۸ کارگردان حرفهای کمکار که دلتنگشان هستیم؛ از لینچ تا لوکاس
دیدن کارگردانان بااستعدادی که بعد از مدتی شتاب و اشتیاق اولیه خود را از دست میدهند و کمکار میشوند، همیشه برای مخاطبان دشوار است. فضای هالیوود همواره درحال تغییر و چرخش است، به گونهای که خیلی از کارگردانان بعد از یک دوره ساخت فیلم و آشنایی مخاطبان با شخصیتها و داستانهای جذاب شکلگرفته در ذهنشان از صحنهی هالیوود محو میشوند. به بعضی از این استعدادها بهای چندانی داده نمیشود، بعضی مسیر خود را به تلویزیون تغییر میدهند و بعضی به کلی از کارگردانی و سینما دور میشوند. تنها آن دسته از استعدادهای مبتکر میتوانند در دنیای هالیوود ماندگار شوند که خود را با تغییرات مداوم آن وفق دهند و یا سبک و نام خاص خود را در ذهن مخاطبان و تولیدکنندگان تثبیت کنند.
خیلی از کارگردانانی که از دههی هشتاد و نود تا کنون فیلمهایی ماندگار و بینظیر را به روی پرده بردهاند، بعد از مدتی در حرفهی خود متوقف شدهاند. برخی از آنها مانند ترنس مالیک بعد از مدتی غیبت پیروزمندانه به سینما بازگشتند، در حالی که برخی دیگر مانند دانی دارکو و ریچارد کلی بعد از چند بار درخشش در باکسآفیس به کلی ناپدید شدند.
استاد بزرگ ژانر وحشت، جان کارپنتر، مغز متفکر سازندهی فیلم اسلشر حماسی سال ۱۹۷۸، «هالووین»، و کارگردان بسیاری از فیلمهای بهیادماندنی کلاسیک کالت دهه ۸۰، یا امی هکرلینگ، کارگردان کمدیهای محبوبی مانند «اوقات خوش در ریجمونت های» (Fast Times at Ridgemont High) و «بیسرنخ» (Clueless) را بر عهده داشت از نمونههایی هستند که با وجود چنین افتخاراتی، اخیراً از هالیوود ناپدید شدهاند و ما دلتنگ کارهایشان هستیم.
۱) امی هکرلینگ (Amy Heckerling)
امی هکرلینگ ذهن خلاق پشت کمدیهای کلاسیک محبوب دهههای ۸۰ و ۹۰ مانند «اوقات خوش در ریجمونت های» (Fast Times at Ridgemont High)، «تعطیلات اروپایی نشنال لمپون» (National Lampoon’s European Vacation) و «بیسرنخ» (Clueless)، رزومه کارگردانی بسیار چشمگیری را از زمان اکران اولین فیلم بلندش در سال ۱۹۸۲ ساخته. او به موفقیتهای بینظیری دست یافت که هم نظر تماشاگران را به خود جلب کرد و هم مورد توجه منتقدان قرار گرفت و شاهکار او، کمدی «ببین کی داره حرف میزنه» (Looks Who’s Talking)، با بازی جان تراولتا و کرستی الی فروشی نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار در گیشه به دست آورد.
هکرلینگ در یکی از مصاحبههایش گفته بود که نمیخواهد رکوردی دخترانه و ۵۰ میلیون دلاری داشته باشد، او میخواهد درست مانند کارگردان مرد موفق فیلمی با رکورد فروش صدها میلیون دلاری داشته باشد. اما حضور او بعد از این موفقیتها کمرنگ شد و در دههی ۲۰۰۰ تنها سه فیلم به روی پرده برد. آخرین ساختهی او فیلم «خونآشامها» (Vamps) در سال ۲۰۱۲ بود. بعد از آن او قسمتهایی از مجموعههای تلویزیونی مانند «دختر سخنچین» (Gossip Girl) کار کرده اما در حال حاضر ظاهرا هیچ فیلم جدیدی در دست ندارد.
