۱۴ فیلم‌ کمدی برتر دهه‌ی ۹۰ میلادی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۵ دقیقه
بهترین فیلمهای کمدی دهه 90

سینمای هالیوود در دهه‌ی نود میلادی به خاطر تمام کمدی‌هایی که تولید کرده است، چه این فیلم‌ها تماشاگران را به قهقهه انداخته یا صرفاً لبخندی بر لب‌شان نشانده باشد، همیشه ارزش بازبینی را دارد. خنده را همه دوست دارند. و خوشبختانه، تعداد زیادی فیلم وجود دارد که می‌توانند به ما در کار خنده کمک کنند. گاهی اوقات سریال‌های تلویزیونی می‌توانند ما را با نیش‌ باز مدت‌ها با خود بکشانند، مثل بسیاری از فصل‌های سریال‌هایی همچون «اداره» (Office)، «۳۰ راک» (۳۰ Rock) یا حتی ساینفیلد (Seinfeld). اما زمان‌های دیگر فقط چیزی می‌خواهیم که بتوانیم ظرف یک ساعت و نیم یا نهایتاً دو ساعت خودمان را به آن بسپاریم و دل‌مان را شاد کنیم.

هر دهه برنده‌ها و بازنده‌های خود را دارد، اما دهه‌ی نود بدون شک بهترین فهرست فیلم‌های کمدی را در خود جای داده است. مقصود، فیلم‌هایی است که یا شما را از خنده روده‌بر می‌کنند یا اگر حتی باعث نشوند به معنای واقعی کلمه به زانوی خود ضربه بزنید، چیزی در خود دارند که باعث می‌شود در ذهن خود، در سکوت، آن را هوشمندانه بدانید، و بعد همان شب متوجه شوید که دارید به فیلم فکر می‌کنید. و بعد دوباره آخر همان هفته، یک ماه یا حتی یک سال بعد هنوز در ذهن‌تان باقی بماند. بعضی از این فیلم‌ها می‌توانند در عین کمدی بودن بسیار عمیق باشند، مثل «جان مالکوویچ بودن» و «نمایش ترومن».

مسلماً این فهرست بسیار متنوع است. قرار نیست فیلم‌های کمدی همیشه طنر احمقانه یا بی‌ادبانه داشته باشد. البته که در این ژانر، تعداد فیلم‌های این‌چنینی زیاد است، ما سعی کردیم آثاری را انتخاب کنیم که در خانواده‌ی ژانر کمدی قرار بگیرند، اما بیشتر در قلمرو طنز اجتماعی یا درام کمدی باشند، نه کمد‌ی‌های مرسوم آسان‌فهم. بنابراین بدون معطلی می‌رویم سراغ برترین فیلم‌های کمدی دهه‌ی نود که ۱۰۰ درصد ارزش تماشا کردن و دوباره تماشا کردن را دارند.

۱. لبوفسکی بزرگ (The Big Lebowski)

لبوفسکی بزرگ

  • محصول ۱۹۹۸
  • کارگردان: برادران کوئن
  • بازیگران: جف بریجز، جان گودمن، استیو بوشمی، جولیان مور
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰

یک آدم بیکار و بیعار به نام دود (جف بریجز) با فردی به نام لبوفسکی اشتباه گرفته می‌شود. چند خلافکار به سراغ دود می‌آیند و به او خسارت می‌زنند. دود که متوجه شده او را اشتباه گرفته‌اند، لبوفسکی را پیدا می‌کند تا از او خسارت بگیرد. در عوض، لبوفسکی او را استخدام می‌کند تا همسر ربوده‌شده‌اش را پیدا کند.

