۶ رمان شگفتانگیز برندهی جایزهی نوبل که باید بخوانید
جایزهی نوبل ادبیات، یکی از معتبرترین جایزههایی است که هر نویسندهای احتمالا آرزوی دستیابی به آن را در سر دارد. آلفرد نوبل در ۲۷ نوامبر ۱۸۹۵، بیشترین سهم از ثروت خود را برای تاسیس جوایز نوبل داد و در وصیتنامهاش تصریح شده است که این جایزه باید «به کسی که برجستهترین اثر را در زمینهی ادبیات در جهتی ایده آل خلق کرده باشد» تعلق گیرد و برندگان آن نهتنها شامل رماننویسان و شاعران، بلکه فیلسوفان و سیاستمداران نیز میشوند.
این جایزه از سال ۱۹۰۱ هرساله با بیش از ۱۱۵ برنده، توسط بنیاد نوبل اداره شده و توسط آکادمی سوئد در استکهلم به نویسندگان اعطا میشود. اولین جایزهی نوبل ادبیات سال ۱۹۰۱ به شاعر و فیلسوف فرانسوی، سولی پرودوم اعطا شد که در شعر خود «ترکیب نادری از ویژگیهای قلب و عقل» را نشان داد.
همانطور که میدانیم، خواندن کتابهای نوشته شده توسط بهترین نویسندگان بهترین راه برای کمک به یادگیری و رشد ما است. با توجه به تاثیر عمیقی که خواندن آثار این آثار برجسته به ارمغان میآورد، فهرستی از ۶ کتاب بینظیر که جایزهی نوبل را برای نویسنده به ارمغان آوردهاند را معرفی کردهایم.
۱. کوه جادو
کتاب «کوه جادو» با عنوان انگلیسی «The Magic Mountain» اثر نویسندهی بزرگ آلمانی، توماس مان است که اولین بار سال ۱۹۲۴ منتشر شد. هنگامیکه توماس مان این رمان را منتشر کرد، سل در اروپا و ایالاتمتحده تاثیر مرگباری داشت و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از هر هفت بزرگسال، یک نفر جان خود را از دست میداد. این رمان که تقریبا ۱۰ سال طول کشید تا تکمیل شود، سال ۱۹۲۹ برندهی جایزهی نوبل شد و اکنون بهعنوان یکی از بزرگترین کارهای توماس مان بهحساب میآید.
کتاب کوه جادو بهطور گستردهای بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات آلمانی قرن بیستم در نظر گرفته میشود. درواقع این رمان چشماندازی از جامعهی اروپایی در دو دههی اول قرن بیستم را ارائه میکند و معضلات فلسفی و متافیزیکی پیش روی مردم در عصر مدرن را به تصویر میکشد. بحثهای اصلی رمان دربارهی زمان و عشق است، اما آنقدر هوشمندانه در داستان قرار میگیرند که خواننده حتی انتقال بین بحثهای فلسفی به داستان را نمیبیند.
کتاب کوه جادو داستان یک مهندس جوان آلمانی به نام «هانس کاستورپ» را روایت میکند که بهتازگی یک دورهی آموزشی را به پایان رسانده و میخواهد خود را برای کار در کشتیسازی آماده کند. او پس از اتمام مدرسه و قبل از شروع کار، قصد دارد یک ملاقات با پسرعمویش یوآخیم زیمسن که در یک آسایشگاه سل در کوههای آلپ است، داشته باشد.
اگرچه هانس قصد دارد تنها چند هفته در آنجا بماند، اما در پایان دوره برنامهریزیشده احساس میکند که حالش خوب نیست و پس از معاینات پزشکی متوجه میشود که علائم بیماری سل را دارد و تا آغاز جنگ جهانی اول به مدت هفت سال در آسایشگاه میماند.
هانس مجموعهای از گفتگوها را با فردی به نام لودوویکو ستمبرینی در آسایشگاه آغاز میکند. درواقع او در طول اقامتش در آنجا زندگی عادی خود را رها میکند و از طریق صحبت با سایر بیماران، بهتدریج از ایدههای سیاسی، فرهنگی و علمی غالب قرن بیستم اروپا آگاه میشود.
نویسنده از طریق سبک زندگی بیماران آسایشگاه، دنیایی منحط را توصیف میکند که تقریبا مشابه سبک زندگی اشراف است، بااینحال، بهوضوح نشان میدهد که بیماران برای کمکاری خود بهانهای دارند. این رمان یک شاهکار پیچیده و منحصربهفرد بوده که خواندن و درک آن بسیار آسان است.
در قسمتی از کتاب کوه جادو میخوانیم:
«ماجراهای هانی کاستورپ، که از آنها در پایان رمان خطاب به او چنین گفته میشود، ماجراجوییهای جسم و روح، که وجود سادهات را تعالی بخشید، روح تو را نیروی ماندن داد، ولی میان روح و جم تفاوت بسیار است… ماجراهای جسم و روح است، از آنگونه که روح را تعالی بخشد. با بهتر بگوییم، ماجراهای روح است در برخورد با جسم و روح. چراکه ماجراجویی جسمش نیز، یعنی بیماری گرایش معنوی اوست به بیماری، و سفر او درواقع سفری است نمادین. توماس مان بااینهمه تأثیری که از گوته میگیرد، در جهانبینی هورش. یعنی در تصویر هنرمندانه جهان هستی و در شیوههایی که برای نمایش در بیان آن به کار میبرد.»
۲. جان شیفته
کتاب «جان شیفته» با عنوان انگلیسی «The Enchanted Soul» اثر یکی از برجستهترین نویسندگان فرانسه، رومن رولان است که اولین بار سال ۱۹۲۲ منتشر شد. رولان سال ۱۹۱۶ برای این کتاب که جزو یکی از مهمترین و محبوبترین رمانهای جهان است، موفق به دریافت جایزهی نوبل ادبیات شد.
داستان کتاب جان شیفته که چیزی فراتر از یک اثر ادبی است، دنیای معنوی زنی به نام «آنت ریوی یر» را روایت میکند که این روایت، چهل سال از زندگی او را در بر میگیرد. درواقع از همان صفحات اول این رمان با «زنی قوی، سرسخت، سرحال، پر از انگیزهی زندگی مواجه هستیم که عاشق زندگی است و از همهی رنجهایی که برای زندگی کردن میکشد، شکایتی ندارد. او سفری را در یکی از آشفتهترین دوران اجتماعی و سیاسی اروپا در دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ آغاز میکند و وضعیت اجتماعی آن دوران را برای خواننده به زیبایی توصیف میکند.
آنت یکی از اولین زنان عصر خودش است که در برابر افکار پوسیده میایستد تا زندگی مستقلی داشته باشد. او که با از دست دادن پدرش که بینهایت دوستش داشت، تنها میماند و پس از مدتی متوجه میشود یک خواهر ناتنی به نام «سیلویا» دارد. او سیلویا را پیدا میکند و بسیار به او وابسته و علاقهمند میشود.
نویسنده کتاب جان شیفته دربارهی این کتابش میگوید: «قهرمان اصلی جان شیفته، آنت ریوییر به گروه پیشتاز آن نسل زنان تعلق دارد که در فرانسه ناگزیر گشت بهدشواری، با پنجه درافکندن با پیشداوریها و کارشکنی همراهان مرد، راه خود را بهسوی یک زندگی مستقل باز کند.»
رومن رولان در به تصویر کشیدن احساسات از طریق شخصیتهایش عالی است. تردیدهای او با کوچکترین کنشها و علایق شخصیتهایش مجسم میشود. آنت یک سیستم فکری است که توسط خواهرش، پسرش و دیگر شخصیتهای گذرا حمایت میشود. پرسش رولان از نقشهای اجتماعی مردان و زنان و چگونگی بیداری زنان فرانسه از طریق وقایع و دیالوگهای این کتاب به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
در قسمتی از کتاب جان شیفته میخوانیم:
«آموزش سالهای جنگ جاهای خالی باورنکردنی بهجا گذاشته است که هرگز بر نخواهد شد. اندیشه در جاهای دیگری ولگردی میکرد. تن نیز، مارک بیشتر در کوچه بود تا روی نیمکت دبیرستان. وقتی هم که لطف میکرد و کفلهای لاغرش را روی نیمکت دبیرستان میگذاشت، چشمان تیزبین و سخت این بچه گرگ باریک میان با فروغهای شگرفی روشن میشد، و او از خلال دیوارهای عبوس به دنبال شکاری جز این کالبدهای فرتوت دانشگاهی میرفت. دورادور، لحن یک دببره ضربه بک واژه، سایه گرم یکتکه از زندگی را به حرکت میآورد، و او روی آن خیز بر میداشت. اما قادر نبود که این تکه از واقعیت بیکران را سامان کند؛ در آنچه بیان میشد، سراسر بخش پیشین گفتار را کم داشت، زیرا از بیتوجهی گذاشته بود که بگذرد.»[/quote]
۳. صدسال تنهایی
کتاب «صدسال تنهایی» با عنوان انگلیسی «One Hundred Years of Solitude» اثر رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز است که اولین بار سال ۱۹۶۷ منتشر شد و سال ۱۹۸۲ توانست به جایزه نوبل ادبی دست پیدا کند. این کتاب در اصل به زبان اسپانیایی نوشته شد، اما تا به امروز به ۴۶ زبان زندهی دنیا ترجمه و بیش از ۴۵ میلیون نسخه از آن فروخته شده است. این رمان با نگاهی واقعگرایانه به جهان که شامل عناصر جادویی و سورئال است، پیشگام ژانر رئالیسم جادویی بود.
صدسال تنهایی را با بازهی صدسالهی داستان این کتاب که گذشتهی کشورش را نشان میدهد، میتوان بهعنوان تمثیلی از تاریخ کلمبیا خواند. موضوع این کتاب دربارهی زندگی دو خانواده در یک شهر خیالی در آمریکای لاتین به نام «ماکوندو» است. شهر ماکوندو در طول یک قرن، صحنهی فجایع طبیعی، جنگهای داخلی و رویدادهای جادویی بود. اینکه چگونه قهرمان داستان سعی میکند با گذشته خود کنار بیاید و چگونه این وسواس باعث نابودی خانواده میشود، در رمان به تصویر کشیده شده است.
در طول کتاب صدسال تنهایی، شخصیتها نمیتوانند از الگوهای رفتاری خانوادهشان رهایی یابند: در عوض، خود را در دام سرنوشتهایی میبینند که بازتاب تاریخ خانوادهشان است. درواقع شخصیتها توسط تصمیمهایی که گرفتهاند، اما همچنین تصمیمهایی که اجدادشان گرفتهاند، گرفتار میشوند. مارکز نشان میدهد که اکثر شخصیتهایش سرنوشت گرا هستند و معتقدند سرنوشتشان از پیش تعیینشده است، بنابراین نسبت به هر اتفاقی که میافتد تسلیم میشوند.
درواقع مارکز در این رمان به این نکته اشاره میکند که بسیاری از رویدادهای تاریخ بهجای بهبود مداوم، تکرار میشوند یا پسرفت میکنند. او جنبههایی از زندگی ازجمله نسلکشی غیرقابلتوجیه و خرافات را در نظر گرفته که تاریخ مکتوب، آنها را نادیده میگیرد.
