۱۷ زوج کارگردان-بازیگر برتر در سینمای ایران
در سینما زیاد پیش میآید که کارگردانان به حضور یک بازیگر علاقهمند شوند و چندین فیلم سینمایی را با یک بازیگر خاص کار کنند؛ همانطور که اسکورسیزی علاقهی ویژهای به حضور رابرت دنیرو یا لئوناردو دیکاپریو در فیلمهایش داشت یا تیم برتون فیلمهایش را با حضور جانی دپ میساخت. در سینمای ایران هم این رویه صادق است.
وقتی یک کارگردان و بازیگر در یک فیلم، نخستین همکاریشان را تجربه میکنند، پس از مدتی متوجه میشوند نوعی زبان و نگاه مشترک با یکدیگر دارند. رسیدن به این اشتراک، اتفاق مهمی است که برای بازیگران و کارگردانان زیادی افتاده و همکاریهای مشترک را رقم زده است.
در سینمای ایران نیز این رویه همواره صدق کرده و موجب رقم خوردن همکاریهای مشترک متعددی میان کارگردانان و بازیگران شده است. در ادامه نگاهی به زوجهای کارگردان-بازیگر در سینمای ایران داشتهایم تا ببینیم کدام کارگردان با کدام بازیگر بیشترین همکاری را داشته است.
۱. علی حاتمی، عزتالله انتظامی
- فیلمهای مشترک: ستارخان، حاجی واشنگتن، کمالالملک، جعفرخان از فرنگ برگشته، کمیته مجازات، طهران روزگار نو
واقعا عنوان «آقای بازیگر» برازندهی عزتالله انتظامی است. بازیگری که در فیلمهای مهم کارگردانان بزرگی بازی کرده و نامش در فیلمهای مهمی از تاریخ سینمای ایران به چشم میخورد. در میان بازیگران سرشناسی که علی حاتمی با آنها همکاری داشته، انتظامی بیشترین سهم را دارد.
تعداد فیلمهای مشترک این دو هنرمند به عدد شش میرسد و اگر روزگار انقدر زود حاتمی را از ما نمیگرفت، تعداد این همکاریها بیشتر هم میشد. انتظامی در تمام این فیلمها به درستی در قالب آن نقش نشسته و با هنرمندی تمام، جزئیات کارگردان سختگیری مثل علی حاتمی را اجرا میکرد.
انتظامی با آن لحن و نحوهی صحبت کردن خیلی به درد فیلمهای حاتمی میخورد و چقدر خوب که روزگار در زمان و مکان درست این دو نفر هنرمند را به هم رساند. حالا هر دو نفر این هنرمندان از دنیا رفتهاند و ماحصل کارهای مشترکشان را برای دوستداران سینما به یادگار گذاشتهاند. فیلمهایی که یادگاریهای ارزشمندی برایمان هستند.
۲. داریوش مهرجویی، خسرو شکیبایی
- فیلمهای مشترک: هامون، بانو، سارا، پری، میکس، دختر دایی گمشده
خسرو شکیبایی به عنوان یکی از ستارههای سینمای ایران سابقهی همکاری با کارگردانان سرشناس زیادی را دارد. او در چند فیلم با مسعود کیمیایی، احمدرضا درویش، کیومرث پوراحمد و فریدون جیرانی سابقهی همکاری داشته ولی گل سرسبد تمام همکاریهایش، به بازی در فیلمهای داریوش مهرجویی برمیگردد.
مهرجویی به عنوان کارگردانی پرکار، با بازیگران زیادی فیلم ساخته و شکیبایی یکی از بهترین آنها بوده است. «هامون» شناخته شدهترین همکاری این دو چهره است. شکیبایی در نقش حمید هامون یکی از ماندگارترین نقشهای تاریخ سینمای ایران را رقم زد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول جشنوارهی فیلم فجر را هم مال خود کرد.