«لبوسکی بزرگ» به هزار و یک دلیل خوب، یک کالت کلاسیک است؛ با اینکه در همان اولین بار تماشا به اندازه‌ی کافی خوب است (محال است جف بریجز، جان گودمن، و استیو بوشمی را در میان سایر بازیگران تحسین نکنیم)، اما فیلمی است که واقعاً با هر بار تماشا، بهتر و بهتر می‌شود. اگر بخواهیم ژانر دقیق و مشخصی برای فیلم در نظر بگیریم، می‌توان گفت زیردسته‌ی اسکروبال‌های کم‌هزینه‌ی همراه با بزهکاری طنز است. اما برادران کوئن بارها و بارها مهارت خود را در خلق کمدی‌ عجیب و غریب در قالب‌های جدی و کاملاً غیرمنتظره نشان داده‌‌اند، از فیلمنامه گرفته تا زبان بدن شخصیت‌ها؛ «لبوفسکی بزرگ» هم از این قاعده مستثنا نیست.

۲. شوهران و همسران (Husbands And Wives)

شوهران و همسران

  • محصول ۱۹۹۲
  • کارگردان: وودی آلن
  • بازیگران: وودی آلن، میا فارو، جودی دیویس، سیدنی پولاک، لیام نیسن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰

مگر می‌شود از سینمای کمدی حرف زد و اسمی از وودی آلن نیاورد. اگرچه این کارگردان معروف‌ترین و خنده‌دارترین آثارش را در دهه‌ی هفتاد میلادی به ما هدیه کرده است، در دهه‌ی هشتاد و بعد نود به پختگی‌ای می‌رسد که سخت بتوان آثارش را نادیده گرفت. او در این دهه هم چند اثر خوب در ژانر کمدی ساخته است، اما طبعاً نمی‌توان تمام فهرست را به آثار او اختصاص داد. «شوهران و همسران» یکی از مهم‌ترین آثار وودی آلن است که با حضور میا فارو، همسر سابقش، کار کرده است (سیزدهمین و آخرین کار مشترک این زوج؛ فیلم بعد از جدایی آنها اکران شد).

در این فیلم داستان دو زوج روشنفکر که هر دو تصمیم به جدایی می‌گیرند، با رویکرد روان‌شناختی واقع‌گرایانه و منتقدانه به وضعیت‌ قشر متفکر نیویورک (البته امکان همذات‌پنداری با این شخصیت‌ها از ملیت‌های دیگر هم وجود دارد)، در قالب نزدیک به مستند محبوب وودی آلن و با دوربین روی دست، روایت می‌شود. فیلم البته در گیشه شکست خورد، اما همواره به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های آلن از آن یاد می‌شود و آن زمان، توانست نامزدی بهترین بازیگر نقش دوم زن را برای جودی دیویس و بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی را برای خود آلن به همراه داشته باشد. به جز حضور خود آلن در فیلم که همیشه نکته‌ی خوبی در آثارش به شمار می‌رود، سیدنی پولاکِ کارگردان هم نقش‌آفرینی به‌یادماندنی‌ای را در این فیلم برای ما به یادگار گذاشته است.

۳. در انتظار گافمن (Waiting For Guffman)

در انتظار گافمن

  • محصول ۱۹۹۷
  • کارگردان: کریستوفر گِست
  • بازیگران: کریستوفر گست، یوجین لوی، پارکر پوزی، فرد ویلارد
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰

این اولین باری است که کریستوفر گست یکی از معروف‌ترین مستندنماهایش (Mockumentary) را خودش کارگردانی می‌کند و بدون شک، لحن و فضای فیلم‌های بعدی‌اش را تعیین می‌کند. («این اسپینال تپ است» (This Is Spinal Tap) پیش از این فیلم ساخته شده بود، اما راب راینر کارگردانی‌اش کرده بود.) «در انتظار گافمن» که خیلی بلند نیست (فقط ۱ ساعت و ۲۳ دقیقه) و ریتم تندی دارد، درباره‌ی تولید یک نمایش موزیکال جمع‌وجور در شهر خیالی کوچکی به نام میزری در غرب میانه‌ی امریکاست. عنوان فیلم به نمایشنامه‌ی «در انتظار گودو» (Waiting for Godot) ساموئل بکت اشاره دارد و بخش اعظم دیالوگ‌هایش همچون بسیاری از آثار شبه‌مستند گست، بداهه است. خود گست در فیلم بازی می‌کند، در کنار همتایان همیشگی‌اش، یوجین لوی، کاترین اوهارا، باب بالابان، پارکر پوزی و فرد ویلارد.

