۷ نویسنده معروف که آثارشان توسط ناشر بازنویسی شد
ویرایش و تغییر نوشتهها طی قرنها در فرهنگها و قارههای مختلف اتفاق افتاده؛ از مصر باستان تا صنعت نشر امروزی، اسناد و مدارک به دلایل متعددی مثل حفظ قدرت و همگام شدن با استانداردهای جامعه تغییر کردهاند. یکی از اولین نمونههای این حوزه را میتوان در مصر باستان ردیابی کرد، جایی که فراعنه گاهی لوحهای یادبودی را که به پیشینیان اختصاص داشت، محو میکردند. نمونهی دیگر ویرایش رسانهها از کلیسای کاتولیک در اروپای دوران اصلاحات سرچشمه میگیرد. مقامات کاتولیک در شهرهای مختلف اروپایی به جای نابود کردن کامل برخی کتابها، موارد خاصی را حذف کردند و نام این عمل را «اصلاح» گذاشتند.
یک دکتر انگلیسی به نام باودلر نسخههای ویرایششدهای از آثار شکسپیر را که ظاهراً خانوادهپسندتر بودند ایجاد کرد. باودلر معتقد بود که آثار اصلی شکسپیر برای خانوادهها بیش از حد صریح و نامناسب هستند. اصطلاح bowdlerization از آن زمان برای توصیف عمل حذف محتوای مناقشهبرانگیز از رسانهها همچنان استفاده میشود.
توجه به این نکته مهم است که اصلاح ادبیات برای مخاطبان خاص همیشه با چالشهایی همراه است. به عنوان مثال، ناشران ممکن است بین انواع مختلف ادبیات تمایز قائل شوند و آن را بر اساس معیارهای مختلف اصلاح کنند. مثلا ادبیات کودکان بیشتر ویرایش میشود، زیرا حساستر از ادبیات بزرگسالان است به ویژه برای کودکان زیر سن مدرسه.
استفاده از خوانندگان حساس یکی از رویکردهای اولیه برای اطمینان از مناسب بودن محتوا برای مخاطب هدف بوده است. با این حال، تفسیر جایی که باید مرز بین حساسیت و دقت ترسیم شود، میتواند چالشبرانگیز باشد. ادبیات، که شامل به تصویر کشیدن شخصیتها با فرهنگها و باورهای مختلف و در عین حال حفظ دقت و حساسیت است، کلیدهایی را در اختیار دارد که میتواند درهای جدیدی را به روی هماهنگی بین نژادی و فرهنگی باز کند. در حالی که حساسیت روی نزاکت سیاسی به جا و قابل درک است اما نگرانیهایی نیز وجود دارد؛ از جمله اینکه ممکن است تاکید بر این موضوعات منجر به از دست رفتن خلاقیت و فردیت شود. نویسندگان ممکن است تحت فشار برای انطباق با هنجارهای خاص، از موضوع بالقوه بحثبرانگیز اجتناب کنند. همچنین میتواند منجر به وضعیتی شود که در آن داستانها و دیدگاههای خاصی محدود شوند و تنوع ادبیات در دسترس خوانندگان کاهش پیدا کند. بنابراین بازنگری ادبیات کلاسیک و معاصر برای حذف زبان توهینآمیز یا انعکاس حساسیتهای مدرن یک موضوع پیچیده است و باید با آن با حساسیت و احتیاط برخورد کرد و نیاز به فراگیر بودن و اجتناب از ایجاد توهین در برابر خطر تضعیف قصد اصلی نویسنده و سنت ادبی را سنجید و سپس دست به اقدام زد.
در نهایت سئوال اجتنابناپذیری که به ذهن خطور میکند این است که آیا تغییر ادبیات در طول تاریخ وسیلهای برای تجدیدنظرطلبی تاریخی بوده است یا بازتابی از تغییر نیازهای جامعه؟ برخی استدلال میکنند که تغییر ادبیات وسیله ای برای تجدیدنظرطلبی یا پاک کردن واقعیت تاریخی است، در حالی که برخی دیگر معتقدند برای مرتبط ماندن با زمان معاصر و انتظارات جامعه مدرن لازم است داستانها به روز شوند. با این حال، باید مراقب بود که جنبههای مهم مقصود نویسنده در ابهام فرو نرود یا مانع درک تاریخی نشود. برای این منظور، سلب مسئولیتها و یادداشتهای مقدمه اغلب با نسخههای مدرن همراه میشوند تا زمینه را فراهم کنند و به خوانندگان کمک کنند تا تغییرات ایجاد شده در متن اصلی را تفسیر کنند.
