۹۵ فیلم برتر علمی-تخیلی به انتخاب اسلش فیلم که باید ببینید
اغلب اوقات فیلمهای علمی-تخیلی حرفهای زیادی برای گفتن دارند (هرچند نه همیشه!). گاهی اوقات داستان فیلم به سادگی بهانهای است برای نشان دادن ایدههای باحال علمی یا شبهعلمی به شیوههای هیجانانگیز و جدید. اما بهترین فیلمهای ژانر علمی-تخیلی حتی بعد از به پایان رسیدن تیتراژ پایانیشان، در ذهن ما ادامه پیدا میکنند، چرا که چیزی آنقدر مهم بهمان نشان دادهاند که بیرون کردنشان از دایره افکارمان ممکن نیست. چه یکی از فیلمهایی باشد که حق مطلب را درباره جلوههای ویژه ادا کردهاند و چه فیلم پیشتاز و خوشفکری باشد که ما را به عنوان یک جامعه خطاب قرار میدهد و حقیقت مهمی را بهمان میگوید؛ فیلمهای علمی-تخیلی همیشه بستری برای پروراندن خالصترین نوع تخیل و پیوند زدنش با واقعیت بودهاند و هستند.
از زمانی که مری شلی «فرانکنشتاین» (یکی از اولین رمانهای علمی-تخیلی) را نوشت و میلیس (Méliès) فیلم «سفری به ماه» را ساخت، ژانر علمی-تخیلی به یکی از دروننگرترین و فراگیرترین ژانرها تبدیل شده است.آثار علمی-تخیلی در حالی که پشت ایدههای علمی بزرگ واقعگرایانه (و یا غیرواقعگرایانه) پنهان شدهاند، در حقیقت در حال بررسی این سؤال هستند که ما واقعاً چه هستیم و کی هستیم (ما به عنوان جامعه، تمدن و…). بنابراین اگر شما خود را یکی از طرفداران ژانر علمی-تخیلی میدانید و یا میخواهید سرزمینهای این ژانر را کاوش کنید، ما برایتان ۹۵ تا از بهترین و خاصترین فیلمهای علمی-تخیلی را گرد هم آوردهایم. هر کدام از این فیلمها جایگاه خودشان را در این ژانر دارند و به نوعی منحصر به فرد محسوب میشوند. هر کدام از فیلمهای این مجموعه قطعاً ارزش وقت طرفداران علمی-تخیلی را دارد، حتی اگر قرار باشد برای بار چندم تماشایشان کنید.
۱- ۱۲ میمون (۱۲ monkeys)
- ستارگان: بروس ویلیس، برد پیت، مدلین استو
- کارگردان: تری گیلیام
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- امتیاز در سایت راتن توماتوز (Rotten Tomatoes) : ۸۸
مدت زیادی از اعلام بازنشستگی و بیماری بروس ویلیس نگذشته است، اما قطعاً همه ما حداقل یک فیلم اکشن خوب از این بازیگر کارکشته دیدهایم. بروس ویلیس بازیگر بسیار خوبی است و فیلم «۱۲ میمون» را باید از بهترین فیلمهایش دانست. ترکیب سردرگمی بروس ویلیس و جنون برد پیت در «۱۲ میمون» معرکه از آب در آمده. بروس ویلیس نقش جیمز کول را بازی میکند، یک مسافر زمان که قرار است ناجیِ ناخواستهی جهان باشد، کسی که تمام تلاشش را میکند از آخرالزمان جلوگیری کند؛ آخرالزمانی که حتی به درستی درکش نمیکند و نمیدانم چطور قرار است سرشان خراب شود. جیمز کول هرگز نمیفهمد قرار است مثل یک بره در محراب این آخرالزمان قربانی شود… «۱۲ میمون» عجیب و غریب، مانند یک خواب و از منظر احساساتی که مخاطب تجربه میکند، وحشتناک است. «۱۲ میمون» یکی از پرمعناترین و ملموسترین فیلمهایی است که تری گیلیام تا به حال ساخته است.
۲- اودیسه فضایی: ۲۰۰۱
- ستارگان: کایر دوئلا، گری لاکوود، ویلیام سیلوستر
- کارگردان: استنلی کوبریک
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
استنلی کوبریک کارگردان منحصر به فردی بود. کارگردانی که اغلب فیلمهایش از زمانهی خود جلوتر بودند و به دورانی که در آن ساخته شده بودند، تعلق نداشتند. «اودیسه فضایی» داستانی سیال است که از ابتدا تا انتها تازگیاش را از دست نمیدهد و ما را همراه با فضانورد داستان، بومن (Bowman) که نقشش را کایر دوئلا بازی میکند، همراه میکند تا ببینیم چطور برای نخستین بار جهان بیپایان را تجربه میکند. در این حین ما با داستان فرعی HAL 9000 که دربارهی نقصهای منطق انسانی است، سوی دیگر تکاملِ به تصویر کشیده شده را میبینیم و میبینیم ما انسانها چقدر در مواجه با چیزهای ناشناخته، دچار تردید میشویم و با عدم قطعیت دست و پنجه نرم میکنیم. «اودیسه فضایی» یکی از مهمترین آثار علمی-تخیلی به شمار میآید و همیشه ارزش دیدن و دوباره دیدن را دارد.
۳- از لنز تیره (A Scanner Darkly)
- ستارگان: کیانو ریوز، رابرت داونی جونیور، ویونا رایدر
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۸
فیلیپ کی. دیک یکی از نویسندههای پیشگام و مطرح ادبیات علمی-تخیلی است که آثارش نه تنها در ادبیات، بلکه در سینما هم (پس از اقتباس) جریانساز و به یاد ماندنی بودهاند. یکی از این اقتباسها یک انیمیشن درجهیکِ روتوسکوپی است به نام «از لنز تیره» که از کتابی با همین نام اقتباس شده است و سرزمین عجایبِ مخدریِ فیلیپ کی. دیک را به تصویر کشیده. کیانو ریوز در «از لنز تیره» پلیس مخفیِ مصممی است که تلاش دارد منشأ پرطرفدارترین مواد مخدر آمریکا را پیدا کند. آمریکایی که در «از لنز تیره» میبینیم بیش از هر زمان دیگری یک ویرانشهر (دیستوپیا) است. آمریکایی که در وحشتهایی مثل نظارت بیش از اندازه دولت به مردم و کم شدن تدریجی آزادیها فرو رفته است و روز به روز به یک کابوس واقعی نزدیکتر میشود. «از لنز تیره» یکی از اولین فیلمهایی است که رابرت داونی جونیور را به دوران اوجش بازمیگرداند.
۴- ماجراجوییهای باکارو بانزای در بُعد هشتم (The Adventures of Buckaroo Banzai Across the 8th Dimension)
- ستارگان: پیتر والر، جان لیتگو، جف گولدبلام
- کارگردان: دبلیو. دی. ریچر
- سال انتشار: ۱۹۸۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۸
«باکارو بانزای» بعد از «دزدان دریایی یخی» یکی از خالصترین و دیوانهوارترین علمی-تخیلیهایی است که در دوران مدرن داشتهایم. و چه بسا که «باکارو بانزای» از «دزدان دریایی یخی» از خیلی جهات بهتر و جسورانهتر عمل کرده است. یکی از بهترین خصیصههای فیلم شخصیتپردازی به خصوص هر کدام از شخصیتهاست. با وجود اینکه همهی شخصیتهای «باکارو بانزای» عجیب و غریب و منحصر به فرد هستند، اما بیگانهی مستبدی که نقشش را جان لیتگو بازی میکند به طرز عجیبی حتی میان آنها هم خاص و عجیب شده است. باکارو بانزای که نقشش را پیتر والر بازی میکند، برای مثال شخصیتی است که هم یک دانشمند قهار به حساب میآید و هم یکی از اساطیر موسیقی راک! اصلاً جای دیگری چنین ترکیبی را دیدهاید؟ «ماجراجوییهای باکارو بانزای در بُعد هشتم» فیلمی است که شما نمیتوانید بهش لبخند نزنید، ازش چشم بردارید یا دهانتان را بسته نگه دارید.
۵- آکیرا (Akira)
- ستارگان: میتسو لواتا، نوزومو ساساکی، مامی کویاما
- کارگردان: کتسوهیرو اتومو
- سال انتشار: ۱۹۸۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
تماشای «آکیرا» برای هر کسی که خودش را طرفدار ژانر علمی-تخیلی میداند واجب است. «آکیرا» مفاهیم بزرگی مثل عدم فروتنی بشریت در مقابل طبیعت و از بین رفتن هویت بشری را کاوش میکند و درست به اندازهی فیلم «اودیسه فضایی: ۲۰۰۱» در انجام این کار سنگ تمام میگذارد. قهرمان داستان «آکیرا» تتسو است، پسر جوانی که زندگیاش به ندرت به خودش تعلق دارد، به ندرت پیش میآید که راهی که خودش میخواهد را برود و به کاری که خودش میپسندد مشغول شود. و این حقیقت تتسو وقتی وضعیت روانیاش با قدرتهای رو به رشد فیزیکیاش هماهنگ میشود، حتی از قبل هم بیشتر دربارهاش صدق میکند. در «آکیرا» الگویی تکرار شونده از تشدید تنش توکیو را یک بار به فنا محکوم کرده است و حالا همان اتفاق دوباره در شرف وقوع است، چرا که حکومت قصد ندارد از اشتباهاتش درس بگیرد و خودش را اصلاح کند. با این حال هنوز راهی برای نجات پیدا کردن از فاجعهای که در راه است وجود دارد، راهی که میتوان همراهش گام بعدی را برای رسیدن به یک تکامل دیگر برداشت.
۶- بیگانه (alien)
- ستارگان: سیگورنی ویور، یافِت کوتو ، ایان هولم
- کارگردان: ریدلی اسکات
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- امتیاز راتن توماتوز: ۹۸
نظرات ضد و نقیضی درباره کل فرنچایز بیگانه وجود دارد و این حقیقت که تمام فیلمهای این فرنچایز کیفیت یکسانی ندارند درست است، اما خود فیلم «بیگانه» هنوز که هنوز است جایگاه والایی در ژانر علمی-تخیلی دارد. «بیگانه» المانهای ژانر علمی-تخیلی و ژانر وحشت را با هم ترکیب کرده و به اثری تماشایی، دلهرهانگیز و مهیج تبدیل شده است. «بیگانه» تنها دربارهی اگزنومورف () و بلای وحشتناکی که سر خدمهی سفینهی فضایی میآورد نیست. در دنیای «بیگانه» با جهانی فاسد طرفیم که به دست ابرکمپانیها اداره میشوند که جان خدمهی سفینهای مثل سفینهی نوسترومو، برایشان مثل سرمایهگذاری بلندمدت است و برای سودی که در آینده از همین مرگها نصیبشان میشود، از قبل برنامه ریختهاند. «بیگانه» فیلمی است که سیگورنی ویور را به یک ستاره تبدیل کرد. قدرت و ترسی که سیگورنی ویور در «بیگانه» با ایفای نقشش نشان داد، باعث شد جایگاه الههی فیلمهای اکشن را کاملاً به حق تصاحب کند.
۷- ملت بیگانه (Alien Nation)
- ستارگان: جیمز کان، مندی پاتینکین، ترنس استمپ
- کارگردان: گراهام بیکر
- سال انتشار: ۱۹۸۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۵۲
فیلم «ملت بیگانه» آنقدرها که باید با ظرافت از تازهواردانِ بیگانهای که به زمین آمدهاند برای حرف زدن درباره معضل مهاجرت و تنشهای میان نژادها، استفاده نمیکند. در عین حال به طور واضح میبینیم که «ملت بیگانه» یک سری رویکردهای روانشناختی خود را از فیلم کلاسیک «در بزنگاه شب» وام گرفته است. با تمام اینها، «ملت بیگانه» با المانهای جذاب علمی-تخیلی موفق شده تازگیاش را حفظ کند. این مسئله به طرز کاملاً مؤثری با ماجرای توطئه علیه دنیای جدید و شکنندهای که مهاجران بیگانه روی زمین برای خودشان ساختهاند، در هم میپیچد و در نهایت «ملت بیگانه» را به یک فیلم خوب علمی-تخیلی تبدیل میکند.
۸- حالات دگرگون شده (Altered States)
- ستارگان: ویلیام هرت، بلیر براون، باب بالابان
- کارگردان: کن راسل
- سال انتشار: ۱۹۸۰
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۵
تا به حال فیلمی دیدهاید که شخصیت اصلیاش با ماری جوانا DNA خودش را کاوش کرده باشد؟ دکتر ادوارد جساپ، که نقشش را ویلیام هرت بازی میکند، به دنبال یک آزمایش داروشناسانه است که مشابهش را هیچکس حتی تصور هم نکرده. دکتر ادوارد جساپ برای رسیدن به این آزمایش به مواد به خصوصی احتیاج دارد و آن را در قالب یک گیاه-قارچ پیدا میکند، گیاهی که بین یک قبیلهی ساختگی در جنوب آمریکا محبوب و پراستفاده است. وقتی بالأخره دکتر جساپ آزمایشش را اجرا میکند، به یک سفر روانگردانهی عجیب و غریب میرود، سفری به ابتدای مسیر پر پیچ و خم تکامل انسان! اما این سفر به هیچ وجه تحت کنترل دکتر نیست. «حالات دگرگون شده» داستانیست درباره درک آگاهی انسان، پر از تصاویر رؤیایی و المانهای وحشتی که بدن انسان را هدف قرار میدهند. این فیلم غیرقابل چشمپوشی، تا سر حد مرگ عجیب و هیجانانگیز است.
۹- سویهی آندرومدا (The Andromeda Strain)
- بستارگان: آرتور هیل، جیمز اولسن، کیت رید
- کارگردان: رابرت وایز
- سال انتشار: ۱۹۷۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۷
ااینکه فیلم «سویه آندرومدا» نمیتواند با ریتم تند رمان مایکل کرایتون (نویسندهای که خالق «پارک ژوراسیک» هم هست) رقابت کند، فیلم همچنان لحظات پرهیجان زیادی دارد. «سویه آندرومدا» یک تریلر (thriller) فضایی است درباره یک نوع غبار کیهانی مرگبار. خود سویه به سرعت به عنوان یک میکروارگانیسم شناخته شد، یا بهتر است بگوییم یک تهدید جهشیافته که عوارض نامشخصی دارد. دربرابر این عامل کشنده و ناشناخته چکار میتوان کرد؟ همین ناتوانی است که باعث میشود فیلم «سویه آندرومدا» دلهرهانگیز شود، وحشتی که این فیلم ارائه میکند، از قادر نبودن به دفاع از خود نشئت میگیرد. هرچند که فیلم «سویه آندرومدا» دنبالهای ندارد، اما رمانش دنبالهای به نام «تکامل آندرومدا» دارد که درباره خاستگاه و مقصود سویه اطلاعات میدهد و خواندنش برای طرفداران فیلم واجب است.
۱۰- تباهی (Annihilation)
- ستارگان: ناتالی پورتمن، اسکار آیزاک، تسا تامپسون
- کارگردان: الکس گارلند
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۸
الکس گارلند کارگردان باهوش و درخشان ژانر علمی-تخیلی است و «تباهی» یکی از آثار درجهیکش محسوب میشود. شاید فیلم آنقدرها اقتباس دقیقی از رمان جف واندرمیر نباشد، اما گارلند، کارگردان فیلم، موفق شده در «تباهی» ما را با وحشت ذاتمان، وحشت وجودیمان، روبهرو کند. مسائل مربوط به هویت انسانی با مفاهیم بسیار هولناکی ادغام و در داستان «تباهی» بررسی میشوند. ترکیب علمی-تخیلی با چنین مفاهیمی فیلم گارلند را به یک اثر بحثبرانگیز و نفسگیر تبدیل کرده است. و البته ایدهی زنده ماندن در اوج تباهی، یک ایدهی جهانشمول و خوب است که هرگز تازگیاش را از دست نمیدهد.