۴. راشمور (Rushmore)

راشمور

  • محصول ۱۹۹۸
  • کارگردان: وس اندرسون
  • بازیگران: جیسن شوارتزمن، الیویا ویلیامز، بیل مورای
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰

کمدی درام نوجوانانه‌ی وس اندرسون درباره‌ی نوجوان عجیب و غریبی به نام مکس (جیسن شوارتزمن در اولین حضور سینمایی‌اش) است که به یک معلم دبستان (اولیویا ویلیامز) علاقه دارد، اما یک رقیب هم دارد که از قضا دوستش هم هست و او چه کسی می‌تواند باشد جز بیل مورای در نقش یک صنعتگرای ثروتمند. فیلمنامه‌ را اندرسون و اوون ویلسون با هم نوشته‌اند، و فیلم بعد از اکران با چنان استقبالی مواجه شد که سرآغاز مسیر حرفه‌ای اندرسون و شوارتزمن را رقم زد، و همین‌طور یک مسیر حرفه‌ای دوم برای مورای به عنوان بازیگری محترم در سینمای مستقل امریکا. بعد از این فیلم، مورای در تمام فیلم‌های اندرسون حضور داشته است. «گزارش فرانسوی» (The French Dispatch) آخرین همکاری این دو است که به زودی اکران خواهد شد.

۵. مات و مبهوت (Dazed and Confused)

مات و مبهوت

  • محصول ۱۹۹۳
  • کارگردان: ریچارد لینکلیتر
  • بازیگران: متیو مکانهی، پارکر پوزی، بن افلک، جیسن لندن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰

یک دلیل که «مات و مبهوت» را به یکی از مهم‌ترین فیلم‌های دهه‌ی نود تبدیل می‌کند، این است که داستان فیلم حتی در خود دهه‌ی نود نمی‌گذرد، آخرین روزهای یک دبیرستان را در ۱۹۷۶ روایت می‌کند. و به جرئت می‌توان گفت که اصلاً گرد و غبار زمانه روی آن ننشسته است. البته فیلم در زمان اکران چندان با استقبال مواجه نشد، اما به‌ مرور زمان، تبدیل به فیلم کالت شد. موفقیت ریچارد لینکلیتر در ادامه‌ی مسیر حرفه‌ای‌اش هم در رجوع سینمادوستان به این فیلم بی‌تأثیر نیست. عنوان فیلم هم‌نام با یکی از آثار گروه راک «لد زپلین» (Led Zeppelin) است. تمام گروه آنسامبل بازیگران فیلم از جمله متیو مکانهی (در اولین حضور سینمایی‌ و یکی از بهترین نقش‌هایش) بعدها بازیگران معروفی شدند. «مات و مبهوت» یکی از ده فیلم برتر محبوب کوئینتین تارانتینو هم هست.

۶. انتخابات (Election)

انتخابات

  • محصول ۱۹۹۹
  • کارگردان: الکساندر پین
  • بازیگران: ریس ویترسپون، متیو برادریک، کریس کلین، جسیکا کمبل
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰

«انتخابات»، که بر اساس رمانی با همین نام نوشته‌ی تام پروتا ساخته شده است، یک کمدی سیاه تند و تیز است که مثل سایر آثار این ژانر نه کسی در آن می‌میرد، نه در معرض خطر آسیب جسمانی قرار می‌گیرد. متیو برودریک نقش یک معلم دبیرستانی دوست‌داشتنی را بازی می‌کند که از یکی دانش‌آموزهای مدرسه که دختری با جاه‌طلبی بی‌پایان (ریس ویترسپون) است، خوش‌اش نمی‌آید، اما در نهایت، می‌فهمد که دختر همتا و نیمه‌ی گمشده‌ی اوست. فیلم البته در گیشه چندان موفق نبود، اما یک نامزدی جایزه‌ی بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی را از اسکار دریافت کرد و یک نامزدی جایزه‌ی بهترین نقش اول زن از گلدن گلوب.