۱. رولد دال
در فوریه ۲۰۲۳، وقتی گزارش شد که پافین چندین کتاب از رولد دال را با توجه به حساسیتها تغییر داده و دوباره منتشر میکند، میان علاقمندان ادبیات کودک جنجال به پا شد. این تغییرات شامل حذف کلمات «چاق» و «زشت» از متن بود. بعلاوه متنی نیز به «جادوگرها» اضافه شد: قسمتی در مورد اینکه چگونه جادوگرها زیر کلاه گیس خود طاس هستند با این جمله خاتمه می یابد: «دلایل بسیار دیگری وجود دارد که چرا زنان ممکن است کلاه گیس بپوشند و مطمئناً هیچ اشکالی در آن وجود ندارد.»
این خبر جنجالی باعث واکنش اقشار مختلف شد. وقتی میگوییم اقشار مختلف یعنی حتی کامیلا، همسر شاه چارلز هم واکنش نشان داد و به آن اشاره کرد. برخی اذعان داشتند دال فرشته نیست و این حرکت را سانسوری پوچ خواندند. متعاقباً، پافین اعلام کرد که قصد دارد نسخههای سانسورنشدهی ۱۶ کتابی را که تحت عنوان «مجموعه کلاسیک رولد دال» تغییر کرده بودند، منتشر کند و در کنارش همچنان نسخههای سانسور شده را هم به بازار عرضه کند. تا خوانندگان نسخهای را که ترجیح میدهند انتخاب کنند. اما برخی افراد با بدبینی این تصمیم را چنین تفسیر کردند که چاپهای متعدد یک کتاب احتمالا منجر به افزایش درآمد برای پافین میشود و نزاکت سیاسی بهانهای است برای کاسبی.
مسلماً، تصمیم پافین برای تغییر زبان در کتابهای دال با نیت خوبی بوده. هدف این عمل کاهش بازنماییهای بالقوه مضر و واپسگرا در مورد وزن، ظاهر و جنسیت در مجموعهای از آثار با مخاطب کودک و نوجوان است. کتابهای کودکان اغلب نقشی عمیق و ماندگار در شکلدهی به ارزشها و دیدگاههای خوانندگان دارند. آنها ساختارها و الگوهایی را در اختیار خوانندگان کم سن و سال قرار میدهند و در عین حال تخیل آنها را درگیر میکنند. بنابراین، مهم است که اطمینان حاصل شود که نگرشهای منعکس شده در چنین متونی مناسب و اخلاقی هستند.
اما انجام این اصلاحات، که بسیاری آن را نوعی سانسور میدانند، نشاندهندهی یک شیب لغزنده است. منتقدان این حرکت را تلاشی برای پاکسازی آثار دال، با نادیده گرفتن مقصود و زمینهی فرهنگی کتابهایش میدانند. آنها استدلال میکنند که اگرچه این کتابها ممکن است حاوی حقایق ناراحتکننده باشند، اما در عین حال لنزهایی را در اختیار خوانندگان قرار میدهند که ممکن است آموزنده باشد. کتابهای کودکان معمولاً شخصیتها را در موقعیتهای مختلف، از جمله موقعیتهایی که در دوران مدرن غیرمجاز هستند، به تصویر میکشند. با این حال، کتابها و داستانها برای ایجاد همدلی و کمک به کودکان برای درک تجربیات و دیدگاههای مختلف تاریخی و معاصر عمل میکنند. از آنجایی که ادبیات کودکان باید راستگو باشد و دوران خود را بازتاب دهد، این کتابها فرصتهای ارزشمندی را برای رشد، یادگیری، درک و رویارویی با ناراحتیها و چالشهای موجود در سوابق تاریخی ارائه میدهند. صیقل دادن کتابهای دال، «گذشته» را پاکسازی میکند، و آن را در نوری دلپذیر اما غیردقیق نشان میدهد.
۲. آر. ال. استاین
آر. ال. استاین، پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر مشارکت در ویرایش برخی از کتابهای مجموعه «ترس و لرز» مورد انتقاد قرار گرفت. مثلا یکی از تغییرات ویرایش کراش داشتن دختران در کتاب «دوباره بگو پنیر و بمیر!» بود که حرف و حدیثهایی در میان خوانندگان و پیروان استاین برانگیخت. با این حال، نویسنده به زودی بیانیهای منتشر کرد و مدعی شد که هرگز در هیچ تغییری در کتابها نقشی نداشته و حتی نسخههای تغییر یافته به او نشان داده نشده است.
