کتابهای هاروکی موراکامی از بدترین تا بهترین
هاروکی موراکامی یکی از آن نویسندههایی است که هر سال نام او بهعنوان یکی از کاندیدهای احتمالی نوبل ادبیات زمزمه میشود و اغلب از او بهعنوان یک نابغه یاد میکنند. سبک ادبی او، که نوع خاصی از رئالیسم جادویی مختص به خودش است، بهطرز فریبدهندهای هم ساده و هم پیچیده است. او عادت دارد تا وارد زندگی درونی شخصیتهایش شود، گاهی به معنای واقعی کلمه. او نویسندهای است که آثارش برای هرکسی که آنها را بخواند جنبهی شخصی پیدا میکند، چون تصویرسازی پربار او و درونمایههای جهانشمول فقدان و پشیمانی نوستالژیک که به آنها میپردازد، بهراحتی و با قدرت تمام، نمادی از زندگی پنهان هرکدام از ما به نظر میرسند. از این نظر، موراکامی یک شعبدهباز ادبی است.
با اینکه همهی رمانهای هاروکی موراکامی عالی هستند و شاید بعضی با ردهبندی رمانهای چنین هنرمند پیچیدهای راحت نباشند، ما از هیچچیز نمیترسیم و از ابراز نظرهایمان ابا نداریم. این ردهبندی ما از کتابهای اوست: از بدترین به بهترین؛ هرچند واژهی بدترین اینجا چندان مناسب نیست، چون هیچکدام از آنها بد نیستند.
۲۰. کتابخانهی عجیب (The Strange Library)
سال انتشار: ۱۹۸۳
هاروکی موراکامی با نوشتن این رمان یک فیبل (Fable) یا حکایت تمامعیار خلق کرده است. این داستان دربارهی پسری کمسنوسال است که در اعماق یک کتابخانه زندانی شده و یکی از درخواستهایی که باید اجابت کند، به خاطر سپردن محتوای کتابهایی است که برای او تعیین شده. بهمرور جنبههای تاریکتر داستان معلوم میشود، چون پسرک پی میبرد که وقتی کار حفظ کتابها را تمام کند، سرش قطع و مغز سرشار از دانشاش مصرف خواهد شد، ولی برخلاف دیگر کتابهای موراکامی، داخل کتاب یک دنیای بزرگسالانه و واقعی وجود ندارد که همچون یک لنگر، عجیب بودن داستان را تحت کنترل نگه دارد. داستان از اول تا آخر عجیب است و معنای ضمنی پشت سرنوشت پسر، در حدی برجسته یا واضح نیست تا سطح داستان را بالاتر ببرد و به استانداردهایی که از موراکامی انتظار داریم نزدیک کند. البته ما همچنان معتقدیم که همهی کتابهای موراکامی ارزش خوانده شدن دارند، ولی اگر مجبورید از خواندن یکی از آنها صرفنظر کنید، بهتر است آن کتاب «کتابخانهی عجیب» باشد.
۱۹. دلدار اسپوتنیک (Sputnik Sweetheart)
سال انتشار: ۱۹۹۹
این داستان که دربارهی سفرهای شخصی و تکامل بیپرده است، از زبان یک معلم مدرسهی بینام تعریف میشود که به دوستش سومیره (Sumire)، که میخواهد رماننویس شود، علاقهمند میشود. رمان در سال ۱۹۵۷ واقع شده، سالی که در آن ماهوارهی روسی اسپوتنیک بالاسر مردم جهان و بر فراز کرهی زمین، در حال چشمک زدن بود. اندکی پس از اینکه سومیره شیفتهی یک زن متاهل بزرگتر از خودش میشود و همراه با او به یک جزیرهی یونانی سفر میکند، راوی تماسی دریافت میکند مبنی بر اینکه سومیره ناپدیده شده است. راوی به جزیرهی یونانی میرود و در آنجا بازرسیهایی ترتیب میدهد. تلاشهای او، به یک سری اتفاق خارقالعاده در رمان منتهی میشود، ولی برای معماهای ایجادشده پاسخهای اندکی دریافت میکنیم. در نهایت، معنایی که از این اتفاقها میتوان برداشت کرد این است که سفر شخصی سومیره باعث شده که او به معنای واقعی کلمه وارد دنیای دیگری شود. ولی تعداد پاسخها به سوالهای ایجادشده، در این رمان در مقایسه با رمانهای دیگر هاروکی موراکامی بهمراتب کمتر است.
۱۸. بعد از تاریکی (After Dark)
سال انتشار: ۲۰۰۴
به احتمال زیاد، کتابهای هاروکی موراکامی بهتر از آخرین رمانی که خواندید – هرچه که بود – هستند، ولی این رمان عمداً میخواهد شما را گیج کند. این رمان روی این حقیقت ساده تمرکز میکند که ما همه در این دنیا در فضایی زندگی میکنیم که با همهیمان به اشتراک گذاشته شده و با هم تعامل برقرار میکنیم و روی زندگی هم تاثیر میگذاریم، ولی در نهایت همهیمان تنها هستیم. داستان با موزیسینی جوان شروع میشود که در یک رستوران ۲۴ ساعته، بنا بر دعوت خودش، در اتاقک یک دختر به او ملحق شود. سپس داستان زندگی این دو نفر را، همچنان که درگیر زندگی بقیهی آدمها میشوند، دنبال میکند. نثر رمان خوب و داستان آن پر از لحظههای شگفتانگیز است، ولی درونمایهی اصلی آن – یعنی تنهایی بهعنوان وضعیت بنیادین انسان – پرداختی خستهکننده و تکبعدی دارد.
۱۷. جنوب مرز، غرب خورشید (South of the Border, West of the Sun)
سال انتشار: ۱۹۹۲
این رمان آرام و سوگوارانه داستان یک تک فرزند تنها به نام هاجیمه (Hajime) را تعریف میکند که یک دوستی بسیار عمیق، ولی بدون رابطهی جنسی با شیماموتو (Shimamoto) دارد، دختری که از بیماری فلج اطفال رنج میبرد. وقتی خانوادههایشان نقلمکان میکنند، ارتباط آنها با هم قطع میشود و هاجیمه هم یک زندگی موفق و عادی برای خودش جور میکند و مردی پولدار با زن و بچه میشود. اما ناگهان شیماموتو دوباره در زندگیاش پدیدار میشود و ارتباط قدیمی آنها با چنان شدتی زنده میشود که هاجیمه با کمال میل زندگی راحتاش را رها میکند و همراه با هاجیمه راهی یک سفر مرموز شود. آنها یک رابطهی کوتاه، ولی آتشین با هم دارند و بعد شیماموتو دوباره ناپدید میشود و هاجیمه مجبور به بازگشت به زندگیای میشود که فکر میکرد از آن فرار کرده است. درونمایههای داستان قدرتمند هستند و کتاب، با وجود سبک شُلووِل و گفتگومانندش، به یک سری مفاهیم دلخراش میپردازد.
۱۶. فقط دربارهی موسیقی: گفتگوهایی با سیجی ازاوا (Absolutely on Music: Conversations with Seiji Ozawa)
سال انتشار: ۲۰۱۱
گوش ایستادن و شنیدن گفتگویی بین هاروکی موراکامی و سِیجی ازاوا، رهبر ارکست سابق ارکست سمفونی بوستون، دقیقاً همانقدر که انتظار دارید، جالب و لذتبخش است (خطر اسپویل: یعنی خیلی). این دو هنرمند باهوش، خوشسخن و ذوقمند دربارهی موضوعهای مختلف مربوط به موسیقی گپ میزنند و صحبتهایشان گاهی وارد مسیرهایی غیرمنتظره و غافلگیرکننده میشود. اگر بر حسب اتفاق در صندلی کناری آنها در کافیشاپ مینشستید، بعید نبود که با حالتی هیپنوتیزمشده، یکی دو ساعت اضافه آنجا بمانید تا حرفهایشان را بشنوید. بهعنوان یک کتاب، «فقط دربارهی موسیقی» اثری جالب، ولی کوتاه است و مخاطب اصلی آن، کسانی هستند که کمی تا قسمتی از موسیقی سر در میآورند. ولی بهعنوان پنجرهای به یک گفتگوی عمیق بین دو اندیشمند که بیشترمان فقط میتوانیم دربارهی تجربه کردن آن رویاپردازی کنیم، خواندن آن برای همه واجب است.
۱۵. به آواز باد گوش بسپار/پینبال ۱۹۷۳ (Hear the Wind Sing/Pinball 1973)
سال انتشار: ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰
رمان اول و دوم هاروکی موراکامی آنقدر با هم ارتباط معنایی دارند که شاید بتوان آنها را یک رمان طولانی حساب کرد (و همیشه هم در کنار هم و در قالب یک کتاب منتشر شدهاند). در تلاشهای نخستین موراکامی برای نوشتن، شاهد سبک نوشتاری با اعتماد به نفس و پختهای هستیم که با خواندن چند جمله، میتوان ردپای موراکامی را در آن دید. این رمانها با نثری زیبا نوشته شدهاند، بسیار غمگین هستند و به مشکلاتی چون حس فقدان و تنهایی میپردازند، و البته حس ناتوانی ناشی از پی بردن ناگهانی به این حقیقت تلخ که مدتهاست زندگیتان وارد مسیر اشتباهی شده و دیگر برای درست کردن آن دیر شده است. این دو رمان بسیار خوب هستند و درونمایههای همیشگی موراکامی از همان صفحهی اول در آنها هویداست.
۱۴. مترو: حمله با گاز در توکیو و و روان ژاپنی (Underground: The Tokyo Gas Attack and the Japanese Psyche)
سال انتشار: ۱۹۹۷
این اثر ناداستان که به حادثهی حمله با گاز سارین در متروی توکیو در سال ۱۹۹۵ میپردازد، کتابی قدرتمند و جالب است که با مهارت تمام نوشته شده و «غیرموراکامیترین» کتابی است که موراکامی نوشته است. نویسنده سبک سورئالیستی خود را موقتاً کنارگذاشت تا به این حادثهی وحشتناک در دنیای واقعی بپردازد و از این نظر «مترو» یک اثر فوقالعاده در زمینهی تاریخ و روزنامهنگاری است.
۱۳. سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش (Colorless Tsukuru Tazaki and His Years of Pilgrimage)
سال انتشار: ۲۰۱۳
هاروکی موراکامی برای نوشتن این رمان بار دیگر دُز رئالیسم جادویی همیشگیاش را پایین آورد. این رمان دربارهی مردی است که وقتی در سال دوم دانشگاه مشغول به تحصیل است، چهار دوست دوران بچگیاش بهشکل ناگهانی و توضیحناپذیری رابطهیشان را با او قطع میکنند. برای شانزده سال آتی، فکر و خیال این تصمیم بیرحمانه و مرموز تسوکورو تازاکی (Tsukuru Tazaki) را آزار میدهد. او احساس میکند که محکوم به تنها بودن است، تا اینکه دوستدخترش او را مجبور میکند تا با گذشتهاش روبرو شود و پاسخ سوالهای بیجواب را پیدا کند. پویش او برای پیدا کردن این پاسخها هم در دنیای بیرون و هم در دنیای درون اتفاق میافتد. او همچون یک کارآگاه که میخواهد راز زندگی خودش را کشف کند، به این طرف و آن طرف میرود و رئالیسم جادویی داستان که بهطور ناگهانی فوران میکند، محدود به دنیای رویاها و تخیلاتش است. این داستان بسیار خوب و از لحاظ احساسی تاثیرگذار، ولی نسبتاً کوتاه است.
۱۲. از دو که حرف میزنم، از چه حرف میزنم (What I Talk about When I Talk about Running)
سال انتشار: ۲۰۰۷
هرکس از این کتاب بهشکل متفاوتی استفاده خواهد کرد. از یک طرف، این کتاب هیچ شباهتی به سبک ادبی و موضوعهای معمول هاروکی موراکامی ندارد و صرفاً کلکسیونی ویراستاریشده از جستارنویسیهای موراکامی دربارهی دویدن، مدخلهای دفترچه خاطراتش و یک سری خاطرات جدید دربارهی تجربهاش در زمینهی دویدن است. از طرف دیگر، میتوان بسیاری از بذرهایی را که موراکامی در آثار داستانیاش میکارد دید و از این نظر کتاب میتواند برای طرفداران موراکامی بسیار آگاهیبخش باشد. غیر از این، برخی از جزییات بیوگرافیکی دربارهی رو آوردن او به نوشتن جالب است. برای کسانی که جدی در کار دویدن هستند، این کتاب حرف زیادی برای گفتن دارد، ولی اگر تا به حال از خط پایان یک ماراتون رد نشدهاید، شاید تمرکز محدود کتاب روی چنین موضوع خاصپسندی برایتان خستهکننده باشد.
۱۱. بید کور، زن خفته: ۲۴ داستان کوتاه (Blind Willow, Sleeping Woman: 24 Stories)
سال انتشار: ۲۰۰۶
با اینکه بسیاری از تصویرسازیها و ایدههایی که در این داستانها میبینیم فوقالعادهاند، اغلب توضیحی ساده و قطعی برای اتفاقات نمیدهند. این رویکرد برای بعضی خوانندهها جذابتر از بقیه است. در همهی داستانها، پشتسرهم، عناصری عجیب و خیالانگیز پدیدار میشوند. مثلاً در یک داستان، آینهای داریم که انعکاسش ناموزون به نظر میرسد، اما بعد معلوم میشود که آینه اصلاً وجود نداشته است. در داستانی دیگر مردی در حال معاشقه، ریسمانهایی را تصور میکند که به واقعیتهای موازی ختم میشوند. اثری که داستان به جا میگذارد، تکاندهنده و لحظهای است. سایهی محدودیت بر کل کتاب سایه انداخته که نشان میدهد این حس گیج بودن عمداً ایجاد شده است.
۱۰. سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا ( Hard-Boiled Wonderland and the End of the World)
سال انتشار: ۱۹۸۵
«سرزمین عجاب بیرحم و ته دنیا» یک رمان دوپاره است که نیمی از آن در این دنیا و نیمهی دیگر در دنیایی دیگر واقع شده و به درونمایههایی چون هوشمندی و ارتباط آن با ذهن ناخودآگاه میپردازد. این کتاب یا میتواند خواننده را عاشق هاروکی موراکامی کند… یا مانع از این اتفاق شود. این کتاب در قالب دو خط روایی که روی هم همگرا میشوند تعریف میشود: در یکی از این روایتها، یک کالکوتِک (Calcutec)، یک انسان که کارش پردازش داده است، در ژاپن آینده، از ذهن ناخودآگاهش بهعنوان یک کلید رمزگذاری استفاده میکند. در روایت دیگر، یک راوی بینام وارد مکانی میشود که فقط با نام شهرک (The Town) شناخته میشود، یک سکونتگاه که دیواری غیرقابلنفوذ آن را احاطه کرده و در آن هیچکس حق ندارد سایه – یا ذهن – داشته باشد. بهمرور، این دو روایت با هم تلاقی پیدا میکنند و اینکه آیا داستان حاصلشده ارزش این را داشته باشد که در آن غرق شوید یا نه (پاسخ بسیاری به این سوال بله است)، بستگی به این دارد که چقدر از نثر زیبای موراکامی، ایدههای بلندپروازانهاش و عجیب بودن آثارش لذت ببرید.
