۷ حقیقت عجیب دربارهی فیلم سکوت برهها که کمتر کسی شنیده است
سه دهه از روزی که هانیبال لکتر کلاریس را وحشتزده کرد میگذرد. چقدر سکوت برهها را میشناسید؟
سی سال گذشت ولی برهها هنوز درحال فریاد کشیدناند.
قبل از فیلمهای «شکارچی ذهن» و «جنایت حقیقی»، «سکوت برهها» از فیلمهای اکرانشده بود که نهاییترین شکل از جنبهی روانشناختیِ داستان یک قاتل سریالی بود. کلاریس استارلینگ، مامور جوان اف.بی.آی به امید حل کردن پروندهای که توجه زیادی را به خود جلب کرده بود، ترتیب قرار ملاقاتی با روانشناس قاتل زندانی، هانیبال لکتر را داد. در جریان این ملاقاتها تراماهای کودکی لکتر آشکار میشود و هانیبال در جایگاه روانشناس، پدر و البته روانپریشی خطرناک ظاهر میشود. برای مثال همهی کسانی که این فیلم را دیدهاند بعد از پیشنهاد وسوسهانگیز هانیبال سعی کردهاند خوراک روده (مشخصاً نه رودهی انسان) با دانههای فاوا همراه با شراب چیانتی را امتحان کنند. بله! دکتر هانیبال تا این حد متقاعدکننده بود.
فیلم در سال ۱۹۹۱ به کارگردانی جاناتان دمی ساخته شد و به عنوان سومین فیلمی که در تاریخ هر پنج جایزه مهم اسکار (بهترین فیلمبرداری، بازیگر نقش اول مرد و زن، کارگردان و فیلم اقتباسی) را درو کردند تاریخساز شد.
بهترین دنبالههایی که برای برای سکوت برهها ساخته شده، «هانیبال» که درواقع پیشدرآمد سکوت برههاست و «کلاریس» که در سال ۲۰۲۰ از CBS پخش شد، شاهکار ادبی توماس هریس را منبع اقتباسهای خود قرار دادند. با اینحال خود فیلم بدلیل تغییرات لحظهی آخری در لیست بازیگران و این فرض که فیلمنامه بر اساس کتاب کودک! نوشته شده، تفاوتهای بسیاری با کتاب داشت.
به مناسبت سیسالگی این شاهکار سینما، شوکهکنندهترین حقایق در مورد آن را مرور میکنیم.
۱. امتیاز ساخت هانیبال لکتر به رایگان واگذار شد
فیلم «شکارچی انسان» در سال ۱۹۸۶ از رمان اژدهای سرخ توماس هریس که درواقع اولین نقطهی معرفی شخصیت هانیبال بود اقتباس شد. برخلاف نقدهای مثبت از فیلم، بر اساس گزارشات Box Office Mojo فیلم تنها ۸ میلیون دلار فروش داشت که این مبلغ حتی از هزینهی پوسترهای تبلیغاتی چاپشده برای آن هم کمتر است. درمجموع «شکارچی انسان» که برایان کاکس را در نقش هانیبال داشت شکست بزرگی بود. دینو دو لورنتیس، تهیهکنندهی فیلم بعدها در مصاحبهای در گاردین گفت: «شکارچی انسان «اژدهای سرخ» نیست. شکارچی انسان هیچ چیز خوبی نداشت.»
بعد از اینکه هریس کتاب سکوت برهها را نوشت، دینو دو لورنتیس و همسرش بدون خواندن کتاب امتیاز شخصیت هانیبال را به رایگان به جاناتان دمی واگذار کردند. همسر لورنتیس اشاره میکند: «ما نمیخواستیم فیلم را بسازیم. میتوانستیم پیشنهاد ساخت فیلم از طرف دمی را رد کنیم یا درخواست پول کنیم که ما را به انسانهایی طماع تبدیل میکرد؛ یا میتوانستیم اجازه ساخت به آنها بدهیم و اگر فیلم موفق بود دارایی ما ارزشمند میشد.»
۲. جین هکمن به عنوان کارگردان و نقش اول
جین هکمن و اوریون پیکچرز اولین کسانی بودند که برای ساخت فیلم روانپزشک آدمخوار ابراز علاقهمندی کردند. هکمن در ابتدا میخواست تا علاوه بر کارگردانی نقش هانیبال را نیز بازی کند. اما بعد از دیدن خود در نقش مامور اف.بی.آی در فیلم « میسیسیپی در آتش» از این کار کنار کشید. طبق شایعات دلیل این کنارهگیری این بوده که هکمن نمیخواست بعد از آن نقش این بار نقش حتی کمتر دوستداشتنی هانیبال را بازی کند.
