۹ کتاب مصور برای سرگرم شدن کودکان در تعطیلات سال نو
برای بسیاری از ما، ممکن است شخصیتهای موردعلاقهمان یا فضای جذاب کتابهای دوران کودکیمان را به خاطر داشته باشیم؛ درواقع برای بسیاری از ما کتابهای مصور، همان اولین کتابهایی هستند که ما را عاشق مطالعه کردند. مطالعهی کتابهای مصور برای کودکان و رشد انگیزهی مطالعه در آنها بسیار مهم است، چرا که کودکان قبل از خواندن کلمات، خواندن تصاویر و درک اشکال را یاد میگیرند.
تصاویر یک کتاب مصور با شخصیتهای دوستداشتنی و تصاویر زیبایش میتواند بسیار مسحورکننده، سرگرمکننده و الهامبخش باشد. علاوه بر این، کتابهایی که پر از تصاویر هستند، بچهها را تشویق میکنند تا در مورد آنچه قرار است اتفاق بیفتد، پیشبینی و استنباط کنند.
در ادامهی این مطلب ما ۹ کتاب از بهترین کتاب داستانهای مصور برای کودکان در تمام سنین برای سرگرم شدن در تعطیلات سال نو را بهاختصار معرفی کردهایم تا با کودکتان بخوانید و ساعتها لذت ببرید. این کتابهای مصور کودکان، پر از داستانهای طنز، نشاطآور و تصاویر درخشان هستند که مطمئنا به کتابهای موردعلاقهی فرزندتان تبدیل خواهند شد.
۱. گروفالو
کتاب «گروفالو» با عنوان انگلیسی «The Gruffalo» نوشتهی جولیا دونالدسون اولین بار سال ۱۹۹۹ منتشر شد. این اثر که همچنان یکی از بهترین کتابهای کلاسیک مصور برای کودکان به شمار میرود، با بیش از ۱۴ میلیون نسخه به یکی از آثار پرفروش در سراسر دنیا تبدیل شده است. این اثر درخشان، جایزهی اسمارتیز در سال ۱۹۹۹ برای کتابهای تصویری، جایزهی بلو پیتر در سال ۲۰۰۰ برای بهترین کتاب و جایزهی ملی کتاب انگلستان در سال ۲۰۰۵ را دریافت کرده است.
جولیا دونالدسون تعدادی از محبوبترین کتابهای کودکان جهان را نوشته است، از جمله کتابهای «گروفالو» و «بچه گروفالو و موش ناقلا» که مجموعا به بیش از صد زبان ترجمه شدهاند.
کتاب مصور «گروفالو» داستان یک موش باهوش، یک هیولای خیالی به نام «گروفالو» و سه حیوان بزرگ است که میخواهند او را بخورند. یک روز موش کوچولو در میان جنگل قدم میزند و با روباه، جغد و مار روبرو میشود. موش کوچک داستان برای فرار از دستشان، به هر یک از آنها در مورد یک «گروفالوی» ترسناک که موجودی بزرگ و ترسناک با چشمان نارنجی، زبانی سیاه است، میگوید. توصیف موش از گروفالوی وحشتناک که میخواهد آنها را بخورد، روباه، جغد و مار را میترساند.
بعد از چند روز وقتی خودش با گروفالو روبرو میشود، با هوشمندی یک داستان سرهم کرده و گروفالو را متقاعد میکند که خودش ترسناکترین موجود در این جنگل تاریک عمیق است و دوباره موفق میشود از خطر فرار کند؛ موش میداند که نمیتواند گروفالو را از نظر اندازه شکست دهد، بنابراین بهجای قدرت بدنی، از ذهن چابک خود استفاده میکند.
کتاب «گروفالو»، داستان پر تعلیق و طنز را با تصاویر رنگارنگ فوقالعاده ترکیب میکند و آن را به یک کتاب مصور عالی تبدیل نموده که بچهها را مجذوب خود خواهد کرد. با نگاه اولیه به «گروفالو»، ممکن است فکر کنید که آیا باعث کابوس برای فرزندتان میشود، اما ظاهر هیولایی او بین کودکان بسیار محبوب و شناختهشده است. از داستان این کتاب، یک انیمیشن به کارگردانی مکس لنگ و یاکوب شو اقتباس گشته که نامزد جایزهی اسکار شده است.
در بخشی از کتاب «گروفالو» میخوانیم:
«گروفالو گفت هیچ گروفالویی نباید هیچوقت پا توی جنگل تودرتو بگذارد. بچه گروفالو پرسید: «چرا نباید؟ چرا نباید؟» گروفالو گفت: «چون اگر این کار را بکنی موش بد گنده میافتد دنبالت. من یکبار دیدمش خیلی خیلی وقت پیش.»
۲. در جستجوی قطعهی گمشده
کتاب «در جستجوی قطعهی گمشده» با عنوان انگلیسی «The Missing Piece» اثر شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی، شل سیلور استاین است که اولین بار سال ۱۹۷۶ منتشر و توسط رضی هیرمندی به فارسی برگردانده شد. سیلور استاین به خاطر کارتونها، آهنگها و کتابهای کودکانهاش شناختهشده است. کتابهای او به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده و بیش از ۲۰ میلیون نسخه از آثارش به فروش رفته است.
سیلور استاین در کتاب «در جستجوی قطعهی گمشده» داستان یک گوی کوچک تنها را تعریف میکند که به دنبال قطعهای برای تکمیل خود در حین آواز خواندن و لذت بردن از مناظر است. او به قطعههای گوناگون برمیخورد، اما هیچکدام کاملا به او نمیخورند و هر کدام اشکالی دارند، برخی از آنها خیلی کوچک، برخی دیگر خیلی بزرگ هستند.
پسازاینکه دایره سرانجام قطعهای دقیق بهاندازهی خود را پیدا میکند، متوجه میشود که دیگر نمیتواند کارهایی مانند آواز خواندن یا بهآرامی غلت زدن برای لذت بردن از همراهی با یک کرم یا پروانه را که قبلا از انجام آنها لذت میبرد، انجام دهد. این قطعه ی کوچک درنهایت میفهمد که تنها چیزی که همیشه به آن نیاز داشته اندکی تشویق و عزم برای تحقق رویاهایش بوده است.
این اثر، تمثیلی مینیمالیستی و شگفتانگیز بوده که در دل آن این پیام شجاعانه نهفته است که عشق واقعی ما را کامل نخواهد کرد، حتی اگر در ابتدا به نظر برسد که این کار را میکند، اما نهایت کمال وقتی است که این عشق به ما اجازه میدهد تا رشد کنیم و به ما کمک میکند تا خودمان کاملتر شویم. پشت کلمات سادهی این اثر حقیقت عمیقی نهفته است که چیزی به نام تطابق کامل وجود ندارد.
شل سیلور استاین متنهای کتاب «در جستجوی قطعهی گمشده» را به گونهای با تصویرسازی ماهرانهاش ثبت کرده که تصاویرش جان بگیرند و به همین دلیل این اثر به یک داستان عالی برای کودکان و خانوادهها در تمام سنین تبدیل شده است.
در بخشی از کتاب «در جستجوی قطعهی گمشده» میخوانیم:
«قطعهی گمشده گفت: به گمانم تو همان کسی باشی که مدتهاست در انتظارش هستم. شاید من قطعه گمشده تو باشم دایره بزرگ گفت: اما من قطعهای گم نکردهام و جایی برای جور در آمدن تو ندارم.
قطعهی گمشده گفت: حیف! خیلی بد شد. چه قدر دلم میخواست با تو قل بخورم.
دایره بزرگ گفت: تو نمیتوانی با من قل بخوری ولی شاید خودت بتوانی تنهایی قل بخوری.
تنهایی؟
نه، قطعه گمشده که نمیتواند تنهایی قل بخورد.
دایرهی بزرگ: پرسید تابهحال امتحان کردهای؟
قطعهی گمشده گفت آخر من گوشههای تیزی دارم. شکل من به درد قل خوردن نمیخورد.
دایرهی بزرگ گفت گوشهها ساییده میشوند و شکلها تغییر میکنند.
خب من باید بروم. خداحافظ شاید روزی به همدیگر برسیم …..
و قل خورد و رفت.»
۳. وقت قارقار
کتاب «وقت قارقار» اثر نویسندهی ایرانی کتابهای کودک و نوجوان، بابک صابری است که با تصویرگری مریم طهماسبی اولین بار سال ۱۴۰۰ منتشر شد. صابری بیشتر بهعنوان جراح ارتوپد شناخته میشود، اما خودش به نوشتن کتاب برای کودکان علاقهی شدیدی دارد و تاکنون داستانهای زیادی برای کودکان نوشته است اما بعضی از آنها را منتشر کرده و همین تعداد آثارش به زبانهای مختلفی ازجمله انگلیسی، چینی، فرانسوی، ایتالیایی و … ترجمه شده و مورد استقبال کودکان در سرتاسر دنیا قرار گرفته است.
کودکان با مطالعهی این اثر تشویق میشوند که بیشتر از همیشه به مسائل پیرامونشان توجه کنند و دربارهی نقش و ارزش صحبت کردن در زندگیشان بیشتر فکر بکنند. داستان کتاب «وقت قارقار» دربارهی بچه کلاغی است که بهتازگی به مدرسه میرود.
یک روز صبح مادرش به مدرسهاش میرود و از مدیر مدرسه که یک خرگوش است، میپرسد چه چیزی در این مدرسه به کودکش یاد میدهند. مدیر با خونسردی پاسخ داد: « خب معلوم است؛ قارقار!». مادرش با عصبانیت به او میگوید: دخترم خودش قارقار کردن را بلد است و من هرروز این همه راه او را میآورم تا اینجا که شما به او قارقار یاد بدهید؟ مدیر جواب بسیار زیبایی به او میدهد و داستان کتاب از اینجا شروع میشود. مدیر به او نشان میدهد که چرا مدرسه انقدر مهم است و قارقار کردن کاری نیست که بشود الکی و بدون آموزش آن را یاد گرفت. داستان زندگی بچه کلاغ روایتی بسیار خواندنی، دربارهی اهمیت آموزش و وقتشناسی است.
در بخشی از کتاب مصور «وقت قارقار» میخوانیم:
«توی مدرسه به بچهها چی یاد میدهند؟ این را همه پدرها و مادرها از مدیر مدرسه میپرسند. مثل خانم کلاغ که یک روز به مدرسهی دخترش رفت و از آقای خرگوش پرسید: میشود بگویید توی این مدرسه به دختر من چی یاد میدهند؟ قارقار فقط قارقار؟ اما انگار اینجوری هم نیست که فقط قارقار باشد، چون کلاغها که خودشان قارقار کردن بلدند. پس… پس توی مدرسه به کلاغها چی یاد میدهند؟»
۴. یپه در راه
کتاب «یپه در راه» با عنوان انگلیسی «Albie on His Way» اثر نویسنده و تصویرگر آلمانی کتابهای کودکان، یوتا باوئر است که اولین بار سال ۲۰۲۱ منتشر شد. باوئر تا به امروز کتاب های تصویری و کتاب های کودکان زیادی منتشر نموده و همچنین تصویرسازی برای مجلات و فیلم های انیمیشن ارائه کرده است.
کتاب «یپه در راه» داستان موشی به نام «یپه» در یک ماموریت است؛ پادشاه به او دستور داده است که پیام مهمی را به پادشاه همسایه برساند. در طول راه اتفاقهای پیدرپی و غیرمنتظرهای بر سر راه او ظاهر میشود و ما هرلحظه منتظریم که یپه به کاخ پادشاه همسایه برسد. این ماموریت نیست که زندگی او را تغییر میدهد، بلکه کسانی هستند که در طول راه با آنها ملاقات میکند. یپه بهدلیل نیاز به مراقبت از یک سنجاب آسیبدیده، گرفتن توپ برای یک کودک، نگهداری از کودک برای مادر و خستگی از مسیر اصلیاش منحرف میشود. او برای جلوگیری از خطر، مسیر دیگری را به سمت قلعه در پیش میگیرد و پس از مدتی متوجه میشود که به همان جایی رسیده که سفرش را ابتدا از آنجا شروع کرده بود.
اگرچه خوانندگان ممکن است انتظار داشته باشند که پادشاه از اینکه «یپه» چقدر طولش داده است خشمگین شود، اما اینطور نیست. اتفاقا او مشتاق شنیدن ماجراهای «یپه» است و درنهایت به او بخاطر کارهای قشنگش پاداش هم میدهد. همهی حیواناتی که در این راه «یپه» به آنها کمک کرد او را به یاد میآورند و به ملاقاتش میروند.
داستان کتاب «یپه در راه» از بسیاری جهات جذاب است، زیرا استفاده از نوار تصویری در پایین صفحات نشان میدهد که زمان چگونه میگذرد و در زمانی که یپه نبوده چه اتفاقی برای پادشاه افتاده، بههمین دلیل این کتاب مانند انیمیشن و فیلمی کارتونی برای کودکان جذاب است. درواقع یوتا باوئر در این اثر زیبا با داستانسرایی موازی و هوشمندانه، داستان جذابی را در مورد اهمیت مهربانی و صادق بودن با خود ارائه میدهد.
۵. نامههای فلیکس
کتاب «نامههای فلیکس؛ خرگوش کوچولو به سفر دور دنیا میرود» با عنوان انگلیسی «Letters from Felix: A Little Rabbit on a World Tour» اثر نویسندهی آلمانی ادبیات کودکان و نوجوانان، آنت لنگن است که اولین بار سال ۱۹۹۴ منتشر شد. کاغذ مرغوب و تصویرگریهای زیبای این اثر، باعث میشود کودکان مشتاق شوند تا آن را ورق بزنند و داستان را دنبال کنند.
این کتاب داستان دختری به نام «سوفی» و اسباببازی موردعلاقهاش، «فلیکس» را روایت میکند؛ خانوادهی سوفی در راه بازگشت به خانه از تعطیلات تابستانی هستند که فلیکس، در یک فرودگاه شلوغ ناپدید میشود. سوفی خیلی ناراحت میشود زیرا هرگز از اسباببازی خود جدا نشده بود. مدتی بعد از برگشتشان به خانه، نامهای از لندن از طرف فلیکس به دست سوفی میرسد که در آن فلیکس به دختر توضیح میدهد که حالش خوب بوده و وارد هواپیمای اشتباهی شده است.
فلیکس شروع به سفر در سراسر جهان کرده و با سوفی از طریق نامه ارتباط برقرار میکند. هرکدام از نامهها، ماجراهای گشتوگذار خرگوش در لندن، پاریس، رم، قاهره، کنیا و شهر نیویورک را شرح میدهد و اطلاعاتی دربارهی جنبههای تاریخی و دیدنی سرزمینها و مردم آنجا میگوید و خوانندگان هم تصویر نامههای او را در داخل کتاب میبینند. فلیکس در پایان داستان، موفق میشود به خانه بازگردد و برای سوفی (و البته برای خوانندگان) هدایایی میآورد که در یک چمدان کاغذی کوچک در انتهای کتاب قرار میگیرد.
نامههای فلیکس بسیار سرگرمکننده و آموزشی هستند و در هر پاکت در مقابل یک مکان دیدنی معروف عکسهایی قرار دارد. چه چیزی میتواند بهتر از سرگرم شدن و آموزش در یک کتاب باشد؟ کتاب مصور «نامههای فلیکس» یکی از مجموعههایی بوده که هدف آن معرفی زبانها و فرهنگهای خارجی و پرورش علاقه کودکان به کتاب و داستان است.
در بخشی از کتاب «نامههای فلیکس» میخوانیم:
«سوفی با خودش میگوید: هووم نمیدانم پاریس چه فرقی با جاهای دیگر دارد؟ بعد یادش میآید که آن روز بعدازظهر قرار است مامانبزرگش به خانهشان بیاید حتماً مامانبزرگ خیلی چیزها دربارهی پاریس میداند چون چند بار به آنجا سفر کرده مامانبزرگ با تعجب میگوید: الل خرگوش توی پاریس است و همهچیز را دربارهی بازیای که فلیکس توی نامهاش نوشته برای سوفی توضیح میدهد. میگوید که این بازی توی فرانسه خیلی معروف است و به آن بل میگویند برای سوفی جالب است که میشنود پاریس یک کلیسای جامع باشکوه خیابانهای پهن پر از فروشگاه باغهای زیبا و چند کلیسای خیلی قدیمی دارد. بعد مامانبزرگ یک راهنمای گردشگری از توی کیفش در میآورد. سوفی آن را ورق میزند. مامانبزرگ با حالت روپایی میگوید: آه فرانسویها خوشمزهترین غذاهای دنیا را دارند و برای اینکه حرفش را ثابت کند از آنها با یک نان باگت همانی که فلیکس دیده بود پنیر و سالاد فرانسوی پذیرایی میکند مزهاش مثل سفر به فرانسه است.»
۶. هارولد و مداد شمعی بنفش
کتاب «هارولد و مداد شمعی بنفش» با عنوان انگلیسی «Harold and the Purple Crayon» اثر کراکت جانسون اولین بار سال ۱۹۵۵ منتشر شد. انجمن آموزش ملی، بر اساس یک نظرسنجی آنلاین در سال ۲۰۰۷ این کتاب را بهعنوان یکی از ۱۰۰ کتاب برتر معلمان برای کودکان معرفی کرد. متن ساده و تصاویر این اثر که بهوضوح مطلب را میرساند، یکی از دلایل محبوبیت آن در ۵۰ سال گذشته است.
کتاب مصور و کلاسیک «هارولد و مداد شمعی بنفش» که محبوبترین کتاب جانسون است، دربارهی یک پسربچه ۴ سالهی کنجکاو به نام «هارولد» است که دارای یک مداد رنگی بنفش جادویی است و هر چه با مداد رنگی بنفش بکشد زنده میشود. درواقع در کتاب مصور و کوتاه «هارولد و مداد شمعی بنفش» زندگی هارولد را دنبال میکنیم که از خانهی خود به مکانهای دور از شهر بزرگ تا کوهها و بر فراز ماه سفر میکند. او حتی با یک قایق بادبانی در سراسر اقیانوس سفر میکند و یک پیکنیک با گوزن و جوجهتیغی دارد. او سوار یک بالون هوای گرم میشود و با یک افسر پلیس ملاقات میکند.
کودکان با تخیل هارولد کنجکاو و با مداد رنگی بنفشش، منظرهای همیشه در حال تغییر را در این کتاب تجربه میکنند. او در طول ماجراجوییهایش، متوجه میشود که تنها کاری که میخواهد انجام دهد این است که راه خانهاش را دوباره پیدا کند. او با مداد شمعی بنفش خود برای کشیدن اشیا، از خطرات فرار میکند و به سفری خارقالعاده میرود. همهچیز در کتاب بهغیراز هارولد و متن، بنفش است. این به این دلیل بوده که نویسنده سعی دارد بر استفاده از مداد رنگی بنفش، که در مورد این کتاب است، تاکید کند.
موضوع کتاب «هارولد و مداد شمعی بنفش» حول محور دوران کودکی و کنجکاوی و عدم درک همراه با آن میگذرد. هارولد از این نظر مانند یک کودک است که نمیداند دقیقا چه تصمیمی باید بگیرد. او خود را به دردسرهای زیادی میاندازد و باید راههایی برای رهایی از آن بیابد. این مداد رنگی بنفش و هارولد یک تیم جادویی میسازند که در هر صفحه که ورق زده شود، ماجراجویی آنها بیشتر و بیشتر میگردد. مطالعه ی چنین کتابی قدرت تخیل کودک را پرورش می دهد و به او کمک میکند تا خارج از چهارچوبهای دنیای واقعی، افسار خیال را به دست بگیرد و تصوری قوی داشته باشد.
۷. ماجراهای تن تن
کتاب «ماجراهای تن تن» با عنوان انگلیسی «The Adventures of Tintin» اثر نویسنده و هنرمند بلژیکی، هرژه است که از سال ۱۹۲۹ تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۳ آن را نوشت و تصویرسازی کرد. از آن زمان تاکنون حدود ۲۳۰ میلیون نسخه از این مجموعه به فروش رفته و برای رادیو، تلویزیون، تئاتر و فیلم اقتباس شده است و این ثابت میکند که کتابهای مصور همانقدر، قدرت سرگرمی کودکان و بزرگسالان را در قرن بیست و یکم دارند که در اوایل قرن بیستم داشتند. این کتابهای گرافیکی تمامرنگی زمانی که برای اولین بار منتشر شدند، الهامبخش تعداد بیشماری از هنرمندان کمیک مدرن شدند.
داستان اصلی کتاب دربارهی یک گزارشگر خردسال به نام «تن تن» بوده که در حل معما مهارت دارد و با همراهی سگ وفادارش اسنوی در این مجموعه، وارد ماجراهای خارقالعادهای میشود. این ماجراها در دل خود شامل رویدادهای تاریخی و سیاسی، ماجراهای فانتزی و علمی-تخیلی و رازهای هیجانانگیز است. او و سگ وفادارش اسنوی خود را درگیر راز یک کشتی قرن هفدهمی مییابند که در ته دریای کارائیب غرق شده است. تن تن مدلی از کشتی مذکور را خریداری میکند که حاوی سرنخی از مکان گنج است، اما ربوده شده و در قایق عازم آفریقا قرار میگیرد.
او در مسیر با کاپیتان هادوک ملاقات میکند و هر دو نقشه میکشند تا آدمربایان و رهبرشان را پیدا کنند. آنها در طول مسیر با افراد عجیبوغریب و شوم مختلفی که آنها نیز به دنبال ردیابی گنج هستند، روبرو میشوند و گاهی اوقات با آنها میجنگند.
کتاب «ماجراهای تن تن» کاملا سرگرمکننده، هیجانانگیز، سرگرمکننده، ساده و لذتبخش با طنز کلاسیک هستند همراه با تصاویری که با دقت کشیده شدهاند، بیشتر داستان را در ترکیب با متنی ساده و جذاب بیان میکنند. جذابیت این داستان به قدری بالا است که حتی گروههای سنی بالاتر هم نسبت به آن علاقه نشان دادهاند.
در بخشی از کتاب «ماجراهای تنتن» میخوانیم:
«- خیلی عجیبه خیاله من و ناخدا همین الان داشتیم در مورد شما صحبت میکردیم.
– چی؟ در مورد من؟
– بله در مورد شما مگه نه ناخدا؟ بعد یهو سروکله شما پیدا شد… باور نکردنیه خب ژنرال این همه مدت چکار میکردید؟
-ای وای ببخشید من خیلی عجله دارم… قرار ملاقاتم دیر شده… باید برم.
– وای چه حیف!… بههرحال این آدرس منه شما را کجا میتونیم پیدا کنیم؟
– آم… این هتل اسمش چی بود؟ آها… هتل بریستول.
– بسیار خوب هتل بریستول و شما کی ..
– من دیگه باید برم خدا نگهدار !
– خداحافظ، ژنرال .
– خب راستش رو بخوای فکر میکنم دوستت آلکازار زیاد حال و حوصله حرف زدن نداشت!
– بله، آدم عجیبیه، بسیار خُب، بیا بریم.
– هی این کیف جیبی ژنراله مثل اینکه از جیبش افتاده
– عجله کن! نباید زیاد دور شده باشه شاید بهش برسیم.
– هی ! کجا رفت؟… انگار آب شد و رفت توی زمین …
– ممکنه سوار ماشین شده باشه… مهم نیست… هتل بریستول خیلی نزدیکه ژنرال آلکازار نه ،آقا ما اینجا کسی به این اسم کیفش رو اونجا تحویل میدیم.»
۸. کبوتر باید حمام کند!
کتاب «کبوتر باید حمام کند!» با عنوان انگلیسی «The Pigeon Needs a Bath!» اثر هنرمند و نویسندهی آمریکایی، مو ویلمز است که اولین بار سال ۲۰۱۴ منتشر و توسط پرناز نیری به فارسی ترجمه شد. مو ویلمز هم در نوشتن و هم در کشیدن تصاویر مهارت دارد. او از کودکی شروع به طراحی کارتون کرد و هرگز آن را رها نکرد و تاکنون بیش از ۵۰ کتاب برای کودکان نوشته و تصویرگری کرده است. او همچنین خالق برخی از محبوبترین شخصیتها در کتابهای کودکان خردسال است.
در ادامه همین توانایی، مو ویلمز کتابی طنز و بسیار جذاب ارائه کرده است که میتواند برای کودکان و والدین بهطور یکسان لذتبخش باشد. کتاب «کبوتر باید حمام کند!» همراه با تصاویر سرگرمکننده و متن سادهاش، داستان یک کبوتر کاملا کثیف و بدبو را روایت میکند که ادعا میکند هیچ بویی نمیدهد و نیازی به حمام کردن ندارد. به نظر او تمیز و کثیف بودن فقط حرف توخالی هستند و نباید وقت خود را با این کارهای بیاهمیت تلف کرد.
کبوتر برای حمام نکردن هر بهانهای که به ذهنش میرسد میآورد. حتی مگسهایی که در اطرافش وزوز میکنند به دلیل بوی بدش دور میشوند. علاوه بر این، او ظاهرا فکر میکند که همه مگسهایی که او را احاطه کردهاند کاملا تصادفی هستند. دیدن صحنهای که مگسها به خاطر بوی بدش دورش جمع میشوند بسیار خندهدار است و اینکه حتی مگسها هم از بهداشت بد کبوتر شکایت میکنند خندهدارتر هم میشود. انتخاب رنگهای پسزمینه هر صفحه به رنگ قهوهای بسیار خلاقانه بوده، زیرا نشاندهندهی وضعیتی است که کبوتر با توجه به بهداشت بدش در آن قرار دارد.
لجبازی کبوتر در کتاب «کبوتر باید حمام کند!» برای یک درخواست بهظاهر ساده، برای والدین کودکان در همهجا آشنا است. او درنهایت، متوجه میشود که در حمام چه تفریحاتی میتوان داشت و باز با یک چالش جدید به وجود میآید و آن بیرون آمدنش از حمام است.
۹. حسنی نگو یه دستهگل
کتاب «حسنی نگو یه دستهگل» اثر یکی از مشهورترین شاعران کودک و طنزنویسان معاصر، منوچهر احترامی است که با تصویرگری کیانوش لطیفی، اولین بار سال ۱۳۸۸ منتشر شد. این کتاب از دههی شصت تا به امروز، بارها تجدبد چاپ شده است و همچنان یکی از محبوبترین کتاب شعر کودکانه به شمار میرود.
احترامی در مصاحبهاش با مجلهی فرهنگ و هنر دربارهی علت محبوبیت آثارش میگوید: «فضاهای این داستانها قضاهای ماندگار و ایدههای آنها چیزی فراتر از ایدههای روز است و در مورد خصلتهای ثابت آدمهاست که تغییر نمیکنند. وجود شخصیتهایی مثل مادربزرگ یا پرداختن به روابط خانوادگی، اینها چیزهایی است که در ناخودآگاه بچهها جا افتاده و سوژه و مسالهای نیست که امروز برای مخاطب کشش داشته باشد و فردا نه همین باعث میشود که این کارها از مرز زمان بگذرند.»
داستان کتاب «حسنی نگو یه دستهگل» که بهصورت شعر نوشته شده است، در ده خیالی شلمرود اتفاق میافتد. شخصیت اصلی کتاب در ابتدای داستان از اصلاح کردن موهایش و حمام رفتن فرار میکند و حتی دوست ندارد ناخنهایش را بگیرد. او درحالیکه در ده شلمرود قدم میزند، با شخصیتهای مختلف حرف میزند. او بعدازاینکه میفهمد هیچکس با او دوست نمیشود و بازی نمیکند، دست از لجبازی برمیدارد و با پدرش به سلمانی و سپس حمام میرود. درواقع این اثر مصور بر نظافت و آراستگی و تاثیرش بر روابط تاکید دارد.
در قسمتهایی از کتاب میتوان تاثیر نویسنده از شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ را بهوضوح دید. منوچهر احترامی در یکی از مصاحبههایش دربارهی کتاب «حسنی نگو یه دستهگل» میگوید: «خود من و اطرافیانم لجباز بودیم و اگر غیرمستقیم چیزی را میگفتند قبول میکردیم. این توهین است که بخواهی مسائل را شستهورفته بیان کنی. شما باید فضایی بسازید و طرف خود را بهجایی ببرید که او هم به چیزی که شما فکر میکنید، فکر کند. قصهی حسنی این ویژگی را دارد که خواننده هم یکی از شخصیتهای موثر در قصه باشد؛ چراکه بچه با شخصیت خود، آن را کامل میکند.»
در بخشی از کتاب «حسنی نگو یه دستهگل» میخوانیم:
«کره الاغ کدخدا
یورتمه میرفت تو کوچهها
ـ الاغه چرا یورتمه میری؟
ـ دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم
ـ الاغ خوب نازنین
سر در هوا، سم بر زمین
یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو
یک کمی به من سواری میدی؟
ـ نه که نمیدم
ـ چرا نمیدی؟
ـ واسه اینکه من تمیزم
پیش همه عزیزم
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه
غازه پرید تو استخر
ـ تو اردکی یا غازی؟
ـ من غاز خوشزبانم
ـ میای بریم به بازی؟
ـ نه جانم
ـ چرا نمیای؟
ـ واسه اینکه من، صبح تا غروب، میون آب
کنار جو، مشغول کار شستشو
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه
در وا شد و یه جوجه
دوید و اومد تو کوچه
جیکجیک کنان، گردش زنان
اومد و اومد، پیش حسنی:
ـ جوجه کوچولو، کوچول موچولو
میای با من بازی کنی؟
مادرش اومد:
ـ قدقدقدا
برو خونهتون، تو رو به خدا
جوجه ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه»