۶ عادتی که بی سروصدا ویران کنندهاند
تصور کنید صبح با عصبانیت و گیجی از خواب بیدار میشوید اما مصمم هستید که امروزتان پرکار باشد زیرا از دیروز خود راضی نبودید. همیشه به نظر میرسد ۲۴ ساعت برای یک روز بسیار کم است و ممکن است شما نتوانسته باشید پروژهی خود را کامل کنید. اما تمام روز خود را با رایانه سپری کردید، حتی شریک زندگی خود را تنها گذاشتید و برای خانواده وقتی نگذاشتهاید. برای جبران مدت زمانی که در روز هدر دادهاید، تا دیروقت کار میکردید. وقتی بالاخره به رختخواب رفتید بابت تعویق کارهای خود احساس گناه میکنید و با خود میگویید که فردا حتما به تمام کارهای خود میرسید. همهی اینها جز عادتهای بد زندگی هستند که کم کم میتوانند شما را از پای در آوردند. در ادامه ۶ عادتی که ویرانکنندهاند را بررسی میکنیم.
۱. چک کردن مداوم گوشی
گوشیهای همراه همیشه با ما هستند و آمادهاند تا حواس پرتی برای ما ایجاد کنند تا از انجام کارهای مختلف فرار کنیم. اصرار مداوم برای چک کردن گوشی تمرکز ما را مختل میکند و زمان لازم برای اتمام یک کار را به درازا میکشاند. پس از اینکه تسلیم این حواس پرتیها شدیم و کاری را که باید انجام ندادیم احساس نارضایتی میکنیم. رسانههای اجتماعی این باور را در ما ایجاد کردهاند که گوشیها و شبکههای اجتماعی مغز ما را ربودهاند. اما انسانها رباتهایی نیستند که از هر دستور و پیشنهادی پیروی کنند. ما این قدرت را داریم که همه چیز را کنترل کنیم. راهکاری که برای این عادتهای بد توصیه میکنیم این است که وقتی وسوسه میشوید که گوشی خود را بردارید و چک کنید، چشمان خود را ببندید و نفسی بکشید و به خودتان بگویید فقط ۱۰ دقیقه گوشی خود را چک میکنید و نه بیشتر. این قول را به خود بدهید.
۲. به تعویق انداختن کارها
به تعویق انداختن کارها تا آخرین لحظه استرس را افزایش میدهد و ما را از خود ناراضی میکند. با این حال افراد کارها را به تعویق میاندازند زیرا نمیخواهند با استرس، اضطراب و خستگیهای حین کار رو به رو شوند. بارها و بارها شنیدهایم که افراد خود را اهمال کار مینماند. اما اهمال کاری یک ویژگی ذاتی انسان نیست. در واقع اهمال کاری یک مشکل تنظیم هیجان و جز عادتهای بد زندگی است. همهی ما میتوانیم یاد بگیریم که احساسات خود را بهتر کنترل کنیم.
هنگامی که یک محرک درونی مانند اضطراب، عدم اطمینان یا بیحوصلگی را احساس میکنید، این روش را امتحان کنید. آنچه را که احساس میکنید شناسایی کنید و آن را یادداشت کنید، سپس به جای سرزنش و تحقیر خود، این احساسات را کشف کنید. احساس را خاموش نکنید؛ زیرا با اجتناب عمدی از افکار خاص، آنها پایدارتر میشوند. میتوانید بیشتر در مورد مهار افکار بخوانید. همچنین میتوانید از تایمباکس برای برنامهریزی کارهای روزانهتان در تقویم استفاده کنید. این تکنیک مدیریت زمان بسیار موثرتر از لیست کردن کارها است. وقتی تقویم نشان میدهد که زمان رسیدگی به یک کار فرا رسیده است، مهم است که آن را دنبال کنید. تایم باکسینگ یکی از بهترین تکنیکهای مدیریت زمان در کسبوکار است که انجام یک کار را به یک جدول زمانی ثابت و واقعی محدود میکند.
۳. مقایسهی خود با دیگران
همهی ما حسادت و مقایسهی خود با دیگران را تجربه کردهایم. احساس حسادت هنگام دیدن موفقیت زندگی دیگران در شبکههای اجتماعی میتواند ترس از بقیه جا ماندن یا در اصطلاح انگلیسی فومو را در ما ایجاد کند. فومو یک محرک داخلی است که میتواند ما را دچار حواس پرتی کند. احساس اینکه شخص دیگری اوقات بهتری را سپری میکند یا زندگی هیجانانگیزتری دارد، میتواند ما را از قدردانی از آنچه داریم و تلاش برای بهبود خودمان باز دارد.
این پدیده همچنین میتواند ما را وادار کند برای چیزهایی که دیگران میخواهند مانند تجملات تلاش کنیم. این نوع انگیزه بیرونی است و به عواملی خارج از ما متکی است و همیشه بهترین انگیزه نیست. انگیزهی بیرونی حتی ممکن است ما را تحت تاثیر قرار دهد تا شغل یا اهدافی را که واقعا نمیخواهیم دنبال کنیم. انگیزهی درونی میل به انجام کاری است که رضایت درونی برای ما دارد. به جای تمرکز بر موفقیت دیگران و تایید آنها روی خودتان تمرکز کنید. انگیزهی درونی را در اعمال خود بیابید. بنابراین از دیگر عادتهای بد زندگی که شما را از رسیدن به اهداف خود باز میدارد مقایسه خود با دیگران است.
۴. تمرکز بر نکات منفی
انسانها تمایل به تمرکز روی چیزهای منفی دارند و ما همیشه در مورد تجربیات بد بیش از حد فکر میکنیم. این یکی از عاداتهای بد است که میتواند زندگی را مختل کند. البته ما میتوانیم از تجربیات بد گذشته درس بگیریم. اما از طرف دیگر تمرکز بر افکار و تجربیات منفی میتواند منجر به ذهنیت منفی شود. برای مثال اگر روزی با بهره وری پایین دارید، احساس شرمساری نسبت به خود یک تلهی ذهنی است. احساس شرمساری فقط شما را دچار حواس پرتی میکند و باعث تداوم یک چرخهی معیوب میشود.
تمرین درون نگری برای رسیدن به خودآگاهی ابزاری قدرتمند برای مقابله با افکار منفی است. درون نگری به افکار و احساسات شما دسترسی پیدا میکند و به شما امکان میدهد آنها را پردازش کنید. با خودآگاهی توانایی خود را برای کنترل احساسات افزایش میدهید. این نه تنها به شما کمک میکند تا با حواس پرتی مبارزه کنید، بلکه استرس و اضطراب را کاهش میدهد و باعث ایجاد حس بهتری در شما میشود.
۵. عدم تعیین حد و مرز
ناتوانی در تعیین حد و مرز بین کار، دوستان و خانواده میتواند منجر به فرسودگی شغلی و کاهش انرژی، خلاقیت و انگیزه شود. عدم تعادل بین کار و زندگی یکی از عادتهای بد است. همیشه در زندگی به خود، کارتان و روابطتان فکر کنید. در هر حوزهی زندگی، ارزشها یا ویژگیهای شخصی وجود دارد که میخواهیم آنها را انجام دهیم. همهی حوزههای زندگی باید در تقویم شما بخشی داشته باشند. در غیر این صورت احساس عدم تعادل و ناهنجاری خواهید کرد، زیرا اگر مطابق با ارزشها بیشتر نروید مسیر زندگی مختل میشود.
هنگامی که ارزشهای خود را شناسایی کردید میتوانید با اختصاص زمان به آنها ارزشهای خود را اولویتبندی و زمانبندی کنید. یک تقویم زمانبندی شما را مجبور میکند در مورد زمان خود واقع بین باشید. شما را مجبور به تصمیمگیری و اجرای مرزها میکند. به عنوان مثال هر جمعه صبح برای خانواده شما رزرو شده است و کار فقط بین ساعتهای ۷ صبح تا ۶ بعد از ظهر شنبه تا پنج شنبه انجام میشود.
۶. غفلت از خود مراقبتی
عدم مراقبت از سلامت جسمی و روانی منجر به احساس خستگی و ناراحتی میشود که به فرسودگی شغلی معروف است. با این حال مراقبت از خود در هستهی اصلی سه حوزهی زندگی است زیرا دو مورد دیگر به سلامت و تندرستی شما بستگی دارد. اگر از خود مراقبت نکنید، روابط شما آسیب میبیند و نمیتوانید بهترین خود باشید. ورزش کردن، خوابیدن، خوردن وعدههای غذایی سالم و گذراندن وقت برای یک سرگرمی مانند مطالعه، هنر یا باغبانی همه راههایی برای سرمایهگذاری روی خودمان هستند.
کلام آخر
عادتهای بد زندگی میتوانند آهسته و آرام زندگی، روان و جسم ما را مختل کنند. برای مثال به تعویق انداختن کارها باعث میشود مدام خود را سرزنش کنید یا استفاده بیش از حد از گوشی باعث حواس پرتی شما میشود. بدتر از همه مقایسهی خود با دیگران باعث میشود برای رسیدن به اهداف شخصی خود تلاش نکنید و بالعکس برای رسیدن به هدفها دیگران که سودی برای شما ندارد تلاش کنید.
منبع: psychologytoday
عالی بود؛ ممنون!