۱۱- ظهور (Arrival)
- ستارگان: ایمی آدامز، جرمی رنر، فارست ویتاکر
- کارگردان: دنیس ویلنو
- سال انتشار: ۲۰۱۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۴
حتی اگر منوی یک رستوران بیرونبر را جلوی دنیس ویلنو بگذارید و بگویید از این منو یک فیلم سینمایی اقتباس کن، ویلنو این کار را میکند و آن فیلم بدون شک نفسگیر خواهد بود. دنیس ویلنو فیلم «ظهور» را از داستان کوتاه تد چیانگ اقتباس کرده است. «ظهور» روایت غیرخطی و داستانش به مفاهیمی مثل اختیار داشتن انسان، زیبایی و البته رنجیست که وجود ما برایمان به ارمغان میآورد. بیگانههای فیلم «ظهور» بیاندازه عجیباند، برای همین شاید این حقیقت که هوشمند و متفکرند و با ما انسانها همذاتپنداری میکنند، باورنکردنی به نظر برسد، اما خواهید دید که در غریبی ظاهرشان، مهربانی خصیصهی واضحی است. «ظهور» دربارهی زبان به عنوان اولین ابزار بشریت است؛ زبانی که اگر به درستی استفاده نشود، کاربرد یک سلاح را دارد و وقتی درست و به جا استفاده شود، به کلیدی تبدیل میشود که تمام درهای کیهان را برایمان میگشاید و اسرارشان را بهمان هدیه میدهد. این پیامیست که فیلم «ظهور» تلاش دارد به مخاطبش برساند.
۱۲- بازگشت به آینده (Back to the Future)
- ستارگان: مایکل جی. فاکس، کریستوفر لوید، لیا تامپسون
- کارگردان: رابرت زمکیس
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۶
«بازگشت به گذشته» هدیهای بود که هیچکس انتظارش را نمیکشید. فیلم درباره یک پسر دبیرستانی است که با بهترین دوستش، دانشمندی دیوانه که موفق شده سفر در زمان را ممکن کند، درست در پارکینگ یک مرکز خرید به گذشته سفر میکند. قوانین سفر در زمان در هر فیلمی تغییر میکند، اما «بازگشت به آینده» از منطق خوبی برخوردار است و با طنز و موسیقی راک درجهیک تماشاگران را به یک سفرِ زمانی هیجانانگیز دعوت میکند.
۱۳- بلید رانر (Blade Runner)
- ستارگان: هریسون فورد، سین یانگ، روتگر هاور
- کارگردان: ریدلی اسکات
- سال انتشار: ۱۳۸۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۹
«بلید رانر» با زیباییشناسی نمادین نئو نوآر و ترسیم قدرتمند یک جهان سایبرپانک، به همراه پرسشهایی که ماهیت ما انسانها و تفاوتمان با رباتها را هدف قرار میدهد، به یکی از به یاد ماندنیترین فیلمها تبدیل شد و حتی ژانر علمی-تخیلی را در سینما تکان داد. «بلید رانر» یکی دیگر از رمانهای نویسندهی بزرگ علمی-تخیلی، یعنی فیلیپ کی. دیک است. فیلم از رمان «آیا اندرویدها خواب گوسفندهای الکتریکی میبینند؟» اقتباس شده. دنبالهی فیلم، یعنی «بلید رانر ۲۰۴۹» به همین اندازه فیلم خوب و جذابی است، فیلمی که از یک زاویه دید متفاوت به مسئلهی انسانیت و کاوش در آن میپردازد.
۱۴- سیاهچاله (The Black Hole)
- ستارگان: ماکسیمیلیان شل، آنتونی پرکینز، ارنست بورگناین
- کارگردان: گری نلسون
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۳۸
در اواخر دهه ۷۰ میلادی و اوایل دهه ۸۰، دیزنی ایدههای واقعاً عجیب و غریبی داشت که نظیرش را هیچجای دیگری نمیشد پیدا کرد (و دقیقاً به همین خاطر باید به همان دوره برگردند). «سیاهچاله» نتیجهی همان دورهی عجایب دیزنی است. «سیاهچاله» روایتگر داستانیست که به شکلی فلسفی و شگفتانگیز حاشیههای فضا را کاوش میکند و به محدودیتهای عقل انسان میپردازد.شخصیت اصلی «سیاهچاله»، شخصیتی که ماکسیمیلیان شل نقشش را بازی میکند، نمود تیپ شخصیتیِ دانشمند دیوانه است، مردی که اسرار کرمچالهها زندگیاش را تسخیر کرده و تمام فکر و ذکرش حل کردن این معمای کیهانی است. پرده آخر «سیاهچاله» چنان هیجانانگیز و کابوسوار است که مثل سفر به حواشی خود جهنم میماند. «سیاهچاله» را نباید از دست داد.
۱۵- پسران برزیلی (The Boys from Brazil)
- ستارگان: گرگولی پک، لارنس اولیویر، جرمی بلک
- کارگردان: فرانکلین جی. شفنر
- سال انتشار: ۱۹۷۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۹
«پسران برزیلی» که از رمانی با همین نام نوشتهی آیرا لوین اقتباس شده، دربارهی شکار تحت تعقیبترین مهرهی نازیهاست که در آمریکای جنوبی پنهان شده و قصد دارد با همکاری شش افسر سابق نازی، رایش را احیا کند و شکوه و افتخاری که از دست رفته را بازگرداند. حالا یکی از معروفترین و زبدهترین شکارچیان نازی، یعنی لیبرمن که نقشش را لارنس اولیویر بازی میکند، تصمیم گرفته سرنخها را دنبال کند و دنیا را از شر این نازی جان به در برده، خلاص کند. لیبرمن مردی سالخورده و شکارچیای کاربلد است که دنیا را از پشت شوخیهای تیره و سیاهش میبیند و در عین حال اجازه داده یک شعلهی سوسوزن امید در دلش باقی بماند. از سوی دیگر گرگوری پِک که معمولاً نقش قهرمان داستان را بازی میکند، این بار در هیبت یک شخصیت حقیقی که زادهی کابوسهاست، یعنی دکتر جوزف منگل ظاهر شده است و نقش منفی «پسران برزیلی» است. سؤالی که «پسران برزیلی» مطرح میکند این است که آیا انسانها واقعاً در بدو تولد معصوماند؟ اگر شرایط به دنیا آمدنشان غیرطبیعی باشد چه؟
۱۶- فرزندان بشر (Children of Men)
- ستارگان: کلایو اون، جولیان مور، چیوتل اجیوفور
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
«فرزندان بشر» فیلمی است تاریک و ناراحتکننده که به خوبی از روی رمان پی. دی جیمز با همین نام اقتباس شده؛ داستانی دربارهی انسانیت رو به زوال. در «فرزندان بشر» از یک جایی به بعد انسانها دچار ناباروری جهانی شدند. یک پدیدهی جهانشمول که بدون پاسخ مانده و هیچکس هم هیچ راهحلی برایش پیدا نکرده است. پدیدهای که ممکن است واکنش طبیعت به نابودیها و خرابیهای مداوم و بیوقفهی نسل بشر باشد، انگار طبیعت ناگهان دستش را گرفته باشد بالا و داد زده باشد: «دیگر بس است!» برای امید باید جنگید و در «فرزندان بشر» شاهد جنگیدند برای نگه داشتن امید هستیم. آیا راهی برای دوباره بارور شدن هست؟ آیا بشریت نسل بعدیای خواهد داشت؟ «فرزندان بشر» چنان سینماتوگرافی چشمگیری دارد که به تنهایی فیلم را تماشایی میکند، اما «فرزندان بشر» بسیار عمیقتر از این حرفهاست.
۱۷- رویدادنامه (Chronicle)
- ستارگان: مایکل بی. جوردن، دین دیهان، الکس راسل
- کارگردان: جاش ترانک
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۵
«رویدادنامه» را کمابیش میتوان ابرقهرمانی دانست، اما روایت متفاوت او که متکی بر فیلمهای یافت شده میباشد (انگار که وقایع فیلم واقعی و مستند هستند)، ظرافتی به فیلم داده که آن را با تمام همتایان خود متفاوت میکند. «رویدادنامه» فیلمی برای نشان دادن چرخهی خشونت است. داستان «رویدادنامه» داستان رویای واقعی شدهی بچهای است که بیش از حد برایش قلدری کردهاند، بچهای که قدرتی برای دفاع از خود نداشته و حالا ناگهان قدرتهای فرابشری پیدا کرده است. «رویدادنامه» شخصیتهایش را به وسیله تکنولوژیهای بازمانده از بیگانهها از قدرتهای فرابشری برخوردار میکند و این داستانشان را آغاز میکند. آیا استیو (با بازی مایکل بی. جوردن) میتواند دوستش را نجات بدهد؟ آیا نهایت تلاش او برای نجات پیدا کردن اندرو (با بازی دین دیهان) کافی است؟
۱۸- پیله (Cocoon)
- ستارگان: ویلفورد بریملی، استیو گاتنبرگ، برایان دنهی
- کارگردان: ران هاوارد
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۴
اغلب اوقات پیر شدن و مرگ در داستانهای علمی-تخیلی به چالش کشیده میشوند، اما در «پیله» این چالش به طرز بسیار ملایمتری پشت سر گذاشته شده. در «پیله» مقابله با پیر شدن به وسیله روشهای عجیب و غریب یا وحشتناک صورت نمیگیرد… حداقل نه در ظاهر. وقتی شخصیتهای «پیله» میفهمند پروسه جوانسازیشان از چه طریقی ممکن شده است، شوکه میشوند. شاید آنها پیر و طالب بازگشت جوانی باشند، اما ظالم نیستند و نمیتوانند بپذیرند جوان شدن دوبارهی آنها، چنین بهای سنگین و دهشتناکی برای دیگران داشته باشد. «پیله» بیشتر از هر چیز دیگری یک فیلم ترسناک است و به هیچ وجه نمیتوان آن را عمیق یا روشنفکرانه در نظر گرفت، اما به هر حال فیلم خوبی به شمار میآید. «پیله» با تخیل نابی که دارد، ایدهی جدیدی از حیات بیگانه به ما ارائه میدهد و با بازیهای قوی بازیگرانش، تبدیل میشود به یکی از کلاسیکهای علمی-تخیلی که هنوز هم ارزش تماشا را دارد.
۱۹- پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)
- ستارگان: مالکوم مکداول، پاتریک مگی، آدرین کوری
- کارگردان: استنلی کوبریک
- سال انتشار: ۱۹۷۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۷
«پرتقال کوکی» از آن فیلمهای بحثبرانگیز و مهم است. فیلمی که تا سالها در بریتانیا ممنوع بود چرا که دولت میترسید نوجوانها از رفتارهای خشن شخصیت اصلی «پرتقال کوکی» الگوبرداری کنند. «پرتقال کوکی» که از کتابی با همین نام اقتباس شده است، گشت و گذارِ کوبریک در آیندهی نزدیک، حول مسائل روانی و اجتماعی است. یکی از چیزهایی که باعث درخشش «پرتقال کوکی» روی پردهی نقرهای شد، بازی حیرتانگیز مالوک مکداول در نقش الکس بود. مکداول کاری میکند همهی ما فکر کنیم الکس بدترین آدم روی زمین است، بدجنس، ظالم، زورگو و بدون ذرهای رحم. وقتی هم که الکس گرفتار قانون میشود، همه خوشحال میشویم، اما درست همانجاست که میفهمیم این قانون، چندان هم طرف درست ماجرا نیست. درست همانجاست که میفهمیم جنایتهای الکس هیچ اهمیتی برای جامعه و قانون نداشته، نه تا وقتی سراغ مردم عادی میرفته، و ناگهان میفهمیم الکس به دست قانون افتاده فقط چون سراغ آدمهای اشتباهی رفته است. داستان «پرتقال کوکی» میتواند آزاردهنده و نامطلوب باشد، یک ویرانشهر که بر پایههایی از واقعیت بنا شده است، پس تنها کاری که میتوانیم بکنیم، این است که از واقعی شدن داستان الکس و «پرتقال کوکی» جلوگیری کنیم.
۲۰- برخورد نزدیک از نوع سوم (Close Encounters of the Third Kind)
- ستارگان: ریچارد دریفوس، تری گار، ملیندا دیلون
- کارگردان: استفن اسپیلبرگ
- سال انتشار: ۱۹۷۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۴
جی. آلن هاینک روشی ابداع کرد برای رتبهبندی برخورد با بیگانهها. مثلاً برخورد نزدیک از نوع اول میشود دیدن یک یوفو (UFO) از فاصله کم و برخورد نزدیک از نوع سوم میشود دیدار مستقیم با بیگانهها. اسپیلبرگ برخورد نزدیک از نوع سوم را در فیلمش به کار گرفت تا وحشت از تنها نبودن بشریت در این دنیای پهناور را به تصویر بکشد، و البته با کنجکاوی کودکانهمان برای فهمیدنِ هرچه بیشتر از بیگانهها، آن را به تعادل رساند. «برخورد نزدیک از نوع سوم» یکی از کلاسیکهای خوب ژانر علمی-تخیلی است، نه به خاطر بازیهای خوبش، نه به خاطر جلوههای ویژه دیدنیاش، بلکه به خاطر امیدی که در فیلم جریان دارد، همان امید است که «برخورد نزدیک از نوع سوم» را خاص میکند؛ چرا که گاهی اوقات ژانر علمی-تخیلی به تیره و تاریک بودن، به وحشتانگیز بودن تمایل بیشتری دارد تا به نشان دادن یک آیندهی… روشن.
۲۱- تماس (Contact)
- ستارگان: جودی فاستر، متیو مککانهی، تام اسکریت
- کارگردان: رابرت زمکیس
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۷
هم استیون هاوکینگ (دانشمند برجسته علوم فیزیک) و هم تئوری جنگل تاریک (the Dark Forest theory) تأکید داشتند که برخورد ما با بیگانهها خبر خوبی نیست و بهترین کار این است که امید داشته باشیم تمدنهای بیگانه (در صورت وجود داشتن) هرگز ما را پیدا نکنند و تا ابد ازشان پنهان بمانیم (و حتی برای پنهان ماندن از دیدشان نهایت تلاشمان را بکنیم). اما کارل سیگان، نویسندهی کتابی که «تماس» از روی آن اقتباس شده است و فیلمنامهنویس خود فیلم، نظر متفاوتی داشت. سیگان در «تماس» سعی کرد علم و ایمان را زیر چتر امید با هم متحد کند. «تماس» با چنگ زدن به همان امید، بشریت را از کنار ستارگان حرکت میدهد و به دل دنیای ناشناخته میبرد و هدفی ندارد جز شناختنش. سینماتوگرافی «تماس» بینظیر شده، اما بهترین نکتهی فیلم، پیامی است که برای مخاطب به همراه دارد.
۲۲- شهر تاریک (Dark City)
- ستارگان: روفوس سوئل، جنیفر کانلی، کیفر ساترلند
- کارگردان: الکس پرویاس
- سال انتشار: ۱۹۹۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۶
«بلید رانر» به همه ثابت کرد فضای فیلمهای نوآر با ژانر علمی-تخیلی ترکیب بسیار خوبی میسازد و از همین رو فیلمهایی با فضای مشابه بعد از «بلید رانر» ساخته شدند. «شهر تاریک» یکی از همان فیلمهاست، که البته از پیشینیان خود پا را فراتر میگذارد و بسیار عجیبتر میشود. «شهر تاریک» با موسیقیهای مشعلی، اتاقهای دودی و معمای قتلی که هرچه میگذرد مرموزتر میشود، داستانش را منحصر به فرد میکند. حاکمان والارتبه و بیگانهی «شهر تاریک» به طور واضحی از اساطیر لاوکرفتی (اچ. پی. لاوکرفت نویسندهی داستانهای ژانر وحشت است که جهانی یکتا و خاص را پدید آورد که اغلب موجودات آن جهان و چیزهای مشابه آن را لاوکرفتی خطاب میکنند) الهام گرفته شدهاند. مسیری که شخصیت اصلی «شهر تاریک» طی میکند بیشباهت به شخصیت اصلی «آکیرا» نیست و البته داستان آنقدر پوچگرا و تیره است که تمام خصیصههای غریب شهر تاریک را باورپذیر میسازد. شهری که همیشه شب است و ساحلش هیچوقت باز نیست!