در قسمتی از کتاب صدسال تنهایی میخوانیم:
«ربکا هر گفتهای را به خود میگرفت؛ آنطور که ساختمان کلیسا داشت پیش میرفت تا ده سال دیگر هم تمام نمیشد. کشیش نیکانور موافق نبود و میگفت که سخاوت روزافزون ایمان آورندگان او را نسبت به سرانجام بافتن ساختمان خوشبین و امیدوار کرده است. ریکا از شدت اوقات تلخی نتوانست حتی غذای خود را به پایان برساند. اورسولا عقیده آمارانتا را تصدیق کرد و مبلغ تابل ملاحظهای برای تسریع در کار ساختمان به کشیش داد. کشیش معتقد بود اگر یک نفر دیگر همچنین مبلغی را بهعنوان اعاله بپردازد ساختمان کلیسا تا سه سال دیگر تمام خواهد شد. ازآنپس ریکا دیگر کلمهای با آمارانتا حرف نزد و معتقد بود که گفته او چندان هم معصومانه نبوده است.»
۴. زمان دستدوم
کتاب «زمان دستدوم» با عنوان انگلیسی «Secondhand Time» اثر نویسندهی مشهور بلاروسی، سوتلانا الکسیویچ است که اولین بار سال ۲۰۱۳ منتشر شد و سال ۲۰۱۵ جایزهی نوبل ادبی را برای نویسندهاش به ارمغان آورد. هنگامیکه آکادمی سوئد جایزهی نوبل را به سوتلانا الکسیویچ اعطا کرد، از او بهعنوان نویسندهی «نوع جدیدی از ژانر ادبی» نام برد و کار او را بهعنوان «تاریخ احساسات» توصیف کرد.
اگر ناگهان بفهمید همهی چیزهایی که میدانستید اشتباه است، چه احساسی خواهید داشت؟ خاطرهی شما از گذشته چگونه تغییر میکند؟ چه چیزهای جدیدی میتوانید از این تجربه بیاموزید تا به انطباق با نظم جدید جهانی کمک کند؟ این دقیقا همان چیزی است که برای مردم روسیه اتفاق افتاده است. آنها در جامعهای متولد شدند که توسط یک رژیم کمونیستی اداره میشد و ایدئولوژی دولتی را به گونهای که آموزههای مذهبی است، حمایت میکرد.
سوتلانا الکسیویچ گفتوگوها و داستانهایی را که در طول سالها شنیده است به رمان زمان دستدوم تبدیل کرده است. این گفتگوها دربارهی احساسات و نگرش شهروندان روسیه در مورد سقوط اتحاد جماهیر شوروی، کنار گذاشتن کمونیسم و سرخوردگی از آیندهای روشنتر است. درواقع ما از مصاحبههای انجامشده بین سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۱۲، بینشهای جالبی از زندگی مردم عادی در این دورهی زمانی بهدست میآوریم.
در قسمتی از کتاب زمان دستدوم میخوانیم:
«هر کسی را میدیدم، از او میپرسیدم «به نظرتون آزادی چیه؟» پدران و فرزندان جوابهای متفاوتی به این پرسش میدادند. کسانی که در اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمدهاند با کسانی که در آنجا متولد نشدهاند تجربهی مشترکی ندارند. آنها مردمی هستند از سیارههای متفاوت. پدران: آزادی یعنی نبودن ترس؛ آزادی یعنی سه روز از ماه اوت، وقتی ما شورش رو خوابوندیم؛ آدمی که توی مغازه از بین صد نوع کالباس یکی رو انتخاب میکنه مسلمهی آزادتر از کسیه که مجبوره بین ده نوع کالباس انتخاب کنه؛ آزادی یعنی کسی شلاقت نزنه، اما دیگه نسل شلاق نخورده نخواهیم دید انسان روس آزادی رو نمیفهمه، باید حتما کازاک و شلاق بالاسرش باشه.»
۵. ژان کریستف
کتاب «ژان کریستف» با عنوان انگلیسی «Jean-Christophe» اثر یکی از برجستهترین شخصیتهای ادبی دوران معاصر، رومن رولان است که از سال ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۲ به زبان فرانسوی منتشر و سال ۱۹۱۵ موفق به کسب جایزهی ادبی نوبل شد. رولان روحی شاعری اصیل بوده که این شاهکارش جای خود را در ادبیات جهان در میان اصیلترین، جسورانهترین و مفیدترین آثار باز کرده است.
این شاهکار که از مجموعهای از روایتهای مستقل تشکیل شده، تاریخ تکامل انسان از معصومیت تا بلوغ است. درواقع این اثر قدرتمند شکلگیری شخصیتی را توصیف میکند که طبیعت قدرتمندی دارد و با عشقی سرشار از زندگی، مجبور میشود بر موانعی غلبه کند که بیوقفه در برابرش قرار میگیرند.
درواقع کتاب ژان کریستف سیر تحول یک موسیقیدان آلمانی را در بسیاری از مبارزات هنری نشان میدهد؛ شخصیت اصلی کتاب، ژان کریستوف که شخصیتی با عزم نادر و ساختار اخلاقی قوی است، در یک خانوادهی موسیقیدان در یک شهر کوچک آلمانی نزدیک مرز فرانسه متولد میشود. او استعداد بالایی در موسیقی دارد و از همان سنین کودکی وارد حرفهی موسیقی میشود. او حاضر نیست با موسیقی از قدرتمندان استقبال کند و به این دلیل مورد آزار و اذیت جهانیان قرار گرفته و مجبور به فرار به فرانسه میشود. او علیه دروغ و ریا قیام میکند و صادقانه در ادبیات، سیاست، جامعه و همچنین موسیقی به دنبال حقیقت است.
کتاب ژان کریستف که دربارهی جنبشها و فعالیتهای فکری دوران معاصر است با ترکیبی از اندیشه و شعر، واقعیت و نماد، زندگی و رویا ما را جذب خود میکند و به هیجان میآورد. این کتاب نهتنها زندگی قهرمان اصلی و محیط اطرافش را توصیف میکند، بلکه همهی بحثها و قضاوتهای جامعهشناختی، سیاسی و قوم شناختی، زیستشناختی، ادبی و هنری را در بر میگیرد و شامل همهی چیزهای ضروری بوده که در دهههای گذشته در جهان فکری موردبحث یا تلاش قرار گرفته است.
در قسمتی از کتاب ژان کریستف میخوانیم:
«احساسی بس لطیف در سسیل راه یافته بود، و او ابتدا هیچ نمیخواست بداند که چیست؛ اما این احساس آنقدر بزرگ شد که ناچار شد بدان اعتراف کند: اولیویه را دوست میداشت. رفتار نرم و مهربان این جوان، دل ربانی کی زنانه چهره و اندام او، آنچه از ناتوانی و بیپناهی که در خصلت او بود. اینهمه بیدرنگ وی را مجذوب ساخته بود. (آنکس که دارای سرشت مادرانه است کسی را که نیازمند میباشد دوست میدارد). چیزهایی هم که پس از آن سسیل درباره غصههای خانوادگیشان شنیده بود در او دل سوزی خطرناکی نسبت به اولیویه ایجاد کرده بود. بیشک این انگیزهها نمیتوانست کافی باشد. چه کسی میتواند بگوید برای چه یکی به دیگری دل میبازد؟ غالبا هیچیک از دو طرف در این کار دخیل نیست.»
۶. خانوادهی تیبو
کتاب «خانوادهی تیبو» با عنوان انگلیسی «The Thibaults» اثر یکی از چهرههای شناختهشدهی ادبیات فرانسه، روژه مارتن دوگار است که سال ۱۹۲۲ منتشر شد و سال ۱۹۳۷ موفق به کسب جایزهی ادبی نوبل شد. این پرترهی استادانه از فروپاشی فردی و اجتماعی را میتوان با «جنگ و صلح» تولستوی و «سهگانه یو. اس. ای.» اثر دوس پاسوس مقایسه کرد.
روژه مارتن پس از دریافت جایزهی نوبل در سخنرانیاش میگوید: «رماننویس واقعی کسی است که میخواهد همواره در شناخت انسان پیشتر برود و در هر یک از شخصیتهایی که میآفریند زندگی فردی را آشکار کند، یعنی نشان دهد که چگونه هر موجود انسانی نمونهای است که هرگز تکرار نخواهد شد. به گمان من، اگر اثر رماننویس بخت جاودانگی داشته باشد به یمن کمیت و کیفیت زندگیهای منحصربهفردی است که توانسته است به صحنه بیاورد. ولی این بهتنهایی کافی نیست. رماننویس باید زندگی کلی را نیز حس کند، باید اثرش نشاندهنده جهانبینی خاص او باشد». این سخنان خود به تنهایی راهنمای کاملی برای تشخیص یک رمان خوب است، رمانی که شخصیتهای موجود در روایت منحصر به فرد باشند و در نهایت جهانبینی نویسنده را در دل خود به نمایش بگذارد.
کتاب خانوادهی تیبو یک رمان ۴ جلدی است که عناوین فصلهایش عبارتاند از: دفترچهی خاکستری، ندامتگاه، فصل گرم، طبابت، سورلینا، مرگ پدر، تابستان ۱۹۱۴ و سرانجام. این کتاب سرنوشت دو برادر با شخصیتهای بسیار متفاوت به نامهای آنتوان و ژاک تیبو را از زمان تربیت آنها تا پایان جنگ جهانی اول در یک خانوادهی مرفه بورژوازی کاتولیک دنبال میکند. پدر آنها که یک مددکار اجتماعی کاتولیک برجسته است، شخصیتی بهشدت سختگیر و مذهبی دارد. او بین کاتولیکها بسیار ارج و قربی دارد و تمام تلاشش را میکند که پسرهایش خدشهای به اعتبارش وارد نکنند. او به نسلی قبل از خودش، یعنی سلطنت ژوئیهی فرانسه تعلق دارد. به همین دلیل است که او درگیریهای زیادی با نسل بعدی و بهویژه با پسرانش دارد.
کتاب خانوادهی تیبو با جستجوی دو نوجوان گمشده شروع میشود. مقامات مدرسهای دفترچهای را پیدا میکنند که حاوی پیامهایی بین ژاک تیبو و یک دانشآموز پروتستان به نام «دانیل دو فونتانین» است. پسازاین اتفاق آنها برای دستیابی به زندگی که خودشان میخواند، تصمیم به فرار میگیرند. آنها قصد دارند که در مارسی سوار کشتی شوند اما نمیتوانند، سپس تصمیم میگیرند با پای پیاده به تولون برسند، اما در راه آنها را بازداشت میکنند و به خانه میفرستند. فرار دنیل، خواهر کوچکش جنی را شوکه کرد و او بهشدت بیمار میشود.
این کتاب هم وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی را بررسی و هم زندگی خانوادهی تیبو را روایت میکند. این نویسنده در واقع زندگی مدرن فرانسه را با مجموعهی کاملی از شخصیتها و تحلیل جریانهای فکری و مشکلاتی که فرانسه را در ده سال قبل از جنگ جهانی اول اشغال کرده بود، نشان میدهد.
در قسمتی از کتاب خانوادهی تیبو میخوانیم:
«دانیل، با تنی ظاهر بیحرکت و گردنی راست و نوعی سستی آمیخته به خشکی و نرمی بر نوکپنجه پاهایش که از زمین جدا نمیشد میرقصید . رینت، مخمور، و از خود بیخود، بیآنکه بتواند بفهمد که آیا خشمگین است با سرخوش، با کوچکترین حرکات هم رقص خود همگامی میکرد، گویی هرگز با کسی جز او نرقصیده بود. ده دقیقه بعد، آنها تنها رقصندگان تالار بودند. دیگران، خسته از رقصیدن، دور آنها حلقه زده بودند. پنج دقیقه دیگر گذشت و آنها همچنان میرقصیدند. سرانجام ارکستر، پس از یک فراز دیگر، آرامآرام فرود آمد و خاموش شد.»
عالی
کاش بیشتر معرفی میکردید