شکیبایی در یکی طلاییترین دورههای کاری مهرجویی با این کارگردان صاحبنام همکاری کرد و ثمرهی این همکاری چندین فیلم ماندگار در سینمای ایران است. هر دو چهره به زبان مشترکی در کار کردن با همدیگر رسیده بودند و همین موجب میشد تا فیلمهای مشترکشان تماشایی و مخاطبپسند شوند.
۳. اصغر فرهادی، شهاب حسینی
- فیلمهای مشترک: درباره الی، جدایی نادر از سیمین، فروشنده
اوج شکوفایی هنر بازیگری شهاب حسینی را باید در زمان همکاری با اصغر فرهادی دانست. این بازیگر از زمان نخستین نقشآفرینیاش در فیلمی از فرهادی در سال ۱۳۸۷، به سوپراستار سینمای ایران تبدیل شد و سرانجام مزد زحماتش را با گرفتن جایزه از جشنوارهی کن گرفت.
هرچه که گذشت همکاری فرهادی و حسینی پختهتر شد و این بازیگر در دو فیلم آخری که با فرهادی داشت، بسیار درخشان ظاهر شد و بهترین نقشآفرینیهایش را به نمایش گذاشت.
با اینکه به نظر میرسید پس از موفقیت شهاب حسینی در «فروشنده»، همکاری او و فرهادی ادامه یابد ولی دیگر خبری از تکرار موفقیتهای قبلی نبود. با به وجود آمدن بعضی حاشیهها و اظهارنظرها دیگر بعید به نظر میرسد این دو هنرمند با همدیگر کار مشترک انجام دهند.
۴. بهمن فرمانآرا، رضا کیانیان
- فیلمهای مشترک: بوی کافور عطر یاس، خانهای روی آب، یک بوس کوچولو، خاک آشنا، دلم میخواد
بهمن فرمانآرا و رضا کیانیان یکی از خاصترین همکاریها در سینمای ایران را شکل دادند. «بوس کافور، عطر یاس» فیلمی متفاوت در سینمای ایران به شمار میرود که به موضوع مرگ میپردازد. نگاه ویژه به مرگ و مرگآگاهی، جزو موضوعاتی است که کمتر کسی برای ساخت فیلم به سراغش میرود و فرمانآرا با همان نگاه متفاوت همیشگیاش، جسارت ساخت چنین فیلمی را به خود داد.
«خانهای روی آب» فیلم بعدی این کارگردان و بازیگر بود که نگاهی انتقادآمیز به وضعیت جامعه داشت. این دو هنرمند در فیلمهای بعدیشان همین رویه را ادامه دادند و فرمانآرا با ساخت فیلمهای خاص بیشتر به سینمای روشنفکری نزدیک شد.
همچنین داشتن لحن و زبان اعتراض و انتقاد همواره در فیلمهای فرمانآرا وجود داشته و از این لحاظ فیلمهای او را متفاوت کرده است. همکاری این دو شخص فیلمهای ماندگاری را در سینمای ایران خلق کرد و یکی از بهترین همکاریهای ممکن را رقم زد.
۵. داریوش مهرجویی، عزتالله انتظامی
- فیلمهای مشترک: گاو، آقای هالو، پستچی، دایره مینا، مدرسهای که میرفتیم، اجارهنشینها، شیرک، هامون، بانو، میکس
برای نوشتن از بازیگران محبوب داریوش مهرجویی میشد از علی نصیریان هم نوشت، ولی آمار خیره کنندهی همکاریهای عزتالله انتظامی با این کارگردان، عاملی شد تا از کنار بازیگران دیگر بگذریم. آمار ۱۰ فیلم مشترک برای یک کارگردان و بازیگر انقدر زیاد و منحصربهفرد است که کمتر در سینمای ایران یا حتی جهان تکرار میشود.
