۸ بازی که طرفداران ایندیا جونز و دایرهی بزرگ باید تجربه کنند
«ایندیانا جونز و دایرهی بزرگ» یک بازی استثنایی در سبک اکشن ماجراجویی است که تجربهای هیجانانگیز را ارائه میدهد و روح و هیجان سری معروف ایندیانا جونز را به خوبی به تصویر میکشد. با داشتن بخشهای فوقالعاده از حل معما، سکانسهای نفسگیر و روایتی جذاب، تجربهی این بازی برای طرفداران جاذبههای تاریخی و ماجراجوییهای پرهیجان ضروری است. با این حال، همانطور که هر چیز خوبی پایانی دارد، این سفر حماسی نیز باید در نهایت به پایان برسد. پس از ساعتها کاوش در خرابههای باستانی، حل پازلهای پیچیده و نبرد با دشمنان، شما در نهایت به پایان این ماجراجویی فراموشنشدنی خواهید رسید. اگرچه ممکن است ترک دنیای ایندیانا جونز احساس شیرین و تلخی داشته باشد، طرفداران این ژانر میتوانند با این موضوع دلگرم شوند که بازیهای دیگری وجود دارند که تجربیاتی مشابه با «دایرهی بزرگ» را ارائه میدهند. در اینجا تعدادی از برترین آثاری که میتوانند حس و حال جذاب موجود در «ایندیانا جونز و دایرهی بزرگ» را برای شما به ارمغان بیاورند، آورده شده است. در واقع، برخی از این بازیها حتی نوعی ادای احترام واضح به فیلمهای ایندیانا جونز هستند و تاثیرات این مجموعه را میتوان در گوشههای مختلف دنیای آنها پیدا کرد.
۸. The Chronicles Of Riddick: Escape From Butcher Bay
تهیهکننده: Vivendi Universal / سازنده: Starbreeze Studios
سال انتشار: ۲۰۰۴
پلتفرم: Xbox, PC, PS3
این بازی به عنوان پیشدرآمدی برای فیلمهای Pitch Black و Chronicles of Riddick عمل میکند. برخلاف انتظار از بازیهای اقتباسشده از فیلمها که معمولاً کیفیت پایینی دارند، Escape From Butcher Bay از این قاعده مستثنی بود و با ترکیبی جذاب از اکشن و مخفیکاری توانست طرفداران و منتقدان را تحت تأثیر قرار دهد. داستان بازی پیش از وقایع فیلم Pitch Black جریان دارد و تلاش ریدیک برای فرار از بوچر بی، یک زندان فوق امنیتی و وحشیانه را روایت میکند. بازیکنان شاهد نبوغ، قدرت بدنی و غریزهی بقا در ریدیک هستند، در حالی که او از بلوکهای زندان گرفته تا معادن صنعتی و فراتر از آن عبور میکند. یکی از بزرگترین نقاط قوت این بازی، توانایی آن در ترکیب بینقص چند ژانر گیمپلی است. این بازی عناصر تیراندازی اولشخص، مخفیکاری، مبارزات تنبهتن و نقشآفرینی را با هم ترکیب میکند و تجربهای منحصربهفرد و متنوع ارائه میدهد که بیشباهت به ایندیانا جونز و دایرهی بزرگ نیست.
برخلاف تیراندازیهای سنتی آن زمان، این بازی بر مخفیکاری به همان اندازه درگیری مستقیم تأکید دارد. بازیکنان تشویق میشوند در سایهها بمانند، از شناسایی شدن اجتناب کنند و در صورت لزوم دشمنان را بیصدا از بین ببرند. سیستم مبارزات تنبهتن به بازیکنان امکان میدهد با استفاده از مشت یا سلاحهای ابتدایی مانند چاقوهای دستساز، وارد درگیریهای نزدیک و خشونتآمیز شوند. استفاده از اسلحه گرم به لحظات خاصی محدود شده است، زیرا این سلاحها اغلب دارای قفلهای دیانای هستند و بازیکنان را مجبور میکنند خلاقانه عمل کنند. طراحی جلوههای صوتی بازی نیز شایسته ذکر است. صدای خشن وین دیزل به شخصیت ریدیک اصالت بخشید و بازیگران مکمل نیز با اجرای قوی خود داستان را ارتقا دادند. با این حال، علیرغم موفقیتهایش، این بازی فروش فوقالعادهای نداشت و همین موضوع جایگاه آن را به عنوان یک اثر کالت کلاسیک تثبیت کرده است.
۷. Indiana Jones And The Infernal Machine
تهیهکننده: LucasArts / سازنده: LucasArts
سال انتشار: ۱۹۹۹
پلتفرم: PC, Nintendo 64, Game Boy color
دایرهی بزرگ اولین بازی ایندیانا جونز نیست. تعداد زیادی از آنها وجود داشته است و ماشین جهنمی یکی از بهترین بازیهایی است که ایندی در آن نقشآفرینی میکند. بازی ایندیانا جونز و ماشین جهنمی یکی از اولین تلاشها برای انتقال این شخصیت نمادین به دنیای بازیهای سهبعدی، چشماندازی از پتانسیل روایت سینمایی در بازیهای ویدیویی را ارائه داد. داستان بازی در سال ۱۹۴۷ و در اوایل جنگ سرد روایت میشود. ایندیانا جونز، باستانشناس و ماجراجوی مشهور، درگیر یک توطئه جهانی میشود که شامل اتحاد جماهیر شوروی و یک اثر باستانی بابلی است. شورویها به رهبری دکتر گنادی ولادنیکوف (Dr. Gennadi Volodnikov)، به دنبال قطعات ماشین افسانهای جهنمی هستند؛ دستگاهی که برای دسترسی به بعدی دیگر، ساخته شده است.
این روایت با ترکیب عناصر تاریخی و اسطورهای، بازیکنان را به مکانهای عجیب و غریبی مانند خرابههای بابل، جنگلهای آمریکای مرکزی و قلههای یخزده هیمالیا میبرد. در طول بازی، جونز با چالشهای متعددی روبرو میشود؛ از حل معماهای پیچیده گرفته تا مبارزه با مأموران شوروی، حیات وحش خطرناک و موجودات ماوراءالطبیعه که همه چالشهای خاص خود را دارند. بازی ایندیانا جونز و ماشین جهنمی از سبک گیمپلی نسخههای کلاسیک توم ریدر الهام گرفته بود که استاندارد جدیدی برای بازیهای ماجراجویی سهبعدی آن زمان تعیین کرده بود. بازیکنان از دید سومشخص کنترل ایندی را به عهده دارند و او را در مراحل طراحیشده پیچیدهای پر از معماها، تلهها و دشمنان هدایت میکنند. در این میان بازیکنان باید به چند نفری شلیک کنند و مراحل پلتفرمینگی را نیز پشت سر بگذارند.
۶. Wolfenstein II: The New Colossus
تهیهکننده: Bethesda Softworks / سازنده: MachineGames
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One, Nintendo Switch
ولفنشتاین ۲ یکی دیگر از آثار سازندگان دایرهی بزرگ است و شباهتهای زیادی را میتوان بین این دو اثر از عناصر مخفیکاری گرفته تا مبارزه با نازیها پیدا کرد. بازی از جایی آغاز میشود که نسخهی قبلی آن یعنی Wolfenstein: The New Order پایان یافت و بازیکنان را بار دیگر وارد نقش بلازکوویچ میکند که به سختی از زخمهای مرگباری که در آخرین نبردش علیه General Deathshead خورده بود، زنده مانده است. او پس از پنج ماه کما، در یک زیردریایی نازی دزدیده شده بیدار میشود و خود را ضعیفتر از همیشه مییابد اما همچنان با ارادهای تزلزلناپذیر برای مبارزه، بلازکوویچ که به ویلچر بسته شده و از لحاظ روحی آسیب دیده، حالا مجبور است بیشتر از تاکتیکهای چریکی و هوش خود استفاده کند. ایالات متحده اکنون بهطور کامل تحت اشغال نازیها قرار دارد و با تبلیغات، سرکوب و خشونت پر شده است. خیابانها پر از گشتهای نازیهاست و فرهنگ آمریکایی توسط رژیم نازی بازسازی شده است. با این حال، نازیها با تسلیم کامل مردم روبرو نیستند زیرا گروههایی از مقاومت هنوز در حال مبارزه هستند، مأموریت بلازکوویچ این است که این گروههای پراکندهی شورشی را متحد کند تا انقلاب کنند. شخصیت منفی اصلی، فراو انگل (Frau Engel)، افسر سادیستی نازی و یکی از بهیادماندنیترین دشمنان مجموعهی ولفنشتاین است. او بیرحمانه در جستجوی بلازکوویچ و مقاومت است.
از نظر گیمپلی، این بازی در اصل یک اثر تیراندازی سریع است که بر نبردهای وحشیانه و استراتژیهای هوشمندانه تأکید دارد. مبارزات بازی روان و رضایتبخش هستند و ترکیبی از تیراندازی از راه دور و مکانیکهای مخفیکاری را ارائه میدهند. بازیکنان تشویق میشوند تا با استایلهای مختلف بازی آزمایش کنند، چه ترجیح دهند با دو سلاح بهصورت دیوانهوار به صف دشمن حمله کنند و چه یکییکی با استفاده از مخفیکاری دشمنان را از پا درآورند. بازی مجموعهای متنوع از سلاحها ارائه میدهد که هر کدام ارتقاءهای منحصربهفرد خود را دارند. به عبارتی آنچه گیمپلی را واقعاً متمایز میکند، آزادیای است که به بازیکنان میدهد تا سناریوهای نبرد را به شیوههای مختلف انجام دهند و در واقع طراحی مراحل به گونهای است که استراتژیهای مختلفی را امکانپذیر میسازد.
۵. Deadfall Adventures
تهیهکننده: THQ Nordic / سازنده: The Farm 51
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرم: PC, PS3, Xbox 360
بازی Deadfall Adventures یک بازی اولشخص اکشن و ماجراجویی با الهام از ایندیانا جونز است که هرچند چندان شناخته نشد و از نظر کیفی نیز در حد دایرهی بزرگ نیست، اما جایگاه ویژهای در میان طرفداران ماجراجوییهای کلاسیک و داستانهای گنجیابی پیدا کرده است. بازی بازیکنان را به دههی ۱۹۳۰ میبرد؛ دورانی پر از اکتشافات باستانشناسی، تنشهای سیاسی و رمز و رازهای ماورایی. شما در نقش جیمز لی کوآترمین (James Lee Quatermain)، از نوادگان ماجراجوی معروف آلن کوآترمین (Allan Quatermain) که در رمانهای کلاسیک اچ. رایدر هگرد (H. Rider Haggard) معرفی شد، ظاهر میشوید. برخلاف اجداد مشهورش، جیمز یک قهرمان بیانگیزه است که به عنوان یک گنجیاب، به ماجرایی حماسی کشیده میشود.
او به همراه جنیفر گودوین (Jennifer Goodwin)، یک باستانشناس جدی و عضو دولت آمریکا، سفری را برای یافتن قلب آتلانتیس آغاز میکند؛ یک شیء باستانی با قدرت بیپایان. این مأموریت آنها را به مکانهای عجیب و غریبی میبرد؛ از شنزارهای سوزان مصر تا مناطق قطبی و خرابههای مایاها. در این راه، آنها با شکارچیان گنج رقیب، نازیها و تهدیدات ماورایی روبرو میشوند. گیمپلی بازی ترکیبی از تیراندازی اولشخص، حل معما و اکتشاف بوده و یادآور فیلمهای ماجراجویی کلاسیک است. بازیکنان میتوانند از سلاحهای مختلفی مانند تفنگهای کمری و مسلسل استفاده کنند و با دشمنان انسانی و ماورایی مبارزه کنند. به طور کلی اگر طرفدار ماجراجوییهای پر از اکشن، رازهای باستانی و کاوش در مکانهای عجیب هستید، این ارزش امتحان کردن را دارد.
۴. Spelunky
تهیهکننده: Mossmouth / سازنده: Mossmouth
سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرم: PC, PS3, PS4, PS Vita, Nintendo Switch, Xbox 360
در دنیای وسیع بازیهای مستقل، تعداد کمی از آثار توانستهاند به اندازهی اسپلانکی توجهی بازیکنان را جلب کنند. در هستهی خود، اسپلانکی یک بازی روگلایک پلتفرمینگ است. بازیکنان نقش یک کاوشگر ماجراجو را بر عهده دارند که با ترکیب کلاه قهوهای و کت خود، شباهت زیادی به ایندیانا جونز دارد و غارهای تولیدشده به صورت تصادفی را کاوش میکند. این غارها پر از گنجینهها، تلهها و دشمنان ترسناک هستند. هر بار بازی از ابتدا شروع میشود و مرگ دائمی است؛ به این معنی که هر شکست بازیکن را به ابتدای بازی بازمیگرداند. این ویژگی بازیکنان را تشویق میکند که از اشتباهات خود درس بگیرند، خود را تطبیق دهند و در هر تلاش پیشرفت کنند.
جذابیت اسپلانکی در تعادل دائمی بین طمع و بقا است. آیا حاضر هستید یک تله را فعال کنید تا مقداری طلا جمع کنید، یا اینکه ایمن بازی کرده و به راه خود ادامه میدهید؟ این موضوع هر تصمیم را معنادار میکند. آنچه اسپلانکی را به یک کلاسیک بیزمان تبدیل میکند، توانایی آن در جذب تازهواردها و بازیکنان باتجربه است. برای مبتدیان، بازی مجموعه بیپایانی از چالشها و شگفتیها ارائه میدهد. برای حرفهایها، مهارت بالا و مکانیکهای مختلف، دستیابی به تسلط را به تجربهای ارزشمند تبدیل میکنند. اسپلانکی الهامبخش بسیاری از بازیهای مستقل بوده است و به عنوان الگویی برای سبک روگلایک عمل کرده است. آثار مانند دد سلز (Dead Cells)، هیدس (Hades) و سلست (Celeste) مدیون اصول طراحی این شاهکار هستند. در نهایت اگر از این لذت بردید، میتوانید به سراغ تجربهی نسخهی دوم آن نیز بروید.
۳. Strange Brigade
تهیهکننده: Rebellion Developments / سازنده: Rebellion Developments
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PS4, Xbox One, PC, Nintendo Switch
این بازی اکشن ماجراجویی جذاب بازیکنان را به دهه ۱۹۳۰ بازمیگرداند، جایی که میتوانید با سه بازیکن دیگر در یک تجربهی سرگرمکننده غرق شوید. بازیکنان عضو گروهی از ماجراجویان به نام Strange Brigade هستند که به عنوان مأموران بخش آثار باستانی دولت بریتانیا فعالیت میکنند. مأموریت آنها چیزی نیست جز بررسی رویدادهای ماوراءالطبیعه و محافظت از جهان در برابر شروران باستانی. دشمن اصلی بازی ملکهی ستکی (Queen Seteki)، یک جادوگر مصری قدرتمند است که پس از مرگ دوباره به زندگی بازگشته و ارتشی از موجودات نامیرا و افسانهای را فرماندهی میکند. تیم برای متوقف کردن او و کشف رازهای زنده شدنش به مصر اعزام میشود. هر مرحله از بازی Strange Brigade به شکلی طراحی شده که گویی مستقیماً از یک رمان ماجراجویی قدیمی بیرون آمده است.
محیطهای بازی با جزئیات خوبی طراحی شدهاند و پر از رازهای مخفی، تلههای مرگبار و گنجهایی هستند که منتظر کشف شدن هستند. بازی یک اثر تیراندازی کوآپ است، اگرچه حالت تکنفره نیز برای افرادی که تجربهای تکی را ترجیح میدهند وجود دارد. بازی مجموعهای گسترده از سلاحها را در اختیار بازیکنان قرار میدهد و آن را در مقابل انبوهی از دشمنان از جمله اسکلتها، مومیاییها و حتی عقربهای غولپیکر میگذارد. هر شخصیت در بازی دارای توانایی منحصربهفرد و یک سلاح خاص است که لایهای از تنوع را به مبارزات اضافه میکند. بازیکنان با معماهای مختلفی روبرو میشوند که از کشیدن اهرمهای ساده تا حل معماهای پیچیدهای که نیازمند همکاری و دقت هستند، متغیر است. حل این معماها اغلب مناطق مخفی را باز میکند و گنجها، عتیقهها و ارتقاها را در دسترس بازیکنان قرار میدهد.
۲. Rise of the Tomb Raider
تهیهکننده: Square Enix / سازنده: Crystal Dynamics
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: Xbox One, Xbox 360, PC, PS4
برای مدتی، سری توم ریدر رقیب اصلی ایندیا جونز در بازیهای ویدیویی بود و الهامات زیادی از این مجموعه گرفت. Rise of the Tomb Raider یکی از بهترین بازیهای این سری معروف است که یک سال پس از وقایع بازی قبل جریان دارد و در آن لارا در جستوجویی حماسی برای کشف رازهای جاودانگی قرار دارد. لارا که تحت تأثیر میراث پدرش و مرگ غمانگیز او است، این ماجراجویی او را به سرزمینهای یخزدهی سیبری میکشاند، جایی که او در جستوجوی شهر افسانهای Kitezh است؛ مکانی که گفته میشود منبع الهی (Divine Source) را در خود جای داده است، منبعی که قدرت جاودانگی دارد. داستان بازی لارا را در برابر سازمان مرموز ترینیتی (Trinity) قرار میدهد؛ گروهی نظامی که به دنبال بهرهبرداری از قدرت منبع الهی برای اهداف شوم خود هستند که دست کمی از نازیهای دایرهی بزرگ ندارد. بازی به زیبایی میان کاوش، مبارزه و حل معماها تعادل برقرار میکند و فرمولی رضایتبخش ارائه میدهد. بازیکنان باید صخرههای خطرناک، دریاچههای یخزده و جنگلهای پوشیده از برف را پیمایش کنند و همزمان با عناصر طبیعی مبارزه کنند.
مکانیکهای بقا بهصورت ظریفی در گیمپلی گنجانده شدهاند و بازیکنان را به استفاده از منابع تشویق میکنند. شکار حیوانات، ساخت سلاح و جمعآوری مواد برای ارتقا از موارد ضروری برای پیشرفت لارا هستند. مبارزات در بازی تنوع زیادی دارند. بازیکنان میتوانند از روشهای تهاجمی استفاده کنند یا تاکتیکهای مخفیکاری را در پیش بگیرند. بازی همچنین از نظر معما و مناطق باستانی نیز کم و کسری ندارد و در کنار معماهای اصلی، تمرکز بر کاوش را با غارهای چالشی اختیاری باز میگرداند. این معماهای محیطی پیچیده ذهن و خلاقیت بازیکن را به چالش میکشند. بازی از نظر بصری نیز بسیار زیبا است و در طول مدت زمان گیمپلی خود، شما را هر بار غافلگیر میکند. اگر از این بازی لذت بردید، میتوانید به سراغ نسخهی بعد یعنی Shadow of The Tomb Raider نیز بروید. این نسخه شاید مشکلات زیادی داشته باشد اما حداقل از نظر خرابههای مرموز باستانی، میتواند طرفداران دایرهی بزرگ را راضی نگه دارد.
۸. Uncharted 2: Among Thieves
تهیهکننده: Sony / سازنده: Naughty Dog
سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرم: PS3, PS4
سری آنچارتد شباهت زیادی به سری فیلمهای ایندیانا جونز دارد و هر نسخه از آن به طرفداران دایرهی بزرگ پیشنهاد میشود. با این حال بیشتر بازی دوم مانند دایرهی بزرگ در آسیا اتفاق میافتد. در این بازی بازیکنان در نقش نیتن دریک، شکارچی گنج کاریزماتیک و ماجراجو، ظاهر میشوند. داستان بازی با همکاری دریک با هری فلین (Harry Flynn) و کلویی فریزر (Chloe Frazer)، شخصیت جدید بازی، برای یافتن سنگی افسانهای و یک شهر گمشده آغاز میشود. داستان بازی که از افسانههای واقعی مربوط به سفرهای مارکو پولو الهام گرفته است، ترکیبی از تاریخ، اسطورهشناسی و ماجراجویی با خطرات بالا بالا را ارائه میدهد. یکی از جنبههای برجسته آنچارتد ۲ توانایی آن در ترکیب بدون نقص گیمپلی با صحنههای سینمایی است. از همان ابتدای بازی، که نیتن زخمی در قطاری از ریل خارج شده بر روی صخرهای در هیمالیا بیدار میشود، بازی بازیکنان را به دنیای اکشن هیجانانگیزش میکشاند.
این صحنهی آغازین، لحن بازی را برای لحظات فراموشنشدنی بعدی تنظیم میکند. مکانیکهای بازی بر اساس عناصر نسخهی قبلی بهبود یافتهاند و شاهد تیراندازی رضایتبخشتر، پلتفرمینگ روانتر و عناصر مخفیکاری بهتری هستیم. آنچارتد ۲ یک شاهکار فنی برای زمان خود بود. محیطهای شگفتانگیز، مدلهای دقیق شخصیتها و نورپردازی پویا، قدرت پلیاستیشن ۳ را به نمایش گذاشت و از صخرههای برفی هیمالیا گرفته تا کاوش در ویرانههای باستانی پنهان در جنگلهای انبوه، طراحی هنری بازی همچنان نفسگیر است. این بازی پس از انتشار، تحسین جهانی را به همراه داشت و هنوز هم بهعنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ شناخته میشود. از طرفی موفقیت آن جایگاه ناتی داگ را بهعنوان یکی از برترین استودیوهای صنعت بازیسازی تثبیت کرد و راه را برای نسخههای آینده سری آنچارتد نیز هموار کرد.
منبع: The Gamer