در پاسخ به این تغییرات، Scholastic، انتشاراتی که «ترس و لرز» را منتشر کرده، اظهار داشت که این تغییرات را برای به روز نگه داشتن زبان و تمرکز بر سلامت روان و اجتناب از تصاویری که میتواند بر دیدگاه یک نوجوان امروزی نسبت به خود تأثیر منفی بگذارد انجام داده است. در حالی که برخی از خوانندگان و طرفداران از تلاش ناشر برای پرداختن به مسائل اجتماعی قدردانی کردند، برخی دیگر از این تغییرات انتقاد کردند و ادعا کردند که این تغییرات غیرضروری و مزاحم هستند.
با اینحال واضح است که گنجاندن مطالب بحثبرانگیز در ادبیات، به ویژه در ادبیات کودک، بحثهای مهمی را در مورد سانسور، مسئولیت اجتماعی و نقش اصالت مطرح میکند. آثار ادبی نه تنها سرگرمیهای لازم را برای خوانندگان و کودکان فراهم میکنند، بلکه ابزاری ارزشمندی برای یادگیری هستند.
تصمیم برای اصلاح محتوا اغلب پیچیده است و سهامداران متعددی از جمله نویسندگان و ناشران را درگیر میکند. آنها هر کدام برنامهها، تفاسیر و سیاستهای متفاوتی را دنبال میکنند که این روند را پیچیدهتر میکند. این تغییرات همچنین میتواند پیامدهای مالی برای ناشران داشته باشد. اگر کتابی دارای محتوای نامناسب تلقی شود، فروشش به میزان قابل توجهی کاهش مییابد، زیرا والدین ممکن است کودکان را از خواندن کتابهایی با محتوای مشکوک محروم کنند. این واقعیت فشار بیشتری بر ناشران وارد میکند تا تغییراتی در محتوای کتاب ایجاد کنند تا مطمئن شوند که برای مخاطبان مدرن مناسب هستند.
۳. هیو لافتینگ
«داستانهای دکتر دولیتل» اثر هیو لافتینگ برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ منتشر شد و از آن زمان به یک کلاسیک محبوب تبدیل شد که دنبالهها، اقتباسها و ترجمههای متعددی به خود دید. داستان ماجراهای دکتر دولیتل، دامپزشک و انسانی است که میتواند به زبان حیوانات صحبت کند. این یک چالش مهم در نوشتن شخصیت به وجود آورد. شخصیتی که اینطرف و آنطرف میچرخید در حالی که میتوانست با موجودات به زبان خودشان صحبت کند بدون اینکه به هیچ فرهنگی بیاحترامی کند یا کلیشهای را به تصویر بکشد. اگرچه این کتاب به شدت از بردهداری، استعمار و شرارتهای رایج اجتماعی آن زمان انتقاد میکرد اما دارای عناصری بود که در طول زمان با تغییر ارزشها و نگرشها، دیگر برای بسیاری از خوانندگان قابل قبول نبود. در نتیجه، با پیشرفت زمان این عناصر ویرایش شد تا به حساسیتهای رو به رشد خوانندگان پاسخ دهد و به ارزشهای معاصر پایبند باشد.
همانطور که جوامع متنوعتر و آگاهتر میشوند، ادبیات برای بازنمایی فرهنگها، باورها، جنسیت، نژاد و سایر حساسیتها مورد بررسی قرار میگیرد. به عنوان مثال، در دهه ۶۰، دوران جنبش حقوق مدنی، بسیاری از خوانندگان به تصویر کشیدن برخی از شخصیتهای داستان دکتر دولیتل را توهینآمیز میدانستند. به طور خاص، یک شاهزادهی تخیلی آفریقایی که میخواست ظاهر خود را تغییر دهد تا برای شخصیت خیالی زیبای خفته قابل قبولتر باشد توهین نژادی تلقی میشد.
با پیشرفت جامعه، گنجاندن صداها و دیدگاههای متنوع در ادبیات مهم است، و به همین دلیل، «داستانهای دکتر دولیتل» دستخوش تغییرات شد. فوریت فزایندهای برای به روز رسانی بازنمایی فرهنگها، جوامع و زمینهها وجود داشت تا مرتبط با نیازها و حساسیتهای زمان باقی بماند. با این حال، درجهای که آثار منتشر شده باید تغییر کند تا نیازهای مدرن را برآورده کند، موضوعی چالشبرانگیز است.
سوالی که پیرامون دکتر دولیتل مطرح میشود این است: ادبیات تا چه حد باید برای مخاطبان خاص تنظیم شود؟ بسیاری بر این باورند که باید نسبت به ارزشهای معاصر و زمینههای تاریخی حساسیت نشان داد و تحولات جامعه را منعکس کرد. برخی دیگر ادعا میکنند که این تغییرات میتواند از اهمیت تاریخی داستان و داستانهای نویسنده بکاهد.
در سال ۱۹۸۸، به مناسبت صدمین سالگرد تولد هیو لافتینگ و به درخواست پسرش، کریستوفر، نسخههای جدید «داستانهای دکتر دولیتل» و دنبالههای دیگر این مجموعه که سانسور شده بودند، منتشر شد. در نسخههای جدید، زبان تحقیر آمیز، برخی عناصر طرح و شخصیتها به طور کامل اصلاح یا حذف شدند. در مقدمه نسخه اصلاح شده، بیان شد که عامل تصمیمگیری این بود که خود نویسنده اگر زنده بود اولین نفر انجام این تغییرات را تایید میکرد.
۴. ایان فلمینگ
«کازینو رویال»، اولین کتاب از مجموعههای جاسوسی محبوب ایان فلمینگ، در سال ۲۰۲۳، ۷۰ ساله شده. برای جشن گرفتن، رمانها دوباره منتشر شدند – اما شبیه کتابهایی که در ابتدا منتشر شدهاند، نیستند.
ناشر، خوانندگان حساس را برای بررسی کتابها استخدام کرده و بر اساس توصیههای آنها ویرایشهایی را انجام داده. این ویرایشها شامل حذف برخی از توهینهای نژادی (اگرچه برخی دیگر باقی میمانند) و حذف اشارههای نژادی غیرضروری است. این کتاب همچنین اکنون دارای یک سلب مسئولیت است که میگوید: «این کتاب در زمانی نوشته شده است که اصطلاحات و نگرشهایی که ممکن است توسط خوانندگان مدرن توهینآمیز تلقی شوند، رایج بودند. تعدادی به روز رسانی در این نسخه انجام شده است، در حالی که تا حد امکان به متن و دورهی اصلی آن نزدیک است.»
در سالهای اخیر، حساسیت فرهنگهای مختلف و خوانندگان، سطح بررسی آثار ادبی را در درجه اول در ارتباط با بازنمایی فرهنگها، باورها و ارزشهای مختلف افزایش داده است. اما این پدیدهی چندان جدیدی نیست؛ در گذشته هم گاهی ادبیات مطابق با حساسیتهای زمانه تغییر یافته است مثل وقتی که کتابهای باند در آمریکا منتشر شد. با اجازهی فلمینگ، هم محتوای جنسی و هم ارجاعات نژادی در برخی از کتابها در نسخههای آمریکایی آنها کاهش یافت. این تغییر به دلیل حساسیتهای آمریکایی بود، زیرا ناشران معتقد بودند محتوای اصلی بسیار خطرناک یا حساسیتبرانگیز است. در حالی که ویرایش کتابها برای انطباق با انتظارات مدرن بحثبرانگیز بوده است، میبینیم که وقتی چیزی غیر حساس یا نادرست تلقی میشود، خوانندگان چقدر سریع شکایت میکنند. فلمینگ، باند را به عنوان قهرمانی معیوب به تصویر میکشد که دیدگاهها و زبان او بازتابی از زمان و جامعهای بود که در آن زندگی میکرد. کتاب با حذف برخی از توهینها، بدون از دست دادن بافت تاریخی خود برای خوانندگان معاصر مقبولتر میشود.
۵. ریچارد اسکاری
ریچارد اسکاری، نویسنده و تصویرگر محبوب کودکان، با نوشتن بیش از ۲۵۰ عنوان کتاب، کمک زیادی به دنیای ادبیات کودکان کرده است. یکی از محبوبترین آثار او مجموعه Best Ever است که زندگی ساکنان Busytown را به تصویر میکشد. این مجموعه در چندین برنامه تلویزیونی، ویدیوهای آموزشی و حتی یک بازی ویدیویی اقتباس شده است. اولین کتاب از این مجموعه، در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، و با گذشت زمان، این مجموعه تجدید نظرهایی را تجربه کرد تا ارزش ها و نگرش های معاصر را بهتر منعکس کند.
زمانه در طول سالها تغییر کرده است و ادبیات برای نشان دادن تغییرات در دیدگاهها، ارزشها و نگرشهای جامعه سازگارتر شده است. آثار ریچارد اسکاری نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نسخههای اخیر مجموعهی Best Ever با در نظر گرفتن برابری نژادی و جنسیتی و سایر مسائل مهمی که در نسخههای قبلی به آن پرداخته نشده بود، تغییرات قابل توجهی کرده است. برابری جنسیتی به دغدغه اصلی ناشران و ذینفعان مربوطه تبدیل شده است، و به همین دلیل، مجموعه Best Ever در پاسخ به این نیاز، دستخوش بازنگری هایی شده است.
به عنوان مثال، در نسخههای قبلی، تصاویر مادران و پدران به تداوم کلیشههای جنسیتی، مانند به تصویر کشیدن مادران بهعنوان مراقب اصلی، دامن میزد. با این حال، نسخههای جدیدتر، تصاویر را برای بهبود بازنمایی جنسیت تغییر دادهاند: برای مثال، یک گربه پدر با کالسکه جایگزین یک گربه مادر با کالسکه شده. این تغییرات نقش پدران در مراقبت از فرزندان یادآوری میکند و برابری جنسیتی را ترویج میکند.
یکی دیگر از زمینههای بازنگری که در این مجموعه مشاهده میشود، حذف تصاویری است که کلیشههای نژادی را تداوم میبخشد. چنین تصویرهایی میتواند به ویژه برای کودکان مضر باشد زیرا باورهای نادرست و منفی در مورد فرهنگها و نژادهای مختلف را تقویت میکند. باورهایی که ممکن است بر برداشت آنها از خود و دیگران تأثیر بگذارد. یکی از نمونههای حذف، شامل برداشتن نقاشی موشی است که لباس سر بومیان آمریکا بر تن دارد. این اصلاحات به دنبال ترویج احترام بیشتر برای پیشینههای فرهنگی متنوع و ترویج تصاویر مثبت از فرهنگهایی است که قبلاً اشتباه معرفی شدهاند.
با این حال، اصلاح ادبیات برای پرداختن به موضوعات حساس، چالشهای مهمی ایجاد میکند. مثلا این احتمال وجود دارد که تغییرات، معنا و فضای اصلی داستان را به گونهای تغییر دهد که روح داستان از بین برود. همچنین پتانسیل به حاشیه راندن یا حذف هویتهای دیگر وجود دارد. به عنوان مثال، پرداختن به بازنمایی جنسیتی با تصاویری که پدران را در حال انجام فعالیتهای مراقبتی نشان میدهند خوب است اما به هر حال این تجدیدنظر باز هم انواع دیگر خانواده مثلا خانوادهی تکوالدی را نادیده میگیرد.
۶. آگاتا کریستی
آگاتا کریستی نویسندهی مشهور دیگری است که کتابهایش مورد بازنگریهای متعددی قرار گرفتهاند، بهویژه زمانی که صحبت از اصطلاحات توصیف نژادی میشود. آخرین نسخه «مرگ بر روی نیل»، رمانی در مورد پوآرو که در سال ۱۹۳۷ نوشته شده است، چندین تغییر قابل توجه برای بازتاب حساسیتهای مدرن دارد. به عنوان مثال، شخصیتی که قبلاً نسبت به کودکان ابراز انزجار میکرد، به سادگی اظهار داشت که کودکان را دوست ندارد. به همین ترتیب، کتاب خانم مارپل که در سال ۱۹۶۴ با عنوان «معمای کارائیب» منتشر شد، دستخوش برخی اصلاحات و برشها شد، از جمله جایی که در آن شخصیتی اظهار میدارد که یک کارگر هتل بومی «دندانهای سفید دوستداشتنی» دارد.
مشهورترین نمونه تجدید نظرهای پس از انتشار در یک رمان کریستی در کتاب او در سال ۱۹۳۹ به نام «سپس هیچکدام باقی نماندند» است. عنوان اصلی اولیهی کتاب دارای یک کلمهی توهینآمیز ((n-word) بود. این عنوان آنقدر غیرقابل قبول بود که حتی در سال ۱۹۴۰ هم برای نسخه آمریکایی تغییر کرد. با این وجود، این کتاب تا سال ۱۹۷۷ با عنوان اصلی خود در بریتانیا در دسترس بود.
اصلاحات در مجموعه آثار کریستی، مشابه سایر نویسندگان، در دوران معاصر برای انعکاس جامعه و اطمینان از نمایش موضوعات حساس به خوانندگان ضروری شده است. ناشران به ویژه آگاه هستند که ادبیات در معرض قضاوت است و هر اثری با تصاویر غیر حساس یا زبان تحقیرآمیز میتواند محرکی برای کسانی باشد که ممکن است در معرض چنین تبعیضی قرار گیرند. علاوه بر این، تغییر آداب به این معناست که زبان و ارجاعاتی که زمانی در دورههای پیشین رایج بودند، ممکن است در دوران معاصر توهینآمیز تلقی شوند. بنابراین، چنین زبان برخورندهای از آثار کریستی حذف شده است تا با استانداردهای معاصر مطابقت داشته باشد و جامعهای فراگیرتر را جذب کند.
۷. مارک تواین
«ماجراهای هاکلبری فین» اثر مارک تواین یک کتاب کلاسیک آمریکایی است که از زمان انتشار اولیه خود در سال ۱۸۸۴ مورد بحث و سانسور قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۱، آلن گریبن، استاد انگلیسی در دانشگاه آبرن، این کتاب را ویرایش کرد و صدها مورد n-wordرا حذف کرد و کلمه «برده» را جایگزین آنها کرد.
استفاده از خطابهای توهین نژادی در ادبیات، به ویژه در هاکلبری فین، برای چندین دهه موضوعی بحثبرانگیز بوده است. برخی استدلال کردند که استفاده از این خطاب، بالقوه توهینآمیز است و کلیشههای مضر را تداوم میبخشد که منجر به سانسور و ممنوعیت کتاب در برخی برنامههای درسی مدارس و کتابخانههای عمومی میشود. با این حال، حامیان کتاب نظر متفاوتی دارند و به عقیدهی آنها نمایش کتاب از بردهداری، نژادپرستی و آزادی در متن زمان ضروری و برای درک ما از بافت تاریخی و اجتماعی حیاتی است.
بحث و جدل پیرامون هاکلبری فین پرسشهای مهمی را در مورد تعادل سنت ادبی و نیاز به حساسیت و شمولیت مطرح میکند. با تغییر جامعه، ادبیات باید با واقعیتها و نیازهای جوامع مختلف سازگار شود و در عین حال هدف و پیام اصلی خود را از دست ندهد.
حذف n-word با توجه به مقصود نویسنده تصمیم دشواری است. منتقدان معتقدند که تواین عمدا از زبان توهینآمیز برای تحریک، به چالش کشیدن و افشای نگرش غالب خواننده در مورد نژاد در آمریکا استفاده کرده است. گنجاندن n-word بسیار مهم است زیرا به درک زمان و بازنمایی واقعی چالشهایی که سیاهپوستان آمریکایی در دوران بردهداری با آنها مواجه بودند کمک میکند. تواین از زبان برای برجسته کردن انحطاط اخلاقی ناشی از بردهداری و کوری جامعه سفیدپوستان در برابر جنایات آن زمان استفاده کرده. ظاهرا او نسبت به نژادپرستی و بی عدالتی اجتماعی مخالفت عمیقی داشته بنابراین استفاده از زبان توهینآمیز تاکتیکی بوده تا ریاکاری جامعه سفیدپوستان و میزان تعصبات اجتماعی آنها را افشا کند.
با این حال، قصد نویسندگان باید در برابر حساسیتهای فرهنگی در یک زمینه مدرن سنجیده شود. نیاز روزافزونی به حساسیت در آموزش مدرن وجود دارد، از جمله با توجه به بازنمایی فرهنگها، باورها، جنسیت، نژاد و… گریبن اعتقاد دارد تواین اگر زنده بود مانند هر نویسندهای دوست داشت کتابش هر چه بیشتر بفروشد و اگر متوجه تاثیر منفی آن میشد، زبان توهینآمیز آن را حذف میکرد. گریبن ادعا میکند که استفاده از توهین باعث دلسردی مربیان از تدریس کتاب میشود. با حذف آن، او امیدوار است که این کتاب بیشتر در برنامههای درسی مدرسه بماند.