نقد فیلم عنکبوت؛ رمزگشایی زندگی قاتل زنجیرهای خیابانهای مشهد
سال ۱۳۷۹ پس از پیدا شدن جنازهی چندین زن، پلیس به دنبال قاتل این قتلهای زنجیرهای بود. مقتولان همگی از زنان خیابانی بوده که با روسری خفه شده بودند. تعداد قربانیان این قتلهای زنجیرهای تا فروردین سال ۱۳۸۰ به ۱۱ و مدتی بعدتر به ۱۶ زن رسید.
با دستگیری قاتل مردم خیلی زود با نام و چهرهی سعید حنایی آشنا شدند. مردی که تصمیم گرفته بود با کشتن زنان خیابانی چهرهی شهر را از فساد پاک کند تا در یک محیط سالم شهری دیگر مردان برای زنان مزاحمت ایجاد نکنند. حنایی آن سالها اعتراف کرد که اگر دستگیر نمیشد میخواست تا ۱۵۰ زن را بکشد. حنایی که در سال ۱۳۸۱ اعدام شد در بین خبرنگاران به «قاتل عنکبوتی» شهره شده بود.
انتخاب سوژهای هیجانانگیز
ماجرای سعید حنایی سوژهی بسیار جذابی برای ساختن یک فیلم سینمایی است و سینمای ایران که در تولید فیلمهای بیوگرافی کمبود و ضعف دارد، میتواند سرنوشت چنین آدمی موضوع خوبی برای پردازش و روایت برایش باشد. ابراهیم ایرجزاد که در فیلم اولش با عنوان «تابستان داغ» خوش درخشیده بود این بار با «عنکبوت» نشان داد موفقیت فیلم قبلیاش اتفاقی نبوده است.
«عنکبوت» در فیلمنامه، کارگردانی و بازیها فیلم قابل قبولی است. اکتای براهنی به عنوان نویسنده فیلم، از پس نوشتن یک داستان سرراست با ریتمی جذاب برآمده و یکی از نقاط قوت فیلم به فیلنامه کم نقصش برمیگردد. چنین سوژهای که بسیاری از مردم از سرنوشت و کارهای شخصیت اصلیاش خبر داشتهاند از تعلیق و جذابیت فیلم کم میکند و باید با پرداختن به جزئیات و شخصیتپردازی درست، جنبههای تازهای از ماجرا را برای تماشاگر مشخص کرد.
فیلم یک مقدمهچینی درست برای ورود به قصهی اصلی دارد. نشان دادن زمینههای دست زدن سعید به قتلهای زنجیرهای نکته مهمی که خیلی خوب در فیلم پرداخته شده است.شخصیت سعید را در ابتدای فیلم به عنوان آدمی کاملا معمولی میبینیم که اتفاقا خیلی زحمتکش و خانواده دوست است. او با شغل گچکاری هزینهی خانوادهاش را تامین میکند و یک زندگی معمولی دارد. شاید اگر روزی آن مسافرکش مزاحم زنش نمیشد و فکر تجاوز به سرش نمیزد، دست سعید آلوده به خون کسی نمیشد.
البته سعید زمینههای تعصبات خشک و دگم را دارد و پس از آن اتفاقات و تحریکهای مادرش، به فکر گرفتن انتقام شخصی میافتد. کارگردان از همان شروع فیلم سعی دارد نشان دهد حرف و تحریکهای دیگران و دریافت نابجا از مسائل دینی و شرعی چه تبعات سنگینی به دنبال خواهد داشت. در ابتدای فیلم سعید را جلوی یک شعار نوشته شده بر روی دیوار میبینیم که از بهشت رفتن آدم صحبت میکند. سعید همچنین پس از انجام چند قتل وقتی میبیند از آسمان باران میبارد، تصور میکند این باران جوابی از سوی خدا برای آدمکشیهای اوست.
این نشان میدهد سعید چه درک اشتباه و نابجایی از مسائل دینی و شرعی دارد. او با همین تصور خود را محق کشتن آدمها میدانست و ذرهای از کار خودش پشیمان نبود. همانطوری که کارگردان میخواهد نشان دهد این تعصبات خشک و احمقانه ریشه در تفکرات خانوادگی دارد و نسل به نسل از مادر به فرزند و از پدر به پسر میرسد.
حرکت به سوی جنایت
تغییر یک آدم معمولی به قاتلی سریالی خیلی خوب در سریال نشان داده شده است. حنایی از تعصب خشک به شک و از شک به جنایت میرسد. رفته رفته آن غول خفتهی درون سعید در حال بیدار شدن است. او در جستجوی رانندهی مزاحم، به فکر قتل زنان خیابانی میافتد و پس از اولین قتل، دیگر کشتن آدمها به یک روال عادی برایش تبدیل میشود. سعید در حالیکه زندگی معمولش را دارد، آدمهایش را میکشد و هیچ مشکلی با این قضیه ندارد. پس از مدتی انگار این آدمکشی به یک رویه و عادت در زندگی سعید تبدیل میشود.