بعد از انتخاب دمی به عنوان کارگردان، شان کانری، دنیل دی لوئیس، جک نیکلسون و درک جاکوبی جزو لیست کوتاه نامزدان برای بازی در نقش قاتل کاریزماتیک بودند. تیم تولید مصمم بود تا از بازیگری انگلیسی در نقش هانیبال استفاده کند. جاکوبی در اتوبیوگرافی خود در این مورد مینویسد: «شانس آوردم که این نقش به من نرسید. خدا میداند اگر من این نقش را بازی میکردم چطور از آب درمیآمد، ولی من در نقش این موجود جهنمی کاملا متفاوت میبودم.»
۳. جودی فاستر به سختی برای تصاحب نقش کلاریس استارلینگ جنگید
شما میتوانید میشله فایفر را در نقش کلاریس تصور کنید؟ خب، دمی به شدت مصر بود تا ستارهی فیلم «آنچه در زیر است» به عنوان مامور تازهکار اف.بی.آی نقش آفرینی کند. هرچند فایفر هم مثل هکمن نگران تصویر شیطانیای بود که فیلم به او میداد. او در مصاحبه با نیویورکر در مورد رد کردن این نقش اینطور گفت: «با پایان داستان مشکل داشتم. نمیخواستم نقشی در آفرینش این داستان را در دنیا داشته باشم.»
از طرفی جودی فاستر که رقابت برای کارگردانی فیلم را باخته بود، بهسختی برای تصاحب نقش کلاریس مبارزه میکرد. شایعاتی وجود دارد که لهجهی فاستر در فیلم «متهم» چندان به مذاق دمی خوش نیامده بود، اما بعد از ملاقات حضوری با فاستر نظر دمی تغییر کرد و این نقش کلیدی را به او سپرد.
حالا بعد از سی سال فایفر از عدم همکاری با دمی در این پروژه ابراز پشیمانی میکند.
۴. جودی فاستر از آنتونی هاپکینز وقتی در نقش هانیبال فرو میرفت، میترسید
احتمالا جودی فایفر حق داشت که روحی شیطانی در سکوت برهها جریان دارد. جودی فاستر در طول برنامهی «بازیگران در مقابل بازیگران» در فوریه ۲۰۲۱ تعریف کرد مهارت بازیگری آنتونی هاپکینز باعث شد که تجربهی تولید ترسناکی داشته باشد: « درطول فیلمبرداری خروج جریانی سرد و ترسناک را از صحنه حس میکردم. این حس آنقدر قوی بود که حتی بعد از فیلمبرداری هم باهم صحبت نمیکردیم.»
از صحبتهای فاستر اینطور برداشت میشود که هاپکینز هم آنقدر ترسیده بود که قادر به صحبت با او نبود ولی تعهد هاپکینز به سکوت برهها و تلاشش برای خوب درآوردن نقش وهمانگیزش باعث شد تا روش بازیگری خاصی را پیش بگیرد. طبق گزارشات هاپکینز حتی بین برداشتها هم در نقش هانیبال باقی میماند و حتی با دیالوگهای فیلم اعضای تیم نورپردازی را تهدید میکرد.
۵. اگر بوفالو بیل کمی مست به نظر میرسید، به خاطر این بود که بازیگرش، تد لوین، واقعا مست بود
تد لوین برای این که این نقش پیچیده را در بیاورد، به یک شات از تکیلا یا نوشیدنی مشابهی متوسل میشد، بهخصوص برای صحنهی رقص معروف فیلم.
تد لوین برای بازی در نقش بوفالو بیل دربارهی معروفترین قاتلان سریالی در طول تاریخ مطالعه کرده بود و نتیجهی این مطالعات را اینطور بیان کرد: «اینها انسانهایی غیرقابل درک، بیهوده و ضعیف هستند که تنها به دنبال سلطه بر زنان هستند. گامب در این مورد یک قدم فراتر رفته. او میخواست دختر باشد. نه آنطور که افراد ترنس هستند. او میخواست الههی زنانگی باشد و قدرتی را داشته باشد که زنان دارند. از آنجا که هیچ رابطهی جنسی با قربانیانش برقرار نمیکرد و تنها از آنها استفاده میکرد میتوانن نتیجه گرفت او حتی میخواست خودش زنی باشد که با آن رابطه دارد.»
کارگردان دمی درنظر داشت تا صحنهی رقص بوفالو را حذف کند ولی لوین اصرار داشت که این صحنه نقش اساسی برای درک بیننده از بیماری روانی این قاتل دارد: «صحنهی شجاعانهای بود. این صحنه در فیلمنامه حذف شده بود و برای من صحنهی پویایی بود. صحنهای که نشاندهندهی درد و پیچیدهگیهای روانی این شخصیت است. برای انتخاب موسیقی مناسب برای این صحنه موارد زیادی مطرح شد ولی در نهایت آهنگ خداحافظ اسبها از لازاروس انتخاب شد.»