مهرجویی تعدادی از فیلمهای مهمش را با انتظامی ساخته است. گل سرسبد این لیست فیلم «گاو» است که انتظامی ستارهی آن است و حسابی میدرخشد. انتظامی چه در فیلمهای قبل از انقلاب و چه در فیلمهای بعد از انقلابِ مهرجویی، نقشهای مهمی را بازی کرده و حسابی خاطرهساز شده است.
بیشتر همکاریهای این دو هنرمند در زمان خودشان جریانساز شدند. از فیلم «گاو» که در زمرهی فیلمهای موج نو قبل از انقلاب قرار گرفت تا فیلمهای بعدی هر کدام در سینما و اجتماع تاثیرگذار واقع شدند. «اجارهنشینها» هنوز یکی از بهترین فیلمهای کمدی سینمای ایران به شمار میرود یا «هامون» که یکی از فیلمهای کالت سینمای ایران است و هر بار دیدنش تازگیهای خودش را دارد.
۶. اصغر فرهادی، ترانه علیدوستی
- فیلمهای مشترک: چهارشنبه سوری، درباره الی، فروشنده، شهر زیبا
زمانی که ترانه علیدوستی نقش اصلی فیلم «شهر زیبا» اصغر فرهادی را برعهده گرفت، تازه دومین تجربه بازیگریاش را پشت سر میگذاشت. با این حال فرهادی پی به استعدادی ذاتی این بازیگر برد و علیدوستی را برای فیلمش انتخاب کرد.
همکاری این نفر در همین حد باقی نماند و فرهادی برای فیلم بعدیاش باز هم به سراغ علیدوستی رفت و نقش دختری خدمتکار به نام «روحانگیز» را به او سپرد. با اینکه علیدوستی سومین تجربهی بازیگریاش را پشت سر میگذاشت ولی در این نقش عالی ظاهر شد و در کنار دیگر بازیگران حسابی درخشید.
این بار فرهادی برای فیلم بعدیاش به نام «درباره الی» نقش کوتاهتری برای علیدوستی در نظر گرفت که این بازیگر در این نقش هم عالی ظاهر شد. فرهادی برای فبلمهای بعدیاش دیگر به سراغ علیدوستی نرفت تا اینکه برای فیلم «فروشنده» دوباره با این بازیگر همکاری کرد و یکی از نقشهای اصلی فیلم را به او سپرد.
میتوان گفت در میان بازیگران زن ایرانی، این مهمترین و جدیترین همکاری یک بازیگر زن با یک کارگردان به شمار میرود. تمام فیلمهایی که علیدوستی با فرهادی کار کرده، جزو مهمترین فیلمهای سینمای ایران به شمار میروند.
۷. ابراهیم حاتمیکیا، پرویز پرستویی
- فیلمهای مشترک: آژانس شیشهای، روبان قرمز، موج مرده، به نام پدر، بادیگارد
ماجرای همکاریهای این کارگردان و بازیگر از فیلم «آژانس شیشهای» در سال ۱۳۷۶ شروع شد و همینطور ادامه پیدا کرد. فیلم در زمان خودش حسابی دیده شد و هنوز هم جزو فیلمهای موفق حاتمیکیا به شمار میرود.
حاتمیکیا پس از این تجربهی موفق، هرگاه تصمیم به ساخت فیلمی با موضوع دفاع مقدس میکرد، پرویز پرستویی گزینهی نخستش برای نقشآفرینی بود. گویا این یک استراتژی از سوی حاتمیکیاست که فقط برای فیلمهایی با مضمون جنگ و دفاع مقدس از حضور پرستویی استفاده کند و در فیلمهای دیگر با سوژههای اجتماعی، با بازیگران دیگری همکاری میکند.
حاتمیکیا پس از «آژانس شیشهای» در فیلمهای بعدیاش به نام «روبان قرمز» و «موج مرده» با پرستویی کار کرد و بعد از آن کمی از این فضا فاصله گرفت و با بازیگران دیگری همکاری کرد. «به نام پدر» و «بادیگارد» دیگر فیلمهای این کارگردان و بازیگر است که هیچ کدام به اندازهی تجربهی اولشان دیده نشد.
۸. ابوالحسن داودی، علیرضا خمسه
- فیلمهای مشترک: جیببرها به بهشت نمیروند، من زمین را دوست دارم، بوی خوش زندگی
زمانی ابوالحسن داودی کمدیهای خوشساختی در سینمای ایران میساخت و علیرضا خمسه هم ستارهی فیلمهایش بود. پس از موفقیت فیلم «جیببرها به بهشت نمیروند»، داودی برای فیلم بعدیاش که فضایی فانتزی داشت بار دیگر به سراغ خمسه رفت و او را بازیگر نقش اصلی فیلمش انتخاب کرد.
در فضای سینمای ایران در دههی هفتاد فیلمهای داودی فروش خوبی را تجربه میکرد و همین باعث میشد تا این کارگردان همین دست فرمان را برای ساخت فیلمهایش ادامه دهد. سومین همکاری داودی و خمسه، «بوی خوش زندگی» بود که این فیلم هم حال و هوایی کمدی داشت و در زمان خودش بد دیده نشد.
پس از این فیلم، داودی به مدت چند سال در سینما فیلم نساخت و با حضور دوبارهاش دیگر از ژانر کمدی فاصله گرفته بود. به این ترتیب ماجرای همکاری این دو نفر با این سه فیلم به پایان رسید.
۹. مسعود کیمیایی، محمدرضا فروتن
- فیلمهای مشترک: مرسدس، فریاد، اعتراض، سربازهای جمعه، محاکمه در خیابان، متروپل
محمدرضا فروتن از اواخر دههی هفتاد به یکی از بازیگران ثابت فیلمهای کیمیایی تبدیل شد و حضوری فعال در آثار این کارگردان داشت. شش همکاری فروتن و کیمیایی، علاقه و درک متقابل این دو در همکاری را نشان میدهد.
محمدرضا فروتن با فیلمهای کیمیایی خودش را به عنوان یک ستاره به سینمای ایران معرفی کرد و قابلیتهای بازیگریاش در نقش شخصیتهای معترض بیشتر عیان شد. فروتن در سالهای میانی و پایانی دههی هفتاد به عنوان شخصیتی شورشی، گاه عصبی و تنها در چندین فیلمهای بازی کرد که همگی فیلمهای ماندگار و خاطرهانگیزی در سینمای ایران شدند.
اگرچه همکاری این کارگردان و بازیگر در سالهای اخیر کمرنگ شده ولی باید گفت فروتن در بخشی از مهمترین فیلمهای کیمیایی در سینمای ایران بازی کرد. این یک فرصت و شانس بزرگ برای این بازیگر بود و سبب شد تا او در کنار یک کارگردان باتجربه و پیشکسوت، درسهای زیادی بیاموزد و توشهی خوبی برای آیندهی حرفهایش جمع کند.
۱۰. سعید روستایی، نوید محمدزاده
- فیلمهای مشترک: ابد و یک روز، متری شش و نیم، برادران لیلا
نوید محمدزاده یکی از ستارههای نوظهور سینمای ایران است و به خاطر توانمندیهایش در بازیگری، کارگردانان جوان علاقهی زیادی به همکاری با او دارند. در میان این کارگردانان هومن سیدی و سعید روستایی بیشترین تعداد فیلم را با محمدزاده ساختهاند و به خاطر اثرگذاری بیشتر فیلمهای روستایی، از آوردن نام سیدی صرفنظر کردیم.
روستایی تا به امروز سه فیلم سینمایی ساخته که محمدزاده در تمام این فیلمها ایفاگر نقشهای مهمی بوده است. محمدزاده در «ابد و یک روز» یکی از بهترین بازیهایش را ارائه داد و پس از اینکه یک بار حقش جهت گرفتن سیمرغ برای بازی در «عصبانی نیستم» خورده شد، این بار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به او رسید.
همکاری محمدزاده و روستایی در «متری شش و نیم» هم با موفقیت همراه بود و فیلم در داخل و خارج کشور مورد قبول مخاطبان واقع شد. فعلا که مهر توقیف بر سومین همکاری این دو هنرمند خورده و کسی «برادران لیلا» را ندیده، ولی آنطور که گفته شده، محمدزاده باز هم یکی از نقشهای مهم فیلم را بر عهده دارد.
۱۱. عبدالرضا کاهانی، رضا عطاران
- فیلمهای مشترک: اسب حیوان نجیبی است، بیخود و بیجهت، استراحت مطلق، خانم یایا، آزاد مثل هوا
وقتی سریالهای رضا عطاران را تماشا میکنیم و بعد فیلمهای عبدالرضا کاهانی را میبینیم به خوبی میتوانیم به نگاه تماتیک و دغدغههای مشترک هر دو در زندگی و فیلمسازی پی ببریم. عطاران در سریالهایش نوعی نگاه ابزود و گاه طنز تلخ اجتماعی را در کارهایش داشت و کاهانی نیز به نوعی همین جنس از فیلمسازی را در کارهایش دنبال میکرد.
یکی از دلایل همکاری طولانی مدت این دو شخص به همین مسئله برمیگشت و اگر کاهانی در ایران میماند، تعداد این همکاریهای مشترک هم بیشتر میشد. عطاران در «اسب حیوان نجیبی است» کاهانی بسیار خوش درخشید و توانست جنس دیگری از بازیاش را در سینما نشان دهد.
عطاران تا پیش از آن در فیلمهای کمدی دم دستتری بازی کرده بود و فیلمِ کاهانی، لایههای بیشتری برای پرداخت داشت. «بیخود و بیجهت» و «استراحت مطلق» نیز در راستای همین جنس نگاه ساخته شدند و در نشان دادن سرگشتگی، بیهودگی و بطالت آدمها در زندگی و دنیا خیلی خوب عمل کرد. کاهانی و عطاران به فهم مشترکی از همکاری با هم رسیده بودند و اگر روند همکاریهایشان ادامه پیدا میکرد، شاید شاهد فیلمهای عمیقتری از هر دو بودیم.
۱۲. حمید نعمتالله، لیلا حاتمی
- فیلمهای مشترک: بیپولی، رگ خواب، قاتل و وحشی
با نگاهی به کارنامهی بازیگری لیلا حاتمی به نام چندین کارگردان معتبر و صاحبنام برمیخوریم. میتوان گفت او با تمام کارگردانان مطرح ایرانی از کیارستمی تا فرهادی و مهرجویی کار کرده و این همکاری هم موفق بوده است. اما در میان این کارگردانان، همکاری با حمید نعمتالله از جنس دیگری بوده است.
اگرچه حاتمی در اولین همکاریاش با نعمتالله در «بیپولی» نقشی فرعی برعهده داشت ولی در همین نقش به قدری خوب ظاهر شد که سیمرغ بلورین نقش اول زن را از بیست و هفتمین جشنوارهی فیلم فجر به خانه برد. این دو چهره در همکاری بعدیشان نیز درخشیدند تا حاتمی بار دیگر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را مال خود کند.
او این بار در فیلم «رگ خواب» یکی از بهترین بازیهایش را ارائه داد. بازی کم نقص او در نقش زنی زخمخورده و تنها، با تحسینهای زیادی روبهرو شد و منتقدان را وادار به تمجید از قدرت بازیگری حاتمی کرد. سومین همکاری حاتمی و نعمتالله در محاق توقیف قرار دارد و هنوز کسی موفق به دیدنش نشده ولی شنیدهها حاکی از این دارد که حاتمی در این فیلمها حسابی خوش درخشیده است.
