بهترین کتابهای فیلیپ کی دیک؛ پیشگوی ادبیات علمی-تخیلی و خالق دنیای «بلید رانر»
اگر فیلیپ کی. دیک زندگی آسانتری داشت، شاید تا به امروز زنده میماند تا تولد ۹۶ سالگیاش را ببیند. ولی شاید زندگی متفاوت، میراثی کاملاً متفاوت در پی میداشت. اکنون، بهلطف میراث فعلیاش، نام او بهعنوان یکی از خدایان کلهگندهی سبک علمیتخیلی به جاودانگی رسیده است. اگر برای این ادعا دنبال مدرک میگردید، به قابل دسترس بودن کتابهایش توجه کنید: هر اثری که او تاکنون منتشر کرده – ۴۴ رمان و بیش از ۱۲۰ داستان کوتاه – در چند فرمت مختلف در دسترس هستند و دائماً تجدید چاپ میشوند. غیر از این، بیش از ده فیلم و سه سریال از آثار او اقتباس شدهاند و تاثیر او روی ژانر – و نسلی از نویسندگان که پس از او شروع به نوشتن کردند – غیرقابلانکار است. اما بهترین کتابهای فیلیپ کی دیک کدامند؟
دیک بیوقفه – و شاید بهشکلی جنونآمیز – مینوشت و بهاندازهی یک قفسهی کتابخانه رمان تولید کرده که همهیشان بهنوبهی خود تاملبرانگیزند. ولی اگر قرار باشد که فقط چند کتاب از او بخوانید تا عصارهی افکارش را درک کنید، این ۶ کتاب پیشنهاد ما هستند:
۱. ساکن برج بلند (The Man in the High Castle)
- سال انتشار: ۱۹۶۲
«ساکن برج بلند» ۲۱مین رمانی است که دیک به پایان رساند و عموماً بهعنوان اولین نقطهی تحول در نوشتههای او شناخته میشود. این رمان جایزهی هوگوی بهترین رمان سال ۱۹۶۳ را برنده شد و از آن موقع تاکنون به یکی از مهمترین آثارش تبدیل شده است. این رمان در جهانی موازی واقع شده که در آن آلمان نازی و ژاپن امپریالیست در جنگ جهانی دوم پیروز شدهاند و ایالات متحده به دو دولت دستنشانده تقسیم شده که هرکدام تحت کنترل یکی از این دو کشور قرار دارد. در رمان، یک رمان خیالی دیگر وجود دارد که یک جهان موازی درون یک جهان موازی را توصیف میکند که در آن آلمانیها و ژاپنیها در جنگ جهانی دوم شکست خوردند. همچنین رمان یک خردهپیرنگ دربارهی فروش اجناس قلابی پیش از جنگ دارد که بهنوعی به درونمایهی تحریف تاریخ و واقعیت میپردازد و این سوال را مطرح میکند که آیا واقعیتی که شخصیتها میبینند قابلاطمینان است یا نه. این رمان ترکیبی تقریباً بینقص از دغدغههای شخصی دیک و قصهگویی علمی-تخیلی هیجانانگیز و در عین حال موجزگوی اوست.
۲. آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟ (Do Androids Dream of Electric Sheep؟)
- سال انتشار: ۱۹۶۸
یکی از بهترین کتابهای فیلیپ کی دیک که الهامبخش ساخته شدن «بلید رانر» (Blade Runner) شد، تحلیلی فوقالعاده از معنای انسان بودن و هوش داشتن است و بهخوبی نشان میدهد که سبک زندگی و رویکرد مدرن ما را وارد چه مسیری کرده و انتهای این مسیر به کجا ختم خواهد شد. اگر کل اطلاعاتی که دربارهی کتاب دارید، در فیلمهای اقتباسشده از آن خلاصه میشود، بهتر است خودتان را برای تجربهای جدید آماده کنید؛ پیرنگ کلی کتاب و فیلم مشابه است: در هردو، یک جایزهبگیر در آمریکایی آیندهنگرانه گروهی از اندرویدها یا آدممصنوعیها را تعقیب میکند که بهشکلی غیرقانونی به کرهی زمین که جنگ اتمی آن را تا حد زیادی ویران کرده، فرار کردهاند، ولی در کتاب دنیاسازی بهمراتب بیشتری در مقایسه با فیلم وجود دارد. همچنین در اواسط کتاب، یک غافلگیری جانانه گنجانده که شده که واقعاً درخور آثار فیلیپ کی. دیک است: او از احتمال وجود یک جهان موازی خبر میدهد که هم شخصیت داخل داستان و هم خواننده را ترغیب میکند تمام چیزهایی را که تا آن لحظه خوانده بازنگری کند. در یک کلام: نبوغآمیز.
۳. یک پویندهی تاریک (A Scanner Darkly)
- سال انتشار: ۱۹۷۷
هویتهای چندگانه، واقعیتی سوالبرانگیز، نیروهای پلیس… بله، این واقعاً رمانی است که دیک آن را نوشته است. همچنین این کتاب تا حدی جنبهی خودزیستنامهای هم دارد و دیک برای نوشتن آن از تجربیات خود در فرهنگ مصرف مواد مخدر پس از طلاق از همسرش در سال ۱۹۷۰ استفاده میکند. در این داستان پیچیده، یک پلیس با هویت مخفی به نام فرد (Fred)، با هویت شخصی جعلی به نام باب آرکتور (Bob Arctor) که به مادهی D معتاد شده، عملیاتش را شروع میکند. اعتیاد آرکتور آنقدر قوی است که زندگی دوگانهاش معنای تحتاللفظی پیدا کرده است؛ یعنی فرد پلیس خبر ندارد که باب در اصل خودش است. همچنان که با زندگی باب/فرد بیشتر آشنا میشویم، او پی میبرد که در همهجا ماموران مخفیای وجود دارند که وانمود به داشتن هویتی میکنند که هم هویت خودشان هست، هم نیست. بهنوعی انگار فرهنگ مواد مخدر و نظارت پلیس تا ابد در حال بازتولید یکدیگر هستند و از این نظر پیام رمان به همان اندازه که در دههی ۷۰ اهمیت داشت، امروزه نیز اهمیت دارد. «یک پویندهی تاریک» بیتردید یکی از بهترین کتابهای فیلیپ کی دیک است که اقتباس سینماییاش هم ارزش تماشا دارد.
۴. والیس (Valis)
- سال انتشار: ۱۹۸۱
میتوانید نوشتههای دیک را بهطور کلی به سه دوره تقسیم کنید:
- نوشتههای علمی-تخیلی اولیهاش و تلاشهایش برای کسب موفقیت در ادبیات جریان اصلی
- دههی ۶۰ و ۷۰ که در آن به نوشتن آثار علمی-تخیلی سطحبالا و پرتعداد روی آورد
- کارنامهی کاریاش پس از سال ۱۹۷۴؛ در آن سال، به دیک بصیرتی «وحی» شد و او ادعا کرد که یک موجود بیگانهی هوشمند در حال ارتباط برقرار کردن با او و قدرت بخشیدن به اوست
مدتی کوتاه پس از این دوره، او شروع به نوشتن رمانی به نام «VALISystem A» کرد که بعداً پس از مرگش با نام «آلبِموت بدون رادیو» (Radio Free Albemuth) منتشر شد. در آن دوران ناشر از دیک درخواست کرد رمان را از پایه و اساس بازنویسی کند، برای همین او آن را کنار گذاشت و شروع به نوشتن یک رمان جدید به نام «والیس» کرد. «والیس» قرار بود اولین کتاب از یک سهگانه باشد، ولی متاسفانه بهخاطر مرگ زودهنگام دیک در سن ۵۳ سالگی این سهگانه ناتمام باقی ماند. «والیس» داستان مردی است که باور دارد توهماتش حقایقی پنهان را دربارهی دنیا فاش میکنند و یک ماهوارهی بیگانه که اطراف زمین میچرخد، او را کنترل میکند. در این رمان، آنچه که در نظر دیک واقعیت بود، با خیال ترکیب شده است و از این نظر بینشی مستقیم به ذهنش فراهم میکند.
۵. یوبیک (Ubik)
- سال انتشار: ۱۹۶۹
رمانهایی که تاکنون معرفی کردیم، از لحاظ نبوغ تقریباً در یک سطح قرار دارند، ولی در این زمینه «یوبیک» یک سر و گردن از تمام آثارش بالاتر است، حتی با اینکه در میان بهترین کتابهای فیلیپ کی دیک از آن کمتر صحبت میشود. مسلماً اگر یک رمان باشد که ایدههای پیچیده و نمادین دیک را بیشتر از هر اثر دیگری در بر گرفته باشد، آن اثر «یوبیک» است. این اثر داستان آیندهای را تعریف میکند که در آن نیروهای ذهنی یا سایکیک (Psychic) رایج هستند و شرکتها از افرادی به نام «اینرسیها» (Inertials) استفاده میکنند تا از رازهای خود در برابر جاسوسان تلهپاتیک محافظت کنند. همچنین در این دنیا مردگان در حالت «نیمهعمر» نگه داشته میشوند، حالت نیمههوشیاری که در آن به صورت محدود میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. گروهی از این اینرسیها برای انجام یک کار قراردادی به ماه میروند، ولی بهخاطر انفجار یک بمب رییس شرکتشان کشته میشود. اما بعد از این اتفاق واقعیت برای آنها ماهیتی عجیب پیدا میکند و آنها در نهایت پی میبرند که در طی این انفجار کشته شدند و اکنون در حالت نیمهعمر/آخرت زندگی میکنند و به هم متصل هستند. رهبر آنها، چیپ (Chip)، دنبال محصولی به نام یوبیک میگردد که میتواند اثرات تجزیه شدن را واژگونسازی کند. با پایانی که از آن میتوان چند برداشت مختلف کرد، «یوبیک» رمانی است که از شما میخواهد واقعیت خود را زیر سوال ببرید و از این نظر تجربهی خوانشی قدرتمند و تکاندهنده است.
۶. مجموعه داستان کوتاههای فیلیپ کی. دیک (The Phillip K. Dick Reader)
- سال انتشار: ۱۹۹۷
رمانهای دیک بهشکلی نامنسجم و مقطعی نبوغآمیز هستند، ولی میتوان استدلال کرد که مهارت واقعی او در نوشتن در داستانهای کوتاه او مشهود است. برای همین است که بسیاری از آنها در قالب فیلم و سریال اقتباس شدهاند، حتی بیشتر از رمانهایش. کلکسیون داستان کوتاههای او، که شامل داستانهایش در پرکارترین مقطع از کارنامهی کاری طولانیاش میشوند، الهامبخش فیلمهای معروفی بودهاند، مثل:
- «ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم» (We Can Remember it for You Wholesale) که الهامبخش فیلم معروف «یادآوری کامل» (Total Recall) شد
- «دگرگونی دوم» (Second Variety) که الهامبخش فیلم «جیغزنندگان» (Screamers) شد
- «چک حقوق» (Paycheck) که در قالب فیلمی به همین نام اقتباس شده، ولی اجازه ندهید این اقتباس ضعیف دیدتان را نسبت به داستان خدشهدار کند
- «گزارش اقلیت» (Minority Report) که در قالب فیلمی به همین نام با بازی تام کروز اقتباس شده است
غیر از این مجموعه ۲۰ داستان دیگر دارد که همهیشان ارزش خواندن دارند.
منبع: Barnes and Noble