۹. تاریخچهی پرندهی کوکی (The Wind-Up Chronicle)
سال انتشار: ۱۹۹۵
رویاهای شفاف (Lucid Dream)، کنترل ذهن و هتلی که یک هزارتوی غیرممکن است، عناصری هستند که در این کتاب پدیدار میشوند. این کتاب برای کسانی که قلب ضعیفی دارند مناسب نیست. رمان در ابتدا داستانی دربارهی یک گربهی گمشده و شوهری سربهزیر به نام تورو (Toru) را که بهطور فریبدهندهای ساده (و موراکامیطور) است تعریف میکند. اما بعد رئالیسم جادویی با شدت تمام وارد داستان میشود: داستان به همسر گمشدهی تورو میپردازد که برادرشوهرش او را گروگان گرفته و در هتلی که از راهروهای بیانتها تشکیل شده زندانی میکند. دلیل اینکه برادر تورو موفق شده زنداداشاش را آنجا نگه دارد، تواناییاش در زمینهی کنترل ذهن بقیه است. تورو بالاخره این شجاعت را در خود پیدا میکند تا زنش را نجات دهد و در یک سری صحنهی رویاگونه با برادر پلیدش مبارزه کند. روایت تورو بهنوعی نقطهی ثقل داستان است و آنقدر ماهرانه انجام شده که شاید حتی متوجه ماهرانه بودنش نشوید.
۸. جنگل نروژی (Norwegian Wood)
سال انتشار: ۱۹۸۷
معمولاً توصیه میشود کسانی که هاروکی موراکامی نخواندهاند، خواندن او را با «جنگل نروژی» شروع کنند، چون دز خیالانگیز بودن آن از همهی رمانهای دیگرش کمتر است و تقریباً کل داستان در واقعیتی منسجم و آشنا اتفاق میافتد. این داستان دربارهی مردی میانسال است که قسمتی از آهنگ «جنگل نروژی» از گروه بیتلز را در فرودگاه میشنود و یاد دوران جوانیاش و روابط رمانتیک و جنسی پرآبوتابی که داشت میافتد. این رمان بسیاری از درونمایههای کلاسیک موراکامی را ترکیب و در بستر یک داستان زیبا و تاثیرگذار پیاده میکند. ولی اگر این نخستین رمانی است که از موراکامی خواندهاید، شاید در حق خود کملطفی کرده باشید. «جنگل نروژی» رمانی است که باید در اواسط سفر موراکامیخوانی خود بخوانید، بهعنوان یک زنگ تفریح، یک اثر متفاوت برای تغییر حالوهوا و یک غذای زبانپاککن (غذایی با طعم خنثی که غذاخورهای حرفهای میخورند تا بتوانند طعم غذای بعدی را دقیقتر بچشند).
این اثر عناصر رئالیسم جادویی معمول موراکامی را ندارد؛ برای همین دز موراکامی بودنش از رمانهای دیگر کمتر است. البته جای تعجب ندارد که موراکامی حین نوشتن این رمان تلاش کرد تا رئالیسم جادوییای را که رمانهای پیشیناش را قبضه کرده بودند کمرنگ کند؛ و البته جای تعجب ندارد که پس از این رمان، دوباره با برگشتن به رئالیسم جادویی، به راه راست هدایت شد.
۷. مردان بدون زنان (Men Without Women)
سال انتشار: ۲۰۱۴
آخرین مجموعه داستان کوتاهی که هاروکی موراکامی منتشر کرد، شاهکاری در زمینهی داستاننویسی است (توضیح مترجم: البته موراکامی یک مجموعه داستان کوتاه جدیدتر به نام «اولشخص مفرد» (First Person Singular) در سال ۲۰۲۰ و پس از نوشته شدن این مقاله منتشر کرد). در این مجموعه او نگاهی جدید و غیرمنتظره به زندگی مردان میانسال دارد. هفت مرد در موقعیتهای متفاوت درگیر روابطی قدیمی و جدید و مشکلاتشان هستند. نکتهی قابلتوجه دربارهی این داستانها – غیر از مهارتی که در نوشتنشان به کار رفته – این است که موراکامی کاری میکند این مردان بهطور مرتب رقتانگیز به نظر برسند؛ آنها عمر خود را تلف میکنند، زنانی را که دوست دارند از خود ناامید میکنند، متوجه کمبودهای خودشان میشوند و از این بابت خود را بیرحمانه قضاوت میکنند. این داستانها در کنار هم مثل سمفونیای زیبا و رویاگونه از بحران میانسالی هستند. این داستانها کار استادی هستند که از میرا بودن و محدودیتهای خودش آگاه است و دنبال آگاهی پیدا کردن است؛ آگاهیای که شما نیز میتوانید در آن سهیم باشید.