۲) مارتین برست (Martin Brest)
ظاهراً در کارنامه داشتن کارگردانی یکی از بدنامترین فیلمهای تاریخ میتواند تأثیر عمیقی بر آرزوهای خلاقانه یک فرد داشته باشد که متأسفانه برای مارتین برست فوقالعاده بااستعداد این اتفاق افتاد. برست که به خاطر فیلم «بوی خوش زن» برندهی جایزه گلدن گلوب و اسکار شده بود و کمدیهای موفق «فرار نیمه شب» (Midnight Run) و «پلیس بورلی هیلز» (Beverly Hills Cop) را در کارنامه دارد، به طرز کاملا سینمایی و به طور ناگهانی از حرفه هالیوودی خود دور شد. فیلم «جیلی» (Gigli) که قرار بود با بازی جنیفر لوپز و بن افلک بمب باکس آفیس ۲۰۰۳ باشد، با فروشی کمتر از ۴ میلیون دلار در مقابل هزینهی ۵۴ میلیون دلاریاش شگفتیساز شد و نقدهای تند منتقدان، تماشاگران سینما و به طور کلی تجارت سینما را به خود جلب کرد.
متاسفانه جریان از این قرار بود که کمپانی سازندهی فیلم در طول فیلمبرداری ابتکار عمل را از کارگردان گرفته و آنچه در نهایت اکران شد نسخهی بازنویسی و دوباره فیلمبرداریشده از نسخهی اصلی فیلم بوده است. با این حال برست بعد از این فیلم و از سال ۲۰۰۳ از انظار عمومی ناپدید شد.
۳) دیوید لینچ (David Lynch)
دیوید لینچ محبوب و تحسینشده با داشتن کارگردانی فیلمهای شناخته شدهای مانند «مرد فیلی» (The Elephant Man) و داستان استریت (The Straight Story) و سریال معمایی کلاسیک کالت «تویین پیکس» (Twin Peaks) در کارنامه، در هر دو صحنهی سینما و تلویزیون موفق بوده است. تقریباً تمام فیلمهای دیوید لینچ توسط منتقدان و تماشاگران تحسین شده. لینچ که بهعنوان «مرد رنسانس فیلمسازی مدرن آمریکایی» شناخته میشود و به خاطر رویکرد هنری سورئال خود در پروژههایش مورد ستایش قرار میگیرد، ظاهراً از دور خارج شده و از زمان فیلم «اینلند ایمپایر» (Inland Empire) در سال ۲۰۰۶، فیلمی را کارگردانی نکرده.
او در سال ۲۰۱۷ برای احیای سریال «تویین پیکس» به تلویزیون بازگشت و یک بار دیگر برای ساخت فصل سوم این سریال با مارک فراست همکاری کرد. در حین انجام این پروژه مطبوعات در مورد اینکه آیا لینچ از سینما بازنشسته شده است، از او سؤال کردند که او درجواب گفت: «خیلی چیزها خیلی تغییر کرده… بسیاری از فیلمها بر خلاف انتظار در باکس آفیس عملکرد خوبی نداشتند و فیلمی که عملکرد خوبی در گیشه نداشته باشد، چیزی نیست که من بخواهم روی آن کار کنم. اخباری وجود داشت که لینچ در حال کار روی پروژهای مخفی برای نتفلیکس بود که قرار بود ۱۳ قسمت از آن را کارگردانی و نویسندگی کند. درنتیجه به نظر می رسد که لینچ کاملا ناپدید نشده و همچنان درحال ساخت است، هرچند که برای پردهی سینما نباشد.