۱۳. تهمینه میلانی، نیکی کریمی
- فیلمهای مشترک: دو زن، نیمه پنهان، واکنش پنجم
زمانی تهمینه میلانی در سینمای ایران دغدغههای مهمی دربارهی زنان داشت و فیلمهایی دغدغهمند میساخت. اما هر چه گذشت میلانی از این دغدغهها دور شد و به سمت سینمای تجاری گرایش پیدا کرد.
زمانی که میلانی فیلمهای اجتماعی میساخت، نیکی کریمی بازیگر ثابت فیلمهایش بود. این همکاری با فیلم «دو زن» شروع شد و در ادامه به فیلم «نیمه پنهان» رسید. این فیلم با سوژهای حساس، زندگی اجتماعی یک زن را روایت میکند که اتفاقات سیاسی، تاثیرات مهمی در زندگیاش گذاشته است.
میلانی برای ساخت این فیلم از سوی قوه قضائیه مجرم شناخته شد و به زندان هم رفت که با پیگیری مسئولان ماجرا ختم به خیر شد. دو سال پس از این فیلم و حاشیههایش، میلانی در سال ۱۳۸۱ «زن زیادی» را با نگاهی فمنیستی ساخت که جزو فیلمهای خوبش به شمار میرود.
پس از این سه فیلم، نیکی کریمی و میلانی دیگر با هم کار نکردند و میلانی هم رفته رفته از سینمای اجتماعی دور و به فیلمهای گیشهپسند نزدیک شد.
۱۴. محمدحسین مهدویان، جواد عزتی
- فیلمهای مشترک: ماجرای نیمروز، لاتاری، ماجرای نیمروز، رد خون، مرد بازنده
محمدحسین مهدویان با سبک مستندگونهی خودش در سینما خیلی زود نامش را بر سر زبانها انداخت. او پس از موفقیت «ایستاده در غبار»، همان سبکش را در سینما ادامه داد و از فیلم دومش به نام «ماجرای نیمروز» جواد عزتی به بازیگر محبوبش تبدیل شد.
مهدویان با اینکه کارش را هادی حجازیفر شروع کرد و او را به علاقهمندان سینما معرفی کرد و چند همکاری دیگر با او داشت ولی این جواد عزتی بود که همکاریاش را در آخرین فیلم این کارگردان ادامه داده و حتی در سریالش نیز بازی کرده است.
مهدویان از عزتی آن کاراکتر طنز و شوخ و شنگ را نمیخواهد و او را برای نقشهای جدی انتخاب میکند. تمام همکاریهای این دو از این جنس بوده است. مهدویان در آخرین فیلمش به نام «مرد بازنده» حاضر نشد بازیگر سن و سال داری را برای فیلمش انتخاب کند و با گریم عزتی، او را در نقش ماموری باتجربه و پا به سن گذاشته قرار داد.
مهدویان کارگردان پرکار و تجربهگرایی است و هر بار در ژانری متفاوت فیلم میسازد. پس از شکست «مرد بازنده» در گیشهی سینما و استقبال نکردن منتقدان و مخاطبان از این فیلم، باید دید این کارگردان در ادامهی همکاریاش با بازیگر محبوبش تجدید نظر میکند یا عزتی همچنان نقش اول فیلم و سریالهایش را برعهده میگیرد.
۱۵. رخشان بنیاعتماد، باران کوثری
- فیلمهای مشترک: نرگس، روسری آبی، بانوی اردیبهشت، داستانهای جزیره، زیر پوست شهر، گیلانه، خون بازی، قصهها
قطعا اگر رخشان بنیاعتماد مادر باران کوثری نبود، این تعداد از همکاری رقم نمیخورد. باران کوثری چون دختر بنیاعتماد بوده، از سنین پائین در فیلمهای مادرش بازی کرده و این روند در سالهای بعدی ادامه داشته است.
کوثری به جز چند فیلم نخستین مادرش که سنش خیلی پائین بوده، در تمام فیلمهای مادرش بازی کرده و معمولا نقشهای اصلی را هم برعهده داشته است. در سینمای ایران کمتر پیش میآید یک کارگردان و بازیگر زن این تعداد از همکاری را داشته باشند و در این مورد استثنا، چون نسبت خانوادگی برقرار بوده، چنین اتفاقی افتاده است.
اگر از حق نگذریم، باران کوثری در بعضی از فیلمهای مادرش مثل «خون بازی» عالی ظاهر شده و یکی از بهترین نقشآفرینیهایش در سینما را داشته است. او با وجود سن پائین، در فیلمهای دیگری مثل «زیر پوست شهر» بازیگری خوبی داشته تا نشان دهد جدا از رابطه خانوادگی، استعدادی بازیگری هم دارد.
۱۶. مصطفی کیایی، بهرام رادان
- فیلمهای مشترک: چهارراه استانبول، بارکد، عصر یخبندان
بهرام رادان با کارگردانان مختلفی کار کرده و کمتر پیش آمده با یک کارگردان بیش از سه فیلم داشته باشد. مصطفی کیایی هم یک نمونهی نادر در کارنامهی بازیگری رادان به شمار میرود. رادان پس از همکاری اولش با کیایی در «عصر یخبندان» که بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره فجر در سال ۱۳۹۳ شد، یک بار دیگر مقابل دوربین کیایی برای فیلم «بارکد» قرار گرفت.
کیایی را معمولا به ساختن فیلمهای سرگرمکننده میشناسند و رادان هم بازی عجیب و غریب و خارقالعادهای در فیلمهایش ندارد. همان جوان چشم رنگیِ همیشگی است که درگیر اتفاقاتی میشود و داستان فیلم را شکل میدهد.
رادان در مقایسه با دیگر ستارههای سینمای ایران کمتر نقش ماندگار در سینما دارد و این یکی از ضعفهای کارنامهی بازیگری است. با نگاهی به کارنامهی بازیگری رادان، به جز بازی در نقش علی در فیلم «سنتوری» به تعداد زیادی فیلم متوسط و معمولی برمیخوریم که دیگر کمتر کسی آنها را به یاد میآورد.
۱۷. ابراهیم حاتمیکیا، مریلا زارعی
- فیلمهای مشترک: بادیگارد، چ، گزارش یک جشن، دعوت
مریلا زارعی، همکاریاش با ابراهیم حاتمیکیا را از اواسط دههی هشتاد و با فیلم «دعوت» شروع کرد و این همکاری را تا میانههای دههی نود ادامه دادند. زارعی زمانی به حاتمیکیا رسید که این کارگردان دیگر از روزهای اوجش فاصله گرفته بود و هر چه زمان میگذشت نیز کیفیت فیلمهای این کارگردان کمتر شد.
سینمای حاتمیکیا در سالهای اخیر، بیش از هر زمان دیگری رنگ و بوی سفارشی سازی گرفته است و دیگر کمتر میتوان انتظار اثر درخشان را از این کارگردان داشت. مریلا زارعی نیز پس از فاصله گرفتن از سینمای روشنفکری، خودش را به طرز فکر و سینمای حاتمیکیا نزدیکتر دید و همین بازی در دو فیلم «چ» و «بادیگارد» را رقم زد.
هرچند زارعی تا الان نتوانسته خودش را در فیلمهای حاتمیکیا نشان دهد و بیشتر به یکسری نقش خنثی و معمولی قناعت کرده است. زارعی در دو فیلم آخر حاتمیکیا حضور نداشته و مشخص نیست همکاری این چهره در حد همین چهار فیلم میماند یا در آینده دوباره با هم همکاری خواهند کرد.
هادی حجازی فر و محمد حسین مهدویان