۲۳- روزی که زمین استوار ایستاد (The Day the Earth Stood Still)
- ستارگان: مایکل رنی، پاتریشیا نیل، هیو مارلو
- کارگردان: رابرت وایز
- سال انتشار: ۱۹۵۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۵
- «روزی که زمین استوار ایستاد» اولین فیلم بلاکباستری علمی-تخیلی بود که بشریتِ وحشتزده را نقش منفی داستان کرد، داستانی که درباره اولین برخورد بشر با یک بیگانه است. این مسئله با توجه به زمان ساختن فیلم، بسیار قابلتفکر است، زمانی که شبح جنگ هستهای (کشمکشهای آمریکا و شوروی) در دنیا پرسه میزد و همه از جنگ و عواقبش میترسیدند. برای همین هم هست که فیلم از صلح حرف میزند، از فراموش کردن مرزها و متحد شدن به عنوان یک دنیای واحد. با توجه به اینکه فیلم در دهه ۵۰ میلادی ساخته شده، نباید توقع زیادی از جلوههای ویژهاش داشت، و چه بسا که تمرکز «روزی که زمین استوار ایستاد» روی ارتباطهای انسانی است. با این حال گورت، ربات بیصورت فیلم، همچنان ترسناک است. اوست که ما انسانها را قضاوت خواهد کرد اگر به پیشروی در مسیری که باعث تباهی خودمان میشود، ادامه بدهیم.
۲۴- روزشکنها (Daybreakers)
- ستارگان: ایتان هاک، ویلیام دفو، سم نیل
- کارگردان: برادران اسپریگ
- سال انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۹
گاهی اوقات یک مضمون به خصوص کافی است تا یک فیلم به یاد ماندنی شود. «روزشکنها» چندان کیفیت بالایی ندارد، از آن فیلمهای هنری درجه یک نیست، اما به شیوه خودش خاص است و همین ارزشمندش میکند. «روزشکنها» دنیایی را به ما نشان میدهد که خونآشامها در جهان پخش شدهاند و دارند تنها منابع غذایی خودشان را تمام میکنند! «روزشکنها» در انتها تبدیل میشود به صحنههای اکشن پیاپی و نه چندان خوب، اما اندیشهای که پشت خلق این جهان بوده، قطعاً ارزش تماشا را دارد.
۲۵- منطقه مرده (The Dead Zone)
- ستارگان: کریستوفر واکن، بروک آدامز، تام اسکریت
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- سال انتشار: ۱۹۸۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
استیون کینگ در بخش سخن نویسندهی کتاب «خدمهی اسکلت» (Skeleton Crew) اغراق میکند که نه علاقهی چندانی به نوشتن داستانهای علمی-تخیلی دارد، و نه آنقدرها در نوشتنشان مهارت دارد؛ اما «منطقه مرده» نه تنها پای او را به علمی-تخیلی باز کرد، بلکه این کتاب به یکی از بهترین آثار علمی-تخیلی با محوریت مسائل پزشکی شد. یکی از دلایل این موفقیت هم شخصیت اصلی داستان، جان اسمیت است که در فیلم کریستوفر واکن نقشش را بازی میکند.اقتباس دیوید کراننبرگ از «منطقه مرده» به درستی تشخیص داده است که وحشت این داستان وحشتیست که در ذهنها جان میگیرد و برای همین، کراننبرگ مشخصهی مشهور فیلمهایش، که وحشتانگیزی از بدن انسان است را کنار میگذارد و روی همین مسئله مانور میدهد. هرچند نشان دادن این مسئله در فیلم به سادگی کتاب نیست و اینجاست که اهمیت کریستوفر واکن به عنوان بازیگر بالا میرود، چرا که کراننبرگ تمام کارش را با تمرکز روی صورت وحشتزدهی او انجام میدهد. «منطقه مرده» بیشتر از اینکه علمی-تخیلی باشد، در بطن به ژانر وحشت تعلق دارد، اما برای بررسیهای متفکرانهاش از پدیدههای روانی، توصیه میشود تماشایش کنید.
۲۶- مسابقه مرگ ۲۰۰۰ (Death Race 2000)
- ستارگان: دیوید کاراداین، سیمون گریفث، سیلوستر استالونه
- کارگردان: پائول بارتل
- سال انتشار: ۱۹۷۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۱
قبل از اینکه «مرد دونده» پا به پردهی نقرهای بگذارد، فیلمی بسیار خشنتر، پر از فریبکاری و البته صحنههای گاه احمقانه وجود داشت به نام «مسابقه مرگ ۲۰۰۰». «مسابقه مرگ ۲۰۰۰» از فیلمهای پیشتاز عامهپسند در اواخر دهه ۷۰ بود. هر دو فیلم، یعنی هم «مرد دونده» و هم «مسابقه مرگ ۲۰۰۰» در ژانر عجیب و غریب اما جالبِ دیستوپیای مسابقهای قرار میگیرند و شاید «مسابقه مرگ ۲۰۰۰» از اولینهای این ژانر باشد. با اینکه فیلم در یک ویرانشهر میگذرد، اما برخلاف فیلمها و کتابهای دیستوپیایی (مثل پرتقال کوکی که پیشتر ذکر شد)، به جای اینکه تمرکزشان را بگذارند روی جامعهی رو به افول و حکومتهای ظالم، در بستر ویرانشهر یک جور مسابقهی عجیب و غریب و خطرناک برگزار میکنند و پر از صحنههای خشن و گاه خندهدار هستند. بهترین راه برای تماشای فیلمهایی مثل «مسابقه مرگ ۲۰۰۰» این است که دستهجمعی، با کلی تنقلات و خوراکیهای مختلف بنشینید و از دیوانهبازیهای شخصیتها لذت ببرید. هرچند که «مسابقه مرگ ۲۰۰۰» تمام و کمال هم یک فیلم بیمغز اکشن و مفرح نیست. در فیلم به این نکتهی مهم اشاره میشود که مقاومت در برابر حکومتهای شیطانی با کوچکترین چیزها آغاز میشود (مثل همین مسابقه). و ما در انتهای فیلم میبینیم که رئیسجمهور فاشیست را یک ماشین زیر میکند. «مسابقه مرگ ۲۰۰۰» آشوبی است که در قالب یک فیلم سینمایی درآمده، پس تماشایش برای هر کسی واجب است!
۲۷- منطقه ۹ (District 9)
- ستارگان: شارلتو کوپلی، جیسون کوپ، دیوید جیمز
- کارگردان: نیل بلامکامپ
- سال انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
یکی از فیلمهای خوب علمی-تخیلی که دستکم گرفته شده است. «منطقه ۹» با جلوههای ویژهای که در زمان خودش حیرتانگیز بود (و هنوز هم خوب است)، ما را به دنیایی میبرد که یک گروه از بیگانهها روی زمین پناه گرفتهاند و حالا انسانها باید مثل مهاجران غیرقانونی با آنها رفتار کنند، سازمان ویژهای برای امور بیگانهها تشکیل میشود و داستان در خلال همهی اینها، به مفاهیمی مثل نژادپرستی و تأثیر محیط بر شخصیت انسان (یا بیگانهها!) میپردازد. «منطقه ۹» با ترکیب وحشت بدن و علمی-تخیلی نظامی یک فیلم خوشساخت از آب درآمده که همذاتپنداری و همدلی مخاطب را برمیانگیزد. «منطقه ۹» یکی از اولین و البته بهترین فیلمهای نیل بلامکامپ است و میتوانست دنبالهی خوبی هم داشته باشد.
۲۸- دانی دارکو (Donnie Darko)
- ستارگان: جیک جیلنهال، مگی جیلنهال، پاتریک سویزی
- کارگردان: ریچارد کلی
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۶
فیلمهایی با موضوع سفر در زمان همیشه مفرح بودهاند، اما اغلبشان پای منطق که وسط میآید، لنگ میزنند، چرا که مسئلهی سفر در زمان همیشه یک جور تناقض دارد یا هم آنقدر گیجکنندهاند که حفرههای داستانی به وجود میآورند. تنها راه اینکه سفر در زمان در یک داستان جواب بدهد، این است که قوانینی برایش تعریف شود و داستان تا انتها به آن قوانین پایبند باشد. فیلم «دانی دارکو» یکی از آن فیلمهای سفر در زمان است که قوانین محکمی برایش تعریف شده، آنقدر محکم که در هستهی اصلی فیلم قرار گرفتهاند و برای فهمیدن مضامین کلی فیلم، لازم است تماشاگر این قوانین را به درستی بفهمد و درک کند. اما حتی اگر مخاطب پیچیدگی فیلم را نفهمد، رنج دانی (جیک جیلنهال) را به وضوح خواهد دید. «دانی دارکو» داستانی درباره بیماریهای روانی، فداکاری و ناامیدی است. شخصیتپردازی بخش مهمی از «دانی دارکو» است و دایرههای تکرارشوندهی زمانی (Time loops) به خوبی شخصیتهای مختلف فیلم و واقعیتهای متفاوتشان را به هم پیوند میدهد.
۲۹- دِرِد (Dredd)
- ستارگان: کارل اوربن، لنا هدی، اولیویا ترلبی
- کارگردان: پته تراویس
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۹
«دِرِد» دربارهی چند مأمور قانون (درواقع آنها هم مجری قانون به حساب میآیند، هم قاضی) است که برای بررسی اوضاع و احوال یک ساختمان عظیم مسکونی (که به بزرگی یک محلهی بزرگ یا حتی شهر است) به آنجا سر میزنند و درست هنگامی که خلافکارها قصد دارند نقشهشان را اجرایی کنند، آنجا گرفتار میشوند، بدون اینکه راه خروجی وجود داشته باشد. قاضی دِرِد یکی از آن مأموران قانون است، و همانی که قرار است با جدیت محض و بیرحمی بیسابقه، به فسادی که آنجا ریشه دوانده پایان بدهد. یا حداقل تلاشش را بکند. «دِرِد» داستانی است درباره شبکهی فاسد قدرت در (شهر) مگاسیتی شماره ۱، فسادی که از عرش تا فرش آنجا را آلوده کرده. «دِرِد» در خلال صحنههای پرخشونت و اکشن بینظیری که دارد، نه تنها ما را با طنز سیاهش در حین شوکه شدن میخنداند، بلکه به ما فاشیسم را نشان میدهد و آن را نقد میکند. «دِرِد» برای طرفداران فیلمهای علمی-تخیلی و اکشنِ به اصطلاح «بکش بکش»، الزامی است.
۳۰- تلماسه (Dune)
- ستارگان: تیموتی شالامه، زندایا، ربکا فرگوسن
- کارگردان: دنیس ویلنو
- سال انتشار: ۲۰۲۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۳
با اینکه اقتباس دیوید لینچ از کتاب «تلماسه» نوشتهی فرانک هربرت هم دوستداشتنی است، اما باید اعتراف کرد که اقتباس دیوید ویلنو از «تلماسه» بسیار ماهرانهتر، خوشساختتر و قویتر از آب درآمده است. دیوید ویلنو با مهارت توانسته دنیای گستردهای که فرانک هربرت در کتابهایش خلق کرده را در گوشه و کنارِ فیلمش، لا به لای چیزهای دیگر نشان بدهد، بدون اینکه مخاطب خبردار بشود. «تلماسه»ی دیوید ولینو فیلمی با جزئیات، دارای هویت بصری مختص به خود و بازیهای درخشان است، و قطعاً همه چشم انتظار دنبالهاش خواهند بود تا داستان پائول و کشمکشهایش به سرانجامی برسد.
۳۱- معدن دشمن (Enemy Mine)
- ستارگان: دنیس کواید، لوئیس گوست جونیور، بریون جیمز
- کارگردان: ولفگنگ پترسون
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۰
گاهی اوقات آثار علمی-تخیلی از دنیاهای ناشناخته، کیهان بیکران و بیگانهها استفاده میکنند تا به ما درس انسانیت بدهند، تا چیزهایی را که معمولاً بدون اعتنا از کنارشان میگذریم را برایمان برجسته و پررنگ کنند و یادآور اهمیتشان بشوند. فیلم «معدن دشمن» را میتوان ورژن علمی-تخیلی فیلم «جهنم در اقیانوس آرام» دانست. مقیاس داستان از جنگ جهانی دوم بزرگتر شده و حالا بیگانهها هم دخیل شدهاند. فیلم دربارهی همذاتپنداری بین دو دشمن، و درک متقابل از یکدیگر است. دربارهی شناختن بهتر کسانی که در ظاهر مانند ما نیستند، اما در باطن تفاوت چندانی ندارند. «معدن دشمن» در هر حال فیلم هیجانانگیزی است که میتواند تماشاگر را سرگرم کند، ارزش یک بار دیدن را دارد، خصوصاً برای طرفداران علمی-تخیلی.
۳۲- فرار از نیویورک (Escape From New York)
- ستارگان: کرت راسل، آدرین باربو، آیزاک هیز
- کارگردان: جان کارپنتر
- سال انتشار: ۱۹۸۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۷
به طرز عجیبی تجربه ثابت کرده فیلمهای جان کارپنتر وقتی بودجهی کمی دارند، خوشساخت از آب درمیآیند و کیفیتشان بهتر میشود. «فرار از نیویورک» با چه ساخته شده باشد خوب است؟ چند تا اسلحه، مقداری چسب نواری سفید، یک مشت کوچهی کثیف شهری و چند میلیون دلار ناقابل، اما فیلم طوری به نظر میرسد انگار صدها میلیون دلار خرجش شده و از آن فیلمهای بلاکباستری پر خرج است! بازی کرت راسل در «فرار از نیویورک» از بهترینهایش شده، او نقش یک مزدور نامدار را بازی میکند که در ظاهر به هیچکس و هیچچیز اهمیت نمیدهد، اما اگر از دیوار پوچگراییاش بگذری، میبینی که چقدر شبیه انسانهای عادی است. «فرار از نیویورک» یک رئیسجمهور و سیستم اقتدارگرایانهی مستبد را بهمان نشان میدهد و برای تماشاگر مشخص میکند که چقدر از این سیستم نفرت دارد.
۳۳- ای. تی فرازمینی (E.T. The Extra-Terrestrial)
- ستارگان: هنری توماس، درو بریمور، دی والاس
- کارگردان: استفن اسپیلبرگ
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۹
میرسیم به یکی دیگر از فیلمهای معرکهی اسپیلبرگ بزرگ، فیلمی که اگر از منظر مضمونها و مفهومهای پشت داستان بهش نگاه کنیم، میتواند دنبالهای برای فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» باشد. «ای. تی فرازمینی» حول همان کنجکاوی کودکانهای که بشر دربرابر عجایب کیهان دارد میچرخد. فیلم ای. تی را به ما معرفی میکند، یک بیگانه با ظاهری عجیب و چشمهای بچگانهی بسیار بزرگ که بزرگسالهایی که تخیل کودکانه را فراموش کردهاند میترساند. «ای. تی فرازمینی» را بچهها خوب میفهمند، پیام پشت فیلم را به راحتی دریافت میکنند و در خلال فرار ای. تی و همراهیاش با یک پسربچهی زمینی، میفهمند عشق و محبت یک چیز جهانشمول است.
۳۴- افق رویداد (Event Horizon)
- ستارگان: سم نیل، لارنس فیشبرن، کاتلین کوئینلان
- کارگردان: پائول دبلیو. اس. اندرسون
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۲۹
پیش از هر چیزی باید گفت که برخی فیلمهای خوب به دلایلی امتیازهای بد میگیرند و «افق رویداد» هم درست یکی از همان فیلمهایی است که مظلوم واقع شدهاند. «افق رویداد» یک خدمهی شایسته و درجه یک را به ما نشان میدهد که قرار است با اتفاقات دلهرهانگیز دست و پنجه نرم کنند. وقتی کاپیتان میلر (با بازی لارنس فیشبرن) چشمش به یک کشتی آزمایشی گمشده و آنچه بر سرش آمده میافتد، فوری تصمیم میگیرد خدمهاش را از آنجا دور کند، اما قرار نیست همهچیز اینقدر ساده و راحت باشد، قرار است؟ جلوههای ویژه «افق رویداد» کابوسوار و بازی بازیگرهایش فرسنگها بهتر از فیلمهای مشابه است. اگر دوست دارید فرار یک خدمهی همه فن حریف را از جهنم تماشا کنید، «افق رویداد» فیلم شماست. به امتیازش توجه نکنید.
۳۵- ماشین/ربات سابق (Ex Machina)
- استارگان: اسکار آیزاک، آلیسیا ویکاندر، دامهنال گلیسون
- کارگردان: الکس گارلند
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
اگر شما هم یکی از کسانی هستید که پس از تماشای هنرنمایی اسکار آیزاک در سریال «شوالیه ماه» مارول طرفدارش شدهاید، باید فیلم «ماشین سابق» را تماشا کنید. «ماشین سابق» یک داستان محکم و تماشایی دارد که به مفاهیمی مثل کالایی کردن زنان، پیامدهای بلند مدت هوشهای مصنوعی و چیزهایی شبیه به این میپردازد. «ماشین سابق» با بودجهی ناچیز ۱۵ میلیون دلار ساخته شد و به فروش جهانی ۳۶ میلیون دلاری رسید، جدا از آن، فیلم موفق شد در جوایز بسیاری نامزد یا برنده شود و افتخارهای زیادی کسب کرد.
۳۶- دانشکده (The Faculty)
- ستارگان: آلایژا وود، رابرت پاتریک، کلیا دووال
- کارگردان: رابرت رودریگز
- سال انتشار: ۱۹۹۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۵۵
داستان «دانشکده» در یکی از دبیرستانهای حاشیه شهریِ ایالت اوهایو در ایالات متحده میگذرد. «دانشکده» در آغاز معاون دبیرستان هرینگتون را به نشان میدهد که بعد از جلسهای با معلمها، به مدرسه برگشته تا کلیدهایش را بردارد. آنجاست که میبینیم دو تا از معلمها به معاون حمله میکنند و بدون اینکه ذرهای دلرحمی در چهرهشان دیده شود، با قیچی به جان معاون میافتند. در ادامهی فیلم، وقتی شخصیتهای اصلی که تعدادی از دانشآموزها هستند با اتفاقات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم میکنند، کمکم میفهمیم معلمهای دبیرستان هرینگتون دارند به دست بیگانهها کنترل میشوند. فیلمهایی مثل «دانشکده» کم نیستند، اما کارگردان فیلم، یعنی رابرت رودریگز، از عجیب شدن و انجام کارهای غیرمعمول نترسیده و همین باعث شد «دانشکده» منحصر به فرد باشد. «دانشکده» با پارانویا، یاغیگریهای نوجوانان و تعلیقهای طولانی پر شده است.
۳۷- مگس (The Fly)
- ستارگان: جف گلدبلوم، جینا دیویس، جان گتز
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- سال انتشار: ۱۹۸۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۳
قرار بود «مگس» بازسازی فیلم کلاسیک وینسنت پرایس باشد، اما دیوید کراننبرگ آن را به چیزی فراتر از یک بازسازی تبدیل کرد؛ «مگس» فیلم بسیار موفقی شد که درست مثل اغلب فیلمهای دیوید کراننبرگ، در کنار علمی-تخیلی، به ژانر وحشت بدن هم میپرداخت. در «مگس» ما دانشمندی به نام سث براندل (با بازی جف گولدبلوم) را میبینیم که به خاطر بروز تصادف، به وسیلهی یکی از اختراعات خودش تغییر میکند، یک تغییر غیرانسانی. تغییری که او را نصف انسان و نصف مگس میکند، و ناگهان شخصیتش هم به دنبال ظاهرش، زشت میشود. آیا این تصادف و بلایی که سر ظاهر ست براندل آمد باعث شده زشتیهای درونش آزاد و رها شوند، یا همهچیز زیر سر آن آزمایش کذایی است که به اشتباه او را هیولا کرده؟ «مگس» یکی از بهترین و ملموسترین فیلمهای دیوید کراننبرگ است و همچنین بسیار خونین.
۳۸- سیارهی ممنوعه (Forbidden Planet)
- ستارگان: لزلی نیلسن، آن فرانسیس، رابی ربات
- کارگردان: فرد ام. ویلکاکس
- سال انتشار: ۱۹۵۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۶
بهطور رسمی، «سیارهی ممنوعه» از نمایشنامهی خارقالعادهی شکسپیر، یعنی «طوفان» الهام گرفته شده. «طوفان» نمایشی است درباره یک جادوگر تبعید شده، نمایشی کمدی که در یک جزیرهی زیبا و رویایی به وقوع میپیوندد، سحر و جادو، عشق، کشتیهای شکستهی به ساحل نشسته، بچه دیو و ابلیس و پادشاه هم دارد. حالا اگر بخواهیم گفتههای رسمی را نادیده بگیریم، به راحتی میتوان گفت «سیاره ممنوعه» خود نمایشنامه «طوفان» است که علمی-تخیلی شده و رباتی که قبل از R2-D2 بهترین ربات سینما بود را به داستانش اضافه کرده. هرچیزی که «طوفان» داشته، «سیاره ممنوعه» هم دارد، اما این باعث نمیشود ارزش فیلم کلاسیکی مثل «سیاره ممنوعه» پایین بیاید. «سیاره ممنوعه» در زمان خودش بهترین جلوههای ویژه را داشته و با بازی به یاد ماندنی و درخشان لزلی نیلسن، دل تماشاگرها را در دهه ۵۰ برده است. هرچند که «سیاره ممنوعه» همین امروز هم ارزش تماشا کردن دارد.
۳۹- فرانکنشتاین (Frankenstein)
- ستارگان: بوریس کارلوف، کالین کلایو، مای کلارک
- کارگردان: جیمز ویل
- سال انتشار: ۱۹۳۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۱۰۰
در طی این سالها اقتباسهای زیادی از رمان «فرانکنشتاین» مری شلی ساخته شده و هم دکتر هنری فرانکنشتاین و هم هیولای او، بارها و بارها با داستانهای مختلف و حالتهای متفاوت روی پردهی نقرهای قرار گرفتهاند. اما چیزی که فیلم «فرانکنشتاین» جیمز ویل را منحصر به فرد و به یاد ماندنی میکند، بازی و گریم بینظیر بوریس کارلوف در نقش هیولای فرانکنشتاین است؛ کارلوف با آن چهرهی مستطیلشکل و اندوه آغشته به خشمی که در صورتش هویداست، برای همیشه ظاهر فرانکنشتاین را در ذهن عموم متعلق به خودش کرد. با کارگردانی خوب جیمز ویل و شخصیتی مثل دکتر هنری فرانکنشتاین که مصمم بود خودش را با خود خدا مقایسه کند، و البته گریم معرکهی جک پیرس که در زمان خودش به طرز وحشتناکی واقعگرا بود، «فرانکنشتاین» به یکی از بهترین اقتباسهای رمان مری شلی بدل شد.
۴۰- قطار سریعالسیر کهکشان ۹۹۹(Galaxy Express 999)
- ستارگان: ماساکو نوزاوا (تتسورو)، ماساکو اکیدا (میتل)، کانتا کیموتسوکی
- کارگردان: رینتارو
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۱
لیجی ماتسوموتو یکی از بهترین خالقان ژانر اپرای فضایی به حساب میآید. شاید اسمش را تا به حال نشنیده باشید، اما قطعاً (اگر اهل انیمههای اپرای فضایی باشید) کارهایش را دیدهاید. آثاری مثل «سفینه جنگی یاماتو»، «کاپیتان هارلاک فضایی» و «قطار سریعالسیر کهکشان ۹۹۹». البته اقتباس گسترده و عجیب رینتارو تنها از یک بخش اثر ماتسوموتو است و یک اقتباس کامل نیست. با این حال تماشای «قطار سریعالسیر کهکشان ۹۹۹» بسیار لذتبخش است، خصوصاً که تصاویر زیبای فیلم تماشاگر را از ابتدا تا انتها مجذوب خود میکنند.
۴۱- جویش کهکشان (Galaxy Quest)
- ستارگان: سیگورنی ویور، آلن ریکمن، تیم آلن
- کارگردان: دین پریسوت
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
«جویش کهکشان» به طور رسمی در مجموعه «استار ترک» قرار نمیگیرد، اما به طور غیررسمی یکی از بهترین فیلمهای مجموعه است. حتی طرفداران دوآتیشهی «استار ترک» هم این را قبول دارند. دلیلش هم ساده است، «جویش کهکشان» که یک ادای دین غیرمستقیم است، بهتر از خیلی فیلمهای خود مجموعه، فهمیده چرا طرفداران عاشق «استار ترک» شدهاند و چه چیزی این مجموعه را با مجموعههای مشابه متمایز میکند. «جویش کهکشان» قطعاً ایرادهای خودش را دارد، چیزهایی مثل گریم بد، اما طرفداران «استار ترک» با همهی اینها این فیلم را میپرستند. در انتها، «جویش کهکشان» یک نامهی عاشقانه برای تمام نردها و خورههای «استار ترک» در سراسر دنیاست. اگر شما هم یکی از آنها هستید، «جویش کهکشان» را از دست ندهید.
۴۲- شبح درون پوسته (Ghost in the Shell)
- ستارگان: آتسوکو تاناکا (کوساناگی اصلی)، آکیو اتسوکا (باتوئو)، لماسا کایومی (شخصیت عروسکگردان)
- کارگردان: مامورو اوشی
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۷
تا جایی که ما میدانیم، تنها یک فیلم از «شبح درون پوسته» وجود دارد، آن هم انیمیشن اورجینالش است (بله، تا جایی که ما میدانیم اقتباس افتضاح «شبح درون پوسته» با بازی اسکارلت جوهانسون اصلاً وجود ندارد!). «شبح درون پوسته» یکی از بهترین فیلمهای ژانر سایبرپانک است، داستانی دلپذیر با ریتم تند که به یک اثر فلسفی تبدیل میشود. اثری که لیاقت این را دارد کنار «بلید رانر» قرار بگیرد.
۴۳- گودزیلا
- ستارگان: آکیرا تاکارادا، موموکو کوچی، آخیکو هیراتا
- کارگردان: ایشیرو هوندا
- سال انتشار: ۱۹۵۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۳
اینکه بدانیم «گودزیلا» (گوجیرا به ژاپنی) در اصل برای این ساخته شد تا مردم با وحشت حاصل از جنگ جهانی کنار بیایند یک چیز است و اینکه یکی از اولین تماشاگرهایی باشیم که خدای عظیمالجثهی کایجو (به هیولاهای غولپیکری مثل گودزیلا «کایجو» گفته میشود) را برای اولین بار میبینیم، یک چیز کاملاً متفاوت! هیولایی که از قعر اقیانوس برخاسته تا بشریت را برای کارهای نابودگرانهای که به نام علم انجام داده، قضاوت و مجازات کند. درست مثل فیلم «دراکولا» از بلا لوگوسی، «گودزیلا»ی ایشیرو هوندا هم دیگر بیش از اندازه قدیمی شده، اما سعی کنید با نگاه تازهای تماشایش کنید، سعی کنید به زیرمتن فیلم، به چیزهایی که پشت داستان و زرق و برق (از مد افتادهی) فیلم قرار میگیرد دقت کنید تا ارزشش را بفهمید، ارزشی که آن موقع برای مخاطبها داشته است.
۴۴- هوی متال (Heavy Metal)
- ستارگان: جان کندی، هارولد رامیس، راجر بامپس
- کارگردان: جرالد پاترتون
- سال انتشار: ۱۹۸۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۳
هیچ الزامی وجود ندارد که همهی فیلمهای کلاسیک شاهکار باشند، همین که یک فیلم کلاسیک به قدری باحال باشد که بتواند صورتتان را ذوب کند، کافی است! فیلم «هوی متال» داستان واحدی ندارد، بلکه مجموعهای از داستانهاست که حال و هوای تقریباً یکسانی دارند، یا به اصطلاح یک آنتالوژی است. ایدهی ثابت همهی داستانهای «هوی متال» اهریمنی قدرتمند است که به شیوههای مختلف محوریت هر داستان حول او میچرخد. «هوی متال» همانطور که از نامش هم پیداست، موسیقیهای دیوانهوار و به شدت معرکهای دارد که به تنهایی برای تماشای فیلم، کافیاند.
۴۵- آغاز (Inception)
- ستارگان: لئوناردو دیکاپریو، ماریون کوتیار، الیوت پیج
- کارگردان: کریستوفر نولان
- سال انتشار: ۲۰۱۰
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۷
فیلمهای کارگردانی مثل کریستوفر نولان نیازی به معرفی ندارند، اما نمیتوان از فیلمی مثل «آغاز» به سادگی گذشت. نولان عاشق این است که فیلمهای زاهدانه بسازد، فیلمهایی که به ساز و کار و ماهیت ذهن انسان میپردازند. فیلم «آغاز» هم تفسیری است دربارهی ناخودآگاه ما، خود ناخودآگاه به عنوان یک چیز مستقل. «آغاز» درباره سرقت است و برای همین به زیبایی به ما میفهماند ارزش اطلاعات همیشه از طلا بیشتر است. المانهای علمی-تخیلی «آغاز» تا حد زیادی نمادگرایانه هستند، اما تماشایشان لذتبخش است، خصوصاً که با هنرنمایی بازیگرانی مثل لئوناردو دیکاپریو همراه میشود. این یکی فیلم کریستوفر نولان، «آغاز»، فیلمی خواهد بود که حتی یک قرن بعد هم مردم دربارهاش بحث میکنند.
۴۶- مهاجمانی از مریخ (Invaders From Mars)
- ستارگان: کارن بلک، هانتر کارسون، لوئیز فلچر
- کارگردان: توب هوپر
- سال انتشار: ۱۹۸۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۳۸
اگر بخواهیم منصفانه نظر بدهیم، بهتر است بروید نسخه اصلی فیلم که در سال ۱۹۵۳ منتشر شد را تماشا کنید، اما نسخهی توب هوپر از «مهاجمانی از مریخ» که یکی از اولین تلاشها در ترکیب ژانرهای علمی-تخیلی و وحشت به شمار میآید هم ارزش تماشا کردن دارد. اما اگر دوست دارید رفیق دهه ۸۰ (میلادی) خود را بیشتر بشناسید، صد درصد باید نسخهی توب هوپر را ببینید. چرا؟ چون «مهاجمانی از مریخ» برای شمار زیادی از بچههای دهه ۸۰، یکی از اولین فیلمهای علمی-تخیلی بود که تماشا کردند. بچههای دهه ۸۰ وقتی خانه تنها میشدند، درست وقتی که از هر صدای ضعیفی در ذهنشان هیولا میساختند، «مهاجمانی از مریخ» را تماشا میکردند تا یادشان برود حالا که تنها شدهاند هیولای زیر تخت ممکن است بیرون آمده باشد. خود فیلم هم دربارهی یکی از همین بچهها بود، بچهای که میبایست جلوی هجوم بیگانگان به زمین را میگرفت.
۴۷- داستان سیستم ستارهای (کهکشان) مخفی (Interstella 5555: The 5tory of the 5ecret 5tar 5ystem)
- ستارگان: موسیقی دفت پانک (دفت پانک نام گروه موسیقیشان است) (The music of Daft Punk)
- کارگردان: کازوهیسا تاکنوچی
- سال انتشار: ۲۰۰۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۶
شاید حضور این فیلم موزیکال در لیست عجیب به نظر برسد، اما داستانش از این قرار است: دو تا دیجی فرانسوی، که نام گروهشان را گذاشتهاند دفت پانک، دومین خروجی استودیو را تحت عنوان «اکتشاف» ابتدا در قالب آلبوم و بعد در قالب یک فیلم انیمیشنی منتشر میکنند که نتیجهاش میشود «داستان سیستم ستارهای مخفی». پیشتر اسم لیجی ماتسوموتو را بردیم و یکی از آثارش را هم معرفی کردیم: «قطار سریعالسیر کهکشان ۹۹۹». از قضا این دو دیجی فرانسوی هم طرفدار دوآتیشهی آثار ماتسوموتو بودند و برای ساختن انیمیشن، مستقیم رفتند سراغش تا کمکشان کند. نتیجه شد آنچه میبینید، یک فیلم علمی-تخیلی عجیب و غریب موزیکال که به حریص بودن شرکتهای بزرگ میپردازد.
۴۸- در میان ستارگان / میان ستارهای (Interstellar)
- ستارگان: متیو مککانهی، جسیکا چستین، آن هاتاوی
- کارگردان: کریستوفر نولان
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۲
فیلمهای کریستوفر نولان اغلب ضرباهنگ آرامی دارند و دروننگرانهاند، و «میان ستارهای» هم چندان از روال فیلمهای او و منطقه امنش خارج نشده است، اما واضح است که نولان در «میان ستارهای» تلاش کرده از کارهای پیشین خود یک قدم فراتر برود و کار بزرگتری را به ثمر برساند. «میان ستارهای» داستان درماندگی بشریت است، درماندگی برای بقا، درماندگی برای یک تماس سادهی انسانی در فضای بیانتها، درماندگی از سر تنهایی در ابعاد مکان و زمان. و درنهایت هم همین است که در «میان ستارهای» بشریت را نجات میدهد، میل شدید به برقراری یک ارتباط انسانی ساده. حتی رباتها هم در «میان ستارهای» نقش خودشان را برای ایفا کردن دارند. «ترس» (TARS) ربات بامزهای است که با متیو مککانهی همراه میشود و یک بار دیگر بهمان ثابت میکند که ما انسانها وقتی خلق میکنیم، نمیتوانیم جلوی خودمان را بگیریم و خصوصیتهای خودمان را به مخلوقمان منتقل نکنیم.
