۱۰ حقیقت تلخ که پس از تماشای دوباره فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ به آن پی میبریم
تماشای دوباره فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ میلادی با نوستالژیهای زیادی همراه است، اما ممکن است شما را با چند حقیقت تلخ مواجه کند. وقتی به دهههای پیشین فکر میکنیم، با خودمان میگوییم آن موقع دنیا به این پیچیدگی نبود و احساس خوبی بهمان دست میدهد. با توجه به حال و هوای متفاوت فیلمهای اکشن امروزی که تمام و کمال با فیلمهای محبوب گذشته تفاوت دارند، تکنولوژی بهتری که سینما به آن دست یافته و تکامل انتظارات اجتماعی، تماشای دوباره فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ ممکن است طبق تصورات ما، هیجانانگیز نباشد.
دهه ۱۹۹۰ یک دهه بینظیر برای سینمای اکشن بود. فرمولی که در دهه ۸۰ آزموده شده بود و همیشه کار میکرد، باعث میشد مخاطبان بدانند وقتی به سالنهای سینما میروند، دقیقاً با چه نوع فیلمی روبهرو خواهند شد. فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ چهرههای آشنایی داشتند، بازیگرانی مانند بروس ویلیس، سیگورنی ویور، تام کروز و آرنولد شوارتزنگر. همه آنها نقش شخصیتهایی را بازی میکردند که در حرفه خود بهترین بودند و برای نجات دنیا لحظهای تأمل نمیکردند.
در این فیلمها قطعاً سکانسهای اکشن پر هرج و مرج و مملو از تیراندازی، تعقیب و گریز دیوانهوار با ماشین و البته مبارزههای تن به تن وجود داشت. به طور کلی فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ سرگرمکننده بودند و بینندگان را با رضایت به خانه برمیگردانند. اما اگر با دیدگاه یک مخاطب امروزی به آنها نگاه کنیم، میبینیم از آنچه به یاد داریم، عیب و ایرادهای بیشتری دارند. در ادامه به ۱۰ حقیقت تلخ که پس از تماشای دوباره فیلمهای اکشن دهه ۹۰ به آن پی میبرید خواهیم پرداخت.
۱. برخی از فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ بیش از حد آبکی به نظر میرسند
با گذشت سالها استانداردهای صنعت فیلم تغییر کرده است. امروز مردم توقع دارند فیلمها تا اندازهای واقعگرایی و باورپذیری داشته باشند، که بتوانند تصور کنند اتفاقات این فیلم، ممکن است در واقعیت هم به وقوع بپیوندد. حتی اگر مخاطبان در حال تماشای یک فیلم فانتزی یا علمی-تخیلی باشند، توقع دارند شخصیتهای فیلم رفتار واقعگرایانهای داشته باشند.
این در حالی است که در فیلمهای قدیمی، هم داستانها و هم بازی بازیگران بسیار بیشتر اغراقآمیز جلوه میکرد. شخصیتها در این فیلمها طوری با هم گفتوگو میکنند که امکان ندارد مردم در زندگی واقعی به این شکل صحبت کنند. بنابراین برای مخاطب امروزی که دیگر کمتر شاهد چنین چیزهایی در فیلمهای مدرن است و به آنها عادت ندارد، برگشت به عقب و دیدن اجراهای دراماتیک و رفتارهای اغراقآمیز، باعث میشود احساس کند در حال تماشای یک فیلم آبکی است.
۲. جلوههای ویژه فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ امروز افتضاح به نظر میرسند
در دهه ۹۰ شاهد رونق گرفتن جلوههای ویژه بودیم. به سرعت مشخص شد که تکنولوژی آینده سینما را خواهد ساخت و به ویژه برای تولید فیلمهای اکشن و هیجانانگیز مفید خواهد بود. امروزه شاهد آن هستیم که جلوههای ویژه فیلمهای هالیوودی از هر زمان دیگری واقعگرایانهتر ظاهر میشوند و در برخی مواقع، به سختی میتوان تفاوت آنها را با یک صحنه واقعی و بدون جلوه ویژه تشخیص داد.
این موضوع درست مانند چیزی است که در بازیهای کامپیوتری اتفاق افتاده است. ۲۰ سال پیش برای تجربه بازیهایی هورا میکشیدیم و ذوق میکردیم که امروزه به خاطر کیفیت و گرافیک پایین آنها، حتی نمیتوانیم برای یک لحظه آنها را تحمل کنیم، چرا که بازیهای امروزی دهها برابر جزئیات و کیفیت بیشتری دارند. این موضوع برای فیلمهای اکشن نیز صدق میکند. پس از تماشای اکشنهای واقعگرایانه امروزی، وقتی به فیلمهای دهه ۹۰ برمیگردیم و دوباره آنها را تماشا میکنیم، کمتر لذت میبریم. برای مثال، جلوههای ویژه فیلمی مانند «دریای عمیق آبی» (Deep Blue Sea) را چه کسی میتواند تحمل کند؟
۳. تصور فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ از آینده به شدت اشتباه بود
ژانر علمی-تخیلی از بدو پیدایش، در حال ارائه تصویر از آینده بوده است. با این وجود در دهه ۹۰ هالیوود تلاش زیادی کرد تا به این امر متعهد بماند. فیلمهای اکشنی مانند «عنصر پنجم» (The Fifth Element) و «مرد دوصدساله» (Bicentennial Man) جهانهایی ساختند که مملو از تکنولوژیهایی مانند هوشهای مصنوعی پیشرفته، ماشینهای پرنده و انواع و اقسام فناوریهای آیندهنگرانه دیگر بود.
