طلا و مس» بعد دیگری از مهارت بازیگریاش را نشان داد و مشخص شد که توانایی بازی در نقشهای چالش برانگیز و سخت را دارد. پس از این فیلم بود که کارگردانان با اطمینان بیشتری نقشهایشان را به جواهریان دادند و او را در نقشهای متفاوت محک زدند.