۶. قضیهی غیب شدن فیل (The Elephant Vanishes)
سال انتشار: ۱۹۹۳
این مجموعه داستان کوتاه سرشار از آن انرژی عجیبوغریبی است که باعث میشود مردم یا عاشق کارهای طولانیتر موراکامی شوند، یا از آنها بیزار شوند. هفده داستان مجموعه زیگزاگوار دور واقعیت جابجا میشوند. در داستانی که اسم مجموعه از آن گرفته شده، یک فیل آنقدر کوچک میشود که ناپدید میشود، در حالیکه نگهدارندهی او بزرگتر میشود. در داستانی دیگر، یک سری «آدم تلویزیونی» کوچک به خانهی یک مرد حمله و کل وجود او را تسخیر میکنند. در داستانی دیگر، یک زوج درمانده، آخر شب هوس فستفود میکنند و برای برطرف کردن هوس خود، دست به خشونت میزنند. خواندن این کتاب مثل این میماند که سوار یک ترن هوایی بدون کمربند ایمنی شوید و سعی کنید خود را روی آن نگه دارید. ایدهها سریع و خشن میآیند و میروند، چیزهایی باورنکردنی بدون هیچ توجیه یا توضیحی به سمت شما پرتاب میشوند و وقتی که آخر سر از ترن هوایی پیاده شوید، متوجه میشوید تجربهای را پشتسر گذاشتید که تا آخر عمر همراه شما میماند.
۵. ۱کیو۸۴ (۱Q84)
سال انتشار: ۲۰۰۹
وقتی این کتاب منتشر شد، سر و صدای زیادی به پا کرد و از موراکامی یک نماد ادبی در سطح جهان ساخت. این رمان که در سال ۱۹۸۴ در جهانی موازی واقع شده، اساساً این ایده را اکتشاف میکند که یک تصمیم یا کار خشکوخالی، چگونه میتواند آیندهی یک فرد را عوض کند. رمان شامل عناصر عجیب زیادی است: مثل یک فرقهی مذهبی مرموز، یک مربی خصوصی به نام آئومامه (Aomame) که مردانی را که از زنان سوءاستفاده میکنند، ردگیری میکند و میکشد، یک نابغهی ریاضی به نام تنگو (Tengo) که متن تبلیغات مینویسد، و البته جهانهای موازیای که این شخصیتها خود را در آنها پیدا میکنند. این رمان با دوگانگیها سر و کار دارد و کشمکش بین قوانین سفتوسخت مذهبی با انگیزهها و تمایلات اغلب شلوول و آزاد درونی ما را به تصویر میکشد.
با اینکه این رمان پیچیده و سنگین به نظر میرسد، در باطن یک داستان عاشقانه است که بهطور غیرمنتظرهای آرام و روحبخش است؛ چون در آن آئومامه و تنگو پی میبرند که مدتها پیش، لحظهای را با هم به اشتراک گذاشتند که تاکنون سایهاش بالای سرشان حس میشود. وقتی رمان دنیای این دو شخصیت را به هم پیوند میزند، اوج قدرت آن را درک خواهید کرد.
۴. تعقیب گوسفند وحشی (A Wild Sheep Chase)
سال انتشار: ۱۹۸۲
آیا در این کتاب واقعاً یک گوسفند حضور دارد؟ بله، البته. داستانی که دربارهی مردی است که با یک امپراتوری شرکتی بیروح با پول و قدرت بینهایت درمیافتد، نباید اینقدر سرگرمکننده باشد، ولی لذتی که موراکامی هنگام تعریف کردن آن حس میکرده، در خود رمان متجلی شده است. در ظاهر، رمان یک اثر معمایی است که که در آن یک مقام اجرایی در یک شرکت تبلیغاتی، مامور شده تا بر پایهی یک عکس، یک گوسفند بسیار ویژه را پیدا کند، وگرنه به حسابش خواهند رسید. این رمان بهنوعی هجوی از رمانهای کارآگاهی نوآر است. با اینکه رمان شروعی پرآبوتاب دارد، در انتها عمق آن بهمراتب بیشتر و به یک داستان زیبا و بسیار غمانگیز دربارهی روانزخم و چیزهای از دسترفته تبدیل میشود. این رمان دستاوردی نفسگیر است و کنترل دقیقی را که موراکامی روی لحن و ایدهها دارد – حتی در ترجمه – نشان میدهد.
۳. بعدِ زلزله (After the Quake)
سال انتشار: ۲۰۰۰
پس از زلزلهی ناگوار کوبه در سال ۱۹۹۵، هاروکی موراکامی به ژاپن برگشت و شش داستانی که از این تجربه حاصل شدند، جزو بهترین آثار داستانی – چه کوتاه، چه بلند – هستند. او حس پوچی و بیهودگیای را که پس از هر فاجعهی بزرگ بر جامعه سایه میافکند، وام گرفت و به این داستانها تزریق کرد، ولی این داستانها بهجای اینکه به سمت درماندگی سوق پیدا کنند، حالوهوایی امیدوارانه و خوشبینانه دارند.
این داستانها در مقایسه با رمانهایش پیچیدگی کمتری دارند، ولی حس واقعیت قابلتغییر و قابلتحریف در داستانها باقی مانده است، چون شخصیتها از قصهگویی و تجربههای متوهمانه، در راستای رسیدن به حقایقی استفاده میکنند که در آن واحد هم جهانشمول هستند، هم شخصی. شاید این داستانها نمایندهی قویای از سبک خاص موراکامی نباشند، ولی جزو قدرتمندترین کارهایی هستند که او نوشته است.
۲. کافکا در کرانه (Kafka on the Shore)
سال انتشار: ۲۰۰۲
کتاب کافکا در کرانه مشهورترین اثر موراکامی پس از «جنگل نروژی»، دو داستان تعریف میکند که به شکلهایی غیرمنتظره با هم تلاقی پیدا میکنند. در یکی از این داستانها، پسر نوجوانی که خودش را کافکا صدا میکند، از خانه فرار میکند و در کتابخانهای شخصی پنهان میشود. در آنجا او کتابهایی میخواند و در این میان بابت قتلی که معلوم نیست مرتکب شده یا نه، تحت تعقیب قرار دارد. در داستانی دیگر، پیرمردی که حرفهاش گربهیابی است، برای اولین بار، راهی سفری دراز برای پیدا کردن یک گربهی خاص میشود. موراکامی در این رمان عمیقاً به معنویت و دین میپردازد و یکی از لحظههای درخشان خواندن آن، لحظهای است که پی میبرید داستان پیرمرد در اصل در حال پر کردن جاهای خالی داستان کافکا است و این دو داستان از هم جدا نیستند. آیا این نبوغآمیز است؟ بله، بسیار زیاد.
۱. رقص، رقص، رقص (Dance Dance Dance)
سال انتشار: ۱۹۹۴
همه میتوانیم سر یک چیز توافق کنیم: اگر در فهرست آثار موردعلاقهیتان از هاروکی موراکامی، «رقص، رقص، رقص» جزو سه اثر برتر نباشد، فهرستتان به درد لای جرز دیوار میخورد. این رمان دنبالهای برای «تعقیب گوسفند وحشی» است و دربارهی جستجو برای پیدا کردن شخصیتی است که در اواخر رمان پیشین ناپدید شد. این رمان دو معما را به هم پیوند میزند که یکیشان معنوی و دیگری بهطرز افسردهکننده و حالبههمزنی فیزیکی است. همچنین رمان به درونمایهی نظام سرمایهداری متاخر میپردازد. رمان شامل عناصر مختلفی است: یک زن مرموز، هتلی با ریشههای عجیب، دوستی که مدتها از دست رفته، غذای خوب، جاز و تعدادی از شوکهکنندهترین و غافلگیرکنندهترین صحنهها در بین کل رمانهای موراکامی. اول «تعقیب گوسفند وحشی» را بخوانید و بعد سراغ این داستان متافیزیکی، فراموشنشدنی و شگفتانگیز بروید.
منبع: Barnes and Noble