۴) پیتر ویر (Peter Weir)
کارگردان شناختهشده استرالیایی کارهایی مانند «شاهد» (Witness)، «آخرین موج» (Last Wave) و «پیکنیک در هنگینگ راک» (Picnic at Hnaging Rock) را کارگردانی کرده است. فیلمهایی که همگی رکورد فروش را در گیشه جابهجا کردند و برای او شهرت و تحسین منتقدین بسیاری را به همراه داشتند، در نهایت هم نامزدی اسکار را برای او به ارمغان آوردند. ویر همچنین معروف است که حوزهی بازیگری کمدینهایی را گسترش میدهد که تا قبل از اینکه به دست ویر کشف شوند تنها به استندآپ کمدی و نمایشهای عجیب و غریب مشغول بودند؛ ویر به تبدیل آنها به بازیگران بزرگ شناخته میشود. به عنوان مثال او از رابین ویلیامز در «انجمن شاعران مرده» (Dead Poets Society) یا جیم کری در «نمایش ترومن» (Truman Show) بهره برد که قبل از آن کمتر کسی به عنوان بازیگر جدی سینما به آنها نگاه میکرد.
آخرین فیلم بلند ویر «راه بازگشت» در سال ۲۰۱۰ بود، درامی تاریخی که داستان حماسی فرار عدهای از یک گولاگ (اردوگاه کار اجباری زندانیان شوروی) شوروی را نشان میداد. با وجود این که این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت اما فروش ناامیدکنندهای در گیشه داشت. از آن زمان به بعد این کارگردان محترم و بااستعداد سکوت طولانی را در پیش گرفته و علیرغم اینکه به وقفههای طولانی بین پروژههایش شهرت دارد، بسیاری حدس می زنند که با ۷۷ سال سن او واقعاً از سینما بازنشسته شده است.
۵) جرج لوکاس (George Lucas)
جورج لوکاس، کارگردان رویایی و پیشرو، کارگردان سری فیلمهای جنگ ستارگان و ایندیانا جونز است که کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی بسیاری از فیلمهای پرفروش بزرگ تاریخ را بر عهده داشته است. او که همواره از سینمای زمان خود جلوتر بود کارگردانی این فیلمها را بر عهده داشت: اپرای فضایی شگفتانگیز جنگ ستارگان که برندهی اسکار ۱۹۷۷ شد، فیلم کلاسیک «گرافیتی آمریکایی» (American Graffiti) و سهگانهی دوم جنگ ستارگان. لوکاس یکی از موفقترین فیلمسازان تاریخ از لحاظ مالی است و به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای جنبش قرن بیستمی «هالیوود جدید» شناخته میشود.
در سال ۲۰۱۲، لوکاس اعلام کرد که میخواهد از تولید بلاکباسترهای پرفروش کنار بکشد و در عوض تمرکز خود را بر ساخت پروژههای کوچکتر و مستقل از بودجه معطوف کند. البته که این فیلمساز به خاطر تهدیدهایش به بازنشستگی شهرت دارد و در گذشته هم بارها این تمایلش به بازنشستگی را بیان کرده است. او به مجله امپایر گفت: «همیشه دوست داشتم فیلمهایی بسازم که ماهیت تجربیتری داشته باشند و نگران نمایش و فروش آنها در سینما نباشم.» دقیقا همان چیزی که در اولین فیلم بلند او، THX 1138 میبینیم. در حالی که او تنها دو فیلم در ۱۵سال اخیر کارگردانی کرده، در حال حاضر به تیم تولید قسمت پنجم ایندیانا جونز که قرار است در سال ۲۰۲۳ اکران شود، پیوسته.
۶) جان کارپنتر (John Carpenter)
جان کارپنتر که به عنوان یکی از بزرگترین استادان ژانر وحشت در سینما شناخته میشود، از دهه ۱۹۷۰ با کارگردانی فیلمهای ترسناک مانند «هالووین» (Halloween )، «موجود» (The Thing)، «مه» (The Fog) و «فرار از نیویورک» (Escape from New York)، عضو موفق و شناختهشدهی هالیوود بوده است. این فیلمساز خود را در جایگاه کارگردانی برجسته و مبتکر تثبیت کرده که کارهایش الهام بخش بسیاری دیگر از بزرگان بوده و آثار کارگردانان بیشمار دیگری مانند جیمز کامرون، کوئنتین تارانتینو و گیرمو دل تورو را تحت تاثیر قرار داده است.
آخرین پروژه کارپنتر، «نگهبان» (The Ward) در سال ۲۰۱۰ بود، یک فیلم ترسناک فراطبیعی که اولین کارگردانی او بعد از ۱۰ سال بود ولی در نهایت نقدهای ناامیدکنندهای دریافت کرد. بعد از آن او به عنوان تهیهکننده اجرایی، آهنگساز و مشاور برای آخرین قسمتهای مجموعه فیلمهای هالووین شرکت داشت، اما هنوز رسماً به صندلی کارگردانی بازنگشته است. او در مصاحبهای در سال ۲۰۲۱ در جواب اینکه آیا او هرگز به سینما باز خواهد گشت پاسخ داد: «در حال حاضر من روی چند چیز کار میکنم. اما فعلا قصد انتشار کاری را ندارم تا زمانی که دنیا بازگردد و خود را اصلاح کند. دنیای حال حاضر دیوانگیست.» با این حال، کارپنتر ریبوت شاهکار خود موجود را منتشر کرده است.
۷) جان مکتیرنان (John McTiernan)
جان مک تیرنان که به خاطر فیلمهای اکشن پرمخاطبش مانند «غارتگر» (Predator)، «جان سخت» (Die Hard) و « شکار زیردریائی اکتبر سرخ» (The Hunt for Red October) مشهور است، در دهههای ۸۰ و ۹۰ فیلمهای بسیار موفقی داشت. اشتیاق حاصل از ساخت چنین آثار پرفروشی میبایست مکتیرنان را برای ماندگاری در حرفهی سینما آماده میکرد، اما متأسفانه او آشفتگیهایی را در زندگی شخصیاش تجربه کرد که او را از حرفهاش دور کرد.
این کارگردان در سال ۲۰۰۶ به دلیل استراق سمع غیرقانونی علیه تهیهکنندهاش در فیلم «رولربال» (Rollerball)، و همچنین به دلیل دادن شهادت دروغ و دروغ گفتن به بازپرس FBI متهم شد که در نتیجه از آوریل ۲۰۱۳ تا فوریه ۲۰۱۴ را در یکی از زندانان فدرال به سر برد. مک تیرنان در دورهی محکومیتش اعلام ورشکستگی کرد و بعد از آزادی از زندان هم نتوانست در صنعت سرگرمی کاری پیدا کند. آخرین فیلم بلند او اکشن مهیج بیسیک بود که در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. اما این فیلم نه در جلب نظر منتقدان و نه از لحاظ تجاری موفقیتی کسب نکرد.
۸) گور وربینسکی (Gore Verbinski)
گور وربینسکی، کارگردان، فیلمنامه نویس و تهیهکننده برنده اسکار را حتما با برخی از هیجانانگیزترین و به یادماندنیترین فیلمها، مانند مجموعه دزدان دریایی کارائیب، کلاسیک کالت ترسناک حلقه و انیمیشن وسترن رانگو میشناسید. بعد از شکست فیلمهای رنجر تنها (The Lone Ranger) و «درمانی برای سلامتی» (A Cure for Wellness) در گیشه، این کارگردان فوقالعاده دیگر به حرفهی کارگردانی بازنگشت. وربینسکی قرار بود پروژهی ساخت اسپینآفی از دنیای مردان ایکس با محوریت شخصیت Gambit بپذیرد، اما در ژانویه ۲۰۱۸ آن را کنار گذاشت و این اسپینآف هم هرگز ساخته نشد.
نام او همچنین بهعنوان یک از کاندیداهای کارگردانی فیلم علمی-تخیلی Spaceless مطرح شده است، اما فیلمنامه مدتهاست در جهنم تکمیل گیر افتاده است. او در سال ۲۰۲۱ به Collider گفت: «من آن فیلمنامه را ۲۰ سال پیش خواندم و هنوز هم آن پروژه را دوست دارم. نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد… فیلمبرداری اینجور فیلمهای علمی-تخیلی با بودجههای ناچیز واقعا سخت است.»
منبع: MOVIEWEB