۷. ناشی (Clueless)

ناشی

  • محصول ۱۹۹۵
  • کارگردان: ایمی هکرلینگ
  • بازیگران: آلیشیا سیلوراستاین، پل راد، بریتانی مورفی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰

«ناشی» از جمله محبوب‌ترین آثار دهه‌ی نود که همواره به عنوان یکی از بهترین کمدی‌های نوجوانانه‌ی تمام دوران از آن یاد می‌شود، اقتباسی است مدرن از رمان قرن نوزدهمی «اما» (Emma) نوشته‌ی جین آستین، نویسنده‌ای که همواره به مسائل زنان می‌پرداخت. این فیلم آلیشیا سیلوراستاین را در مهم‌ترین حضور سینمایی‌اش در نقش دختری زیبا و محبوب در دبیرستان از خانواده‌ای ثروتمند نشان می‌دهد که بعد از آشنایی با دختری ساده و خجالتی تصمیم می‌گیرد او را از این رو به آن رو و همچون خودش محبوب و خواستنی بکند.

«ناشی» را مخاطبان سینما به خاطر زبان عامیانه‌ی دبیرستانی‌اش، که کارگردان از مطالعه روی دبیرستان‌های آن دوران امریکا به آن رسیده است، و لباس‌ها و ترانه‌های به‌یادماندنی‌اش به یاد می‌آورند. یک پل راد جوان هم در نسخه‌ی امروزی جنتلمن آثار جین آستین دارد که البته به لحاظ ظاهری تفاوت فاحشی با امروزش ندارد، اما تماشایش خالی از لطف نیست. بریتانی مورفی که در نقش دوست ساده‌ی شر (سیلوراستاین) ظاهر شده است و ما بعدها او را در آثاری همچون «شهر گناه» (Sin City) دیدیم، خیلی زود از دنیا رفت. «ناشی» در زمان اکران هم با استقبال خوبی در گیشه مواجه شد و هم از سوی منتقدان. و به مرور زمان تبدیل به فیلم کالت شد که تا همین امروز در میان علاقه‌مندان به سینما اشارات زیادی به نقل‌قول‌هایش می‌شود.

۸. جان مالکوویچ بودن (Being John Malkovich)

جان مالکوویچ بودن

  • محصول ۱۹۹۹
  • کارگردان: اسپایک جونز
  • بازیگران: جان مالکوویچ، کاترین کینر، جان کیوزاک، کامرون دیاز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰

شما هنگام تماشای «جان مالکوویچ بودن» قهقهه نمی‌زنید، اما این شاهکار عجیب و غریب، سیاه و غیرمتعارف چارلی کافمنِ نویسنده (او را در مقام کارگردان فیلم‌هایی همچون «اقتباس» (Adaaptation) و «دارم فکر می‌کنم تمامش کنم» (I’m thinking of Ending Things) می‌شناسیم) و اسپایک جونزِ کارگردان، هر دو در اولین تجربه‌ی سینمایی‌شان، شما را وادار می‌کند که با خودتان بخندید و از داستانی چنین منحصربه‌فرد شگفت‌زده شوید. توجه شما را به خلاصه‌ی داستان فیلم جلب می‌کنیم: چند نفر دریچه‌ای به ذهن جان مالکوویچِ بازیگر پیدا می‌کنند. همین؛ باقی‌اش را در خود فیلم ببینید.

این کمدی فانتزی را منتقدان در زمان اکران بسیار دوست داشتند و هنوز هم به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ژانر کمدی از آن یاد می‌کنند. آکادمی اسکار هم این فیلم را در سه رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی و بهترین نقش مکمل زن برای کاترین کینر جوان و زیبارو، نامزد دریافت جایزه کرد.

۹. باشگاه مشت‌زنی (Fight Club)

باشگاه مشت‌زنی

  • محصول ۱۹۹۹
  • کارگردان: دیوید فینچر
  • بازیگران: ادوارد نورتون، برد پیت، هلنا بونهام کارتر، جرد لتو
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰

«باشگاه مشت‌زنی» قطعاً فیلمی نیست که با آن قهقهه بزنید. اما آنچه هست، در واقع، طنزی بسیار ظریف از مردانگی و مادی‌گرایی خطرناک و یکی از گیراترین فیلم‌ها (هم از نظر داستان و هم به لحاظ بصری) در کل این فهرست است. هرچه باشد، دیوید فینچر یکی از بهترین کارگردانان در قید حیات زمانه‌ی ماست. اگر به هر دلیلی این فیلم را ندیده‌اید، فقط بنشینید و از فیلم لذت ببرید و شاهد بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای برد پیت، ادوارد نورتون و هلنا بونهام کارتر باشید.

در «باشگاه مشت‌زنی»، که بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی چاک پالانیک ساخته شده است، نورتون نقش راوی بی‌نامی را بازی می‌کند که از زندگی کارمندی خود خسته شده است و با همکاری شخصیتی به نام تایلر دردن (برد پیت) باشگاهی را راه‌ می‌اندازد به نام «باشگاه مشت‌زنی». این میان با زن بیچاره‌ای به نام مارلا سینگر (هلنا بونهام کارتر) رابطه‌ای برقرار می‌کند.

فیلمی که به کشمکش‌های نسل ایکس (یعنی متولدین دهه‌ی شصت و اوایل دهه‌ی هشتاد میلادی) و نظام ارزشی تبلیغات می‌پردازد، نه به مذاق مدیران استودیوی فاکس قرن بیست و یک خوش آمد، نه در گیشه موفق شد؛ از سوی منتقدان هم بازخوردهای دوقطبی دریافت کرد. اما به‌ مرور زمان تبدیل به کلاسیک کالت شد و با پخش در شبکه‌ی خانگی دوباره هم به موفقیت تجاری دست یافت و هم رسانه را واداشت تا نگاهی دوباره به آن بیندازد. این‌ چنین شد که «باشگاه مشت‌زنی» تبدیل به یکی از جنجال‌برانگیزترین و بحث‌برانگیزترین فیلم‌های پایان دهه‌ی نود میلادی تبدیل شد. در دهمین سالگرد اکران فیلم «نیویورک تایمز» آن را «فیلم کالت معرّف زمانه‌ی ما» خواند.

۱۰. نمایش ترومن (The Truman Show)

نمایش ترومن

  • محصول ۱۹۹۸
  • کارگردان: پیتر ویر
  • بازیگران: جیم کری، لورا لنی، اد هریس، ناتاشا مک‌الهان، پل جیماتی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰

جیم کری در یکی از بهترین کارهایش، نقش یک کارمند ساده و خوش‌انرژی را بازی می‌کند که تمام زندگی‌اش، از تولد تا امروز، در واقع بی آنکه خودش بداند، یک برنامه‌ی واقع‌نمای تلویزیونی بوده است که در سرتاسر دنیا پخش می‌شود. فیلم خنده‌دار است، بله، اما به مخاطب نشان می‌دهد که کری می‌تواند فراتر از یک کمدین دلقک‌مآب با صورتی همچون کش ظاهر شود.

این فیلم مهم که به واکاوی مفاهیم و موضوعاتی همچون واقعیت شبیه‌سازی شده، اگزیستانسیالیسم، کنترل رفتار، مذهب، فرافلسفه، حریم خصوصی و تلویزیون واقع‌نما می‌پردازد، در زمان اکران هم در گیشه موفق بود و هم نظر مثبت منتقدان را برانگیخت و نامزد جوایز متعددی در جشنواره‌های معتبر سینمایی از جمله اسکار، گلدن گلوب، بفتا و … شد.

۱۱. دروغگو دروغگو (Liar Liar)

دروغگو دروغگو

  • محصول ۱۹۹۷
  • کارگردان: تام شادیاک
  • بازیگران: جیم کری، جینفر تیلی، کریستا آلن، مائورا تیرنی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ از ۱۰۰

دلیل انتخاب یک کمدی دیگر با حضور جیم کری این است که این بازیگر ماهر کمدی فیزیکی حقیقتاً به گردن سینمای کمدی حق دارد و یکی از بازیگران توانا، اما قدرنادیده‌ی، این ژانر به حساب می‌آید. او در دومین همکاری‌اش با تام شادیاتک، نقش وکیلی را بازی می‌کند که زیاد دروغ می‌گوید. وقتی تولد پسرش را از دست می‌دهد، پسرش آرزو می‌کند که پدرش دیگر دروغ نگوید. و چه می‌شود؟ جیم کری به طرز معجزه‌آسایی دیگر نمی‌تواند دروغ بگوید. (قالبی که در بسیاری از فیلم‌های دهه‌ی نود تکرار شد). البته که این وضعیت محال است، اما نمی‌توان کتمان کرد که قالبی عالی برای کمدی است.

۱۲. روز گراندهاگ (Groundhog Day)

روز گراندهاگ

  • محصول ۱۹۹۳
  • کارگردان: هارولد رامیس
  • بازیگران: بیل مورای، اندی مک‌داول، هارولد رامیس، کریس الیوت
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰

بی بر و برگرد، یکی از بهترین فیلم‌های دهه‌ی نود که یک بیل مورای دارد در بهترین حالت خود؛ اولش یک بدبین بامزه، اما در نهایت بسیار جذاب. مورای در این کمدی فانتزی نقش یک گزارشگر آب و هوا را بازی می‌کند، که برای تهیه‌ی گزارش در روز گراندهاگ (بنا به آداب و رسوم گفته می‌شود که هر سال در دوم فوریه اگر یک موش‌خرمای کوهی امریکا از مخفی‌گاه خود خارج شود و هوا ابری باشد، بهار به‌زودی فرا خواهد رسید؛ اگر آفتابی باشد، فرض است که سایه‌ی خودش را خواهد دید و به مخفی‌گاهش برمی‌گردد و هوای زمستانی شش هفته بیشتر ادامه پیدا خواهد کرد.) به شهری در پنسیلوانیا می‌آید، در یک حلقه‌ی زمانی تکراری گیر می‌افتد و هر روز بیدار می‌شود و می‌بیند باید همان دوم فوریه را تکرار کند.

«روز گراندهاگ» در زمان اکران تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم سال شد و از سوی منتقدان بازخوردهای مثبتی دریافت کرد. منتقدان فیلم را به خاطر ترکیب لحظات احساسی و بدبینانه، و همین‌طور پیام فلسفی زیرپوستی‌اش ستودند. البته فیلم به رغم موفقیت‌‌های زیادش، پایان همکاری مورای و هارولد رامیس بود که در دهه‌ی هشتاد میلادی فیلم‌هایی مثل «پادوی گلف» (Caddyshack) و «شکارچیان روح» (Ghostbusters) را با هم کار کرده بودند. مورای که تا قبل از این، صرفاً به عنوان بازیگر فیلم‌های کمدی شناخته می‌شد، بعد از این فیلم نقش‌های جدی‌تری را در فیلم‌های جدی‌تری بازی کرد.

«روز گراندهاگ» در سال‌های بعد به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های کمدی تمام دوران شناخته شد و تا به امروز طرفداران خودش را دارد؛ عمدتاً به این خاطر که تأثیر زیادی روی فرهنگ عامه داشته است. اصطلاح «Groundhog Day» به معنای موقعیتی تکراری، یکنواخت و ناخوشایند وارد دایره‌ی واژگان انگلیسی شد. در ۲۰۱۶، یک نمایش موزیکال هم بر اساس این فیلم ساخته شد.