در چنین سوژههایی که شخصیت اصلی کاری تکراری را در طول فیلم انجام میدهد، حفظ کردن ریتم فیلم کار خیلی مهمی است. در «عنکبوت» این موضوع با کارگردانی درست و فیلمبرداری هنرمندانهی محمود کلاری به خوبی رعایت شده و فیلم تا پایان ریتم درست خودش را حفظ میکند.
سعید پس از ارتکاب اولین قتل که برای تماشاگر شوکهکننده است، سایر قتلهایش را نیز به همان شکل انجام میدهد. فضاسازی کارگردان در طول فیلم به گونهای است که کارهای سعید حالتی تکراری و خستهکننده برای تماشاگر پیدا نمیکند.
کارگردان با هوشمندی به دنبال نشان دادن تک تک صحنههای قتل نیست. پس از نشان دادن چند قتل، ایرجزاد با تصویر کشیدن جنازهی زنها در بیابان، کنار چاههای فاضلاب و پشت وانت پرده از جنایتهای سعید حنایی برمیدارد. دکوپاژ درست کارگردان و استفادهی صحیح ترکیب از نور و قاببندیهای اصولی به خوبی جنون و ترس و قتل را نشان میدهد. کارگردان بدون اینکه به حاشیه برود و فیلمش را از ریتم بیندازد، به شکلی مختصر و مفید تمام حرفش را میزند.
قاتلی خونسرد با یک زندگی معمولی
زمانی که سعید قصد خفه کردن آخرین زن را دارد، شاهد جدالی هیجان انگیز میان او و زن هستیم و همچنان قتلهای قاتل نفس تماشاگر را بند میآورد. فیلم تا قبل از دستگیری سعید از ریتم مناسب و کوبندگی لازم برخوردار است و به خوبی میتواند تماشاگرش را با خود همراه کند.
شخصیت سعید خیلی خوب پردازش پیدا شده و ما همانطور که شاهد قتلهای او هستیم، زندگی خانوادگیاش را نیز میبینیم که در آن همه چیز نرمال و طبیعی است. سعید در زندگی خانوادگیاش، دو فرزندش را دوست دارد و از زندگیاش راضی به نظر میرسد. سعید همان اندازه که در زندگی خصوصیاش طبیعی به نظر میرسد، یک روی ترسناک و وحشتناک دارد که در آن به راحتی زنان را خفه میکند.
بازی باورپذیر محسن تنابنده موجب نزدیک شدن تماشاگر به شخصیت سعید حنایی میشود. بازی تنابنده در فیلم به قاعده است و در طول فیلم میتوان توازن میان قاتل بودن و پدر بودن را برقرار کند. تنابنده به درک درستی از شخصیتی حنایی رسیده و با جنس بازی خونسردانهاش، تصویرگر خوبی از شخصیت قاتل است. اگر تنابنده ظرافتهای چنین شخصیتی را درک نمیکرد و در بازیاش در نمیآورد، به روند کلی داستان نیز آسیب میزد و آن معمولی بودن را از قاتل میگرفت.
بقیه بازیگران مثل ماهور الوند و ساره بیات نیز بازی خوبی از خودشان نشان میدهند. ساره بیات که همان جنس بازی همیشگی و کلیشهایش را دارد ولی الوند با رفتن در قالب زنی معتاد و خیابانی، خیلی خوب از پسِ نقشش برآمده است. الوند که معمولا نقش زنانی اتوکشیده و تر و تمیز را بازی میکند، این بار به درستی در قالب نقش فرو رفته و بازی به اندازهای در نقشش دارد.
فیلم با توجه به اینکه در سالهای پایانی دههی ۷۰ و اوایل دههی ۸۰ میگذرد، طراحی و فضاسازی متناسب با آن زمان را میطلبد. کارگردان با اینکه اجازهی فیلمبرداری در شهر مشهد را پیدا نکرده، ولی به خوبی توانسته فضای فیلم را به حال و هوای آن زمان نزدیک کند.
شناسنامه فیلم عنکبوت
- کارگردان: ابراهیم ایرجزاد
- بازیگران: محسن تنابنده، ساره بیات، جواد یحیوی، شیرین یزدانبخش
- خلاصهی داستان: فیلمی برمبنای زندگی سعید حنایی قاتل زنجیرهای که در مشهد زنان خیابانی را به قتل میرساند.
- سال: ۱۳۹۸
- امتیاز نویسنده: ۴ از ۵