اما امروز، در سال ۲۰۲۳، آیندهای که آن فیلمها سعی داشتند پیشبینیاش کنند، برای ما به گذشته تبدیل شده و ما همچنان نه ماشین پرنده داریم نه رباتهایی که بتوانند جایگزینمان شوند (هرچند بعید نیست به زودی داشته باشیم). بدون شک تکنولوژی از دهه ۹۰ تاکنون راه طولانیای را طی کرده، اما نکته در محاسبه اشتباه نویسندگان آن فیلمها است که تصور میکردند در ۲۰ یا ۳۰ سال آینده دنیا قرار است به آن شدت تغییر کند.
۴. پس از بارها تقلید طنزگونه، دیگر نمیتوان فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ را جدی گرفت
برخی از بهیادماندنیترین فیلمهای اکشن تمام دوران سینما در دهه ۹۰ انتشار یافتند و به همین علت، مخاطبان همیشه احترام خاصی نسبت به آنها خواند داشت. به همین دلیل هم در طول سالها، داستانها، شخصیتها و دیالوگهای این فیلمهای محبوب بارها و بارها به طنز مورد تقلید قرار گرفتهاند، تا جایی که دیگر جدی گرفتن آنها دشوار است.
برای مثال، تماشای فیلم «سرعت» (Speed) در زمان خود برای مخاطبان بسیار هیجانانگیز بود، اما به علت تعداد زیاد فیلمهایی که از آن تقلید طنزگونه کردهاند، اگر امروز «سرعت» را دوباره تماشا کنید، خواهید فهمید که نخندیدن به این فیلم اکشن، بسیار دشوار شده.
۵. تکه کلامهای فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ به شدت اغراقآمیز بودند
یکی از خصوصیتهای فیلمهای اکشن دهه ۹۰ این است که میتوانید هر چقدر دلتان میخواهد از آنها نقلقول کنید، چرا که دیالوگهای منحصر به فرد (بخوانید اغراقآمیز) زیادی داشتند. فیلمنامهنویسان در دهه ۸۰ در خلق تکه کلامهای جذاب برای شخصیتهای اصلی ماهر شده بودند، تکه کلامهایی که درست قبل از یک انفجار بزرگ به زبان میآمد و مخاطبان را هیجانزده میکرد.
این تکنیک آنقدر در میان فیلمهای اکشن دهه ۹۰ تکرار شد که امروز به احتمال زیاد تعداد کسانی که یکی از این تکه کلامها را شنیدهاند، از تعداد کسانی که در حقیقت خود فیلم را تماشا کردهاند، چند برابر بیشتر است. بنابراین اگر امروز حین تماشای دوباره «ترمیناتور ۲: روز قضاوت» (Terminator 2:Judgement Day) عبارت Hasta la vista, baby را بشنوید، احتمالاً آن تأثیر گذشته را روی شما نخواهد گذاشت.
۶. فیلمهای اکشن مدرن کاری میکنند اکشنهای دهه ۱۹۹۰ مضحک به نظر برسند
نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که فیلمهای اکشن دهه ۹۰ واقعاً سرگرمکنندهاند، اما هالیوود در دهههای اخیر تلاش کرده استانداردهای خود را بالا ببرد. فرنچایزهایی مانند دنیای سینمایی مارول، موفق شدهاند درگیریهای مسلحانه، صحنههای جنگی، انفجارها و نبردهای تن به تن را چند برابر هیجانانگیزتر و جذابتر خلق کنند.
این بدان معناست که تماشای دوباره برخی از فیلمهای اکشن دهه ۹۰ میتواند توی ذوق مخاطب بزند و برای او مضحک به نظر برسد. همان فیلمهایی که در گذشته باعث میشد دهانمان از تعجب باز بماند و با خودمان بگوییم چطور توانستهاند چنین صحنهای را بسازند، حالا به لطف فیلمهای اکشن مدرن برایمان به بچهبازی میمانند و دیگر نمیتوانیم از تماشای آنها لذت ببریم.
۷. فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ بیش از حد از کمدی آبکی استفاده کردند
درست مانند هر چیز دیگری، کمدی هم ممکن است در طول زمان ارزش خود را از دست بدهد یا به عبارت دیگر، دیگر جذاب نباشد. جنس شوخطبعی مردم با گذر زمان تغییر پیدا میکند و اگر شوخیهای یک فیلم هوشمندانه و بدون تاریخ انقضاء نباشند، ارزش تماشای دوباره را نخواهند داشت یا برای نسلهای بعدی مخاطبان، بیارزش خواهند شد. به همین علت فیلمهای قدیمیتر، به ویژه آنهایی که پر از شوخیهای جورواجور هستند، گاهی اوقات ممکن است حوصله آدم را سر ببرند.
این به معنای این نیست که شوخیهای فیلمهایی مانند «عنصر پنجم» دیگر نمیتوانند مخاطبان خود را به خنده بیندازند، بلکه یادآوری این حقیقت است که مخاطبان امروزی به استانداردهای متفاوتی از کمدی عادت دارند و جنس شوخیهای دهه ۹۰ دیگر باب دلشان نیست. امروز کمدیهای خشک یا کنایهآمیز طرفدار پیدا کردهاند و در حال حاضر جای پای محکمی در سینما دارند. شاید روزی شوخیهای فیلمهای اکشن دهه ۹۰ دوباره محبوب شوند، اما تا آن موقع زمان زیادی باقی مانده.
۸. بسیاری از فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ از یکدیگر تقلید میکردند
هالیوود همیشه تمام تلاش خود را انجام میدهد تا فیلمهای پرفروش خود را دوباره تکرار کند تا به اندازه همان فیلم، از تکرار آن نیز سود ببرد. اما دهه ۹۰ برای پدیدهای که «فیلمهای دوقلو» خطاب میشود، به هیچ وجه خوب جلو نرفت. فیلمهای دوقلو به زمانی اشاره دارد که دو فیلم که ایدههای مشابهی دارند، تقریباً همزمان منتشر میشوند.
اگر بخواهیم یک نمونه از فیلمهای دوقلو را معرفی کنیم، باید به دو فیلم «تأثیر عمیق» (Deep Impact) و «آرماگدون» (Armageddon) اشاره کنیم. هر دو فیلم درباره ضرورت نابود کردن شهاب سنگی هستند که میتواند به حیات بشریت پایان دهد. اگرچه این نمونه آشکارتری از دو فیلم است که از یکدیگر تقلید کردهاند، اما نمونههای ظریفتری نیز وجود دارد که به سختی میتوان تقلید کردن را تشخیص داد. در مجموع از آنجایی که اغلب فیلمهای اکشن دهه ۹۰ از الگوهای شخصیتی یکسان استفاده میکردند، به تدریج شبیه یکدیگر شدند.
۹. فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ مملو از تیپهای شخصیتی تکراری بودند
در اغلب فیلمهای اکشن دهه ۹۰ شاهد یک مرد موجه و برجستهایم که به طور عجیب و منحصر به فردی صلاحیت این را دارد که از جهان دربرابر هر نوع فاجعهای که با آن مواجه شده، محافظت کند. این شخصیت به احتمال زیاد یا از قبل عاشق کسی است که هنوز به او نرسیده، یا به طور غیرمنتظرهای در بحبوحه ماجرا عاشق میشود، شاید هم کسی که مدتهاست میشناسد و از او متنفر شده، ناگهان تبدیل به عشق زندگیاش شود.
علاوه بر این، این قهرمان اکشن همیشه یک کمکدست یا دستیار داشت که بار طنز فیلم را به دوش میکشید. کسی که هیچ علاقهای به خطر کردن و نجات دادن مردم ندارد، اما به ناچار با قهرمان داستان همراه شده. کلیشههای شخصیتی فیلمهای دهه ۹۰، در زمانه خود مخاطبان زیادی را به سالنهای سینما میآوردند، اما برای مخاطب امروزی همه این کلیشهها بیش از اندازه قابل پیشبینی به نظر میرسند و به طور خلاصه، حوصلهسربر شدهاند.
۱۰. روابط عاشقانه فیلمهای اکشن دهه ۱۹۹۰ تصنعی به نظر میرسیدند
یکی از قوانین نانوشته هالیوود در دهه ۹۰ این بود که همه فیلمهای اکشن باید شامل یک داستان عاشقانه هم بشوند. امکان ندارد فیلم اکشنی را پیدا کنید که در آن زمان ساخته شده و هیچ نشانی از روابط عاشقانه در آن پیدا نیست. برخی از فیلمهای اکشن قدیمیتر با رویکردی که داشتند، این روابط عاشقانه را در جهت داستان کلی فیلم قرار میدادند، بنابراین همهچیز بسیار منطقی جلو میرفت.
با این حال فیلمهای اکشنی که اواخر دهه ۹۰ ساخته شدند، روابط عاشقانهای داشتند که اغلب زورکی به نظر میرسید و مانند یک وصله ناجور در طول فیلم به چشم میآمدند. متأسفانه این روند که در دهه ۹۰ شروع شد، همچنان ادامه دارد و حتی فیلمهای اکشن مدرن نیز گاهی روابط عاشقانهای دارند که نه با داستان فیلم همخوانی دارد، نه معقولانه به نظر میرسد. تماشای دوباره فیلمهای اکشن دهه ۹۰ به ما یادآوری میکند که زمان متوقف شدن این روند و اصلاح آن فرا رسیده.
منبع: SCREEN RANT