۴۹- هجوم غارتگران بدن (Invasion of the Body Snatchers)
- ستارگان: دونالد ساترلند، بروک آدامز، لئونارد نیموی
- کارگردان: فیلیپ کافمن
- سال انتشار: ۱۹۷۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
این فیلم هم دو نسخه دارد و از منظر کیفیت، واقعاً فاصلهی اندکی بین نسخهی ۱۹۷۸ (نسخهای که انتخاب شده تا در لیست باشد) و ۱۹۵۶ وجود دارد. اما علت انتخاب نسخه ۱۹۷۸، این است: هم پایان جذابتری دارد، هم عامهپسندتر ساخته شده (و طبیعتاً با جلوههای ویژه بهتر). از آنجایی که «هجوم غارتگران بدن» نسخه ۱۹۷۸ از جنگ سرد و سیاستهایش تأثیر گرفته، مضمون اصلی داستان که درباره تهاجم فرهنگی و نسلکشی است هم در این نسخه بهتر پرداخته شده. «هجوم غارتگران بدن» داستانی است سراسر تنش و تعلیق و گاهی هم خونین، داستانی که به خوبی پارانویای مردم را با بیگانههایش تغذیه میکند و گروه بازیگرانش پر از بازیگرهای پایه ثابت فیلمهای علمیخیلی درجه یک هستند.
۵۰- پارک ژوراسیک
- ستارگان: سم نیل، لارا درن، جف گولدبلوم
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- سال انتشار: ۱۹۹۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
این روزها که آخرین فیلم از جدیدترین فیلم فرنچایز «پارک ژوراسیک» اکران شده، همه دربارهاش حرف میزنند. در حقیقت، هیچ اهمیتی ندارد که چقدر قرار است این فرنچایز را برای پول بیشتر بدوشند، مهم این است که فیلم اصلی «پارک ژوراسیک» از هر نظر یک موفقیت تمامعیار و تاریخی در ژانر علمی-تخیلی به حساب میآید. از منظر جلوههای ویژه «پارک ژوراسیک» همه را انگشت به دهان باقی گذاشت و در زمان خودش تماشاگرها را میخکوب کرد، حتی از این منظر که فیلمسازها و دانشمندها را با هم متحد کرد تا یک تصویر دقیق و درست از دایناسورها به مردم ارائه کنند هم بسیار موفق بود و تصویر امروزهی ما از دایناسورها را ساخت. «پارک ژوراسیک» حتی باعث شد عدهی زیادی به تحصیل در رشتهی دیرینهشناسی (Paleontology) علاقه پیدا کنند و سمت این رشته بروند. داستان «پارک ژوراسیک» درباره گروهی خودخواه و منفعتطلب است که برای سود خود تصمیم میگیرند موجودات منقرض شده و خطرناکی را با شبیهسازی دوباره زنده کنند و با این اشتباه، خطری مهلک به وجود بیاورند. خطری که با تنها یک اشتباه ساده ممکن است جان عدهی زیادی را بگیرد…
۵۱- آخرین مبارز ستارهای (The Last Starfighter)
- ستارگان: لنس گست، دن اوهرلیهی، رابرت پرستون
- کارگردان: نیک کسل
- سال انتشار: ۱۹۸۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۶
«آخرین مبارز ستارهای» رویای تحققنیافتهی همه بچهها بود و حتی هنوز هم هست. کدام بچهای آرزو نمیکند مهارتهایش در بازیهای ویدیویی یک روز باعث نجات دنیا نشود؟ الکس روگان (با بازی لنس گست) مرد جوانی است که در یکی از شهرهای کوچک و حاشیهای آمریکا زندگی میکند و اصلاً فکرش را هم نمیکند که یک روز بیوقفه بازی کردن او را از شهر کوچک و خستهکنندهاش بیرون ببرد. البته ماجراجویی الکس فراتر از این حرفهاست، الکس قرار است با مهارتهایی که در بازیهای تیراندازی فضایی پیدا کرده، کل کهکشان را نجات بدهد. جالب آنجاست که در «آخرین مبارز ستارهای»، وظیفهی انتخاب کسانی مثل الکس روگان که پتانسیل این را دارند تا دربرابر ناوگان فضایی کو-دان تحت عنوان خلبان بجنگند، به عهدهی بازیهای آرکید است. بازیهایی که طراحی شدهاند برای سنجیدن مهارت بهترین بازیکنها. حالا به جای بازیهای آرکید، بازیهای امروزی و حتی واقعیت مجازی را تصور کنید، خواهید دید که هنوز هم رویای بسیاری از بچهها (و حتی بالغها!) این است که در چنین موقعیتی قرار بگیرند.
۵۲- فرار لوگان (Logan’s Run)
- ستارگان: مایکل یورک ، جنی آگوتر ، ریچارد جردن
- کارگردان: مایکل اندرسون
- سال انتشار: ۱۹۷۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۳
اگر بخواهیم درباره زیباییشناسی «فرار لوگان» حرف بزنیم، قدیمی بودن فیلم توی چشم میزند، یا به قول معروف زیباییشناسیاش از مد افتاده است. اما مفاهیمی که «فرار لوگان» در خود دارد، چیزهایی مثل کمبود منابع و بیش از حد بها دادن به جوان ماندن و جوانی، حتی در جامعه و فرهنگ غالب امروز هم تکاندهنده است. در «فرار لوگان» اکثر مردم در قحطیزدگی زندگی میکنند و با کمبود منابع اصلی و ضروری زندگی مواجهاند، هرچند زندگی ساکنان جوان شهرهای گنبدی به هیچ وجه شبیه زندگی آنها نیست. ساکنان جوان این شهرها شاید لای پر قو زندگی نکنند، اما زیبا (که به امکانات بهداشتی و رفاهیشان اشاره دارد) هستند و سالم و آزاد. و البته این آسانی زندگی کاری کرده بیفکر هم باشند. غیر از آدمهای بیفکر، چه کسی حاضر است عضوی از مراسمها و سنتهای ناپسند آنها باشد؟ مراسمهایی که این آدمها را علیه اندک مأموران قانون قرار میدهد. «فرار لوگان» فیلمی زیبا و غنی است که حتی جلوههای ویژهاش هم همچنان از پس خودشان برمیآیند، اما بیش از هر چیز دیگری، این داستان فیلم است که ارزشمندش میکند.
۵۳- مکس دیوانه: جادهی انتقام (Mad Max: Fury Road)
- ستارگان: تام هاردی، چارلیز ترون، نیکولاس هالت
- کارگردان: جورج میلر
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۷
کایل بوکانان کتابی نوشته درباره پشت صحنه فیلم «مکس دیوانه: جادهی انتقام» که به سختیهای ساخته شدن این فیلم میپردازد، این کتاب «خون، عرق و کروم» (Blood, Sweat & Chrome) نام گرفته و طرفداران فیلم را با دو افشاگری بزرگ روبهرو میکند. اول اینکه چالشهای «مکس دیوانه» آنقدر زیاد بوده که صرف وجود داشتن فیلم مثل یک معجزه است. دوم اینکه چالشهای «مکس دیوانه» آنقدر خطرناک بودهاند که زنده ماندن بازیگران، بدلکارها و عوامل دیگر هم درست مثل یک معجزه است! باید شکرگزار این دو معجزه باشیم، چرا که پشت محیطهای گرمازدهی «مکس دیوانه» و بوی گازولینی که همهجایش پیچیده، دهها ایده و اندیشهی فیلسوفانه نهفته است. اندیشههایی که حول آزادی و امنیت میچرخند و ابتداییترین نیازهای بشر را نشان میدهند. «مکس دیوانه: جادهی انتقام» قطعاً یکی از بهترین فیلمهای قرن است، فیلمی تکرار نشدنی که حتماً هر کسی باید تجربهاش کند، حتی اگر طرفدار ژانر علمی-تخیلی نیست.
۵۴- مردی که به زمین سقوط کرد (The Man Who Fell to Earth)
- ستارگان: دیوید بویی، ریپ تورن، کندی کلارک
- کارگردان: نیکولاس روگ
- سال انتشار: ۱۹۷۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۱
بخش اعظم زندگی حرفهای دیوید بویی آنقدر غیرزمینی و عجیب بود که اگر میگفت من بیگانهام و اهل زمین نیستم، همه حرفش را باور میکردند. دیوید بویی روشنفکر و اهل کتاب بود و نه تنها در موسیقی راک، که در خواندن هم استاد بود. در هر حال دیوید بویی بهترین گزینه برای بازی در اقتباس رمان والتر تویس بود. دیوید بویی نقش بیگانهی سادهلوحی را بازی میکند که به زمین سقوط میکند. داستان «مردی که به زمین سقوط کرد» درباره خودخورگیهای شخصی، توخالی بودن شهرت و توهم قدرت است، یک داستان تلخ که با هنرنمایی بینظیر دیوید بویی به بهترن فیلم نیکولاس روگ تبدیل شد.
۵۵- مریخی (The Martian)
- ستارگان: مت دیمون، جسیکا چاستین، سباستین استن
- کارگردان: ریدلی اسکات
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۱
«مریخی» نام کتاب موفق و مطرح اندی ویر (نویسندهی مشهور ادبیات علمی-تخیلی)، و همچنین اولین رمانش است که ریدلی اسکات فیلمش را ساخته. فیلم «مریخی» حقیقتی که میبایست از همان اول آشکار میبود را از همیشه واضحتر کرد و جلوی چشم همه آورد: ناسا یک مکان ماشینی و مکانیکی نیست که مثل کامپیوتر حقایق شگفتانگیز علمی تولید کند. ناسا هم مثل جاهای دیگر کارکنانی دارد که فرهنگ به خصوص خودشان را در محل کار حاکم کردهاند، کارکنانی که طرفدار فیلمهای «استار ترک» یا «جنگ ستارگان» هستند، بعضیهایشان درباره «آکوامن» شوخی میکنند؛ یک مشت خورهی علمی-تخیلی و فانتزی! حالا یکی از همینها در مریخ گیر افتاده و باید زورش را بزنه تا فقط جان سالم به در ببرد. باید برای خودش آب، غذا و سرپناه بسازد و با انزوا در یک سیاره عظیم که هیچ جنبندهای رویش نیست کنار بیاید. همزمان همکاران و دوستانش باید مغزشان را به کار بیندازند و سعی کنند راهی برای نجات دادن دوستشان از مریخ و برگرداندنش به زمین پیدا کنند. «مریخی» به ما نشان میدهد پشت تمام موفقیتهای بزرگ علمی، یک خورهی علمی-تخیلی وجود دارد که با شوخیهای زنندهاش از خجالت همکارها در میآید.
۵۶- ماتریکس
- ستارگان: کیانو ریوز، کری آن ماس، لارنس فیشبورن
- کارگردان: لیلی واچوفسکی، لانا واچوفسکی
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۸
«ماتریکس» یکی از دو فیلمی است که به بهترین نحو ممکن ما را برای ورود به قرن ۲۱ام آماده میکند. «ماتریکس» با زندگی یک هکر حرفهای آغاز میشود و هرچه جلوتر میرود، ذهن ما را با پرسشهایی درباره واقعیت و حقیقت زندگی و دنیایمان پر میکند. ماتریکس سرشار از استعارههای مختلف است، استعارههایی که در سطوح فیلم پراکنده شدهاند؛ از قرص قرمز و آبی و انتخاب نئو (با بازی کیانو ریوز) گرفته تا دیالوگ قاشق، زنی که لباس سرخ دارد و دهها استعارهی دیگر. یکی از مهمترین پیامهای «ماتریکس» دربارهی هویت اصلی ماست که زیر شکل و شمایل و ظاهری که از بدو تولد داشتهایم، پنهان است و ممکن است یک روز آشکار شود. هویت بصری «ماتریکس» با نوشتههای ریز سبز و خاکستری و صحنههای آهسته شدهی عبور گلولهها از بالای سر نئو، گره خورده است و حتی امروز هم جذابیت دارد. اگر «ماتریکس» را دیده باشید که برای تماشای دوبارهاش تردید نخواهید کرد، اما اگر تا به حال این فیلم مهم علمی-تخیلی را ندیدهاید، بهتر است تماشایش را در اولویت قرار بدهید. بدون شک «ماتریکس» تأثیر به سزایی روی سینمای علمی-تخیلی گذاشت، آنقدر که میتوان با خیال راحت گفت «ماتریکس» یکی از نقاط عطف سینمای علمی-تخیلی است.
۵۷- مردان سیاهپوش (Men In Black)
- ستارگان: ویل اسمیت، تامی لی جونز، وینست دونفریو
- کارگردان: بری ساننفیلد
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
همه مارول و دیسی (ناشرهای بزرگ کتابهای کمیک) را میشناسند، اما در حاشیهی ناشرهای بزرگی مثل این دو، ناشرهای کوچکتر و مستقلی هم هستند که با بودجهی کم فعالیت میکنند اما اغلب داستانهای خلاقانهای دارند که به دور از سیاستهای محدودکنندهی ناشرهای بزرگ نوشته شدهاند. یکی از این ناشرها «از کمیکهای مستقل حمایت کنید!» (Support indie comic books!) نام دارد. کسانی که چنین نشرهای کوچکی را راه میاندازند و حتی طراحها و نویسندههای کمیکهایش، معمولاً هیچ سودی نمیبرند و بزرگترین انگیزهشان عشقیست که به این کار دارند (کمیکهای مستقل درآمد بسیار کمی برای نویسندهها و طراحها دارد). خاستگاه فیلم «مردان سیاهپوش» هم یکی از همین کمیکهای مستقل است که لوئل کانینگهام در سه قسمت منتشرش کرده. داستانی که با بسط ایدهی یک تئوری توطئهی معروف نوشته شده است. «مردان سیاهپوش» با بازی درخشان وینسنت دونفوریو در نقش بیگانهی مهاجمی که خودش را جای سث براندل جا زده، بسیار موفق و محبوب شد. «مردان سیاهپوش» یکی از مفرحترین فیلمهای علمی-تخیلی دوره خودش به شمار میآید.
۵۸- متروپولیس
- ستارگان: آلفرد ابیل، بریگیت هلم، گوستاو فرولیچ
- کارگردان: فریتز لنگ
- سال انتشار: ۱۹۲۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۷
و اینک، فیلمی که سینمای علمی-تخیلی با آن آغاز شد! در حالی که «سفری به ماه» اولین فیلم کوتاهی بود که اِلِمانهای علمی-تخیلی داشت، «متروپولیس» یک فیلم بلند است؛ ضیافتی تمامعیار با آیندهگرایی محض و پر زرق و برق. «متروپولیس» آنقدر قدیمی است که اگر نخواهید و یا نتوانید تماشایش کنید، کسی بهتان خرده نمیگیرد. اما میتوان به جای خود «متروپولیس» اصلی که در سال ۱۹۲۷ منتشر شد، سراغ نسخههای دیگر فیلم رفت. نزدیکترین تجربه به «متروپولیس» ۱۹۲۷، تماشای بازسازی فیلم تحت عنوان «متروپولیس کامل» است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. یا هم بروید سراغ نسخهی دیگر فیلم که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد؛ نسخهای که بسیار بحثبرانگیز بود. در هر حال باید به یک نحوی «متروپولیس» را تجربه کنید، چرا که ریشهی سینمای علمی-تخیلی است و جد همهی فیلمهای این ژانر به حساب میآید. بسیاری از المانهای پرتکرار فیلمهای علمی-تخیلی در «متروپولیس» زاده شدهاند. با این اوصاف، باید به «متروپولیس» احترام گذاشت و حداقل برای یک بار هم که شده، تماشایش کرد.
۵۹- گزارش اقلیت (Minority Report)
- ستارگان: تام کروز، کالین فرل، سامانتا مورتون
- کارگردان: استفن اسپیلبرگ
- سال انتشار: ۲۰۰۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
اقتباس یکی دیگر از داستانهای فیلیپ کی. دیک. اگر کارگردانی بتواند فیلمی منسجم و محکم از داستانهای خیرهکننده و دیوانهکنندهی فیلیپ کی. دیک اقتباس کند، باید گفت که با همین کار، عیار خودش را نشان داده و ثابت کرده کارش را بلد است. اما در هر حال میان همهی اقتباسها و منبعشان (یعنی رمانها، داستانهای کوتاه یا کمیکها و…) فاصلهای وجود دارد. مثلاً ممکن است در فیلم تعدادی از جزئیات ظریف داستان از بین برود یا پایان داستان ملایمتر شود. اینها نقدهاییست که متوجهی فیلم «گزارش اقلیت» هم هست. با این حال «گزارش اقلیت» یکی از بهترین فیلمهای دیستوپیایی است. اسپیلبرگ به خوبی از زیباییشناسی فیلم استفاده کرده تا نشان بدهد در «گزارش اقلیت» فردیت از بین رفته و جایش را به پیروی از جامعه (همنوایی یا یک صدایی که به یک جامعه جمعگرا اشاره دارد) داده است. «گزارش اقلیت» یک فیلم هوشمندانه و هیجانانگیز است؛ یکی دیگر از هنرنماییهای اسپیلبرگ.
۶۰- ماه
- ستارگان: سم راکول، بندیکت وونگ، دومینیک مکالیگوت
- کارگردان: دانکن جونز
- سال انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
سم راکوِل (Sam Rockwell) با بازی در فیلمهایی مثل «جویش کهکشان» و «مردان چوب کبریتی» خودی نشان داد و ثابت کرد بازیگر لایقی است. اما فیلم «ماه»، اولین فیلم دانکن جونز بود که باعث شد بفهمیم سم راکول لیاقت بیشتر از اینها را دارد. سم راکول در «ماه» نقش یک معدنچی را بازی میکند که در سراسر ماه تنهاست و جز یک هوش مصنوعی هیچ همصحبتی ندارد. «ماه» با تکیه به سم راکول ما را به یک سفر احساسی میبرد، سفری که ناگهان وحشتناک میشود، چرا که فضانورد تنها، میفهمد روی ماه تنها نیست. «ماه» یکی از فیلمهاییست که مورد توجهی ناسا قرار گرفت. البته افتخارآفرینیهای «ماه» به اینجا ختم نمیشود و نه تنها نزد منتقدها و مخاطبها هم محبوب شد، بلکه جایزه هم برد و نام دانکن جونز را سر زبانها انداخت.
۶۱- ناسیکا از درهی باد (Nausicaa of the Valley of Wind)
- ستارگان: سومی شیماموتو (ناسیکا)، گورو نایا (لرد یاپا)، یوجی ماتسودا (ازبل)
- کارگردان: هایائو میازاکی
- سال انتشار: ۱۹۸۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۹
«ناسیکا از درهی باد» با محیطهای زیبا اما بیرحمش، با درخواست غضبناکش از بشریت برای درس گرفتن از گذشتهای که جنگ نابودش کرده، در قفسهی فیلمهای علمی-تخیلی، درست کنار «تلماسه» قرار میگیرد. «ناسیکا از درهی باد» داستان قهرمانی محکوم به فناست، داستانی که زخمهای یک دنیای کهن را به ما نشان میدهد، دنیایی که زمانی با شعلههای ترس و خشم سوخته است. زمین هنوز آن آتش نابودگر را به یاد دارد و اندک انسانهای ظالمی که باقی ماندهاند را قضاوت میکند. اما ماجراجویی ناسیکا و همچنین خود فیلم، حول باوری میچرخد که در زمانهی یأس، نگه داشتنش سخت است: همیشه جایی برای امید هست، و همیشه فرصتی برای ساختن یک دنیای صلحآمیز وجود دارد. «ناسیکا از درهی باد» از یک پیشگویی حرف میزند و از قهرمانی که آن پیشگویی را به چالش میکشد.
۶۲- فراموشی (Oblivion)
- ستارگان: تام کروز، مورگان فریمن، اولگا کوریلنکو
- کارگردان: جوزف کوسینسکی
- سال انتشار: ۲۰۱۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۵۳
«فراموشی» درست مثل «گزارش اقلیت»، نمونهی خوب دیگری از محوریت سادگی و رنگ سفید در زیباییشناسی فیلم است. وقتی جک (با بازی تام کروز) تکههایی از زمینِ همچنان غنی را پیدا میکند، «فراموشی» از انتظارات ما فراتر میرود. کشف جک یکی از دهها سرنخی است که سعی دارند به ما بفهمانند آنچه جک تجربه میکند، واقعیت ماجرا نیست. با وجود اینکه فیلم «ماه» افشاگریهایش را بهتر اجرا میکند، اما «فراموشی» مسیر مستقیمتری را پیش میگیرد، مسیری که برای هدف و پیام فیلم، مناسبتر است. داستان «فراموشی» بیش از هر چیز دیگری، دربارهی شکستن چرخهی پرتکرار بیهودگی است. در ضمن، هرچه دلتان میخواهد دربارهی تام کروز بگویید، اما تام کروز همیشه بهترینش را به فیلمها ارائه میکند، خصوصاً در «فراموشی».
۶۳- حاشیهی اقیانوس آرام (Pacific Rim)
- ستارگان: چارلی هونام، ادریس البا، رینکو کیکوچی
- کارگردان: گیرمو دل تورو
- سال انتشار: ۲۰۱۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۲
اگر «گودزیلا» داستانی باشد درباره وحشت ناشی از قضاوت شدن بشر به دست طبیعت و ابهتی که در هیبت گودزیلا زنده شده، «حاشیه اقیانوس آرام» داستانی است درباره شکیباییِ طبیعت در برابر چالشهای ساخته شده به دست بشر و رشد پیدا کردن در خلال آنها. کایجوهای این دو فیلم نمادهایی هستند از تخریب محیطزیست و کمبود منابع. اما رویکرد کارگردان «حاشیه اقیانوس آرام» باعث میشود این مفاهیم آنقدر مستقیم و واضح توی صورت ما کوبیده نشوند. در حقیقت، «حاشیه اقیانوس آرام» از آن فیلمهای عمیق نیست، از آن دسته فیلمهایی نیست که منتقدان سرش بحث کنند یا اصلاً نظرشان اهمیت چندانی داشته باشد. «حاشیه اقیانوس آرام» درباره ربات غولپیکری است که میتواند یک کشتی باری بزرگ را بلند کند و در سراسر اقیانوس وحشت بپراکند. و دقیقاً همین «حاشیه اقیانوس آرام» برای ما جذاب است.
۶۴- پاپریکا (Paprika)
- ستارگان: میگومی هایاشیبارا، تورو ایموری، کاتسونوسوکه هوری
- کارگردان: ساتوشی کان
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۵
عده زیادی در این باره بحث کردهاند، اما هیچکدام این بحثها تا به حال نتیجه یا برندهای نداشته است؛ هیچکس نمیداند نسبت فیلم «آغاز» نولان با آخرین فیلم ساتوشی کان، «پاپریکا» چه چیزی است. آیا «آغاز» ادای دین نولان به ساتوشی کان است؟ آیا نولان با گوشه چشمی به «پاپریکا» «آغاز»اش را ساخته است؟ خوابهایی که بهشان نفوذ شده و ربوده شدهاند و سکانسهای نمادین و معروف هر دو فیلم باعث میشود همهی تماشاگرها متوجهی یک جور ارتباط عجیب بین این دو فیلم شوند، اما هنوز که هنوزه کسی نمیداند دقیقاً چه ارتباطی! به هر حال تفاوت «پاپریکا» و «آغاز» آنجاست که «پاپریکا» در مواجهی مخاطب و دنیای فیلم، کمتر مخاطب را راهنمایی میکند. «پاپریکا» یک فیلم آکادمیک است. اما به هر حال اگر هر دو فیلم را تجربه کنید، به لطف نگاه متفاوتشان به موضوعی تقریباً واحد، از هرکدام نکتهی جدیدی بیرون میکشید. چیزهایی مثل دوگانگی، خوابها و درک شکنندهی ما از واقعیت موضوعهای محوری «پاپریکا» هستند؛ فیلمی که تجربهی تماشایش انتزاعی اما خیرهکننده است.
۶۵- پی (Pi)
- ستارگان: شان گالت، مارک مارگولیس، سامیا شُعیب
- کارگردان: دارن آرنوفسکی
- سال انتشار: ۱۹۹۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۸
اگر بخواهیم با یک مقایسه داستان «پی» را معرفی کنیم، باید از کتاب «آونگ فوکو» نوشتهی امبرتو اوکو حرف بزنیم که نزدیکترین مقایسهی ممکن است. امبرتو اوکو در «آونگ فوکو» نامحسوس به حامیان تئوریهای توطئه حمله میکند، «پی» هم در حد خودش این کار را انجام میدهد، با این تفاوت که فیلم آرنوفسکی بدبینانه نیست، بلکه ناامیدانه است. مکس کوهن (با بازی شان گالت) سخت برای اهمیت داشتن، برای مهم بودن، تلاش میکند. اما تنها چیزی که مکس از آن سر درمیآورد ریاضی است. همان چیزی که شاید باعث انزوایش شده و دلیلِ این میل شدید برای مهم بودن است. انزوای مکس او را مستقیماً به ایمان داشتن نمیرساند، بلکه در ابتدا او را پر از طمع میکند. طمع برای دانش. وقتی مکس گمان میبرد که به نحوی توانسته به نام عددی خدا دست پیدا کند، آن موقع است که طمع جایش را به ایمان میدهد. آن موقع است که مکس میفهمد برخلاف معصومیت، دانش راه آسانی برای رسیدن به آرامش نیست، و درست همانجا، در پایان فیلم است که مکس متوجهی اشتباهش میشود. پایان «پی» یکی از وحشتناکترین پایانهای شاد است. «پی» یکی از آن فیلمهایی است که با بودجهی بسیار کم، کارهای بزرگ کرده است. یک فیلم جمع و جور با حرفهای بزرگ.
۶۶- به سیاهی قیر (Pitch Black)
- ستارگان: ون دیزل، رادا میچل، کیث دیوید
- کارگردان: دیوید تووهی
- سال انتشار: ۲۰۰۰
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۵۹
فیلمهای عامهپسند علمی-تخیلی همیشه در مواجهه با منتقدها راه سختی پیش رو داشتهاند. «به سیاهی قیر» هم یکی از همان داستانهاست؛ داستانی که قصد ندارد راه «دنیای قشنگ نو» (کتابی در ژانر دیستوپیا) برود یا حرفهای عمیقی بزند یا حتی به چنین چیزهایی اشاره کند، نه، «به سیاهی قیر» قرار است ما را برگرداند به دنیاهای دیوانهکننده و روانیِ علمی-تخیلی، جایی که شرورها و کسانی که وانمود میکنند شرور نیستند، به جان یکدیگر میافتند و هیچ جای سالمی برای هم نمیگذارند. «به سیاهی قیر» دربارهی این آدمهاست. البته این نقد به فیلم وارد است که ایده یا حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما تا وقتی ون دیزل و کیث دیوید کنار هم قرار گرفتهاند و یک فیلم علمی-تخیلی باحال پر از خونریزی داریم، نیازی به حرف جدید نیست.
۶۷- مالک (Possessor)
- ستارگان: آندریا رایزبوروگ، کریستوفر ابت، شان بین
- کارگردان: برندون کراننبرگ
- سال انتشار: ۲۰۲۰
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۴
«مالک» اولین فیلم برندون کراننبرگ است، فیلمی خارقالعاده و وحشتانگیز که مسئلهی دزدی هویت را به نهایتِ خودش میرساند. داستان از جایی شروع میشود که تاسیا ووس ( با بازی آندریا رایزبوروگ) برای دزدیدن هویت همکار خود، کالین (با بازی کریستوفر ابت) مأمور میشود. شغل هر دوی تاسیا و کالین دزدی هویت است، اما کالین در دزدیهایش از لوازم هوشمند خانه استفاده میکند تا رئیسهایش محصول بیشتری برای فروش داشته باشند. داستان آنجا جالب میشود که هم کالین و هم تاسیا، به دلایل بسیار خوبی، به خون رئیس کالین تشنهاند. اما تاسیا در طی این سالها لطیفتر شده، آنقدر لطیف که از پس کشیدن ماشه و کشتن جان پارس (با بازی شان بین) برنمیآید. برندن کراننبرگ در «مالک» از عواقب چرخشهای داستانی و تصمیمهای شخصیتها جا خالی نداده است و شاید این، کنار چیزهای دیگر، یکی از دلایلیست که «مالک» را به یک فیلم معرکه بدل کردهاند.
۶۸- غارتگر (Predator)
- ستارگان: آرنولد شوارتزنگر، کارل واترز، جسی ونتورا
- کارگردان: جان مکتیرنان
- سال انتشار: ۱۹۸۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۰
شاید در حال حاضر «مرد شمالی» (The Northman) مردانهترین فیلم تاریخ باشد، اما قبلاً این جایگاه به «غارتگر» تعلق داشت، هرچند که «غارتگر» هنوز هم یکی از پنج تای اول است. وقتی غارتگر، بیگانهی مهلک اعضای گروه را شکار میکند، چیزی که روی صورت سربازها میبینید عرق نیست، تستسرون خالص است! شاید دلیل خاص بودن و هراسناک بودن اولین فیلم فرنچایز «غارتگر»، غافلگیریاش باشد. آغاز فیلم هیچ سرنخی از دلهرهانگیزیهای بعدی به تماشاگر نمیدهد. ما سرگرد کهنهکار جنگ ویتنام، آلن داچ شفر را میبینیم که با گروه ویژهاش عازم مأموریت نجات میشود. وظیفه شفر و گروهش این است که یک وزیر خارجی و دستیارش را از چنگ شورشیها نجات بدهند و به یک جای امن برسانند. با این اوصاف تماشاگر بیخبر فکر میکند دارد یک فیلم اکشن جنگی نگاه میکند، اما وقتی شفر و گروهش در جنگل به لاشهی یک هلیکوپتر و سه جنازهای که پوستشان را کندهاند برمیخورند، همهچیز تغییر میکند و شفر میفهمد دیگر با شورشیها طرف نیست. همان موقع است که غارتگر مثل بلایی آسمانی بر سر شفرو گروهش نازل، و شکار آغاز میشود.
۶۹- آغازگر (Primer)
- ستارگان: شین کاروث، دیوید سالیوان، کری کرافورد
- کارگردان: شین کاروث
- سال انتشار: ۲۰۰۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۳
«آغازگر» از آن فیلمهاست که باید بعد از تماشایش سراغ توضیحها، تحلیلها و یادداشتهایی که روی فیلم نوشته شده بروید و بعد از خواندنشان، دوباره فیلم را تماشا کنید تا شاید بفهمید واقعاً و دقیقاً چه اتفاقی افتاده. و شک نکنید که مجبور خواهید شد «آغازگر» را دوباره تماشا کنید، تمنای فهمیدن پیچیدگیهای فیلم شما را وادار خواهد کرد. «آغازگر» سفر در زمان را با طمع در هم آمیخته و واقعیت را تا مرز نابودی برده است. اگر به فیلمهای سفر در زمانی علاقه دارید، بدانید و آگاه باشید که «آغازگر» بهترین فیلم سفر در زمانی است و قطع به یقین مغزتان را به درد خواهد آورد.
۷۰- فولاد ناب (Real Steel)
- ستارگان: هیو جکمن، اونجلین لیلی، داکوتا گویو
- کارگردان: شان لیوای
- سال انتشار: ۲۰۱۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۰
فیلم «فولاد ناب» از داستان کوتاهی به نام «فولاد» نوشتهی ریچارد متسون اقتباس شده است، یکی از داستانهای کوتاه مجلهی «فانتزی و علمی-تخیلی» در دهه ۱۹۵۰. «فولاد» در سال ۱۹۶۳ در سریال «منطقهی گرگ و میش» (the twilight zone) هم اقتباس شده. داستان ما را به سال ۲۰۲۰ میبرد (۱۰ سال جلوتر از زمان آغاز فیلمبرداری) و آیندهی نزدیک را بهمان نشان میدهد. در سال ۲۰۲۰ بوکسورها از کار بیکار شدهاند و حالا دیگر رباتهای بوکسور جایشان را گرفتهاند. چارلی (با بازی هیو جکمن) یکی از همان بوکسورهاست. اما قرار نیست چارلی دست از مبارزه بردارد. بازی عوض شده، اما مبارزه همان مبارزه است. پس چارلی، پسرش و یک ربات که با زباله فرق چندانی ندارد، عزمشان را برای پیروزی در مبارزههای پیاپی، جزم میکنند. داستان در خلال روابط پدر و پسری شیرین، ما را به دنیای زیرزمینی میبرد و قماربازهای مالباخته و شرطبندی روی مبارزه رباتها را نشانمان میدهد. «فولاد ناب» آدم را یاد فیلمهای علمی-تخیلی محبوب بچههای دهه ۸۰ میاندازد. داستان سرراست و هیجانانگیز، شخصیتپردازی خوب و جلوههای ویژه، همه از «فولاد ناب» یک فیلم خانوادگی درجه یک ساختهاند.
۷۱- روبوکاپ
- ستارگان: پیتر ولر، نانسی آلن، کورتوود اسمیت
- کارگردان: پائول ورهوون
- سال انتشار: ۱۹۸۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۰
«روبوکاپ» یکی از باهوشترین فیلمهای احمقانه است؛ پر از خشونت افسارگسیخته و استعارههایی مثل احیای قدیسوارانه و نبرد خیر و شر. داستان «روبوکاپ» در آیندهی نزدیک به وقوع میپیوندد و دیترویتی را به ما نشان میدهد که جنایتکاران داخل خیابانهایش جولان میدهند و کار زیادی از دست نیروی پلیس برنمیآید. شخصیت اصلی افسر پلیس، الکس مورفی (با بازی پیتر ولر) است که یک شب به دست گروهی از خلافکارها، ناجوانمردانه به قتل میرسد. اما این پایان الکس مورفی نیست. یک ابرشرکت عظیم الکس مورفی را با تبدیل کردن به سایبورگ (نیمه انسان نیمه ربات) به زندگی برمیگرداند، با این تفاوت که الکس هیچ خاطرهای از زندگی پیش از مرگش ندارد. او دیگر الکس نیست، بلکه روبوکاپ است. یک پلیس آهنین همه فن حریف که بدون ذرهای رحم جنایتکاران را میکشد. «روبوکاپ» درباره فردگرایی و اخلاقیات است، درباره تأثیری که دنیای اطراف و آدمهای دیگر روی شخصیت انسان میگذارند، و درباره چیزی که پلیسی مثل الکس مورفی، بدون این تأثیرها به آن تبدیل میشود.
۷۲- مرد دونده (The Running Man)
- ستارگان: آرنولد شوارتزنگر، یافت کوتو، ماریا کانچیتا آلونسو
- کارگردان: پائول مایکل گلسر
- سال انتشار: ۱۹۸۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۶
«مرد دونده» اقتباسی از رمان کوتاه استیون کینگ است، اما چیزی حدود ۹۵٪ داستان را کنار گذاشته. اگر بخواهیم واقعبین باشیم، خود داستان چندان داستان چشمگیری نبود، با این حال داستانی که با نثر موجز استیون کینگ نوشته شده بود حرفهای بیشتری برای گفتن داشت، خصوصاً دربارهی مغایرت داشتن منافع شرکتها با جان انسانها. تنها چیزی که از داستان اصلی به فیلم منتقل شده، همین مفهوم کلی است. در فیلم «مرد دونده» داستان پلیس تازهکاری را دنبال میکند که درگیر یک انقلاب میشود. «مرد دونده» شامل قتل عام شهروندان، دیالوگهای یک خطی کلیشهای، انقلابیها و یک خوانندهی اوپرا که قصد کشتن دوندهها را دارد، میشود و درمجموع یک فیلم سرگرمکننده و جالب است که ارزش یک بار تماشا را دارد.
۷۳- اسکنرها
- ستارگان: مایکل آیرون ساید، جنیفر نیل، پاتریک مکگووهان
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- سال انتشار: ۱۹۸۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۰
برمیگردیم سراغ یکی دیگر از فیلمهای سلطان ژانر وحشت بدن، یعنی دیوید کراننبرگ. در آغاز «اسکنرها» ممکن است فیلمی درباره پرورش یک نسل از جاسوسان ذهنخوان و جنگجویانی با قدرتهای ذهنی است، اما خیال نکنید قرار است یک فیلم جاسوسی علمی-تخیلی ببینید. «اسکنرها» یکی از چندشناکترین صحنههای ممکن را دارد. صحنهی ترکیدن کلهی مردی که با همان قدرتهای ذهنی بهش حمله شده است. «اسکنرها» فیلم ساده و سرراستی است که اگر آنقدر دیوانهوار و خونین نبود، راحت میشد به برخی از صحنههایش خندید. اما خشونت و چندشناکی فیلم اجازه نداده هیچگونه طنزی به وجود بیاید. «اسکنرها» یکی از اولین فیلمهای دیوید کراننبرگ است، یکی از کلاسیکهای این کارگردان.
۷۴- جیغزنها
- ستارگان: پیتر والر، جنیفر رابین، روی دوپیوس
- کارگردان: کریستین داگوای
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۲۹
«جیغزنها» اقتباسی مضمونی از داستان کوتاه فیلیپ کی. دیک به نام «نوع دوم» (Second Variety) است. با اینکه «جیغزنها» با ایدهآلش فاصلهی بسیار زیادی دارد، با اینکه بودجهی فیلم بسیار کمتر از آنچه نیاز داشتهاند بوده و بعضی جاها تنبلی هم کردهاند، اما فیلم از چیزی که امتیازش میگوید، کیفیت بیشتری دارد. «جیغزنها» جنگ داخلی شرکتی را خوب نشان داده و همین به خودی خود ارزشمندش میکند. موضوع محوری فیلم تحولات رباتهاست. چیزی که فیلیپ کی. دیک در «نوع دوم» پیشبینی کرده بود به همین تحولات مربوط است، این حقیقت که هوشهای مصنوعی هرچقدر هم تکامل پیدا کنند، به هر حال به دست انسانها، که خود ناقصاند ساخته شدهاند. بنابراین آنها هم در نهایت گرفتار همین نقوص خواهند شد.
۷۵- ساکت دویدن (Silent Running)
- ستارگان: بروس درن، ران ریفکین، کلیف پاتس
- کارگردان: داگلاس ترامبل
- سال انتشار: ۱۹۷۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۲
ارزشش را دارد «ساکت دویدن» را فقط برای هیوئی، دیوئی و لوئی تماشا کرد. پیشگامهای رباتهای محبوبی مثل R2-D2 و بسیاری دیگر از درویدهای بامزهای که تا به حال در فیلمهای مختلف دیدهایم. دیدگاه اندوهناک «ساکت دویدن» از آینده بشر همراه با آهنگهای اشکآور جون بیز، مثل سلاح در دستان فیلم است و مخاطب را به گریه میاندازد. زمین از نظر محیطزیستی ویران شده است و رنگ سبزش را از دست داده. تعداد کمی گلخانه در فضا وجود دارد تا امید احیای جنگلها را زنده نگه دارند، اما وقتی این امید هم از بین میرود، یکی از گیاهشناسان سعی میکند آخرین تلاشش را برای دوباره سبز شدن زمین، به ثمر برساند. لحن ملودراماتیک «ساکت دویدن» ممکن است در وهله نخست زیادی به نظر برسد، اما ترکیبش با بازی درخشان بروس درن فیلمی ساخته که ما را با غم و اندوه تسخیر میکند. «ساکت دویدن» یکی از فیلمهای متفاوت لیست است.
۷۶- سولاریس
- ستارگان: دوناتاس بانیونیس، ناتالیا بوندارچوک، جوری جاروت
- کارگردان: آندری تارکوفسکی
- سال انتشار: ۱۹۷۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۲
وقت آن رسیده که در خلال فیلمهایی که از نویسندههایی همچون استیون کینگ و فیلیپ کی. دیک، یکی دیگر از نویسندههای قادر ژانر علمی-تخیلی را معرفی کنیم. استانسیلاو لم، نویسندهی روستباری بود که به خاطر داستانهای علمی-تخیلیاش مشهور شد. از قضا «سولاریس» یکی از برجستهترین و بهترین رمانهای لم به حساب میآید. اما برخلاف عده زیادی از نویسندهها، استانسیلاو لم از اقتباسهای آثارش بدش میآمد. تمام جزئیاتی که در ترجمهها و اقتباسها از داستانهایش کم میشد و باعث میشد منظورش به خوبی منتقل نشود، لم را آزرده میکرد. اگر خودمان را جای او بگذاریم، این مسئله کاملاً قابل درک است، اما آندری تارکوفسکی از اقتباس «سولاریس» فیلم شگفتانگیزی ساخته است که نمیتوان نادیدهاش گرفت. «سولاریس» داستانیست دربارهی ارتباط داشتن، داستانی که میگوید اگر قرار است در سیارههای دوردست دنبال حیات بگردیم، ابتدا باید خودمان را به درستی بشناسیم و درک کنیم. «سولاریس» با تأکید روی خودشناسی، یک داستان گیرا و خاص را روایت میکند که نباید از دستش بدهید.
۷۷- توپهای فضایی (Spaceballs)
- ستارگان: جان کندی، بیل پولمن، ریک مورانیس
- کارگردان: مل بروکس
- سال انتشار: ۱۹۸۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۵۶
کلید ساختن یک پارودی (فیلمهایی که به تقلید از فیلمهای معروف ساخته میشوند تا به شیوه خودشان مسخرهشان کنند) خوب این است که فیلم منبع را خوب بشناسی. باید گفت که مل بروکس آنقدرها به درک درستی از «جنگ ستارگان» نرسیده بوده، اما «توپهای فضایی» به هر حال تا جای ممکن به ریشههای «جنگ ستارگان» نزدیک شده و یک پارودی سرگرمکننده و بامزه از آب درآمده که بیش از هر چیزی بهمان میفهماند چرا عاشق فیلمهایی مثل «جنگ ستارگان» هستیم.
۷۸- تعقیبگر (Stalker)
- ستارگان: الکساندر کایدنوفسکی، آلیسا فریندلیچ، آناتولی سولونیتسین
- کارگردان: آندری تارکوفسکی
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۱۰۰
«تعقیبگر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی، از روی رمانی به نام «پیک نیک کنار جاده» نوشتهی آرکادی و بوریس استروگاتسکی (که فیلمنامهی فیلم را هم نوشتهاند) اقتباس شده است. «تعقیبگر» المانهای علمی-تخیلی را با مضامین فلسفی، روانشناختی و علوم الهی ترکیب میکند و داستان سفری را میگوید که شخصیت تعقیبگر نقش راهنمایش را دارد. تعقیبگر (با بازی الکساندر کایدنوفسکی) دو مشتری دارد؛ اولی نویسندهای مالیخولیایی (با بازی آناتولی سولونیتسین) که به دنبال الهام گرفتن است، و دومی پروفسوری (با بازی نیکولای گرینکو) است به دنبال اکتاشافات علمی. آنها به «منطقه» میروند، محدوده مرموزی که میگویند اتاقی داخلش وجود دارد که درونیترین خواستههای هر کسی را برآورده میکند. «تعقیبگر» درباره تکامل معنوی است.
۷۹- مرد ستارهای (Starman)
- ستارگان: جف بریجز، کارن آلن، چارلز مارتین اسمیت
- کارگردان: جان کارپنتر
- سال انتشار: ۱۹۸۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۵
«مرد ستارهای» حول ایدهی اولین تماس بشر با حیات بیگانه میچرخد، اما داستان از زاویه دید ما نیست، بلکه از زاویه دید یک بیگانه است. یک تمدن بیگانه کارت دعوت فضایی ما را، یعنی فضاپیمای Voyager 2 را پیدا کردهاند و بعد از شنیدن پیامهای صلحآمیزی که فضاپیما حمل میکند، تصمیم میگیرند یک گروه کوچک برای تماس با تمدن زمین بفرستند. برخلاف وعدهی صلحی که در فضاپیما بود، به محض نزدیک شدن سفینهی بیگانهها، دولت آمریکا آنها را با موشک میزند. تنها بازماندهی سفینه، بیگانهای است که با استفاده از موی شوهر زنی که به تازگی بیوه شده، خود را به هیبت یک انسان درمیآورد و داستانش روی زمین، آغاز میشود. «مرد ستارهای» ملایمترین فیلم جان کارپنتر است.
۸۰- استار ترک (Star Trek: The Motion Picture)
- ستارگان: ویلیام شاتنر، پرسیس کامباتا، لئونارد نیموی
- کارگردان: رابرت وایز
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۴۸
فرنچایز «استار ترک» در ابتدا به عنوان سریالی تلوزیونی آغاز شد و با محبوبیت فزایندهای که پیدا کرد، در سال ۱۹۷۹ صاحب اولین فیلم سینمایی خود شد، با همان گروه بازیگران سریال. «استار ترک» ما را به سال ۲۲۷۰ میبرد، زمانی که یک ابر فضایی قدرتمند و مرگبار دارد به سمت زمین میآید و سر راهش همهچیز را نابود میکند. خیلی زود یک سفینه راهی مأموریتی میشود برای متوقف کردن این ابر و نجات سیاره زمین. اولین فیلم «استار ترک» از همتایان علمی-تخیلی خود مانند «اودیسه فضایی: ۲۰۰۱» و فیلمهای تارکوفسکی الهام گرفت و لحنش از لحن سریال فاصله گرفت. «استار ترک» یکی از نقاط عطف سینمای علمی-تخیلی است.
۸۱- جنگ ستارگان: قسمت چهارم – امیدی تازه (Star Wars: Episode IV – A New Hope)
- ستارگان: مارک همیل، کری فیشر، هریسون فورد
- کارگردان: جورج لوکاس
- سال انتشار: ۱۹۷۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۹۳
اگر تا به حال در لیست از فیلمهایی حرف زدهایم که نقطه عطف سینمای علمی-تخیلی بودهاند، «جنگ ستارگان: امیدی تازه» فیلمی است که نه تنها سینمای علمی-تخیلی، بلکه ژانر اوپرای فضایی را برای همیشه تغییر داد. «جنگ ستارگان: امیدی تازه» اولین فیلم فرنچایز «جنگ ستارگان» است، فیلمی که به یکی از محبوبترین فرنچایزهای تاریخ شکل داد و حتی زندگیها را عوض کرد (دانشمندها و افراد سرشناس زیادی مانند ایلان ماسک ادعا کردهاند فیلمهای «جنگ ستارگان» برایشان الهامبخش بوده و حتی باعث علاقهشان به علم و فضا شده است). امروزه اغلب طرفداران «جنگ ستارگان» را نه براساس سال انتشار، بلکه براساس ترتیب داستانی تماشا میکنند و «امیدی تازه» را به عنوان قسمت چهارم فرنچایز میشناسند، اما بیاید تصور کنیم این فیلم چه جایگاهی برای اولین بینندگانش در سال ۱۹۷۷ داشته، کسانی که تا به حال چنین چیزی ندیده بودند و نام «جنگ ستارگان» برایشان جدید بوده است. «امیدی تازه» نمود تخیل ناب جورج لوکاس بود که میشد المانهای فیلمهای وسترن و حتی فیلمهای آکیرا کوروساوا را داخلش دید، داستان آغاز راه یک قهرمان که با تمام سادگیاش، هیچکس تا به حال مانندش را ندیده بود. «جنگ ستارگان: امیدی تازه» مثل ستاره مرگی که در فیلم قصد نابودیاش را داشتند، تأثیر عظیم و باورنکردنیای روی ژانر علمی-تخیلی گذاشت و به ریشهی فیلمها و سریالهایی تبدیل شد که امروز از «جنگ ستارگان» میبینیم.
۸۲- روزهای عجیب و غریب (Strange Days)
- ستارگان: رالف فاینس، آنجلا باست، ژولیت لوئیس
- کارگردان: کترین بیگلو
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۶
«روزهای عجیب و غریب» المانهای علمی-تخیلی و نوآر را با هم ترکیب میکند و به مفاهیمی مثل نژادپرستی، سؤاستفاده از قدرت و تجاوز میپردازد. «مرکب» تکنولوژی غیرمجاز و تکاندهندهی فیلم «روزهای عجیب و غریب» است، دستگاهی که میتواند خاطرهی انسان را مو به مو، با تمام احساسات و جزئیات ضبط کند. خاطرات ضبط شده را هر کسی میتواند تجربه کند و حتی حالات فیزیکی آن شخص در آن خاطره را احساس کند. در لس آنجلسی که به منطقه جنگی تبدیل شده و جرم و جنایت حاکمانش شدهاند، یک پلیس سابق که خریدار دست اول خاطرات ضبط شده است، تصمیم گرفته خودش را در گذشتهی دیگران حبس کند و از زندگی نحسش دور بماند. اما حتی با وجود این تکنولوژی هم نمیتوان از زندگی و واقعیتش فرار کرد، میشود؟
۸۳- آفتاب (Sunshine)
- ستارگان: کیلیان مورفی، کریس ایوانز، رز بایرن
- کارگردان: دنی بویل
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۶
«آفتاب» حتی از فیلم «مادر» هم عجیبتر است اگر از منظر کاوش در علوم الهی بهش نگاه کنیم، و حتی میتوان گفت پایانش را هم از فیلم «ایستادگی» (The Stand) قرض گرفته که به همین اندازه عجیب و مذهبی است («ایستادگی» از رمان استیون کینگ با همین نام اقتباس شده است). داستان «آفتاب» اما از همان ابتدا نفسگیر است. در سال ۲۰۵۷، یک گروه از فضانوردان به مأموریتی اعزام میشوند که نه تنها ممکن است بازگشتی از آن نباشد، بلکه اگر شکست بخورند، دیگر امیدی برای بشریت هم باقی نمیماند. مأموریت این فضانوردان این است که به خورشید در حال مرگ ما جانی دوباره بدهند؛ مأموریتی غیرممکن که قرار است سرنوشت بشر را معین کند. بشری که حالا سیارهاش به خاطر مرگ خورشید، دارد منجمد میشود. برخلاف نامش، «آفتاب» اصلاً فیلم روشن و خوشایندی نیست و از همان یک سناریوی وحشتناک و متحمل را جلویمان میگذارد. «آفتاب» به خاطر مضمون عجیب و جذاب و جلوههای ویژهی خوبش هم که شده، یک سر و گردن از فیلمهای مشابه بهتر است.
۸۴- ترمیناتور
- ستارگان: آرنولد شوارتزنگر، لیندا همیلتون، مایکل بین
- کارگردان: جیمز کامرون
- سال انتشار: ۱۹۸۴
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۱۰۰
«ترمیناتور» یکی دیگر از نمادهای سینمای علمی-تخیلی است که با چهرهی سرد و بیروح آرنولد شوارتزنگر در هیبت یک ربات قاتل گره خورده. اسکاینت، هوش مصنوعی شروری که میخواهد نسل بشر را منقرض کند، ترمیناتور (آرنولد شوارتزنگر) را از سال ۲۰۲۹ به سال ۱۹۸۴ میفرستد تا سارا کانر (با بازی لیندا همیلتون) را بکشد؛ جان کانر، پسر به دنیا نیامدهی سارا، روزی مثل خار در دست اسکاینت فرو میرود و رهبر نبرد علیه رباتها میشود. برای همین هم اسکاینت مصمم است مادر جان را بکشد و از به دنیا آمدنش جلوگیری کند. اما این همهی داستان نیست، همانطور که ترمیناتور در زمان سفر کرده تا سارا کانر را بکشد، سربازی هم برای محافظت از او به گذشته آمده. رویکرد جیمز کامرون در «ترمیناتور» به او این اجازه را میدهد تا دوباره و دوباره نبرد اسکاینت و جان کانر را تکرار کند و ترمیناتورهای تیتانیومی را به جان انسانها، و حتی یکدیگر بیندازد.
۸۵- آنها زنده میمانند (They Live)
- ستارگان: رودی پایپر، کیث دیوید، مگ فاستر
- کارگردان: جان کارپنتر
- سال انتشار: ۱۹۸۸
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۵
نادا در لس آنجلس تازه وارد است و دنبال شغل میگردد، اما خیلی زود درگیر ماجرایی میشود که واقعیت دنیا را وارونه میکند. اولین سرنخ نادا حرفهای یک کشیش دربارهی «آنها»ست، کسانی که انسانهای با نفوذ و قدرتمند را آلت دست خود کردهاند تا جامعه را کنترل کنند. دومین سرنخ، یک افشاگری همهجانبه است. هکری تلوزیون را هک میکند و رو به دوربین، از سیگنالی حرف میزند که مردم را در یک حالت رویا مانند نگه میدارد تا مطیع باشند. اما این همهی حقیقت نیست. وقتی نادا به یک عینک مخصوص دست پیدا میکند، میفهمد که برخی آدمها، اصلاً آدم نیستند و بیگانهاند؛ بیگانههایی که صورتشان مثل اسکلت است و دارند به کل بشریت حکومت میکنند! «آنها زنده میمانند» نتیجهی موج شکوفایی کپیتالیسم در دهه ۸۰ است و پارانویای جمعی مردم از کنترل شدن به دست رسانهها که حالا دیگر نقششان در زندگی روزمره، بیش از اندازه شده بود. «آنها زنده میمانند» یکی از طولانیترین نزاعهای خیابانی تاریخ سینما را به ما داده است و برای همین هم که شده، باید تماشایش کرد.
۸۶- آن چیز (The Thing)
- ستارگان: کرت راسل، کیث دیوید، ویلفورد بریملی
- کارگردان: جان کارپنتر
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۳
«آن چیز» داستان گروهی از محققان آمریکایی در قطب جنوب را روایت میکند که گرفتار یک موجود انگلی فرازمینی میشوند، موجودی که میتواند ظاهر هر موجود زندهای را تقلید کند. وقتی گروه از حضور چنین موجودی با خبر میشود، پارانویا مثل یک موج بینشان پخش میشود، چرا که دیگر به هیچکس نمیتوانند اعتماد کنند. هرکدامشان ممکن است یک انگل فضایی باشد که دارد ادای دوست و همکارشان را درمیآورد. هرکدامشان ممکن است هیولایی باشد پشت نقاب انسان. فیلم «آن چیز» درست مثل «بیگانه»، آنقدر خوب از پس جلوههای ویژه برآمده که حتی هنوز هم در چشم تماشاگر خوب به نظر میرسند. «آن چیز» یکی از بهترین گروههای بازیگری را دارد. بازیها آنقدر خوب و گیرا هستند که اگر ۱۰ بار فیلم را تماشا کنید، ۱۰ شخصیت محبوب مختلف خواهید داشت. همین شخصیتپردازی درجهیک است که باعث میشود پارانویای کاراکترهای فیلم برایمان ملموس شود و ترس و بیاعتمادیشان نسبت به یکدیگر، باورپذیر. «آن چیز» نمود ترسهای اجتماعی بشر است. یک فیلم علمی-تخیلی هراسناک که هرگز قدیمی نمیشود.
۸۷- THX 1138
- ستارگان: رابرت دووال، دونالد پلینس، مگی مک اومی
- کارگردان: جورج لوکاس
- سال انتشار: ۱۹۷۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۶
جورج لوکاس کارگردان ایدهپردازی است و واقعاً هم که عجب ایدههای شگفتانگیزی دارد. جورج لوکاس از آن کارگردانهاست که حتی با بودجهی کم میتواند فیلمهای درجه یک بسازد، کافیست یک ادیتور نترس کمک حالش باشد (جالب اینجاست که ادیتور این فیلم خودش بوده). «THX 1138» استخوانبندی فیلمهای شاهکار را دارد، فیلمی دیستوپیایی درباره از دست رفتن فردیت که با دستگاههای آیندهنگرانهی ترسناک و یک ماشین در جایگاه خدا و مارمولکی که درونش زندگی میکند، تماشاگر را مجذوب داستان عجیب خود میکند.
۸۸- یادآوری کامل (Total Recall)
- ستارگان: آرنولد شوارتزنگر، راشل تیکوتین، شارون استون
- کارگردان: پائول ورهوون
- سال انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۲
داگلاس کواید ( با بازی آرنولد شوارتزنگر)، یک کارگر ساختمانی ساده است که ناگهان خاطرهای از یک ماجراجویی خارقالعاده در مریخ به یاد میآورد. خاطرهای که یک سازمان سری تمام زورش را میزند تا داگلاس آن را تمام و کمال به یاد نیاورد. اینجاست که هم تماشاگر و هم داگلاس از خود میپرسند مگر داگلاس چه چیزی را فراموش کرده که آنقدر مهم است؟ و خیلی زود، کاشف به عمل میآید داگلاس در گذشته یک مأمور مخفی مریخی بوده و قصد داشته به رژیم ظالمانه و مستبد دیکتاتور مریخ، پایان بدهد. پائول ورهوون نتوانسته ظرافتهای داستان فیلیپ کی. دیک را به درستی منتقل کند، اما مریخی که به دست شرکتها بلعیده و تصرف شده را درست از ذهن فیلیپ کی. دیک به صحنههای فیلم احضار کرده است. «یادآوری کامل» از روی یکی از داستانهای کوتاه فیلیپ کی. دیک اقتباس شده است.
۸۹- تبدیلشوندگان (The Transformers: The Movie)
- ستارگان: پیتر کالن، اورسون ولز، فرانک واکر
- کارگردان: نلسون شین
- سال انتشار: ۱۹۸۶
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۶۲
فیلمهای مایکل بی از «تبدیلشوندگان» بد نیستند، اما روح این فرنچایز در اولین آثاری که دهه ۸۰ منتشر میشدند نهفته است. بچههای دهه ۸۰ عاشق رباتهای تبدیلشوندهای بودند که یک لحظه روی دو پا ایستاده بودند و لحظهی بعدی موتورشان میغرید و چرخهایشان میچرخید. از اوپتیموس پرایم گرفته تا استار اسکریم، هر بار یکی از تبدیلشوندگان کشته میشد بچهها با غم مینالیدند و از ته دل برای تبدیلشوندهی محبوبشان ناراحت میشدند. انیمیشن «تبدیلشوندگان» به طرز عجیبی بزرگسالانه، احساسی و معرکه بود؛ تماشایش برای هر کسی که خودش را طرفدار «تبدیلشوندگان» میداند، واجب است.
۹۰- تران (Tron)
- ستارگان: جف بریجز، دیوید وارنر، باکسلیتنر
- کارگردان: استیون لیسبرگر
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۱
«تران» مشابه آن فیلمهاییست که کاری میکردن باور کنیم سلولها و گلبولهای بدنمان برای خودشان زندگی دارند. «تران» همین کار را با کامپیوترها میکند و دنیایی را نشانمان میدهد که درون کامپیوترها جان گرفته است، دنیایی که برنامهها داخلش زندگی میکنند. «تران» با به کار گیری بهترین جلوههای ویژه و انیمیشنهای روتوسکوپی هوشمندانه، از منظر جلوههای ویژه یک دستاورد و نقطه عطف به حساب میآید. همین که «تران» کاری میکند از مردن یک برنامه ناراحت شویم، باعث میشود ارزش تماشا را داشته باشد. البته دنبالهی فیلم، یعنی «میراث تران» هم دست کمی ندارد.
۹۱- آسمان وانیلی (Vanilla Sky)
- ستارگان: تام کروز، پنلوپه کروز، کرت راسل
- کارگردان: کامرون کرو
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۴۲
«آسمان وانیلی» بهترین فیلم تام کروز نیست، فیلمی هم نیست که همه دوستش داشته باشند، اما به خاطر رویکرد روانشناختیاش باید تماشایش کرد. دوید ایمز (با بازی تام کروز)، وارث یک شرکت بزرگ است که ما در ابتدای فیلم، او را در زندان میبینیم. دیوید داستان زندگیاش را برای روانشناس زندان تعریف میکند و به این ترتیب ما را به آغاز ماجرا میبرد، به آغاز خوشگذرانیهای دیوید در منهتن و واگذاری شرکت به دوست معتمد پدرش. «آسمان وانیلی» ترکیبی عجیب از علمی-تخیلی، رمنس و مفاهیم روانشناختی است.
۹۲- ویدیو دروم (Videodrome)
- ستارگان: جیمز وودز، دبرا هری، سونجا اسمیتز
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- سال انتشار: ۱۹۸۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۹
مارشال مکلوهانِ فیلسوف میگوید: «رسانه خودِ پیام است». بنابراین دیوید کراننبرگ سعی کرده از «ویدیو دروم» و فیلمهای درونش برای نشان دادن تعریف مکلوهان از رسانه و پیامی که حمل میکند، نشان بدهد. رسانهای که «ویدیو دروم» بهمان نشان میدهد، ذهنهای ما را میرباید و با توهمهای متعدد به هر سمتی که بخواهد، هدایتمان میکند. داستان دربارهی یک تهیهکنندهی تلوزیون است که برای شبکهی کوچکی کار میکند، تهیهکنندهای که ناگهان میفهمد کنترل رسانهاش در دستش نیست. بلکه این خود شخص اوست که دارد کنترل میشود. دیوید کراننبرگ در «ویدیو دروم» سراغ تئوری توطئهای مشابه «آنها زنده میمانند» رفته، با این تفاوت که اینجا عنصر وحشت بدن حکمرانی میکند و با چیز بسیار هولناکتری روبهرو هستیم.
۹۳- وی مثل وندتا / انتقامجو (V for Vendetta)
- ستارگان: ناتالی پورتمن، هیو ویوینگ، جان هارت
- کارگردان: جیمز مکتیگوئه
- سال انتشار: ۲۰۰۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۳
«وی مثل وندتا» فیلم بزرگی است، دربارهی چیزهای بسیاری هم هست، اما بیشتر از همه، سعی دارد به ما بگوید اگر لازم شد، با تمام وجود و به هر قیمتی که شده، علیه ظلم و ستم بجنگید. بسیاری از دیالوگها و صحنههای نمادین «وی مثل وندتا» حالا برای عدهای نماد شدهاند، چناچه نقاب معروف فیلم آنقدر به دست هکرها استفاده شده که حالا تا آن را میبینیم، فکر میکنیم جایی را هک کردهاند. «ایدهها را نمیتوان کشت.» یکی از دیالوگهای مشهور و نمادین فیلم است.
۹۴- جنگ دنیاها (War of the Worlds)
- ستارگان: تام کروز، داکوتا فنینگ، تیم رابینز
- کارگردان: استفن اسپیلبرگ
- سال انتشار: ۲۰۰۵
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۷۵
داستانهای علمی-تخیلی از حال و روز زمانهشان تأثیر زیادی میگیرند. برای مثال، بازسازی فیلم «روزی که زمین استوار ایستاد» (که کیانو ریوز هم داخلش بازی کرده)، بسیار ضعیفتر از نسخهی اصلی از آب درآمد، چون ایدهی فیلم با جنگ سرد و حال و روز آن موقع به خوبی پیوند خورده بود و وقتی روح جنگ سرد از فیلم حذف شد، بخش اعظم ویژگیهای خوبش هم همراهش حذف شدند. با این حال استفن اسپیلبرگ به خوبی از پس مدرن کردن داستان اچ. جی ولز (یکی از اولین نویسندگان ژانر علمی-تخیلی) برآمده است. با اینکه جلوههای بصری عالی شدهاند و وحشت را درون فیلم میپراکنند، اما آنچه باعث موفقیت «جنگ دنیاها» شده، جلوههای صوتی آن است.
۹۵- وست ورلد (Westworld)
- ستارگان: یول براینر، جیمز برولین، ریچارد بنجامین
- کارگردان: مایکل کرایتون
- سال انتشار: ۱۹۷۳
- امتیاز سایت راتن توماتوز: ۸۵
بله، سریال محبوب و خوشساخت شبکهی اچبیاو در اصل یک فیلم سینمایی بوده. «وست ورلد» را میتوان جد عصبانیتر و خشنتر «پارک ژوراسیک» دانست (که البته نویسندهی هر دو فیلم مایکل کرایتون است). طمع شرکتها و بیارزش بودن جان انسان دربرابر منافعشان در «وست ورلد» به خوبی نمایش داده شده است. «وست ورلد» داستان ساز و کار یک دنیای مکانیکیست که همهچیزش از قبل تعیین شده. حالا اگر آشوب به چنین دنیایی پا بگذارد، چه میشود؟ اگر سریال را دوست دارید و دیوانهی طعنههای فلسفی و عمیقش شدهاید، بهتر است سراغ فیلم «وست ورلد» هم بروید و ایدهی رباتهایی که خودآگاه میشوند را در نخستین قالبش تماشا کنید.
منبع: SlashFilm
بازیکن شماره یک آماده کو پس؟