۱۳. خانم دات‌فایر (Mrs. Doubtfire)

خانم دات فایر

  • محصول ۱۹۹۳
  • کارگردان: کریس کلمبوس
  • بازیگران: رابین ویلیامز، مارا ویلسون، پیرس برازنان، لیسا جیکوب
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰

هم فهرست فیلم‌های کمدی بدون رابین ویلیامز کامل نمی‌شود و هم تبدیل شدن یک مرد به زن، موقعیتی کمدی‌ای نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. «خانم دات‌فایر» بدون شک یک کمدی مضحک است، اما از نوع خوبش. رابین ویلیامز در این کمدی درام نقش بازیگری را ایفا می‌کند که بعد از جدایی از همسرش (سالی فیلد) چون نمی‌تواند فرزندانش را زیاد ببیند، تصمیم می‌گیرد خودش را در نقش یک پرستار مسن جا بزند تا بتواند به فرزندانش نزدیک‌تر شود و در عین حال، نامزد خوشتیپ همسرش (پیرس برازنان) را هم از دور خارج کند. فیلمی بسیار عجیب اما خوش‌انرژی و خنده‌دار که تا حد زیادی، محبوبیتش را مدیون مهارت رابین ویلیامز در بازی بدن است.

۱۴. ساختارشکنی هری (Deconstructing Harry)

ساختارشکنی هری

  • محصول ۱۹۹۷
  • کارگردان: وودی آلن
  • بازیگران: وودی آلن، جودی دیویس، رابین ویلیامز، ریچارد بنجامین، بیلی کریستال، کریستی الی، دمی مور
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰

برای حسن ختام این فهرست، یک فیلم دیگر از وودی آلن را انتخاب کرده‌ایم که باز هم یکی از چندین کمدی خوب این کارگردان در دهه‌ی نود و کل کارنامه‌ی هنری‌اش است. فیلمی که قصه‌ی نویسنده‌ای موفق به نام هری بلاک (وودی آلن) را روایت می‌کند که داستان‌هایش را با الهام از آد‌م‌ها و اتفاق‌های واقعی زندگی‌اش می‌نویسد و همین، گاهی باعث می‌شود آدم‌های زندگی‌اش از او دلخور و جدا شوند. هری که تنها و افسرده شده است، باید برای دریافت مدرکی افتخاری از دانشگاهی که زمانی از آن اخراج شده است، به شهری دیگر برود و در این سفر با پسرش، که او را از همسر سابقش ربوده است، یکی از دوستانش و یک روسپی همسفر می‌شود. قصه‌ی زندگی هری در این سفر با فلش‌بک‌هایی متعدد روایت می‌شود.

شاید وجود خرده‌روایت‌های زیاد در این فیلم همچون عنوانش ساختارشکنانه باشد، اما منتقدان در زمان اکران فیلم را پسندیدند و هنوز در دسته‌ی بهترین کمدی‌های آلن قرار می‌گیرد. فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامه هم شد. «ساختارشکنی هری»، از آنجا که آلن علاقه‌ی زیادی به اینگمار برگمان و فدریکو فلینی دارد، شباهت زیادی به «توت‌فرهنگی‌های وحشی» برگمان (Wild Strawberries) و «هشت و نیم» فلینی (½۸) دارد. گفته می‌شود که آلن نام هری بلاک را از نام قهرمان «مهر هفتم» برگمان (The Seventh Seal)، آنتونیوس بلاک، برداشته است و راجر ایبرت، منتقد معروف، می‌گوید شخصیت هری هم بر اساس فیلیپ راث، رمان‌نویس امریکایی و برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی برای رمان کوتاه «خداحافظ کلمبوس» (Goodbye, Columbus)، و نه خودش خلق کرده است. آلن نقش هری بلاک را به داستین هافمن، دنیس هاپر و آلبرت بروکس هم پیشنهاد داده بود، اما در نهایت وقتی آنها نپذیرفتند، خودش نقش را بازی کرد.

منبع: menshealth



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۳ دیدگاه
  1. سحر

    پس اگه اینا طنزن فیلم بورات ۱چیومیشه پسسسسسسس اون واقعا خنده داره یا دیکتاتور هرفیلمی ک این بازیگر بازی کرده خنده داره یافیلم اون دوتا احمق ک باهم رفیقن چی

  2. مسعود

    فایت کلاب؟ کمدی؟ واقعا با چه متر و معیاری این فیلم رو کمدی در نظر گرفتید؟

  3. abollfazl43

    پس the Mask 1994 کجاست؟؟؟؟؟

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما