۸ کتاب جنجالی یک دههی گذشته؛ دروغ گفتیم و شفاف اندیشیدیم
در سالهای اخیر کتابهای زیادی پر سر و صدا شدند. کتابهایی که زمان زیادی از انتشارشان نمیگذرد ولی با فروش بیسابقهای هم مواجه شدهاند. این کتابهای جنجالی عموما در دستهی رمان قرار میگیرند و برخی از آنها کتابهایی در باب خودشناسی یا موفقیت است. این مطلب را دنبال کنید تا ۸ کتاب جنجالی سالهای اخیر را به شما معرفی کنیم.
۱. شدن
میشل اوباما متولد ۱۷ ژانویه ۱۹۶۴ در شیکاگو است. او بانوی اول آمریکا و همسر باراک اوباما است که چهل و چهارمین رییس جمهور ایالات متحده بود. او اولین بانوی اول سیاهپوست شد.
میشل قبل از حضور در دانشکدهی حقوق هاروارد، در رشتهی جامعه شناسی در دانشگاه پرینستون در نیوجرسی تحصیل کرد. میشل اوباما از سال ۲۰۰۱ بهعنوان مدیر اجرایی روابط اجتماعی و امور خارجی در دانشگاه شیکاگو و همچنین بهعنوان عضو هیأت مدیره شورای معتبر امور جهانی شیکاگو مشغول به فعالیت بود. او بهعنوان یکی از برجستهترین و جذابترین زنان عصر ما ظاهر شده است.
کتاب «شدن» اثر میشل اوباما همان اوایل انتشارش از پرفروشترین کتابها شد. کتاب ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸ منتشر شد و به بیش از ۲۴ زبان دنیا ترجمه شده است. این کتاب جنجالی در سه بخش «من شدن»، «ما شدن» و «بیشتر شدن» منتشرشده است و در واقع زندگینامهی دختر فقیری است که به کاخ سفید میرسد.
میشل اوباما در کتاب «شدن» با قصهپردازی مسحورکننده، خوانندگان را به دنیای خود دعوت میکند. او با صداقت بینظیر و شوخ طبعی خود، پیروزیها و ناکامیهای خود را، چه سیاسی و چه خصوصی توصیف میکند و داستان کامل زندگی خود را تعریف میکند.
در قسمتی از کتاب «شدن» میخوانیم:
خانمهای کلیسا گاهی میآمدند و سرود کلیسایی تمرین میکردند و صدای ایمان و پارسایی آنها در دیوارها طنین افکن میشد. بر اساس قوانین رابی، بچههایی که درس پیانو میدیدند، اجازه داشتند فقط روی یک آواز کار کنند. از اتاقم به تلاش آنها گوش میدادم که نتهای خود را پشت سر هم تمرین میکردند و تأیید او را به دست میآوردند، «ترانههای عید پاک» و «لالایی برامس» را تمرین میکردند و پس از تلاشهای زیاد بالاخره موفق میشدند. موسیقی هیچ گاه آزاردهنده نبود؛ فقط همیشه به گوش میرسید. این موسیقی از پلکانی که محل زندگی ما را از محل سکونت رابی جدا میکرد، بالا میخزید.
۲. شرمنده نباش دختر
ریچل هالیس و کتابهایش همیشه به عنوان موضوع جنجالی بین افراد کتابخوان مطرح شدهاند. عدهای از افراد به عنوان منتقد نوشتههایش ظاهر میشوند و او را به دلیل پرداختن به موضوعات سطحی در حیطهی زنان نقد میکنند و زنان زیاد دیگری هم هستند که از کتابهای او برای پیدا کردن اعتماد به نفس از دست رفتهیشان کمک میگیرند. کتاب شرمنده نباش دختر یکی از همین کتابهای بحثبرانگیز ریچل هالیس است که در ۲۰۱۹ وارد بازار شد.
در کتاب شرمنده نباش دختر، ریچل هالیس توضیح میدهد که چگونه می توان بر شرم و تردید غلبه کرد تا زندگی بدون شرمندگی داشت. برای رسیدن به اهداف باید بهانه گرفتن را کنار بگذارید و دست از شرمندگی دائم و عذرخواهی بیدلیل بردارید. ما به دلیل عزت نفس پایین، فشار جامعه یا عادتهای بد، اغلب از خودمان دور میشویم. وقتی یاد گرفتیم بهانهها را کنار بگذاریم و اجازه ندهیم دیگران زندگی ما را دیکته کنند، میتوانیم به اهداف خود برسیم.
ریچل هالیس این مسأله را زیاد دیده است؛ زنان با تمام تواناییهایشان زندگی نمیکنند. آنها احساس میکنند که باید به هدفی برسند، اما یا خجالت میکشند یا از کمالگرایی خود دست میکشند یا فکر میکنند که کافی نیستند. ریچل هالیس در «شرمنده نباش دختر» زنگی را به صدا در میآورد؛ زنگی که به زنان میگوید خود را فدای بهانههای روزمره نکنند. ریچل میداند که بسیاری از زنان تعریف خودشان را وابسته به یک عنوان دیگر تعریف می کنند، این عنوان میتواند همسر، مادر، دختر و یا حتی کارمند باشد. هالیس با به چالش کشیدن زنان در همه جا برای گفتن از رویاهای خود، آنها را به این مسیر سوق میدهد که در مسیر رشد قرار بگیرند، اعتماد به نفس داشته باشند و به توانایی هایشان اطمینان داشته باشند.
در این کتاب ریچل هالیس با آوردن مثالهایی از زندگی شخصی خودش به مخاطب تأکید میکند که خواستهی درونی خودش را پیدا کند. او در این کتاب میگوید که اگر رویای موفقیت در شغلتان را دارید، دست به کار شوید. کتاب میخواهید بنویسید، دست به قلم شوید. ریچل هالیس میگوید اگر کمی سنتیتر هستید، فقط لازم است نسبت به خودتان صادق باشید. در نهایت انتخاب با شماست. فشارهای اجتماعی روی زنان را کنار بگذارید و آماده باشید که به دنبال رویاهای خود بروید. شما مجبور نیستید همان کاری را انجام دهید که جامعه دستور میدهد. برای این کار از کسی اجازه نگیرید و برای چیزی که هستید، از هیچ کسی عذرخواهی نکنید.
در قسمتی از متن کتاب «شرمنده نباش دختر» میخوانیم:
شاید کاری که میکردم از دید شما منطقی نباشه. اگه قایم کردن رویاها براتون عادیه، پس فرض می کنم که تا حالا تو موقعیت من قرار نگرفتید و آدمهای جورواجور تو شبکههای اجتماعی مسخره و توهین بارتون نکردن. اجازه بدید صاف و پوست کنده بگم، باید خیلی پوست کلفت باشید که بتونید توهینها و حرفهای بیربطی که مردم تو اینترنت میگن بیتفاوت باشید و اهمیت ندهید. مثل پینه که رو پوست به وجود میاد و پوست رو کلفت میکنه و بعد از چند دفعه ساییدن پوست معلوم میشه. برای من چند سال طول کشید تا جسارت صحبت دربارهی رویاهام رو پیدا کنم.
۳. اثر مرکب
دارن هاردی برجستهترین مربی موفقیت امروز است که بیش از ۲۰ سال در صنعت رشد و موفقیت شخصی رهبر اصلی کسب و کارها بوده است. او سه شبکه موفق تلویزیونی دارد و به مدت هشت سال ناشر، ویراستار و بنیانگذار مجلهی موفقیت بود.
دارن هاردی یکی از سخنرانهای برتر در زمینهی موفقیت است و در این زمینه کتاب «اثر مرکب» او، کتاب جنجالی سالهای اخیر محسوب میشود و به یکی از کتابهای پرفروش تبدیل شده است.
اثر مرکب بر این اصل استوار است که تصمیمهای شما، سرنوشت شما را شکل میدهند. تصمیمات کوچک و روزمره، شما را به زندگی مورد نظرتان میکشاند یا به طور پیش فرض به یک فاجعه تبدیل می شود. کتاب اثر مرکب، جوهرهای از اصول اساسی است که افراد را به سمت خارقالعادهترین دستاوردشان در تجارت، زندگی و روابط هدایت میکند. این کتاب قدم به قدم همراه شما میآید و به شما امکان میدهد تا موفقیت خود را چندین برابر کنید، پیشرفت خود را ترسیم کرده و به هر آرزویی که دارید برسید. اگر مصرانه به دنبال زندگی موفقی هستید، از قدرت اثر مرکب برای رسیدن به موفقیت مورد نظر خود استفاده کنید.
در قسمتی از کتاب «اثر مرکب» میخوانیم:
«ما همه میتوانیم انتخابهای بسیار خوبی داشته باشیم. ما میتوانیم همه چیز را کنترل کنیم. این در توانایی ماست که همه چیز را تغییر دهیم. به جای اینکه غرق در گذشته شویم، باید دوباره انرژی خود را جمع کنیم، میتوانیم از تجربیات گذشته برای حرکتهای مثبت و سازنده استفاده کنیم.»
۴. کلارا و خورشید
رمان جدید کازوئو ایشیگورو به اسم کلارا و خورشید گرچه مانند سایر آثار ایشیگورو افتخارآفرین نشده است، اما توانسته است به محبوبیتی خوب بین مردم دست پیدا کند. کازوئو، برندهی جایزه نوبل ادبیات است و در رمان جدیدش از زبان یک ربات به اسم کلارا سخن میگوید. کلارا یک دوست واقعی اما رباتی و مصنوعی است.
دوستان رباتی از خورشید نیرو میگیرند و خورشید حضوری تقریبا الهی برای آنها محسوب میشود و اگر چند ساعت از خورشید دور باشند احساس بیحالی می کنند. کلارا در ویترین یک مغازه است و پیدا کردن دوست و صاحبی برای او یک موفقیت محسوب میشود. کلارا با این که یک ربات است ولی عشق و احساسات را عمیقا درک میکند و در طی رمان خیلی بهتر از انسانها توانایی ابراز عشق و محبت را دارد.
کلارا و خورشید کتاب مهیجی است که به دنیای دیجیتال امروزه نگاهی جدید دارد، کتابی که این سوال نهادین و اساسی را بررسی میکند: عشق به چه معناست؟
ترسم از اینکه به موقع به انبار آقای مکبین نرسم باعث شد سر راهم فقط نیمنگاهی به خانهی ریک بیندازم و بعد به مسیر میانبری رسیدم که پیش از این هرگز ندیده بودم. به یک دروازۀ قابعکسی دیگر رسیدم و بعد چمنها آنقدر بلند شدند که دیگر نمیتوانستم انبار آقای مکبین را ببینم. زمین به چند کادر تقسیم شد، بعضیها بزرگتر از بقیه بودند و آگاه از اینکه فضای هر کادر با دیگری متفاوت است به راهم ادامه دادم. یک لحظه چمن نرم و منعطف بود و راه رفتن روی زمین آسان؛ بعد از مرز یک کادر میگذشتم و همهجا تاریک میشد، هرچقدر فشار میدادم، چمن تکان نمیخورد و اطرافم صداهای عجیب میشنیدم.
۵. هنر شفاف اندیشیدن
انسانها حتی اگر به وضوح بدانند چه نیازی دارند، باز هم وقت تصمیمگیری دچار خطا و اشتباه میشوند. روانشناسان و دانشمندان علوم مغز و اعصاب از این مواد قابل درک انسانی، تعصبات و تلههای تفکر بهعنوان «خطاهای شناختی» یاد میکنند. ما برای مشکلات بزرگ و کوچک، در انواع شرایط این خطاها را مرتکب میشویم.
«چرخش رفتاری» در علوم اعصاب و اقتصاد در بیست سال گذشته درک ما از نحوه فکر کردن و نحوهی تصمیمگیری را افزایش داده است. کتاب هنر شفاف اندیشیدن نشان میدهد که چگونه خطاهای سیستماتیک تفکر ما را خراب میکنند و تحت چه شرایطی فرآیندهای فکری ما بهترین و بدترین عملکرد را دارند. این کتاب همچنین نظریههای قانع کنندهای را دربارهی اینکه چرا تفکر ما مخدوش است، ارائه میدهد. هنر شفاف اندیشیدن میتواند با افزایش دقت مشخص کند دقیقا چه اتفاقی میافتد که ما بتوانیم به روشنی فکر کنیم.
هنر شفاف اندیشیدن نتیجهای جالب از این خطاهای شناختهشده به وسیلهی تفکر سیستماتیک است. این کتاب در ۱۰۰ فصل کوتاه سازماندهی شده است که هر یک شامل یک خطای شناختی، یک سوگیری یا ابتکار است.
این کتاب در ایران بیشتر به دلیل حضور عادل فردوسیپور به شهرت رسیده و جنجالی شده است. عادل فردوسیپور مجری ورزشی محبوب ایرانی که در زمینهی ترجمه هم فعال است، عضوی از تیم ترجمه کتاب هنرشفاف اندیشیدن است.
در قسمتی از کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» میخوانیم:
کمی بعد، متوجه شد تسلیم یک توهم شده. شناگران حرفهای به این خاطر که با شدت تمرین میکنند بدنهایشان زیبا نمیشود، بلکه بخاطر اندام مناسبشان است که شناگران خوبی میشوند. فرم کلی بدن آنها یکی از عوامل انتخابشان است، نه نتیجهی فعالیتهای ورزشی شان. به همین ترتیب، مدلهای زن در تبلیغات لوازم آرایشی شرکت میکنند و به همین خاطر خیلی دیگر از خانم ها فکر میکنند به دلیل استفاده از این است که آنها زیبا شدهاند، اما این لوازم آرایش نیست که آنها را شبیه مدلها کرده. خیلی ساده است «مدلها جذاب به دنیا میآیند و تنها به همین دلیل است که از آنها در تبلیغات لوازم آرایش استفاده میکنند. در مورد شناگرها هم همین قضیه صدق میکند. زیبایی یک عامل انتخاب است، نه نتیجهی آن.»
۶. ایکی گای
کتاب ایکیگای در سال ۲۰۱۶ وارد بازار شد و در سالهای اخیر به کتابی جنجالی و محبوب تبدیل شد. ایکیگایی به عنوان «دلیلی برای زندگی» یا «دلیلی برای بیرون آمدن از رختخواب در صبح» ترجمه میشود. ایکیگای همان چیزی است که نیازها، خواستهها، جاه طلبیها و رضایت شما را برآورده میکند: یک نقطه تعادل کامل و تحقق کامل.
در جزیره اوکیناوای ژاپن مردم بیشتر از هر جای دنیا عمر میکنند. در این منطقه از پیدا کردن ایکیگای به عنوان کلید طول عمر و خوشبختی یاد میشود. اوکیناویاییها میدانند که همه زندگیها ارزشمند هستند. برای مردم این منطقه، ایکیگای لنزی است که به شما کمک میکند تا روی ارزش خود متمرکز شوبد.
هکتور گارسیا و فرانسس میرالس در این کتاب به شرح ایکیگای که در واقع راز ژاپنیها برای یک زندگی طولانی و شاد است، میپردازند. این کتاب الهام بخش و دلگرمکننده به شما کمک میکند تا ایکیگای خود را کشف کرده و به شما کمک میکند تا زندگی خود را تغییر دهید، استرس و اضطراب را پشت سر بگذارید و دنبال پیدا کردن هدف خود، پرورش دوستیها و پیگیری احساسات خود باشید.
در قسمتی از «کتاب ایکیگای» میخوانیم:
«اگر در ژاپن زندگی کنید، متوجه این نکته ی عجیب میشوید که افراد پس از بازنشستگی کماکان کاملاً فعال باقی می مانند. در واقع، بسیاری از مردم ژاپن هرگز به معنی واقعی بازنشسته نمیشوند، بلکه تا وقتی سلامتشان اجازه میدهد به انجام کار مورد علاقهشان ادامه میدهند.
در واقع، در زبان ژاپنی اصلا واژهای به معنی «بازنشستگی»، که منظورش «رها کردن کار برای همیشه» باشد، وجود ندارد. به گفته ی دن بوئتنر ، گزارشگر نشنال جئوگرافیک، داشتن هدف در زندگی آن قدر در فرهنگ ژاپن اهمیت دارد که تصورات ما درباره ی بازنشستگی اصلا در آن جایی ندارد.»
۷. ما دروغگو بودیم
کتاب ما دروغگو بودیم نوشتهی امیلی لاکهارت است که نسخهی انگلیسی آن در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و از سال ۱۳۹۶ ترجمهی فارسی آن به بازار آمد. کتاب «ما دروغگو بودیم» از زبان راوی نوجوانی به اسم کادنس سنکلر شروع به تعریف ماجرا میکند؛ ماجرای خانوادهی ثروتمندی که در جزیره هستند و دچار مشکل میشود. امیلی در این کتاب به بیشتر مسائل جنجالی مربوط به یک نوجوان پرداخته است: طلاق والدین، روابط احساسی، افت درسی و موارد دیگری که در کتاب گفته میشود.
کتاب جنجالی «ما دروغگو بودیم» هوشمندانه، جذاب و به شدت اعتیادآور است. هر تابستان اعضای ثروتمند و به ظاهر خوشبخت خانوادهی سینکلر در جزیره خصوصی خود جمع می شوند. این کتاب داستان آن دیدارهای سالانه است، به خصوص ماجرایی در طول یک تابستان اتفاق افتاده است و شخصیت اصلی داستان به دلیل از دست دادن حافظه، قادر به یادآوری آن نیست.
لاکهارت ماجرا را کمی پراکنده و پر از استعاره مینویسد و از گذشته به امروز و دوباره به گذشته میپرد.
این کتاب شرح یک داستان عاشقانه است و در عین حال به همان اندازه یک تحلیل روانشناختی حیرتانگیز است.
در قسمتی از کتاب «ما دروغگو بودیم» میخوانیم:
از مغز خراب مزخرفم متنفرم، متنفرم که چقدر همیشه مریضم، چقدر آسیبدیدهام. متنفرم که ظاهرم عوض شده و توی مدرسه مردود شدهام و ورزش را کنار گذاشتهام و با مادرم بد تا میکنم. متنفرم که هنوز بعد از دو سال این قدر میخواهمش. شاید گات هم دلش میخواهد با من باشد. شاید. اما به احتمال زیادتر دنبالم میگردد تا بگوید وقتی دو تابستان پیش مرا ترک کرد کار بدی نکرده. دوست دارد من بهش بگویم که عصبانی نیستم. بگویم که او پسر معرکهای است. اما چطور ببخشمش وقتی حتی درست و حسابی نمیدانم با من چه کرده؟ جواب میدهم: «نه. احتمالا از ذهنم پاک شده.»
۸. پرندهی من
کتاب پرندهی من اولین رمان «فریبا وفی»، نویسندهی زادهی تبریز است. این رمان برندهی جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱، سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری، دومین دوره جایزه ادبی یلدا و چندین جایزهی معتبر دیگر شده است و نگاه خوانندگان و منتقدان را به خودش جلب کرده است. آن چه در این کتاب می خوانیم شرحی از زندگی زنی در میان تناقضات است. فریبا وفی با مهارتی ویژه توانسته است از زندگی زنی خانهدار و کشمکشهای ذهنی او صحبت کند. در واقع این رمان روایتی از نارضایتی زندگی شهری است.
این رمان از زبان اول شخص بیان شده است و در آن زنی خانهدار از حسرت همسرش برای مهاجرت و از خودش و میل به ثباتی که ریشه در گذشته دارد، حرف میزند. امیر که سودای مهاجرت به کانادا را دارد، در نهایت همسرش را تنها میگذارد.
در قسمتی از رمان «پرنده من» میخوانیم:
سکوت من گذشته دارد. به خاطر آن بارها تشویق شدهام. هفت هشت ساله بودم که دانستم هر بچهای آن را ندارد. سکوت من اولین داراییام به حساب میآمد. … درطول سالهایی که بعد از آن آمد بارها مورد تحسین زنهای خانوادهمان قرار گرفتم به خاطر توداریام. به خاطر رازداریام. خیلی زود فهمیدم که به یک صندوقچه می مانم با دری کیپ و پر از راز. امیر از سکوت های من کلافه می شد. سکوت من او را می ترساند. کم کم عادت به پرحرفی پیدا کردم حتی در مواقعی که لازم نبود. سالها بعد یاد گرفتم که حرف می تواند حتی مخفیگاهی بهتر از سکوت باشد
سلام و خسته نباشید خدمت سرکارخانم زارع بزرگوار
مطالبتون عالی و جذاب هست.
خواستم ابتدا بابت مطالبی ک ارائه میکنید تشکر کنم و یه خسته نباشید جانانه بهتون بگم چون واقعا باخوندنشون لذت میبرم
و اینکه میخواستم بدونم چطور میتونم ب آرشیو مطالبتون دسترسی داشته باشم؟؟
اگه در جای دیگهای(کانال، پیج، سایت، روزنامه، مجله، هفتهنامه، ماه، نامه و…) بامحوریت ادبیات و فلسفه فعالیت دارین لطفا ب اشتراک بزارین و معرفی کنید وتا بتونم با دنبال کردن مطالبتون علاوه بر دانشافزایی لذت هم برده باشم.
با مطالب جذاب و خوندنی شما و جناب نیکرو درهمین سایت آشنا شدم و همیشه مطالب شما دو عزیز و بزرگوار رو درهمین سایت پیگیری میکنم.
برای جناب نیکرو هم چنین پیامی فرستادم امیدوارم هر دو بزرگوار پاسخ منو بدین.
بابت فعالیت قابل ستایشتون که نتیجَش روشنگری، آگاهی بخشی و دانشافزایی و لذت آفرینی برای بنده هست خیلی خیلی ممنونم و بهترینهارو واستون آرزو میکنم.