لوین در ادامه درمورد این شخصیت میگوید: «او قاتل زاده نشد بلکه در طی سالها از خودش قاتل ساخته. بیلی از شخصیت خودش نفرت داشت و فکر میکرد این دلیلی برای ترنسکچوال بودن اوست. ولی بیماری او فاصلهی زیادی با ترنسکچوال بودن داشت.»
فراموش نکنیم که شخصیت بوفالو بیل از چند شخصیت واقعی الهام گرفته شده بود. تد باندی که زنان را با حیله به داخل ون میبرد. اد گین که پوست قربانیان خود را میکند و گری هدنیک که قربانیان خود را در زیرزمین زندانی میکرد.
۶. اف.بی.آی با امید جذب مامورین زن بیشتر با تیم تولید همکاری کرد
جودی فاستر در مدتی که برای بازی در نقش استارلینگ آماده میشد مستقیما توسط مامورین اف.بی.آی آموزش میدید و در دورههای کارآموزی هم شرکت کرد. حتی برای مدتی با آن کراس که مامور اف.بی.آی بود کار کرد. همین مامور کراس بود که به کلاریس پیشنهاد داد تا کنار ماشینش شروع به گریه کند تا نشان دهد مامورین اف.بی.آی هم احساساتی میشوند.
سکوت برهها فیلمی بود که اف.بی.آی امیدوار بود از آن طریق زنان بیشتری برای عضویت در اف.بی.آی اقدام کنند. به همین دلیل کارکنان اف.بی.آی فیلمنامه را خواندند و جزییات صحنهها را اصلاح کردند. این تلاش نتیجه داد و در سال ۲۰۰۲ تعداد زنان عضو اف.بی.آی افزایش چشمگیری داشت.
۷. شخصیت هانیبال اظهار احترام آنتونی هاپکینز به استادش بود
هاپکینز در این باره گفته است: «استادی داشتیم که روش استانیسلاوسکی تدریس میکرد و شخصیتی مرگبار داشت. او بسیار کاریزماتیک بود و میتوانست شما را از لحاظ ذهنی ویران کند. فقط پوزخند میزد و میگفت: نه! دوباره انجامش بده. دوباره انجام میدادی و میگفت: نه! دوباره.» هاپکینز معتقد بود هانیبال با وجود آدمخوار بودن هنوز محترم است: «هانیبال زیرک است. او مثل بوفالو بیل نیست. قتلهای او سریع و مهلک است.»
این شباهت به قدری بود که این استاد سابق که حالا میدانیم نامش کریستوفر فیتس است، بعد از دیدن نقشآفرینی هاپکینز با او تماس گرفت و گفت: «آنتونی! بینظیر بود. هیچ احتمالی هست که این شخصیت را از من گرفته باشی؟» فیتس بعدها اظهار کرد که این شخصیت در تمام عمر در ناخودآگاه من حضور داشته.
منبع: Indie Wire
پروانه اغلب فراموش میکند که زمانی کرم بوده است
هیچوقت اینجوری به قضیه نگاه نکردم. خیلی نقد قشنگی بود
واقعاتاحدبسیارزیادی درباره این فیلم اغراق میشه،اونم بااین حجم ازهزینه های سرسام آوروبازیگرهای سطح بالاوکمک اف بی آی وبسیج هزاران نفردیگه که همین هزینه رواگه خرج ساخت فیلم کفشهای میرزانوروزهم میکردن بخدابهترازاین درمیومد
اساسا چرابایدیه همچین فیلم متوسطی که هیچ معنی ومفهوم آنچنانی نداره وصرفایه فیلم جنایی وواسه فروش گیشه ساخته شده پنج تاجایزه اسکارببره؟
چرابایدواسه توبوق کردنش ازبادوبوران وهوای سردوعالم ماوراکمک بگیرن؟
لامصبایکم به شعورمخاطب احترام بزارید
به هرکی دلشون بخوادپنج تاپنج تااسکارمیدن به هرکی دلشون نخوادحتی اگه بهترین فیلم ساخته باشه یه دونه هم نمیدن
قبلاخیلی ازفیلمابودن که بعدهاثابت شده لیاقت بردن اسکارنداشتن وصرفاسیاسی کاری وفشارمقامات وفشارتماشاگرهاباعث متقاعدکردن هیت داوران شده
مثل تایتانیک،دوردنیادرهفتادروز،و….
پس بردن جایزه روبهونه نکنیدلطفا
لطفا درمورد فیلم هایی که سلیقه خودت نیستن زود قضاوت نکن
هرکسی یک سلیقه ای داره
و تو چه میدانی از فیلم
عزیزم اطلاعاتت خیلی داغونه اون دور دنیا در هشتاد روز بود نه هفتاد روز
از این نظر شما کاملا میشود به سطح فکر و شعور شما پی برد ، برای کسی که میفهمد هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافه است